|
تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) 
درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان شمار مجروحین از مرز 310 تن گذشت اسرائیل همچنان در آتش شورش بی‌سابقه آفریقایی‌تبارها ۱۳۹۸/۰۴/۱۴ قتل
یک یهودی اتیوپیایی‌تبار توسط پلیس نژادپرست رژیم صهیونیستی همانند
جرقه‌ای در انبار باروت عمل کرده و شهرک نشینان معترض را هم علیه رژیم
صهونیستی به خیابان‌ها کشانده است. معترضان تاکید می‌کنند «زور» تنها زبان
برخورد با «تل‌آویو» است. آپارتاید
و نژادپرستی رژیم صهیونیستی نه تنها علیه مردم فلسطین در حال جریان است
بلکه حتی یهودیانی که از کشورهای آفریقایی مانند اتیوپی به سرزمین
های‌اشغالی مهاجرت کرده‌اند نیز تحت شدیدترین نوع تبعیض قرار دارند. کشته
شدن یک یهودی اتیوپیایی تبار توسط پلیس این رژیم باعث شروع موج جدید
اعتراضات شهرک نشینان ناراضی و به ویژه آفریقایی تبارها علیه رژیم
صهیونیستی شده است. اواخر روز یکشنبه 9 تیرماه، یک افسر صهیونیست به ضرب
گلوله، «سولومون تقا» جوان 19 ساله با اصالت اتیوپیایی را کشت. پلیس قاتل
در یک هتل! حصر شده و همین مسئله خشم معترضان را دو جندان کرده است. این در
واکنش به این اقدام، معترضان از روز دوشنبه هفته گذشته(10 تیر ماه) به
خیابان‌ها آمده و شهر را به آتش کشیده‌اند. خیابان‌های شهرهای فلسطین‌اشغالی از جمله تل‌آویو، وادی‌الخلیل و حیفا شامگاه دوشنبه، سه‌شنبه، چهارشنبه و پنج شنبه شاهد تظاهرات و اعتراضات گسترده چند هزار مهاجر آفریقایی به خشونت و نژادپرستی پلیس رژیم صهیونیستی علیه اتباع آفریقایی بود. این تظاهرات به قدری شدید و گسترده بود که تاکنون حداقل ۲۰۰ معترض و ۱۱۰ نیروی پلیس رژیم صهیونیستی مجروح شده، چند خودرو به آتش کشیده یا تخریب شده، چندین خیابان اصلی در تل‌آویو و حیفا مسدود شده و دستکم ۱۳۵ نفر از معترضان نیز بازداشت شده‌اند. معترضان با پرتاب سنگ، بمب‌های دستی و آتش زدن لاستیک خشم خودش را ابراز کردند. «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی در واکنشی منفعلانه گفته: «همه در عزای مرگ غم‌انگیز «سولومون تقا» هستیم. از شما می‌خواهم بیایید این مشکلات را با پیروی از قانون و با یکدیگر رفع کنیم». زور تنها زبان سخن با دولت در همین ارتباط یک نشریه الکترونیکی در فلسطین‌اشغالی طی گزارشی به بررسی اعتراضات گسترده سیاه‌پوستان علیه پلیس رژیم صهیونیستی و دلایل آن پرداخته و نوشته آنها نه تنها از رسانه‌ها عصبانی و به دولت بی‌اعتماد هستند بلکه نگرانند مانند دیگر آفریقایی‌ها، بهای سنگینی را برای رنگ پوستشان پرداخت کنند. در ابتدای این یادداشت با تاکید بر اینکه معترضان در تل‌آویو «آشوب‌طلب» نبودند، آمده است: «آنها زنان و مردان جوان نگرانی بودند که می‌خواستند نشان دهند هنوز قدرتشان را از دست نداده‌اند...آنها تصمیم گرفتند که دیگر نمی‌توانند ساکت بنشینند و برای اعتراض به خیابان‌ها آمدند». در بخش دیگری از این یادداشت با اشاره به کشته شدن بی‌دلیل چندین مهاجر آفریقایی به دست پلیس رژیم صهیونیستی می‌خوانیم: «شش ماه قبل بعد از اینکه یک افسر پلیس اسرائیلی، یهودا بیادگای 24 ساله را در حومه جنوبی تل‌آویو به قتل رساند، تظاهراتی از سوی رهبران شناخته‌شده جامعه اتیوپیایی‌ها برگزار شد. تظاهرات‌کنندگان بزرگراه آیالون را مسدود کرده و برای شب‌زنده‌داری به میدان رابین راهپیمایی کردند».یکی از معترضان اتیوپیایی به این نشریه گفته: «تظاهرات فعلی با موارد قبلی فرق دارد. دفعه قبل، ما جا پای والدین خود گذاشته و از دستور آنها برای احترام‌گذاشتن تبعیت کردیم. اما متوجه شدیم که این روش فایده‌ای ندارد و ما تصمیم گرفتیم که به زور متوسل شویم. جوانان اتیوپیایی به خیابان‌ها آمده‌اند زیرا به حکومتی که قرار است جنایت‌های پلیس را بررسی کند اما هیچوقت هیچکدام از افسران را محاکمه نمی‌کند، اعتماد ندارند». این نشریه اسرائیلی پیام معترضان و به آتش کشیده شدن خودروها در قلب تل‌آویو و حیفا را اینگونه تفسیر می‌کند: «آنها هیچ اعتمادی به این حکومت ندارند... معترضان لیست مشخصی از خواسته‌ها و شروط نداشتند و قطعا انتظاری هم از شخص خاصی نداشتند... آنها خواستار پایان این اوضاع بودند». نژادپرستی اسرائیل به روایت آمار در سال‌های گذشته، گزارش‌هایی از نژادپرستی صهیونیست‌ها علیه اتیوپیایی‌های ساکن اراضی‌اشغالی منتشر شده است. طبق آماری که در سال 95 منتشر شده بود، مشخص شد که متوسط درآمد یک یهودی اتیوپیایی فقط 5000 شِکِل (واحد پول رژیم صهیونیستی) است. همچنین متوسط درآمد یک خانواده اتیوپیایی 10هزار و597 شِکِل است در حالی که یک خانواده اسرائیلی غیر اتیوپیایی بیش از 14هزار شِکِل درآمد دارد. بر اساس این گزارش میزان برخوداری اتیوپیایی‌ها از رایانه شخصی نیز 62 درصد در مقابل 81 درصد بوده است و درباره اینترنت نیز 47 درصد اتیوپیایی‌های ساکن اراضی‌اشغالی از آن برخوردارند و این در حالی است که 70 درصد غیر اتیوپیایی‌ها اینترنت دارند. به یهودیان اتیوپیایی تبار در اسرائیل «فالاشه» گفته می‌شود. قرار نگرفتن این گروه از یهودیان تحت هیچکدام از تقسیمات سنتی در یهودیت از جمله‌اشکنازی و سفاردی موجب شده است قاطبه یهودیان آنها را به عنوان یهودی قبول نداشته باشند و به همین دلیل تحت تبعیض گسترده قرار دارند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۸/۰۴/۱۴  9 ماه پشت‌هم اندازی اروپا با کلید واژه«به زودی» مقامات اروپایی همچنان به دروغ‌گویی درباره کانال هیچ و پوچ موسوم به اینستکس ادامه می‌دهند.به گزارش رویترز، برونو لی‌مایر وزیر دارایی فرانسه در این زمینه گفت امیدوارم کانال مخصوص تجارت با ایران اولین معامله محدود خود را در روزهای آتی انجام دهد. رویترز افزود: این کانال برای دوری از نقل و انتقال مستقیم مالی با ایجاد تعادل بین واردکنندگان و صادرکنندگان در طرف اروپایی توسط فرانسه، انگلستان و آلمان ایجاد شده است و اینستکس نامیده می‌شود. لی‌مایر در نشستی در لهستان گفت: «ما می‌خواهیم اینستکس طی چند روز آینده اجرایی شود و من امیدوارم بتوانیم آن را راه‌اندازی کنیم. من امیدوارم اولین معامله طی چند روز آینده تکمیل شود». دو دیپلمات دیگر گفتند: «در حالی که معاملات ممکن شناسایی شده‌اند، هنوز اجرای آنها زود است». ولی حتی آن زمان هم این سیستم در ابتدا فقط برای معامله کالاهایی نظیر دارو و غذا مورد استفاده قرار می‌گیرد که تحت تحریم نیستند. وعده جدید مقام فرانسوی در حالی است که فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، جمعه هشتم تیرماه مدعی شده بود سازوکار اینستکس عملیاتی شده و اولین معاملات آن در حال تراکنش است(!!) او همچنین پنجم تیرماه گفته بود اینستکس آماده اجراست. نکته جالب‌تر اینکه اروپایی‌ها از آبان و آذر گذشته پشت سرهم وعده راه‌اندازی کانال موسوم به SPV وسپس INSTEX با قید زمانی «به زودی» را داده‌اند؛ بسته‌ای که چون فاقد محتوا است، قابلیت راه‌اندازی و رونمایی هم ندارد. قاجار بی‌سواد را روسفید کردی دکتر! توییت عوامانه و توأم با بی‌سوادی صادق زیباکلام، با اعتراض کاربران در توییتر مواجه شد.او مدعی شده بود: «جناب ظریف با افتخار گفتند که ما از مرز سیصد کیلوگرم اورانیوم سه درصد غنی‌شده عبور کرده‌ایم. من فرض می‌گیرم که نه اروپایی‌ها، نه آژانس و نه هیچ قدرت دیگری اعتراضی نداشته باشند و این حق ایران است. سوالم اینست که به‌جز هزینه تولید و نگهداری، سیصد یا سه‌هزار کیلو اورانیوم چه فایده‌ای دارد؟» به گزارش مشرق، برخی کاربران واکنش‌هایی از این‌دست به شبهه‌افکنی زیباکلام نشان دادند: - یه روزی می‌خواستی چکمه رضا شاه را ببوسی، ولی این روزها به پادشاهان قجری نزول شأن پیدا کردی. چه خوب گفت رهبر انقلاب که «در زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسی‌ها آمده بودند می‌خواستند نفت را ببرند، دولتمرد قاجاری می‌گفت ما این ماده بدبوی عفن را می‌خواهیم چه کار؟!» - تا امروز فکر می‌کنم یه چیزی حالیته، امروز فهمیدم هیچی نمی‌فهمی استاد خوب شده شما مسئولیتی نداری تو سیستم! - از نشانه‌هایی که بروز می‌دهید به‌نظر می‌آید که در یک کهکشان دیگر زندگی می‌کنید. - روشنفکرنماهایی که می‌گویند «ما صنعت هسته‌ای را می‌خواهیم چه‌کار کنیم»، این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیسی‌ها آمده بودند می‌خواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری می‌گفت ما این ماده بدبوی عَفِن را می‌خواهیم چه‌کار کنیم، بگذارید ببرند» - این ماده بدبوی عفن رو بدین ببرن تولید انرژی پاک به چه دردمان می‌خورد؟! - واقعا خودتو زدی به اون راه؟؟ - واسم سواله شما چطور استاد دانشگاهی هستی که هیچ درکی از سیاست امنیت، منافع و هزینه نداری؟! ایران راهبرد اقدام را جایگزین راهبرد صبر کرده است یک
خبرگزاری آمریکایی در گزارشی تأکید کرد ایران که در قبال خروج ترامپ از
برجام راهبرد صبر پیشه کرده بود، سیاست خود را تغییر داده و راهبرد اقدام
را درپیش گرفته است.آسوشتیدپرس نوشت: از آنجا که انتظار نمی‌رود 3 کشور اروپایی در مقابل خروج آمریکا و سیاست فشار و تحریم کاری انجام دهند، ایران خود وارد میدان شده است. سال گذشته، زمانی‌که آمریکا به‌طور یک‌جانبه از توافق خارج شد، مقامات ایرانی راهبرد صبر اتخاذ کردند. اما به دنبال تحریم‌های آمریکا علیه نفت ایران و قرارگرفتن سپاه پاسداران در فهرست تحریم‌ها، تهران به‌سرعت راهبرد خود را تغییر داده است و با راهبرد اقدام و عمل وارد میدان شده است. ایران در اقدامی خارج از انتظار، ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را افزایش داد. این اقدام (عبور اورانیوم غنی‌شده از مرز 300 کیلوگرم) گام نخست ایران برای کاهش تعهدات بر پایه بندهای 26 و 36 برجام به‌شمار می‌رود؛ بندهایی که برای تهران این حق را قائل شده در صورت عدم اجرای برجام از سوی طرف مقابل، به‌صورت جزئی یا کلی تعهدات خود را به حالت تعلیق درآورد. ایران اینک در آستانه گام دوم خود قرار دارد؛ مرحله‌ای که زمان آن 16 تیرماه فرا می‌رسد. علی مطهری: نقض‌کنندگان حجاب کم‌شمار اما پر سروصدا هستند علی
مطهری نماینده مجلس گفت: تعداد اندکی ممکن است حجاب را رعایت نکنند اما پر
سروصدا هستند و دست و پا می‌زنند. باید دوربین‌هایی در شهر باشد تا
بلافاصله اینها را پیدا، بازداشت و به سرعت مجازات کنند!وی درباره انتشار برخی کلیپ‌ها در حوزه حجاب و عفاف، اظهار داشت: ممکن است ده یا یازده مورد در کشور به صورت محدود این موارد وجود داشته باشد اما همان مقدار هم مناسب نیست. به گزارش آفتاب‌نیوز، وی افزود: تعداد اینها در کشور خیلی ناچیز و کم است و به حساب نمی‌آید؛ اکثریت قریب به اتفاق مردم و خانم‌ها حجاب را پذیرفته‌اند و قبول دارند و تعداد بسیار اندکی هستند که ممکن است رعایت نکنند اما پر سروصدا هستند و دارند دست و پا می‌زنند. مطهری اضافه کرد: مردم در مجموع در حوزه حجاب رعایت می‌کنند؛ البته وزارت کشور هم وظیفه خود را دارد. وزارت کشور به هر حال باید با هرگونه بی‌نظمی و اخلال در نظم و امنیت کشور برخورد قاطع داشته باشد و به وسیله دوربین‌هایی که وجود دارد اگر کسانی با خانم محجبه‌ای رفتار ناشایستی داشتند آنها را شناسایی کرده و مجازات کند. این نماینده مجلس گفت: البته وظیفه اصلی با مردم است، مردم هم اگر با چنین پدیده‌ای مواجه شدند باید با آنها برخورد کنند یعنی خود مردم باید وارد میدان شوند و همین‌طور هم می‌شود. مطهری افزود: اینگونه نیست که مردم بی‌تفاوت باشند قطعا مردم هم عکس‌العمل نشان خواهند داد، چرا که هیچ‌کس راضی به چنین کارهایی نیست حتی افرادی که ممکن است در رعایت حجاب سهل‌انگار باشند، با این حرکات موافق نیستند؛ لذا خود مردم هم موافق نیستند و حتما عکس‌العمل نشان می‌دهند و باید نشان دهند. وی بر لزوم برخورد قاطع نیروهای انتظامی تاکید و گفت: نیروی انتظامی هم باید کار خود را انجام دهد؛ باید دوربین‌هایی در سطح شهر وجود داشته باشد تا بلافاصله اینها را پیدا، بازداشت و به سرعت مجازات کنند چرا که این به معنی ایجاد بی‌نظمی در شهر و کشور است. اینستکس برای به رسمیت شناختن تحریم‌های آمریکاست و نه مقابله با آن کانال موسوم به اینستکس مشکلات بانکی را حل نمی‌کند و پیشنهادی بی‌فایده است.روزنامه جام‌جم با بررسی کانال مبادلات پیشنهادی اروپا موسوم به اینستکس نوشت: اولا اینستکس، تراکنش بانکی ندارد که انجام بشود، در ثانی اگر مقصود از آن، تراکنش اینستکسی است که انجام شده یا بناست انجام شود یا در حال پردازش است باید اشاره کرد به این که هفته قبل مطرح شده بود که در گام اول قرار است از طریق یک خط اعتباری چند میلیون یورویی این کار انجام شود، در واقع ما با یک واقعه نمادین یا پاره کردن یک روبان مواجهیم بدون اینکه هنوز اتفاق ویژه‌ای در عمل رخ داده باشد. اینستکس در ساختار و تعاریف فعلی خودش محدود به غذا و دارو خواهد بود، در واقع اینستکس قرار است در چارچوب مقررات تحریمی آمریکا عمل کند و حتی به دنبال این است که از محل فروش نفت ایران به سایر کشورها و انتقال بستانکاری آنها در ترازنامه اینستکس کار کند. بنابراین به‌طور طبیعی و به دلیل قواعد تحریمی آمریکا آنچه با اینستکس قابل خریداری است از کالاهای غیرتحریمی به غذا و دارو تنازل پیدا می‌کند. این روزنامه همچنین تاکید کرد: تحقیقا اینستکس پای خود را از دایره تحریم بیرون نخواهد گذاشت. تا آمریکا مجوز خرید نفت ندهد اروپا از ایران نفت نمی‌خرد. همچنین اینستکس مراقبت خواهد کرد ایران اقلام تحریمی نخرد و اقلام خریداری شده دست نهادهای تحریمی نرسد. جام‌جم در توضیح بی‌فایدگی اینستکس می‌نویسد: اکنون در حالی تنها ده روز تا پایان ضرب‌الاجل ایران به طرف اروپایی باقیمانده، به نظر می‌رسد آنها همچنان نه تنها اراده‌ای برای اجرای تعهدات خود ندارند، بلکه سعی می‌کنند با اقدامات ناچیز و غیرموثری مانند راه‌اندازی اینستکس (INSTEX)، ایران را به عملکرد خود خوش‌بین کنند. اما نکته قابل تامل این است که در این سازوکار قرار نیست ایران پولی دریافت کند، بلکه در مقابل تعهدات طرف‌های اروپایی، برخی اقلام به ایران داده خواهد شد. مسأله مهم‌تر این است که عملا اینستکس هیچ کاری علیه تحریم‌های آمریکا انجام نمی‌دهد بلکه اینستکس تحریم‌های آمریکا را به رسمیت می‌شناسد! خبر آن‌لاین: جبهه اصلاحات آفت‌زده و ناکارآمد است یک خبرگزاری نزدیک به دولت، سران طیف اصلاح‌طلب را خسته و ناامید توصیف کرد.خبر آن‌لاین نوشت: رای به اصلاحطلبان در مجلس و شورای شهر، عمدتا نتیجه‌ای جز ناامیدی جامعه نسبت به اصلاحات و بدبینی آنان نسبت به اصلاحطلبان در پی نداشته است. اصلاحات پس از یک دهه به صحنه سیاسی بازگشت اما گویی حکایت حضور مجدد اصلاحطلبان در نهادهای قدرت، رفته رفته قطعات پازل «افول اصلاحات» را کنار هم می‌چیند. انگار برگ‌های نورسیده درخت اصلاحات، آفت‌زده از شاخه‌های خود تبر ساخته و هر یک به نوبه خود زخمی کاری بر بن درخت آن به یادگار می‌گذارند. اخیرا محمد نعیمی‌پور، فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفته است: «من معتقدم اصلاحطلبان در حال حاضر باید کلاه خودشان را قاضی کنند و منفعت‌طلبان را از جمع خود کنار بگذارند. نعیمی‌پور در گفت‌وگو با ایران گلایه‌هایی نسبت به عملکرد فراکسیون امید، شورای عالی اصلاحطلبان و برخی چهره‌های اصلاح‌طلب مطرح کرد اما چه شد که اصلاحات پس از پیروزی‌های پیاپی در انتخابات، حالا به این نقطه رسیده که نه برای خاتمی رمق «تکرار» مانده و نه اگر تکراری در کار باشد، امیدی به استقبال عمومی دارند؟ این ادعا که دست‌شان بسته بوده نمی‌تواند بهانه خوبی برای توجیه عملکرد ضعیف اصلاحطلبان منصب‌د‌ار در سال‌های اخیر باشد؛ چرا که آنان با علم به همین محدودیت‌ها پا به عرصه گذاشتند. امروز فراکسیون امیدی‌ها خود سرمنشأ ناامیدی جامعه و حتی خود سران جریان اصلاحات شده‌اند. فراکسیون امید روز به روز ناامیدکننده‌تر عمل کرد و نتیجه تحرکات اخیر این فراکسیون که ساز جدایی می‌نواخت، برهم خوردن ائتلاف مذکور و از دست دادن هیئت رئیسه مجلس و سپس واگذاری ریاست کمیسیون‌ها به رقیب یکی پس از دیگری بود. نتیجه این اقدام، جز تضعیف جایگاه اصلاحطلبان، تزلزل پایگاه اصلاح‌طلبی و به تبعش زدودن اعتبار از نام رهبران این جریان، نمی‌تواند باشد. شورای شهر هم رمقی برای اصلاحطلبان باقی نگذاشت. وضعیت برای شورای شهر اصلاح‌طلبی که اعضایش با محدودیت‌های کمتر انتخاب شدند نیز تفاوت چندانی ندارد. در آنجا به جای جدایی دو جریان موتلف، اختلاف درون جریانی میان احزاب اصلاح‌طلب جان گرفته که نمود و نتیجه آن در ماجراهای محمدعلی نجفی مشهود است. ناکارآمدی اصلاحطلبان منتخب، این روزها به اعتبارزدایی از جایگاه سران این جریان خاصه رئیس دولت اصلاحات منجر شده است. در چنین شرایطی طبیعی است که سران جریان اصلاحات از خاتمی تا دیگرانی چون موسوی خوئینی‌ها، عبدالله نوری، محتشمی‌پور و... از مشوش و آشفته بودن رفتارهای سیاسی در جریان اصلاحات هم خسته شوند و ترجیح دهند اعتبارشان بیش از این محل ارتزاق فرصت‌طلبانی که به نام اصلاح‌طلبی و به کام جاه‌طلبی عمل می‌کنند، نشود. اما به نظر می‌رسد سران این جریان هم در ادامه مسیر منفعلانه پیش رفته‌اند. سپردن ریاست فراکسیون امید و شورای سیاست‌گذاری اصلاحطلبان به عارف بدون آنکه از سوی اصلاحات عملکردش مورد نظارت قرار گیرد شاید یک خطای بزرگ بود. گویی سران جریان اصلاحات خسته و کنار رفته و بار هدایت را بر دوش مردی گذاشتند که توان بر دوش گرفتن را نداشت. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : مقابل کاخ سفید اتفاق افتاد آتش زدن پرچم آمریکا در روز استقلال آمریکا توسط مردم آمریکا ۱۳۹۸/۰۴/۱۴ شماری
از معترضان به سیاست‌های ترامپ و شعارهای ناسیونالیستی وی پرچم این کشور
را در روز استقلال آمریکا و مقابل کاخ سفید به آتش کشیدند! در
جشن سالروز استقلال آمریکا پرچم این کشور مقابل کاخ سفید توسط عده‌ای از
معترضان به آتش کشیده شد. مسئله‌ای که به ندرت در کشورها رخ می‌دهد و
می‌توان آن را نشانه‌ای آشکار از بحران هویت ملی در آمریکا دانست. موسسه
«گالوپ» چند روز پیش طی یک نظرسنجی اعلام کرده بود که در آستانه چهارم
جولای(پنج شنبه 13 تیر) سالگرد استقلال آمریکا، میزان افتخار و غرور
آمریکایی‌ها نسبت به کشورشان به پایین‌ترین حد طی ۱۸ سال گذشته رسیده و
تنها ۴۵ درصد از مردم آمریکا اعلام کرده‌اند که« به شدت» به کشورشان افتخار
می‌کنند. ترامپ از مدت‌ها پیش برای جشن این روز و استفاده انتخاباتی از آن خود را آماده کرده بود اما رسانه‌های آمریکایی، از جمله خبرگزاری «آسوشیتدپرس» بامداد جمعه گزارش دادند قبل از سخنرانی دونالد ترامپ درگیری‌هایی میان مخالفان او و طرفدارانش صورت گرفت و مخالفین ترامپ پرچم آمریکا را به آتش کشیدند. طبق این گزارش، معترضان هنگام سوختن پرچم آمریکا فریاد می‌زدند: «آمریکا هیچ وقت بزرگ نبوده است.» این شعار، احتمالاً برای مخالفت با شعار «بیایید آمریکا را دوباره باعظمت کنیم» سر داده شده که ترامپ همواره آن را مطرح می‌کند. «جوئی جانسون»، یکی از سازمان‌دهندگان این اعتراضات قبل از آغاز تظاهرات‌ها گفته بود: «می‌خواهم با مردم دنیا صحبت کنم تا بدانند که در داخل مرزهای این کشور هم کسانی هستند که در کنار مردم دنیا ایستاده‌اند». بعد از خاموش شدن آتش، معترضان با گروهی از طرفداران ترامپ که شعارشان «ترامپ ۲۰۲۰» بود درگیر شدند. دو گروه شعارهایی مقابل هم سر دادند که گاهاً به زد و خوردهایی منجر می‌شد.سرویس مخفی آمریکا چندین نفر از معترضان، از جمله «جوئی جانسون» را دستگیر و به جایی نامعلوم منتقل کرده است. برخی از معترضان، عروسک‌های معروف به «بچه ترامپ» که برای نشان دادن روحیات کودکانه ترامپ ساخته شده‌اند را در این تظاهرات‌ها به نمایش گذاشتند. انتقادها از جشن استقلال دستور ترامپ برای برگزاری مراسم رژه در جشن روز استقلال اما، با مخالفت‌های زیادی رو به رو شده و منتقدان از جمله در کنگره آمریکا وی را به استفاده از نیروهای مسلح در راستای اهداف شخصی متهم می‌کنند. پایگاه اینترنتی شبکه سی‌ان‌ان در گزارشی از افزایش انتقادها به برگزاری این جنش خبر داده و نوشته: «منتقدان می‌گویند ترامپ جشن‌های روز چهارم ژوئیه را به سود خود مصادره می‌کند؛ او در مکان بنای یادبود لینکلن برای گروهی دست‌چین شده از هواداران و هم حزبی‌های خود سخنرانی و همچنین نمایشی پرهزینه از ادوات نظامی و جنگنده‌های پیشرفته ارتش آمریکا را سازماندهی کرد.» به گفته منابع وزارت دفاع، برخی از فرماندهان نظامی و افسران رده بالای ارتش، همچون ترامپ شور و شوق برای رژه نشان ندادند و نگران این بودند که مراسم جشن استقلال به رویدادی سیاسی تبدیل شود. «ماذی هیرونو»، نماینده دموکرات مجلس سنای آمریکا در این باره می‌گوید: «روز چهارم ژوئیه قرار بود روز تعطیل ملی باشد؛ او (ترامپ) نه تنها این روز را سیاسی می‌کند، بلکه دارد همه چیز را برای خودش مصادره به مطلوب می‌کند.» ترامپ در پاسخ به انتقاد‌هایی که از هزینه هنگفت مراسم شده در پیامی توئیتری نوشت: «هزینه جشن باشکوه درود بر آمریکا در مقایسه با ارزش و بهایی که این روز برای ما دارد خیلی ناچیز است.» واشنگتن پست در گزارشی نوشته فقط اداره ملی پارک‌ها و فضای سبز رقمی بالغ بر ۲.۵ میلیون دلار برای تامین هزینه‌های جاری مراسم اختصاص داده است. گاف‌های عجیب ترامپ وعده‌های
انتخاباتی ترامپ همراه با گاف‌های عجیبش در این مراسم از دیگر حاشیه‌های
برجسته جشن‌های روز استقلال آمریکا بود. ترامپ در سخنرانی خود گفت: «ما قصد
داریم در آینده بسیار نزدیک به ماه بازگردیم و اندکی پس از آن پرچم آمریکا
در مریخ نصب خواهد شد.»ترامپ در این سخنرانی گاف عجیبی نیز داد که توجه
رسانه‌ها را به خود جلب کرد. رئیس‌جمهور آمریکا، گفت: در سال ۱۷۷۶ میلادی،
نیروهای انقلابی «فرودگاه‌ها» را تسخیر کردند. به نوشته روزنامه «گاردین»،
ترامپ با لحنی حماسی گفت: «ارتش ما آسمان را تحت کنترل خود درآورد،
باروها را در هم کوبید، فرودگاه‌ها را تسخیر کرد، هر آنچه که باید را
انجام داد و در دژ مک‌هنری، زیر آتش خیره‌کننده موشک‌ها، چیزی به‌جز پیروزی
به دست نیاورد:».این در حالی است که استقلال آمریکا از انگلیس سال ۱۷۷۶ به
وقوع پیوست، اما اولین هواپیما در سال ۱۹۰۳ توسط برادران «رایت» به پرواز
درآمد. اولین موشک نیز طی جنگ جهانی اول مورد آزمایش قرار گرفت که از ۱۹۱۴
تا ۱۹۱۸ میلادی به وقوع پیوست. همچنین ترامپ به‌اشتباه، نبرد «مک‌هنری» را
در جریان استقلال آمریکا دانست در حالی که این نبرد در سال ۱۸۱۲ و دهه‌ها
بعد از استقلال آمریکا رخ داده است. انقلابیون یمن این بار در «مأرب» پاتریوت عربستان را از کار انداختند  ارتش
یمن در جدیدترین اقدام علیه ائتلاف سعودی، این بار سامانه آمریکایی
پاتریوت را در استان مأرب یمن را از کار انداخت. این سامانه پیشرفته
آمریکایی پیش از این توسط انقلابیون یمنی در «نجران» منهدم و از کار افتاده
بود. پس
از حملات متعدد ارتش یمن به فرودگاه‌های سعودی و از کار انداختن
سامانه‌های دفاعی پاتریوت در جنوب عربستان، این بار انقلابیون به پایگاه
متجاوزان در استان مارب حمله کردند. به گزارش فارس، سخنگوی نیروهای مسلح
یمن از حمله موشکی و پهپادی علیه نیروهای مزدور ائتلاف سعودی طی عملیات
مشترک خبر داد. سرگرد «یحیی سریع»، پنجشنبه گذشته طی کنفرانس خبری با اعلام
این خبر گفت که در این عملیات، اهداف تعیین شده «نیروهای مزدور» در استان
«مأرب» به دقت مورد اصابت قرار گرفته است. او در مورد جزئیات این عملیات
نیز گفت که سامانه پدافند هوایی پاتریوت در حمله پهپادی هدف قرار گرفت و
یگان موشکی با موشک «بدر ۱ پی» محل تجمع شمار زیادی از نیروهای مزدور را
نابود کرد.سرگرد «سریع» این عملیات را «موفق» خواند و گفت که بر اثر آن شمار زیادی از نیروهای متجاوز کشته یا زخمی شدند و سامانه پدافند پاتریوت که ساخت آمریکا است هم از کار افتاد. سخنگوی نیروهای مسلح یمن گفته این عملیات پاسخی به جنایت‌های ائتلاف سعودی-اماراتی و مزدوران این ائتلاف علیه مردم یمن و محاصره چند ساله این کشور بود...این عملیات بعد از رصد دقیق و مستقیم اطلاعاتی علیه نیروهای متجاوز به یمن صورت گرفت و از این به بعد همه مناطق یمن برای متجاوزان ناامن خواهد بود. حمله به فرودگاه جیزان همچنین سخنگوی نیروهای مسلح یمن از حمله یگان پهپادی ارتش و کمیته‌های مردمی این کشور به «اهداف نظامی مهمی در فرودگاه جیزان» عربستان خبر داده است. در بیانیه نیروهای مسلح یمن تصریح شده یگان پهپادی ارتش و کمیته‌های مردمی یمن با چند فروند پهپاد «قاصف کی 2» اهداف نظامی مهمی در فرودگاه جیزان را هدف قرار داده‌اند. طبق این بیانیه، این حملات دقیق بوده و ناوبری هوایی در این فرودگاه را مختل کرده‌اند. سخنگوی نیروهای مسلح یمن این را هم گفته که در این عملیات هوایی آن دسته از فرودگاه‌های سعودی هدف قرار می‌گیرند که ائتلاف تحت رهبری عربستان از آنها برای اهداف نظامی استفاده می‌کند. گزارش‌ها حاکی است در پی حملات پهپادی ارتش و کمیته‌های مردمی یمن به اهدافی در فرودگاه جیزان پروازهای ورودی و خروجی این فرودگاه متوقف شده‌اند. رسانه‌های محلی گزارش داده‌اند پرواز چهار هواپیما از فرودگاه‌های «الدمام»، «ریاض» و «جده» به فرودگاه‌های «جیزان» و «ابها» لغو شده‌اند. گفتنی است تاکنون چند بار بر اثر این حملات فعالیت‌های این فرودگاه‌ها متوقف شده است. شکست راهبردی امارات در چهار منطقه یمن اخیرا رسانه‌ها از تصمیم امارات برای خارج کردن بخشی از نیروها از یمن خبر دادند. روزنامه وال استریت ژورنال نوشته امارات از حدود یکسال قبل برنامه‌ریزی برای خروج بیشتر نیروهای خود از یمن را آغاز کرده است. به نوشته این روزنامه، امارات به دنبال خلاص شدن از جنگی است که باعث مخالفت‌های بزرگی شده است. این رسانه در ادامه به نقل از مسئولان غربی نوشته که ابوظبی طی هفته‌های اخیر‌تانک‌ها و بالگردهای تهاجمی خود را به خارج از یمن منتقل کرده است. پایگاه خبری «الخلیج اونلاین» هم در گزارشی با عنوان «شکست راهبری امارات در چهار منطقه یمن» نوشته: «مواضع یمنی که نیروهای اماراتی از آنجا عقب‌نشینی کردند به خصوص از جنبه اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار است و مراکز ثقل مهمی از لحاظ ثروت و مواضع استراتژیک محسوب می‌شود. اهمیت مناطقی نظیر مأرب، الحدیدة، عدن و ساحل غربی فقط به لحاظ اینکه مراکز مهم ثروت محسوب می‌شود، نیست و مطمئنا اعمال موجودیت نظامی امارات در این مناطق اقدامی سنجیده و مطالعه شده، بوده است.» نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط :  مسئولان
مرکز هماهنگی روسی- سوری برای بازگشت آوارگان اعلام کرد، اوضاع ساکنان دو
ارودگاه «الرکبان» و «الهول» در شرق سوریه، که تحت کنترل آمریکایی‌ها قرار
دارند، فاجعه‌آمیز است. «
میخائیل میزنتسیف» و «حسین مخلوف» دیروز با صدور بیانیه‌ای، حضور نیروهای
آمریکایی در منطقه امنیتی نزدیک « التنف « را غیر قانونی و عامل اصلی
بی‌ثباتی در جنوب شرق سوریه دانستند. در این بیانیه آمده است: حضور
نیروهای آمریکایی، دلیل اصلی مشکلات و سختی‌های آوارگان سوری در الرکبان
است. سوری‌های این منطقه به گروگان‌هایی در دست شبه نظامیان مزدور تبدیل
شده و زیر نظر مستقیم آمریکا هستند. گفت‌وگو با استاد دانشگاه بیروت: معامله قرن فرجامی بهتر از نشست منامه نخواهد داشت  هفته
گذشته، سرانجام پس از تبلیغات گسترده ،«نشست منامه» که مقدمه‌ای برای طرح
موسوم به «معامله قرن» بیان می‌شد، بدون هیچ نتیجه ملموسی و تنها در حد یک
سند 40 صفحه‌ای زیر سایه خشم و انزجار مسلمانان جهان به کار خود پایان داد.
شکست مجدد آمریکایی‌ها و سران برخی از رژیم‌های عرب که در راس آنها
آل‌سعود قرار دارد، بار دیگر ثابت کرد که مسئله فلسطین به عنوان دغدغه
شماره یک مسلمانان جهان، اصلا قابل معامله نیست و بر اساس فرموده رهبر
انقلاب، قضیه فلسطین از یادها نخواهد رفت و قدس پایتخت فلسطین باقی خواهد
ماند. دکتر
«مروا عثمان» تحلیلگر ارشد لبنانی و استاد دانشگاه، در مصاحبه با کیهان،
علت‌های شکست نشست منامه را ذکر کرد و این را هم گفت که معامله قرن نیز به
شکست خواهد انجامید. در ادامه، این مصاحبه را از نظر می‌گذرانیم. *** چرا معامله قرن تا این حد در سیاست خارجی «دونالد ترامپ» اهمیت ویژه‌ای پیدا کرده است؟ اولا، هدف ابتدایی و پایه‌ای از ارائه «طرح صلح» را باید اقدامی میانجی گرایانه دانست که به واسطه آن، طرف‌های میانجی به دنبال آن هستند که احزاب مختلف درگیر در موضوع فلسطین به یک توافق همه‌جانبه‌ای برسند. در ضمن به دلیل اهمیت و حساسیت موضوع برای طرف آمریکایی، اقدامات باید بسیار سنجیده و حساب شده باشد. در ابتدای دوره ریاست جمهوری ترامپ به نظر می‌رسید که آمریکا می‌تواند مسئولیت یک میانجی را همچنان برعهده بگیرد و آن را به سرانجام برساند. به همین دلیل بود که ترامپ ملاقات‌هایی را با محمود عباس در «بیت الحم» و آمریکا انجام داد. اما به طور ناگهانی، مقامات آمریکایی اقداماتی را انجام دادند که قاعده بازی را بر هم زد. این دسته از اقدامات عبارت بودند از تصمیم ترامپ مبنی بر انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو به بیت المقدس، تعطیلی دفتر «سازمان آزادی بخشی فلسطین» در واشنگتن، پایان دادن به کمک‌های اعطایی مالی به اهالی فلسطین. چرا فلسطینی‌ها به هیچ وجه آمریکا را واجد شرایط میانجیگری نمی‌دانند و به این کشور بیش از هر موقعی بدبین‌اند ؟ آمریکایی‌ها همچنین کنسولگری خود در بیت المقدس که طی سال‌ها محل تعاملات دیپلماتیک با فلسطینی‌ها بود را ناگهان بست. به علاوه، حکومت فعلی آمریکا به راه‌حل «دو-حکومت» بی‌اعتنایی کرده و الحاق بلندی‌های جولان به رژیم صهیونیستی را پذیرفت. این اقدام از سوی فلسطینی‌ها گامی در راستای نادیده گرفتن حقوق اولیه آنها در چارچوب روند صلح تفسیر شد. پس از همه این اتفاقات، ترامپ با مطرح کردن «معامله قرن»، تنش‌های موجود بین فلسطین و رژیم صهیونیستی را افزایش داد. اکنون با مطرح شدن این طرح از سوی آمریکایی‌ها، ثابت شد که سران واشنگتن در رابطه با آینده فلسطین مشغول مذاکره با سران عرب و در راس آنها آل‌سعود هستند و نه خود مردم فلسطین. چه موانعی را در برابر به سرانجام رسیدن طرح موسوم به «معامله قرن» مهم می‌دانید؟ آینده این توافق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ حقیقتا این برنامه 40 صفحه‌ای هرچند که برنامه‌هایی را برای رشد اقتصادی فلسطین و مبلغ معادل با 50 میلیارد دلار که در این رابطه خرج خواهد شد را بیان کرده، اما هرگز نگفته که فلسطینی‌ها به چه دلیل در طول دهه‌های اخیر به هیچ وجه شرایط خوبی نداشته و بسیار ضعیف بوده‌اند. بنابراین آنچه تاکنون برای فلسطینی‌ها رخ داده، اتفاقاتی که وعده آن را در آینده می‌دهند، نفی می‌کند. این برنامه نه تنها موانع اصلی بر سر رشد اقتصادی فلسطین را از بین نمی‌برد، بلکه هیچ محدودیتی برای اسرائیلی‌ها در آزار و اذیت عرب‌های فلسطینی ایجاد نمی‌کند.این برنامه به حقوق‌های شخصی تاکید ویژه‌ای دارد. ولی در عین حال، هیچ‌اشاره به چند هزار هکتار زمینی که صهیونیست‌ها در کرانه باختری اشغال کردند، نمی‌کند. این برنامه هیچ‌اشاره‌ای حتی به شهرک سازی‌های غیر قانونی صهیونیست‌ها که مغایر با قوانین بشری است، نمی‌کند. بنابراین سراسر این طرح نقاطی است که با گذشته متناقض است و فلسطینی‌ها نمی‌توانند به آن اطمینان داشته باشند. آیا این توافق می‌تواند نقطه شروعی برای دیگر تحرکات «گسترده سازی» رژیم صهیونیستی تلقی شود؟ حتی اگر «معامله قرن» را هم فراموش کنیم، رژیم صهیونیستی همواره به دنبال گسترش مساحت سرزمین‌های تحت‌اشغال خود بوده است. در دو انتخابات گذشته نتانیاهو همواره با صدور بیانیه‌های دقیقه نودی توانسته موفقیت‌های چشمگیری برای خود کسب کند. مثلا در انتخابات گذشته، وی وعده داده بود که بخش‌های بیشتری از کرانه باختری را تحت پوشش ساختمان سازی قرار دهد. تمام این سیاست‌ها نشان دهنده این موضوع هستند که رژیم صهیونیستی همواره به دنبال گسترش سرزمینی خود است. وی حتی از همین دست وعده‌ها برای انتخابات آتی داده است. نکته مهم این است که آمریکا همواره از این جهت گیری‌های صهیونیست‌ها استقبال کرده و از آنها حمایت می‌کنند. مثلا «دیوی فریدمن» سفیر آمریکا در فلسطین‌اشغالی، که معمار «معامله قرن» هم به حساب می‌آید، اخیرا گفته : «اسرائیلی‌ها در سمت خدا قرار دارند و حق آنهاست که صاحب اکثر کرانه باختری باشند»! آمریکا یک استاد دانشگاه را به اتهام جاسوسی به 219 سال زندان محکوم می‌کند  یک
استاد دانشگاه «یوسی‌ال‌ای» آمریکا به اتهام قاچاق چیپ‌های کامپیوتری
مربوط به رادار و جنگ‌افزارهای الکترونیک به چین با احتمال صدور حکم ۲۱۹
سال حبس مواجه است. چندی
پیش آمریکا یک مامور سابق سیا را که برای چین جاسوسی می‌کرد به 20 سال
زندان محکوم کرد حالا خبر رسیده که یک استاد دانشگاه چینی الاصل نیز در
آمریکا برای پکن جاسوسی می‌کرده است.به نوشته روزنامه «ایندیپندنت»، «یی چی شیه» مهندس الکترونیک ۶۴ ساله به‌خاطر ۱۸ مورد از اتهاماتی که با آن مواجه بود، روز سه‌شنبه گناهکار شناخته شد. دادستانی فدرال اعلام کرد او و همکارش «کیت آن مای» چیپ‌های کامپیوتری با قدرت پردازش بالا را به‌طور غیر قانونی به یک شرکت چینی فرستاده‌اند. در همین راستا، «مای» سال گذشته به‌دلیل طراحی نقشه قاچاق گناهکار شناخته شد. به گزارش فارس «نیکولا تی هانا» دادستان پرونده طی بیانیه‌ای اعلام کرد در صورت صدور حکم حداکثری، ممکن است«شیه» به ۲۱۹ سال زندان محکوم شود.به نوشته روزنامه «سوت چاینا مورنینگ پست»، وکیل شیه روز چهارشنبه اعلام کرد او هیچ‌گاه چیپ‌هایی را به چین ارسال نکرده است و شخصاً آنها را برای یک پروژه تحقیقاتی قانونی طراحی کرده است. به گفته این وکیل، دولت آمریکا بخش‌ها کوچک و قانونی کار «شیه» را کنار هم قرار داده و آن را به پرونده‌ای درباره تلاش ارتش چین برای دزدیدن تکنولوژی تبدیل کرده است.او گفت: «شیه» درگیر جنگ تجاری میان چین و آمریکا شد که هیچ ارتباطی با آن نداشت» گفتنی است این چیپ‌های کامپیوتری در ساخت سیستم‌های موشکی هدایت‌شونده و جت‌های جنگنده و همچنین برخی مصارف تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرد و خروج آنها از آمریکا مشروط به مجوز وزارت بازرگانی است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : یورش وهابیون سعودی به خانه‌های شیعیان در قطیف عربستان ۱۳۹۸/۰۴/۱۲ وهابیون
سعودی خودروهای نظامی خود را به سمت یک شهرک شیعه نشین در منطقه قطیف
روانه کردند و ضمن یورش به اهالی این منطقه، به سمت آنها تیر اندازی کردند. نظامیان
آل سعود با خودرو های زرهی خود، روز سه‌شنبه به شهرک «الجش» در منطقه قطیف
واقع در شرق عربستان یورش بردند.پایگاه خبری «احرار» در این باره طی
توئیتی نوشت که نظامیان صبح سه‌شنبه ضمن یورش به شهرک مذکور در شهر القطیف،
اقدام به تیراندازی به یک ساختمان مسکونی کردند.اخباری مبنی بر تلفات
احتمالی ناشی از یورش نظامیان سعودی به شهرک «الجش» و جزئیات مربوط به
حادثه تیراندازی به ساختمان مسکونی منتشر نشده است. گفتنی است شرق عربستان محل سکونت شیعیان این کشور است. بمباران مرکز نگهداری مهاجران در لیبی با 44 کشته هیچ کس مسئولیت را بر عهده نمی‌گیرد  هواپیماهای ناشناس با بمباران اردوگاه پناهندگان در شرق پایتخت لیبی، ۴۴ نفر را کشته و بیش از ۱۳۰تن دیگر را زخمی کردند. سازمان
ملل اعلام کرد، بامداد چهارشنبه جنگنده‌های ناشناس یک اردوگاه پناهندگان
در منطقه تاجورا واقع در شرق شهر طرابلس را بمباران کردند. سازمان ملل این
حمله را جنایت جنگی، نقض حقوق بشر و مغایر با ارزش‌های انسانی توصیف کرد و
از جامعه جهانی خواست آن را محکوم کند و خواستار مجازات عاملان این جنایت
شود.به گزارش فارس، بسیاری از مهاجران کشورهای آفریقایی و عربی وارد لیبی می‌شوند و از طریق این کشور، تلاش می‌کنند که به ایتالیا بروند. اردوگاهی که هدف قرار گرفته، از جمله مراکز نگهداری پناهندگان خارجی بوده است. منطقه تاجورا میزبان چندین اردوگاه نظامی متعلق به نیروهای هم‌پیمان با دولت وفاق ملی به ریاست «فائز السراج» است. به همین خاطر، حمله مذکور به احتمال زیاد، کار جنگنده‌های وابسته به «ارتش ملی لیبی» تحت فرماندهی ژنرال «خلیفه حفتر» بوده است. نیروهای «خلیفه حفتر» دوشنبه اعلام کرده بودند که برای آغاز حملات گسترده به اهدافی در طرابلس آماده می‌شوند. دولت قطر بمباران پناهگاه مهاجران در لیبی را محکوم کرد و خواستار اجرای تحقیقات بین‌المللی در این زمینه و تحویل عاملان جنایت به دادگاه بین‌المللی شد. «موسی فکی محمد» رئیس‌کمیساریای اتحادیه آفریقا، نیز دیروز در صفحه توئیتر خود نوشت: این حمله هوایی را به شدت محکوم می‌کنیم، این یک جنایت وحشتناک است و اجرای تحقیقات فراگیر را می‌طلبد. دولت وفاق ملی لیبی اولین دولت بعد از سرنگونی «معمر قذافی» دیکتاتور سابق لیبی است. دولت‌های غربی و برخی از کشورهای عربی، از جمله عربستان سعودی و امارات، از حملات حفتر علیه این دولت حمایت می‌کنند. سیاست‌های
نژادپرستانه رژیم نژادپرست صهیونیست در سرزمین های‌اشغالی، بار دیگر به
شکل شورش اجتماعی و از میان یهودیان اتیوپی‌تبار فوران و خیابان‌های
تل‌آویو را به میدان جنگ تبدیل کرد. قتل یک سیاه پوست و عدم برخورد با پلیس
قاتل، جرقه این دور از ناآرامی‌های اسرائیل را زده است. جامعه
سرزمین های‌اشغالی عملا یک جامعه چند قطبی است و یهودیان با توجه به
خاستگاهی که دارند و جایی که از آن به فلسطین‌اشغالی سفر کرده‌اند جایگاهی
خاص خود را دارند. در واقع یهودیان سیاه پوست و آفریقایی تبارها در
اینجامعه «جزو یهودیان پست» محسوب می‌شوند و کارهای پست نیز به آنها
سپرده می‌شود. علاوه‌بر این، نهادهای مختلف اسرائیل همواره با تبعیض و
از موضع نژادپرستانه با این قشر از یهودیان برخورد می‌کنند.در این ارتباط هزاران نفر از معترضان اتیوپیایی‌تبار در فلسطین‌اشغالی سه‌شنبه در واکنش به کشته شدن یک جوان ۱۹ ساله توسط یک افسر پلیس رژیم صهیونیستی به خیابان‌های تل‌آویو آمدند. یک افسر پلیس رژیم صهیونیستی روز یکشنبه خارج از ساعات مأموریت کاری در شهر «حیفا» یک جوان ۱۹ ساله اتیوپیایی تبار به نام «سولومون تقا» را به ضرب گلوله به قتل رساند. این افسر پلیس ابتدا دستگیر شد، اما سپس آزاد شد و در شرایط حبس خانگی قرار گرفت. گفته می‌شود افسر صهیونیست جوان ۱۹ ساله را در جریان درگیری خیابانی او با یک نوجوان ۱۳ ساله به قتل رسانده است. شاهدان عینی گفته‌اند او در شرایطی به سمت این جوان شلیک کرده که خطری از جانب او تهدیدش نمی‌کرده است. بهمن ماه سال گذشته نیز «یهودا یبادجا» جوان 24 ساله اتیوپیایی، در تیراندازی نیروهای پلیس این رژیم در شهر «باتیام» کشته شد. این قتل، خشم جامعه اتیوپی‌تبارهای ساکن فلسطین‌اشغالی را در پی داشت. آنها قتل «تقا» را جدیدترین مورد از رفتارهای خشن و نژادپرستانه پلیس رژیم صهیونیستی با آفریقایی‌تبارها می‌دانند. روزنامه جروزالم‌پست نوشته تظاهرات‌ها در اعتراض به این وضعیت روز سه‌شنبه به خشونت و درگیری با پلیس کشیده شده و معترضان با پرتاب سنگ، بمب‌های دستی و آتش زدن لاستیک خشم خودشان را ابراز کرده‌اند. پلیس رژیم صهیونیستی دستکم ۶۰ نفر از معترضان را که وارد خیابان‌ها و چهارراه‌های اصلی شده بودند دستگیر کرده است و 15 معترض نیز در درگیری با پلیس زخمی شدند. فالاشا به یهودیان اتیوپیایی تبار در اسرائیل «فالاشا» گفته می‌شود. این گروه خود را از نسل بنی‌اسرائیل می‌دانند اما نظریات مختلفی درباره منشأ و اجداد آنها توسط پژوهشگران مختلف بیان شده است. آنان خود را از نسل «بلقیس» ملکه سبأ می‌دانند و به این اعتبار، نسل خود را به حضرت داوود می‌رسانند. قرار نگرفتن این گروه از یهودیان تحت هیچکدام از تقسیمات سنتی در یهودیت از جمله‌اشکنازی و سفاردی موجب شده است قاطبه یهودیان آنها را به عنوان یهودی قبول نداشته باشند. از سال ۱۹۵۰ میلادی تاکنون هزاران نفر از آنان خاک اتیوپی را ترک کرده و به سرزمین‌های‌اشغالی فلسطین مهاجرت کرده‌اند ولی برخلاف وعده مسئولان آژانس یهود که آنان را از اتیوپی به فلسطین‌اشغالی کوچانده‌اند از وضعیت اقتصادی و اجتماعی بدی برخوردارند و همواره مورد تبعیض قرار می‌گیرند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۸/۰۴/۱۲ جنجال علیه صدا و سیما به خاطر خبر منتشرشده در ایسنا و ایلنا فضاسازی
مدعیان اصلاح‌طلبی و اعتدال علیه صدا و سیما به‌خاطر پخش گزارشی مربوط به
صادرات نفت ایران از صدا و سیما، در حالی است که مفاد همین گزارش یک روز
قبل‌تر توسط خبرگزاری‌های مدعی اصلاح‌طلبی منتشر شده بود. خبرگزاری ایلنا و ایسنا از جمله رسانه‌هایی بودند که قبل از سیما، اقدام به باز نشر گزارش رویتر درباره دور زدن تحریم‌ها توسط ایران و فروش نفت به چین کرده بودند. اما به دنبال بازنشر همان گزارش از سوی شبکه سوم سیما، موجی از هیاهوی سازمان یافته توسط رسانه‌های زنجیره‌ای و نشریات و کانال‌های هم‌سو علیه صدا و سیما به راه افتاد و برخی اعضای فراکسیون امید نظیر محمود صادقی، حسین‌زاده و... هم در کنار نوچه‌های رسانه‌ای مانند یاشار سلطانی به صف شدند تا ضمن زدن صدا و سیما و رئیس شبکه 3، چنین القا کنند که تلویزیون راسا، اقدام به افشای اسرار محرمانه نفتی کرده است!! کار به جایی رسید که دیروز وزیر نفت هم‌نوا به جو سازی‌ها گفت: اگر این چیزها را درست بگویند، عملا پنبه کردن آن چیزی است که ما رشته‌ایم. اما واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور تصریح کرد «این خبر که از طرف صدا و سیما و برخی روزنامه‌ها و سایت‌‌ها منتشر شده، به نقل از یک رسانه خارجی بوده و رئیس صدا و سیما اعلام کرده هدفشان این بوده که به آمریکا و دیگران بگویند اجازه نمی‌دهیم فروش نفت به صفر برسد. در همین زمینه جهان نیوز در تحلیلی نوشت: آنچه برنامه «سلام صبح بخیر» به آن اشاره کرده و تصاویر ماهواره‌ای را به نمایش گذاشته است، خبری است که هفته پیش خبرگزاری رویترز به آن پرداخته بود و برای کسانی که اتفاقات حوزه نفت را رصد می‌کنند، فاقد ارزش خبری بوده است. شش روز پیش، خبرگزاری رویترز در خبری نوشت: تحلیل‌ها و بررسی ردیابی تانکرها نشان می‌دهد که این کشتی متوسط سوئیس مکز با نام سالینا در 24 می از جزیره خارک خارج شده و تقریبا یک میلیون بشکه نفت را بارگیری کرده و در 28 می به چین اعزام شده است. با گذشت چند هفته در 20 ژوئن این کشتی به پالایشگاه جینگسی در نزدیکی بندر جین‌ژوا نزدیک پکن رسید. پالایشگاه جینگسی متعلق به شرکت پتروچاینا از شرکتهای وابسته به شرکت ملی نفت چین است که مدت زیادی است خریدار نفت ایران بوده و از شرکتهای مادر بانک کونلون نیز محسوب می‌شود. آصفی: اینستکس، خدمت به آمریکاست ترامپ درباره اروپا درست فکر می‌کرد کانال مالی پیشنهادی به ایران (اینستکس)، خدمت اروپا به آمریکاست.حمیدرضا آصفی سخنگوی وزارت خارجه در دولت اصلاحات، ضمن طرح این مطلب در روزنامه جام‌جم نوشت: بیش از یک سال از خروج آمریکا از برجام می‌گذرد. ترامپ با سوء محاسبه و براساس توهمات خود چنین پنداشت که خروج آمریکا از برجام و فشار حداکثری به ایران با همراهی اروپاییان (که البته در مورد همراهی اروپا اشتباه نکرد) باعث تسلیم ایران شده و تهران به مذاکره با مدالیته ترامپ تن درمی‌دهد. وی می‌افزاید: ایران با صبر محاسبه شده به اروپا فرصت داد تا خلأ خروج آمریکا را جبران کند، اما اروپا هرگز چنین نکرد و در عمل با آمریکا همراه شده و صرفا با اعلام مواضع از ایران جانبداری کرد. آنها خرید نفت ایران را به صفر رسانده و مبادلات بانکی را از دستور کار خارج کردند. پس از اعلام کاهش تعهدات برجامی ایران ذیل ماده‌های 26 و 36 برجام و براساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی، اروپا با سراسیمگی به دنبال اجرایی کردن اینستکس برآمده است و پس از اعزام مشاور ماکرون به تهران و سفر مدیر وزارت خارجه انگلیس و وزیر خارجه آلمان به ایران، اروپایی‌ها در جلسه اخیر در وین اعلام کردند، اینستکس را راه‌اندازی خواهند کرد. اما براساس آنچه از اطلاعات و اخبار منتشر شده برمی‌آید، حجم این ساز و کار بسیار ناچیز و دامنه آن در حال حاضر به مواد غذایی، دارو و اقلام کشاورزی منحصر می‌شود. آصفی برخلاف ادعای ظریف که اینستکس را نشانه‌ای از جدایی راهبردی اروپا از امریکا دانسته بود، نوشت: این را هم باید بدانیم اجرایی کردن اینستکس به معنی جدا شدن راه اروپا از آمریکا نیست، بلکه اینستکس در خدمت سیاست آمریکاست که ایران از کاهش تعهدات خود صرف‌نظر کند و با دلخوش شدن به اینستکس همچنان از مزایای برجام که از مهم‌ترین آن فروش نفت و روان شدن روابط اقتصادی و مالی است بی‌بهره بماند. چنانچه خرید نفت اروپا از ایران ادامه داشته باشد و اینستکس در خدمت آن قرار گیرد در آن صورت می‌توان گفت اروپا راهی جدا از آمریکا برگزیده درغیر این صورت اقدام اروپا در خدمت راهبرد آمریکاست. دلخوش نبودن به اینستکس و محقق ساختن آنچه شورای عالی امنیت ملی تصویب کرده باید مهم‌ترین اولویت کشور باشد. وقتی طرف مقابل دیپلماسی ایجابی را ناشی از ضعف ما می‌داند لازم است دیپلماسی قهری و سلبی برای کاهش تعهدات در برجام را در دستور کار قرار دهیم. ادامه این مسیر بدون تردید موجب می‌شود منافع ایران تامین شده و اروپا بداند با اتلاف وقت و اقدامات پیش‌پا افتاده نمی‌تواند ایران را از مسیر خود خارج کند. اینستکس اروپا حتی در یک صرافی هم نیست! کانال مبادلات مالی پیشنهادشده از سوی اروپا در حد یک صرافی هم نیست!روزنامه جوان با انتشار این ارزیابی تصریح کرد: سؤال اول این است که آیا در اینستکس قرار است، تراکنش بانکی اتفاق بیفتد، پاسخ منفی است. اینستکس در حقیقت مبادلات کالایی براساس افزایش و یا کاهش ترازنامه دو شرکت متناظر یکی در ایران و دیگری در پاریس است. این در حالی است که در طرح ابتدایی کانال مالی اتحادیه اروپا قرار بود بانک‌های مرکزی ایران و اروپا از طریق خطوط یورویی به مبادله بپردازند. سؤال دوم اینکه خط اعتباری بین دو شرکت چه کالاهایی را باید تحت پوشش قرار دهد. برطبق آنچه اروپایی‌ها بر آن تأکید کرده‌اند، این شرکت براساس لیست تحریمی دفتر خزانه‌داری آمریکا کار می‌کند و تازه از همان مقدار هم در ابتدا تنها غذا و دارو را تحت پوشش خود قرار می‌دهد. سؤال سوم آیا قرار است، صادرات نفت ایران از سر گرفته شود. بازهم پاسخ خیر است. بنابر گفته عباس عراقچی مذاکره‌کننده ارشد ایران و همچنین مقامات اروپایی هیچ شرکت نفتی خصوصی اروپایی حاضر به خریداری نفت از ایران نیست. برای غلبه بر این چالش اتحادیه اروپا یک خط اعتباری چند میلیون یورویی به طرف اروپایی اینستکس اختصاص داده که در حد مبادلات روزانه یک صرافی متوسط است. همین سه سؤال نشان می‌دهد که با این طرح اروپایی‌ها به ایران می‌گویند که در باتلاق غرق شوید و به ما لبخند بزنید. ممکن است برخی این شبهه را مطرح کنند که اروپایی‌ها بیش از این قادر به انجام هیچ اقدامی برای نجات برجام نیستند. واقعیت این است که توان اروپایی‌ها بیش از این است. اروپایی‌ها شرکتهای ملی و دولتی فراوانی در حوزه‌هایی همچون نفت و مبادلات بانکی دارند که ریسک سیاسی تحریم آنها برای آمریکایی‌ها بسیار بالاست و از طریق آنها می‌توانند امکانات فراوانی را در اختیار ایران برای خرید نفت و مبادلات بانکی قرار دهند. در کنار این بسیاری از شرکتهای اروپایی از طریق نمایندگی‌های خود در چین می‌توانند بدون اینکه هیچ مشکلی متوجه آنها شود، به مبادله نفت و یا کالا با ایران بپردازند. این دو راه‌حل تنها بخشی از امکاناتی است که بنابر گفته کارشناسان در اختیار اروپا است. بنابر این تکرار دستهای بسته در مقابل آمریکا شوخی بی‌نمک و کثیفی است که مذاکره‌کنندگان ارشد قاره سبز با دیپلمات‌های وزارت خارجه می‌کنند. اینستکس حتی کف قدرت و توانایی اقتصادی اروپایی‌ها در مقابل کارشکنی آمریکا هم نیست. کانال پیشنهادی اروپا در طول تحریم‌های آمریکاست برخلاف تبلیغات توجیه‌کننده اینستکس، این سازوکار همسوترین مکانیسم برای تحریم‌های آمریکاست.وطن امروز در توضیح این ارزیابی نوشت: بعد از خروج آمریکا از برجام، انتظارات ایران از اتحادیه اروپایی چیزی بیش از تعهدات اروپا در ضمیمه ۲ برجام نبوده است. در ضمیمه ۲ برجام، اتحادیه اروپایی باید با برداشتن تحریم‌های مربوط به ارز، خدمات بانکی و مالی، تجارت طلا و فلزات گران‌بها، فروش نفت و فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی، بنادر و کشتیرانی، بیمه و حمل‌ونقل، خودروسازی، هواپیما و... تجارت خود با ایران را عادی کند. زمانی که آمریکا از برجام خارج شد و تحریم‌های فراسرزمینی (ثانویه) خود را بر روی ایران اعمال کرد، اروپا باید با تمهیدات حقوقی، اقتصادی و سیاسی فضای غیرعادی تجاری ایران و اروپا را عادیسازی می‌کرد. اروپا در این رابطه راهکارهایی از جمله قانون مسدودسازی را اعمال کرد ولی از آنجایی‌که پشت این راهکارها، اراده سیاسی محکمی وجود نداشت و از طرف دیگر خیال اروپا بابت عدم خروج ایران از برجام راحت شده بود، این راهکارها عملاً به جایی نرسید. شرکتهای اروپایی از ایران خارج شدند، واردات نفت کشورهای اروپایی از ایران صفر شد و بانک‌های اروپایی حتی از تسهیل تراکنش‌های بانکی مربوط به غذا و دارو امتناع کردند. بدین ترتیب اروپا در زمان بازگشت کامل تحریم‌های آمریکا در ۱۳ آبان‌ماه ۹۷، به‌طور غیررسمی از تحریم‌های آمریکا تبعیت کرد. طبق بیانیه مذکور، مشخص شد سازوکار پشتیبانی از تبادلات تجاری ایران و اروپا موسوم به اینستکس یک نوع اتاق پایاپای است که قرار است تنها دادهها و اطلاعات مربوط به تبادلات تجاری را ثبت کند و خود هیچگونه تراکنش مالی را تسهیل نمی‌کند و خدمات مالی در این سازوکار ارائه نمی‌شود. بر خلاف بیانیه نشست۱+۴ برجام با حضور وزیران در تاریخ سوم مهرماه سال ۹۷ که صحبت از فروش نفت و فرآورده‌های نفتی ایران و تجارت دوجانبه شده بود اما در بیانیه ثبت سازوکار اینستکس، خبری از فروش نفت و فرآورده‌های نفتی ایران نیست و حوزه تبادلات تجاری تنها تجارت اقلام بشردوستانه (غذا و دارو) ذکر شد. با ثبت اینستکس چه اتفاقی برای تعهدات اروپا افتاده است؟ اول اینکه سازوکار اینستکس به هیچ وجه تعهدات اروپا ذیل ضمیمه ۲ برجام از جمله خدمات مالی و تامین مالی را پوشش نمی‌دهد، دوم، به رغم اینکه در بیانیه مشترک ۳ کشور اروپایی تصریح شده است که اینستکس «ابتدا» با اقلام بشردوستانه آغاز می‌شود اما این مسئله نشان می‌دهد اتحادیه اروپایی عزمی برای دور زدن تحریم‌های آمریکا ندارد. اجرای اینستکس محدود به اقلام بشردوستانه که آمریکا آن را «مشروع» دانسته است، به معنای اجرای رسمی تحریم‌های آمریکا علیه ایران است و این اقدام کشورهای اروپایی بر خلاف قوانین بین‌المللی و اتحادیه اروپایی است. سومین مسئله این است که در سازوکار طراحی‌شده توسط اروپایی‌ها، تنها نقطه تماس بین طرف ایرانی و طرف اروپایی شرکت اینستکس و نهاد متناظر ایرانی آن است. بنابراین بانک‌های اروپایی با شرکتهای اروپایی همکاری خواهند کرد و بانک‌های ایرانی با شرکتهای ایرانی و هیچ ارتباط بانکی و مالی بین بانک‌های ایران و اروپا وجود ندارد. به همین جهت انتظار ۳ کشور اروپایی برای اجرای برنامه اقدام FATF کاملا بی‌ربط، غیرفنی و سیاسی است. چرا که اجرای برنامه اقدام FATF برای جلوگیری از پولشویی و تامین مالی تروریسم صورت می‌گیرد، حال آنکه پولی میان ایران و اروپا رد و بدل نمی‌شود. با در نظر گرفتن نکاتی سازوکار اینستکس با توجه به اظهارات مقامات اروپایی و بیانیه‌های رسمی اتحادیه اروپایی کاملا در جهت اجرای تحریم‌های آمریکاست و علیه آن نخواهد بود. کاسه و کوزه ناکارآمدی اصلاحطلبان بر سر عارف شکست ارگان حزب کارگزاران، عملکرد فراکسیون امید و رئیس آن را تراژدی خواند.روزنامه سازندگی نوشت: اسفندماه سال ۹۴ که اصلاحطلبان به ضرورت عدم ورود تندروها به مجلس به لیست ائتلافی با اصولگرایان میانه‌رو رسیدند و با رای خود، خوشحال از تغییر ۷۰ درصدی ترکیب مجلس پایکوبی می‌کردند هرگز فکرش را نمی‌کردند که قرار است ۴ سال بعد در این نقطه بایستند؛ جایی که از علی مطهری در جایگاه نایب‌رئیسی مجلس به نایب‌رئیسی عبدالرضا مصری، وزیر احمدی‌نژاد برسند و ریاست کمیسیون امنیت ملی را درست در حساس‌ترین زمان به‌دست تندروترین طیف مجلس و چهره‌ای بسپارند که ۱۴ ماه پیش برجام را در صحن آتش زد. همچنین کمیسیون‌های فرهنگی و آموزش را هم که اتفاقا از مهم‌ترین کمیسیون‌ها برای بدنه رای اصلاحات هستند یک به یک به طیف نزدیک به جبهه پایداری تقدیم کنند. اما چه شد که سرانجامِ لیست امید به اینجا رسید؟ گام‌های اشتباه فراکسیون امید در این مسیر چه بود؟ شاید مهم‌ترین گام اشتباه امیدی‌ها اصرار بر داشتن هویت مستقل آن هم در صحنه رقابت‌های درون پارلمانی بود. در شرایطی که منطق ائتلاف اصلاح طلبان با اصولگرایان میانه‌رو (که بر اساس آن وارد مجلس شدند تا عرصه را بر تندروها تنگ تر کنند) هنوز به قوت خود باقی است و اتفاقا این منطق با پررنگ‌تر شدن تلاش تندروهای داخلی و خارجی قوی‌تر از گذشته هم بر مناسبات درون پارلمانی حاکم است، اصرار بر داشتن هویت مستقل و جدا کردن راه خود از اصولگرایان میانه رو در رقابت‌های درون پارلمان فقط فضا را برای تندروها گشاده‌تر کرد. کاندیداتوری محمدرضا عارف برای رقابت با علی لاریجانی در انتخابات ریاست مجلس در سال چهارم، آن هم در شرایطی که حتی همه امیدی‌ها هم حاضر نشدند به او رای بدهند و به گفته جلال میرزایی رئیس کمیته سیاسی فراکسیون در گفت‌وگو با سازندگی «۳۰ نفر از امیدی‌ها در این انتخابات به او رای ندادند»، درست به همین دلیل تصمیم اشتباهی بود. آنطور که خبرنگار سازندگی کسب اطلاع کرده است عارف یک حلقه فکری مخصوص خود دارد که بخشی از آن در فراکسیون امید و بخشی دیگر در بیرون از مجلس هستند. محمدرضا تاجیک، هادی خانیکی، مهدی نادمی، جعفر توفیقی، حمیده مروج (همسر عارف)، آذر منصوری، زهرا شجاعی، فائزه دولتی و فرشید گلزاده از چهره‌های خارج از مجلس این حلقه فکری و عبدالکریم حسین‌زاده، محسن علیجانی، رضا انصاری، ابوالفضل سروش و محمدی از چهره‌های درون پارلمانی این حلقه هستند که البته نقش چهره‌های بیرون از مجلس این جمع در تصمیم‌گیری‌های عارف پررنگ‌تر است. ظاهرا تصمیم عارف برای کاندیداتوری در انتخابات هیئت رئیسه مجلس نیز از درون این حلقه بیرون آمده بود. هرچند که عارف به اعضای فراکسیون گفته بود این تصمیم را به اطلاع چهره‌های موثر جریان اصلاحات از جمله سیدمحمد خاتمی و سید حسن خمینی رسانده و آنها از این تصمیم حمایت کرده‌اند. وقتی از اشتباهات فراکسیون امید سخن می‌گوییم نمی‌توانیم از کنار محمدرضا عارف به سادگی عبور کنیم. به‌خصوص که او در این مدت علاوه بر ریاست فراکسیون امید، ریاست شورای عالی اصلاحطلبان و شورای ۵۱ نفره امید (نمایندگان تهران و اعضای شورای شهر تهران)را نیز بر عهده داشته است؛ یعنی ریاست همه آن سازوکارهای فراحزبی اصلاحطلبان که در حال حاضر فعال هستند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |
|
