تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۵/۲۰ شیخکهای دستنشانده آمریکا در خلیج فارس به گوشمالی نیاز دارند امروز
شورای امنیت سازمان ملل پیشنهاد آمریکا درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران
را به بحث و رای میگذارد. این پیشنهاد با مفاد تعهداتی که در برجام آمده
است در تناقض است. چین و روسیه بهعنوان دو کشور دارای حق وتو پیشاپیش
اعلام کردهاند که این پیشنهاد را وتو خواهند کرد. بنابراین از هم اکنون
میتوان نتیجه گرفت که طرح پیشنهادی آمریکا با شکست روبهرو میشود. طبیعی
است که این نکته از نگاه مقامات آمریکایی هم پنهان نمانده است. بیانیه
شورای همکاری خلیج فارس در همین بستر قابل ارزیابی است. شورای همکاری خلیج فارس، شامل شش کشور عربی کویت، عربستان، قطر، امارات متحده عربی، بحرین و عمان، با ارسال نامهای به شورای امنیت سازمان ملل خواستار تمدید تحریم تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی ایران شدند. این نامه با امضای «نایف فلاح مبارک» دبیرکل شورای مزبور ارسال شده است. در این نامه آمده است «با توجه به اینکه ایران در راستای تسلیح و تجهیز گروههای فرقهگرا در منطقه حرکت میکند و ایران از زمان صدور قطعنامه شماره ۲۲۳۱ سال ۲۰۱۵ از دخالت در امور همسایگان دست برنداشته است از این رو برداشته شدن محدودیتهای تسلیحاتی ایران مناسب نیست مگر اینکه ایران از فعالیتهای بیثباتکننده خود در منطقه و تجهیز گروههای مورد حمایت خود دست بردارد و از این رو تمدید تحریم تسلیحاتی ایران برای تضمین امنیت منطقه و دنیا ضروری است»! از آنجا که ۶ کشور عضو این شورا بارها نشان دادهاند که در موضعگیریها و عملکردهای منطقهای و فرا منطقهای از خود هیچ ارادهای ندارند و تاکنون در همه موارد - بدون استثناء - با سازی که آمریکا کوک کرده است رقصیدهاند! چرایی اتخاذ این موضع خصمانه را باید در نقطه دیگری بیرون از اراده شیوخ عیاش و بیاراده جستوجو کرد. بیانیه ۶ کشور دستنشانده خلیج فارس با این منظور به آنها دیکته شده است که آمریکا بعد از ناکامی در تصویب پیشنهاد خود مبنی بر تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت، به بیانیه شورای همکاری خلیج فارس بهعنوان کشورهای همسایه ایران استناد کرده و اعلام کند که همسایگان ایران هم نگران قدرت تسلیحاتی این کشور بوده و خواستار تمدید تحریم هستند! در همین زمینه گفتنی است که «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا در پیامی توئیتری از نامه دبیرکل «شورای همکاری خلیج فارس» به شورای امنیت و مواضع خصمانه این شورا علیه ایران استقبال کرد. پمپئو در این پیام توئیتری نوشت: «نامه شورای همکاری خلیج فارس به شورای امنیت سازمان ملل برای درخواستِ تمدید تحریم تسلیحاتی ایران یک بیانیه متهورانه است»! در همین حال، آقای بهاروند معاون وزیر خارجه کشورمان اعلام کرد که نامه شورای همکاری جعلی است! و توضیح نداد اگر این نامه جعلی است اولاً چرا آقای موسوی سخنگوی وزارت خارجه ارسال آن را تائید کرده و میگوید «شورای موسوم به همکاری خلیج فارس به سخنگوی برخی کوتهفکران داخل شورا و خارج منطقه مبدل شده و دبیرخانه شورا نیز با تأثیر از سیاستها و رفتارهای اشتباه و مخرب برخی اعضای آن، بلندگوی ایرانستیزان شده است»؟! ثانیاً چرا مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا ارسال آن را به شورای امنیت سازمان ملل تائید کرده و از این شورا تقدیر میکند؟! و از همه مهمتر اینکه چرا خود شورای موسوم به همکاری خلیج فارس آن را تکذیب نمیکند؟! انتظار این بود و هنوز هم هست که وزارت خارجه کشورمان در جایگاه مسئول سیاست خارجی ضمن محکوم کردن صریح و سریع این اقدام خصمانه شیخکهای توسریخور آن سوی خلیج فارس برای مقابله با این اقدام خصمانه دست به کار شود و بهعنوان مثال، از آنجا که ۶ (به اصطلاح کشور) حاشیه خلیج فارس با موضع اخیر خود مصداق کشورهای متخاصم تلقی میشوند، ایران میتواند با استناد به مواد 14 تا 23 کنوانسیون 1958 ژنو و مواد 17 تا 37 کنوانسیون 1982 جامائیکا، کشتیهای عبوری آنها را بازرسی کند و در صورتی که حامل تسلیحات بودند به آنها اجازه عبور ندهد. چرا وزارت خارجه کشورمان از این امکان قانونی خود برای تنبیه شیخکهای دستنشانده آمریکا در خلیج فارس استفاده نمیکند؟! 10 سال بیثباتی لیبی آینه عبرت لبنانیها درباره دخالت فرانسه روزنامه اعتماد با اشاره به سفر ماکرون به بیروت و اظهارات مداخلهجویانهاش نوشت: وضعیت سیاسی منطقه محصول توافق سایکس - پیکواست که میان وزرای خارجه فرانسه و انگلیس و پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی انجام شد که طی آن سوریه و لبنان سهم فرانسه شد و بعدها حکومت طائفی لبنان را فرانسویها پایهگذاری کردند. حالا چگونه ممکن است که یک حکومت اروپایی برای یک کشور دیگر مدل طائفی را که پایداری ندارد ایجاد کند، محل بحث جداگانه است. بنابراین ریشه بحران در لبنان از آنجا ناشی میشود که این ساختار طائفی نمیتوانست برای تحولات بعدی پاسخگو باشد زیرا شدنی نبود. بنابراین آقای مکرون باید توضیح دهد که مبنای او با عملکرد گذشته حکومت فرانسه چه تفاوتی دارد؟ تجربه دوم به لیبی برمیگردد که فرانسه و آقای سارکوزی، رئیسجمهور وقت فرانسه پرچمدار قطعنامههای سازمان ملل علیه قذافی بود و بمبافکنهای فرانسوی عازم لیبی شدند تا در نابود کردن ارتش و زیرساختهای لیبی پیشگام باشند. دقیقا سه هفته پس از سقوط قذافی و در حالی که او هنوز زنده بود، سارکوزی با نخستوزیر بریتانیا عازم لیبی شدند تا میوهچینی کنند. برخی از مردم لیبی هم با پرچم فرانسه به استقبال آنان رفتند. از آن ماجرا دو نتیجه حاصل شد؛ اول نابودی لیبی، دوم ناپایداری سیاسی در لیبی. یعنی همین وضعیتی که امروز همه شاهد آن هستند پس از 10 سال (دو هفته دیگر دهمین سالروز سقوط طرابلس و فرار قذافی از کاخ خود است) از سقوط قذافی هنوز دولت مستقری در لیبی وجود ندارد و این کشور به خاک سیاه نشسته است. گمان نمیکنم آقای مکرون به عنوان رئیسجمهور فرانسه چندان خود را متمایز از سارکوزی کند. ولی نکته جالب این دخالت سابقه ارتباط نزدیک سارکوزی و قذافی بود. به همین دلیل او بلافاصله متهم به دریافت پول از قذافی برای فعالیتهای انتخاباتی خودش شد. آرمان: دولت هرگز به تولید ملی بها نداد یک روزنامه اصلاح طلب معتقد است دولت روحانی در دوره هفت ساله خود به تولید بها نداد.روزنامه آرمان از قول مسعود دانشمند دبیرکل خانه اقتصاد نوشت: تا زمانی که نتوانیم تعادلی بین تولید، صادرات و واردات برقرار و این چرخه را درست کنیم، مشکل کاهش ارزش پول ادامه خواهد داشت و هیچ تغییری نخواهد کرد. چه از واحد پولی صفر کم شود چه اضافه، در این وضعیت تغییری حاصل نمیشود. بنابراین به جای اینکه به واحد پول فکر کنیم باید سعی کنیم تولید را افزایش بدهیم. وقتی تولید افزایش پیدا کند در نتیجه اشتغال افزایش پیدا میکند، افزایش تولید و اشتغال شاخصهای اقتصادی کلان یعنی تولید ناخالص داخلی، سرانه و... را بالا میبرد، تولید افزایش یابد صادرات بیشتر میشود، صادرا ت افزایش یابد ارز وارد کشور میشود. بالاخره در اینجا ممکن است تعادلی اتفاق بیفتد و بتوان تورم را کنترل کرد. یکی از اصلیترین راههای کنترل تورم، توجه به تولید و اشتغال است، وقتی تولیدی صورت نگیرد و اشتغال هم نداشته باشیم، دولت درآمدی ندارد و در این صورت ناچار به چاپ پول خواهد بود و وقتی پول چاپ کند افزایش نقدینگی و پایه پولی ایجاد میشود که اینها خود موجب افزایش تورم خواهند شد. این کارشناس اقتصادی میافزاید: تورم بیکاری ایجاد میکند و بیکاری مجددا دولت را مجبور به چاپ پول میکند و دقیقا مثل چیزی که در این سالها اتفاق افتاده و این سیکل معیوب همچنان ادامه مییابد. دلیل اینکه چرا دولت به تولید توجه نمیکند این است که اصولا دولت ما در هیچ زمانی به تولید اهمیت نداده است و هر زمانی که پول داشتیم، بازرگانی کرده و هیچگاه تولیدنکردهایم. مشکل این است که تولید همیشه فدای بازرگانی شده، چرا؟ به این دلیل که دولت هر زمان پول دارد، میخواهد سریعا دلار را به ریال تبدیل کند و برای تبدیل دلار به ریال باید بازرگانی خارجی را توسعه دهد و برای توسعه بازرگانی خارجی باید کالا وارد و آن را طوری تعرفهگذاری کند که مردم قدرت خرید داشته باشند. در نتیجه مهم نیست که کارخانجات یخچالسازی ما تعطیل شدند، مهم این است که یخچال خارجی با قیمت ارزانتر وارد بازار کنیم تا مردم بخرند و چرخه بازرگانی بچرخد نه چرخه تولید. با این اقدام چرخه تولید متوقف و کارخانه ارج و آزمایش تعطیل و یخچال ایرانی به فراموشی سپرده میشود و یخچال چینی در خانه مردم جای میگیرد. به جای اینکه صنایع داخلی خودمان را توسعه بدهیم سادهترین راه این است که صنایع را رها کرده و بازرگانی کنیم. شرق: نامه 37 اقتصاددان با بیاعتنایی دولت مواجه شد روزنامه
حامی دولت میگوید دولت و رئیسجمهور بعد از یک سال، هنوز هم به نامه 37
اقتصاددان و راهکارهای پیشنهادی آن بها و ترتیب اثر نداده.شرق از قول محمد بحرینیان کارشناس اقتصادی و امضاکننده نامه نوشت: امضاکنندگان نامه در مفادی با هم تفاهم داشتند. البته هر کدام ممکن بود نکات دیگری هم داشته باشند یا راه حلهای دیگری ارائه دهند. دلیل این توافق، انتشار کتابی در ۲۱ آذر ۹۶ از سوی ریچارد نفیو، عضو تیم مذاکره کننده دولت آمریکا بود. در این کتاب هدف تحریمها به طور دقیق تشریح شده بود و در خرداد ۹۷ این کتاب از سوی مرکز پژوهشهای مجلس ترجمه شد. اوایل سال ۹۷ و هم زمان با خروج آمریکا از برجام یکباره ارز تک نرخی شد و اعلام کردند که ارز چهارهزارو ۲۰۰تومانی برای همه فراهم است. به نظر می آید این تصمیم هم مثل خیلی از تصمیمات دیگر فاقد پشتوانه مناسب بود و ما نمی دانیم تحت چه شرایطی چنین تصمیمی گرفته شد. بحرینیان می گوید: در کتاب نفیو مشخص بود که آنها چه چیزی را هدف گرفتهاند و راهحل مقابله با تحریم ها چیست؛ اما متاسفانه بسیاری از تصمیماتی که در دولت قبل و دولت فعلی گرفته شد، وقتی نگاه می کنیم، منطبق با طراحی هایی است که در تحریمها پیش بینی کرده بودند. به اعتقاد این پژوهشگر توسعه، ضعف در مذاکرات اقتصادی در طول تصویب برجام کاملا روشن است. او اضافه میکند: در کتاب نفیو هدف اصلی تحریمها بخش تولید معرفی میشود و محدودکردن ۵۰۰ هزار شغل یکی از اهداف اصلی تحریم کنندگان است. بحرینیان بیان می کند: مجموعه این اتفاقات منجر به ایجاد نگرانی در دلسوزان کشور شد. نامهای که در ۱۵ مرداد ۹۷ منتشر شد، به این دلیل بود که هشداری به دولت داده شود و دست کم راهحلها و مشکلات بیان شود. رهبر انقلاب به صراحت از این نامه و راه حلهایی که ارائه شده بود، حمایت کردند. با وجود اینکه رهبر انقلاب هم به صراحت این نامه را تایید کردند، عکسالعملی ازسوی دولت و کسانی که تصمیمگیر اقتصادی بودند، درباره این نامه دیده نشد. این پژوهشگر توسعه بر جلوگیری از خروج ارز از کشور تاکید میکند و میگوید، در این زمینه راهحل ها و بحث های زیادی مطرح شده است.آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد منابع ارزی در کشور کم نداشتهایم؛ اما بی مبالاتیهای زیادی درباره هزینهکرد آن انجام شده است. بعد از خروج ترامپ از برجام ارزها برای محصولاتی هزینه شده است که نباید این اتفاق میافتاد. بحرینیان بیان میکند: طبق آمار بانک مرکزی از فروردین ۹۷ تا اواخر سال ۹۸ چیزی حدود 66/4 میلیارد دلار یا کمی بیشتر ارز از کشور خارج شده است. به نظر من بسیاری از موارد از جمله واردات خودروی آماده می توانست اتفاق نیفتد تا به منابع ارزی ما فشار وارد نشود. او اضافه می کند: کارشناسان ۲۰ راه حل در این زمینه دادند. هیچ کدام از این راه حلها به جز بند دو که به صورت ناقص اجرا شد، مورد توجه قرار نگرفت. بحرینیان عنوان می کند: بیشترین ضربه را تولید خورد. اشتغال دچار آسیب شد. متاسفانه تصمیمی در راستای بهبود وضعیت تولید نمی بینیم و بیشتر بخش توزیع مدنظر بوده است. دادگاههایی که در حال تشکیل شدن است، بعضی چیزها را روشن میکند و چه بسا ذی نفعانی در این باره وجود داشته باشند. این پژوهشگر توسعه تاکید می کند: تحریمها لاعلاج نیست. تحریم عامل موثر بر مشکلات این کشور نبوده است. نمیخواهیم سادهپردازی کنیم و بگوییم تحریم ها اثر ندارد. تحریم اثر دارد و شکی در آن نیست؛ اما تحریمها عامل نابسامانی اقتصاد ما نیست. بحرینیان تاکید میکند: بخشی از دلایلی که باعث شده منابع ما گیر کند و به کشور بازنگردد، ناشی از ناتوانی ما در مذاکرات اقتصادی است. مثل آب خوردن قرارداد توتال به هم خورد. همکاری ایران و چین مهار سیاست فشار حداکثری آمریکاست معاون اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا معتقد است سند همکاری ایران و چین، چالشی علنی برای منافع و اعتبار واشنگتن است.ایلان برمن ضمن یادداشتی در پایگاه « مرکز سیاست جهانی» نوشت: ایران و چین در مراحل نهایی مذاکره برای پیمان راهبردی 25 ساله قرار دارند این توافقنامه در صورت اجرایی شدن، روابط نظامی، اقتصادی و سیاسی دو کشور را به طور چشمگیری گسترش خواهد داد.این توافق جای تعجب ندارد؛ تهران و پکن در گذشته در هر زمینهای از فروش اسلحه گرفته تا انرژی همکاری داشتهاند. با این حال، توافق جدید روابط دو جانبه بین دو شریک استراتژیک را به مرحله جدید ارتقاء میدهد و پیامدهای عمده برای ژئوپلیتیک منطقه دارد و تهدیدی آشکار برای تلاشهای ایالات متحده در راستای منزوی ساختن و مهار ایران خواهد بود.فعلا کسب اطلاع از جزئیات توافق تقریبا غیرممکن است، اما دست کم دو نتیجه استراتژیک را میتوان در نظر گرفت: اولی به موقعیت منطقهای ایران مربوط میشود و دومی با تثبیت قدرت در فضای داخلی ارتباط دارد. تشدید تحریمهای ایالات متحده در دو سال گذشته تاثیر چشمگیری بر موضوع استراتژیک جمهوری اسلامی و همچنین توانایی آن در شکل دادن به حوادث منطقهای داشته است. تزریق سرمایه ناشی از افزایش فعالیتهای تجاری چین در ایران تاثیری گستردهتر از ثبات در اقتصاد ملی خواهد داشت و این امکان را برای ایران فراهم میآورد تا متحدان خود در سراسر منطقه را تامین کند. این همکاریها همچنین میتواند موجب ثبات اقتصادی بیشتر ایران شود. توافق جدید چین و ایران در میانه تشدید فزاینده تنشها بین آمریکا و چین مطرح شده است. اگر چه ترامپ تقریبا از زمان روی کار آمدن از نیاز به «رقابت بر سر قدرت برتر» با چین سخن میگفت، اما از اوایل سال 2020 تمرکز خود را در مواجهه با چین در زمینههای اقتصادی، استراتژیک و ژئوپلیتیک به شدت بیشتر کرده است. به نظر میرسد چین نیز به سمت مواجهه مستقیم پیش میرود. پکن در دو سال گذشته در واکنش به تشدید فشار از سوی واشنگتن، خرید نفت از تهران را (حدود 53 درصد) کاهش داده بود که این مساله از تمایل اندک آن به مواجهه مستقیم با دولت ترامپ حکایت داشت. اما اکنون چین در مسیری قرار گرفته که بیشک برای سیاست آمریکا در خاورمیانه اهمیت زیادی دارد: پکن آشکارا سیاست اعمال فشار حداکثری واشنگتن علیه تهران را به چالش کشیده که نشان دهنده تمایل آن به خنثی کردن سیاستها و تضعیف اهداف مهم استراتژیک واشنگتن در خاورمیانه و ورای آن است. توافقنامه جدید چین و ایران چالشی آشکار برای منافع و اعتبار ایالات متحده است. تقویت پیوندهای اقتصادی و استراتژیک پکن و تهران به تضعیف تلاشهای دولت ترامپ برای منزوی کردن تهران میانجامد و به همین دلیل میتوان پیمان جدید را آزمونی مهم نه تنها برای سیاست آمریکا در قبال چین، که برای رویکرد « اعمال فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران دانست. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |