یادداشت‌های آقا معلم
تجربیات زیسته كلاس درس
                                                        
درباره وبلاگ

این وبلاگ محفلی است كه دل‌نوشته‌ها، برداشت‌ها و گزارش‌های كلاس درس و مدرسه‌ام را به منظور آگاهی همكاران، والدین و دانش‌آموزان عزیزم درج كرده و ضمن به اشتراك‌گذاری، آنها را به بوته نقد و نظر قرار می‌دهم. همچنین با درج تجارب زیسته كلاس، امكان بازنگری و تحلیل كار معلمی‌ام را مهیا كرده تا در نهایت زمینه رشد جمعی و بهره‌وری فرایند آموزش را به ارمغان آورد.
(تلگرام mniroo@)
مدیر وبلاگ : محمد نیرو
مطالب اخیر
آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
[http://www.aparat.com/v/bq6Hz]

همه ما با شرایط خاص دوران تعطیلی مدارس به دلیل کرونا مواجه شدیم. شرایطی که توفیق اجباری استفاده از  را پیش روی همه ما قرار داد. این امر تعادل ما را به هم زد و بسیاری از مدارس و افراد را در تعادل جدیدی قرار داد و موجب یادگیری و رشد آنها شد. به طوری که فرصت‌های جدید و عرصه امکان گسترده‌تری را پدیدار کردند.
در دوران پساکرونا حتما ترکیب جدیدی از آموزش مجازی و آموزش حضوری و فیزیکی در برنامه‌های درسی مدارس شکل خواهد گرفت. در این شرایط مدارس و معلمانی که بازگشت به دوران قبل از کرونا داشته باشند حتما شکست خواهند خورد. همین الان هم معلمان و مدارس یادگیرنده، چابک و به روز، فاصله خود را از معلمان سنتی و ناآشنا و مقاوم در جریان تغییر و یادگیری و بهبود مستمر بسیار زیاد کرده اند.
این موضوع در کنار مسائل اقتصادی بسیاری از مدارس به ویژه مدارس غیردولتی اهمیتی دوچندان پیدا میکند. پیش از این در سال گذشته ده‌ها مدرسه غیردولتی به دلیل مشکلات هزینه ها اعلام انحلال کردند. تعداد دانش‌آموزان در مدارسی هم که کارکردشان صرفا به آموزشگاه تقلیل پیدا کرده اکنون با دسترسی به انواع موضوعات آموزشی در فضای مجازی و عدم نیاز به صرف هزینه‌های هنگفت ثبت نام کاهش پیدا خواهد کرد. طبیعی است که این مدارس با کیفیت بخشی و ایجاد مزیت رقابتی به دنبال جذب دانش‌آموز بیشتر به عنوان مشتری برای حفظ بقای خود باشند. بخش قابل توجهی از این کیفیت و مزیت در گرو کیفیت معلمان مدارس است. بنابراین هم مدرسه و هم معلم باید طرحی نو دراندازند.



