تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۵ ۱۳۹۸/۱۰/۱ سکوت در قبال جنایت آمریکا تازهترین سند رسوایی FATF روزنامه
اعتماد نوشت: «در حالی که همه مقامات در تهران در همه سطوح از انتقام و
انتقام سخت سخن میگویند، نباید اجازه دهیم این تصور ایجاد شود که منظور ما
از انتقام الزاما انتقام نظامی است. عصبانیت بهحقی که این روزها در فضای
کشور موج میزند نباید موجب انحراف از مسیر حکمت و مصلحت و محاسبه دقیق
توازن قوا و انحراف از تمرکز بر منافع ملی و بقای ملی شود. از آنجا که
انتقام هیچگاه راهبرد نیست، نباید شرایطی شکل گیرد که راهبرد اساسی ما
یعنی اجتناب از جنگ را در سایه قرار دهد». این
روزنامه افزوده است: «در این دوره و در ارتباط با جامعه جهانی با مسائل
دیگری نیز روبهرو هستیم که مدنظر داشتن آنها نیز ضروری است. طبق برنامه
ایران قرار است گام پنجم را در کاهش تعهدات برجامی بردارد که با توجه به
موضوعات باقیمانده خود میتواند وضعیت خطیری را موجب شود. تعیین تکلیف
نهایی FATF نیز مسئله دیگری است که در دستور کار ما قرار دارد». وبسایت مشرق در واکنش به این تحلیل روزنامه زنجیرهای اعتماد نوشت: مگر یکی از وظایف اصلی FATF مبارزه با تروریسم عنوان نشده است؟! به اذعان و اعتراف تحلیلگران غربی، اقدام جنایتکارانه آمریکا در ترور سپهبد حاج قاسم سلیمانی، مصداق تروریسم دولتی است. خب، پس حالا FATF دقیقا کجاست؟! مگر آمریکا عضو FATF نیست؟! اکنون یکی از اعضای FATF مرتکب اقدام تروریستی شده است. آیا FATF موضعگیری کرده است؟! آیا گزارش رسمی منتشر کرده است؟! همین یک مثال کافی است تا بزککنندگان FATF به این مسئله پی ببرند که FATF هیچ کارکردی در مبارزه با تروریسم و پولشویی در دنیا نداشته و صرفا ابزار وزارت خزانه داری آمریکا در هوشمندسازی تحریمها و به عبارتی ابزاری برای «نقطهزنی تحریمهای آمریکا» است. نویسنده یادداشت مذکور گفته که انتقام خون حاج قاسم سلیمانی، الزاما انتقام نظامی نیست. این در حالی است که پاسخ قاطع، فوری و پشیمان کننده ایران به اقدام جنایتکارانه آمریکا، یک مطالبه ملی و بین المللی و تدبیری منطقی، با هدف بازدارندگی برای جلوگیری از جنگ و ناامنی است. کارشناسان معتقدند که اگر ایران پاسخ قاطع و پشیمان کننده به این اقدام جنایتکارانه ندهد، آمریکا دفعات بعد، گستاخی خود را تکرار خواهد کرد. یادآور میشود روزنامه اعتماد اخیراً نیز در اقدامی منافقانه
و رذیلانه به قلم مدیر مسئول خود الیاس حضرتی، از قاسم سلیمانی تجلیل کرد
اما در همان صفحه اول از قول شکوریراد (عضو حزب منحله مشارکت) خواست که در
ماجرای انتقام خون قاسم سلیمانی احساسی برخورد نکند و خویشتنداری به خرج
دهد(!) تاوان خون ژنرال ایرانی ترور مارک اسپر و اخراج آمریکا از عراقیک
تحلیلگر شورای روابط خارجی آمریکا گفت ایران حتماً انتقام ژنرال سلیمانی
را از آمریکا میگیرد و احتمالاً هیچکس نمیتواند سران ایران را به
خویشتنداری ترغیب کند. استیون
ایکوک در گفتوگو با سایت شورای روابط خارجی آمریکا تصریح کرد: احتمالاً
اینکه ایرانیها به این حمله واکنش نشان دهند، خیلی زیاد است. به ویژه
اینکه از طیف وسیعی از گزینههای نامتقارن برخوردارند و میتوانند آنها را
به کار گیرند. ایران میتواند برنامه هستهای خود را تقویت کرده و منافع
ایالات متحده را در عراق هدف بگیرد. ایران همچنین میتواند به افزایش خشونت
علیه هزاران نفر از نیروهای آمریکایی در افغانستان تحریک کند و
آمریکاییها را در خارج از کشورشان هدف بگیرد. ایران در دنیای سایبر نیز
فعال است. جدای از اینها، احتمال خشونت نیروهای حزبالله که متحد ایران به
شمار میروند، در امتداد مرز اسرائیل و لبنان وجود دارد. چنین واکنشهایی
احتمالاً در بازههای زمانی متفاوت و به گونهای رخ خواهند داد که این نکته
را یادآور شوند که ایران حتی در نبود سلیمانی، توانایی وارد آوردن ضرر و
زیان گسترده را دارد.وی با بیان اینکه از نگاه کشورهای منطقه، آمریکا دیگر یک نیروی ثبات در منطقه نیست، گفت: تصور این که یک طرف ثالث، ارتباط و تأثیرگذاری کافی برای میانجیگری را با هر دوی ایالات متحده و ایران داشته باشد و بتواند به کاهش تنشها کمک کند، دشوار است. احتمال اینکه کسی بتواند سران ایران را به خودداری از واکنش متقابل ترغیب کند هم بسیار اندک است. درک اینکه چرا آمریکا باید خود را برای و اکنش ایران آماده کند، دشوار نیست: ترور سردار سلیمانی با کشته شدن یک فرمانده ارتش ایالات متحده یا یک مقام ردهبالای اطلاعاتی قابل قیاس است. در همین حال رابرت «دیوید استیل» جاسوس سابق سیاه و پایهگذار واحد «Marine corps intelligence Activity» در بخش ضداطلاعات نیروی تفنگداران آمریکایی تصریح کرد: اگر ایران بخواهد واکنشی به این حمله تروریستی نشان دهد، پاسخ عادلانهاش به ترور سرلشکر سلیمانی، حمله به نیروهای آمریکایی در منطقه نخواهد بود، بلکه ترور «مارک اسپر» در داخل خاک آمریکا خواهد بود. البته منظورم این نیست که ایران را تشویق به این کار کنم اما برای خوانندگان این نوشتار میگویم کسی که توسط آمریکا ترور شد، هم وزن کسی چون «مایک اسپر» بود، با این تفاوت که آمریکا با این اقدامش، استقلال عراق را نقض کرد به گونهای که مستحق محاکمه شدن در دادگاه بینالمللی جنایی است. دیوید استیل در وبسایت «وترنز تودی» مینویسد: در این مقطع خطیر از تاریخ خاورمیانه چارهای جز بازگرداندن فلسطین به فلسطینیها نیست. خروج نیروهای آمریکایی از خاورمیانه و تعطیلی پایگاههای آمریکا در منطقه، نیز امری گریزناپذیر است. مقامات ایران، عراق، روسیه و چین باید در نظر داشته باشند که رئیس جمهور ما در کاخ سفید زندانی شده و چهار شبکه که به شکل بیمارگونهای دروغگو هستند، به او دروغ میگویند. به عقیده من، در حال حاضر، بهترین و مقتضیترین واکنش به ترور سردار سلیمانی این است که عراق از نیروهای آمریکایی از جمله دیپلماتها و پیمانکاران آمریکایی (به خصوص کارمندان شرکت اکسون) به جد بخواهد که عراق را ترک کنند. به علاوه، عراق باید با همکاری ایران و روسیه، نیروهای اسرائیلی از کردستان عراق را اخراج کند. فارینپالیسی: ترامپ فلج شده اکنون نوبت ضربت ایران استیک
نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تصریح کرد: سیاست دولت ترامپ در قبال
ایران فلج شده و اکنون نوبت ایران است که به آمریکا ضربه بزند. فارینپالیسی
با اشاره به ترور سردار قاسم سلیمانی نوشت: فقدان اهداف منسجم و همچنین
استراتژی برای رسیدن به آنها سبب شده است، اقداماتی نظیر ترور قاسم
سلیمانی، سیاست خارجی را به عرصهای تبدیل کند که میتواند اوضاع آمریکا را
بدتر کند.چندان زمانبر نبود. کمتر از یک هفته از سال 2020 میگذرد و دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا توانسته خود را در ورطهای دیگر از بحرانی خطرناک و بیدلیل با ایران بیندازد. این هم نتیجه اجتنابناپذیر از رویکرد کوتهبینانه ترامپ در قبال کل خاورمیانه (و بهویژه ایران) است، و همچنین دلیل آشکار دیگری از ناتوانایی واشنگتن برای ایجاد سیاستی منسجم و موثر در قبال هر مسئله که از اهمیت جهانی برخوردار است. آمریکا چه زمانی چنین استراتژی بدی داشته است؟ منصفانه بگوییم، این مشکل به دوران پیش از ترامپ بازمیگردد؛ گرچه بیتدبیری، تصمیمگیریهای عجولانه، بیتفاوتی به نصایح دیگران و توانایی عجیب ترامپ درخصوص بهکارگیری مشاوران درجه سوم، مشکل را بدتر کرده است. نتیجه نهایی شاید به تلفات بیشتر آمریکا و همچنین تضعیف بیشتر موقعیت آمریکا در جهان بینجامد. ترامپ با مشورتهای غلط از برجام خارج شد. وی سپس سیاست موسوم به فشار حداکثری را در پیش گرفت که هدف آن محدود کردن توانایی ایران در غنیسازی، مجبور کردن ایران به تغییر سیاست خارجی متناسب با خواست آمریکا و شاید براندازی خودِ رژیم ایران بوده است. اما ایران به خواستههای ترامپ تن نداده و ساقط هم نشده است. برعکس، به تدریج فعالیتهای هستهای خود را از سر گرفته، روابط نزدیک با روسیه و چین برقرار کرده و علیه متحدان آمریکا در منطقه اقدام تلافیجویانه کرده است. منطق پاسخ تهران هم شفاف و کاملا قابل پیشبینی است. اگر آمریکا میخواهد شرایط را برای ایران دشوار کند، رهبران آن ثابت خواهند کرد که آنها نیز میتوانند شرایط را برای آمریکا دشوار کنند. لحظهای درنگ استراتژیک کافی است تا بتوان پاسخ ایران را پیشبینی کرد و به این درک رسید که فشارهای یکجانبه موثر نیست.» برای درک اینکه این حلقه اخیر تحولات از منظر ایران چگونه است، کافی است در نظر گرفت اگر یک دشمن خارجی عضوی از ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا، مدیر سیا، یا حتی معاون رئیسجمهور را بکشد، واکنش آمریکا چه خواهد بود. واشنگتن قطعا بهسادگی از کنار این مسئله عبور نمیکرد. منظور، دفاع از سلیمانی نیست، که دشمن قسم خورده آمریکا بود، منظور یک سوال مناسب استراتژیک است: آیا ترور یک مقام ارشد دولتی خارجی، منافع ملی کشور را پیش برده است؟ آیا چنین کاری آمریکاییها را ایمنتر و یا پولدارتر میکند یا اینکه نفوذ آنها را در سراسر جهان افزایش خواهد داد؟ پاسخ این است: خیر و خیر. این ترور قطعا پاسخ ایران را در پی داشته، حس ملیگرایی در ایران را تقویت کرده، مواضع تندروهای ایران را مستحکم کرد، احتمال تغییر رژیم را بیش از پیش کاهش داده و از طرف دیگر این اقدام؛ چون در خاک عراق رخ داده است، نقض حاکمیت این کشور محسوب میشود. علاوه بر اینها، ترامپ اکنون به ایران مشوقهای بیشتری داده تا برنامه اتمی را گسترش دهد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |