اولین و شاید مهمترین علت خستگی از دین، حضور حجیم و بسیار پررنگ و خسته کننده ی تبلیغات و توصیه ها و نمایش دینی در همه ی زمان ها و مکان های مرتبط و نامرتبط است. رادیو و تلویزیون در تمام مدت شبانه روز و تمامی شبکه ها مشغول گفتگو و یا تبلیغ مباحت، معارف و یا مسایل دینی است.
علاوه بر این ها، تبلیغات شهری سراسر مشحون از این نمایش ها است. بیلبوردها و تابلوها، و پرچم ها و تراکت ها و... از دین می گویند. رسانه ها سرشار از موضوعاتی است که به دین ارجاع داده می شود. چند ماه از سال و دهه های مختلف، درگیر مباحثی پرتکرار و سنگین از گفتارهای دینی و نمایش های دینی است. مدارس و تعلیم تربیت و انواع مراسمی که برگزار می شود، مملو از مسایل دین و تعلیم دینی است. سخنرانی ها و نشست ها و میزگردها و ... همه از دین می گویند. از در و دیوار شهر دین می بارد. آنها نمی دانند که چنین فضایی لاجرم ذهن و روان را خسته می کند. در پاسخ به این شبهه می گویم :
برای همه آدمها پیش آمده است که چرا دچار گناه می شوند چکار کنند که معصیت نکنند ، با خودش می گوید چکار کنم تا از عبادت لذت ببرم هر کس روشی برای کار خودش دارد و عملی را برای برون رفت از این دام شیطان پیدا می کند همه به دنبال مسبب گناه هستند که آیا به خاطر دوستانم است یا به خاطر کاری و فعالیتی ندارم است تنها هستم می باشد و یا علل های دیگر ... در این مبحث می خواهم اشاره به این مطلب داشته باشم که چه کار کنیم تا گرفتار گناه نشویم ، معصومین (علیه السلام ) و بزرگان دین راحل های را برای نجات از این معصیت معرفی کردند که خدمت شما توضیح خواهم داد . 1ـ نگهبانی و مراقبت از اعمال اولین کسی که باید با او مقابله کنیم شیطان است و این کاری که باید انجام بدهیم این است که از شیطان دوری کنیم الف : اولین عمل این است که تقوای الهی پیشه کنیم تقوا مانند لباس است همان طور که لباس انسان را از سرما حفظ می کند تقوا هم باعث می شود که شیطان بر دل ما رخنه نکند حضرت علی (علیه السلام) می فرماید : تقوا را دژی نفوذ ناپذیر می داند که رخنهاى در آن ممکن نیست. [1]
ب : ورود و خروج
خودمان را کنترول کنیم قلب انسان و چشم و گوش انسان فکر همه اینها درب
ورودی قلب هستند برای دوری از شیطان باید اینها را کنترل کنیم تا هر
نامحرمی وارد قلب ما نشود تا شیطان در دل ما رخنه نکند . ج
– محاسبه نفس ، بعد از مراقبت و کنترل نوبت به محاسبه نفس می رسد، یعنی
برای اینکه ضعفها را جبران کنیم باید برنامه ریزی لازم را انجام بدیم تا
نقطه ضعف برطرف شود.
چرا ستمگران وافراد گناهكار ،این همه غرق نعمتند و مجازات نمی بینند؟
اینها افراد غیر قابل اصلاح هستند كه طبق سنت افرینش و اصل ازادی اراده و اختیار ،به حال خود واگذار شده اند ،تا به اخرین مرحله سقوط برسند و مستحق حداكثر مجازات شوند. به علاوه از بعضی از ایات قران ،استفاده می شود كه خداوندگاهی به اینگونه افراد،نعمت فراوانی می دهد و هنگامی كه غرق لذت وپیروزی و سرور هستند ناگهان همه چیز را از انان می گیرد تا حد اكثر شگنجه را در زندگی همین دنیا ببینند زیرا جدا شدن از چنین زندگی مرفهی ،بسیار ناراحت كننده است . چنانكه می خوانیم «فلما نسوا ما ذكروا به فتحنا علیهم أبواب كل شیء حتى إذا فرحوا بما أوتوا أخذناهم بغتة فإذا هم مبلسون»1هنگامی كه پندهای را كه به انها داده شده بود،فراموش كردند درهای هر خیری را به روی انان گشودیم تا شاد شوند ،ناگهان هر انچه داده بودیم از انها باز گرفتیم ،لذا
حضرت ادم البشر زمانی که حاجات شیطان را از خدا شنید به خدا چنین عرضه داشت: خداوندا شیطان را بر من و اولاد من مسلط کردی، خواسته های او را برآوردی که همه ی آن خواسته ها به ضرر من و اولاد من بود، پس به من و اولاد من چیزی عطا فرما که بتوانیم در مقابل مکر و حیله های او خود را حفظ کنیم، خطاب رسید تو هم بخواه تا اجابت کنم.آدم عرض کرد: خدایا!من خیر و صلاح خود و اولادم را از تو می خواهم،تو خود دانا و بزرگواری، هر چه صلاح می دانی برای ما قرار بده خطاب رسید: ای آدم! برای تو و فرزندانت در مقابل هفت حاجت ابلیس هشت حاجت قرار دادم. حاجت اول : آنکه هر گاه معصیتی کردید تا هفت ساعت به شما مهلت میدهم،اگر به فکر افتادید و توبه نمودید باز برایتان چیزی نوشته نمی شود و اگر بعد از هفت ساعت توبه نکردید فقط یک گناه برایتان نوشته می شود. حاجت دو : آنکه هر گاه تو و اولاد تو قصد معصیت کنید و آن را انجام ندهید،گناهی برایتان نوشته نشود. حاجت سه : اگر قصد کار نیک کردید ولی موفق به انجام آن نشدید یک ثواب برایتان نوشته می شود.