تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان شیخ عیسی قاسم، رهبر شیعیان بحرین از بیمارستان لندن مستقیم به نجف رفت ۱۳۹۷/۱۰/۰۵ «شیخ
عیسی قاسم»، رهبر شیعیان بحرین بعد از گذراندن دوره درمانیاش در لندن روز
گذشته و پس از 50 سال وارد شهر نجف اشرف شد. این نگرانی که آل خلیفه
اجازه ورود او به بحرین را ندهد، از همان روز اعزام ایشان به لندن وجود
داشت. آیتالله
شیخ عیسی قاسم که بیش از دو سال در محاصره ماموران رژیم آلخلیفه بود و به
دلیل وخامت حالش به بیمارستانی در لندن منتقل شده بود دیروز پس از بهبودی
به نجف اشرف عزیمت کرد.به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روسیاالیوم، بر اساس گزارشهای منتشر شده، این سفر به عتبات عالیات که بعد از گذشت نیم قرن صورت میگیرد زیر نظر دولت عراق نبوده بلکه ابتکار عملی از سوی روحانیون و مراجع نجف است. وی تیرماه امسال پس از گذشت ۱۴ ماه از حبس خانگی و وخامت حالش سرانجام برای درمان بیماری به لندن منتقل شد. مقامات آلخلیفه از سال ۲۰۱۶ میلادی، شیخ عیسی قاسم را درخانه خود در منطقه الدراز محبوس کرده بودند. مقامات این کشور همچنین تابعیت وی را سلب کردهاند. شیخ عیسی قاسم(۷۸ ساله) از برجستهترین علمای شیعه در بحرین بهشمار میرود که بین بحرینیها از محبوبیت بالایی برخوردار است طوری که وی را رهبر معنوی شیعیان این کشور مینامند. گفتنی است این نگرانی بین مردم بحرین وجود دارد که آلخلیفه، اجازه بازگشت شیخ را به بحرین ندهد! نتانیاهو به بحرین میرود! اما در ادامه خیانت ارتجاع عرب به آرمانهای فلسطین و چند ماه پس از سفر نتانیاهو به عمان خبر رسیده که، وی قرار است دیماه امسال میهان آلخلیفه باشد! این خبر را یک خاخام یهودی آمریکایی در نیویورک و در گفت وگو با تایمز اسرائیل خبر داده است. به گزارش خبرگزاری قدس، «مارک شنایر» گفته: «بنیامین نتانیاهو در ماه آینده میلادی(دی ماه) به بحرین سفر میکند و روابط میان این کشور کوچک حاشیه خلیجفارس به زودی با اسرائیل از طریق رسمی برقرار میشود.» شنایر که موسس و رئیسموسسه تفاهم نژادی است، در سالهای اخیر روابط بسیار خوبی با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس برقرار کرده و ماه گذشته بهعنوان مشاور ویژه پادشاه بحرین انتخاب شد. در واکنش به توئیت تحقیرآمیز ترامپ رای الیوم: آلسعود دستگاه خودپرداز ترامپ است؛ هم تحقیر میشود هم پول میدهد یک
روزنامه فرامنطقهای با اشاره به اظهارات اخیر رئیسجمهور آمریکا مبنی بر
اینکه ریاض باید هزینه بازسازی سوریه را بدهد، نوشته که عربستان تبدیل به
دستگاه خودپرداز «دونالد ترامپ» شده است. «عبدالباری
عطوان» سردبیر روزنامه «رای الیوم»، با اشاره به توئیت اخیر رئیسجمهور
آمریکا خطاب به سران رژیم سعودی درباره بازسازی سوریه نوشت: دونالد ترامپ
با همپیمان سعودیاش همچون دستگاه خودپردازی برخورد میکند که در اختیار
اوست و به دستگاه دستوراتی میدهد و خودپرداز نیز تا زمانی که کلمه عبور در
دستان ترامپ است، بیهیچ اعتراضی این دستورات را اجرا میکند. ترامپ به تازگی دستور عقبنشینی نیروهای
آمریکایی(2150 نظامی) از شمال سوریه را صادر کرده است.شیخ حمد بن جاسم،
نخستوزیر اسبق قطر، طی چند مصاحبه مطبوعاتی اذعان کرد که کشورش بدون
هماهنگی با واشنگتن و آژانسهای امنیتی ویژه آمریکا، حتی یک دلار در سوریه
هزینه نکرده است. سوال اینجاست چرا دولت ترامپ از پذیرش هرگونه مسئولیتی در
بازسازی ویرانیهایی که آمریکا به بار آورده، شانه خالی میکند؟ و چرا
عربستان بیهیچ بحث و جدلی به این دستورات دیکته شده، گردن مینهد؟
ترامپ نوشته بود: «عربستان به جای آمریکا مبلغ لازم برای بازسازی سوریه را متحمل خواهد شد. به نظر شما بهتر نیست دولت ثروتمند عربستان به جای کشور ابرقدرت [آمریکا]، به بازسازی کشورهای همسایه خود کمک کند؟ آمریکا (با سوریه) 5000 مایل فاصله دارد... عربستان متشکریم.»سردبیر روزنامه رای الیوم در ادامه گزارش خود آورده است: منظورم از توئیت توهینآمیز آن است که این پیام نشان میدهد ترامپ با همپیمان سعودی خود همچون دستگاه خودپردازی برخورد میکند که در اختیار اوست، به دستگاه دستوراتی میدهد و خودپرداز نیز تا زمانی که کلمه عبور در دستان ترامپ است، بیهیچ اعتراضی این دستورات را اجرا میکند! رئیسجمهور آمریکا طی دو سال گذشته بالغ ب 500 میلیارد دلار از رژیم سعودی به بهانههای مختلف و از طریق قراردادهای اقتصادی و تسلیحاتی، به جیب زده است.دولت آمریکا در سال 2011 توطئه تغییر نظام در سوریه را کلید زده بود. از همان سال واشنگتن به همراه متحدان خود، هزاران تروریست تکفیری را به خاک سوریه منتقل و از آنها ، به ویژه از داعش، حمایتهای مالی و تسلیحاتی کرده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۷/۱۰/۰۵ آش مدیریت شستا شور شد صدای اصلاحطلبان هم درآمد خبرگزاری
اصلاحطلب کار (ایلنا) در واکنش به اظهارات رئیسجمهور مبنی بر زیاندهی و
واگذاری شستا نوشت آیا قرار است این مجموعه به ثمن بخس واگذار شود؟ دولت
نمیتواند درباره این مجموعه، به مثابه «مال خود» برخورد کند.حسن روحانی روز سهشنبه هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس گفت: «ما ثروت و دارایی زیادی داریم اما آن را در گاوصندوق گذاشته و قفل کردیم. صندوقهای رفاه را ببینید به چه روزی افتادهاند. ما زمانی اگر مشکل داشتیم، به سمت صندوقها میرفتیم. شستا بنگاههای زیانده دارد و نمیتواند پشتیبان صندوق باشد. ما در اقتصاد دولتی مشکل داریم. با قولی که وزیر کار داده سال 98 سال عرضه بنگاههای اقتصادی و شستا به بازار سرمایه خواهد بود. در پی این اظهارات خبرگزاری ایلنا از قول کامبیز نوروزی حقوقدان اصلاحطلب نوشت: بدون تردید یکی از کانونهای جدی و عظیم «پنهانکاریِ دولت»، شستاست؛ حجم سرمایه آن مشخص نیست، میزان سود و زیان آن نیز مشخص نیست، تقریباً اصلاً معلوم نیست در شستا چه میگذرد. چه اکنون که این نگرانی وجود دارد که شاید شرکتهای شستا واگذار شود و چه در گذشته، همیشه در مورد عملکرد شستا تردیدهای جدی وجود داشته است، اطلاعات پنهان بوده و هیچ زمان میزان دقیق مایملک این سازمان مشخص نبوده است. در واقع دارایی ملت که در اختیار این سازمان عظیم اقتصادیست، در هالهای از انواع ابهامات است و پرسشهای بیپاسخی در این زمینه وجود دارد. مسئله اصلی در مورد شستا این نیست که الان کدام سازمان و یا کدام وزارتخانه بیشتر مداخله میکند و قصد بهرهبرداری از منابع آن را دارد؛ مسئله اصلی این است که یک محیط اقتصادی بسیار بزرگ داریم که در برخی شاخهها مثل شاخههای دارویی واجد «انحصار» است، اما همه روابط آن در فضایی پنهان، نضج میگیرد و به پیش میرود.دولت با وجود تبلیغات گسترده و فراوانی که در رابطه با «گردش آزاد و شفاف اطلاعات» صورت میدهد، هیچ زمان به اصل گردش آزاد اطلاعات وفادار نبوده است. نوروزی گفت: وقتی دولتی شعاری سر میدهد، علیالقاعده باید به این شعار وفادار بماند؛ علت اصلی این عدم وفاداری هم، حضور جریانهای بسیار پرقدرتِ تکنوکراتیک است که قدرت را در دولت قبضه کردهاند و لاجرم یک قلعه هولانگیزِ منافع برای خودشان تمهید کردهاند و همینها نمیگذارند و اجازه نمیدهند که اطلاعات شفاف منتشر شود. همین الان هیچ یک از عملکردهای واقعی شستا منتشر نمیشود و مانع از دسترسی جامعه به اطلاعات اقتصادی میشوند. درحالیکه شستا جزو اموال ملت است و باید همه بدانند در آن چه روندی در جریان است. وی افزود: نه فقط کارگران، بلکه کل جامعه باید بداند که الان در شستا چه میگذرد؟ درآمد آن چیست؟ سود و زیان چقدر است؟ چه مدیرانی حضور دارند؟ حقوق این مدیران چقدر است و نقل و انتقالات مالی چگونه انجام میشود؟ منتها معالاسف، اطلاعات منتشر نمیشود. هر زمان دولت مجاب شد که باید «صادقانه» اطلاعات را منتشر کند و از این حلقههای پنهان که سرشار از موقعیتهای جرمزاست، شستا را خارج کرد، این دغدغهها هم خاتمه پیدا میکند. ایلنا پرسید: «از زمان روی کار آمدنِ روحانی، مدیر فعلی، ششمین مدیر شستاست؛ آیا این تغییرات متناوب را میتوان در قالب منازعات جناحی و سیاسی برای برخورداری از ثروت شستا، تفسیر کرد؟». نوروزی پاسخ داد: معمولاً تغییرات متناوب مدیریتی، زاییده چند عاملِ درهمپیچیده است؛ یکی اینکه عزل و نصبها بیش از اینکه ناشی از صلاحیتها و توانمندیهای فرد باشد، ناشی از روابط و منافع است؛ در شستا، منافع بسیار گسترده و هوسانگیزی در جریان است. بخش دیگر، ناشی از درهمریختگی نهادی نظام حقوقی حاکم بر شستاست. ظاهراً شرکتهای شستا تحت ضوابطِ شرکتهای خصوصی فعالیت میکنند اما سازمان تامین اجتماعی و شستا، از محل ثروت عمومی، تامین شده است. لذا ماهیت حقوقی شستا کاملاً مبهم است و اتفاقاً بخشی از این ابهام «تعمدی» است به این دلیل که هرجا ابهام زیاد است، حکم محیطهای تاریکی را پیدا میکند که در آن هر عملی مجاز است؛ بنابراین ناکارآمدی مدیریتها، منازعات قدرت و ابهامات عمیق در ماهیت حقوقی شستا، عوامل جابجایی مدیریتهاست و خود این جابجایی مدیریتها، نشاندهنده ناکارآمدی و ناشایستگیِ سطوح بالادستیِ شستاست. باید بدانیم جابجایی مدام مدیریت، یکی از بدترین و زیانبارترین اتفاقاتیست که میتواند برای یک سازمان عظیم اقتصادی رخ بدهد. وی همچنین گفت: «نمیتواند» و نباید با شستا به مثابه مال دولت برخورد کند. دولت در این زمینه هیچ اختیاری ندارد. منتها مشکل اصلی همان پنهانکاریهای گسترده است. کیهان یادآور میشود آقای روحانی توضیح نداده که چرا در 5 سال، شش مدیر شستا تغییر کردهاند و چرا این شرکت به زیاندهی رسیده اما دولت ظرف 5 سال گذشته دست روی دست گذاشته است. بنابر اعلام لطفی مدیرعامل شستا، ارزش معاملات این مجموعه بزرگ 2 درصد کل اقتصاد کشور را شامل میشود. ظریف: برجام را به معیشت گره زدیم تا مطالبات برای انعقاد برجام بالا برود! تصریح
وقیحانه محمدجواد ظریف مبنی بر فریب اقتصادی مردم در برجام، سزاوار توبیخ
وی و دیگر دولتمردان مسئول، در مجلس و دستگاه قضایی است.محمدجواد ظریف اخیراً در مصاحبه با روزنامه خراسان با رد این که اهداف برجام، اقتصادی بود، گفت: باید دو موضوع را از هم جدا کنیم. یکی از اهداف راهبردی ما از برجام و دیگری مابهازاهای اقدامات ما و غرب. بله غربیها باید هزینه میدادند که آن هزینه اقتصادی بود. آن زمان یک معادلهای درست شد بین اقدامات ما و اقدامات غربیها، اقدامات ما هستهای بود و اقدامات آنها اقتصادی، بنابراین در این که غربیها در انجام تعهدات خود کوتاهی کردند، شکی نیست. اما این واقعیت به این معنی نیست که هدف از برجام اقتصادی بود. اصلاً این طور نیست. مذاکرات ما درباره برجام تا فروردین 94 (یعنی سه ماه قبل از توافق نهایی برجام) صرفاً هستهای و امنیتی بود. آقای دری اصفهانی که واقعاً هم خدمات شایانی به برجام کرد در فروردین 94 در لوزان وارد مذاکرات شد یعنی تا آن زمان ما بحث تخصصی اقتصادی نمیکردیم. بحثهای هستهای، امنیتی و خارج شدن از شورای امنیت بحثهای اصلی ما بود و این که کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمیسازد. (برخلاف این ادعای ظریف، آقای روحانی در روز اعلام توافق برجام، تصریح کرد که همه تحریمهای بانکی و مالی بالمره در روز اجرای توافق برداشته خواهد شد. او همچنین گفته بود تحریمها باید برداشته شود تا مشکل تولید و اشتغال و رونق اقتصادی و آب خوردن مردم و آلودگی هوا برطرف شود. همچنین رونق بخشیدن به اقتصاد ازطریق توافق به حدی که مردم بینیاز از یارانه شوند، از شعارهای دولت بود. همچنین حامیان دولت مدعی بودند هر روز تأخیر در اجرای برجام چند صد میلیون دلار خسارت به همراه دارد). ظریف در ادامه ضمن تحریف واقعیتهای مسلم مدعی شد: این که ما بیاییم صورت مسئله را عوض کنیم و بگوییم هدف برجام رفع تحریمها بود و ما نرسیدیم درست نیست. هدف برجام چیز دیگری بود که حاصل شد. وظیفه اروپا و آمریکا رفع تحریمها بود که به خصوص آمریکاییها نشان دادند طرف مذاکراتی خوبی نیستند. این به آن معنا نیست که دوباره هدف برجام را بازتعریف کنیم. اما اشکال این است که در داخل، دولت برجام را با اقتصاد و معیشت مردم گره زده است. شاید به دلیل فشارهای برخی محافل داخلی که میخواستند فرایند برجام طی شود، دولت مجبور شد که سرنوشت برجام را با اوضاع اقتصادی مردم گره بزند تا مطالبات را برای انعقاد توافق بالا ببرد. به نظر میرسد این نقطه انحراف باشد و الان ادبیاتی که تثبیت شده این است که هدف برجام اقتصاد بوده و چون نرسیدیم برجام شکست خورده است. اذعان به بالا بردن مطالبات عمومی برای انعقاد (به هر قیمت توافق)، اعتراف به خیانت دیگری هم هست و آن اینکه بدین ترتیب با یک دروغ و تبدیل آن به مطالبه عمومی، عملاً کشور را در عرصه مذاکره و چانهزنی، پیشاپیش خلع سلاح کرده و در مقابل دشمن، مجبور وانمود کردهاند!! مرعشی: روحانی تندروی کرد و مجبور شد عقبنشینی کند سخنگوی حزب کارگزاران میگوید روحانی در انتخابات و پس از آن تندروی کرد و به خاطر همین اشتباه مجبور به عقبنشینی شد.حسین مرعشی به روزنامه آرمان گفت: آقای روحانی احساس کرد برای انتخابات نیاز دارد که مقداری تهاجمی عمل کند، لذا احساسش به تهاجم مثبت شد. بعد از انتخابات نیز این را ادامه داد که البته این اشتباه را هم دوستان اصلاحطلب ما در مجلس ششم مرتکب شدند و هم آقای روحانی بعد از رأی در 96، باید به این نکته توجه کرد که در دوره انتخابات وقتی شما تهاجم میکنید و رادیکال میشوید حداکثر تهاجمتان به طرف مقابل که کاندیدای دیگری از جریان رقیب است باز میگردد، اما زمانی که پس از انتخابات این تهاجم را ادامه میدهید طرف شما دیگر کاندیدای شکست خورده نیست، بلکه شما با نظام طرف هستید. لذا محیط تغییر میکند و به نظر من آقای دکتر روحانی متوجه این ظرافت نشد که محیط بعد از پیروزی با محیطی که وی در آن قرار داشت تفاوت کرده بود. تندیهای آقای روحانی پس از انتخابات وی را بعداً با محدودیتهای جدی مواجه کرد که مجبور به عقبنشینی شد تا آن را جبران کند و این عقبنشینیها خلاف انتظار بود. وی همچنین گفته است: آنچه من تا امروز فهمیدم شاید آقای روحانی چشمانداز روشنی برای آینده ایران ندارد. رئیسجمهور در دولت نخستش هدف مشخصی را تعقیب میکرد، که برجام را به نتیجه برساند لذا ایستادگی کرد و خوب هم به نتیجه رسید. در دولت دوم من هنوز نتوانستم بفهمم که هدف و چشمانداز آقای روحانی چیست. البته ممکن است وجود داشته باشد، اما از سخنان و مواضع رئیسجمهور، معاون اول و وزرا نمیتوانیم بفهمیم که دولت به دنبال چیست. به نظر من پس از برخوردی که آمریکاییها با برجام کردند و 4+1 نیز تاکنون رفتار شایستهای نداشته، الان به نظر میآید که سیاست دولت اداره مطلوب کشور در شرایط بحران است. خروجی ائتلاف پولکی امید زمزمه بلیت مترو 10 هزارتومانی یک سایت اصلاحطلب از اعضای شورای شهر تهران خواست با ندانمکاریهای خود بر دغدغههای مردم اضافه کند. عصر ایران در واکنش به اظهارات یک عضو شورای شهر نوشت: محمود میرلوحی، عضو شورای شهر تهران میگوید: «باید کسی که در تهران زندگی میکند هزینههای زندگی در تهران را بپردازد. من فکر میکنم براساس آنچه در دنیا مرسوم است، قیمت واقعی بلیت مترو در تهران در حدود ۱۰ هزار تومان تمام میشود.» شاید شما ندانید اما همین هزار تومانهای روزانه هم برای بخشی از مردم سخت است چه برسد به ۱۰ هزار تومان! مترو را برای چه ساختیم؟ کمک به حل ترافیک شهری و کاهش آلودگی هوا. خوب، وقتی هزینه آن ۱۰ برابر حالت عادی شود، همان مردمی که با مترو میآمدند، ترجیح میدهند تاکسی سوار شوند و فشار مترو را تحمل نکنند. از مسئولان محترم درخواست میکنیم، لطفا با سخنرانیها و مصاحبههای خود، دغدغهای به دغدغههای مردم اضافه نکنند. لطفا از گرانی بنزین و مترو حرف نزنند. مردم به اندازه کافی در این روزها با مشکلات ریز و درشت سرکار دارند و به قول معروف «آنقدر سمن هست که یاسمن گُمه». واقعا اگر در شهرهای کوچک و روستاها، کار و امکانات مناسب وجود داشت آیا مردم صابون مهاجرت را به تن خود میمالیدند و از دیار خود دل میکندند و راهی تهران میشدند؟ تمرکزگرایی را از تهران بردارید و همه امکانات را در کل کشور پراکنده کنید و بعد به دنبال گرفتن هزینه زندگی مردم در پایتخت باشید. یادآور میشود در سال قبل روزنامه آفتابیزد در گزارشی تصریح کرد: دبیرکل برخی حزب اشرافی، لیست موسوم به فهرست امید را با مطالبه 2 میلیارد تومان از هر یک از نامزدهای متقاضی بستهاند. کانالSPV ، طعمه سر قلاب FATF و باجخواهی موشکی است اروپا
راهاندازی کانال مبادلات مالی به عنوان حداقل تعهد برجامی خود را
بهانهای برای امتیازگیری دوباره از ایران در زمینه FATF و موشکی قرار داده
است.سایت «الف» درباره تعلل اروپا نوشت: در ابتدای مطرح شدن موضوع SPV مسئولان وزارت خارجه و بانک مرکزی با ذوقزدگی خاصی خبر از ارائه شدن مکانیسم مالی اروپا طی چند هفته و مدت زمانی محدود میدادند! در یکی از جلسات وزرای خارجه ایران و 4+1 که مهرماه 1397 در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک برگزار شد، تمام طرفها با صدور بیانیهای بر لزوم تهیه سازوکار ویژه مالی با ایران تاکید کردند. اما امروز و با روشن شدن سیاست تعلل اروپاییها، وضعیت تغییر کرده و مقامات وزارت خارجه بدون قید زمان مشخصی از اعلام مکانیسم ویژه مالی اروپا، صرفا به بیان این مطلب که روند تهیه مکانیزم مالی اروپا در جریان است اکتفا میکنند! اروپا وابستگی خاصی به اقتصاد آمریکا دارد. چه در سطح واردات و صادرات و چه در سطح تبادلات بانکی. مطابق آخرین آماری که مرکز آمار اتحادیه اروپا منتشر کرده، در سال 2016م، صادرات کالای کشورهای عضو اتحادیه اروپا به آمریکا 362 میلیارد یورو بوده است. بزرگترین بانکهای اروپایی وابسته به آمریکا هستند و هرگونه تبادل بانکی ازسوی بانکهای اروپایی توسط آمریکا رهگیری میشود؛ کانال مالی ادعایی اروپا 13 آبان باید راهاندازی میشد اما درعمل، اروپا از راهاندازی آن سر باز زده است. اروپا به دنبال همان اهداف آمریکا در تسری مذاکرات چندجانبه به مسایل موشکی و منطقهای است. یعنی اروپا در ازای تاسیس کانال مالی، امتیازهای مختلفی از ایران میخواهد که یکی از آنها مذاکره در رابطه با مسایل موشکی و منطقهای و تصویب لایحه FATF به طور کامل در ایران است. سند این موضوع نیز در سخنان ماکرون طی چند ماه گذشته است. اتحادیه اروپا به دنبال سیاست وقتکشی و گرفتن امتیاز از ایران است. سیاست اروپا در این مقطع، پیگیری همان سیاست آمریکا است. یعنی کانال مالی و ایجاد سازوکار مالی به بعد از تحریمها موکول شد، به گونهای که ایران درقبال فشارهای تحریمی آمریکا، مجبور به قبول حداقل امتیازها شود. این حداقل امتیازها نیز برخاسته از تحمیل اراده اروپا بر ایران خواهد بود. به گونهای که در برخی از منابع خبری از حذف نفت از مبادلات تجاری ایران و اروپا در کانال مالی خبر دادند. اکنون که نه میزبان کارگروه SPV مشخص شده و نه سازوکار خاصی برای آن تبیین شده، اروپاییها به دنبال فشار بر ایران برای تصویب قوانینی همچون FATFهستند. کانال مالی اروپا با ایران که با هدف دسترسی ایران به منافع اقتصادی باید ایجاد میشد، اکنون در مرحلهای است که تبدیل به یک تهدید برای کشور شده است. زیرا دولتمردان کشور به جای تمرکز بر مسایل و مشکلات موجود، عملا درگیر برجام اروپایی شدهاند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |