تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۸/۱۱/۱۹ لوموند: ایران دست برتر را دارد آمریکاییها با این موشکها مصونیت ندارند یک روزنامه فرانسوی تصریح کرد: موشکهای ایران موجب شده تا این کشور دست برتر را در معادلات منطقهای داشته باشد.روزنامه لوموند در گزارشی خاطرنشان کرد: موشکهای ایران در معادلات امنیتی منطقه خاورمیانه دست برتر را دارد. جمهوری اسلامی ایران مهمترین توان موشکی بالستیک و کروز در خاورمیانه را داراست. حملات انتقامجویانه به پایگاه نظامی آمریکا در عراق با اولویتی که توسط ایران به توسعه زرادخانه موشکی از سال 1979 میلادی داده شده بود، امکانپذیر شد. یک منبع دیپلماتیک ایرانی میگوید: «با هدف قراردادن پایگاه عینالاسد به آمریکاییها نشان دادیم که میتوانیم به آنها به طور دقیق در جایی که خود را مصون میدیدند، ضربه بزنیم. لوموند با اشاره به اقدام ایران در هدف قراردادن پایگاه عینالاسد به دنبال ترور سردار سلیمانی نوشت: حمله موشکی ایران در حقیقت با اولویتی که دهها سال از سوی تهران برای توسعه زرادخانه موشکهای ساخت خود از زمان انقلاب 1979 به عنوان ستون اصلی راهبرد نظامی تبدیل شده بود امکانپذیر شد. موشکهای ایران اکنون بخش اساسی معادلات امنیتی منطقه را تشکیل میدهند، اگرچه تنشها میان ایران و آمریکا همچنان میرود که تهدیدی برای ایجاد تنش جدید میان این دو را به دنبال داشته باشد. بهبود مداوم توانمندی ایران در منطقه و گسترش توان موشکی ایران به لطف متحدان منطقهای صورت گرفته و به نگرانی اصلی اسرائیل تبدیل شده است. جمهوری اسلامی ایران مهمترین توان موشکی بالستیک و کروز در خاورمیانه را دارد. برد برخی از این موشکها از 2 هزار کیلومتر هم فراتر میرود. ایران متأثر از تحریمهای نظامی میدانست که چگونه به طور مؤثر روی موشکهای خود سرمایهگذاری کند تا به این کشور اجازه دهد تا قدرتش را فراتر از مرزهایش پیش ببرد. آفتاب یزد: چاره مهار گرانی مدیران جهادی است نه اتو کشیدهها یک روزنامه اصلاحطلب تصریح کرد: کشور به مدیران کاری و جهادی نیاز دارد و نه مدیران اطوکشیده.مدیرمسئول روزنامه آفتاب یزد در سرمقالهای نوشت: روزگاری دوستی داشتم در عین اینکه خیلی با معرفت بود اما هر زمان در ماجرایی تاکید میکرد «مشکلی نیست» من به شدت نگران میشدم و به قول معروف چهار ستون بدنم میلرزید! زیرا معمولاً زمانی از این جمله استفاده میکرد که اولاً مشکل از دستاش در رفته و ثانیاً نیاز به کمک جدی دارد تا مشکل تبدیل به بحران نشود. لیکن به هر حال این موضوع عذابآور جزئی از اخلاقاش بود. دوستان و نزدیکان او دیگر واقف شده بودند وقتی وی میگوید «مشکلی نیست» حتما مشکلی هست و بایستی هرچه سریعتر وارد میدان شد تا دفع شر شود. در مثل مناقشه نیست اما گزاره بالا را آوردم تا بگویم اینکه دیروز جناب آقای واعظی رئیسدفتر رئیسجمهور در مقابل دوربین تلویزیون فرمودند «گرانی در شب عید نخواهیم داشت» حکایت همان دوستمان است! یعنی هر زمان یک مقام دولتی تاکید کرد که مشکلی نیست و اوضاع تحت کنترل است بیش از گذشته باید نگران باشیم چرا که یحتمل بازهم قرار است موضوع جدیدی کام مردم را بیش از گذشته با برخی مدیران دولتی فعلی که برای شرایط موجود ساخته نشدهاند، تلخ کند. طبیعتا ما نیز دوست داریم «واو» به «واو» سخنان مسئولین محقق شود و حرفهای آنان به فعل برسد ولی چه سود که کمتر چنین شده است و عطف به همین تجربه هم وقتی جناب واعظی فرمودند شب عید گرانی نخواهیم داشت باید نگران بود. همین چند وقت پیش وقتی به صورت دفعی قیمت بنزین سه برابر شد از صدر تا ذیل مسئولین دولتی برای آنکه مردم را راضی کنند از تریبونهای مختلف قول دادند اصلاح قیمت بنزین منجر به گرانی نمیشود اما اکنون شرایط بهگونهای است که نیازی به توضیح بنده ندارد. جالب آنجاست بنزین یکبار گران شد ولی از همان تاریخ به امروز قیمتها بالا رفته و هنوز این روند ادامه دارد. ضمن آنکه با عرض معذرت از ساحت جناب واعظی باید پیشبینی کرد این گرانی با سخنان اخیر ایشان تشدید نیز میشود! همانطور که تجربه ثابت کرده پیشبینی برخی مسئولان اشتباه است سخن نگفتن آنان نیز سودمندتر بوده است. بهعبارت ساده، اجباری نیست وقتی مسئولین در برابر میکروفون و دوربین قرار میگیرند به بهانه امید دادن به مردم دست به پیشبینی بزنند و سخنانی را به زبان برانند که خود نیز واقف باشند با توجه به پتانسیل موجود در بسیاری از مدیران دولت فعلی تحقق آن به آرزویی و خیالی شباهت دارد. بیپیرایه عرض کنم شرط تحقق وعده اخیر آقای واعظی حضور مدیران جهادی به معنای واقعی کلمه در دولت، نه اطو کشیده است. مدیر اطو کشیده تنها دغدغهاش ساعت پایان کارش و میزان حقوق آخر ماهاش است ولی مدیر جهادی دغدغه مردم را دارد تا در وسع خود گرهای از زندگی آنان باز کند. ما اکنون در شرایطی قرار داریم به صورت واقعی و به دور از دغلبازیهای سیاسی رایج و پیرامون این شعار به چنین مدیرانی نیاز داریم. شرایط خاص مدیران خاص میطلبد؛ مدیرانی که میز ریاست را فرصتی برای خدمت صادقانه به جامعه بدانند نه پلی برای پر کردن جیب، شاغل کردن اقوام و پرش سیاسی. شاید بد نباشد اگر بهدنبال مدیران واقعی جهادی میگردیم به سیستان و بلوچستان برویم تا مشاهده کنیم افرادی را که از ابتدای وقوع سیل تا هماکنون آنجا هستند و بدون مزد و منّتی در حال کمک به مردم رنجدیده هستند.حتما باید رفت و دید؛ راه دوری نمیرود. با این همه زیگزاگ اصلاحطلبان صد رحمت به شترمرغ! یکی
از افراطیون مدعی اصلاحطلبی که پس از چند سال فرار و در به دری به کشور
بازگشت، میگوید: دستاورد ما در انتخابات آینده، حفظ سرمایه اجتماعی است.به گزارش نامهنیوز، اصلاحطلبان علیرغم اصرار برخی از چهرهها مثل محمدرضا عارف و موسوی لاری به ارائه لیست، بنا را بر عدم لیست گذاشتند. به این ترتیب احزاب اصلاحطلب در صورت تمایل از داوطلبان حمایت خواهند کرد اما شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان از تجزیه ائتلاف در انتخابات 94 درس گرفته است. اسماعیل گرامیمقدم سخنگوی حزب اعتماد ملی به «نامهنیوز» گفته است: «ما در شورای عالی سیاستگذاری ماهها درباره راهبرد اصلاحطلبان بحث و بررسی کردیم. کارگروههای مختلف در این خصوص کار کردند و نهایتا تصمیم بر این شد که حفظ هویت اصلاحطلبی در منشور اساسی ما قرار گرفت. با این راهبرد صرفا باید نیروهای اصلاحطلب در لیست قرار میگرفت اما به دلیل اینکه شورای نگهبان تمامی نیروهای اصلاحطلب را رد صلاحیت کرد عملا امکان ارائه لیست را نداشتیم. به همین دلیل هم با درس گرفتن از تجربه مجلس دهم تصمیم گرفتیم که لیست ارائه نکنیم و هر حزبی در حمایت از کاندیدای موردنظر خودمختار باشد». وی در پاسخ به اینکه این رویکرد اصلاحطلبان چه نتایجی برای این جریان خواهد داشت؟ گفت: «مهمترین نتیجه این است که سرمایه اجتماعی و هویت ما حفظ میشود، یعنی اگر ما لیستی با حضور افرادی از جناح متفاوت ارائه دهیم، معیارهای اصلاحطلبی زیر سوال میرود و بعدها نمیتوان از اصلاحطلبی دفاع کرد یا آن را در معرض انتخاب مردم گذاشت. به همین دلیل میتوان گفت که حفظ هویت اصلاحطلبی مهمترین دستاورد ما از این تصمیم است». این سخنان در حالی است که مدعیان اصلاحطلبی هرگز هویت ثابت و معتبری نداشته و ظرف 4 دهه گذشته بهویژه 30 سال اخیر (68-98) بارها رنگ عوض کردهاند. آنها در دهه اول انقلاب بر چپگرایی رادیکال تاکید داشتند. در دهه دوم برای 8 سال ژست منتقد دولت سازندگی را که راست و لیبرال توصیفش میکردند، گرفتند؛ اما ناگهان در انتخابات خرداد 76، با حزب حاکم بر دولت سازندگی ائتلاف کردند و دولت ائتلافی موسوم به اصلاحات را تشکیل دادند. اما همین طیف از سال بعد، مجددا ریل عوض کردند و با وجود ائتلاف با حزب کارگزاران که پدر معنوی آن مرحوم هاشمی رفسنجانی بود، در انتخابات مجلس ششم از خجالت آقای هاشمی درآمدند و او را «پدرخوانده» و «عالیجناب سرخپوش» قتلهای زنجیرهای نامیدند. با این حال، شش سال بعد یعنی انتخابات ریاست جمهوری سال 84، دور همین آقای هاشمی جمع شدند و از او قدیس اصلاحات ساختند که البته در رقابت با احمدینژاد موفق نبود. افراطیون مدعی اصلاحات، در سالهای 92 و 96 نیز بهخاطر نداشتن رأی کافی از حسن روحانی حمایت کردند، در حالی که بعدها تصریح کردند روحانی اصلاحطلب نبوده است. با این وجود آنها حاضر نشدند پشت عارف یا جهانگیری جمع شوند، چرا که به تعبیر محمدعلی نجفی، رأی عارف در سال 92 زیر هشت درصد بود. اکنون که 6 سال از دولت روحانی میگذرد و اغلب وعدههای او برعکس از آب درآمده، همین اصلاحطلبان میگویند روحانی را به عنوان اصلاحطلب قبول نداشتند و ائتلاف با او یا علی لاریجانی اشتباه بوده است. آنها در حالی میگویند مجبور شدند از روحانی حمایت کنند که عارف و جهانگیری را در گود انتخابات داشتند و درحالی دم از فقدان نامزد در انتخابات مجلس میزنند که کسانی چون مجید انصاری، محمدعلی افشانی شهردار قبلی تهران و محمدحسین مقیمی معاون قبلی وزیر کشور و... را در گود انتخابات دارند و عارف را هم با اصرار خود (از ترس رأی نیاوردن) وادار به عدم نامزدی مجدد کردند. بنابراین نمیشود یکی در میان، ائتلافهای شترمرغی کذایی در 20 سال گذشته را عین عقلانیت و حکمت و درایت توصیف کرد ضمنا مدعی اصالت و «حفظ سرمایه اجتماعی» شد. در واقع دروغهای پشت سر هم این طیف ظرف 6 سال گذشته، اعتبار و سرمایه اجتماعی برای آنها نگذاشته و به همین دلیل هم دنبال بهانهتراشی برای شرکت نکردن در انتخابات میگردند تا خود را به آزمون رأی مردم ناراضی از فریبکاریهایشان نگذارند. ائتلاف مدعیان اصلاحات و اعتدال با ضد انقلاب برای تحریم انتخابات..؟! جمعی از عناصر ضد انقلاب خارجنشین به استناد دروغهای برخی مقامات دولتی و شبه اصلاحطلبان، خواستار تحریم انتخابات شدند.در بیانیه این طیف که در میانشان عناصر سلطنتطلب، کمونیست آمریکایی، گروهک منحله فداییان خلق، گروهک ملی- مذهبی و چند تن از متواریان مدعی اصلاخطلبی در گذشته دیده میشود، به استناد برخی فضاسازیهای مسموم داخلی ادعا شده «تکلیف 70 درصد حوزههای نمایندگی مجلس از قبل توسط شورای نگهبان و نیروهای نظامی امنیتی مهندسی شده است.» امضاکنندگان بیاینه 164 نفره همچنین با وجود رقابت 7 هزار نامزد از طیفهای سیاسی مختلف، نویسندگان بیانیه ادعا کردهاند امکان رقابت انتخاباتی وجود ندارد. آنها خواستار تحریم انتخابات و برپایی اعتراضات اغتشاشگر شدهاند. نویسندگان بیانیه میگویند به خاطر خون جانباختگان حوادث آبان ماه نباید در انتخابات ترک کرد و حال آن که در اغتشاشات دو روزه آبان، جزو تحریککنندگان ناامنی و درگیری در آبان ماه بودهاند. یادآور میشود پیش از این سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز به استناد دروغهای برخی مدیران دولتی و مدعیان اصلاحطلبی، ادعا کرده بود انتخابات ایران مشروعیت ندارد و انتصابات است. ترس از تو دهنی مردم در انتخابات و تغییر ریل مجلس و دولت به سمت کارآمدی موجب شده تا ظیف یاد شده پیشاپیش علیه انتخابات موضع بگیرند و به مخدوش کردن چهره انتخابات بپردازند. گفتنی است موضع سران جبهه اصلاحطلبان نیز عملا به مفهوم تحریم انتخابات است و حال آن که چند برابر نیاز مجلس، نامزدهای منسوب به این طیف در میان نامزدها دیده میشود. آرمان: مشکل اصلاحطلبان بیگانگی با مردم است نه کمی نامزد یک روزنامه اصلاحطلب خواستار رفتار عاقلانهتر این طیف در انتخابات شد.روزنامه آرمان با تأکید بر این که رویکرد طیفی از اصلاحطلبان در عدم معرفی نامزد اشتباه است، نوشت: آن گونه که به نظر میرسد، اقلیتی مدافع شرکت در انتخابات و ارائه لیست هستند و اکثریتی مخالف ارائه لیست بوده و برخی از آنها حتی از تحریم انتخابات دفاع میکنند. با این وجود، فارغ از تصمیم انتخاباتی اصلاحطلبان، آنچه به نظر میرسد تداوم همان اشتباهات گذشته است که در فرآیند تصمیمگیریها مشهود است. مهمترین اشتباه اصلاحطلبان، فقدان استراتژی میانمدت و بلندمدت است. اکثریت آنها در حالی انفعال در انتخابات را تئوریزه میکنند که در نهان به انتخابات سال 1400 میاندیشند و این در حالی است که این دو با هم نسبتی ندارند. جریانی که خواهان مشارکت جدی در انتخابات ریاست جمهوری است، اگر در این انتخابات منفعل باشد و نتواند با استفاده از فرصت انتخابات پیوندش با مردم را تقویت کند، فرصتسوزی کرده است. آنها به بهانه رد صلاحیتهای گسترده، میگویند در انتخابات از کسی حمایت نمیکنند. اما به این پرسش پاسخ نمیدهند که اگر در سال 1400 نیز کاندیداهای مطلوبشان رد صلاحیت شدند، در قبال آن انتخابات چه موضعی میگیرند که با مواضع امروزشان همخوانی داشته باشد. اصلاحطلبان اگر میخواهند در عرصه سیاسی کشور باقی بمانند، باید تکلیف خودشان را با انتخابات در جمهوری اسلامی روشن کرده و از حرکات زیکزاکی پرهیز کنند. آنها به جای اینکه «چو فردا شود فکر فردا کنند» باید بگویند برنامهشان برای بعد از انتخابات مجلس چیست و آنگاه بر همان مبنا در مورد انتخابات تصمیمگیری کنند. اشتباه دوم اشتباه اکثریت اصلاحطلبان، انفعال در قبال انتخابات است. آنها با این استدلال که بیشتر کاندیداهایشان رد صلاحیت شدهاند و در اکثر حوزهها کاندیدا ندارند، عرصه انتخابات را به طور کلی رها کردهاند. گویی در انتخابات یا باید لیست 30 نفره داد یا اساساً منفعل و بیبرنامه عمل کرد و هیچ راه میانهای در این بین وجود ندارد. خلاقیتی در تصمیمات این اصلاحطلبان مشاهده نمیشود. «آرمان» اشتباه سوم اصلاحطلبان را «سرمایهساز تلقی کردن عدم شرکت در انتخابات» میداند و مینویسد: بسیاری از اصلاحطلبان به غلط، میاندیشند که در صورت عدم ارائه لیست در انتخابات، سرمایه اجتماعی آنها تقویت شده یا حداقل حفظ میشود. حال آنکه رویگردانی مردم از اصلاحطلبان، فقط بهخاطر کنش انتخاباتی آنها نیست و دلایل فراانتخاباتی دارد. عملکرد نیروهای نسل گذشته اصلاحطلب و بیگانگی با جامعه و عموم مردم، فقدانساز و کارهای دموکراتیک و شفاف، فقدان رسانههای قدرتمند، نداشتن استراتژی و برنامه و... سهم به مراتب مهمتری در کاهش اقبال عمومی به اصلاحات داشته است که با شرکت در انتخابات یا تحریم آن نیز این موضوع حل نمیشود. اصلاحطلبان بهجای آنکه افزایش سرمایه اجتماعی خود را در انفعال انتخاباتی جستوجو کنند، باید ایرادات خود را مرتفع کنند. اشتباه چهارم، توقف پشت درهای بسته شورای سیاستگذاری است. این شورای اصلاحطلبان، که روزبهروز ناکارآمدی خود را بیشتر نشان داده و از کرختی و عدم خلاقیت رنج میبرد، مانعی در تصمیمگیری اصلاحطلبان شده است. حال آنکه بدنه جوان اصلاحات، بدون آنکه نیاز به تصمیمات این شورا داشته باشد، خود میتواند فعالانه وارد میدان شده و متناسب با استراتژیهای میانمدتی که در ذهن دارد، در ایام انتخابات کنشگری داشته باشد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |