قفسه ی افکارم سنگین است

چای گرمی ک دلم بود ب دستت دادم،آنقدر سرد شدم از دهنت افتادم

سلام 

سال نو مبارک 

امیدوارم امسال بهترین اتفاقا برای تک تکتون بیوفته 

ی عذر خواهی ب همه ی دوستانی ک لطف کردند تو این مدت ب من سر زدن بدهکارم 

واقعا ممنونم ازتون 

نمتونم زیاد بیام اینجا متاسفانه .اما در اولین فرصت بازم سر میزنم .

نوروزتون پر از اتفاقات و احساسات قشنگ ...

نوشته شده در چهارشنبه 5 فروردین 1394 ساعت 16:39 توسط clear |نظرات

سلام بچه ها ،امیدوارم حال همتون خوب باشه

ببخشید  ی چن وقتی نبودم و نتونستم بهتون سر بزنم

ممنونم از همه ی اونایی ک در نبودنم هم ب یادم بودن و بهم سر میزدن...

ی ذره درگیری هام زیاد بود واسه همین دیر اومدم

اما بالاخره اومدم این بار برای آخرین بار اومدم  با آخرین آپ،آخرین دلنوشته...

شاید دیگه هیچوقت نیام...

ی جورایی سردم ، بی حس و حال ...

میخوام اینجا از همتون تشکر کنم:

از آبجیای گلم مهسا،رها،دینا...بنفشه جونم خیلی دیر اومدی دارم میرم

از داداشی های مهربونم ب خصوص داداش رضا ک خیلی داداش خوبی بود برام

داداش محمد،داداش مجید،داداش کوچولوم علیرضا،داداش پوریا،داداش حامد،

داداش وحید،داداش سپهر

از همتون ممنونم ک بهم سر میزدین همراهم بودین وتنهام نذاشتین...

خیلی حرف زدم...براتون بهترینا رو آرزو میکنم...تو این شبای قشنگ برای منم دعا کنید.

.."بدرود"

....

...

...

آخرین برگ سبز نوشته هایم برای تو یی ک هیچوقت از با من بودن من را نفهمیدی...

این آخرین دلنوشته ی من است و امشب تمام میشود تمام نوشته های دلم،

تمام خواهد شد همه ی آنچه را ک برای تو مینوشتم....

این روزها دیگر سراغ چیزی نمیروم.ن کتابو دفتر،

ن سرگرمی و تفریح  ن حتی آرشیو عکسهایت...

این روزها بعد نماز راحت گریه میکنم بعد گریه مثل دیوانه ها میخندم ...

هیچ چیز مرا خوشحال نمیکند ...

نادیده گرفتی تمام نوشته ها ،اشک ها وحتی دوستداشتنم را

اشک در چشمانم حلقه زده التماس میکند ک نرو،

اما تو همچنان خودخواهی و من از این پس

هرگز خاطراتت را در ذهنم مرور نخواهم کرد،

هرگز دلتنگ نگاه های ب ظاهر  محبت آمیز اما آمیخته ب ریایت نمیشوم

دلتنگ شنیدن قصه های شیرین کودکی ات ب زبان بچه ها و خندیدنهای بلند من

دلتنگ اخم های مردانه اما مردانگی نداشته ات،

هرگز دلتنگ دلتنگی های دروغینت نخواهم شد

اما هر از گاهی ب آرزو های سوخته ام سری خواهم زد تا دیگر تکرارت نکنم...

آینده ام تاریک شد ،تاریکی ب تاریکی یک شب سیاه ،

شبی ب تاریکی آرزو های خیالم

و حالا درخت آرزو هایم بید خشکیست از آرزو های سوخته و عشقی ک ته مانده اش حسرت است

بعد تو چیزی ته آینده ام نمی ماند جز شکست

و یک قلب سردی ک هیچوقت هوای دوستداشتن ب سرش نمی زند

من عادت دارم ب شکسته شدن ،چرا ک هر بار آرزو هایم را کاشتم جز حسرت چیزی نروئید و من

ب عادت همیشگی برای رسیدن ب آرزو های سوخته ام  فاتحه خواندم ...

گوش کن دلیل انتظار مضحک من:

تو رویایی بودی بس شیرین ک روزی قول رسیدن ب آرزو هایم را ب من میداد و امروز

همان آرزو ها تمام آن چیزیست ک در زندگی ندارم...

ساده بودم ک گمان میکردم  دست در دستم تمام سنگ فرشهای آرزو هایم را با من میدوی ...

اما تو کمی خیال بودی کمی بهت کمی رویای خیال انگیز برای شبهای انتظارم

و من خاموش خواهم کرد تمام چراغ های روشن یادت را در ذهنم...

با این حال ای کاش این آخرین دلنوشته ی دلم نبود چرا ک هنوز باید نوشت از تویی ک

برای من""بهترین معشوقه ی دنیایی""...


نوشته شده در جمعه 20 تیر 1393 ساعت 02:29 توسط clear |نظرات

واژه هایم بوی تکرار گرفته اند

نمی دانم چ بنویسم

چگونه کلمات را مهمان دردهایم کنم...

وقتی  هوای نوشتن دارم  فقط دلم میخواهد بنویسم...

از تو...

از بودنت...

و حال از نبودن هایت  ....

هرگز تصور نمیکردم  روزی برسد ک

پنجره ی احساسم ب سمت کویر نبودن هایت باز شود...

این واژه ها همگی تکراریند...

اما من حرف هایم را حتی ب تکرار برایت مینویسم...

شاید روزی آنها را خواندی ...

بدان ک جای خالیت را هیچ کس و هیچ چیز پر نخواهد کرد ...


نوشته شده در شنبه 7 تیر 1393 ساعت 05:29 توسط clear |نظرات

نشانی از تو ندارم

اما نشانی ام را برایت می نویسم:

در شبهای بی کسی ات ب حوالی خاطراتمان قدم بگذار

وارد کوچه پس کوچه های  انتظار شو

خیالت را ورق بزن

نبودن  هایت را ب تماشا بنشین

آرزو های سیلی خورده ی مرا ببین

حسرت حسرت و حسرت

جایی جز

قطعه ی  دلشکستگان مرا  نمیابی

کلبه ی مستطیلی ام را  پیدا کن

کنار بید خشک آرزو های سبزم بنشین

غبار  دست نخورده ی کلبه ی تاریکم را ورق بزن

پشت بغض خیس  و حس ترک خورده ی خودت مرا می یابی

فقط سرت را بالا بگیر

میخواهم یک دل سیر بودنت را تماشا کنم...


نوشته شده در شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 01:55 توسط clear |نظرات

من دلتنگ توام...

دلتنگ نفس هایت ،عطر بودنت...

دلتنگ دست های گرمو آغوش پر از آرامشت،

دلتنگ نگاه های محبت آمیزی ک هیچوقت از من دریغ نکردی

دلتنگ لحظه هایی ک شانه هایت را برای بغض هایم ب امانت میدادی و من،

سر ب شانه هایت تمام تنهایی هایم را گریه میکردم

و من تمام این لحظه های بی تو را دلتنگ توام معشوقه ی من...


نوشته شده در دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت 04:37 توسط clear |نظرات

آرزو دارم بخوابم باقیه شب ها را

خوابی از جنس آرامش ابدی...

میبینی...

تنها داشته ام در این دنیای پست این است

جای خوابی تاریک،

آن هم از جنس خاک...


نوشته شده در چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 03:35 توسط clear |نظرات

این شب سوتو کورو بشین کنار رویام

پس بزن این غرورو تکرار نکن نمیخوام

سنگینیه غرورت آتیش زده ب جونم

خودت کمک کن بمون نذار تنها بمونم

ازم گلایه نکن یکم مقصر تویی

توای ک چن وقتیه حرفات میدن ی بویی

ی بویی از جدایی ی حسی از نبودن

ی عالمه خاطره ...کی همشو ربودن

یکی همش تو گوشم میگه تمومش کنم

ولی آخه چ جوری عشقتو دورش کنم...


نوشته شده در جمعه 16 خرداد 1393 ساعت 02:40 توسط clear |نظرات

گذر از آرزوها کردم امروز

ب پای خواسته هایت مردم امروز

گذشتند آرزو هایم ، چ ساده

دلم بر غم نشست ، عشقی نمانده

تمام داشته ام از عشق این است،،،

همی حسرت ...

همی حسرت ..

همین بس ...


نوشته شده در دوشنبه 12 خرداد 1393 ساعت 04:00 توسط clear |نظرات

تو این شبها ی زجر آور، همش تو فکر تو میرم

آخه دق کردم از روزی، ک رفتی و نمی میرم

هر وقت یاد تو می افتم، یه آن بغض میکنم از درد

همش یه آرزو داشتم، ک اونم اینجوری پَر زد

نگاهم کن، هنوزم من ب سمت تو سرازیرم

ببین،پیشم بمون باشه؟؟...نباشی بی تو می میرم

کجایی تا ببینی ک، هنوز هم د و س ت د ا ر م

بازم مثل همیشه من، نبودت رو ب آغوشم بدهکارم

نمیفهمی تو این شبها چقد با خاطرات مُردم

نیازت داشتم اما، نبودی حسرت خوردم

نبودی تا ببینی ک، چ جور از غم  می مردم

همش کم داشتمت اما، خم ب ابروهام نیاوردم

همین دیروز بود انگار ک دستامو گرفتی تو

ولی حالا داری میری، قسم خوردی بمونی خو

نبودی هر قدم با من، بیای با غصه و دردم

تو رفتی بی من اما من، همیشه بودنت رو آرزو کردم

برم هر جای این دنیا دلم با غصه هم سازه

ولی اینو بدون عشقم، ک عشقت رو ب هیچو پوچ نمی بازه

تمومم کن منو اینجا، بذار آسوده خاطر شم

اگه ک تا ته دنیا، قراره "ب ی ق ر ا ر"  باشم...

 


نوشته شده در چهارشنبه 7 خرداد 1393 ساعت 04:38 توسط clear |نظرات

سلام دوستان،این پست تکراریه،

اما چون خیلی دوسش دارم ی بار دیگه گذاشتمش..

...

باز باران بی بهانه، خنده های عاشقانه

میخورد بر کنج قلبم،یادم آرد وعده هایت

گردش یک روز برفی،خوبو صرفی

توی کوچه های خلوت

میشنیدم از زبانت،از دل پاکو روانت

توی روزگار بی رحم،عاشقی چشم بسته بودم

شادوشنگول،خوبو مسرور

با دو چشم عشق آلود،میدیدم چهره ای خوب

می پریدم از سر روح،دور میگشتم ز عالم

میشنیدم از زبانت،

شعر هایی بس قشنگ،وعده هایی رنگ،رنگ

آرزو چون جوی آب،میگذشت آن سوی خواب

بس گوارا بود دیدار،به چ زیبا بود گفتار

از درون همچو ماهت میدیدم  صافی را

از زبانو لحن نرمت،میشنیدم پاکی را

حس میکردم لطافت،عاشقی محو از خیانت

آری اما سخت میشد،دید دیدار از نگاهت

آری اما سخته میگذشت در پس بی تابی هایت

دانه های گرد اشکم پهن میگشتند روانه

از لبو چشمو زبانم،میگذشتند با بهانه

بشنو از من یارک من،

من چو شمعی در سکوتم،رو ب فوتم

بشنو از من دلبر من،

پیش چشم راز و رویا،زندگانی نیست دلسرد

هست زیبا

هست زیبا

هست زیبا...

 


نوشته شده در یکشنبه 4 خرداد 1393 ساعت 15:13 توسط clear |نظرات

از غم نبودنت موج موج گریه کردم

اما،،،

آب از آب تکان نخورد...


نوشته شده در چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393 ساعت 10:21 توسط clear |نظرات

رو دل کردم

...

کال بود،

...

 تمام عاشقانه هایی ک ب خوردم دادی...


نوشته شده در یکشنبه 28 اردیبهشت 1393 ساعت 08:21 توسط clear |نظرات

 

همین ک آخرین بغض حسرت آلودم  را قورت دادم

...

تمام  د و س ت د ا ش ت ن م  را بالا آوردم...


نوشته شده در دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 ساعت 20:31 توسط clear |نظرات

من میگم دنیام تموم شد،عمری ک رفته نمیاد

تومیگی اول جادست،کلی راه داری تو این باد

من میگم بختم سیاهه،همه ی عمرم تباهه

تو میگی دو رویی بسه، واست هیچ فرقی نداره

من میگم قلبم شکسته، توی دستای تو،نامرد

تو میگی چرخ زمونست،یا تو دست توست یا من

من میگم دلم گرفته،یعنی باید بسوزم و بسازم

تو میگی عیبی نداره ،من ک چیزی نمیبازم

من میگم منو شکستی با دروغ چشامو بستی

تو میگی خدایی دارم برو گمشو خیلی پستی

واسه اینه ک نمیشه با حضورت جاتو پر کرد

یکیمون سفیدو سر خوش یکیمون سیاهو پر درد...

 


نوشته شده در یکشنبه 14 اردیبهشت 1393 ساعت 18:02 توسط clear |نظرات

فردا زمان دیدن است 

 امروز دلم لرزیده

شاید خدا هم بازیم را 

 با روزگارش دیده...

بازیم با روزگار 

چ بازی داده مرا

کاش ای خدای من 

 بدانی درد مرا...

دردم از بی مهریست

ک چنان بی تابم

از شب تا ب سحر

 همچنان می نالم...

آه ای خدای من

تا ب کی بی تابی

تا ب کی

نالیدن و باریدن...

من

همانگونه ک تو امر کردی هستم

پس چرا لرزیدم...

پس چرا لرزیدم...


نوشته شده در یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 ساعت 15:57 توسط clear |نظرات

تا منو تو عاشقی ناب بود

کو آنکه این عاشقی را باور کند

تا منو تو خاطره ی خوب بود

کو آنکه این خاطره را از سر کند

تا منو تو دلهره ی مهر بود

کو انکه این دلهره را روشن کند

حالا...

تا منو تو فاصله ی "ز ج ر"است

کو آنکه این فاصله ها را کم کند...


نوشته شده در دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 07:23 توسط clear |نظرات

تنهایی تمام تابلوی زندگی ام را پوشانده

ح س ر ت 

 معنی تمام  نداشته هایم است

این فقط تنهایست ک مرا میفهمد

این شکست ها مرا شکسته اند

کمری خم دارم ،،،

روحی غمگین ،،

آهی سوزناک ،

و آرزویی دیرین ...


نوشته شده در پنجشنبه 28 فروردین 1393 ساعت 10:28 توسط clear |نظرات

 

تمام  عشقم  را سوزاندم

و اکنون،با خاکستر  خاطراتمان، آه میکشم...

 

 


نوشته شده در دوشنبه 25 فروردین 1393 ساعت 19:12 توسط clear |نظرات

باز هم مثل همیشه بوی بی کسی هایم را حس میکنم

از بس ک ته دلم مانده بوی نا گرفته

تا کی ناامیدی...

چقدر بی کسی..

تا چ وقت تنهایی.

......

از پس سوزش صدایم میشنوم :

تو تنهایی ..

تنها بمان .

زیرا تنها ب دنیا آمده ای و تنها از دنیا خواهی رفت

هِی....

اینبار هم تنها میروم...


نوشته شده در جمعه 22 فروردین 1393 ساعت 09:02 توسط clear |نظرات

این روزها فقط له شدن آرزوها را زیر پاهایم میبینم

عادت کرده ام ب فراموش کردن آرزوهایم

آرزوهایی ک فکر میکردم روزی بخشی از زندگی من خواهند بود

اما حالا،همه ی آن چیزی هستندک در زندگی ندارم

خواسته های خودخواهانه ات تمام آرزوهایم را ب پای مرگ کشید

مرگ آرزوهایم  یعنی عقده...

یعنی حسرت...

یعنی آهی طولانی...

یعنی بغض نشکسته...

و این تنها من هستم ک صبورم...


نوشته شده در سه شنبه 19 فروردین 1393 ساعت 09:57 توسط clear |نظرات

لحظه های با هم بودنمان گم شده در پس همه ی بی خبری ها

بی خبرم ...

از تویی ک جانت ب لبت میرسید اگر ثانیه ای صدایم را نمیشنیدی

هه..

هه..

خنده ام میگیرد....

هنوز هم تو همانی آیا؟؟؟؟؟

...


نوشته شده در شنبه 16 فروردین 1393 ساعت 09:40 توسط clear |نظرات

ای کاش سر چشمه دلتنگی هایم از آن کسی بود ک تمام لحظه هایش ب لحظه هایم زنجیر شد...

ای کاش غرق محبت کسی بودم ک حرفهایش سوز شعله ی شمع را ب تمسخر نمیگرفت...

و ای کاش اینبار عاشق کسی شوم ک پا ب پای محبت هایم عاشقانه محبت کند....

ای کاش...


نوشته شده در پنجشنبه 14 فروردین 1393 ساعت 10:59 توسط clear |نظرات

دوری تو اشتباست وقتی ک بارون میزنه

دلم اینو هی میگه، با این ک حرف نمیزنه

وقتی تو نیستی و من مجبورم اینجا بمونم

غصه هم میاد بیرون ،تق تق،هی در میزنه

جای بارون ، غم میباره از نگاه گرم من

حتی این بار آسمون ، دلش سوخته ب حال من

دوری تو غم داره وقتی هوا بارونیه

آره غم داره دلم، هر چند ک آسمونیه

توی این ثانیه ها دلم میخواد گریه کنم

اما انگار نمیشه ب آسمون تکیه کنم...


نوشته شده در دوشنبه 11 فروردین 1393 ساعت 08:18 توسط clear |نظرات

این روزها فقط بوی دل سردی را حس میکنم

سرمای سوزناکی دارد دلم را میلرزاند

...

..

.

این دقایق تمام میشود از من

تنها تو میمانی و خاطراتم....

(مخاطب خاص)


نوشته شده در یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 10:03 توسط clear |نظرات

سایه پنداشتن مرا...

سایه ای مثل ارواح سر گردان

سایه ای مثل نگاه نگران

سایه ای مثل آرزوهای خیال

سایه پنداشتن مرا...

شاید خاکستری باشد اما

سیاه است مانند شب

ساکت است مانند قبر

سایه است مانند خوف آدمی

باز هم سایه پنداشتن مرا...


نوشته شده در شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 10:37 توسط clear |نظرات

چشمام همش خیسه

هوا همش قطرست

توظاهرم لبخند

توی دلم غصست

قطره ها با هم

میرقصن تو ابرا

توی چشام آشوب

توی دلم غوغا

ی حسه کوچیک

توی دلم ملموس

تمام عشقه تو

تو سینه ام خاموش

تمام مهرتو

از رو چشام جاری

رو گونه هام دستم

رو شونه هام خالی...

 


نوشته شده در چهارشنبه 6 فروردین 1393 ساعت 16:48 توسط clear |نظرات

این روزها زیاد حرف از پشت پا میزنی

نمیدانم چرا،شاید میخواهی قید ما را بزنی

اگر کسی در نظرت بهتر از روی من است

خب بگو...پس چرا حرف دو پهلو میزنی

وای اگر عشق مرا خار شمردی شبو روز

پس چرا با التماس حرف از دیدار میزدی

من همه روزو شبم فکر تو بود و دیدار

تو همه قول و قرار و سر وعده بی عار...


نوشته شده در چهارشنبه 6 فروردین 1393 ساعت 11:13 توسط clear |نظرات

این روزها میگذرد و من مثل همیشه آرزوی با هم بودنمان ب دلم میماند

 

میبینی؟؟

همه ی داشته های من، نداشته هاست و تمام آرزوهایم حسرت...


نوشته شده در شنبه 2 فروردین 1393 ساعت 14:21 توسط clear |نظرات

لمس احساس تو را ب تَهِ دنیا ندهم

ناز خاطراتمان را ب دو عالم ندهم...


نوشته شده در شنبه 2 فروردین 1393 ساعت 14:09 توسط clear |نظرات

یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال

سلام...سلام..سلام.
خوبید؟
خدارو شکر...
عیده همتون مبارک من ک خیلی خوشحالم خیلی خیلی زیاد خوشحالم.
امیدوارم شمام تو این لحظه ها حالتون عالی باشه.
آرزو میکنم امسال برای همتون  سالی باشه سرشار از نعمتها،براورده شدن آرزو ها،رسیدن ب سر قله ی موفقیتها ووو
جاتون خالی قبل سال تحویل رفته بودم زیارت برای همه دعا کردم.
برای مریضا،برای بی پولا،برای پشت کنکوری ها
برای اونایی ک شاید الان پیش خونواده هاشون نیستن و تنهایی سالشون تحویل شد.
برای همه ی آدمایی ک توی لحظه ی سال تحویل بارون از ابر سپید چشماشون بارید،دلشون لرزید
برای همه ی اونایی ک تصمیم گرفتن از سال جدید ی آدم دیگه باشن بهتر از قبل مثل خودم.
برای مادر پدرا برای همه ی مامان بزرگ بابابزرگها
برای همه ی اونایی ک شاید سالی ک گذشت براشون خوب نبود،
برای همه ی اونایی ک پارسال عزیزاشون سر سفره ی هفت سین بودنو الان نیستن.
برای همه ی بچه هایی ک این روزای دم عید چششون ب ماها بود ک شاید فقط ی دونه گل،ازشون بخریم...
برای همه ی این آدما صبر،نعمت،برکتو روزی زیاد خوشحالی و بهترینا رو آرزو کردم.
خدایا تو سال جدید کمکمون کن بیشتر حواسمون بهت باشه
ی کاری کن یادمون نره آدمیم،عاطفه داریم
ی کاری کن بیشتر از همیشه هوای همو داشته باشیم...
                      آمین یا رب العامین


نوشته شده در پنجشنبه 29 اسفند 1392 ساعت 20:27 توسط clear |نظرات


آخرین مطالب
» سال نو مبارک ...
» آخرین دلنوشته ی clear...
» پنجره ی احساس من=کویر نبودن های تو ...
» من=حسرت
» دلتنگ توام...
» میم مثل مرگ ...
» غرور...
» آرزوهای های بر باد رفته...
» بی قراری های تکراری من...
» باز باران...
» نبودنت همیشگیست...
» عاشقانه های نرسیده...
» آخرین بغض...
» من میگم...
» پس چرا لرزیدم...
» تا منو تو...
» ح س ر ت ...
» آه...
» بوی نا...
» مرگ آرزوها...
» هه ...هه...
» ای کاش های من...
» دوری تو اشتباست...
» برای تو...
» سایه...
» حس ملموس...
» حرف دو پهلو...
» نداشته هام...
» حس خوب...
» عیدتون مبارک...

Design By : RoozGozar.com