تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۸/۱۹ سایت خرازی: خود را گول نزنیم بایدن و ترامپ دو روی یک سکهاند یک
سایت اصلاحطلب هشدار داد گره زدن مسائل سیاست داخلی به سیاست خارجی و
انتخابات آمریکا میتواند عواقب اقتصادی بسیار نامناسبی در پی داشته باشد.در حالی که برخی طیفهای اصلاحطلب به شدت در تلاشند گشایش اقتصادی را به انتخابات آمریکا گره بزنند، دیپلماسی ایرانی (به مدیریت صادق خرازی، نوشت: گره زدن مسائل سیاست داخلی به مسئله مهمی همچون سیاست خارجی یک خطای استراتژیک است و این خطا میتواند عواقب بسیار نامناسبی در ابعاد گوناگون اعم از اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برای جامعه ایران داشته باشد. اصولا در عالم سیاست و روابط بینالملل نمیتوان گفت که هیچ پدیدهای تاثیرگذار نیست اما میزان این تاثیرگذاری به عملکرد کارگزاران سیاسی کشورهای مختلف باز میگردد. در این بین انتخابات ایالات متحده نیز از این امر مستثنی نخواهد بود. این انتخابات یک پیام واضح و شفاف برای جامعه داخلی آمریکا دارد و آن این است که در این انتخابات فارغ از پیروزی هر یک از این دو جناح، مفهوم امنیت و کیان ملی از هر چیزی مهمتر است. در رابطه با تاثیر این انتخابات بر ایران، سه طیف نظری وجود دارد؛ عدهای از تحلیلگران بر این باورند که اگر کاندیدای دموکرات بر مسند کار بنشیند به طور مجدد بر تعهدات بینالمللی از جمله برجام باز خواهد گشت و تحریمها نیز از بین خواهد رفت، این تحلیل شاید از منظر تئوریک جنبهای صحیح داشته باشد اما در فضای کنونی جامعه بینالملل،دور از ذهن به نظر میرسد. تحلیلگران دسته دوم بر این باورند که اگر کاندیدای جمهوری خواهان بر مسند قدرت بنشیند در دور دوم میتوان انتظارات بهتری را از جامعه بینالملل و به طور مخصوص ایالات متحده داشت و انتظار یک تغییر رویکرد را از این جناح دارند اما در نهایت در سومین بیان که نگارنده نیز به این امر معتقد است باید بیان کرد که جمهوریخواهان و دموکراتها هر دو، رویهای مختلف یک سکهاند و تنها شیوه گفتمان آنها در قبال جمهوری اسلامی ایران ممکن است متفاوت باشد و هیچ فرقی با یکدیگر ندارند. آن چیزی که از فردای انتخابات ایالات متحده در جامعه ایران از اهمیت بالایی برخوردار است این است که نگاه مردم جامعه و همچنین کارگزاران سیاسی به تمام ظرفیتهای داخلی معطوف شود تا بتوان در کنار سیاستگذاریهای اقتصاد مقاومتی جامعه ایران را نسبت به آثار و پیامدهای هر پدیده سیاسی مقاوم کنند. آن چیزی که برای مردم ایران در شرایط کنونی باید از اهمیت بالایی برخوردار باشد تفکر و انتخاب کاندیدایی در انتخابات 1400 است تا بتواند این مهم یعنی مقاوم شدن جامعه ایران نسبت به تمامی تهدیدات را با سیاستگذاریهای مناسب به سرمنزل مقصود برساند. برجام مدنظر بایدن همان برنامه ترامپ است عضو
گروهک ملی مذهبی میگوید: آن برجامی که بایدن از بازگشت به آن سخن میگوید
با برجامی که ایران تعریف میکند، شباهت زیادی ندارد و در واقع همان
برنامه ترامپ در قالبی دیپلماتیک و محترمانه است.«احمد - ز» در یادداشتی نوشت: هر دولتی که در آمریکا بر سر کار آید، بیچون و چرا از امنیت و منافع اسرائیل حمایت میکند. در این مورد نباید تردید به خود راه داد. با این حال، معمولاً بین رؤسایجمهور مختلف و دو حزب اصلی آمریکا بر سر اینکه منافع اسرائیل چیست و چه راهکاری امنیت آن را تأمین میکند، اختلافنظرهایی وجود دارد. رؤسایجمهور آمریکا در نیم قرن گذشته، عموماً نظری مشابه بلوکِ میانه متمایل به چپِ اسرائیل برای حفظ امنیت و منافع آن داشتهاند، اما دونالد ترامپ برای نخستینبار به سمت بلوک میانه متمایل به راست چرخید و طرح صلحِ پُرسروصدای خود را بر مبنای نظرات آنها تدوین کرد. وی میافزاید: در این میان سعودیها اما به خلاف همه تحلیلها از پیروزی بایدن کاملاًً سود خواهند برد. سعودیها برای حفظ امنیت خود به آمریکا محتاجند و آمریکا نیز به متحدی مانند آنان در منطقه کاملاًً نیازمند است. بنابراین، دولت بایدن با هر اقدامی که ثبات و امنیت عربستان را به خطر اندازد مقابله خواهد کرد. از اینرو اگر دولت بایدن فرمولی هم برای پایان جنگ در یمن ارائه کند، بدون شک متضمن تأمین امنیت عربستان خواهد بود. ترامپ در واقع با قلدرمآبی میکوشید تا سعودیها را برای عادیسازی رابطه با اسرائیل تحت فشار بگذارد، بدون آنکه به طرح صلح ملک عبدالله پادشاه فقید عربستان اعتنای لازم را نشان دهد. از این جهت سعودیها دچار تنگنای شدیدی شده بودند چرا که از یک طرف نمیتوانستند بدون تأمین حداقلی از حقوق فلسطینیها برقراری رابطه با اسرائیل را توجیه کنند و از سوی دیگر تاب تحمل فشارهای فزاینده ترامپ و برانگیختن خشم او را هم نداشتند. بنابراین، پیروزی بایدن به واقع آنها را از این مخمصه نجات داد. سعودیها در عین حال، از زخم زبان و لحن گزنده ترامپ هم که وقت و بیوقت به تحقیر آنها برمیخاست، در امان نبودند، اما بهدلیل نیازشان به حمایت او، راهی جز خویشتنداری نیز پیش روی خود نمیدیدند. وی درباره برجام نوشت: عمدهترین نگرانی سعودیها از بایدن، بازگشت احتمالی او به برجام است، اما بهنظرم این نگرانی هم بهسرعت رفع خواهد شد؛ زیرا آن برجامی که بایدن از بازگشت به آن سخن میگوید با برجامی که ایران تعریف میکند، شباهت زیادی ندارد و در واقع همان برنامه ترامپ در قالبی دیپلماتیک و محترمانه است، بر این اساس، به نظرم سعودیها از پیروزی بایدن و شکست ترامپ سود میبرند! وی که با نشریات اصلاحطلب همکاری دارد، همچنین به «دیپلماسی ایرانی» گفت: اصلاحطلبان باید دندان لق مذاکره با آمریکا را بکشند. پوست خربزه اصلاحطلبان زیر پای ظریف روزنامه
آفتاب یزد میگوید: برخی اصلاحطلبان و دولتیها میخواهند در انتخابات
1400 پوست خربزه زیر پای ظریف بگذارند و او باید مراقب باشد چرا که گزینه
نامناسبی نیست و صرفا خرج قدرتطلبی ناکام دیگران میشود.این روزنامه با اشاره به برخی فضاسازیهای رسانهای مینویسد: برخی فعالیتها در حال انجام است تا ظریف به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری معرفی شود. در این زمینه به نظر میرسد بار دیگر شاهد همکاری تیم دولتیها با اصلاحطلبان نیز هستیم و این روزها کاندیداتوری ظریف از سوی افرادی نزدیک به دولت و مشاوران روحانی است. به نظر میرسد جریان اعتدالی بار دیگر به دنبال این است که گزینه خود را به اصلاحطلبان تحمیل کند. اما آیا با حضور بایدن میتوان ظریف را به عنوان گزینهای مناسب برای 1400 در نظر گرفت؟ پاسخ به این سوال منفی است. نخست اینکه حامیان ظریف ادعا میکنند با پیروزی بایدن فرصت برای مذاکره با آمریکا و رفع تنشها فراهم شده است. اما وقتی تمایلی برای مذاکرات وسیع وجود ندارد ظریف با چه وعدههایی قرار است مردم را برای حضور در 1400 متقاعد کند؟ این موضوع در واقع از آن جهت غیرمنطقی است که بایدن گفته که بهدنبال توافقاتی در موضوعات موشکی و منطقهای است. موضوعاتی که برای ایران خط قرمز است. در واقع تهران اگر قرار بود بر سر چنین موضوعاتی مذاکره کند پیش از این و در ابتدای دولت ترامپ چنین کاری را انجام میداد. موضوع دومی که در این زمینه باید مد نظر قرار داد این است که دلسردی مردم از جریان اصلاحات بسیار عمیقتر از این است که با تبلیغ گزینه ظریف و با تاکید بر گزینههایی چون تقابل یا مذاکره به دوقطبیسازی بپردازند و بهدنبال جذب مردم باشند. عملکرد اصلاحطلبان و منفعتطلبی آنها در این هشت سال باعث شده اعتماد مردم به آنها به کمترین حد خود برسد بهطوری که در این زمینه چندی پیش علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب به «آفتاب یزد» گفت: «حمایت از آقای روحانی در سال 96 اشتباه بود، وقتی روحانی شروع کرد از همان ابتدای دولت دوم با آنچه وعده داده بود زاویه گرفت، مردم عکسالعمل نشان دادند، اما جریان اصلاحات خیر، اصلاحطلبان همان ماههای ابتدایی دولت دوم باید متوجه اشتباه خود میشدند و اعتراف میکردند که اشتباه کردهاند و دیگر حمایتی از دولت روحانی نخواهند کرد اما چنین نشد، چرا که برخی گروهها و احزاب اصلاحطلب در درون این دولت به منافعی رسیدهاند و از حضور در دولت منتفع میشوند، حتی شاهد بودیم برخی اصلاحطلبان برای دولت خوشرقصی کردند و به دفاع از عملکرد نامناسب دولت پرداختند.» برای ظریف بهترین سناریو این میتواند باشد که بازنشسته شود. اگر او به رقابت انتخاباتی 1400 وارد شود احتمالا نه تنها شانسی برای پیروزی ندارد بلکه به عنوان کسی از او یاد میشود که سرنوشت سیاسی خود را به انتخاب یک رئیسجمهور در آمریکا (بایدن) گره زد. برخی اصلاحطلبان و اعتدالیون برای اینکه باز هم بتوانند در قدرت بمانند اینبار به ریسمان ظریف میخواهند چنگ بزنند و در این راه نسبت به سیاستهای بایدن نیز سادهاندیشیهایی وجود دارد. بنابراین باید گفت آقای ظریف مواظب باش که ابزاری برای در قدرت ماندن برخی نشوی که این ره یک قربانی دارد و آن هم شخص وزیر خارجه فعلی است! جلاییپور: خود را گول نزنیم بایدن هم به ایران لطمه میزند «رأی دادن نیمی از مردم آمریکا به ترامپ هشداردهنده و ترسناک است».محمدرضا جلاییپور از بازداشتیهای فتنه سبز در روزنامه آرمان نوشت: بدون هر یک از سه عامل زیر، ترامپ در این انتخابات قابل شکست دادن نبود: - مدیریت بسیار بد بحران کرونا در آمریکا، قتل جورج فلوید و خیزش جنبش ضد تبعیض - ائتلاف و همافزایی مؤثر اوباما و سندرز در حمایت از بایدن (به تعبیر دیگر، ائتلاف طیف پیشرو و میانه حزب دموکرات که با عدالتخواهانهتر شدن برنامهها و ادبیات بایدن و درسگیری از خطاهای کمپین دموکراتها در 2016 ممکن شد). به نظرم در سال آینده تکرار این الگوی پیروزی را در بسیاری از انتخاباتهای سایر کشورها هم خواهیم دید که همین سه عامل در نتیجه انتخابات تعیین کننده میشوند. او در عین حال میافزاید: اما فراموش نکنیم حتی با وجود سه عامل بالا و پیروزی بایدن، ترامپ همچنان حدود نیمی از آرا را در انتخابات کسب کرد. اگر کرونا نمیآمد هم احتمالاً ترامپ دوباره رئیسجمهور میشد. هشدار دهنده و ترسناک است. کسب حدود نیمی از آرای شهروندان در بزرگترین اقتصاد و قویترین قدرت نظامی جهان توسط یک خودشیفته آزارگر و فاسد و دروغگو ونژادپرست و زنستیز و مجمعالرذائل، آن هم بعد از صدها رسواییاش در برابر چشمها و رسانهها در این چهار سال و این همه لطمهاش به محیط زیست و خیر همگانی آمریکاییها و جهانیان (آخرینش اینکه بیشترین تعداد ابتلا و مرگ کرونا در جهان را آمریکا داشت). تأثیر ثروتهای بزرگ و رشوه قانونی بر سیاست در آمریکا و مشکلات ساختاری پرشمار نظام انتخاباتی آمریکا (از دشواری رأی دادن تا نظام رأی الکترال به جای آرای عمومی و نامحدود بودن هزینههای انتخاباتی) در حال تبدیل مردمسالاری آمریکا به «فرادستسالاری» و «سرمایهسالاری» است. شکست ترامپ زمینهساز کاهش تحریمها و کنار رفتن موقت سایه تهدید نظامی و جنگ علیه ایرانیان است و از این جهت خبری خوب برای ایران دوستان و حامیان حفظ محیط زیست و نهادها و همکاریهای جهانی. اما بایدن هم گلی به سر ایران نخواهد زد و لطمه هم خواهد زد. سرنوشت ایران باید توسط ایرانیان و در ایران ساخته و تعیین شود و نه واشنگتن و لندن و مسکو و پکن انتخاب با خود شهروندان و حکمرانان ماست. به سمت بسط توسعه و عدالت و دموکراسی و آزادی گام برداریم یا اندک سالاری و تبعیض و نابرابری و فقر و انزوا. اشاره به مفاسد ترامپ در یادداشت روزنامه آرمان در حالی است که جو بایدن و دموکراتها نیز در ارتکاب مفاسد مختلف، دست کمی از ترامپ ندارند و تنها تفاوتشان با ترامپ این است که ترامپ به خاطر غرور و حماقتش، به اندازه دموکراتها پنهانکاری و ظاهرآرایی نمیکرد. همچنین سیاستهای طیف متبوع نویسنده آرمان در هفت سال اخیر، علت اصلی نابرابری و تبعیض و فقر و انزوا در سالهای اخیر بوده است. ترامپ، تمام زشتیهای آمریکا را به روی آب آورد حسن
رحیمپور ازغدی، درباره انتخابات آمریکا و بتهایی که میشکند و یازده
توهم صدساله که پیش چشم جهان دود میشود، تحلیلی منتشر کرد.او در این یادداشت توئیتری مینویسد: ترامپ نجاستی بود که آمریکا را با خودش به روی آب آورد. بدون زرورق، ظاهر همان باطن است. پس از کمونیستها، نوبت لیبرالیستها بود که از کلاهشان خرگوش درآورند! از رویاهای دیزنی در دوره کودکی تامتون علوم اجتماعی در دانشگاه، پروژه بتپرستی مدرن تعقیب شد. بت بزرگ، باید نشکن به نظر میآمد. هنوز عصر مقاومت و شرافت نرسیده بود. انتقاد از سرزمین مقدس ممنوع بود. در مدرسه باید زندگینامه کندی و نیکسون را حفظ میکردیم. به نسل ما چون میت در قبر، تلقین میشد که ارباب خوبی دارید، تعظیم کنید، اربابی که: - پلیسش قانونمند و مودب است. در فیلمها از متهم میخواهد چیزی نگوید که علیه خودش استفاده شود. - مدینه فاضله «برابری شهروندی» است و نمیدانند تبعیض چیست؛ بهویژه تبعیض نژادی! - سیستم انتخابات لیبرال، حسابشده و پاسخگو است و دموکراسیاش، تقلبناپذیر. - مقر نهادهای بینالملل و سازمانهای جهانی است و پای تعهدات بینالمللیاش میایستد. - کشور رویاها و مهد رفاه عمومی است. شهروند فقیر و غنی ندارد. - قانون اساسیاش، الگو حقوق بشر و در منازعات سیاسی، دقیق، شفاف و حسابشده است. - در نظام دموکراتیک لیبرال، خشونتها و شکافهای اجتماعی مهار شدهاند. جامعه مدنی و رفتار متمدنانه، نهادینهشده و در عقلانیت سرمایهداری، معضلات به بحران تبدیل نمیشود. - رسانههای آزاد و بیطرف، بدون سانسور و مستقل از مافیاهای سرمایهداری، هیچ نقطه کور سیاسی و اجتماعی باقی نمیگذارند. -مدیریت علمی و دموکراتیک در یک نظام سکولار، مثل اسید، چالشها و نابرابریها را در خود حل میکند. - چیز پنهان و ناگفتهای در امور پابلیک ندارند و همهچیز شفاف است. - نظام پزشکی و بهداشت و سلامت بینقص و پیشرفته که برای جان انسان، بیتوجه به پول، ارزش قائل است..... اما در این چهل سال و در این چهل روز، چه چیزها که ندیدیم! و در چله دوم انقلاب خمینی، چه چیزها که نخواهیم دید. درگیریهای خیابانی در اکثر ایالتها، به جان هم افتادن مردم مسلح، دو مدعی همزمان ریاستجمهوری و هر دو مدعی تقلب و شهروندی که پرچم آمریکا را آتش میزد و میگفت: بدتر از آمریکا، آمریکاست! به هر که میگوید خبری نیست، بگویید: آری، یک خبر نیست، خبرهاست. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |