تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۷/۱۱/۲۴ جنایت در جاده خاش – زاهدان اعتراف به نابودی دسیسه یک ساله آمریکا جنایت
تروریستی دیروز در جاده خاش- زاهدان، اعلام شکست یک سال برنامهریزی فشرده
دولت آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی و انتقامی منفعلانه در مقابل سیلی
سخت ملت ایران است. گروهگ تروریستی- تکفیری جیشالعدل (جیش الظلم) که پس از انهدام گروهک ریگی (جندالشیطان) راهاندازی شد، دیشب در اقدامی تروریستی در جاده خاش ـ زاهدان محدوده چانعلی، موجب شهادت حدود بیست نفر شدند. اتوبوس حامل شماری از پرسنل سپاه در این اقدام تروریستی مورد حمله قرار گرفت. این اقدام تروریستی کور، همزمان با یاوهگویی آمریکا و برخی دولتهای ایران مبنی بر حمایت ایران از تروریسم انجام میشود. عبدالمالک ریگی سرکردهاشرار جندالشیطان، اسفند 88 هنگام عزیمت هوایی به پایگاه نظامی آمریکا در ماناس قزاقستان برای دیدار با ریچارد هالبروک نماینده ویژه اوباما در امور افغانستان و پاکستان، در آسمان ایران به دام افتاد. از این جهت، گروهکهای تروریستی فعال در سیستان و بلوچستان، اصالتا شناسنامه آمریکایی- سعودی دارند. جنایت دیشب در حالی رخ داد که آمریکاییها یک سال تدارک و برنامهریزی و صحنه سازی برای القای انقلاب مخملی را به اعتبار حضور به هنگام ملت بزرگ ایران در راهپیمایی 22 بهمن و جشن چهل سالگی انقلاب را نابود شده میدیدند. و این در حالی بود که آنها ادعا کرده بودند تابستان امسال با خیزش مردم ایران، سال پایان انقلاب خواهد بود. اما حضور کم سابقه ملت بصیر ایران در راهپیمایی 22 بهمن، به منزله لگد مال کردن همه بافتههای پمپئو و بولتون و آرزوهای موهوم ترامپ بود. با این وصف، پنبه نقشه ریاکارانهای که بنا داشت ملت ایران را در مقابل انقلاب نشان دهد، توسط خود ملت ایران پنبه شد و آمریکا را مجبور به اقدام رسواکنندهای در حد ترور و جنایت کور کرد. فارین پالیسی: آمریکا خروج از برجام را ابزار امتیازگیری دوباره قرار دهد یک
نشریه آمریکایی تصریح کرد رئیسجمهور بعدی آمریکا باید برای بازگشت به
برجام، از ایران امتیاز مجدد بگیرد و از اهرم فشاری که ترامپ با خروج از
برجام فراهم کرده استفاده کند!فارین پالیسی در مقالهای به قلم «ایلان گلدنبرگ» (از مقامات وزارت خارجه در دولت اوباما) و «اریک بروئر» عضو شورای روابط خارجی آمریکا نوشت: دولت ایران برخلاف انتظار بسیاری از تحلیلگران به برجام پایبند مانده و حامیان این توافق در تهران امید اینکه در انتخابات سال 2020 آمریکا کسی جز دونالد ترامپ، رئیسجمهوری این کشور شده و واشنگتن را به این توافق بازگرداند، توانستهاند باقی ماندن در توافق هستهای را توجیه کنند.(!) حامیان برجام در تهران در این باره به اختلافنظر میان آمریکا و متحدان اروپایی آن و همچنین اجتناب از بازگشت تحریمهای وسیعتر اروپا و سازمان ملل در صورت خروج ایران از توافق هستهای استدلال کردهاند. رئیسجمهوری که بعد از ترامپ در سال 2020 در آمریکا به قدرت میرسد باید به برجام بازگردد چرا که این توافق قویترین و مفصلترین توافق هستهای موجود است و از دستیابی ایران به بمب هستهای جلوگیری میکند. اما رئیس جمهوری بعدی آمریکا نباید به سادگی به برجام بازگردد، بلکه باید از اهرم فشاری که خروج ترامپ از این توافق در اختیار واشنگتن قرار داده در اختلافات در روابط دو طرف و آینده برنامه هستهای ایران استفاده کند. پیام واشنگتن به ایران باید اینگونه باشد: ما قطعاً به برجام باز میگردیم، اما اول باید مذاکره کنیم. بازگشت واشنگتن به این توافق و رفع تحریمها امتیازی یکسویه برای تهران است.(!) آمریکا باید چیزی در ازای بازگشت به برجام بخواهد اما این خواسته باید واقعبینانه باشد. آمریکا باید از طریق دیپلماسی خاموش، تعهد تهران برای برنامه مذاکرات جدیدی را به دست آورد و اکتبر 2023 را به عنوان تاریخ تبدیل این برنامه پیششرط به یک توافق جدید که «مکمل برجام» است تعیین کند. این تاریخ در برجام با عنوان «روز انتقال» پیشبینی شده که طی آن ایران «پروتکل الحاقی» را تصویب میکند و در ازای آن آمریکا بخش بزرگی از تحریمها از جمله تحریمهای کنگره را لغو (و نه تعلیق) میکند. تحریمهای موشکی سازمان ملل نیز طبق برجام قرار است در این تاریخ رفع شود. اما کنگره آمریکا بعید است بدون پیشرفت در موضوعات دیگر راضی به رفع تحریمها شود و این موضوع خود میتواند این تاریخ را به ضربالاجلی مناسب برای پیشرفت دیپلماتیک عظیم تبدیل کند. برنامه مذاکرات جدید چند رکن باید داشته باشد: اول، باید پیش از پایان یافتن محدودیتهای توافق هستهای ایران، امکان بحث درباره آینده برنامه هستهایاش را داشته باشد. دوم، آمریکا باید صریحا اعلام کند که پیش از بازگشت به برجام ایران باید همه نگرانیها درباره پایبندی خود به برجام را رفع کند. سوم، آمریکا باید توافقی برای مذاکره موشکی با ایران را قطعی کند. اما موضوع موشکی خط قرمز تهران است و رهبر عالی و مقامهای ایرانی گفتهاند مسائل موشکی قابل مذاکره نیست. از همین رو، نقطه شروع ایالات متحده در این موضوع باید مبهم و گسترده باشد. مثلا نقطه شروع احتمالی میتواند چگونگی تدوین محدودیت 2 هزار کیلومتری برای موشکهای ایرانی باشد که تهران به صورت داوطلبانه اعمال کرده است. هدف در این مرحله نباید حل مسئله موشکی پیش از بازگشت به برجام باشد، بلکه باید وارد کردن موضوع موشکی به برنامه مذاکرات باشد. چهارم و در نهایت، آمریکا و ایران باید برای مذاکرات درباره مسائل منطقه از جمله سوریه و یمن به توافق برسند. «رد خون» به منافقین رسید معاون وزیر چرا عصبانی شد؟! چگونه میتوان موضع معاون وزیر ارتباطات به عنوان یکی از مسئولان ارشد دولت را در پوشش مواضع دو پهلو توجیه کرد؟سایت جهان نیوزضمن طرح این پرسش نوشت: مهرماه سال جاری بود که آذری جهرمی، با بازنشستگی رسول سراییان به دلیل قانون منع به کارگیری بازنشستگان، طی حکمی ناظمیاشنی را به عنوان معاون وزیر و رئیسسازمان فناوری اطلاعات منصوب کرد. سازمان مهمی که در دولت یازدهم سکان آن به دست نصرالله جهانگرد، از مسئولان حاشیهدار اصلاحطلب و از شخصیتهای مورد علاقه خاتمی بود. با اینکه مدت اندکی از انتصاب ناظمی در راس این سازمان، گذشته و در چندماه گذشته هم خبر خاصی از حوزه تحت نظر او مخابره نشده اما ظاهرا وی عمدا یا سهوا در حال ایجاد جنجال است. وی به بهانه اختتامیه جشنواره فیلم فجر و حضور فیلم ارزشمند «رد خون» در بین گزینههای دریافت جوایز برخی کارشناسان در حق این فیلم جفا هم شد، توئیت عجیبی را منتشر کرد. ناظمی نوشت: «این رد خون تا به کی ما را تکهتکه خواهد کرد؟ این چهل تکهها چگونه سیمرغ خواهد شد؟ تنها اگر بخواهیم دوباره ما شویم» با توجه به محتوای فیلم رد خون که تلاشی در راه افشای جنایت گروهک منافقین در حق ملت ایران است، چگونه میتوان پیشنهاد آقای معاون وزیر به عنوان یکی از مسئولان ارشد دولت را در پوشش مواضع دو پهلو توجیه کرد؟ ناظمی که با انتقاد کاربران توئیتر مواجه شد، به قول خودش برای شفاف شدن چند توئیت دیگر منتشر کرد که شاید کار را خرابتر کرد و گویی ملت ایران متهم هستند که به دفاع از خود در برابر جنایات منافقین قیام کردند. او در یکی از توئیتها نوشته است: «ما به عنوان جامعه ایران باید برای آینده یاد بگیریم که درگیری مسلحانه به هیچ کجا نمیرسد. تیر 60 منافقین اسلحه گشودند و بسیاری بر اساس این اسلحه به کام مرگ رفتند. الان 40 ساله ایم و میراث ما یک درد عمیق از تکه تکه شدن است و شاید یک درس بزرگ» هاآرتص: آقای ترامپ آرزوهایت درباره ایران را به تعویق بیانداز یک روزنامه صهیونیستی نوشت مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا باید آرزوی براندازی حکومت اسلامی در ایران را به تعویق بیاندازد.روزنامه هاآرتص در تحلیلی به مناسبت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نوشت: ایران تولد چهلسالگی انقلاب اسلامی به رهبری آیتالله خمینی را جشن میگیرد به رغم مشکلات سیاسی و اقتصادی که این کشور با آن روبهرو است، نظام بیهمتای این کشور هیچ نشانی از نابودی در خود ندارد. جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا در یک کنفرانس با حضور اعضای سازمان منافقین اعلام کرد که نتیجه سیاست رئیسجمهوری آمریکا باید این باشد که انقلاب 1979 آیتالله خمینی تا تولد چهل سالگیش بیشتر دوام نیاورد. به همین خاطر پیش از سال 2019 ما در تهران جشن خواهیم گرفت. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سلطنتطلبان همچنان آرزوی براندازی دارند اما در زمان کنونی، بولتون و آنهایی که به دنبال این رویا هستند باید آن را به تعویق اندازند. این روزها ایران تولد چهلسالگی انقلاب اسلامی به رهبری آیتالله خمینی را جشن میگیرد. به رغم مشکلات سیاسی و اقتصادی که این کشور با آن روبهرو است، نظام بیهمتای ایران هیچ نشانی از نابودی و محو شدن در خود ندارد. این نظام قادر به پاسخ به تغییرات اجتماعی و دیپلماتیک است. انعطافپذیری در این کشور که به نجات شاخه جداییطلب شیعه از قرن 17 میلادی کمک کرده و رفتار سیاسی و دیپلماتیک ایران را نیز نشان میدهد. انقلاب اسلامی گروههای متنوعی در خود جای داد. سرنگونی شاه، مشکل اقتصادی برای اکثر مردم ایران و نفرت از دیکتاتوری در کشور بین تمام گروهها مشترک بود. دیکتاتوری در کشور مانع آزادی بیان، شکلگیری احزاب سیاسی و انتقاد به شخصیت شاه و خانواده سلطنتی شده بود. چشم بستن به خیانتهای اروپا به خیال خام SPV با
وجود ادامه فعالیتهای تروریستی و خرابکارانه گروهک الاحوازیه، دولت و
وزارت امور خارجه تاکنون اقدام قاطعی جهت استرداد و محاکمه سران این گروهک
که در برخی کشورهای اروپایی ساکن هستند انجام ندادهاند.به گزارش «وطنامروز»، بامداد شنبه هفته جاری افراد ناشناس در بندر امامخمینی شهرستان ماهشهر خودروی گشت کلانتری 13 را با اسلحه کلاشینکف به رگبار بستند. مامور وظیفه «محمدرضا رفیعینسب» در همان محل به شهادت رسید و ستوانیکم «اللهنظر صفری» نیز پس از انتقال به بیمارستان به دلیل شدت جراحات وارده به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 2 روز پس از این حمله تروریستی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی خوزستان اعلام کرد: گروه تروریستی و تجزیهطلب «حرکه النضال العربی التحریر الاحواز» مسئولیت حمله مسلحانه به خودروی نیروی انتظامی در بندر امام خمینی را برعهده گرفته است. به شهادت رساندن 2 مامور نیروی انتظامی البته نخستین عملیات گروهک آزادیبخش اهواز (الاحوازیه) نیست. این گروهک تجزیهطلب در سالهای گذشته اقدامات خرابکارانه متعددی را در کارنامه خود داشته است با این حال بیشتر مردم ایران نام این گروهک تروریستی را 31 شهریور امسال و پس از حمله تروریستی به رژه نیروهای مسلح در اهواز شنیدند. در جریان این حمله تروریستی 25 نفر که اغلب شهروندان عادی و غیرنظامی بودند، به شهادت رسیدند. نکته قابل تامل درباره این گروهک و ادامه فعالیتهای تروریستی آن، اقامت آشکار سران این گروهک تروریستی در کشورهای اروپایی و در عین حال عدم پیگیری این موضوع مهم از سوی وزارت امور خارجه کشورمان است. در سالهای اخیر فرصتهای متعددی جهت محکوم کردن کشورهایی چون هلند و دانمارک بهخاطر پناه دادن به سران گروهکهای تروریستی و مطالبه استرداد یا محاکمه این افراد وجود داشت که با انفعال مسئولان دستگاه دیپلماسی از دست رفت. بهعنوان مثال زمانی که احمد مولا ابوناهض مشهور به «احمد نیسی» که از او به عنوان مؤسس الاحوازیه یاد میشود، آبانماه 96 در لاهه هلند کشته و هویت او فاش شد، وزارت امور خارجه میتوانست با ورود قاطع به این موضوع و اعتراض به دولت هلند، اخراج سایر تروریستهای وابسته به این گروهک را از آن کشور مطالبه کند. همین قضیه در ماجرای افشای هویت کلاهی، عامل انفجار 7 تیر سال 60 و به شهادت رسیدن دهها تن از مسئولان ارشد جمهوری اسلامی نیز تکرار شد. 4 خردادماه امسال دادگاهی در هلند که برای رسیدگی به کشته شدن یک هلندی ایرانیتبار (علی معتمد) برگزار شده بود اعلام کرد «علی معتمد» یک هویت جعلی است و مقتول همان «محمدرضا صمدیکلاهی» تروریست معروف تحت تعقیب است. اما وزارت خارجه ما در قبال این مسئله سکوت کرد. به نظر میرسد علت عدم ورود جدی وزارت خارجه به موضوع حمایت کشورهای اروپایی از تروریستها را باید در گره خوردن اولویتهای وزارت امور خارجه با مذاکرات اروپایی جست. بعد از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت امسال و شروع مذاکرات ایران و اروپا، وزارت امور خارجه تمام مناسبات خود در قبال کشورهای اروپایی را تحتالشعاع این مذاکرات و نتیجه آن قرار داد تا جایی که حتی در قبال اقدامات خصمانه و متعدد برخی کشورهای اروپایی علیه ایران از جمله بازداشت اسدالله اسدی دیپلمات کشورمان نیز سکوت شد. نکته جالب توجه درباره این رویکرد وزارت امور خارجه این است که گره زدن همه امور به مذاکرات اروپایی و سکوت در قبال اقدامات خصمانه اروپاییها علیه کشورمان در این مدت نیز باعث نشد این اتحادیه به قول خود برای ارائه سازوکار ویژه مالی موسوم به SPV عمل کند. در شرایطی که علت اصلی شروع مذاکرات ایران و اروپا در اردیبهشتماه امسال، کمک اروپا به ایران در مقابل تحریمهای آمریکا و تضمین فروش نفت ایران بود، این اتحادیه تاکنون و بهرغم اعلام 3 موعد تیرماه 97، 13 آبان و پیش از پایان سال میلادی گذشته، سازوکار ویژه مالی را ثبت و اجرایی نکرده و این روزها نیز از تقلیل کانال ویژه مالی به سامانهای جهت ارائه کمکهای بشردوستانه چون غذا و دارو(!) سخن میگوید. تلویزیون رژیم صهیونیستی فاش کرد استقبال رسمی ریاض از رئیس موساد در سال 2014 تلویزیونی رژیم صهیونیستی با پخش گزارشی از سفر رئیسسابق سازمان جاسوسی این رژیم به ریاض در سال 2014 خبر داد. به
گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) ، کانال 13 تلویزیون عبری طی گزارشی، به
ارتقای سطح روابط عربستان و رژیم اسرائیل، پس از امضای توافق هستهای ایران
اشاره و روابط فیما بین را منحصر به فرد ذکر کرد. این شبکه عبری در
سومین بخش از سلسله برنامههایی که با عنوان «اسرار خلیج» پخش میشود، به
سفر «تامیر باردو» رئیساسبق موساد به ریاض در سال 2014اشاره کرده است. در
این گزارش آمده است، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی پس از به قدرت رسیدن به
تقویت روابط با اسرائیل به طور جدی پرداخت و هر نخستوزیری که پس از
انتخابات پارلمانی اسرائیل انتخاب شود، محمد بن سلمان را به عنوان پادشاه
عربستان در کاخ الیمامه تلقی میکند.در ادامه این گزارش کانال 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی اذعان کرد که پرونده قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار سعودی و همچنین مخالفت فلسطینیها با معامله قرن، دو عاملی بود که ترمز تحرک بن سلمان به سوی عادیسازی روابط با اسرائیل را کشید. در همین رابطه، «بارک رافید» تحلیلگر صهیونیست با اشاره به اینکه سفر رئیسموساد به عربستان در جریان مذاکرات ایران و آمریکا در موضوع هستهای رخ داد، گفت، به همین دلیل برای نخستین بار با استقبال از یک مقام ارشد اسرائیلی در ریاض موافقت کردند. در همین راستا بود که در آستانه امضای توافق هستهای در اوایل سال 2014 یک هواپیمای ویژه در فرودگاه ریاض به زمین نشست و تامیر باردو رئیس وقت موساد از آن پیاده شد تا با مقامات ارشد سعودی دیدار و گفت وگو کند. به اعتقاد این تحلیلگر صهیونیست، با وجود اینکه انجام این سفر تاکنون محرمانه و سری باقی مانده بود، اما در آن زمان یک مسئله کاملا ممنوعه در سیاست خارجی عربستان را تغییر داد و آن استقبال رسمی از یک مقام اسرائیلی از سوی یک مقام ارشد سعودی یعنی بندر بن سلطان بود. شاهزاده بندر بن سلطان در آن زمان مشاور ویژه امنیت ملی پادشاه سعودی بوده و همه جزئیات این دیدار را به اطلاع پادشاه رسانده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |