درباره وبلاگ سالار سیفی عضو انجمن مخترعین شماره عضویت 5199 ادمی كه همه جا سكوت میكند چون به آن چیزی كه هست قانع نیست مدیر وبلاگ : بازگشت پدرخوانده آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه نویسندگان آمار وبلاگ
GF جمعه 17 شهریور 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
تجمع کیفیت تغییرات کمی به دنبال دارد این تز منه
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 15 خرداد 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
در منتها الیه عشق خطی برای مشق نیست فرجام این گیتی کجاست تنها او می داند که چیست در آسمان کاغذی انوار خیر ماه ببین وجه تمتع سطحی است خورشید تابان است زمین رنگ عشق نه آبی نه زرد وقرمز بیسواد طرح آن تیری به قلب پنجه ای یک ضماد است نه نماد این عاشقی وارستگی در بینش عطر گلاب رنگی بزن چیزی بگو در این فضای پاک خواب در چلچراغ زندگی این منزوی تنها شده در وسعت این چشم نور یاس امید گنجان شده در بین آن احوال سرد حسی غریب است درک او بی سرزنش حرص آز مقصد رهاست آثار سوء در اعتماد دیگری ظاهرو باطن راببین
در عشق او شکی نکن لتر نها عین الیقین
نوع مطلب : علاقه مندی ها، برچسب ها : لینک های مرتبط : دوشنبه 8 خرداد 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : سه شنبه 2 خرداد 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
هیچ وقت خسته نمیشم جز این كه منو خسته كنند
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 29 اردیبهشت 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
تو این روزها معرفتم مثل اوزن سوراخ شده هر كه میگی كه عاشقه بدون یه جاش چلاق شده یا دیونست یا كم داره یا منگله یا تیك داره همش میگه دوست دارم رپیت داره رپیت داره برنامه كه در زیر نوشته شده در كلیه كامپیلر های دنیا ارور 691 میگیرد كه شبیه سازی آن میشود اكانت طرف باطل شده است برنامه به زبان بیسكام است و برای دیوانگانی نوشته شده هست كه همش میگوینمد دوست دارم sregfile=atmega 128 كریستال نمیخواد چون فرد دارای نوسانات شدید فكری هست scrystal=----------- cls dim a as byte do repeat i love you loop end نوع مطلب : دلنوازهای من، برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 29 اردیبهشت 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
یكی نیست با اون نگاش دله منو خالی كنهیكی نیست//////////نوع مطلب : دلنوازهای من، برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 29 اردیبهشت 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
تجسمو نگاهتو تو اسمون ها میبینم سنجاق سر موهاتو از ستاره ها قرض میگیریم نوع مطلب : دلنوازهای من، برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 29 اردیبهشت 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
این شعرو خیلی دوست دارم میدونم خیلی ها هم اینو دوست دارند چون از ته قلبم سرودمش و من خیلی شعرو دوست دارم چون میتونم احساساتمو باهاش بیان كنم یه صدای چیك میاد صدای بارونه باز بوی چوب بوی گلو بوی نمو بوی شماست یا كه یاد همیناست دره چوبیه دلو باز میكنم داره چیزی تو یادم كه میاد یادته زیر بارون بودمو یا كه اون حس قشنگو توی چشمات دیدمو تو به من گفتی زیر بارون تو نرو خیس میشی من بهت گفتم از این زندگی دلگیر میشی زیر بارون میرمو عاشق بارون میشمو بزار این شرشره یا اشك قشنگ بباره روی سرم دوست دارم دوست دارم نم نمشو حس كنم با بدنم وقتی بارون میباره،وقتی بارون میباره راستشو بهت بگم ترو یادم میاره حالا این روزهای من زیر بارون میمونه یا كه این شعر قشنگو زیر بارون میخونه نوع مطلب : دلنوازهای من، برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 6 اردیبهشت 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : چهارشنبه 2 فروردین 1391 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
وقتی با خودم سخن میگویم وقتی در برابر شعر های خود فكر خود را میگمارم وقتی با موسیقی و ترانه خود تنها هستم وقتی با شعر خود میرقصم انگار بر خلاف ان چیزی هستم كه میپندارم من و رقص!! یادم می اید ان روزها میگفتم رقص چیزی مسخره ای هست بعدها فهمیدم كه چطور موسیقی بر روی روح و روان گیاهان گلخانه دوستم تاثیر میگذارد و رشد انها را بیشتر كرده است به خودم گفتم ایا من از یك گیاه كمتر هستم و شروع كردم به رقصیدن برای خیلی ها شاید باوركردنی نباشد مخصوصا آنهایی كه مرا میشناسند فردی رسمی و با برند علمی و رقص/ با عقل جور در نماید تمام زندگیم دنبال این بودم كه ادم خوبه داستان ها باشم حتی رنگ پیراهن و لباسم را بر اساس رنگی بندی وب 2 تنظیم كرده ام و كارها و حساسیت هایی داشته ام كه كمتر ادمی به ان توجه كرده است طوری كه بعضی وقتها گوگرد موی سرم را اندازهگیری كرده ام كه ببینم چقدر است و همیشه كارهایی كرده ام كه دوست داشته ام و تا اینجای زندگی هیچ كاری را بر خلاف میل باطنی ام انجام نداده ام
ولی سرانجام به جایی رسیده ام به نام علاقه مندی هایم/ احساس میكنم باید بخشی از وجودم را در اختیار دیگران بگذارم و مدتی است این كار را شروع كرده ام دوستانی پیدا كردهام كه عاشق هستند و راه گم كرده اند این اشتباهی نباشد ولی به هر حال توانستم بخشی از وجودم را در انها بازگو كنم و اسم این بازگویی این جمله است من به دیگران احترام میگذارم و انها را به پیشرفت و اینده امیدوار میكنم احساس میكنم كه میتوانم و این توانستن من را كسانی میفهمند كه رشته فكریشان با من در یك اشتراك است برای همین هست كه توانستم از تعمیركار محله مان یك برنامه نویس در بیاورم شاید بگویید اموزشی بوده نه
من بخشی از وجودم را در اختیار او گذاشتم و كلید فكری ان را باز كردم و او الان حتی از منم پیشه میگیرد چون 20 سال از من بزرگتر هست من كلید را به او داده ام او الان توانسته به فلسفه وجودی خودش پی ببرد و الان پس از اموختن اولین بخش به دنبال دیگری است بله این است سخنی كه من به اساتید خود میگفتم بیچاره شاگردی كه از استادش بهتر نشود
توجه كنید اساتید خیال میكنند چون مدركشان بالاتر است و سنشان بیشتر همان ماجرای قامت مهمتر و قیمت بهتر را میتوانند مطلوب كنند و من میگویم شما اشتباه میكنید اشتباه چون من تفكر شما را به سادگی نقض كردم چون من خودم را نیز همچنان نقض كردم با رقص خود بله چیزی كه در وجود من بود و من با خودم لج كرده بودم هیچ چیز مقدسی نیست و هیچ چیز بهتر و بزرگتری وجود ندارد همه چیز در وجود خود ماست دلایل ،رفتارها و تجارب همه قابل نهی كردن هستند پس خودتان را له كنید خودتان را خاك كنید با خودتان بجنگید همه چیز را به دور بیاندازید تمام عقده ها و رفتارها را به خود بگویید من میرقصم من میبوسم من پرواز میكنم من به تو میگویم ببخشید عذر میخواهم در برابر سلایق فكری دیگران و باورشان با عشق خود بایستید و بگویید این راه من است و من خودم قهرمان هستم روی همه چیز خط بطلان بكشید حتی خودتان نوع مطلب : مقالات، برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 26 اسفند 1390 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
از فلسفه خسته ام از عرفان از سخنان بزرگان/ از سلایق فكری دیگران كه به حساب تجربه گماشته میشود و از هر استدلالی كه نغز می شود دنیایی كه من در ان قدم مینهم وحشتناك از آن چیزی است كه به ان فكر میكنم دیگران چه راحت و به چه شكلی بر روی طیف روحی خود قدم می گذارند دنیایی كه در ان زنگی میكنم انگار دو رنگ دارد رنگ سپید و سیاه و این برای نوع دیدی نیست كه به دنیا دارم برای چیزی هست كه از رفتارها درك میكنم یا زرنگی یا ساده لوح یا زشتی یا زیبا یا احمقی یا باهوش ولی دیگرانی كه همیشه مرا به دنیایی خود فرا خوانده اند انگار دنیایی پر از عقده و كمبودهای گذشته خود را به من ایمان میدهند و میگویند این درست است و این درست بودنهاست كه مرا به عمق نادانی خودم فرو میبرد مانند برهان هایی كه برای وجود خدا خاصیت اثبات شدنی دارد ولی در درون ادمی/ در حالی كه در برابر منطق جایی برای بحث نمیگذارند انگار منطقی بودن درد دارد درد بسیار هر چه بیشتر میخوانم و هر چه بیشتر به پیش میروم میفهمم هیچ نمیدانم و اعتراف میكنم كه بیسوادم و این بیسوادی مرا به سكوت وا میدارد برای همین است كه بر خلاف اب شنا میكنم در برابر مطلق گرایی حال این مطلوب خوبی باشد یا بدی به هر حال من در این بین به چیزی رسیدم به نام خویشتن به چیزی تفكر ورزیدم به نام انسان و به یك دید كلی رسیدم به نام دیدگاهم نسبت به زندگی و آن دیدگاه مرا به هدف میرساند و هدفی كه با مداد زندگی برای خود ترسیم كردم بر اساس نسبیت فكری من است بر اساس درك زیبای انسان مداری/ چیزی كه شاید قبل از هر چیزی چه سیاه چه سپید و چه تمایزات فكری هر انسانی، مرا به این دید برساند كه ادمی موجودی است بر اساس شرایط فكری خودش بر اساس خشم،محبت ،نفرین و دوستی آن موقع است كه میتوانم حتی معنی خیانت را درك كنم چون ان هم هدفی دارد و برای من چیزی مهم تر از هدف نیست نوع مطلب : مقالات، برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 26 اسفند 1390 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
در جایی كه من زندگی میكنم » واقع بینی به معنای بدبینی خونسردی به حساب بیخیالی صداقت به معنای ساده لوحی تقلب به حساب زرنگی عشق به معنای یك حس خوب و توهم به معنای واقعیت حكم فرمایی میكند همه فكر میكنند ان چیزی كه فكر میكنند درست است و در ان اصرار دارند و این را من به حساب حباب فكری میگذارم كه به ان میگویند مسخ فكری/ بله همه ما مسخ شده ایم در چیزی هایی كه ما را به سرانجامی نمیرسانند و این است رویای ما در توهم خوابیدن و در توهم زندگی كردن و در توهم مردن و حتی در توهم ازدواج كردن خودمان را گول نزنیم ما شاید همه چیز را تفسیر كنیم ولی اخر سر به عجز میرسیم و ان عجز در دیدگاهمان است نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : جمعه 14 بهمن 1390 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
پدرخوانده در معنا به معنای پدر تعمیدی و كسی هست كه مسئولیت مجموعه انسان هایی را بر عهده دارد كه در شكل و سیاست او یا تحت حمایت او قرار دارد وی همیشه سعی میكند محتاط تر از دیگران حركت كند و همیشه با وسواس بیشتری نسبت به دیگران عمل میكند . در واقع مجموعه عواملی را كه یك پدر در یك خانواده برعهده دارد او نیز به شكل بالاتری و حساس تری بر عهده خود گمارده هست همیشه سعی میكند با فكر و تعقل بیشتری نسبت به محیط پیرامون خود بنگرد و حتی شاید از دیدگاه دیگران موضوعات را نظاره گر باشد به هر حال باید به پای درد دل پدرخوانده نشست تا بتوانی سیر فكریش را حس كنی نوع مطلب : علاقه مندی ها، برچسب ها : لینک های مرتبط : پنجشنبه 6 بهمن 1390 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
پنجشنبه 6 بهمن 1390 :: نویسنده : بازگشت پدرخوانده
|
||
برچسب ها
پیوندها
آخرین مطالب
|
||