Dance me to your beauty with a burning violin
Dance me through the panic 'til I'm gathered safely in
Lift me like an olive branch and be my homeward dove
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
Oh let me see your beauty when the witnesses are gone
Let me feel you moving like they do in Babylon
Show me slowly what I only know the limits of
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
Dance me to the wedding now, dance me on and on
Dance me very tenderly and dance me very long
We're both of us beneath our love, we're both of us above
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
Dance me to the children who are asking to be born
Dance me through the curtains that our kisses have outworn
Raise a tent of shelter now, though every thread is torn
Dance me to the end of love
Dance me to your beauty with a burning violin
Dance me through the panic till I'm gathered safely in
Touch me with your naked hand or touch me with your glove
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
Dance me to the end of love
به ورای آسمانم چشم دوخته ام ....
در تراسی که گه گاهی خیس باران میشود....
به انسوی آرزوهایم گذر میکنم....
قدمهای گرفتار ساکنان زمینم را نظاره میکنم....
و چه زیباست این فقر دلتنگی های اهل زمین...
به جستن یکدیگر ...
به قدم گذاشتن بر رد پای همدیگر..
کودکی بر بام خنده هایش از دور پیداست...
به گمانم بزرگش قول نقلیه ای کوچک داده باشد به او....
و چه زیباست این فقر دلتنگی های اهل زمین....
روی به دیده خود میگردانم...
به صدای خس و خاشاک دلم خو میگیرم...
مست نگاهم
خیره به دستانم...
دگران را سوی زمان میپندارم...
و چه زیباست این فقر پنداشتن ره دگران...
هنگ کردم. دیگه نمیتونم ادامه اش بدم... چون تیک تیکی از ثانیه های زمانم را زنگ دری لرزاند....
و ترک کردم گوشه ای از جیب زمانم را...و چه زیباست این فقر گران ...تو چه دانی که گوشه به چشمان دلم بود یا که دستانم...
مجتبی گودرزی در گاهی از زمان... برای اهل زمین.11.9.2013
اگه برگردی............خویشتنم با دلت زنده می شود.....رنگ می گیرد
اگر برگردی.............ره عمرم نسیم زندگی میگیرد... سبز میگردد
اگهه برگردی...........نیاز از سوی نا اهلان نمی گیرم من.....
اگه برگردی.............. زحمت از روی گرانت برنمی دارم......
اگه ..برگردی.... چاک میدهم سینه از درد بی عیبی....گم میشوم در تو غم های تو....
اگه برگردی....... باورش سخت است دل کندن این همه وابستگی....
سنگ سختی ام را میفشارم ..... با تو از دنیا گذر خواهم کرد....
مجتبی. در گاهی از زمان
.: Weblog Themes By Pichak :.