تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۵/۲۵ برخلاف استاد مطهری تکلیف شما با اسرائیل هم معلوم نیست یک نماینده سابق مجلس میگوید رابطه امارات و اسرائیل تقصیر ماست. علی مطهری در توئیتی نوشت: «در برقراری رابطه امارات با اسرائیل، گذشته از خیانت حکام امارات، ما نیز مقصر بودهایم. عربها را ترساندهایم و به دامان اسرائیل سوق دادهایم. نمونه آن تخریب و آتشزدن سفارت عربستان است. سیاست دشمن شناختن ایران به جای اسرائیل، در میان اعراب نتیجه داده است. باید ترس آنها زایل شود.» درباره این سخنان غلط باید از آقای مطهری پرسید ما بودیم که از حمله صدام به کشورهای مرتجع عربی حمایت کردیم یا این کشورها بودند که همهجوره پشت صدام ایستادند و از او حمایت مالی و نظامی و اقتصادی و اطلاعاتی کردند؟ ما بودیم که از گروههای تجزیهطلب در کشورهای مرتجع حمایت کردیم یا آنها بودند که از همان ابتدای انقلاب بنای بر حمایت از تجزیهطلبها و تروریستها را گذاشتند؟ ما بودیم که دوباره حجاج را در حرم امن الهی به شهادت رساندیم یا رژیم فاسد سعودی بود؟ ثانیا وقتی دولت آمریکا رسما از بزرگ رژیمهای مرتجع (عربستان سعودی) به عنوان گاو شیرده نام میبرد و با سکوت آمیخته با رضایت آنها مواجه میشود، چه انتظاری از یک گاو رام و شیرده آمریکا میتوان داشت؟ آیا اختیار عربستان و امارات دست خودشان است که بخواهند به دولتی نزدیک یا دور شوند؟! آنها اگر سر سوزنی اختیار داشتند، ابتدا فلسطین و سپس عراق و سوریه و لبنان را در خیانتهای پیاپی به دشمنان ملتهای منطقه نمیفروختند تا آخر سر هم، داغ «گاو شیرده» بر پیشانیشان نقش ببندد و یکسره تحقیر شوند. اما نکته مهمتری هم در میان است و آن اینکه امثال علی مطهری نگاهشان به اسرائیل چیست؟ به خاطر داریم که استاد شهید مطهری ذیل بحث عاشورا و حماسه حسینی فرمودند: «اگر پیغمبر اسلام زنده میبود، امروز چه میکرد؟ درباره چه مسئلهای میاندیشید؟ والله و بالله قسم میخورم که پیغمبر اکرم در قبر مقدسش امروز از یهود میلرزد. این یک مسئله دو دو تا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است. من اگر نگویم والله مرتکب گناه شدهام... والله و بالله ما در برابر این قضیه مسئولیم. والله قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر میخواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر میخواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری کنید، میگفت چه شعاری بدهید؟... اگر حسین بن علی بود میگفت: اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، شعار امروز تو باید فلسطین باشد. شمر امروز موشه دایان است. شمر هزار و سیصد سال پیش مرد، شمر امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان میخورد. مرتب دروغ در مغز ما کردند که این یک مسئله داخلی است، مربوط به عرب و اسرائیل است... آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند، عزیزان ندارند؟... والله این انفاق واجب است، مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سوالی که بعد از مردن از ما میکنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید؟ پیغمبر فرمود: «من سمع مسلما ینادی یاللمسلمین فلم یحبه فلیس بمسلم» هر کس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد میکند: «یاللمسلمین» مسلمانان به فریاد من برسید، و او را کمک نکند، دیگر مسلمان نیست، من او را مسلمان نمیدانم. من وظیفه خودم را عمل کردم. وظیفه من فقط گفتن بود و خدا میداند جز تحت فشار وجدان و وظیفه خودم چیز دیگری نبود... علت اینکه دولتهای بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمیاندیشند، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد. آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است؛ میگوید مسلمان جماعت غیرت ندارد، همبستگی و همدردی ندارد.» این منطق مومنانه و شرافتمندانه اسلامی که با صراحت- آن هم در خفقان رژیم طاغوت- دعوت به بسیج علیه رژیم نامشروع صهیونیستی میکند کجا، و آن اظهارات مبتذل و سخیف علی مطهری کجا که اعتراض میکرد چرا سپاه پاسداران روی موشکهای خود «مرگ بر اسرائیل» نوشته است؟! آیا به بیان ادبیات علی مطهری باید گفت «شهید مطهری، اسرائیل را ترساند و باید ترس صهیونیستها زایل شود؟». اگر کمی عمیقتر شویم باید پرسید، چرا علی مطهری از فتنهگران سبزی حمایت کرد که روز قدس 88 به تبعیت از سفارش وزارت خارجه رژیم صهیونیستی و در حمایت از این رژیم، شعار «نه غزه نه لبنان» دادند و علیه منطق اسلامی امام خمینی(ره) شوریدند؟! خبر آن لاین: آقای روحانی اعتماد مردم را از بین نبرید! یک خبرگزاری دولتی تصریح کرد: دولت باید به واسطه همکاری با مجلس، سرمایه اجتماعی از دست رفته خود را برگرداند.خبر آنلاین بااشاره به اظهارات آقای روحانی درباره «طرح گشایش اقتصادی» نوشت: در هفته گذشته که ریاستجمهوری سخن از گشایش اقتصادی را عنوان کردند گمانهزنیهای زیادی مطرح شد. عدهای معتقد بودند که این گشایش درمورد تصویب لوایح FATF است. برخی از کارشناسان اقتصادی بر آن باور بودند که پرداخت سهام عدالت به سایراشخاص جامانده از میراث دولت قبل شگفتانه دولت کنونی است، اما در این هفته مشخص شد گشایش اقتصادی در یک هفته، مانند حل کردن مشکلات در ۱۰۰ روز اول کاری بود که دولت کنونی در نخستین روزهای ریاستجمهوری خویش آن را مطرح کرده بود. گشایش و شگفتانهای که دولت در این هفته مطرح کرد، فقط باعث ایجاد زلزله چند ریشتری در بازار سرمایه شد و رنگ بازار سرمایه را به رنگ سرخ درآورد. طرحی که قرار است نفت را به صورت سلف به مردم با سررسید دوساله بفروشند تا شاید کسری بودجه که باید از راههای صحیح اقتصادی تامین شود، برطرف شود. سعیداشتیاقی عضو اتاق بازرگانی در ادامه این یادداشت مینویسد؛ آقای روحانی نباید فراموش کند بزرگترین سرمایه هر دولتی اعتماد مردم به آن است که به نظر اکثر کارشناسان اقتصادی و سیاسی رو به تباهی است و دولت آقای روحانی سریعا باید فکری برای برگرداندن این اعتماد از دست رفته بکند و راهکاری دقیق و صریح در این زمینه اتخاذ کند. چند سؤال از طراحان بسته گشایش اقتصادی مطرح است: ۱- دولت روحانی همیشه گلهمند بودند که دولتهای قبلی برای ما بدهی ایجاد کردهاند، آیا سکاندار ساختمان پاستور در این مورد اشراف دارند که فروش نفت بهصورت سلف برای دولت بعدی بدهی انباشته ایجاد میکند؟ ۲- اگر دولت اوراق نفتی را به فروش رساند و با استقبال عمومی روبهرو نشد، آیا برنامه دیگری برای گشایش اقتصادی دارد یا خیر؟ ۳- اگر قیمت دلار چند برابر شد و یا قیمت جهانی نفت افزایش یا کاهش پیدا کرد، آیا دولت منابع تامین بدهی خویش یا ضرر عمومی که نصیب مردم میشود را در نظر گرفته است یا خیر؟ این سؤالات مواردی است که دولت باید به صورت شفاف به مردم پاسخ بدهد و تا پایان مدیریت اجرایی، مشکلات جدیدی ایجاد نکند و مسائل روز کشور را از طریق لایحه با مجلس در میان گذاشته تا برای حل و فصل آن قدم بردارید تا شاید سرمایه اجتماعی و پشتوانه مردم به دولت بازگردد و نیروی انسانی همراه با سرمایهگذار وارد میدان شده تا موتور اقتصادی کشور به حرکت درآید. من با اینکه برخی دولت را خائن مینامند، مخالفم، اما قایلم این دولت توانایی حل مسئله را ندارد. این نیست که بگوییم نمیخواهد. هنگامی که با یک خبر گشایش اقتصادی مردم خوشحال میشوند و منتظر خبر میمانند، نشان میدهد که هنوز کورسوی امید وجود دارد. پس جناب رئیسجمهور همین را قدر بدانید و یکسال آخر را برای شریفترین مردم خدمت کنید و برای حل معضلات معیشتی آنها قدم بردارید. اقبال جهانی به سیاست خارجی آمریکا از 48 درصد به 30 درصد رسیده است یک موسسه نظرسنجی آمریکایی تاکید کرد اقبال جهانی به سیاست خارجی آمریکا با سقوط مواجه شده و به 30 درصد رسیده است. به گزارش سیانان، عملکرد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در عرصه سیاست خارجی بر نگاه کشورهای مختلف به آمریکا بسیار تاثیرگذار بوده، نگاهها به سیاست خارجی آمریکا بسیار منفی شده است. نظرسنجی اخیر موسسه افکارسنجی گالوپ در کشورهای مختلف جهان به روشنی موید همین نکته است. گالوپ این نظرسنجی را در بازه زمانی سال 2012 تا 2020 انجام داده است. زمانی اقبال جهانی به سیاست خارجی آمریکا 48 درصد بود، اما حالا و در سال 2020 این رقم به 30 درصد رسیده است. مورد عجیب تحریم تسلیحاتی؛چرا نگذاشتند 5 سال قبل لغو شود؟ بررسیها نشان میدهد دولت روحانی در ادامه تحریمهای تسلیحاتی ضد ایرانی تا به امروز مقصر بوده است.به گزارش رجانیوز، تلاشهای آمریکا برای ادامه تحریم تسلیحاتی ایران از طریق شورای امنیت ناکام ماند اما دولت روحانی مقصر ادامه تحریم تسلیحاتی ایران تا به امروز بوده است. تحریم تسلیحاتی ایران به دلیل ارتباط مستقیم آن در قطعنامههای شورای امنیت با پرونده هستهای کشورمان باید در توافقنامه هستهای خاتمه مییافت. اما در اقدامی عجیب آمریکا آن را استثنا کرد و تا 5 سال پس از برجام ادامه داد. اقدامی که البته با همراهی تیم مذاکرهکننده ظریف و مخالفت روسیه و چین همراه بود. آقای روحانی گفته است: «عدم موفقیت آمریکا نشان از قدرت برجام نیمه جان است که روبهروی آمریکا ایستاد و آن را شکست داد.» این درحالی است که از پیش مشخص بود طرح آمریکا شکست میخورد چرا که چین و آمریکا از زمان شکلگیری برجام مخالف تمدید غیرقانونی این تحریمها بودند و رای نیاوردن طرح آمریکا در شورای امنیت ارتباطی با برجام ندارد. شرمن مذاکرهکننده آمریکایی بعد از برجام در مصاحبه خود با راشامترز به بخشی از جزئیات مذاکرات هستهای در روزهای پایانی پرداخت. شرمن با اشاره به برخی از نقاط اختلاف تیم مذاکرهکننده آمریکا و روسیه در جریان مذاکرات هستهای گفت: « یکی از نقاط واگرایی و اختلاف ما و روسها که البته در اواخر مذاکرات بر روی میز گذاشته شد، قطعنامه سازمان ملل در خصوص تحریم موشکی و تسلیحاتی بود، روسیه معتقد بود که نباید هیچ محدودیتی بر روی موشک و تسلیحات باشد. آنها هیچ محدودیتی را بر روی موشکهای خودشان نمیخواستند و البته فکر میکردند چنین محدودیتی نباید بر ایرانیان هم اعمال شود. شرمن ادامه داد: «روسیه و چین معتقد بودند قطعنامه صرفا باید توافق را تائید کند و نباید هیچ محدودیتی بر برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران باقی بماند. آنها نمیخواستند برنامه موشکی با ممنوعیت واردات تسلیحاتی ایران با پرجا بماند. ریابکوف عضو ارشد تیم مذاکرهکننده روسیه 17 شهریور 1395 در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم در این باره گفت: «این موضوعی پنهان نیست که روسیه طی مذاکرات هستهای حامی رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در زودترین موعد ممکن بود، ما حتی در مقاطعی پیشنهادهایی را تدوین کردیم که بر اساس آن تحریم تسلیحاتی یک ماه پس از اجرای برجام رفع شود، اما نتیجه متفاوت بود» سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه نیز دو روز پس از انعقاد برجام در تاریخ 25 تیر 1394 اظهار داشت: طرف ایرانی با طرف غربی درباره تحریمهای تسلیحاتی مصالحه کرد! «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما با وجود حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند تحریمها تا 5 سال ادامه یابد.» با این تفاسیر میتوان گفت لغو تحریم نامشروعی که 5 سال قبل باید در قطعنامه 2231 لغو میشد و غربگرایان علیرغم مخالفت چین و روسیه، ادامه آن تن دادند نمیتواند باعث افتخار باشد. چرا نقدینگی را پنج برابر اما دولت را گرفتار کسری بودجه کردید؟ یک فعال اصلاحطلب میگوید: منتقدان بگویند دولت در شرایط موجود اقتصادی چه کار کند؟محمدرضا خباز استاندار خراسان شمالی و سمنان در دولت دوازدهم و یازدهم و همچنین معاون امور تقنینی در معاونت پارلمانی ریاستجمهوری بوده است. او در مجالس چهارم و پنجم و ششم و هشتم نیز نماینده بود. اما در انتخابات اخیر مجلس نتوانست رای مردم کاشمر را کسب کند. وی ضمن یادداشتی در روزنامه آرمان با عنوان بگویید دولت چه کار کند؟ مینویسد: یکی از مهمترین معضلات اقتصادی ما که هم تورمزاست و هم باعث ویرانی اقتصاد میشود، نقدینگی دست بخش خصوصی است که عدد فوقالعاده بزرگی است که چون مهار نشده، هر روز به سوی یکی از نیازمندیهای جامعه میرود. این معضل ریشهای یک روز به سمت ارز و روز دیگر به سوی طلا، خودرو و مسکن میرود و همیشه دولتها را دچار مشکل میکند. بحث دیگر کاهش درآمدهای نفتی است و البته منحصر به بودجه امسال است که عدم تحقق بالایی خواهیم داشت. تقریبا 50 درصد از بودجه کل کشور به صورت عدم تحقق است که منجر به کسری بودجه و در نهایت به تورم خواهد بود و دولت باید کاری کند و چنانچه دوستان اعتراضی دارند،پیشنهاد دهند دولت چه کاری انجام دهد تا بتواند هم نقدینگی دست بخش خصوصی را که مهلک است جمع کند و هم بخشی از درآمدهای کشور را تامین و مقداری هم برای تامین پروژهها استفاده کند؟ نکته حائز اهمیت شرایط اقتصاد تورمی همراه با رکود است که باید مدنظر قرار بگیرد و نظرات نمایندگان مجلس، اقتصاددانها، بهویژه نخبگان اقتصادی شناسنامهدار کشور در اتاق بازرگانی نیز منعکس شود. خباز پرسیده است دولت برای کسری بودجه چه کار کند؟ درباره این یادداشت گفتنی است طرح درست صورت مسئله نیمی از پاسخ است. اولا باید پرسید چرا همان کسانی که تزریق 40 هزار میلیارد تومان به تولید مسکن مهر را ایجاد نقدینگی و تورم میدانستند، وقتی به دولت رسیدند، نقدینگی را از 470 هزار میلیارد تومان به 2700 هزار میلیارد تومان رساندند؟ کدام سوءتدبیرها عامل این اتفاق بود؟ آیا بدون اصلاح آن سوءتدبیرها میتوان نقدینگی را مهار کرد؟ نقش دولت در خلق نقدینگی جدید چه بود و چرا این افزایش نقدینگی بدون مابهازا در حوزه تولید و اشتغال بود؟ چرا دولت اهتمام نکرد این موج سرمایه را به سمت تولید تشنه منابع مالی هدایت کند و به جای استفاده از این منابع انبوه داخلی، صرفا به سراب جذب سرمایهگذاری در غرب چشم دوخته بود؟ ثانیا چرا به موازات افزایش نقدینگی و جولان آن در حوزههای سوداگرانه و غیرتولیدی، دولت تدبیری برای گرفتن مالیات - در تراز استانداردهای جهانی- از این گردش مالی مخرب نیندیشید؟ چرا بخش عمده نقدینگی سوداگر، با مالیات صفر در حال به هم ریختن بازار مسکن و ارز و طلا و خودرو است؟ چرا دولت تلاش نکرد سوداگری کاذب را برای دارندگان نقدینگی پرهزینه کند و به جای آن، تشویق به سرمایهگذاری در حوزه پیشرانهای رونق اقتصادی (مسکن، بخش دانشبنیان، کشاورزی، تولید لوازم خانگی و خودرو و...) ننمود؟! ثالثا نقش ولخرجی و دستودلبازی در واگذاری 18 میلیارد دلار ارز، در کمبود منابع بعدی و همچنین افزایش تورم - ناشی از جولان دلالان در بازار ارز و سکه و خودرو - چه بود که در ادامه به کاهش ارزش پول ملی انجامید؟ رابعا چرا دولت همین حالا به جای نگاه صرف درآمدی به واگذاریها و بورس، به نگاه تولیدی بها نمیدهد؟ چرا همچنان از شفافسازیهای مالیاتی - در بخش مسکن، اقتصاد زیرزمینی 500 هزار میلیاردی و... - طفره میرود و تکالیف قانونی را پشت گوش میاندازد؟ هماکنون گردشهای مالی انبوهی در متن اقتصاد کشور رخ میدهد و پشت سر هم - بدون کمترین زحمت تولید و ریسک اقتصادی- خلق سود ناسالم برای دارندگان آن میکند؛ بیآنکه نگران پرداخت مالیات و جریمه باشد و متاسفانه برخی دستگاههای دولتی ذیربط یا تماشاچی صرف هستند و یا با بیتدبیری، بستر سود سودجویان میشوند. اجمالا اینکه مشکل کسری بودجه، تابعی از بودجهریزی غلط، پرخرجی و بدخرجی، تعطیل بخشهایی از دیپلماسی اقتصادی و بیعملی متولیان آن و کوتاه آمدن از منافع ملی در مقابل رانتخواران و سودجویان است وگرنه منطق ماجرا این است که اگر نقدینگی در دوره دولت آقای روحانی 5 برابر شده، ضمنا باید درآمدهای مالیاتی و غیرمالیاتی دولت در حوزه داخلی نیز حداقل 5 برابر میشد. این نکته هم گفتنی است که نگاه سهلاندیشانه و حاضریخوری و موفقیتهای بیزحمت، موجب خسارتهای اقتصادی و دیپلماتیک چند سال اخیر شد اما متاسفانه برخی متولیان امر، همچنان دنبال راهحلهای دمدستی یا جدلی در بحثها هستند که «بگویید دولت الان چه کار کند» یکی از آن مغالطات است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |