تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۲۹ چرا مکانیسم ماشهای را پذیرفتند که یکطرفه است؟ مرور
اظهارات سال 94 وزیر خارجه در جمع نمایندگان مجلس و در نشست کمیسیون ویژه
برجام نشان میدهد چگونه «سازوکار عجیب حل و فصل اختلافات» بهطرف ایرانی
تحمیل شده است.
به گزارش رجانیوز، آقای ظریف در این نشست درباره مکانیسم ماشه میگوید بازگشتپذیری، مصالحهای بوده برای رفع تحریم (تعلیق) وگرنه طرف مقابل آماده برداشتن تحریمها نبود! ظریف در ادامه میگوید: بازگشتپذیری دست ما را بازتر میگذارد و در صورتی که طرف مقابل مرتکب نقض اساسی - Significant Noncomplince- شد ما سریعتر از طرف مقابل برمیگردیم! وی در ادامه با اشاره به اینکه بازگشتپذیری یک واقعیت دوطرفه است میافزاید: تحریمهای شورای امنیت خاصیتی داشت که نیاز به تصمیمگیری مجدد داشت و با استفاده از ابزاری که تاکنون استفاده نشده!! توانستیم شرایطی را پیش بیاوریم که بازگشتپذیری را غیرممکن میکند. اکنون پرسش اینجا است که چگونه مکانیزم بازگشتپذیری در برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ به نفع ایران تنظیم شده، که دولت حتی پس از خروج آمریکا از برجام هم دستش از شکایت بسته ماند و پیش از آن هم در دولت اوباما زمانی که تحریم ایسا اعمال شد و وزیر امور خارجه اذعان کرد این اقدام مغایر برجام است، ظریف فقط به نامهنگاری با موگرینی و فشار ایمیلی اکتفا کرد؟ پاسخ سؤال رجانیوز این است که در صورت شکایت هر یک از طرفین توافق و در صورتی که سرانجام کار به شورای امنیت برسد، طرفهای ایران میتوانند بدون جلب نظر سایر اعضای شورای امنیت، به شکل اتوماتیک تحریمها را برگردانند. یک نماینده دیگر مجلس دهم در دولت پست گرفت مشاور
رئیسجمهور و دبیر شورای عالی مناطق آزاد و ویژه اقتصادی، «سرپرست معاونت
فرهنگی، گردشگری و صنایع خلاق» این دبیرخانه را منصوب کرد.به گزارش جهاننیوز، مرتضی بانک در حکمی «محمدعلی وکیلی» را بهعنوان «سرپرست معاونت فرهنگی، گردشگری و صنایع خلاق دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد تجاری - صنعتی و ویژه اقتصادی» منصوب کرد. گفتنی است محمدعلی وکیلی، مدیرمسئول روزنامه اصلاحطلب «ابتکار» و عضو فراکسیون امید مجلس دهم بود که همراه با سایر اعضای لیست اصلاحطلبان از حضور در مجلس یازدهم جا ماند. لازم به ذکر است تعدادی از نمایندگان ردصلاحیتشده مجلس دهم و همچنین چهرههای ناکام از ورود به مجلس یازدهم با عنایت ویژه دولت تدبیر و امید راهی صندلیهای مدیریتی شدند. فرافکنی توجیهناپذیر به سبک دبیر سابق اقتصادی دولت مشاور
روحانی و دبیر پیشین ستاد هماهنگی اقتصادی دولت به جای عذرخواهی از
سوءتدبیرهای انجامگرفته میگوید حتی اگر آمریکا به برجام هم برگردد، ما
میگوییم میخواهند ما را گول بزنند(!)مسعود نیلی عضو تیم اقتصادی روحانی بود که به عنوان مشاور اقتصادی و سپس دستیار اقتصادی رئیسجمهور معرفی شد و سپس جایگزین محمدعلی نجفی به عنوان دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت شد. او در دولتهای هاشمی و خاتمی هم سالها معاون رئیس سازمان برنامه و بودجه بود. از فردی با این سوابق مدیریتی قبل از هر چیز انتظار میرود که درباره عملکرد اقتصادی خود در این دوره مدید و آثار و نتایج آن سخن بگوید و احیاناً درباره سوءعملکرد طیف متبوع خود عذرخواهی کند. اما نیلی اخیراً ضمن مطلبی طولانی در روزنامه دنیای اقتصاد، حل مشکلات اقتصادی را به سیاست خارجی گره زد، بیآنکه حتی یک سطر درباره برنامه و راهبرد اقتصادی برای برونرفت از شرایط موجود سخن بگوید. نیلی مینویسد: ما بیش از هر چیز دیگر نیازمند استراتژی خروج از وضعیت فعلی هستیم و این اشتباه راهبردی خواهد بود اگر فکر کنیم مثلا با برگشت آمریکا به برجام و برداشته شدن محدودیتها ما در مسیر توسعه و سرمایهگذاری بخش خصوصی و تعامل با دنیا حرکت خواهیم کرد. به اعتقاد بنده مشکل اصلی و اول، خودمان هستیم. این تصور اشتباه است که خروج از شرایط حاضر در اختیار ما نیست و در اختیار بیرون از مرزهای ما است. به نظر من اگر مشکل تحریمهای خارجی هم برطرف شود، کماکان مسائل و مشکلات کشور پابرجا خواهد بود. وی با تزریق آرزواندیشی مخالف واقعیات مینویسد: یک لحظه تصور کنید که فردا از خواب بیدار شویم و ببینیم آمریکا اعلام کرده که تصمیم گرفته مجددا به برجام بپیوندد. آیا ما از این تصمیم استقبال میکنیم و به سمت بهرهگیری از فرصتهای جهانی حرکت میکنیم یا خواهیم گفت که او میخواهد ما را گول بزند و ما باید همچنان خودمان را در شرایط سخت نگه داریم؟ اساسا: آیا ما میدانیم قرار است چطور با دنیا کار کنیم؟ آیا مفهوم دیپلماسی معطوف به رشد و رونق اقتصادی در کشور ما تعریف شده است؟ آیا ما میخواهیم یک بازیگر فعال اما منتقد نظام جهانی باشیم یا آنکه تعامل با جهان را مشروط به تغییر بنیادی کل مناسبات حاکم بر آن میدانیم؟ آیا تعامل با دنیا به معنی تسلیم در برابر نظام جهانی است؟ آیا فقر و استقلال در یک طرف و رفاه و تسلیم در طرف دیگر واقع شدهاند؟ این نوشته سیاستزده و مغالطهآمیز در حالی است که امثال آقای نیلی باید توضیح دهند: اولا چرا با پنج سال تاخیر از این حرفها میزنند و همان سال 94 نگفتند که مشکل با برجام حل نخواهد شد؟ آقای نیلی نمیشنید که برخی مسئولان ارشد دولت همه چیز را از آب خوردن تا آلودگی هوا و اشتغال و رکود را به توافق هستهای گره میزنند و قول میدهند در روز اجرای توافق همه تحریمها برداشته شود یا ظرف 100 روز تحول اقتصادی رقم بخورد و برآیند این مسیر به بینیاز کردن مردم از پول یارانه ختم شود! آقای نیلی چرا آن روز، دعاوی اخیر را تکرار نمیکرد هیچ، بلکه وعده میداد که برجام سال 96-97 به بار مینشیند؟! ثانیاً موقعیت ویژه و خطیر فعلی با نسخهپیچی همانندهای آقای نیلی در تصمیمسازی و تصمیمگیری پیچیدند بنابراین متهمان این نسخه مسموم نمیتوانند جای پاسخگویی، شاکی باشند یا نسخه سمّیتر دیگری را تجویز کنند. ثالثاً، این هم از آن حرفهاست که متهم یک تقصیر بزرگ، به مخاطب بگوید واقعیتهای کلاهبرداری و عهدشکنی غرب را ببینید و عوضش چشمتان را ببندید و تصور کنید که آمریکا به تعهداتش برگشته است! بعدش هم طرف داخلی را با همین تصویرسازی موهوم متهم کند که نمیخواهد صداقت آمریکا در بازگشت به برجام را بپذیرد! رابعاً، سوالاتی که آقای نیلی پیش کشیده، تاریخگذشته است. این دعاوی همان سال 92 مطرح شد یا باید مطرح میشد. طیف متبوع آقای نیلی هشدارها را نشنیدند که آمریکا دنبال فریب دادن و گول زدن است. آنها به عمد، آمریکا را جای همه دنیا جا زدند و مدعی شدند نظام تکلیفش برای کار و تعامل با دنیا معلوم نیست و با همین فضاسازی، توافقی سرتاپا خسارت را به کشور و نظام تحمیل کردند؛ پس از آن هم دیپلماسی اقتصادی به مدت 5 سال تعطیل بود و تمام دیپلماسی، به انفعال در برابر آمریکا و دولتهای اروپایی محدود شده بود؛ تا جایی که مثلا در چین، به مدت 5 ماه سفیر نداشتیم، یا سفیر ما در تایلند دنبال جذب صادرات لوازم آرایش آن کشور به ایران بود، یا سفیر ما در سئول به جای آنکه از اعتراض رئیس بانک مرکزی به بدعهدی کرهایها حمایت کند، میگفت این موضع دولت نیست. خامساً، نظام کجا تعامل با دنیا را مشروط به تغییر بنیادی کل مناسبات حاکم بر آن کرده یا تعامل با دنیا را تسلیم در برابر نظام جهانی تلقی نموده است؟ دست بر قضا این طیف متبوع آقای نیلی هستند که شرط تعامل با دنیا را تسلیم در برابر نظام جهانی آمریکایی (کدخدا) انگاشتند اما بیشترین تحقیرها را هم در حد دیپورت شدن نامزد دولت برای نمایندگی ایران در سازمان ملل و ندادن بنزین به هواپیمای وزیر خارجه در آلمان متحمل شدند. و بالاخره اینکه طیف غربگرا متاسفانه مقدمه رفاه را تسلیم و انفعال قرار داد اما در ازای امتیازات نقد، جز وعده نسیه نگرفت و از سطح رفاه عمومی کاست. حق دارند مسئولیت خسارت 150 هزار میلیاردی را انکار کنند! ماجرای کارت سوخت و دفاع وزیر نفت از خود در مجلس از آن حکایتهای جالبی است که در حافظه تاریخی اقتصاد ایران باید ثبت شود.روزنامه جوان در یادداشتی نوشت: وقتی در مجلس از زنگنه درباره حذف کارت سوخت سؤال شد، او گفت که من کارت سوخت را حذف نکردم؛ کار دولت بود و او فقط اجرا کرده و مجلس وقت هم اعتراضی نداشت، پس او بیتقصیر است. گویا وزیر محترم از خاطر مبارک بردهاند که چگونه به کارت سوخت حمله میکردند و آن را زائد میدانستند که تنها کاراییاش، «اذیت کردن» مردم است. او که در ابتدای دولت یازدهم از کارت سوخت و نقش آن در کاهش مصرف سوخت تمجید میکرد، به یکباره به منتقد اصلی آن تبدیل شد و همه کار کرد تا کارت سوخت حذف شود. بهعنوان مثال زنگنه در تاریخ هفتم تیرماه ۹۵ اینگونه کارت سوخت را تخریب کرد: «بهتر است یک چیز به شما بگویم، کاری را که هیچکس در دنیا انجام نمیدهد و تنها ما انجام میدهیم، باید به آن شک کنیم و برعکس کاری را که در همهجای دنیا انجام میشود، اگر انجام ندادیم نیز باید به آن شک کنیم. هیچکس در دنیا از سامانه هوشمند سوخت استفاده نکرده است.» حتماً آقای زنگنه به یاد دارند در روزهایی که یکتنه برای حذف کارت سوخت شمشیر میزدند، حتی وزارت کشور هم خواستار باقی ماندن این ابزار مدیریت مصرف شد، فارغ از اینکه مرغ وزارت نفت یک پا داشت. اتفاقاً وقتی دولت با پیشنهاد زنگنه کارت سوخت را حذف کرد، مجلس قبل دوباره کارت سوخت را احیا کرد، اما دولت برای آنکه بر سر موضع خود بماند، کارت سوخت را با یک نرخی کردن بنزین «عقیم» کرد تا عملاً کارایی آن از بین برود؛ با همین زیرکی و رندی بود که زنگنه میگوید کارت سوخت حذف نشده بود! او راست میگوید، کسی کارت سوخت را حذف نکرد، ولی مکانیزم سوختگیری بهگونهای طراحی شد که عملاً کارت سوخت، یک کارت بیخاصیت شود. اما اوج اظهارات عجیب وزیر نفت در مجلس، آنجا بود که فرمودند حذف کارت سوخت تأثیری بر افزایش مصرف سوخت نداشته است! اگر جناب وزیر معتقد است حذف کارت سوخت ارتباطی به افزایش مصرف بنزین ندارد، پس بهتر است به این پرسش پاسخ دهد که اگر اینگونه است چگونه با احیای کارت سوخت، میزان مصرف بنزین حداقل ۲۰ میلیون لیتر – پیش از کرونا- کاهش پیدا کرد و ظرفیت صادرات بنزین را به ۳۰ میلیون لیتر افزایش داده است؟ همان بنزینی که صادر میشود و این روزها بخش مهمی از درآمدهای ارزی را تأمین میکند. اگر حذف کارت سوخت تأثیری بر افزایش مصرف بنزین نداشته، پس چگونه است که احیای آن، یکتنه مصرف بنزین را کاهش داده است؟! موضوع بسیار سادهتر از آن چیزی است که بتوان تصورش را کرد؛ زنگنه میداند با تصمیم و دیدگاهش نسبت به تصمیم دولت قبل چه خسارتی به کشور وارد کرده و حالا که اعداد به میان آمده، میگوید اصلاً نه به من مربوط است و نه ارتباطی به افزایش مصرف دارد. متهم نخست بیش از ۱۵۰ هزار میلیارد تومان ضرری که با حذف کارت سوخت به کشور تحمیل شده، کسی نیست جز وزیر نفت. ایران بیشترین محبوبیت را در افکار عمومی کشورهای عربی دارد «ایران با حمایت از آرمان فلسطین، بیشترین محبوبیت را نزد افکار عمومی کشورهای عربی دارد».در پی سازش اخیر امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی، تارنمای ایتالیایی «نوتیتزیه جئوپولیتیکه» نوشت: هدف میزبانی دونالد ترامپ از امضای توافقنامه سازش، به فراموشی کشاندن راهبرد قدیمی کشورهای عربی برای تشکیل کشور مستقل فلسطینی است. واقعیت تلخ این است که آنها دیگر برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطین اهمیتی قائل نیستند؛ و فلسطینیها دیگر نمیتوانند بر روی حمایت برخی دولتهای عرب خود حساب کنند و اوضاع فلسطینیها به مراتب بدتر شده است. کشورهای عربی بدون اهمیت دادن به سرنوشت فلسطینیها، با اسرائیل توافق میکنند چراکه حکام بیشتر شیخنشینهای حاشیه خلیجفارس با کمک انگلیس در کشورهای متبوع خود به قدرت رسیدهاند و بنابراین سیاستهای دوستانهای با قدرتهای غربی، بهویژه با آمریکا برقرار کردهاند. خبرها حاکیست دولت ترامپ دیگر کشورهای عربی را نیز برای پیروی از امارات و بحرین در سازش با اسرائیل تحت فشار گذاشته است تا بلکه بتواند دستاورد دیپلماتیک قابل توجهی را پیش از انتخابات ماه نوامبر آینده ارائه دهد. اکنون ایران است که با حمایت از آرمان فلسطین در شرایط کنونی منطقه، بیشترین محبوبیت را نزد افکار عمومی کشورهای عربی دارد. آفتاب یزد: دولت تدبیر میکرد مردم گرفتار مشکل مسکن نمیشدند یک روزنامه حامی دولت میگوید مردم تاوان بیتدبیری روحانی و برخی دولتمردان را میپردازند.آفتاب یزد در سرمقاله خود نوشت: این روزها حسن روحانی که شیفتگی خاصی به تزریق و تحمیل به زعم خود «امید» به مردم دارد، از انواع گشایشها، پیروزیها و خشنودی برای ملت سخن میسراید که هزار البته ما هم و همچنین ملت میهن دوست ایران بخیل نیستیم! اما جناب رئیسجمهوری که به درستی توهم ترامپ در کاربرد مکانیسم ماشه را علیه کشورمان شکست خورده دانسته؛ ای کاش امروز صادقانه به این هم اشاره میکرد دولت بیش از هر رفتار خصمانه خارجی با بیتدبیری در زمینه مسکن به مانند بسیاری از عرصهها به اعتماد ملی آسیب وارد کرده است!؟ دولت مدعی «تدبیر و امید» در کجای حوزه اقتصادی توانسته فارغ از بازی با کلمات و نوای جملات آهنگین و مهیج در وصف انواع پیروزیها، یک گره از میلیونها جوان بیکار، نیمی از مردم مستأصل در اجارهنشینی بدون تحقیر یا حتی خرید ملکی در اندازه 25 متری، اشتغالزایی آبرومند برای میلیونها بیکار محض و میلیونها شاغل در مشاغل کاذب را باز کند تا بعد از آن دم از ایجاد امید و اتخاذ تدبیر بزند. آیا دولتمردان ما در واپسین سال صدارت با وجدان آسوده خواهند خوابید که توانستهاند از حقوق بدیهی جوانان این کشور دفاع کنند و منت کارهایی را نیز که با تأمین وجوه صندوق توسعه ملی و اخذ دستور ویژه رهبری نظام پیش برده شده است، (آنچه بصورت بدیهی باید هم با این وجوه محقق و حاصل میشد) را به عنوان «هنر دولت» به افکار عمومی عرضه نکنند!؟ آیا به واقع دولت نمیداند در وزارتخانههای او چه میگذرد!؟ در همین یک قلم مسئله مسکن (و نه سایر حقوق شهروندی) چه کار قابل ذکری جز ادعاهای پرطمطراق- اما بیحاصل- داشته که برای هیچ شهروندی باورپذیر نیست؟ البته که دولت تا امروز هنوز نتوانسته ادعا کند مسئله مسکن را حل کرده و شخص رئیسجمهوری هم از بابت آن ابراز شرمندگی کرده است؛ اما کیست که امروز میلیونها جوان را از صمیم قلب و بصورت پایدار امیدوار به تشکیل زندگی سازد. نه با «شعار درمانی» تکراری و کلیشهای شده؟! به واقع کیست که بعد از پایان کار دولت در تابستان 1400 خورشیدی، پاسخ وعدههای روی زمین مانده امروز را به مردم دهد!؟ نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |