تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۸/۱۲/۲۱ انتقام اصلاحطلبان از امید مردم به تلافی شکست در انتخابات! اصلاحطلبان
پس از اینکه در انتخابات به کارنامه منفی خود باختند، ناامید کردن مردم از
مجلس جدید و تفرقهافکنی در میان منتخبان اصولگرا را در پیش گرفتهاند.این واقعیت را سایت مشرق مورد اشاره قرار داده و در تحلیلی نوشت: اصلاحطلبان در انتخابات یازدهمین دوره مجلس با شکست سنگین مواجه شده و به کارنامه 7 ساله خود در دولت، فراکسیون امید و شورای شهر و شهرداریهای برخی کلانشهرها باختند. کارنامه اصلاحطلبان در نهادهای مذکور به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. به همین خاطر، این طیف پیش از انتخابات، ترفند قلع و قمع شدن توسط شورای نگهبان را به کار بردند. این در حالی بود که با ترافیک کاندیدا برای انتخابات مجلس مواجه بودند و به همین خاطر نتوانستند در حوزه انتخابی تهران به لیست واحد برسند با چندین لیست حضور یافتند. این طیف پس از شکست در انتخابات به یأسآفرینی علیه مجلسی که هنوز تشکیل نشده، روی آوردهاند چنانکه علی تاجرنیا از متهمان فتنه 88 به روزنامه اعتماد گفت: مجلس یازدهم را بیش از همه مجلسی میدانم که نمایندگان آن درگیر منافع فردی خواهند شد و از رسالت اصلی خود که قانونگذاری و نظارت بر عملکرد دستگاههای اجرایی است، فاصله میگیرند و سطح این وظایف را به مطالبات فردی و بعضا مطالبات حوزه انتخابیه تقلیل خواهند داد». پیشگویی این متهم فتنه ۸۸ درباره مجلس یازدهم در حالی است که در روزهای گذشته خبرهای خوبی از برخی منتخبان ملت در مجلس یازدهم منتشر شد. تشکیل کارگروههای تخصصی، مشورت با نمایندگان سابق و فعلی مجلس، گفتوگو با تولیدکنندگان، آماده کردن طرحهای ویژه برای بازار مسکن و... از جمله اقدامات برخی منتخبان مجلس یازدهم در روزهای اخیر بوده است. اقداماتی امیدآفرین و قابل تحسین. «عبدالله ناصری» مشاور رئیس دولت اصلاحات نیز در اظهارنظری مشابه گفته بود: «نباید انتظار داشت که این مجلس بتواند چندان تغییری ایجاد کند و به رأس امور بازگردد... آنهایی که در این دوره روی کار خواهند آمد توانایی لازم را برای بالا بردن وزن مجلس نخواهند داشت». «علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات هم در روزهای گذشته گفته بود: «با حذف اصلاحطلبان دیگر مردم امیدی به بهبود وضع خود ندارند؛ همچنین یأس و ناامیدی هم بیشتر میشود. این ناامیدی زمینه خطرناکی را به وجود میآورد که معلوم نیست به چه شکلی درخواهد آمد. همچنین شکاف دولت و ملت عمیقتر میشود». در ادامه این روند، صادق زیباکلام استاد دانشگاه و جعفرزاده ایمنآبادی نماینده مجلس مدعی شدهاند مجلس جدید نمیتواند کار درخوری انجام دهد. جعفرزاده ایمنآبادی از کارآمدی سخن گفته و این در حالی است که وی پیش از این در اظهارنظری تأملبرانگیز با اعتراض به حقوق و دستمزد نمایندگان در مجلس گفته بود: «زمانی در دانشگاه فقط میخوابیدم و ۸ میلیون میگرفتم اما الان صبح تا شب و دور از خانواده مشغول کار هستم و این حقوق مجلس فاجعه است. بعدا نگویند چرا نماینده دزد شد. مدیر را باید تامین کنید تا فساد ایجاد نشود. میگویند برای اسلام کار کن! تا کی؟»! همچنین در طول تبلیغات انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، اصلاحطلبان به شدت تلاش کردند تا با بزرگنمایی اختلاف میان کاندیداهای طیف مقابل، این اختلافات را گستردهتر و عمیقتر کنند. با تشکیل لیست وحدت و پیروزی تمام ۳۰ نفر این لیست در تهران و شکست مطلق اصلاحات در انتخابات، تیر این طیف به سنگ خورد. حالا این جماعت که هیچ دغدغهای برای رسیدگی به مطالبات و مشکلات مردم ندارد، روی ایجاد اختلاف میان نمایندگان مجلس یازدهم حساب ویژهای باز کردهاند. آنها ضمن ایجاد قطببندیهای دوگانه ادعا میکنند که نمایندگان مجلس دچار اختلاف میشوند و نخواهند توانست کاری از پیش ببرند. تلاش برای قالیبافی، احمدینژادی یا پایداریچی نشان دادن منتخبان از جمله شگردهای اصلاحطلبان برای ایجاد انشقاق میان نامزدهای منتخب اصولگراست. مردم بیچاره آمریکا را درمان کنید کمک به ایران پیشکش در
حالی که دولت آمریکا به شدت سرگرم پنهانکاری درباره شیوع ویروس کرونا در
این کشور است و برخی مقامات محلی نسبت به این موضوع اظهار نگرانی میکنند،
دونالد ترامپ گفت آمریکا آماده کمک به ایران برای مقابله با بحران کروناست.ترامپ، در حاشیه دیدار با نخستوزیر ایرلند در کاخ سفید، گفت که برخی کشورها، از جمله ایران، به دلیل شیوع ویروس کرونا در وضعیت بحرانی هستند. ما بهترین پزشکان جهان را داریم و به ایران پیشنهاد کمک دادهایم. اگر آنها بخواهند، ما خوشحال میشویم به آنها کمک کنیم.» این اظهارات در حالی است که انتشار آمار و اخبار مربوط به شیوع کرونا در آمریکا، «محرمانه» اعلام شده است. مقامات آمریکایی حتی بر سر راه مبادلات دارویی ایران نیز کارشکنی میکنند. آندی اسلاویت مقام سابق وزارت بهداشت آمریکا اخیراً در توییتی هشدارآمیز نوشت: انتظار میرود بیش از یک میلیون تلفات در آمریکا به خاطر شیوع ویروس کرونا داشته باشیم؛ چون ویروس محدود نشده و ما حتی نمیتوانیم تست بگیریم. همچنین کئی پورتر نماینده کنگره گفته است: هزینه تست کرونا در آمریکا، 1331 دلار است. اگر قرار باشد کسی قرنطینه شود، هزینه آن 4 هزار دلار است. این در حالی است که 33 درصد مردم آمریکا به پزشک مراجعه نمیکنند چون پول این هزینه را ندارند. به ادعای مقامات آمریکایی، 69 هزار شهروند این کشور فقط در اثر بیماری آنفلوآنزا جان خود را از دست دادهاند. اخیراً شهردار نیویورک به خاطر بحران شیوع کرونا، در این شهر وضعیت اضطراری اعلام کرد که ممکن است تا 6 ماه ادامه پیدا کند. مدیر اداره بهداشت ایالت اوهایو نیز احتمال داد که یکصد هزار نفر در این ایالت، به ویروس کرونا مبتلا شده باشند. آنتونی فائوچی مدیر مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای واگیردار آمریکا نیز گفت کشندگی ویروس کرونا 10 برابر بیشتر از آنفلوآنزای فصلی است و وضعیت شیوع این بیماری در آمریکا بدتر خواهد شد. ایلهان عمر نماینده کنگره آمریکا در همین زمینه گفته است: با تعطیلی مدارس آمریکا به خاطر جلوگیری از شیوع کرونا، 22 میلیون دانشآموزی که غذای روزانهشان را در مدرسه دریافت میکردند، گرسنه خواهند ماند. در آمریکا 44 میلیون نفر بیخانمان که برای هر وعده غذا کوپن میگیرند، زندگی میکنند. با این اوصاف به نظر میرسد خطرناکتر از ویروس کرونا برای مردم آمریکا، شخص ترامپ باشد. وزیر بهداشت دست تنهاست آقای روحانی وارد گود شوید! روزنامههای
حامی و منتقد دولت، متفقالقول هستند که رئیسجمهور باید نقش جدیتر در
مدیریت متمرکز ستاد مبارزه با بیماری کرونا ایفا کند.«خارج از گود»، «رئیس جمهور باش!» و «رئیسجمهور فرماندهی کمیته مبارزه با کرونا را برعهده بگیرد»، عناوینی است که روزنامههای فرهیختگان ، وطن امروز و همشهری ذیل آن، به نقش رئیسجمهور پرداختهاند. فرهیختگان در همین زمینه نوشت: وزیر بهداشت در این روزهای مبارزه با کرونا، از جایگاه رئیس ستاد چند نامه بهصورت سرگشاده منتشر کرده است که در جامعه و میان رسانهها بازخورد قابلتوجهی داشته، از جمله اینکه او در ابتدا نامهای به حسن روحانی نه با عنوان رئیسجمهور که با عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی نوشت و در آن گفت: «متاسفانه پس از حدود ۱۰ روز فقط یکمیلیون عدد ماسک تحویل شده و بقیه نمیدانم در کجا انباشته شده است. همکاران اینجانب بهدلیل اجبار شبانهروز در بازارهای مختلف و در نقش واسطه و دلال از قاچاقچیان با قیمت گزاف میخرند.» یا اینکه در مورد دیگری او در نامه شدیداللحنی به وزیر صمت نوشت: «بهرغم جلسات مکرر همکاران اینجانب در آن وزارتخانه، متاسفانه هنوز مشکل ماسک پابرجاست و با اطلاعات واصله شبکه درهمتنیده احتکار ماسک در شرایطی که همکاران جانبرکف اینجانب زندگیشان را شبانهروز فدای مردم میکنند و مردم در خطر ابتلا به بیماری قرار دارند، محصولات خود را احتکار و با واسطه با قیمت ۱۰ برابری به دلالان معرفی میکنند.» با کنار هم قرار دادن نامههای وزیر بهداشت و نکته مهمی که علی لاریجانی در نامه به رهبر انقلاب ذکر کرده، به وضوح مشخص است که وحدت رویه و انسجام در مدیریت اجرایی برای مبارزه با کرونا از هم گسسته است، یا بهتر بگوییم از ابتدا با عقب نشستن مسئولان ارشد دولت و مسئولیت گرفتن وزیر بهداشت وجود نداشته است. مشخص است درگیر شدن وزیر بهداشت که مسئولیتی تخصصی دارد با ماجراهایی مثل تعطیل شدن ادارات یا باز و بسته بودن راهها همگی تلفکردن و هدر دادن قوت تیم تخصصی درمان کشور و صرف آن برای امور اجرایی است. فرهیختگان ماجراهایی مانند بحران ارزی 97 (واگذاری 15 میلیارد دلار ارز) و همچنین سه برابر کردن ناگهانی قیمت بنزین را از جمله موارد مشابه سوءمدیریت روحانی برشمرده است. در همین حال روزنامه وطن امروز مینویسد: انتقاد اصلی که به حسن روحانی وارد میشود این است که وی موضوع مقابله با کرونا را جدی نگرفته و با تفویض اختیارات خود به وزیر بهداشت، عملا از نقشآفرینی در مدیریت بحران خودداری کرده است. روحانی هرچند اقدامات یا وظایف وزارتخانههای دولت را لیست کرد اما این اظهارات توجیهی برای عدم نقشآفرینی مستقیم او در مدیریت بحران نیست. طبیعی است روحانی به عنوان رئیس کابینه، قدرت بیشتری برای هماهنگی و همافزا کردن وزارتخانهها دارد. تقلیل این نقش به وزارت بهداشت که وزیر آن بیش از همه وزارتخانهها درگیر کارهای اجرایی در حوزه درمان، پیشگیری، هماهنگی بیمارستانها، ارسال تجهیزات پزشکی، تامین نیروی انسانی پزشکی مورد نیاز و... است، عملا سبب اخلال در مدیریت این بحران میشود. وظیفه ذاتی رئیس کابینه ایجاد هماهنگی میان وزارتخانهها در شرایط معمول و بهویژه شرایط بحرانی است. هنگام بروز بحران، طبیعتا نقشآفرینی رئیس کابینه بیشتر شده و حضور مستقیم او در میدان، در هماهنگی میان بخشها، بالا بردن روحیه، حل مشکلات و... تاثیرگذار و راهگشاست. به بیان دیگر رئیسجمهور در زمان بحران باید مدت زمان حضورش در ستاد بحران یا در جمع مقامات و مسئولان دولتی بیشتر از گذشته باشد نه آنکه یکی از انتقادات از روحانی در شرایط فعلی حضور کمرنگ او در محل کارش باشد. البته «خود را کنار کشیدن» و موضوعات را کماهمیت جلوه دادن یکی از خصلتهای مدیریتی حسن روحانی است؛ خصیصهای که 4 ماه پیش و در ماجرای گرانی بنزین شاهد آن بودیم. حسن روحانی در آن ماجرا نیز گفت تمام اختیارات را به وزیر کشور واگذار کرده است و حتی به وزیر کشور گفته که به وی نگوید چه زمانی قرار است طرح گران کردن بنزین به اجرا درآید و خودش هم مانند سایر مردم روز جمعه متوجه گرانی بنزین شده است! از سوی دیگر روزنامه همشهری در یادداشتی به قلم ایرج فاضل وزیر اسبق بهداشت در دولت هاشمی نوشت: رئیسجمهور باید رأساً فرماندهی کمیته مبارزه با کرونا را برعهده بگیرد. چون اپیدمی ویروس کرونا مربوط به سلامت مردم است تنها وزارت بهداشت مسئول این مسئله معرفی میشود، گرچه این وزارتخانه متولی سلامت مردم است اما بسیاری از مسائل مرتبط با این اپیدمی با دستگاههای دیگر نیز ارتباط پیدا میکند. معمولا در کشورهای دیگر دنیا رئیسجمهور و نخستوزیر ریاست کمیته بحران را برعهده میگیرند که فرمانشان قابل اجرا برای تمام دستگاهها باشد هماکنون دکتر نمکی وزیر بهداشت درخصوص اپیدمی ویروس کرونا بسیار زحمت میکشند و خدمات بسیار پرارزشی را ارائه میکنند ولی بسیاری از مسائل مرتبط با ویروس کرونا تنها مربوط به این وزارتخانه نیست و مربوط به نیروی انتظامی، وزارت کشور، وزارت امور خارجه و سایر دستگاههایی میشود که با وزارت بهداشت همعرض هستند. انصاف نیست که مسئولیت همه کمبودها بر دوش وزارت بهداشت انباشته شود و وزارت بهداشت پاسخگوی تمام کمبودها باشد، بنابراین خود رئیسجمهور باید ریاست این کمیته را بهعهده بگیرد که فرمانش قابل اجرا در تمام دستگاهها باشد تا زودتر و سریعتر بتوانیم به نتیجه برسیم. تا زمان اخراج آمریکا از منطقه ایران کوتاه نخواهد آمد یک مجله آمریکایی تاکید کرد ایران انتقام خون ژنرال سلیمانی تا زمان بیرون راندن نیروهای آمریکایی از منطقه را رها نخواهد کرد.مجله کانترپانچ نوشت: یک ضربالمثل در منطقه خاورمیانه میگوید آنها (آمریکاییها) ساعت دارند اما ما زمان داریم. این ضربالمثل در انقلاب آمریکا، در جنگ ویتنام، برای رهایی از استعمار فرانسه، جنگ ژاپن و آمریکا، و دههها مبارزه با آپارتاید در آفریقای جنوبی صادق بوده و حالا در مورد ایران بسیار کاربردی به نظر میرسد. پس از ترور سردار قاسم سلیمانی، بسیاری از شروع یک جنگ تمامعیار بین ایران و ایالات متحده آمریکا نگران بودند. امروز باید واقعا خوشحال بود که بسیاری از ما در پیشبینیها و ارزیابیهای خود دچار اشتباه شدیم و آن بدترین اتفاق ممکن، رخ نداد. با این حال قبل از اینکه در مورد پایان جنگ مطمئن شویم، بهتر است به آن ضربالمثل برگردیم. ایرانیها چهل روز برای ژنرال قاسم سلیمانی سوگوار بودند. این مدت آنها را در برنامهریزی برای هرگونه عملیات نظامی و سیاسی محدود میکرد. شاید آنها همین حالا در حال برنامهریزی باشند و در هفتهها، ماهها، و یا سالهای آتی آن طرح و نقشهها محقق شوند. برخی از حملات مثل حمله به تاسیسات نفتی آرامکو هنوز هم قابل تصور است. بهترین تلافی ایرانیها میتواند استفاده از ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک برای خروج ایالات متحده از عراق، افغانستان، و سوریه باشد. نویسنده میافزاید: من با آنهایی که میگویند ایرانیها نمیخواستند آسیبی بزنند و یا عمدا به هدف نزدند، موافق نیستم. ایران 16 موشک به پایگاه عین الاسد شلیک کرد. یازده موشک به اهداف مد نظر اصابت نکرد. ایرانیها مصمم به ارائه پاسخی کوبنده بودند. خوشبختانه هشدارهای ایران به عراق و عراق به ایالات متحده، پایگاه را از نیرو خالی کرد. پر شدن صندلیهای مجلس ایران با محافظهکاران تندرو خبر خوبی نیست. برخی رهبران سیاسی ایران معتقدند که تغییر قدرت در ریاست جمهوری ایالات متحده و اسرائیل سودمند خواهد بود. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |