تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۱۱ بیصداقتی اصلاحطلبان از ادعای استعفا تا خیز برای 1400 اصلاحطلبانی که مدعی شدهاند روحانی باید استعفا بدهد، اگر صداقت دارند، چرا برای انتخابات 1400 اشتیاق نشان میدهند؟
روزنامه جوان با طرح پرسش فوق نوشت: اصلاحطلبان که اخیراً استعفاطلب شدهاند، از رئیسجمهور میخواهند که «نه برای اعتراض بلکه برای گشایش کار» استعفا دهد. شاید به گمان ایشان در این فرصت سه صد روز و نیم باقیمانده از دوره دوازدهم، نمیشود کار کرد. دلایلشان معمولاً از این جنس است: ۱- رئیسجمهور قدرت کافی ندارد. ۲- قدرت دارد، اما نمیگذارند کار کند. ۳- برنامه و خلاقیت و ابتکار و تدبیر و قدرت هست، اما تحریمها نمیگذارد و تحریمها هم چاره مذاکره دارد، اما اجازه مذاکره نمیدهند و مواردی از این قبیل. اگر آنها که قبلاً میگفتند «ما تضمین روحانی هستیم» (محمدرضا خاتمی) و الان حرف عوض کردهاند و میگویند «رئیسجمهور استعفا دهد» (عباس عبدی) واقعاً صادق هستند، باید صداقت خود را با برخی رفتارها تضمین کنند، از جمله: برای ۱۴۰۰ نامزدی معرفی نکنند. چون ساختار که بهزعم ایشان همان است و آن رئیسجمهور ۱۴۰۰ نیز نه قدرت دارد و نه آزادی عمل و نه کاخ سفید چیز دیگری شده است. اما به نظر میرسد با همین اوضاع سیاسی، بزرگترین دغدغه اصلاحطلبان نشستن روی صندلی ریاستجمهوری است. همین حالا اسامی عارف، جهانگیری، ستاری، هاشمی، معین و برخی دیگر را مطرح میکنند. برای چه پستی؟ پستی که نه قدرت دارد، نه میگذارند کار کند! این یک راهکار ساده برای درک صداقت شما در پیشنهاد استعفا به رئیسجمهور است. نیازی به پیچیدهکردن ندارد. اگر از رئیسجمهوری که تضمینش با شما بود، میخواهید استعفا بدهد، برای دور بعد کس دیگری را تضمین نکنید. از این منطقیتر و سادهتر نمیتوان گفت. ثانیاً تکلیف خود را با آمریکا روشن کنند.رئیسجمهوری که شما تضمین او بودید، بعداً تضمین خود را از جای دیگری گرفت (امضای کری تضمین است). البته برخی معتقدند «میان اصلاحطلبان و غرب، چیزی به نام ما و آنها وجود ندارد، بلکه دو روح هستند در یک کالبد!» حالا اگر بگوییم به این شوری هم نیست، باید دید چگونه دولتی که آقای خاتمی درباره آنها گفت ما تضمینش میکنیم، ناگهان تضمینشان شد کری؟! دو چیز که چیز سومی را تضمین کنند، باید قرابتهای فراوان داشته باشند. این قرابتها چیست؟ همان آرزوهای ترامپ برای ایران که گاهی میگوید «خواهان ایرانی ثروتمند و آزاد است»؟! اگر چنین نیست، صریحاً تکلیف خود را برای ۱۴۰۰ با آمریکا روشن کنید. از طرفی آقای روحانی را که زمانی تضمین میکردید، اکنون میگوید: «آمریکا وحشیترین کشور است» و ظریف وزیر امور خارجه را که بیشتر از روحانی پسند میکنید، در تازهترین اظهارنظر خود خطاب به آمریکا گفت: «شما جنایتکاران علیه بشریت هستید و امروز ادعای حقوق بشر میکنید؟ شما ترسو و وحشی هستید.» شاید بگویید اینها از سر عصبانیت وضع برجام است و همین آقایان الان قهر و آشتیشان در پشت صحنه بر سر مذاکره است. این را از شما میتوان پذیرفت و قبول کرد که شما همچنان بر سر پیمان قبلی خود با آمریکا هستید، مثل پشت صحنه آقایان! و دیگر انتظار نداشته باشیم که شما هم آمریکا و اروپا را وحشی و جنایتکار بنامید. جوان همچنین از اصلاحطلبان پرسیده آیا برنامه اقتصادی مستقلی برای انتخابات دارند یا باز هم قرار نسخه مذاکره و التماس بپیچند؟! اگر میخواستید روحانی استعفا دهد چرا سال 96 مجدداً حمایت کردید! یک نماینده مجلس ششم میگوید: روحانی اگر استعفا بدهد، به حق و بهجاست.روزنامه اجارهای اعتماد (متعلق به الیاس حضرتی) که اخیرا «پیشنهاد کنارهگیری به روحانی» را از قول عباس عبدی تیتر کرد، همین موضوع را به حسین انصاریراد عضو فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس ششم در میان گذاشته است. انصاریراد در این گفتوگو میگوید: آقای روحانی وعدههای بسیاری داده و آن وعدهها را در عرصه عمومی به صورت پرشوری مطرح و مردم را امیدوار كرده بود. شخصا به عنوان یك اصلاحطلب شعارهای حسن روحانی را اصلاحطلبانه میدانستم و در دوره اول و دوم هم از او حمایت كردم. گمان میكردم روحانی در مسیر همان شعارهای اصلاحطلبانه حركت خواهد كرد. حقیقتا برگشت روحانی از شعارهای اصلاحطلبانه مردم را بسیار مأیوس و رفتار او اساس انتخابات را مخدوش كرد؛ به این معنا كه مردم را از اینكه بتوان از طریق صندوق رای و انتخابات، كاری انجام داد، اصلاحی صورت داد و گشایشی ایجاد كرد، مأیوس كرد. وی میافزاید: روحانی اگر نمیتوانست شعارهایش را پیاده كند و شرایط انجام آنها فراهم نبود و موانعی وجود داشت كه روحانی قادر به عبور از آنها نبود، حق این بود كه همان ابتدا استعفا میكرد. در این شرایط هم امید و اراده مردم حفظ میشد و هم اعتبار حسن روحانی اما اینكه الان روحانی استعفا بدهد هم قابل تامل است. در واقع هر جا كه جلوی ضرر را بگیریم، منفعت است. اگر روحانی استعفا بدهد، در اعتراض به اینكه موانعی وجود داشته كه نتوانسته به شعارها عمل و مردم را امیدوار و خواست آنها را محقق كند، به حق و بجاست. انصاری راد همچنین گفته است: حاکمیت باید به رئیسجمهوری اختیار کامل بدهد که بر اساس آنچه کارشناسان به او یادآوری میکنند، سیاست خارجی و داخلی را پیش ببرد هم داخل کشور پاسخگوی عملکردش باشد و هم در مواجهه با جامعهجهانی و در سطح بینالمللی بتواند بدون مانع ارتباط گرفته و مسائل کشور را حلوفصل کند. این سخنان انصاریراد غیرصادقانه ارزیابی میشود؛ و اینکه طیف متبوع وی در دوره موسوم به اصلاحات نیز به مدت 8 سال دولت را در اختیار داشتند و از اختیارات رئیسجمهور و دولت با خبر بودند. آنها همچنین در دولت اول روحانی هم در مسند کار بودند و مجددا اختیارات را مشاهده کردند. بنابراین اگر واقعا اعتقاد داشتند رئیسجمهور اختیارات ندارد، نباید در انتخابات شرکت کرده و ادعا میکردند که تضمین وعدههای روحانی هستند. ثانیا اغلب مردم نه به خاطر شعارهای سیاسی اصلاحطلبان بلکه به خاطر وعدههای اقتصادی و معیشتی روحانی به او رای دادند و برعکس شدن همین وعدهها موجب شد مردم از دولت و اصلاحطلبان ناراضی شوند. که اگر غیر از این بود، مردم باید در انتخابات مجلس به فهرستهای چندگانه اصلاحطلبان رای بدهند نه اینکه سرلیست همه آنها همه آنها در تهران (آقای مجید انصاری) کلا 67 هزار رای کسب کند. بنابراین نارضایتی مردم از خود اصلاحطلبان هم بود و نه فقط دولت. نکته سوم این است که دولت علاوه بر اختیارات قانونی، برخی اختیارات مضاعف را هم از رهبری درخواست کرد که بسیاری از موارد اجابت هم شد؛ تا جایی که سعید لیلاز عضو شورای مرکزی کارگزاران تصریح کرد با این اختیاراتی که به دولت داده شده، اگر به چوب خشک هم داده میشد، تا به حال مشکلات اقتصادی حل شده بود. اجمالا اینکه اصلاحطلبان هرگز با مردم صادق نبودهاند؛ چه آن موقع که وعده اصلاحات به مردم دادند اما برعکس عمل کردند و چه زمانی که مدعی خروج از حاکمیت و عبور از خاتمی شدند؛ چه در سال 92 و 96 که از روحانی بهعنوان نامزد اجارهای حمایت کردند و چه حالا که میگویند روحانی استعفا دهد. در واقع آنها میخواهند از این طریق، در حالی که کمتر از 9 ماه به انتخابات مانده، مظلومنمایی و از خود رفع تکلیف کنند. صادرات نفت قبل از برجام به صفر نزدیک شد یا بعد از برجام؟! سخنان آقای روحانی رئیسجمهور درباره تحریمها و جنگ اقتصادی و شرایط قبل از برجام متناقض است.روزنامه وطن امروز در حالی که از قول رئیسجمهور تیتر زده بود «قبل از من اوضاع بهتر بود»، نوشت: سخنان اخیر روحانی به گونهای بود که اوضاع قبل از وی بهتر بوده است چنان که گفت در سال 92 حداقل یک میلیون بشکه در روز نفت میفروختیم. وی در حالی شرایط فروش نفت در دولت پیش از خود را مناسب و صرفا متاثر از تحریم و نه جنگ اقتصادی تصویر میکند که پس از برجام اظهارات آنها رنگوبویی دیگر داشت و معتقد بودند اگر برجام نبود، فروش نفت ایران به صفر میرسید. حالا مشخص نیست چرا با وجود برجام شرایط به مراتب بدتر شده است؟ حسن روحانی 16 فروردین 95 گفته بود: «اگر دولت راه گذشته را ادامه میداد، امروز صادرات نفت ایران به صفر میرسید و نفت ایران در صحنه انرژی از بین میرفت». اگر برجام نبود امروز حتی یک بشکه نفت نمیتوانستیم صادر کنیم. روحانی آن زمان وضعیت کشور در دوران تشدید تحریمها را به «مریض در حال مرگی» تشبیه کرد که از عمل جراحی سالم بیرون آمده اما عدهای میخواهند به جای بخیه ایراد بگیرند. این گزاره که اگر برجام نبود، فروش نفت نزدیک به صفر میرسید چندی بعد توسط وزیر امور خارجه دولت روحانی هم مطرح شد. اساسا گزاره و ادبیات غالب دولت روحانی برای تصاحب قدرت هم همین موضوع افزایش فروش نفت و باز کردن مسیرهای صادرات نفت بود. محمدجواد ظریف 23 خرداد 95 اظهار داشت: طبق شرایط گذشته اگر تحریمهای نفتی ایران افزایش پیدا میکرد، امروز جمهوری اسلامی فروش نفتش به کمتر از 200 هزار بشکه رسیده بود و در آینده نزدیک به صفر میرسید. با این تفاسیر پیش از هر اتفاقی حسن روحانی باید درباره این تضاد پاسخگو باشد؛ دولت قبل شرایط خوبی در فروش نفت داشت یا اینکه شرایط به گونهای بود که فروش نفت در حال رسیدن به صفر بود؟ واقعیت اینجاست که تحریمهای ابتدای دهه 90 بسیار سنگینتر از شرایط کنونی بود به طوری که در کنار تحریمهای آمریکا، تحریمهای سازمان ملل و اتحادیه اروپایی هم بر ما اعمال شده بود اما در آن شرایط هم دولت قبل عملکرد بهتری نسبت به دولت فعلی داشت. این نکته را هم نباید فراموش کرد که هیچگاه سایه تحریم نفتی از روی ایران برداشته نشده است. حتی در زمان برجام هم آمریکاییها دست از تحریم ایران برنداشتند، بلکه به دولت اجازه دادند زمان طلایی تغییرات و اصلاحات اساسی در اقتصاد را از دست بدهد و در سایه خامفروشی به خواب فرو رود که مرحله دوم تحریمهای آنها با تاثیرگذاری بیشتری اجرایی شود. روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود، صرفا تحریمهای کنونی را مصداق جنگ اقتصادی عنوان کرد. این در حالی است که با خروج یکجانبه آمریکا از برجام، صرفا تحریمهای قبلی علیه کشور بازگشت. به عبارت دیگر تحریمهای فعلی، همان تحریمهایی است که در دوره قبلی به کشور تحمیل شده و اکنون صرفا برای دومین بار اجرا شده است. در واقع حسن روحانی سعی دارد با القای این گزاره که «تحریمهای فعلی به مراتب سنگینتر از تحریمهای دور گذشته است»، ناکارآمدی دولت خود را متوجه عامل بیرونی کرده و وضعیت را توجیه کند. وطن امروز در عین حال از دولت خواسته بررسی کند که راههای دور زدن تحریمهای نفتی چگونه به واسطه همکاری با FATF و... لو رفته است. کرباسچی: مردم منتظر کار دولتند نه دعوای اختیارات دبیرکل کارگزاران میگوید: نباید ادعای کمبود اختیارات بهانه دست مدیران برای کار نکردن بدهد.غلامحسین کرباسچی در گفتوگو با انصاف نیوز درباره ادعای اختیار نداشتن دولت و رئیسجمهور که بعضاً از سوی محافل اصلاحطلب مطرح میشود اظهار داشت: حرفهای یک نفر در مصاحبهای کوتاه یا نوشته ژورنالیستی زیاد مفید نیست؛ گاهی هم باعث دامن زدن به جنجالهای بیحاصل و دعواهای حاشیهساز میشود. کشور نیاز به کار و تلاش دارد تا زندگی مردم را راه بیندازند. این کار که هر روز سر اختیارات ریاستجمهور و سایر قوا و نهادها جدال بیحاصل شود، دردی را دوا نمیکند و با این کار مشکلی حل نمیشود. وی میافزاید: به نظر من در گذشته با همین شرایط و اختیارات در کشور موفقیتهایی بوده و خیلی کارها انجام گرفته است. دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی با همین شرایط با همه نهادها و کانونهای تصمیمگیری و با رهبری کار کردهاند. وقتی هم مشکلاتی پیش میآمد بالاخره به شکلی آن را حل و فصل و اداره میکردند. بحثهای حاشیهساز در این شرایط و با این گرفتاریهایی که مردم دارند کارساز نیست. اینها عموماً حاشیهسازی است و ذهنها را منحرف میکند؛ تمام دعوا سر این است که این پست را بگیریم، آن پست را نگیریم، اینجا را بدهیم دست این گروه و آنجا را بدهیم دست آن گروه! اینها مسائلی را از کشور حل نمیکند. اگر قرار باشد در اختیارات رئیسجمهوری و قانون تغییراتی داده شود، نیاز به مطالعه و بررسی دارد؛ نه در مصاحبهای سیاسی درست میشود و نه با نطق. وی در پاسخ به این سؤال که میزان اختیارات رئیسجمهوری در چه حوزههایی به کشور آسیب زده و باعث ناکارآمد دانستن این نهاد شده است؟ به عنوان مثال اختیاراتی که رئیس جمهوری در مدیریت صدا و سیما دارد تأثیری روی عملکرد او گذاشته است؟ گفت: رئیسجمهور میخواهد در صدا و سیما چه کار بکند؟! رئیسجمهور آنجا دو نماینده دارد. این نمایندهها آنجا بایستند اگر حرفی دارند بزنند. رئیسجمهور بودجهها و امکاناتی را در اختیار صدا و سیما قرار میدهد؛ رئیس صدا و سیما در ]جلسات هیئت[ دولت حضور دارد. اگر فکر میکند صدا و سیما درست کار نمیکند یا نمایندههایش آنجا کارشان را انجام ندادهاند، خب نیاز به وقت گذاشتن و ایجاد هماهنگی و کار است. این طور نیست که رئیسجمهور اختیارات نداشته باشد؛ باید دید به چه دلیلی از اختیاراتشان استفاده نمیکنند. وانگهی اگر معتقدیم که باید تنوع بیشتری باشد و بخشهای خصوصی یا غیرحکومتی کانالها و شبکههای بیشتری داشته باشند که مشکل بیشتر میشود. مگر الان دولت با مطبوعات و فضای مجازی کم مشکل دارد؟ اگر اظهارنظر و اطلاعرسانی، باز و بدون محدودیت باشد کار سختتر میشود. کرباسچی افزود: از این گذشته الان نگاه کنید خیلی از گرفتاریها و مشکلات از صحبتها و اظهارنظرهای رئیسجمهور و وزرا در همین صدا و سیما آغاز میشود. گرفتاری از برخوردهای نسنجیده و حرفهای بیپشتوانه و زاید هم کم نیست. نیروهای کارآمد باید بتوانند کشور را اداره کنند. وی تصریح کرد: جوسازی در جامعه و مدام فکر و ذهن مردم را به اینور و آنور کشاندن، دردی را دوا نمیکند. این کار فقط بهانهای دست مدیرانی میدهد که نمیخواهند یا نمیتوانند کار کنند که بگویند قانون کم بوده است و اختیارات نداشتیم. وی همچنین در پاسخ این سؤال خبرنگار انصافنیوز که «آیا اختیارات رئیسجمهوری میتواند تأثیری روی استقبال مردم از انتخابات 1400 بگذارد؟» گفت: میزان استقبال از انتخابات به شرایط کلی کشور مربوط است. مردم با یک امیدی آمدند رأی دادند و توقع داشتند یک سری کارهایی انجام بشود ولی انجام نشده است؛ طبیعی است که دلسرد شوند. اگر بنا باشد انتخاباتی باشد، باید دید که چگونه میتوان مردم را دلگرم کرد. به نظر من مردم خیلی به این توجه نمیکنند که رئیسجمهور چقدر اختیار دارد یا ندارد که برویم در انتخابات شرکت کنیم یا نه؛ مردم گرفتارند و دنبال حل مشکلات زندگی روزمرهشان هستند. باید امیدوار باشند که در صورت شرکت در انتخابات شرایط به نفعشان میشود و وضعیت بهتری برای زندگیشان تأمین میشود. هرچقدر مردم کار و تلاش مفید از مسئولان ببینند و صداقت و کارآمدی بیشتری احساس کنند خب امیدوار میشوند؛ ولی میبینید که اینها کیمیا شده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |