تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی )
آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره)
صفحه نخست       پست الکترونیک          تماس با ما              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ


«بدترین دشمنان كسانی اند كه حیله خود را بیشتر پنهان می دارند.»



مدیر وبلاگ :طاهر مهدوی
مطالب اخیر
نویسندگان

اخبار ویژه روزنامه ها
۱۳۹۹/۰۶/۰۳

Image result for ‫اخبار ویژه روزنامه ها‬‎

تحریف نکنید! چند برابر شدن تحریم‌ها سوغات شوم برجام است
یک روزنامه حامی برجام از اینکه بسیاری از حامیان گذشته برجام پشیمان شده‌اند، ابراز ناراحتی کرده و آنها را حزب باد نامید.
مدیر روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله‌ای نوشت: زمانی که شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌هایش را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع می‌کرد، کشورهایی که امروز در برابر دولت آمریکا قرار دارند، در کنار آمریکا و در برابر ایران ایستاده بودند و امروز درست برعکس آن زمان، همان کشورها در کنار ایران  و در برابر آمریکا ایستاده‌اند. این، یکی از نتایج برجام است و نشان می‌دهد برخلاف افرادی که همصدا با آمریکا و رژیم صهیونیستی و سران ارتجاع عرب، می‌گویند برجام مرده است، این پیمان مهم بین‌المللی نه تنها نمرده بلکه علی‌رغم تمام ضرباتی که رئیس‌جمهور آمریکا به آن زده، همچنان فعال است.
این روزنامه می‌افزاید: بسیار عبرت‌آموز است که بعضی از دانه‌درشت‌های فعالان سیاسی کشورمان، هنگامی که در سال 1394 پیمان برجام امضا شد در انجام مصاحبه، نوشتن نامه به رهبری و تبریک گفتن به دولت، از همدیگر سبقت می‌گرفتند و با تعابیر مختلف از برجام تعریف و تمجید می‌کردند. بعد از آنکه دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا شد و آمریکا را در سال 1395 از برجام خارج کرد، همان حضرات باز هم شروع به اظهارنظر کردند و در مصاحبه‌ها و سخنرانی‌هایشان از برجام بد گفتند و تا جایی پیش رفتند که آن را به یک جنازه تشبیه کردند که از اول هم مرده به دنیا آمده بود! حالا که برجام آمریکا را در شورای امنیت در ماجرای تمدید تحریم‌های تسلیحاتی ایران شکست داد و این روزها که حتی اروپا هم در تلاش آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران در برابر دولت آمریکا ایستاده، سکوت کرده‌اند و حاضر نیستند بگویند ما اشتباه  کرده بودیم و درباره برجام قضاوت غلطی داشتیم.
کشور ما به افراد مستقل نیاز دارد نه بله‌قربان‌گو. نظارت جمهوری اسلامی با افرادی که پای اصول و آرمان‌های خود بایستند به اهداف خود می‌رسد نه کسانی که عضو حزب باد باشند.
این نوشته توأم با تحریف در حالی است که اروپایی‌ها به عنوان طرف مهم برجام، در ماجرای لغو تحریم‌ها (تعهد به جای خود) با آمریکایی‌ها همراهی کرده و ضمن لغو قراردادهای اقتصادی، خرید نفت از ایران را هم متوقف کردند. با این وجود عجیب است که نویسنده یادداشت، چشم بر حقایق مسلم می‌بندد و ادعا می‌کند کشورهای همراه وضع تحریم‌ها در سازمان ملل، حال مقابل آمریکا ایستاده‌اند! و عجیب‌تر این ادعاست که می‌گوید برجام زنده است؛ کدام برجام زنده است؟ تعهد لغو تحریم‌ها‌ یا اجرای یکطرفه تعهدات توسط دولت روحانی؟
بدتر از همه اینکه نویسنده این تحلیل سراسر تحریف، به جای عبرت‌آموزی و اظهار شرمندگی، افراد پشیمان از این توافق نامتوازن را حزب باد می‌نامد؛ بی‌آنکه حتی یکی از وعده‌های عملی‌شده دولت در برجام را بازگو کند. این رفتار غیرحرفه‌ای، چیزی جز لجبازی و تعصب باطل است؟ اگر ادعا شده در روز اجرای برجام همه تحریم‌های مالی و بانکی و نفتی برداشته می‌شود اما تحریم‌ها در سایه پشت‌‌هم‌اندازی برجام، شدیدتر از گذشته برگشته، چرا همچنان باید چنان توافق بی‌سرانجامی را بزک کرد؟! آیا مایه شرمندگی حامیان دوآتشه برجام نیست که تحریم‌های ویزایی و مالی و بانکی و تجاری در همان دولت اوباما به شیوه‌های مختلف احیا شد تا جایی که کار، به کاهش تدریجی و هرچند ماه یک بار میزان فروش نفت ایران - قبل از دولت ترامپ- رسید؟
تحریم‌های کاتسا و آیسا در دولت ترامپ  ریل‌گذاری شد یا اوباما بانی آن بود؟ آیا جز این است که وزیر خارجه در همان دولت اوباما گفت 20 ماه پس از انعقاد برجام نمی‌توانیم حتی یک حساب بانکی در لندن افتتاح کنیم؟ و آیا آقای حمید ابوطالبی(معاون دفتر رئیس‌جمهور و نامزد روحانی برای نمایندگی ایران در سازمان ملل) از سوی دولت ترامپ دیپورت شد یا دولت اوباما به وی ویزا نداد؟ با این اوصاف - که گوشه‌ای از فجایع برجام است - نویسنده یادداشت مذکور چگونه رویش می‌شود سنگ برجام را به سینه بزند و افراد پشیمان را مورد توهین و تهمت قرار دهد؟

دولت بدهی‌هایش به شهرداری را نمی‌پردازد
رئیس‌شورای شهر تهران می‌گوید دولت بدهی‌اش را به شهرداری نمی‌دهد چه رسد به این‌که کمک کند.
روزنامه آرمان نوشت: وعده‌های دولت به شهرداری آن اندازه است که بتوان آنها را به کتاب تبدیل کرد؛ به‌عنوان نمونه 24 فروردین سال جاری رئیس‌جمهور اظهار داشت: «اگر در تهران به 500 و در استان‌های دیگر هم به 1500 اتوبوس نیاز باشد، حاضریم کمک کنیم اما به شرط آنکه بتوانند اتوبوس‌های داخلی یا خارجی را تا پایان اردیبهشت خریداری و تحویل بگیرند. آن وقت حاضریم در این زمینه کمک کنیم، مخصوصا در مورد قسط اولی که باید پرداخت کنند تا اتوبوس آماده شود، به‌عنوان دولت کمک می‌کنیم و بقیه اقساط را هم خود شهرداری‌ها پرداخت می‌کنند»
پیروز حناچی شهردار تهران 13 مرداد گفت: «برای تجهیز اتوبوس‌ها و حمل‌ونقل عمومی توافقاتی را با دولت داریم ولی من ادبیات تند و طلبکارانه را نمی‌‌پسندم و از دولت نمی‌توان انتظارات زیادی را داشت.»
تنها بی‌عملی دولت به عدم تامین اتوبوس محدود نمی‌شود. چنانکه متروی تهران هم از همکاری دولت با شهرداری ناامید شده است. مدیرعامل مترو می‌گوید که دولت یک ریال هم برای مترو نداده است. عدم تحقق وعده‌های دولت در حوزه حمل‌ونقل درون‌شهری زمانی قابل تامل‌تر می‌شود که بدهی‌های پاستور به بهشت یادآوری می‌شود. رئیس شورای شهر در این زمینه می‌گوید: «کلانشهرها رقم 45هزار میلیارد تومان قانونا از دولت‌طلب دارند و لازم است دیوان محاسبات وارد شود و بگویند چرا سهم حمل‌ونقل در قانون هدفمندی پرداخت نشده است.» از حدود 500 میلیارد تومان سهم دولت برای یارانه بلیت مترو فقط 9میلیارد تومان یعنی کمتر از دو درصد پرداخت شده و درباره اتوبوس هم به همین شکل است.» دولت دوازدهم در سومین سال فعالیتش برای توسعه خطوط اولویت‌دار متروی تهران صرفا مبلغ 650میلیارد ریال اعتبار در نظر گرفتند که تاکنون ریالی از بودجه پرداخت نشده است. 16 مرداد رئیس شورای شهر با بیان اینکه تولید هر قطار مترو حدود یک‌میلیون دلار هزینه دارد از رئیس‌جمهور خواست «بودجه 5هزار میلیارد تومانی را برای تولید قطار‌های ملی مترو در نظر گیرد.» که این مهم هم محقق نشد.
در نهایت، باید به بدهی‌های دولت به مترو توجه داشت که بر میزان آن افزوده می‌شود و خبری از پرداخت نیست. 29 مرداد محسن هاشمی با‌اشاره به درخواست شورا از اختصاص ده درصدی قانون هدفمندی رایانه‌ها به حمل‌ونقل عمومی کشور تصریح کرد: «این مقدار حدودا 4-5هزار میلیارد تومان می‌شود که با حساب 10-12 سالی که این قانون اجرائی شده است، حدودا 45 هزار میلیارد تومان ما از دولت برای توسعه حمل‌ونقل عمومی طلبکاریم.»

خودروسازان با خودسهامداری قانون تجارت را دور می‌زنند
«در حال حاضر در صنعت خودروسازی مدیرعامل خودش طرح را تصویب می‌کند، خود آن را اجرا می‌کند، خودش نظارت می‌کند و به طرح پول تخصیص می‌دهد. اگر پول کم آمد، خودش مجددا پول به آن اختصاص می‌دهد و در انتهای پروژه عملکرد خود را بررسی می‌کند و خودش به خودش پاداش می‌دهد.
روزنامه شرق ضمن انتشار این مطلب نوشت: یک شرکت خودروسازی، تعدادی تجهیزات لجستیکی و قالب‌‌های صنعتی که در دفاتر آن شرکت به احتمال قوی به‌صورت تجدید ارزیابی شده به مبلغ حدود ۵۰ میلیارد تومان بوده است، به شرکت زیرمجموعه این شرکت به مبلغ هزارو ۸۸۵ میلیارد تومان فروخته. به تعبیر رئیس‌هیئت تحقیق و تفحص از صنعت خودرو این رفتار مصداق آرایش صورت‌های مالی و ارائه تصویر غیرواقعی از عملکرد شرکت‌هاست؛ یعنی شرکت مادر اقلامی به ارزش حدود ۵۰ میلیارد تومان را به مبلغ هزار و ۸۸۵ میلیارد تومان به شرکت زیرمجموعه خود فروخته و عملا بیش از هزارو ۸۰۰ میلیارد سود شناسایی کرده که این یک سود موهوم است.
اما چگونه خودسهامداری دو شرکت خودروسازی سبب می‌شود که این شرکت‌ها هر طور که دلشان می‌خواهد، رفتار کنند. علی احمدلو، تحلیلگر بازار سرمایه درباره صدمات خودسهامداری عنوان می‌کند: اولین آسیب حاصل از خودسهامداری به‌هم خوردن ساختار مجمع شرکت‌هاست که به واسطه آن عملا قانون تجارت دور می‌خورد.
او اضافه می‌کند: وقتی شرکت یک مجمعی داشته باشد، در مجمع هیئت‌مدیره انتخاب می‌شود و هیئت‌مدیره، مدیرعامل را انتخاب می‌کند. مدیرعامل برای انجام کارهای اجرائی انتخاب می‌شود اما در خودسهامداری، ساختار کارگزار مدیر که اکنون تبدیل به عرف شده است، به‌هم می‌خورد.
احمدلو می‌گوید: در شرکت‌های خودروسازی، مدیرعامل، مدیران شرکت‌های فرعی را منصوب می‌کند که سهامدار خود این خودروسازی هستند. این مدیران در مجمع، مدیرعاملی که آنها را منصوب کرده، به‌عنوان مدیرعامل این شرکت‌ها انتخاب می‌کنند. اگر مدیرعامل طبق برنامه حرکت نکرده بود، مواخذه می‌شود. در صورت درخواست بودجه اضافه‌تر، باید دوباره طرح توجیهی ارائه شود. بعد از این‌که پروژه تمام شد، ارزیابی می‌کنند که مدیرعامل پروژه را سر وقت انجام داده است یا نه و هزینه چقدر بوده است، بازدهی داشته یا نه و به این ترتیب مدیرعامل ارزیابی می‌شود.
اما در حال حاضر در صنعت خودروسازی مدیرعامل خودش طرح را تصویب می‌کند، خود آن را اجرا می‌کند، خودش نظارت می‌کند و به طرح پول تخصیص می‌دهد. اگر پول کم آمد، خودش مجددا پول به آن اختصاص می‌دهد و در انتهای پروژه عملکرد خود را بررسی می‌کند و خودش به خودش پاداش می‌دهد.

مشکل از آلودگی غربگراهاست نه نظارت دولت
صادق زیباکلام می‌گوید قرارداد ویلموتس و نحوه مدیریت بر ورزش نشان داد دولت در ورزش هم ناکام و ناتوان است.
او در حالی که بیشترین دفاعیات را از عملکرد دولت روحانی داشته، حالا ضمن مغالطه می‌نویسد: حق با آدام اسمیت بود. حکایت میلیاردها تومان که به جناب ویلموتس پرداخت گردیده، شده حکایت «کی بود، کی بود،من نبودم». جالبه که مسئولین جملگی هم دارند یکدیگر را تهدید به رسیدگی، شکایت و اعلام جرم علیه یکدیگر می‌نمایند. وزیر ورزش، فدراسیون را مقصر می‌دانند؛ فدراسیون، مسئولین باشگاههای فوتبال را مقصر میدانند؛ باشگاهها، فیفا را مقصر می‌دانند؛ جناب تاج، رئیس‌فدراسیون فوتبال، فیفا و احکام ظالمانه آن را مقصر می‌دانند؛ بیست و سی، ضعف وزارت ورزش و مسئولین دولت روحانی را مقصر می‌داند؛ رسانه‌های اصولگرا، بی‌اخلاقی ویلموتس و اروپایی‌ها را مقصر می‌دانند؛ مدعی‌العموم ممکن است عنقریب همه را احضار کند؛ و این داستان همچنان ادامه دارد.
(اما) هیچیک از متهمین ضرر و زیان میلیاردی مقصر نیستند. نه سلطانی‌فر، نه تاج، نه فدراسیون فوتبال، نه فیفا، نه ویلموتس، نه مسئولین حقوقی که قرارداد با ویلموتس را تنظیم کرده‌اند و نه هیچ فرد یا نهاد دیگری. مقصر اصلی را مرحوم آدام اسمیت دویست سال پیش نام برده بود. ایشان می‌گویند «دولت تاجر خوبی نیست». و مدیریت دولتی بر ورزش در ایران ظرف چهل سال گذشته نشان داد که نه تنها «دولت تاجر خوبی نیست» بلکه، در اداره امور غیر اقتصادی از جمله ورزش هم ناکام و ناتوان است. بماند موارد فساد که در نتیجه مدیریت دولتی ورزش ایران بالاخص فوتبال را آغشته کرده است.
این مدل فرار به جلو در حالی است که امثال آقای زیباکلام به واسطه تمجید و ستایش چشم آبی‌های غربی و تحقیر داشته‌های ملی، جزو متهمان اعتماد بلاوجه به بیگانگان هستند؛ چه در ماجرای برجام، چه در قرارداد ویلموتس و چه در قرارداد توتال و استات اویل و کرسنت.
از طرف دیگر معلوم نیست آقای زیباکلام با این همه فرزانگی درباره دولت، چرا با جان و دل از عملکرد غلط دولت‌های خاتمی و روحانی دفاع کرده است؟
طبیعتا وقتی یک کشور می‌پذیرد تیم ملی خود را به مربی خارجی بسپارد پای دولت و وزارت ورزش به میان می‌آید؛ اما آنچه سؤال برانگیز‌تر است، این است که چرا غربگرایان هر وقت سر کار می‌آیند، مرتکب انعقاد قراردادهایی می‌شوند که انباشته از کلاهبرداری و خسارت است؟ مثلا آقای زیباکلام از متن پر خلل و فرج برجام خبر نداشت که آن را بزک می‌کرد؟ یا ماموریت داشت به سبک میرزا ملکم‌ها، خسارت‌ها را خدمت جلوه دهد؟!

تناقض شاخص‌های اقتصادی با شعار «به عقب برنمی‌گردیم» دولت
اغلب شاخص‌های اقتصادی نشان می‌دهد که دولت دوازدهم و یازدهم در مقایسه با دولت قبل از خود عقبگرد داشته است.
روزنامه وطن امروز در آغاز هشتمین و آخرین سال ریاست روحانی در گزارشی، به ضعیف بودن کارنامه دولت وی تأکید کرده و می‌نویسد: در عرصه ساخت، در دولت روحانی با رکود شدید مواجه شدیم. دولت نهم در حالی کار خود را آغاز کرد که میانگین صدور پروانه ساخت در دولت قبل از آن به طور میانگین ۳۰۰ هزار واحد مسکونی بود. با این حال دولت نهم از سال ۸۶ اقدام به اجرای پروژه مسکن مهر و تامین مسکن میلیون‌ها نفر از مردم کرد. طبق این طرح باید بیش از ۴ میلیون مسکن تامین می‌شد. حدود ۲/۲ میلیون واحد مسکونی از این مقدار مربوط به واحدهای دولتی‌ساز بود. رونق ساخت‌وساز در سال‌های پس از اجرای طرح مسکن مهر به حدود ۷۰۰ هزار واحد مسکونی رسید. با این حال دولت یازدهم از ابتدای شروع به کار، رویکرد انتقادی خود نسبت به طرح مسکن مهر را علنی کرد.میزان ساخت‌وساز در کشور طبق آمار وزارت راه و شهرسازی با رکودی شدید مواجه شد و تعداد پروانه‌های ساخت در دولت کنونی به حدود ۳۵۰ هزار واحد رسید.
همچنین شاخص ضریب جینی نمایانگر میزان نابرابری در توزیع ثروت است که هر چه کمتر باشد نشان‌دهنده توزیع ثروت به شکل عادلانه‌تر است. این شاخص در دولت‌های نهم و دهم روندی نزولی را در پیش گرفت اما در دولت تدبیر و امید این روند صعودی شد. این یعنی اختلاف طبقاتی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم بیشتر شده است.
در زمینه نقدینگی هر چه نقدینگی به سمت تولید و ایجاد ارزش افزوده در کشور هدایت شود اثر تورمی آن کمتر می‌شود. تبلور این اصل را می‌توان در این دید که با توجه به اینکه میانگین نرخ رشد نقدینگی در دولت‌های نهم و دهم، کمتر از یک درصد از میانگین نرخ رشد نقدینگی در دولت‌های یازدهم و دوازدهم بیشتر است اما میانگین نرخ تورم در دولت‌های یازدهم و دوازدهم از دولت‌های نهم و دهم بیشتر است و این نشان از عدم هدایت نقدینگی به سمت تولید دارد. نقدینگی در سال اخیر به نسبت 7 سال قبل 5 برابر شده است.
5/2 برابر شدن قیمت مسکن در 7 سال، از دیگر شاخص‌های اقتصادی این دوره است. همچنین از آنجا که شاخص نرخ تورم در هر سال متفاوت است، می‌توان با میانگین گرفتن از آن در یک بازه زمانی، تصویری کلی از آن دوره داشت. میانگین شاخص تورم در سال‌های ۸۴ تا ۹۲، 17/66 درصد و در سال‌های ۹۲ تا ۹۸، 20/35 درصد بوده است.
قیمت دلار در بازار آزاد هم در سال آخر دولت رکورد ۲۴ هزار تومان را زد. با در نظر گرفتن اینکه بانک مرکزی چنین قیمت‌هایی را صوری و غیرواقعی می‌داند این رقم قابل استناد نیست اما سامانه سنای بانک مرکزی نرخ هر دلار آمریکا را ۱۹ هزار تومان در روزهای اخیر اعلام کرده بود. با در نظر گرفتن این نرخ می‌توان گفت قیمت هر دلار آمریکا در دوره روحانی بیش از ۶ برابر شده است.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 4 شهریور 1399
سه شنبه 4 شهریور 1399 08:44 ق.ظ
مرگ بر اصلاح طلبان نوکر امریکا
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.





آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
امکانات جانبی
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات