تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان رای الیوم: دوران ریخت و پاش آلسعود تمام شد عربستان به کشور وام گیرنده تبدیل میشود ۱۳۹۹/۰۲/۱۵ کسری
بودجه 9 میلیارد دلاری عربستان در سهماهه اول امسال در کنار فشارهای نفتی
و تهدیدات متحدان کلیدی این کشور، نویسنده سرشناس جهان عرب را به این
نتیجه رسانده که «دوران بریزوبپاش آلسعود دیگر تمام شده و احتمالا
عربستان از یک کشور ثروتمند وامدهنده، به یک کشور وامگیرنده تبدیل خواهد
شد». از
زمانی که عربستان جنگ نفتی با روسیه را آغاز کرده و قیمت نفت را تا زیر 20
دلار کشانده، انتقادات علیه ریاض بیشتر شده و حتی احتمال بازنگری در روابط
عربستان با آمریکا و انگلیس نیز مطرح شده است. کاهش شدید قیمت نفت نه تنها
باعث کاهش اهمیت عربستان برای این کشورها شده بلکه تهدیدات اقتصادی زیادی
را نیز متوجه خود این کشور کرده چرا که 90 درصد درآمدهای عربستان از فروش
نفت است. حالا «عبدالباری عطوان»، سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم با
نگاهی به این تحولات در مطلبی به بررسی تهدیدات پیش روی عربستان پرداخته
است. این نویسنده سرشناس جهان عرب تاکید کرده، به ندرت یک مقام بلند پایه سعودی به طور کاملا شفاف حرف میزند و با صراحت همه واقعیتها را به مردمش میگوید بیآنکه ذرهای «ابهام و پیچیدگی» در سخنش درباره آمار و اطلاعات وجود داشته باشد. عطوان در ادامه به سخنان «محمد جدعان»، وزیر دارایی سعودیاشاره کرد که گفته بود، عربستان قرار است ۶۰ میلیارد دلار وام بگیرد و ۳۲ میلیارد دلار دیگر از بودجه کنونی کشور را کاهش دهد و مبلغ بودجه به ۱۱۲ میلیارد دلار برسد تا کسری بودجه جبران شود. عطوان در ادامه نوشته: «وقتی دولت سعودی از زبان وزیر دارایی اعلام میکند که هزینه را کاهش داده و برخی طرحهای بزرگ را متوقف خواهد کرد، عملا این به معنای رکود اقتصادی، افزایش نرخ بیکاری و شاید کاهش حقوقها، اعمال مالیات بردرآمد، افزایش مالیات بر ارزش افزوده و افزایش تعرفهها برای افزایش درآمدهای دولت و کاهش کسری بودجه است». در ادامه این گزارش آمده: «بحرانی که بیشتر کشورهای عربی حوزه خلیجفارس به ویژه عربستان با آن روبه رو هستند این است که درآمدهای نفتی به کمتر از نصف کاهش یافته و درآمدهای غیر نفتی نیز به سبب بستن مرزها برای جلوگیری از شیوع کرونا کاهش یافته، به همین علت قیمت سهام عربستان بیش از 6.8 درصد سقوط کرد و موسسه اقتصادی بینالمللی «مودیز» چشمانداز اقتصاد عربستان در آینده را از وضع «باثبات» به وضع «منفی» تنزل داد». عطوان در ادامه نوشته: «دوره رفاه اقتصادی، ریخت و پاشها و هزینههای بیحساب و کتاب، اختصاص صدها میلیارد دلار برای خرید اسلحه و تامین مالی جنگها در یمن، سوریه و لیبی برای همیشه پایان یافت و این امر بر جایگاه سیاسی و اقتصادی عربستان در میان کشورهای عربی و اسلامی بازتاب منفی خواهد داشت.» به گزارش باشگاه خبرنگاران، این کارشناس ارشد جهان عرب این را هم گفته که عربستان اکنون با دو تهدید بسیار خطرناک روبه روست؛ نخست احتمال ورشکستگی و تبدیل شدن از یک کشور وامدهنده به کشور وامگیرنده به همراه تحلیل رفتن ذخایر مالی و کاهش شتابان قیمت نفت و دومین تهدید فروپاشی روابط این کشور با آمریکا به عنوان بزرگترین متحدش است». به اعتقاد سردبیر رای الیوم؛ «ائتلاف آمریکایی سعودی جاده یکطرفه است، یعنی از ریاض به واشنگتن ودقیقتر بگوییم اینجاده یکطرفه همان روانه شدن درآمدهای مالی سعودی به خزانه آمریکاست که از طریق معاملات تسلیحاتی و سرمایهگذاریها برای حمایت از اقتصاد آمریکا انجام میشود و فرصت شغلی برای بیکاران آمریکایی فراهم میگردد و اگر شیر سعودی بخشکد این ائتلاف نیز قطعا از بین خواهد رفت». «عطوان» در پایان نتیجه گرفته که آلسعود
در گذشته به ملت سعودی میگفت ما به شما امنیت، رفاه و ثبات میدهیم در
مقابل اداره کشور را به ما واگذار کنید، اما وضع اکنون به سرعت تغییر کرده،
زیرا بسیاری از ابعاد این معادله از بین رفته است. هم رفاه از بین رفته و
هم پس از حملات موشکی انصارالله، امنیت از بین رفته است». مجله
آتلانتیک با «خندهآور» خواندن ترامپ برای جهانیان نوشته، رئیسجمهور
آمریکا در چند ماه گذشته، در رهبری داخلی و خارجی خود، یک خلأ را ایجاد
کرده که چین در حال پر کردن آن است. «آنه
آپلبوام» در تحلیلی برای مجله آتلانتیک نوشته، «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور
آمریکا، با اظهارات خود در مقابله با ویروس کرونا مبنی بر تزریق مواد
ضدعفونیکننده و همچنین اقداماتی که از سوی مقامات دولت او در این زمینه
مشاهده شده، در حال ایجاد یک خلأ در قدرت رهبری خود هم در داخل آمریکا و هم
در خارج از این کشور است و چین تلاش میکند این خلأ را پر کند.آتلانتیک سپس با اشاره به یک ویدئوی تبلیغی که به نظر میرسد محصول چین باشد، نوشته، تبلیغات در مواقعی که خلأ وجود داشته باشد و زمانی که رقیبی بر سر رساندن پیام وجود نداشته باشد بهترین کارکرد را خواهند داشت. ضرورت آمریکا زدایی در منطقه و توسعه جبهه مقاومت سیاستهای
آمریکا طی دهههای پس از جنگ جهانی دوم تاکنون بر ملتها تأثیرات مخرب
پایداری گذاشته و بخش مهم این تأثیرات که معمولا به چشم نمیآید، ایجاد
انقیاد و اطاعتپذیری جوامع مغلوب است. این نوع تأثیرات، پیامدهای منفی
پایدارتر و شدیدتری از پیامدهای مادی دارد. برای
درک اهمیت موضوع، مثالی را در اینجا ذکر میکنیم که به فرهنگ و تاریخ
کشورمان مربوط میشود؛ میگویند زمانی که لشکر جرار مغول شهرهای کشورمان را
یکی پس از دیگری اشغال میکرده است، از طریق ارتکاب جنایات شنیع و
باورنکردنی خود، چنان روح و روان مردم ایران را تحت تأثیر قرار داده بود
که در جایی، نفرات اندک مغول وقتی با شماری از مردم بومی برخوردند، به
آنها میگفتند فعلا سلاح همراه نداریم، همین جا بمانید تا ما با سلاح
برگردیم و شما را بکشیم. مردم هم ماندند تا سربازان اشغالگر از راه
رسیدند و آنها را کشتند! این درونی شدن رعب و تسلیم در برابر دشمن، همان تسخیر ارادهها و موضوع روانشناسی سیاسی است که در شرایط کنونی نیز در رابطه با برخی از ملتها، گروهها و اقشار جوامع مغلوب صحت دارد. البته، خوشبختانه هستند مردم و نخبگانی که بیماری مذکور روی آنها تأثیری ندارد و این قشر از مردم معمولا شرایط را عوض میکنند. در ارتباط با مثال ما نیز سربداران از این قماش بودند. مقدمه مذکور بدین خاطر ذکر شد که اهمیت پیامدهای منفی سلطه آمریکا بر روان ملتها را یادآوری کنیم و بگوییم که سیطره قدرتهای غربی و آمریکایی با روح و روان ملتها چه کرده است. همین روان خودکمبین و بیمار، حتی پس از استقلال ملتها نیز در برخی اشخاص باقی میماند و این افراد اگر به قدرت برسند و در مسند امور قرار بگیرند، مشکلات و موانع زیادی را برای ملتهای خود بهوجود میآورند. برای کسانی مثل امام خمینی(ره)، که بر اساس آموزههای اسلامی و شیعی پرورش یافته بودند، مبارزه با آمریکا یک وظیفه بوده است. با این حال، ایشان از همان روز نخست بر پوشالی بودن قدرت آمریکا در برابر اراده یک ملت اشراف داشتند و به همین خاطر بود که جمله معروف «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» را بر زبان آوردند. اما، همانطور که گفته شد، این ایده و رویکرد همه افراد یک ملت نبوده و نیست و هستند کسانی که هنوز از هیبت دروغین آمریکا واهمه دارند. رد پای این افراد را در همهجا میتوان مشاهده کرد. این بیماری انقیاد دائمی و وادادگی، همان چیزی است که این روزها در بسیاری از کشورهای منطقه شاهدش هستیم. در یک جمعبندی، مردم و مقامات و سیاستمداران این کشورها را بر اساس معیار بالا، میتوان به دو گروه تقسیم کرد؛ گروهی که عملاً به این باور رسیدهاند که آمریکا یک قدرت شکست خورده است و به گذشته تعلق دارد و گروهی که هنوز در برابر مترسک آمریکا، تسلیم هستند، و همه هستی و آینده خود را مرهون حسن توجه و گوشه چشم آمریکا و غرب میدانند. در ارتباط با تحولات منطقه، نکته قابلتأمل این است که کل این تحولات در حال دگرگون شدن و جایگیری همه جریانها و ائتلافها و دوستیها و دشمنیها در درون و قالب دو جبهه مقاومت و ضدمقاومت هستند. این دگرگونی، اتفاق بزرگی است. در واقع، بهنظر میرسد که برای همه نیروها، نهادهای رسمی و غیررسمی و حتی اشخاص چارهای ندارند جز اینکه تکلیف خودشان را مشخص کرده و در درون یکی از این دو جبهه قرار گیرند. خوشبختانه، چیزی را که ما در عمل شاهدش هستیم، این است که جبهه مقاومت روزبهروز قدرتمندتر میشود و این حاصل افزایش خود باوری ملتها است. سبحان محقق نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |