تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۸/۱۰/۲۷ نظامیان آمریکایی: با حمله موشکی ایران صد درصد آماده مرگ بودیمنظامیان آمریکایی میگویند هنگام حمله موشکی ایران به پایگاه عینالاسد، زمان پر از ترس و وحشت را سپری کردهاند. نشریه
آلمانی بیلد در گزارشی تحت عنوان «آن لحظات هولناک تفنگداران آمریکایی در
پایگاه عینالاسد» به تشریح حال و روز نظامیان آمریکایی پرداخت. یک نظامی آمریکایی میگوید نیمه شب بود که اولین آژیر به صدا درآمد. وحشتزده از اطلاعات سری، سربازان به داخل پناهگاهها فرستاده شدند. آنجا بود که موشکها آمدند. وابستگان نظامی آمریکایی در رسانههای آمریکا گزارش میدهند که چگونه حملات ایران را تجربه کردند و چگونه از ترس مرگ، رنج میبردند. چگونه قطعات جدا شده از تاسیسات در هوا پرتاب میشد و پناهگاهها به لرزه افتاده بود. گروهبان یکم فرگوسن میگوید: در اتاقکی نشسته بودم که از طریق بیسیم خبر را دریافت کردم. موشکهایی که نگران شلیکشان بودیم، در هوا به سمت ما در راه بودند. من به اسلحه خودم چسبیده بودم، سرم را پایین انداختم و تلاش کردم به چیز خوبی فکر کنم و جای امنی پیدا کنم. منتظر ماندم و امیدوار بودم که هر اتفاقی هم قرار است بیفتد زود به آخر برسد. وقتی موشکها از ایران آمدند، صد درصد آماده مرگ بودیم. او آن لحظات را اینگونه توصیف میکند: تصور کردم سیستم پدافندی که بتواند موشکهای بالستیک ایران را دفع کند در پایگاه عینالاسد وجود نداشته است. فرگوسن ادامه میدهد: ساعت 1 و 34 دقیقه بامداد به وقت محلی اولین موج حمله موشکی اصابت کرد. انفجارهای حاصله، پناهگاهها را میلرزاند. هم آنهایی که در زمان صدام ساخته شده بودند و هم پناهگاههای جدیدی که ارتش آمریکا ساخته بود. این پناهگاهها در برابر حملات خمپارهای داعش میتوانست دوام بیاورد، اما معلوم نبود در برابر حملات سنگین موشکهای بالستیک ایران که هر کدام دستکم نیم تن مواد منفجره داشت تاب بیاورد. سرهنگ آمریکایی استاکیکُلهمان هم درباره حملات موشکی ایران گفت: من آنجا نشسته بودم و با خودم فکر میکردم، اصلا شاید تصمیم غلطی بوده که اینجا آمدم و ناگهان بوم بوم بوم... انفجارها صورت گرفت، تمام زمین لرزید. درهای پناهگاهها با انفجار میتوانستند خم شوند، صدای مهیبی ایجاد شده بود، ما میدانستیم که محلهای اصابت نزدیک ما بودند، میتوانستیم فشار امواج ایجاد شده را حس کنیم. موشکها دو آشیانه و واحد مسکونی خلبانان پهپادها و یک محوطه یگانهای ویژه را منهدم کردند. شدت اصابت موشکها را میتوان از اینجا فهمید که شمار زیادی از سربازان را به دلیل ضربه مغزی باید تحت درمان قرار میدادند. کاپیتان جفری هانزن هم میگوید: بعد از اصابت اولین موشک، من سردرگم شده بودم. سرم را بیرون آوردم، با اصابت دومین موشک، کلی خاک و خاشاک با سر و گوشم برخورد کرد. ده موشک در چهار موج حملات به قسمتهای پایگاه عینالاسد اصابت کرد. کدام دادگاه باید به بیتدبیریهای پرتلفات شما رسیدگی کند؟دوگانگی اظهارات آقای روحانی، با رویه دولت وی، تعجب محافل رسانهای را برانگیخته است. روزنامههایی
مانند همشهری و سازندگی، با اشاره به سخنان روحانی درباره سقوط هواپیمای
مسافربری، تیترهایی مانند «دادگاه ویژه سقوط» و «دادگاه ویژه با قاضی
عالیرتبه» را انتخاب کردند. اما دیگر محافل رسانهای با وجود تأکید بر
لزوم روشن شدن ابعاد حادثه تلخ سرنگونی هواپیما و بررسی قصور و تقصیرهای
احتمالی، مشی و رویه دولت را خلاف این مطالبه روحانی میدانند.به عنوان مثال آقای روحانی هرگز خواستار تشکیل دادگاه درباره بیتدبیری اخیر بنزین که خسارتهای بزرگی برای کشور و جان مردم داشت، برخورد دو قطار و قربانی شدن 48 زائر حرم رضوی، فاجعه معدن زمستان یورت، خسارتها و تلفات حاصل از بیتدبیری و کمکاری مدیران ذیربط در سیلهای گلستان و خوزستان و لرستان، بیکفایتیهای اقتصادی منتهی به نابودی صدها هزار شغل و... نشده است. در همین زمینه، وبسایت مشرق نوشت: آقای روحانی همزمان با اشاره به صداقت مثالزدنی سپاه و شخص سردار حاجیزاده در «به گردنگرفتن همه تقصیرها»، پیشنهاد میدهد یک دادگاه ویژه با یک قاضی عالیرتبه تشکیل شود. سؤالی که از روحانی مطرح میشود این است که آیا رئیسجمهور همین اراده و انگیزه را برای رسیدگی به سایر حوادث و کشتههای آن نیز دارند؟ البته از اینکه دادگاه بههمراه یک قاضی عالیرتبه تشکیل شود نباید هراسید؛ زیرا نهاد و نیرویی که به هر دلیل دچار خطای انسانی شد، تقصیر را در بالاترین سطح به گردن گرفته است. میشود به واسطه بررسیهای یک تیم تحقیقاتی، مابقی سؤالها و ابهامات را نیز پاسخ داد و عادلانه به پرونده رسیدگی کرد. اما موضوعی که میبایست قبل از کهنهشدنش به آن توجه شود و مورد بررسی قرار بگیرد، تصمیم بنزینی دولت روحانی است که تا به امروز مسئولیت تبعات سنگین و ویرانگر آن را برعهده نگرفته است. در پی تصمیم آکنده از بیتدبیری روحانی مبنی بر افزایش ۳ برابری قیمت بنزین و سهمیهبندی آن بدون پیوست امنیتی، رسانهای و اجتماعی و همچنین بدون مشورت و اطلاعرسانی دقیق به مردم، اتفاقاتی در کشور به وجود آمد که در نوع خود بینظیر بود و سطح درگیریها در نقاط مختلف به حدی از خشونت رسید که بنا بر برخی روایتها، ۱۷۰ نفر جان باختند و هیچ یک از مسئولان دولتی از جمله شخص روحانی، مسئولیت خونهای ریختهشده پای این تصمیم را برعهده نگرفت. صورتحساب خسارت برجام روشن است با چه رویی دفاع میکنید؟موضوعی
که رئیسجمهور اصرار دارد طفره برود و پاسخ ندهد، پاسخ چند پرسش مهم است:
چرا برجام را بر مبنای اعتماد به دشمن و بهگونهای تنظیم کردید که او
بتواند آن را زیر پا بگذارد و شما مجبور باشید یکطرفه به تعهدات عمل کنید؟
چرا این روند به جای رونق اقتصادی موجب تورم 52 درصدی و کاهش ارزش پول ملی
شد؟ آقای
روحانی روز پنجشنبه در پنجاه و نهمین مجمع عمومی بانک مرکزی، طبق معمول
واقعیتهای توافق هستهای و پیامدهای آن را به میل خود برخلاف حقیقت ترسیم
کرد. او گفت: در گزارش صد روز اول گفتم تورم را در دولت یازدهم تک رقمی
میکنیم، به ما گفتند که چرا گفتید تورم را تکرقمی میکنید، خود
اقتصاددانان ما باور نمیکردند که این کار امکانپذیر باشد؛ اما قبل از
پایان دولت یازدهم و پیش از زمان مقرر تورم تکرقمی شد، این روند ادامه
یافت، اما چه چیز باعث شد. امید مردم به آینده باعث شد؛ اینکه مردم
میدیدند که مسائل در حال حلوفصل است و گرهها یکی پس از دیگری باز میشد.وی افزود: بخشی از اقتصاد ما به سیاست و بهویژه سیاست خارجی مرتبط بود و ما این را میدانستیم، اینکه بگوید سیاست خارجی بیفایده است و ما مشکلات را حل میکنیم، ممکن نیست؛ اگر اقتصاددانی بلد است که با روابط خارجی تخریب شده و در شرایطی که مردم احساس کنند شرایط هر روز سختتر میشود و تحریمهای بینالمللی به ما فشار آورد و در فروش محصولات از جمله نفت مشکل داشته باشیم، بگوید؛ من بلد نیستم. وی ادامه داد: تلاش دولت این بود که امید را نسبت به آینده بهوجود آورد و جلوی برخورد نظامی و جنگ را بگیرد و این کار را روزانه انجام داده است یعنی امروز و دیروز؛ من روزانه مراقبت میکنم به عنوان مسئول شورای عالی امنیت ملی روزانه مراقبت میکنم نمیتوانم همه چیز را اینجا بگویم و گفتنی نیست، فعلاً اما اگر مراقبت دائمی صورت نگیرد بین جنگ و صلح یک فاصله است و گلولهای میتواند جنگ بیافریند و خودداری از شلیک گلوله صلح میآفریند. وی ادامه داد: بعد از امنیت، مسئله سیاست خارجی است. اینکه ما با دنیا چگونه رفتار کنیم و دنیا با ما چگونه رفتار کند. این کافی نیست که این و آن، و ۱۰ نفر را بشماریم و بگوییم اینها دشمن ما هستند. خب بله درست است اینها دشمن ما هستند. حالا چه کاری باید انجام بدهیم؟ رئیس جمهوری اضافه کرد: مردم ما را انتخاب کردند و یکی از وظایفی که مردم بر گردن ما گذاشتند این است که چگونه فتیله این تنشها و دشمنیها را پایین بیاوریم. ما در عمل ثابت کردیم که میتوان با دنیا تعامل کرد. روحانی گفت: میگویند طرف شما افرادی هستند که نباید به آنها اعتماد کنید. البته درست است. اتفاقا اگر طرف مقابل ما، قابل اعتماد بود که کار خیلی ساده و آسان بود. وقتی طرف قابل اعتماد نیست، کار سخت میشود. راحتترین راهحل این است که رها کنیم. میروی در جایی مینشینی و دیگران از ما تعریف میکنند و میگویند این فرد خیلی شجاع بود و به ما اعتنا نکرد، به دنیا اخم کرد و پشت کرد به دنیا. ولی کار مردم حل نمیشود، گره زندگی مردم باز نمیشود. وی ادامه داد: در دنیای سیاست ممکن است یک فردی در یک کشوری بیاید که اعمال و رفتارش غیرقابل پیشبینی است. یک نفر در دنیا به من بگوید که کار ترامپ فردا قابل پیشبینی است. نه ما در کشور آمریکا و حتی در کاخ سفید یکی از مشاورین وی به ما بگوید که ترامپ قابل پیشبینی است. روحانی اضافه کرد: امروز که من در خدمت شما هستم، در زمینه انرژی اتمی ما هیچگونه محدودیتی نداریم. یعنی شرایط ما بهمراتب از قبل از شرایط برجام از لحاظ صنعت هستهای بهتر است. امروز روزانه غنیسازی ما بیش از زمانی است که هنوز برجام را امضا نکرده بودیم. درباره این اظهارات چند نکته مهم وجود دارد: اولا و با تأسف تمام، دولت و شخص آقای روحانی آنقدر برای توافق به هر قیمت با آمریکا و اروپا عجله داشت که هیچ تضمینی از دشمنان تاریخی ملت ایران نگرفت و این در حالی است که امروز اعتراف میکند نباید به آنها اعتماد کنیم. روحانی سابقه مذاکرات و توافقهای سال 82 تا 84 را هم به عنوان عبرت در کارنامه خود داشت و در خاطراتش هم آمده که چگونه اروپاییها همه تعهداتشان را زیر پا گذاشتند و از او خواستند تعلیقهای موقت شش ماهه را که دو ماه به طول انجامیده بود، دائمی کند، اما با این همه تیم وی، برجام را به نحوی نوشتند که ایران ظرف سه ماه همه تعهداتش را در قالب واگذاری بخش اعظم برنامه هستهای یا تعلیق آن، به شکل نقد به انجام برساند تا پس از آن، نوبت وعدههای آمریکا و اروپا شود؛ نوبتی که هرگز زمان آن فرا نرسید. این توهین به خویش است که وزیر خارجه ما بعد از 20 ماه به وزیر خارجه طرف مقابل گله بکند که هنوز هم نمیتوانیم یک حساب بانکی در لندن افتتاح کنیم. یا اینکه در سفر وی به آلمان و شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ به هواپیمای آقای ظریف سوخت ندهند. یا سفیر کرهجنوبی در تهران بگوید پس از برجام، ما با چمدان به تهران دلار میآوریم و امکان مبادلات بانکی نداریم. تلختر اینکه دولت اوباما - همان که روحانی او را بسیار مودب یافته بود و معاون ظریف گفته بود امضای کری تضمین است- به فاصله چند ماه پس از انعقاد برجام شروعکننده نقض تدریجی توافق بود. از تحریمهای ویزایی شروع کرد، ضمن تحقیر روحانی به فرستاده وی (حمید ابوطالبی) برای نمایندگی ایران در سازمان ملل ویزا نداد، هیئتهایی را به کشورها برای ارعاب و منع همکاری تجاری با ایران گسیل کرد، زیرساخت تحریمهای گسترده کاتسا و آیسا را تدارک کرد. در واقع روحانی نه ترامپ بلکه رفتار اوباما و تیم او را در کلاهبرداری پیشبینی کرده بود و یا این که خبر داشت اما...! آقای روحانی در حالی تصویر فضایی و خیالی ترسیم میکند که اکنون تورم بالای 52 درصد، 4 برابر شدن قیمت ارز، افزایش شدید شکاف طبقاتی، کمارزش شدن پول ملی، رکود سنگین و بیرمق شدن تولید ملی را روی دست مردم گذاشته است. او در حالی از «تعامل با دنیا» حرف میزند که آمریکا و چند کشور بدعهد اروپایی را معادل دنیا گرفته و هم سیاست خارجه و هم اقتصاد درونزا را معطل این چهار کشور کرده است. قطعا نوع رویکرد او پس از بدعهدی آمریکا و سپس اروپا، عامل اصلی در افزایش تهدیدهای نظامی علیه کشور و جرئت ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود. دولت 20 ماه در مقابل تهدیدهای آمریکا و خدعه و فریبکاری اروپا تعلل کرد و چند ماه را با نمایش دیپلماسی با فرانسه عهدشکن و چند ماه دیگر را با نمایش دروغین میانجیگری ژاپن سپری کرد و این در حالی بود که در همین هفت هشت ماه، آمریکا ضمن تروریست معرفی کردن سپاه پاسداران، در تدارک ترور حاج قاسم سلیمانی بود. روحانی به مفهوم واقعی کلمه سایه تهدید و جنگ را بر سر کشور کشاند و اگر اقتدار و شجاعت و تدبیر رهبر معظم انقلاب، سپاه پاسداران و ملت بصیر و موقعیتشناس ایران نبود، دشمن از این میدان پا پس نمیکشید. و بالاخره باید پرسید آیا تعطیلی 15 هزار سانتریفیوژ از مجموع 19 هزار دستگاه، تغییر کاربری رآکتور اراک، تعطیلی سایت فردو، واگذاری 9700 کیلوگرم اورانیوم غنیشده از مجموع 10 هزار کیلو و... یعنی اینکه شرایط برنامه هستهای ما امروز به مراتب بهتر از سال 92 است؟! نام آقای روحانی بهعنوان کسی که هم 95 درصد برنامه هستهای را تعطیل کرد و چرخ سانتریفیوژها را از حرکت انداخت، هم چرخش چرخ اقتصاد را بهشدت کند کرد و هم دشمن را برای ضربه زدن و ترور سرداری بیهمتا در تراز سردار سلیمانی گستاخ کرد، خواهد ماند. رایالیوم: پمپئو با ترور سلیمانی جعبه مرگ را به سوی خود گشودیک
روزنامه چاپ منطقه تصریح کرد وزیر خارجه آمریکا با تدارک ترور ژنرال
سلیمانی، جعبه مرگ را گشود و شاید خود او اولین قربانی این ماجرا باشد. روزنامه
رایالیوم درباره ماجرای ترور سردار سلیمانی نوشت: زمانی که روزنامه
گاردین به نقل از خبرنگار خود مینویسد مایک پمپئو، تصمیمگیرنده ترور
سردار سلیمانی بوده، بدین معناست که آمریکا در دام جنگ ترورها در خاورمیانه
افتاده است و هرگز برنده آن نخواهد بود.رایالیوم میافزاید: سلیمانی از زیرکی خاصی برخوردار بوده است. او مهندس عملیات نظامی ایران و نیروهای نیابتی آن، بهویژه علیه منافع و اهداف اسرائیل و شکست داعش، شکست دادن نقشههای جداییطلبانه بارزانی و شکست حمله امارات و عربستان به یمن بود. پمپئو درست مانند جان بولتون، دشمنی سختی با ایران دارد و معتقد است که این کشور، اکثر نقشههای آمریکا برای منطقه را با شکست مواجه نموده و موشکهای دقیق آن، یک تهدید بزرگ برای اسرائیل محسوب میشود؛ اما همین عداوت پمپئو با ایران، باعث میشود به زودی سرنگون شود، همانطور که سرنوشت بولتون اینگونه بود. اظهارات مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا در اینباره که هیچ دلیل و مدرکی برای اتهامات پمپئو علیه ایران وجود ندارد، منعکسکننده خطر پمپئو است و میتواند فاجعههایی برای آمریکا در منطقه و جهان داشته باشد. محور ایرانی- عراقی حتما از شوک ترور سلیمانی میگذرد و خود را برای پس از آن آماده میکند؛ همانطور که این مهم، در جریان استقبال فرمانده جدید سپاه قدس از شش فرمانده حشدالشعبی و آمادگی برای ارائه کمکهای نظامی لجستیک، در راستای بیرون راندن نیروهای آمریکایی از 17 پایگاه در عراق، نمود یافت. عراقیها هرگز تسلیم باجگیریهای ترامپ و تهدیدات او مبنی بر مصادره 35 میلیارد دلار در بانک فدرالی آمریکا، به عنوان غرامت 24 پایگاه این کشور در عراق، نمیشوند چرا که طبق بند پنجم متن توافق امضا شده بین دو کشور، به محض درخواست دولت عراق، لازم است تمام این تاسیسات، جمع شود. صحبتهای سردار قاآنی خطاب به مهمانان عراقیاش در مورد اینکه منطقه ما بینالنهرین، یعنی سوریه و عراق، میدان جنگ آینده خواهد بود و باید برای آن آماده شد، به منزله شلیک یک بمب قدرتمند بود. پمپئو و نتانیاهو، جنگ ترورها را شعلهور کردهاند، که به احتمال زیاد، از سوی هر دو طرف مقابله، ادامه مییابد و چه بسا محدودهای که محور مقاومت بر اساس آن حرکت میکند، وسیعتر است؛ به این دلیل که دو جهان عربی و اسلامی، احساس کینه عمیقی نسبت به آمریکا و اسرائیل دارند و همین مسئله، باعث تشویق آنها برای شهادت داوطلبانه میشود. پمپئو جعبه خطرناک مرگ را به روی خود و اسرائیل گشوده است، اگر به زودی عقبنشینی نکند، اولین شخصی خواهد بود که نابود خواهد شد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |