هه ناسه جوانان نودشه , بهشت گمشده درباره وبلاگ موضوعات مطالب اخیر نویسندگان پیوندها آمار وبلاگ
دوستان منتظر نظرات و انتقادات شما هستیم ./. اعضای گروه هه ناسه : زانیار امینیان (اواز ، سنتور و سرپرست گروه ) - مینو نادری ( تنبک ) - روژین جمیلی ( سه تار ) - سهیل مومنی ( تار ) - مسلم شبرندی ( ویولون ) - هیمن اسماعیلی ( تار ) - صبور حیدری ( سه تار ) - دانا خالقی ( سه تار ) - صهیب حسینی (سه تار و تنبور ) - مبین صیادی (تنبور )- مهیار امینی ( دف )- صادق اختری (گیتار ) عکس : آقای نوری نوع مطلب : هه ناسه، تصاویر، برچسب ها : لینک های مرتبط : برخی آلات موسیقیآلات موسیقی بادی نینی از قـدیمی ترین این نوع است و شامل یک لوله استوانهای از جـنس نی بوده که دارای هـفت بـند و شش گـرهاست. نی از دسته سازهـای محـلی است و تـقـریـبا در تمام نقاط ایران معـمول و رایج است. سرناسرنا ساز دیگـری از خانواده آلات موسیقی بادی است که در تـمان نقاط ایران معـمول است و شامل سرنای بختیاری و آذربایجانی است. در ایران این ساز به هـمراه دهل و یا نقاره نواخـته میشود. لازم به ذکر است که نواخـتن این ساز در نقاط مخـتـلف کشور در مواقع خاصی و به منظورهای مخـتـلف انجام میشود. در کردستان با نواخـتن دهـل و سرنا مرگ کسی را خبر میدهـند و در شمال ب هـمراهی طناب بازهـا سرنا نواخـته میشود و در آذربایجان غـربی، روستائیان در عـروسیها حین رقص چوبی ، سرنا مینوازند. کـرناکرنا : سازی قدیمی و تاریخی است که در استانهای مخـتـلف ایران به شکـلهای متـفاوت ساخـته و اجرا میشود. مهـمترین کرناهـا، کرنای شمال، گیلان و کرنای مشهد است. این ساز بـیـشتر در کردستان و آذربایجان مورد استعمال قرار میگـیرد. نی انباننی انبان بـیـشتر در جنوب ایران مورد استـفاده قـرار میگیرد و در بعـضی نقاط ایران آن را " خیک نای " نـیز مینامند و در نقاطی از آذربایجان نیز نواخته میشود. آلات موسیقی زهـیکمانچـهیکی از قـدیمی ترین سازهای زهـی، کمانچه است که اولین شکل ویولن امروزی است. این ساز نـقـش تک نواز و هـمـنواز، هـر دو را به خوبی اجرا میکند. کمانچه سازی ملی است. در تمام استانهای ایران نواخـتن آن متداول است و بـیشتر در میان طوایف لر و بختیاری رواج دارد. بربطبربط : سازی از خانواده سازهای رشتهای مفـید که به آن " ال عـود یا لوت " نیز میگـویـند. ساخـتمان این ساز شـبـیه گـلابی است که از درازا به دو نـیم شدهاست. دارای کاسهای بـزرگ و دستهای کوتاه که در آغاز سه رشته سیم داشتهاست. ربابرباب : این ساز زهـی است از چـهـار قـسمت شامل شکم خربزه مانـند، سینه، دسته و سر تـشـکـیل شدهاست. سیمهای رباب در قدیم از روده و امروز از نخ نایلون ساخـته میشود و مضراب رباب از پـر مرغ ساخـته شدهاست. این ساز اساساً سازی محلی است و بـیـشتر در نواحی خراسان معـمول است و هـمچـنـین در نواحی سیستان نیز نواخـته میشود. تارتار : یکی از سازهای زهی اصیل ایران است که یک شـکم چـند قـسمتی دارد و دارای شش تار میباشد. از این گـروه ســــازهــا، سـه تار و دو تار را میتوان نام برد که نوازندگی دوتار در تـرکـمن صحرا و نواحی خراسان بـسیار معـمول میباشد. گیتارگیتار : یکی از دیگر سازهای زهی است که انواع مختلف، چهار سیم، شش سیم، هشت سیم، دوازده سیم و... و به دستههای گیتار کلاسیک ، گیتار آوستیک و گیتار الکتریک تقسیم میشود. این ساز زهی با پیک یا انگشت نواخته میشود. این ساز ریشهٔ اسپانیایی دارد. آلات موسیقی ضـربیاز سازهای ضربی معـروف ایرانی دهـل، طبل و تنبک میباشـند. دهـلدهل : این ساز از استوانه کوتاهی از جـنس چوب که قـطر دایره آن حـدود یک مـتر و ارتـفاع آن ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر است تـشکـیل شده و بر دو سطح دایرهای شکـل آن پـوست کـشـیده شدهاست. مضرابـش دو چـوب یکی به شکـل عصا و دیگـری ترکهای نازک میباشد. دهـل سازی کاملاً محـلی و بـیـشـتر هـمراهـی کـنـنده با سرنا است. در مناطق فارس، بلوچستان و کـردستان بـیش از سایر جاها مورد استـفاده قـرار میگـیرد. دایـرهدایره: این ساز ضربی که از حلقهای چوبی تـشـکیل گـردیده که بر یکی از سطوح جانبی دایرهای شکل آن پوست کشـیده شدهاست، این ساز را با ضرب سر انگـشتان هـر دو دست مینوازند و بـیـشتر شهـری است تا محـلی. سازی است هـمراهی کـنـنده با سایر سازهـا. دایره در حال حاضر در آذربایجان بـیـشـتر از سایر جاهـا رواج دارد. طبلطبل : یکی دیگر از سازهای ضربی که کوچکـتر از دهـل میباشد و مضراب آن دو کوبه چوبی است و آن را در مراسم عزاداری در اکثـر مناطق ایران مینوازند. تـنـبکتنبک: سازی است از پوست و چوب (معـمولا گـردو) و از دو قسمت گـلویی و استوانهای تـشکـیل یافـته، سطح بالایی آن از پوست و قسمت گلویی آن که با دهانهای گـشاد دارد باز میباشد. سازهای مضربی (زهـی - کوبی)ساز منحصربهفرد ایرانی که در این تـقـسیم بـندی قـرار میگـیرد سنتوز است. این ساز شامل جـعـبهای ذوزنقهای است و هـفـتاد و دو رشته سیم سفـید و زرد تـشکـیل یافـتهاست. سنـتور اساساً سازی است که قابـلیت تـکـنوازی و همنوازی را داراست و نواخـتن آن در تمام استانهای ایران متـداول است. نوع مطلب : تاریخچه موسیقی، برچسب ها : لینک های مرتبط : تقسیمبندی موسیقیموسیقی به روشهای بسیاری تقسیمبندی می شود. بر اساس دوره ی هنری پیدایش
بر اساس ساختار آوا شناسی
بر اساس ساختار گامها
بر اساس تعداد نتها در گام:
از دیدگاه ضرباهنگ
از دیدگاه ناحیه پیدایش
(و بسیاری نواحی دیگر) از دیدگاه خاستگاه معنایی-کلامی و جایگاه اجتماعی
از لحاظ اولویت کلام یا ساز
از دیدگاه کاربردی
از لحاظ سازبندی (ارکستراسیون) و آوایی
بر پایه فرم موسیقی
بر اساس دستگاه یا مقام که برای موسیقی سنتی ایران هفت دستگاه به همراه ۵ آواز برمیشمارند مانند دستگاه ماهور ، دستگاه شور ، بیات ترک . هر دستگاه میتواند تعدادی «گوشه» داشته باشد. همچنین در موسیقی ایرانی ۱۲ مقام برشمردهاند مانند مقام راست، زیر، اصفهان، حجاز. تئوری موسیقیتئوری موسیقی نظریه ای دربارهٔ نگارش و ساختار و قواعد موسیقی است. تئوری موسیقی از قرنهای گذشته ابداع شده و به تدریج کاملتر شدهاست. تئوری موسیقی شامل تحلیل نت های ملودی و نیز بررسی آنها از دیدگاه نگارش (نت نویسی)، ریتم ، هارمونی (هماهنگی عرضی نتها)، کنترپوان (هماهنگی طولی نتها) و ... است. در تئوری موسیقی به بررسی پویایی و دینامیک موسیقی نیز میپردازند و آن بستگی به نرمی یا سختی صداها و نتها دارد. میتوان تئوری موسیقی را براساس روابط ریاضی نیز مطرح کرد. در این صورت از روشهای ریاضی برای تحلیل موسیقی استفاده می شود. دیدگاه فرهنگها و ادیان به موسیقیاسلامدر میان فقهای اسلام کسانی مانند شهاب الدین الهیثمی و ابن ابی الدنیا بودهاند که موسیقی را یکسره لهو و لعب میدانستند و آن را مکروه یا حرام تلقی مینمودند. فارابی معتقد بود که موسیقی نمیتواند هرگونه حالت روحی یا هر نوع شور و هیجانی را در شخص برانگیزد. ابن زیله نیز معتقد بود که موسیقی میتواند شخص را به ارتکاب عمل گناه بکشاند. با این حال، ابو حامد محمد غزالی، موسیقی و سماع را جایز دانسته است. از آنجا که دامنه تمدن اسلامی جز عربستان کشورهای بسیاری از جمله مصر، ایران، هند و آفریقا را دربرمیگرفت، موسیقی اسلامی نیز با تنوع و گوناگونی روبهرو بوده است. نوع مطلب : تاریخچه موسیقی، برچسب ها : لینک های مرتبط : نظریههای زیباییشناسی درباره موسیقیسه نظریه زیبایی شناسی درباره موسیقی وجود دارد:
تاریخچه زیباییشناسی در موسیقیبیش از دوهزار سال است که غرب وشرق به قدرت موسیقی در برانگیختن احساسات اذعان کردهاند. به حدی که کسانی که دغدغه حفظ امنیت دولت را داشتهاند موسیقی را خطرناک تلقی کردهاند. اما تشریح این امر که موسیقی چگونه چنین تاثیری بر ما میگذاردبسیار دشوار است. فهم دلیل این امر چندان سخت نیست. قدیمی ترین و رایج ترین نظریههای غربی هنر، هنر راتقلید طبیعت میدانند. اما موسیقی تمامأ با این تعریف سازگار نیست. موسیقی قادر به بازنمایی اشکال و رنگها یا توصیف جهان در قالب واژگان نیست و توانایی اش در تقلید اصواتی که در عالم طبیعت وجود دارند سهم بسیار کوچکی است. اما این قالب هنری غیرمفهومی و غیر تقلیدی که مجموعهای از اصوات نظام یافته است به نحو معینی تجربیات زیبایی شناسانهای فراهم میآورد که در ابعاد و مراتب مختلف دارای ارزشند. از سرگرم کنندگی نسبی تا تجربههای زیبایی شناسانهای که به کنه شخصیت راه میبرند و ما را به مرتبهای بی بدیل می رسانند. این هنر از چه نوعی است؟ نظریههای زیبایی شناسی موسیقی که به این پرسش پاسخ میدهند در دو گروه کلی جای میگیرند؛
نوع مطلب : تاریخچه موسیقی، برچسب ها : لینک های مرتبط : ریشه واژههای موسیقی و خنیاواژهٔ موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمهٔ Mousika و مشتق از کلمهٔ Muse میباشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. معادل موسیقی در فارسی خنیا است و به معنی نوای خوش است. خنیا از ریشه «خونیاک» زبان پهلوی و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: «هو]به معنای نیک ، زیبا ، خوش، برای نمونه در واژههای هومن (= نیک اندیش)، خسرو (= خوب نام)، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش« است. موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود. تعاریف گذشتگان از موسیقیپیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحهی سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصّصی میباشد. صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند. افلاطون: موسیقی یک ناموس اخلاقی است که روح به جهانیان، و بال به تفکر و جهش به تصور ، و ربایش به غم و شادی و حیات به همه چیز میبخشد.. ابونصر فارابی :موسیقی علم شناسایی الحان است و شامل دو علم است; علم موسیقی عملی وعلم موسیقی نظری ابو علی سینا : موسیقی علمی است ریاضی که در آن از چگونگی نغمه ها از نظر ملایمت و سازگاری، و چگونگی زمانهای بین نغمهها بحث میشود. بتهوون : موسیقی مظهری است عالیتر از هر علم و فلسفه ای. موسیقی هنر زبان دل و روح بشر و عالیترین تجلی قریحهی انسانی است. لئوپددوفن : ریشه موسیقی به عهد کهن ارتباط دارد. درواقع همان روزی که انسان توانست برای نخستین بار خوشیها ورنجهای خود را با صدا نمایش دهد، مبداموسیقی به شمار میآید ابن خردادبه (به نقل از یحیی بن خالدبن برمک): موسیقی آن است که تو را شاد کند و برقصاند و بگریاند و اندوهگین کند و جز آن هرچه باشد رنج و بلاست. ابن خردادبه : موسیقی ذهن را لطیف و خوی را ملایم و جان را شاد و قلب را دلیر و بخیل را بخشنده میکند، آفرین بر خردمندی که موسیقی را پدید آورد. نوع مطلب : تاریخچه موسیقی، برچسب ها : لینک های مرتبط : |
||