تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان در شرایط حاضر، جهان غرب و بهویژه آمریکا، از لحاظ اجتماعی نیاز به تحولات ساختاری دارد، زمینه این تحول ساختاری با توجه به خیزشهای مردمی اخیر فراهم شده است، اگرچه امروزه یک وضعیت ایستای ناپایدار را تجربه میکند. «ایستای ناپایدار» به این معنا که آمریکا، انگلیس و فرانسه کشورهای مستعد تحولات بنیادی و انقلاب هستند، ولی به ظاهر، کماکان حالت ایستایی دارند. در سطح بینالملل نیز نظام آمریکا و تروئیکای اروپایی برای حفظ و تقویت موقعیت سلطه خود، نیاز به جنگ گسترده و جدید دارند، ولی علیرغم وجود انگیزه برای یک جنگ همهگیر، این کشورها از ورود به چنین جنگی امتناع میکنند. این عدم وقوع انقلاب در داخل و امتناع از جنگ در خارج، نیاز به توضیح دارد. آنچه را که ما اکنون در آمریکا شاهد هستیم، همه ویژگیها را برای وقوع یک انقلاب دارد؛ بخش اعظمی از مردم این جامعه به هر دلیلی، از شرایط موجود عاصی شده و به خیابانها آمدهاند و حتی از جان خود هم مایه میگذارند. این مردم همانطور که در رسانههای تصویری میبینیم، ساختارها را نشانه رفتهاند و انگارههایی که تا دیروز افتخار محسوب میشدهاند و یا بهتر است بگوییم، بهعنوان ارزش بر مردم تحمیل میشدهاند، اکنون به چالش کشیده میشوند. مردم مجسمههای «کریستف کلمب» کاشف آمریکا، «جورج واشنگتن» اولین رئیسجمهور این کشور، و دیگر کسانی را که جزو پدران بنیانگذار دانسته میشدهاند به زیر میکشند و حتی به این هم بسنده نمیکنند، بلکه آنها را بهطور نمادین دار میزنند و پس از کشیدن در معابر، به رودخانهها میاندازند. شهروندان آمریکایی حتی پرچم این کشور را هم به آتش میکشند. در هر حال، این همه خشم اگر در کشور دیگری غیر از آمریکا و اروپای غربی اتفاق میافتاد، نظام سیاسی حاکم را هم با خود میبرد و به یک انقلاب واقعی و همهگیر میانجامید. اما، چرا در آمریکا هنوز نظام پا برجا است؟ هدف از مقدمات فوق، پاسخ به همین سوال است که در جای خود به آن اشاره میشود. در عرصه بینالملل نیز بهنظر میرسد که حس فزونخواهی، توسعهطلبی، استعمار و استثمار در کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و رژیم صهیونیستی، به شدت قوی بوده و انگیزه جنگ و برداشتن موانع را در آنها به شدت بالا برده است. اما، همانطور که شاهد هستیم، علیرغم احساس ضرورت وقوع یک جنگ تمامعیار برای حل و فصل شرایط، این کشورها جرأت جنگیدن را ندارند و حداکثر اقدام آنها، ورود به جنگهای نیابتی درجه دو و سه است. چرا چنین است و چرا جوامع مذکور به طرز معناداری از ورود به یک جنگ واقعی طفره میروند؟ در پاسخ به این سوال که چرا در کشوری مثل آمریکا، که این روزها با حرکات و تحولات خیابانی ساختارشکن روبهرو است، انقلاب به معنای واقعی کلمه، (علیرغم وجود عناصر لازمه انقلاب)، رخ نمیدهد، برخی مدعی هستند که آمریکا یک کشور نهادینه است و نهادها طی بیش از 220 سال در ساختار جامعه آمریکایی ریشه دواندهاند. به اعتقاد این افراد غربگرا، نهادهای سیاسی آمریکا بهگونهای طراحی شدهاند و عمل میکنند که ظرفیت آن را دارند در برابر اعتراضات و قیامهای داخلی مقاومت کنند؛ آنها میتوانند این اعتراضات را در شکل اصلاحات، به سیاست تبدیل کرده و در نهایت، اعتراضات را جذب و هضم کنند. به همین خاطر، مردم حس میکنند که رای آنها تأثیرگذار است و این خودشان هستند که سرنوشت خودشان را بد یا خوب رقم میزنند و به دست افرادی مثل «دونالد ترامپ»، «باراک اوباما» و یا افراد دیگری میسپارند. برای مردم هیچ بدیل و تصور دیگری وجود ندارد. این چکیده نظر آنهایی است که به نظام آمریکایی نظر مثبت دارند. اما، اینجا یک نکته غیرقابل دفاع وجود دارد و آن این است که پس چرا مردم آمریکا این همه بیقراری میکنند و از ظلم و بیعدالتی و تبعیض مینالند؟ مگر نه این است که انقلابها علیه همین ظلم و بیعدالتی و تبعیض رخ میدهند؟ آیا به خیابان آمدنهای مزمن و خسارت وارد کردنها و خسارت دیدنها، بهترین نشانه «بد کارکردی نظام» نیست؟ اگر منظور مردم، انجام اصلاحات است، پس چرا آنها ساختارها را نشانه رفتهاند؟ چیزی که از تحولات جاری در آمریکا دستگیرمان میشود، این است که میان آرای مردم در پای صندوقهای رای و خواستههای واقعی آنها، تضاد وجود دارد. واقعیت این است که مردم آمریکا در تصورات خود، که میراث چندصد ساله فرهنگ اروپایی است، به دام افتادهاند؛ این میراث که در تار و پود ذهنیت آمریکاییها ریشه دوانیده و در شکل لیبرال دموکراسی عرضاندام میکند، دو اصل اولیه دارد؛ اصل اول، تمکین به کسانی که برتری عددی دارند، تا از این طریق به تعبیر «توماس هابز»، فیلسوف انگلیسی قرن شانزدهم، «مسئله امنیت» حل شود و دوم، اصل تولید و انباشت سرمایه، تا به تعبیر اقتصاددانانی مثل «آدام اسمیت»، «هایک» و «میزس»، سودش به همه جامعه برسد. مردم آمریکا گرفتار غلبه عدد بر ارزش از یک طرف، و تطور بیرحمانه سرمایه از طرف دیگر شدهاند. در واقع، این دو اصل است که جان و روح انسان آمریکایی و غربی را مثل سوهان، میساید و از آنجا که این انسان فعلا هیچ بدیلی را برای فرار از وضعیت موجود، در ذهن خود ندارد، در گرداب این نظام پوسیده آمریکایی، همچنان دست و پا میزند. در سطح بینالملل نیز، بنا به سازوکاری که همین نظام آمریکایی و تروئیکای اروپایی برای زنده ماندن و سر پا ماندن، بدان نیاز دارند، بهدنبال سلطه هرچه بیشتر بر جوامع هستند. این سلطهطلبی، نیاز به جنگ را ضروری میکند. ولی میبینیم که آمریکا و اروپا برای جنگیدن و خطر کردن، مرزهایی را برای خود ترسیم کردهاند؛ آنها تا جایی میجنگند و وقتی حس میکنند این جنگ میخواهد شفاف و همهگیر شود و پای قدرتهای دیگر را به میان بکشد و به یک نبرد رودررو تبدیل بشود، خود را کنار میکشند. دلیلش این است که در صورت وقوع یک چنین جنگی، نقض غرض پیش میآید، آنها میجنگند تا مسلط شوند و یا سلطه خود را تقویت کنند، نه اینکه با دست خود، خودشان را نابود بکنند. اما آنها به خوبی میدانند وقوع جنگ در سطحی بالاتر از حد انتظار، طرف پیروز ندارد، به همین خاطر، از چنین جنگی میهراسند. از اندیشمندی پرسیدند؛ جنگ جهانی سوم چگونه خواهد بود؟ گفت: نمیدانم، ولی میدانم که در جنگ جهانی چهارم، طرفهای متخاصم با تیر و کمان علیه یکدیگر میجنگند! در یک جمعبندی، میتوان گفت که آمریکا و تروئیکای اروپا در
شرایط موجود، دو وضعیت را تجربه میکنند؛ یکی، عدم وقوع یک انقلاب
ساختاری در داخل و دیگری، خودداری از ورود به یک جنگ تمامعیار در خارج
است. اما، آیا این وضعیت، همیشه به همین صورت باقی میماند؟ مسلما جواب این
سوال، منفی است. بر
اساس تصاویری که منتشر شده، شهر ریچموند آمریکا در ادامه اعتراضهای
سراسری علیه نژادپرستی ساختاری در این کشور سه شنبه شب به صحنه جنگ بین
معترضان و نیروهای پلیس تبدیل شده بود. اعتراضها
علیه نژادپرستی ساختاری در آمریکا یک ماه را رد کرد. پلیس آمریکا نیز
همچنان مردم را سرکوب میکند. بر اساس گزارشهای جدید، پلیس آمریکا، بین
سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ بیش از ۷ هزار و 666 نفر از شهروندان این کشور را
کشته است. طبق این گزارش، ۹۵ درصد این افراد حین بازداشت در بازداشتگاههای
پلیس جان خود را به علت خشونت پلیس از دست دادهاند.گزارشهای جدید ناآرامیهای آمریکا نیز حاکی است پلیس این کشور برای دومین شب متوالی اعتراضات گسترده مردمی را در شهر «ریچموند» ایالت «ویرجینیا» به شدت سرکوب کرده است. تصاویر و ویدئوهای منتشر شده از این درگیریها از تبدیل ریچموند به صحنه جنگ بین مردم و پلیس نژادپرست آمریکا حکایت دارد. مردم نیز در پاسخ به سرکوب پلیس خیابانها را نزدیک ساختمان شهرداری مسدود کردند. شماری از مردم نیز از سوی پلیس دستگیر شدند. تاکنون بر اساس گزارشها بیش از 23 نفر در اعتراضات یک ماه اخیر کشته شده و هزاران نفر نیز دستگیر شدهاند که آمار دقیقی از سوی رسانهها و نهادهای رسمی در مورد شمار بازداشتیها و زخمیها ارائه نشده است. تا هفته دوم اعتراضها، بیش از 13 هزار نفر دستگیر شده بودند اما انتشار آمار درباره شمار کشته و زخمی و مجروحین به طور ناگهانی متوقف شد! در کارولینای جنوبی نیز اعتراضات همچنان ادامه دارد و تمامی مجسمههای مربوط به شخصیتهای نژادپرست در سطح شهر از ترس واکنشهای گسترده مردمی جمعآوری شدهاند. درخواست ترامپ از کنگره رئیسجمهور آمریکا که در روزهای اخیر تمامی تلاش خود را برای سرکوب و مجازات معترضان به کار گرفته، در تازهترین پیام توئیتری خود از کنگره خواسته تا برای مقابله با مردم وارد عمل شود. ترامپ سهشنبه شب به وقت محلی در پیامی توئیتری، برای معترضان از لفظ «عقبمانده» و «پَست» استفاده کرد و نوشت: «شرمآور است که کنگره اقدامی درباره عقبماندههایی نمیکند که پرچم آمریکا را میسوزانند. این اقدام همین حالا باید متوقف شود». رئیسجمهور آمریکا همچنین در تلاش برای بهرهبرداری از اعتراضات سراسری کشورش در راستای منافع سیاسی خود، سهشنبه در کارزار انتخاباتی آریزونا متعهد شد تا از اقدام «اوباش جناح چپگرا» برای کشاندن آمریکا به سمت هرج و مرج جلوگیری کند. بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز، دونالد ترامپ که اولین گردهمایی انتخاباتی او بعد از پاندمی کرونا شنبه در شهر تالسا در ایالت اوکلاهاما برگزار شده بود و تنها تعداداندکی از حامیانش حضور داشتند و همین ضعف کمپین او را نمایان کرد، مقابل هوادارانش در فینیکس آریزونا با تاکید بر «برقراری نظم و قانون» حاضر شد. ترامپ با اشاره به معترضانی که دوشنبه شب تلاش داشتند تا مجسمه «اندرو جکسون»(قصاب سرخ پوستها)، هفتمین رئیسجمهوری آمریکا را مقابل کاخ سفید به زیر بکشند و همچنین اقدام معترضان در سیاتل و تشکیل یک «منطقه خودمختار» به عنوان دلایلش برای ماندن در مقام ریاست جمهوری، به جای انتخاب جو بایدن دموکرات در انتخابات تاکید کرد و گفت: «این رفتار یک جنبش سیاسی مسالمتآمیز نیست. این رفتار خودکامهها و دیکتاتورها و مردمی است که به کشورشان علاقه ندارند». در همین حال، بیرون محل سخنرانی ترامپ در کلیسای« دریم سیتی»، نیروهای پلیس صدها تن از معترضان را که تحت عنوان «منطقه سخنرانی آزاد» تجمع کرده بودند، با خشونت متفرق میکردند.پلیس فینیکس بعد از آنکه معترضان یک خیابان را مسدود کردند وارد عمل شد و معترضان را متفرق کرد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |