تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۲۲ وقتی بن سلمان گاو شیرده است حزب مشارکت چرا گوسفند نباشد؟! یک نشریه زنجیرهای در اقدامی عجیب، از رفتار حقیرانه رئیسجمهور صربستان در مقابل ترامپ تمجید کرد.مجله صدا که در اختیار کارگزاران بود و مدتی است به حزب اتحاد ملت (جایگزین حزب منحله مشارکت) واگذار شده، درباره تحقیر رئیسجمهور صربستان توسط ترامپ نوشت: هفته گذشته صفحه اول روزنامههای جناح راست (!؟) و کانالهای افسران جنگ نرم پر شده بود از عکس رئیسجمهور صربستان در دیدار با دونالد ترامپ در کاخ سفید. راست گرایان ایرانی نوشتند و تیتر زدند عکسی که ترامپ از مذاکره و مذاکرهکننده میپسندد، این است: همچون برّهای در مذبح و بردهای در مسلخ. این نشریه میافزاید: آیا اقداماتی از جنس كنش رئیسجمهور صربستان را باید مایه شرمساری او دانست؟ فرض كنیم سیاستمدار صرب همچون متهمی در اتاق بازجویی و حتی یك برده در مقابل همتای آمریكایی خود نشسته است؛ اگر منافع صربستان چنین اقتضایی كند، باید اقدام رئیسجمهور این كشور را تمسخر كرد یا باید آن را عقلانیتی سیاسی خواند؟! ووچیچ در بلندمدت سیاستمداری خواهد بود سرافراز و متعهد به منافع ملی، حتی اگر در كوتاهمدت بیهنران مدعی، او را به باد تمسخر گیرند! این نوشته آمیخته با حقارت در حالی است که اولا حفظ حرمت طرف مذاکرهکننده ربطی به چپ و راست در ایران ندارد و قاعدهای جهانی است که فقط مستکبرانی مانند ترامپ آن را زیر پا میگذارند. و عجیب اینکه در این فقره، گروهکیهای مشارکت در لباس مجیزگویی و توجیه اقدام رذیلانه ترامپ درآمدهاند. آنها مزدور ترامپند یا نوکری اوباما را میکردند یا هردو؟! ثانیا اگر منتقدان راست محسوب میشوند -که دروغ و خلاف واقع است، چرا که جریان ضدآمریکایی هستند- نشریه حامی توهین و تحقیر رئیسجمهور آمریکا طبق تقسیمبندی مجعول خود، مثلا چپ به حساب میآید؟ کدام چپ؟ چپ آمریکایی دستساز سرویس جاسوسی سیا که مالهکش سیاستهای آمریکا باشد؟ ثالثا کدام مذاکرهکنندهای در طول تاریخ توسط طرف مذاکره مورد توهین و تحقیر واقع شد و پس از آن، حقوق مردمش را به او دادند؟! یاسر عرفات؟ شاه حسین اردنی؟ ملک سلمان که ترامپ او را گاو شیرده لقب داد و گفت از عربستان 450 میلیارد دلار گرفتیم و برای بقای خود باید بیشتر از این بپردازند؟ نویسنده ارگان حزب اتحاد ملت کدامیک از این عناصر ذلتپذیر را الگوی خود قرار داده؟ یا اینکه پول مزدوری و یا وعده حمایت سیاسی دریافت کردهاند؟ یا دنبال بهانهای برای پناهندگی میگردند و بنابراین مامور شدهاند مرتکب خیانت حداکثری شوند؟ آیا نشنیدند که آقای روحانی خوشبین به مذاکره پس از عهدشکنی دولت ترامپ، مذاکره مجدد را دیوانگی خواند؟ مجانین یا آنها که خود را به دیوانگی زدهاند، در این حزب نفوذزده چه میکنند؟ ساخت 47 پالایشگاه در آسیا سهم وزارت نفت: هیچ! در حالی که 47 پالایشگاه جدید در آسیا در حال احداث است، سهم وزارت نفت در ایران هیچ بوده است.روزنامه جوان با انتقاد از کوتاهی وزارت نفت در دولتهای یازدهم و دوازدهم در زمینه ساخت پالایشگاه نوشت: وزیر نفت پس از سالها کش و قوس حرف دلش را درباره ساخت پالایشگاه زد، اما نگاهی گذرا به استراتژی کشورهای جهان به پالایشگاهسازی نشان میدهد وزارت نفت درست برخلاف یک منطق شفاف حرکت میکند. یکی از انتقادات مهمی که به وزیر نفت طی 15 سال وزارتش وارد میشود، بیتوجهی او به ساخت پالایشگاه و جلوگیری از خامفروشی است. او که بیشترین زمان مدیریتی بر صنعت نفت را طی 110 سال اخیر داشته، حتی یک پالایشگاه نیز نساخته است. از سال 76 تا 84 که مصادف است با سالهای 1995 تا 2004 میلادی، بیشتر کشورهای نفتی جهان ظرفیت پالایشگاهی خود را برخلاف باور بیژن زنگه توسعه دادند که نشان میدهد، این ادعای زنگنه که معتقد بود ساخت پالایشگاه صرفه اقتصادی ندارد، فاقد اعتبارکارشناسی بوده، زیرا کشورهای نفتی جهان با وجود مازاد ظرفیت، تعداد پالایشگاههای خود را افزایش دادند. در دوره دوم وزارت زنگنه، ظرفیت پالایشی کشور افزایش یافت؛ این افزایش مرهون طرحهای توسعهای بود که در دولت قبلی اجرا و در این دولت تکمیل شد. پالایشگاه ستاره خلیجفارس که بزرگترین پالایشگاه میعانات گازی جهان است به مدار آمد و ایران از واردات بنزین بینیاز شد. در هفت سالی که دولت روحانی سپری کرده، یک پالایشگاه هم به تعداد پالایشگاههای کشور اضافه نشده و همین موضوع انتقادهای زیادی را در بر داشت. با توجه به تحریم نفت ایران، هماکنون صادرات فرآوردههای نفتی توانسته بخش مهمی از نیازهای ارزی کشور را پوشش دهد و به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان معتقدند اگر زنگنه نسبت به پالایشگاهسازی بیتفاوت نبود اوضاع کشور در حوزه مقابله با تحریمها بسیار بهتر بود، اما زنگنه این انتقادات را رد کرد، ولی این هفته بالاخره اقرار کرد علاقهای به پالایشگاه ندارد؛ جایی که نفت پالایشگاه یعنی کثافتکاری. براساس پیشبینی آژانس بینالمللی انرژی، در افق سال 2030 میلادی، بیش از یک سوم رشد تقاضای جهانی نفت به صنعت پالایشی و پتروشیمی اختصاص پیدا کند. آمارها نشان میدهد که بیش از 40 درصد ظرفیت پالایش نفت خام دنیا در قاره آسیا قرار دارد. بدین ترتیب این منطقه در پنج سال فرا رو در افق سال 2024 میلادی، پرچمدار بازار صنایع پالایشی خواهد بود. بیشترین تعداد طرحهای پالایشی جدید در حال ساخت نیز در این قاره قرار دارد. در پنج سال آینده 5/3 میلیون بشکه به ظرفیت پالایش نفت آسیا افزوده خواهد شد. در همین رابطه گلوبال دیتا نوشته است: در آسیا 47 پروژه جدید پالایشی در مرحله ساخت یا برنامهریزی است. از این طرحها 18 پالایشگاه در حال ساخت است و 29 طرح در مرحله طراحی هستند. به عنوان نمونه، چینیها حساب ویژهای روی توسعه صنعت پالایش خود بازکردهاند؛ آنها میخواهند ظرفیت خود را پس از سال 2023 به بیش از 20 میلیون بشکه در روز برسانند. چینیها برنامهریزی کردند حداقل 44 درصد ظرفیت پالایشی شرق آسیا را به خود اختصاص دهند. همچنین ظرفیت پالایشگاه کرهجنوبی با جمعیت 50 میلیون نفری خود، حدود 3/2 میلیون بشکه در روز است؛ کرهجنوبی یکی از قدرتهای بزرگ پالایشی آسیاست که بدون منابع نفت تا توانسته پالایشگاه احداث کرده و از محل صادرات فرآوردههای نفتی، درآمد کسب میکند. ژاپن هم با جمعیت 127 میلیون نفری خود، حدود 3/8 میلیون بشکه ظرفیت پالایشی و 25 پالایشگاه دارد؛ ژاپن با توسعه برنامههای پالایشیاش قصد دارد میزان صادرات فرآوردههای نفتی خود را افزایش دهد. بیش از 170 میلیارد لیتر فرآوردههای مختلف نفتی تولید و در کنار منطق سوخت محوری از بنگاههای پالایشی سود نیز کسب کند. دخالتهای بیمورد دولت به جای نظارت هوشمند بر بورس یک کارشناس اقتصادی معتقد است چند خطای راهبردی دولت موجب بههمریختگی و تلاطم در بازار بورس شده است.وحید شقاقی شهری، در گفتوگو با تابناک، با اشاره به اینکه خطاهای راهبردی درباره بورس اتفاق افتاد که باید دولتمردان ما آنها را مدنظر داشته باشند، افزود: اولین خطای راهبردی این بود که دولت نباید در بازار سرمایه به مانند سایر بازارها آشکارا و دستوری شروع به حمایت کند. حمایت دستوری در بازار ایراد دارد و این انتظار در جامعه ایجاد میشود که دولت از این بازار در حال حمایت است؛ پس من به پشتوانه حمایت دولت وارد این بازار خواهم شد. این افراد با عدم آگاهی و دانش، سرمایههای خود را وارد این بازار میکنند و وقتی این بازار اصلاح یا ریزشی دارد دولت مقصر میشود. دومین خطا این بود که دولت با آزادسازی سهام عدالت اجازه داد ۳۰ درصد فروش به ۶۰ درصد فروش ارتقا یابد. این در حالی بود که دولت هیچ برنامهای برای نحوه فروش این ۶۰ درصد سهام عدالت نداشت. با این اوضاع و با توجه به فشار دولت برای فروش این سهام عدالت، در مرداد ماه بسیاری از کارگزاریها و بانکها با بیبرنامگی موجود شروع به فروش این سهام عدالت کردند. وی خاطرنشان کرد: خطای راهبردی سوم این بود که سازمان بورس ابلاغیهای را صادر کرد، مبنی بر اینکه حداکثر سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت در سهام باید ظرف یک ماه به ۵ درصد کاهش یابد. این باعث شد تا فشار فروش باز هم بالاتر رود. خطای چهارم این بود که حقوقیهای بزرگ با رسیدن شاخص کل به دو میلیون واحد به این نتیجه رسیدند که خیلی از سهام رشد قیمتی خود را کردهاند و باید فروخته شوند. برخی سهام بهصورت نامتعارفی رشد قیمت داشتند و باید نهاد ناظر به این رشد قیمت آنها نظارت میکرد؛ اما متأسفانه نظارت لازمی را نداشت. به هر صورت با این تصمیم حقوقیها باز هم فشار فروش بیشتر شد. این استاد دانشگاه ادامه داد: از اینجا به بعد باز هم خطاهای راهبردی افزایش یافت. وقتی بازار ۳۰ تا ۴۰ درصد اصلاح شد، دوباره خطاهایی که ناشی از بیبرنامگی بود، شروع شد. خطای پنجم این بود که در این وضعیت، دوباره دولتمردانی که اطلاعی از بازار سرمایه نداشتند و در جایگاهی نبودند که اظهارنظر کنند، شروع کردند به مصاحبه و اعلام نمودند از یک رقمی به بعد شاخص کل باز خواهد گشت! با این اظهارنظرها دوباره دولت شروع کرد به حمایت دستوری از بازار سرمایه و تکرار اشتباهات گذشته. حتی دستورهایی رسید که از ۱۰ تا ۱۵ نماد شاخصساز حمایت شود. این خیلی تصمیم اشتباهی بود. دلیل این است که شما وقتی از چند سهم، آشکارا حمایت میکنید، این پالس را به سهامداران میدهید که سرمایههای خود را از سایر نمادها بیرون بیاورند و شروع به خرید همین ۱۰ تا ۱۵ سهم کنند. شقاقی میافزاید: خطای راهبردی ششم این بود که بازار بدون برنامهریزی و تحلیل به دو وقت زمانی تقسیم شد. این تقسیم باعث شد تا سهمهای وقت اول به وقت دوم علامت بدهند و برعکس! یک عدم تقارن اطلاعاتی در این وضعیت شکل گرفت. خطای راهبردی هفتم این بود که در این وضعیت، زمزمههایی از اختلاف در تیم اقتصادی دولت هم بهخصوص بر سر صندوق ETF دوم شنیده شد. این استاد دانشگاه خوارزمی گفت: وضعیت بازار سرمایه مانند یک اتوبان است. اگر یک خودرویی در این اتوبان مدام با سرعت ۱۸۰ حرکت کند و یا دنده عقب هم حرکت کند خطاست. باید نهاد ناظر بر وضعیت این خودرو نظارت داشته باشد تا با یک سرعت مطمئنه حرکت کند. من الان سهمی را میشناسم که سه ماه است هر روز ۵ درصد مثبت میخورد و یک روز هم منفی نشده است! سهمی که در گروه معادن است و هیچگونه نکته مثبتی در صورتهای مالی آن دیده نمیشود. حالا پرسش این است که در این وضعیت نهاد ناظر بازار سرمایه کجاست؟ وی افزود: برخی از سهام در دست یک گروه خاصی هستند که مدام مثبت هستند و نهاد ناظر هم هیچگونه واکنشی نشان نمیدهد. طبیعتاًً از یک جایی به بعد این سهام شروع به ریزشهای شدیدی خواهند کرد و در نتیجه این سهامداران خرد هستند که متضرر میشوند. الان باید نهاد ناظر نظارت داشته باشد و از دخالت بپرهیزد. ما هماکنون در بازار شاهد نظارتهای هوشمندانه نیستیم، ولی یک جاهایی شاهد دخالتهای بیمورد هستیم. نعل وارونه «به عقب برنمیگردیم» و پراید 100 میلیون تومانی یک روزنامه اصلاحطلب حامی دولت تصریح کرد دولت روحانی چنان در عرصه اقتصادی رفتار کرده که انتظار مردم، «به عقب برگردیم است».روحانی و جهانگیری و طیفی از اصلاحطلبان، بنای عملیات روانی خود در انتخابات را شعار به عقب برنمیگردیم قرار داده بودند اما اکنون روزنامه آفتاب یزد ذیل تیتر «انتظار مردم؛ به عقب برگردیم» مینویسد: «مردم میدانند امسال سال سختی است و همه باید دست هم را بگیریم. همه آنهایی که قلم و بیان و تریبون دارند میخواهند مواظب منافع ملی باشند من هم میدانم به انتخابات نزدیک میشویم و عدهای کمربند خود را برای انتخابات سفت کردهاند که اشکالی هم ندارد و انشاءالله انتخابات خوب و رقابتی داشته باشیم ولی در فضای انتخاباتی انتظارات را بیجهت بالا نبریم و حقایق را تحریف نکرده و سیاهنمایی را آغاز نکنیم.» این اظهارات حسن روحانی در جلسه هیئت دولت است! سخنانی تکراری از این دست که امسال سال سختی است، دست کم سه سال است که رئیس جمهور میگوید امسال سال سختی است. به نظر میرسد روحانی روی آبدیده شدن مردم در سال 99 حساب ویژهای باز کرده بود که این روزها شاهد هستیم. در واقع در تمام سه سال گذشته دولت بر این موضوع تاکید کرده که سال سختی است! با این حال پیشبینی این امر کار چندان پیچیدهای نیست که مسئولان به آن بپردازند از کوچه و بازار اگر رد میشدیم مشخص بود که سال سختی است! با این حال مردم آبدیده نشدهاند چرا که از گوشه و کنار آشکار و پنهان نسبت به عملکرد مسئولان جملاتی را به زبان میآورند که حکایت از چیز دیگری دارد! با این حال دولت روی آبدیده بودن حساب باز کرده و به همین دلیل است که دلار 26 هزار تومانی، سقوط بورس و پراید 110 میلیون تومانی را این روزها شاهد هستیم! اینکه در یک سال میانگین قیمت آپارتمان در تهران از 13 میلیون تومان در مرداد 98 به 24 میلیون تومان در مرداد 99 رسید نیز حاکی از این است که دولت روحانی خیالش آسوده است که مردم آبدیده شده اند! گفتن از میزان تورم در اقلام و خوراکیها نیز دیگر نیازی به آمار و ارقام ندارد و روزانه طعم آن را میچشیم! در چنین شرایطی درحالی که عملا هیچ تدبیری از دولت روحانی دیده نشده اظهارات او مبنی بر اینکه کاندیداهای انتخابات 1400 انتظارات مردم را بالا نبرند از آن حرفهایی است که فقط از روحانی برمیآید و وضعیت مردم در این روزها کاملا روشن است، هرچند روحانی چندی پیش گفته بود از روی لبخند مردم وقتی با ماشین از خیابانها عبور میکند متوجه رضایت آنان است اما شاید گاه مدیران پوزخند را با لبخند اشتباه میگیرند! درحالی که انتظار مردم در این روزها و هفتهها حداقلی از آرامش در زندگی است چگونه ممکن است که روحانی بگوید انتظارات را بالا نبرید! هنوز مردم فراموش نکردهاند وعدههای روحانی را! نگاهی به این وعدهها شاید خالی از لطف نباشد! «برای این قفلها کلید وجود دارد و برای همه آنها راه حل پیدا کنید اما نه با شعار دادن و به دنیا فحش دادند. والله العظیم! اگر مشکلات راهحلی نداشت، کاندیدا نمیشدم؛ شعار من نجات اقتصاد است؛ ای امان، ای امان از شعارهای بیمحتوا»، «ما شاهد هستیم که دلار بعد از چندماه به چندین برابر قیمت افزایش پیدا میکند؛ مشکل کجاست؟ عدم مشورت، بیثباتی در مدیریت و خودشیفتگی مشکل قیمت بالای دلار در دولت گذشته بود؛ مردم مدیریت کارآمد، ثبات، آرامش، قدرت آینده و آیندهنگری را میخواهند؛ در دولت تدبیر و امید، همواره از متخصصان استفاده خواهد شد»، آنچنان مردم را از درآمد سرشار میکنیم که اصلاً مردم به یارانه ۴۵ هزار تومانی نیاز نداشته باشند.» به نظر میرسد اظهارات روحانی که تاکنون چندبار مطرح شده در واقع ناشی از نگرانی درباره این باشد که عملکرد دولت او مورد نقد جدی قرار گیرد! شعار روحانی در سال 96 این بود که به عقب برنمیگردیم اما حالا «انتظار مردم این است که به عقب برگردیم» هرچند گویا همین انتظار هم از نظر روحانی نکوهیده است و نشان از بالا بودن انتظارات مردم! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |