ملودی
ترجیح می دهم حقیقتی آزارم دهد تا اینکه دروغی آرامم کند....
دهی، اما طوفان دنبالت می کند. تو بازمی گردی، اما طوفان با تو میزان می شود. این بازی مدام تکرار می شود… مشخص است... این روزا دلم میخواد اینقد دورو برم شلوغ باشه که جای خالیشو حس نکنم... این روزا اینقد دوست دارم ذهنم درگیر هرچیزی باشه و پر باشه از دغذغه های جورواجور به جز فکر اون... این روزا نه میخوام به کسی فکر کنم نه کسی بهم فکر کنه... این روزا پرم از احساسای عجیب غریب... این روزها عجیب دلم گرفته... +این روزها بهترینم دل آزرده ام کرده... دوستای من تا چند روز دیگه رابطه من و آقاموون اینا 10ماهه میشه خیلی خوشحالم این بهترین حس دنیاست یعنی شما میگید یادش میمونه؟ میاین شرط بندی؟؟؟؟؟؟؟؟ من که میگم یادش نمیموونه و تبریک نمیگه،آخه آقایوون همیشه حواس پرتن مثه ما خانووما با هوش و حواس نیستن که. حالا کیا میگن یادش میمونه کیا میگن فراموش میکنه؟ 3. بخزی توی تخت خواب گرم و نرمت 2. بوی چوب سوخته و چای آتیشی بعدش... 1. آش رشته توی یه عصر برفی... چه آرزوهایی داشتم... توی بچگی وقتی بعد از ناهار مادربزرگم من و می برد و کتاب داستان میخوند به این امید که بخوابم، نهایت آرزوم این بود که مادربزرگم زودی بخوابه و من پا شم و برم شیطونی... اوایل دوران بلوغیت (!) دوست داشتم آزادی هایی داشته باشم که بقیه داشتن. دوست داشتم تنها برم خرید، بدون این که بخوام از کسی اجازه بگیرم برم تولد دوستام و هزارتا چیز دیگه که کمم نیستن... دوران دبیرستان قبولی تو دانشگاه با یه رشته خوب آرزوم بود. همه می گفتن: "بابا دانشگاه مدینه فاضله نیست!" ولی کو گوش شنوا. در اوایل بیست سالگی هم نهایت آرزوم داشتن یک زندگی خوب با یک فرد سوار بر الاغ سفید بود. *** الان آرزوم اینه که وقت کنم و سر فرصت اونقدر بخوابم که نگووو... الان آرزوم اینه که تو خرید یکی همراهیم کنه تا تنها نباشم... الان آرزوم اینه که جز درس خوندن محض برای دانشگاه لااقل یه فعالیت مفید در کنارش داشتم که از درس زیاد مخم .... نکنه الان آرزوم اینه که حالا حالاها پنچری الاغ اون فرد گرفته نشه. *** آرزو..................یادم باشه اسم بچم رو آرزو نذارم. اگه میتونستی فقط یه جمله حرف بزنی چی میگفتی؟؟؟ هر چی میتونه باشه... سلاااااااااااااااااام دوستای گلم خیلی وقت بود که نبودم،دلم واسه اینجا و دوستای گلم تنگ شده بود. راستش نیومدم که از مشکلاتم بگم فقط تا این حد بدونید که زیادتر شد که کمتر نشد منم تصمیم گرفتم باهاشوون کنار بیام(مشکلات و میگم) بگذریم.... اینجارو با هرچیزی که به عشقم مربوط میشه رو دوست دارم (تورو وقتی حتی بی محبتی،حتی وقتی مثه سنگی دوست دارم،دیگه تنهام نمیذاری وقتیکه،من تورو به این قشنگی دوست دارم ) به یادتم نفسی چه زیباست كه با تو همقدم شدن به تو تكیه كردن، روهایم را به انتظار تو نشستن. هر روز رؤیاهایم را كنار هم می چینم تو را رو به رویم نقاشی می كنم تمام عاشقانههایم را به پاهایت می ریزم و كرور كرور بوسه هایم را روی گونه هایم می كارم. قلبم عاشقانه به عشق تو می تپد..... سلام دوست جونیای من ببخشید که نبودم یه مدت،خیلی درگیر یه سری مسائلم (هم خوب هم بد) الان همفقط اومدم بگم یه مدت کوچولوی دیگه نیستم اما زودی میام،بازم منو ببخشید اگه بی معرفت شدم قول میدم جبران کنم. منو یادتون نره ها (واسم دعا کنید اونجوری که میخوام بشه،این روزام خیلی سخت میگذره) ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﻯ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﺍﺳﺖ : دیرگاهیست بالهایمان را آویخته ایم به جالباسی...
گاهی سرنوشت مثل طوفان ِ شنی ست که مدام تغییر سمت می دهد. تو سمت را تغییر می
طوفان که فرو نشست، یادت نمی آید چی به سرت آمد و چطور زنده مانده ای. اما یک چیز
از طوفان که درآمدی، دیگر همان آدمی نخواهی بود که به طوفان پا نهاده بودی!
ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﮔﻨﺞ،"ﺟﻨﮓ"ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺩﺭﻣﺎﻥ،"ﻧﺎﻣﺮﺩ"ﻣﻲﺷﻮﺩ ﻗﻬﻘﻬﻪ،"ﻫﻖ ﻫﻖ"
ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺯﺩ ﻫﻤﺎﻥ"ﺩﺯﺩ"ﺍﺳﺖ...
ﺩﺭﺩ ﻫﻤﺎﻥ"ﺩﺭﺩ"ﻭﮔﺮﮒ ﻫﻤﺎﻥ"ﮔﺮﮒ..
عادت کرده ایم به زمین!
زمین جای گرم و نرمی ست...
چه خیال اگر چشمانمان را خواب
چه خیال اگر دلهایمان را آب
برده است...
انـســان مدرنی بـاشـم
و هـر بـار که دلتـنـگـت می شـوم
بـه جـای بـغـض و اشـک
تـنـهـا بـه ایـن جـمـلـه اکـتـفــا کنـم که
هـوای بـد ِ این روزهـــ ــــا...
(دلتنگتم نفسی)
پودر رختشویی هم لازم دارم
برای شست وشوی مغزی!
مغزم را که شستم، پهن کنم روی بند
تا آرمانهایم را باد با خود ببرد به آنجایی که عرب نی انداخت.
...
صداخفه کن هم اگر گیر آوردی ، بگیر!
میخواهم وقتی به جرم عشق و انتخاب،
برچسب فاحشه میزنندم
بغضم را در گلو خفه کنم!
یک کپی از هویتم را هم میخواهم
برای وقتی که خواهران و برادران دینی به قصد ارشاد،
فحش و تحقیر تقدیمم میکنند،
به یاد بیاورم که کیستم!
ترا به خدا ... اگر جایی دیدی حقی میفروختند
برایم بخر ... تا در غذا بریزم
ترجیح میدهم خودم قبل از دیگران حقم را بخورم !
سر آخر اگر پولی برایت ماند
برایم یک پلاکارد بخر به شکل گردنبند،
بیاویزم به گردنم ... و رویش با حروف درشت بنویسم:
من یک انسانم !!
من هنوز یک انسانم
من هر روز یک انسانم!