چالز هندی پدر علم مدیریت انگلستان در کتاب SECOND CURVE یا منحنی دوم خود با ترسیم یک منحنی شبیه حرف S که قدری خوابیده است، مسیر پیدایش، رشد، بلوغ و افول بسیاری از موضوعات از جمله امپراتوری‌ها، دولت‌ها، سازمان‌ها، نهادها و حتی افراد را تبیین می‌کند. او معتقد است که در این سیر بر روی این منحنی و پیش از رسیدن به قله آن، باید منحنی دومی را ترسیم کرد و بر روی آن حرکت نمود.
مشکل واقعی آن است که این دگرگونی زمانی باید آغاز شود که منحنی اول هنوز در حال پیشروی است و به قله نرسیده؛ یعنی آن‌ها که مسئولیت منحنی اول را برعهده داشته‌اند، باید تفکری متفاوت را دربارۀ آینده آغاز کنند و فرصت بیشتری به دیگران بدهند تا راه را به سوی منحنی جدید بگشایند. چنین چیزی به ‌آسانی روی نمی‌دهد. معمولاً همه می‌پرسیم وقتی همه چیز خوب است چرا تغییر؟
تغییر در زمان وقوع بحران آسان‌تر قابل پذیرش است، اما در آن زمان، با کمبود و اتمام منابع و زمان، اجرای تغییر بسیار دشوارتر خواهد بود.
پیام منحنی دوم آن است که برای حرکت به جلو در بسیاری از عرصه‌های زندگی گاهی لازم است که به‌طور بنیادی تغییر کنیم؛ مسیر نوینی را برگزینیم که متفاوت از مسیر موجود باشد و معمولاً هم نیازمند راه و روشی کاملاً جدید در نگاه به مسائل تکراری است. مفهومی که «توماس کوهن» آن ‌را «تغییر پارادایم» نامید.
او می‌گوید اگر می‌خواهیم بخت آن را داشته باشیم تا آینده را برای همه و نه فقط برای قشر بسیار­اندکِ برخورداران بسازیم، باید باورهای رایج را به چالش بکشیم، کمی رویاپرداز باشیم، بی‌محابا بیندیشیم و از ناممکن‌ها نهراسیم. این موضوع سرچشمۀ تفکر پشتیبان اصل «منحنی دوم»، یعنی مسیر اصلی این کتاب است. به نظر من دوره کرونا می‌تواند نقطه عطف و آغاز منحنی دوم معلمان و مدارس باشد.
اجازه بدهید به عنوان یک معلم و بعد از سی‌امین سال معلمی‌‌ام ادامه عرایضم را که با احساس قلبی و اعتقاد عمیقم گره خورده تقدیم شما همکاران خوبم بکنم.
نخست اینکه باور دارم هیچ جامعه ای فراتر از اندیشه های معلمانش رشد نخواهد کرد. معلمها به مثابه قله‌های جامعه هستند. اگر آنها بالاتر بروند دامنه یعنی نسل آینده هم به تبعش بالاتر خواهد رفت. چرا که جامعه توسعه یافته مرهون نیروی انسانی توسعه یافته است این سرمایه اجتماعی در نظام آموزشی کشور و در سایه سار معلمانش تربیت می‌شود.
وقتی امام  رحمه الله علیه به ما فرمود معلمی شغل انبیا است، خوب انبیا چه نقشی ایفا می‌کردند و چه ماموریتی داشتند: اخیرا آیه ۱۴۴ و ۱۴۵ سوره اعراف توجهم را جلب کرد که خداوند فرمود: قَالَ یَا مُوسَىٰ إِنِّی اصْطَفَیْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِی وَبِكَلَامِی فَخُذْ مَا آتَیْتُكَ .(بهترین مردم معلم میشوند چه جامعه بداند و قدردان باشد و چه نباشد).. وَ كَتَبْنا لَهُ فِی الْأَلْواحِ مِنْ كُلِّ شَیْ‌ءٍ مَوْعِظَةً وَ تَفْصِیلًا لِكُلِّ شَیْ‌ءٍ فَخُذْها بِقُوَّةٍ یا نباید معلم باشیم یا باید با قوت معلم باشیم.
از سوی دیگر اگر ما معلم‌ها به خصوص در این دوره بهتر نشیم حتماً بدتر می‌شویم. چرا؟!
1.    نظریه ها و نیازمندی‌ها جدید ظهور پیدا می‌کند و فاصله ما را از شرایط مطلوب بیشتر می‌کند و اساسا نقش معلم به مثابه معلم در گذشته به نقش معلم به مثابه طراح آموزشی و تسهیل گر فرق کرده.
2.    انتظارات دانش‌آموزان و والدین به خصوص در دوره کنونی در عصر ارتباطات و اطلاع از عملکرد سایر مجموعه ها و پرداخت هزینه های قابل توجه در مدارس غیردولتی افزایش پیدا کرده
3.    همچنین مدارس هم در پاسخ به این انتظار افزایش یافته و کسب مزیت برای رقابت در جذب بیشتر مخاطب، انتظارشان از معلم‌ها زیادتر شده
4.     علاوه بر اینکه با مشکل اشتغال و انحلال ده‌ها مدرسه غیردولتی، عرضه معلمی هم افزایش پیدا کرده و پرکردن وقت بسیاری از دبیران به یک چالش تبدیل شده. حداقل خودم اخیرا با چند مورد از معلمان باکسوت که حدود سه دهه معلمی کردند ولی درخواست برای معرفی به مدارس برای سال بعد داشتند. تا جایی که یکی از آنها آمادگی حضور در نقش روابط عمومی مدرسه را نیز داشت!
5.    همچنین به معلمانی که بیش از دو دهه معلمی کردند به خصوص عرض می‌کنم که معلمان جوان از راه می‌رسند و اگر تجربه گرانبار خود را با افزایش دانش و مهارت خود پیوند نزنیم و اثربخشیمان را بالا نبریم آنها با وجود نشاط، انرژی و بعضا خلاقیت و حتی دانش بیشتر و احتمالا هزینه کمتر عرصه امکانتان را خواهند گرفت. به هر روی دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند. و من نعمره ننکسه فی الخلق. نشه حالتی که گفته بشه چون پیرشدی حافظ از میکده بیرون شو...
6.    همکاران گرامی! دیر و دور نخواهد بود که معلمان حرفه‌ای جای معلمان صرفا دلسوز، مهربان و حتی ارزشی را بگیرند. پس بهتر است این معلمان خود را حرفه‌ای کنند.
7.    من در مدرسه ای غیردولتی با برخی از همکاران متدین، سالم و باصفا مواجه بودم که حرفه‌ای و به طور خاص اثربخش نبودند و رشد حرفه‌ای خودشان را هم جدی نمی گرفتند. ولی چون چندسالی در آن مجموعه حضور داشتند و سن و سالشان هم بالا رفته بود، مدرسه از سر ترحم و عدم اختلال در معیشتشان، حضور آنها را تحمل می‌کرد. من نمی‌دونم واقعا این معلم‌ها عزت نفسشان را به مخاطره نمی‌بینند؟ من که می گم در کنار این عزیزان، بچه ها و خانواده ها هم حق به گردن مدرسه دارند. خدا رحمت کنه شهید چمران را وقتی که از او سوال کردند که تعهد مهمتره یا تخصص، فرمود کسی که تعهد داشته باشه دنبال تخصص می ره و اون را هم پیدا می کنه.
8.    البته ممکنه معلمان رسمی بگویند ما که از امنیت شغلی برخورداریم و کسی جرات نداره ما را از کار بیکار بکنه و بهتره که معلمان حق التدریس مدارس غیردولتی فکری به حال خودشون بکنند. من که در این سی سال هیچ گاه معلم رسمی نبودم این حرف را کاملا درک می کنم. ولی در سیزده یا چهاردهمین سالی که معلم بودم و فکر می کردم خیلی هم موفق هستم، مدیر فرهیخته‌ مدرسه‌ای به من گفت: نیرو اگر بتونی از این تدریسی که می‌کنی بهتر تدریس کنی و نکنی خیانت به بچه ها کردی و صدای این تازیانه سلوک هنوز در گوشم می پیچد. چرا که یادگیری شایسته حق تمام دانش‌آموزان است و کسی هست که ما را می‌بیند. الم یعلم بان الله یری؟ خدا نکنه که حقی را تضییع کنیم. یک معلمی می گفت اینقدر به من حقوق کم می دهند که اگر من فقط سر کلاس حاضر بشم و کاری نکنم حقوقم حلال میشه؟ واقعا فکر می کنیم دستگاه الهی همینجوریه که ما فکر می کنیم؟ و آیا اینها در دایره حق الناس به حساب نمی آید؟
9.    به هزار دلیل می توانیم از این حرفها به راحتی عبور کنیم ولی تنها به یک دلیل که همان فلسفه معلم شدنمان است باید بهتر بشیم و این رخ نمی‌دهد مگر اینکه خود کمر همت ببندیم و یه یک یادگیرنده مادام العمر تبدیل بشیم و در این راه اگر شده هزینه کنیم و آن را صرفا سرمایه‌گذاری تلقی کنیم.
10.    شما مقایسه کنید معلمی که به یک حقوق ناچیز تن در می دهد و حتی حقوقش را خودش تعیین نمی‌کند و تسلیم خواسته‌هایی که بدان بی علاقه است می‌شود و هر سال دغدغه معیشت و اشتغال و جابه‌جایی دارد با معلمی که به دلیل توانایی بالا، تلاش و نتایج چشمگیر و رزومه شایسته، آنقدر تقاضا برایش زیاد است که بهترین شرایط را برای خود و مخاطبش ایجاد می کند. بنده فراموش نمی‌کنم یک همکار عزیز در مقطع ابتدایی که در کارگاه کلاس معکوس بنده در دو سال شرکت کرده بود و آن شیوه را به کار گرفته بود، سال بعدش وقتی در یک تنگنای کاری در مدرسه‌ای معتبر قرار گرفت به راحتی و به سرعت جذب یک مدرسه معتبرتر شد و الان بسیار راضی تر و موفق تر از قبل است و درآمد بهتری دارد.

پیشنهاد می کنم کتاب استادان و نااستادان آقای عبدلحسین آذرنگ را بخوانید. او از معلمان خوبش که بسیار کمتر بودند تعبیر به استاد و در نقطه مقابل تعبیر به نااستاد کرده. راستی اگر دانش آموز امروز ما کتاب معلمان و نامعلمان را بنویسد ما را در زمره کدام گروه یاد می‌کرد؟ اگر شما هم می خواهید جز‌ء ۵درصد معلم‌های برتر و موفقتر باشید باید کاری که ۹۵ درصد بقیه نمیکنند را بکنید. حتما یادگیری و بهبود مستمر یکی از این کارهاست.
دوره آموزش معلم حرفه ای پساکرونا قصد دارد گامی در این جهت بردارد. امروز شما با سرمایه گذاری در چنین دوره‌ها کاری می‌کنید که خیلی ها حاضر به انجامش نیستند تا فردا در حوزه حرفه‌ای معلمی خود کاری می‌کنید که خیلی ها قادر به انجامش نیستند.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :






[http://www.aparat.com/v/beGBE]

[http://www.aparat.com/v/vAKwI]




نوع مطلب : هوش‌های چندگانه، 
برچسب ها : اینستاگرام، لایو، آموزش پژوهی، هوشهای چندگانه،
لینک های مرتبط :




[http://www.aparat.com/v/h8zgy]

چندی پیش در ایام کرونا مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس با موضوع چطور در خانه معلم خوبی باشیم؟/ شناخت هوش‌های چندگانه و تفاوت یادگیری در کودکان داشتم که آن را تقدیم خوانندگان آقامعلم می کنم.

چطور در خانه معلم خوبی باشیم؟/ شناخت هوش‌های چندگانه و تفاوت یادگیری در کودکان

ما معمولا می‌گوییم بچه‌ها با هم متفاوت هستند و به تفاوت‌های فردی بعنوان یک اصل نگاه می‌کنیم. اما والدین و حتی مربیان با اینکه به این موضوع اذعان دارند اما این را در نحوه آموزش خود به کار نمی‌گیرند.

گروه خانواده؛ نعیمه موحد: با اینکه زمان زیادی تا به پایان رسیدن سال تحصیلی 99-98 نمانده است، اما تجربه قرنطینه خانگی و آموزش از راه دور مدارس، برای والدین و کودکان از آن دست تجربه‌های جدید بود که موفقیت و گاهی عدم موفقیت‌هایی به دنبال داشت.

والدین به عنوان کسانی که نقش والدگری دارند، به یک‌باره با نقش دیگری تحت عنوان معلم و مربی در خانه مواجه شدند. اگرچه این نقش پیش از این هم به عنوان مشوق و گاهی کمک‌دهنده به درس کودک در خانه وجود داشت، اما کلاسهای مجازی، ساعات آزاد تدریس و درس خواندن، فرستادن تکالیف برای معلم به صورت مجازی و مسائلی از این دست، والدین را بیشتر از همیشه درگیر درس دانش‌آموزان کرد.

بسیاری از والدین علاوه بر سختی کاری که به صورت ناگهانی و بدون آمادگی قبلی با آن مواجه شدند، از به هم خوردن تعادل و توازن بین نقش والدینی و مربی‌گری در قبال فرزندان خود هم نگران بودند.

دکتر محمد نیرو، دکترای برنامه‌ریزی آموزشی و معاون آموزشی عقیده دارد که این نگرانی به خاطر عدم شناخت کافی والدین و حتی مربیان از تفاوت‌های فردی دانش‌آموز است. موضوعی که شناخت آن کار آموزش در خانه را بسیار راحت‌تر و کم چالش‌ترخواهد کرد.

به هرحال اتفاقات غیرمترقبه همیشه هست. اگر می‌خواهید در شرایط مشابه حامی و تسهیل‌گر بهتری در تدریس برای فرزندان خود باشید این گفت‌وگو را از دست ندهید.

 

در ایام شیوع کرونا والدین بیشتر از همیشه درگیر درس دانش‌آموزان خود در خانه شدند و این نگرانی به وجود آمد که بین نقش والدینی و نقش جدید آنها تعارضی در ارتباط با کودک به وجود بیاید.

امروز ناچارا والدین باید نقش چندگانه‌ای را ایفا کنند. هرچند که قبلا هم عملا این کار را در قالب مداخلات آموزشی انجام می‌دادند. یعنی این مداخلات هم موردانتظار مدارس بوده است و هم خود والدین حسب دغدغه‌های آموزشی فرزندانشان این کار را انجام می‌دادند.

اما والدین مخصوصا در شرایطی مثل آنچه در یک ماه گذشته در قالب شیوع کرونا و تعطیلی مدارس تجربه کردیم باید حدود و ثغور مداخله خود در امور درسی کودک را بشناسند.تعیین این حدود باعث می‌شود والدین نقش موثر و کافی ایفا کنند و فرزندشان هم درس را به خوبی فرابگیرد.

نکته دیگری هم که نباید فراموش کرد حفظ جایگاه پدر و مادری والدین است. مداخله اشتباه در آموزش کودک می‌تواند این جایگاه را مخدوش کند و از آن طرف مداخله اصولی حتی می‌تواند باعث تقویت رابطه والد و فرزند بشود.

پس بنابراین والدین باید با یک سری مهارتهای مربوط به یادگیری بچه‌ها آشنا بشوند. حضرت علی(ع) در یکی از حکمت‌های نهج‌البلاغه خطاب به حضرت کمیل می‌فرمایند: « هیچ حرکتی نیست مگر اینکه تو در آن نیازمند شناخت و معرف باشی»

 ما معمولا می‌گوییم که بچه‌ها با هم متفاوت هستند و به تفاوت‌های فردی به عنوان یک اصل نگاه می‌کنیم. اما والدین و حتی مربیان با اینکه به این موضوع اذعان دارند اما این را در نحوه آموزش خود به کار نمی‌گیرند.

دانستن تفاوت‌های فردی درباره بچه‌ها به کیفیت آموزش و یادگیری بچه‌ها کمک زیادی می‌کند. بنده یک پسر در پایه دوازدهم و یک پسر در پایه دوم ابتدایی دارم. این دو فرزند من جدای ازینکه در خانواده‌ای یکسان بزرگ شده‌اند حتی مدرسه و معلم‌هایی یکسانی در مقاطع تحصیلی مختلف داشته‌اند؛ اما جالب است که معلم‌های آنها همیشه به من می‌گویند که این دو فرزند شما تفاوت‌های زیادی با هم دارند. یکی آرام و دیگری پرجنب و جوش‌تر است. یکی هوش ریاضی بیشتری دارد و یکی هوش کلامی بیشتری دارد.

 

این تفاوت‌های فردی ریشه در چه چیزی دارد؟

قبل از اینکه پاسخ این سوال را بدهم، دوست دارم این را به والدین بگویم که نقش پدر و مادری در امر آموزش به معنی سرویس دادن به بچه‌ها نیست. خیلی اوقات می‌بینیم که والدین تکالیف بچه‌ها را انجام می‌دهند. والدین و مربی نقش تسهیل‌گری دارند. یعنی باید حمایت کنند تا فرزند خودش تجربه حل آن تکلیف و یادگیری را به دست بیاورد.

حالا والدینی که قصد دارند نقش موثر و کافی خود یعنی تسهیل‌گری و حمایت را انجام بدهند باید بدانند که از چه مهارت‌هایی در این راه می‌توانند استفاده کنند. ساده‌تر می‌شود اینکه باید بدانند فرآیند یادگیری برای فرزندشان چه‌طور حاصل می‌شود.

 

پس می‌توان این سوال را مطرح کرد که «بچه‌ها چه‌طور یاد می‌گیرند»؟

این سوال یک جواب واحد ندارد. به همان علت تفاوت‌های فردی که گفتیم. یعنی کسی نمی‌تواند مدعی یک روش آموزش بشود و بگوید همه بچه‌ها به همین روش درس را یاد می‌گیرند. مثلا گفته می‌شود بعضی بچه‌ها «شنیداری» هستند. یعنی یک مطلب را بیشتر از طریق شنیدن یاد می‌گیرند و به خاطر می‌سپارند. یعضی دیگر « دیدنی» هستند و از طریق مشاهده یاد می‌گیرند و بعضی دیگر «لمسی» هستند یعنی از طریق دست‌ورزی و توجه به حواس چندگانه مطلب را فرامی‌گیرند.

به تعداد همه نظریاتی که دباره یادگیری مطرح شده می‌توان به این سوال پاسخ داد که بچه‌ها چه‌طور یاد می‌گیرند؟ چیزی که الان درباره حواس چندگانه گفتیم را آقای «کلن» در قالب نظریه «سبک‌های یادگیری» مطرح کرده و می‌گوید اگر نتوانیم بشناسیم که فرزند ما به چه سبکی بهتر یاد می‌گیرد، قرآیند یادگیری برای او را دچار مشکل می‌کنیم.

یا «نظریه اجتماعی-فرهنگی» از«پولانزاس» قائل است که یادگیری اساسا با تعامل است. یعنی اگر بخواهیم یادگیری حاصل بشود باید بستر تعامل را برای کودک حاصل کنیم. در غیر این‌صورت کارآموزش برای او مثل گوش دادن صرف به یک سخنرانی خواهد بود و از آن یادگیری حاصل نمی‌شود.

اما نظریه «هوش‌های چندگانه» که «گاردنر» آن را مطرح می‌کند یکی از بهترین نظریاتی است که می‌شود با آن تفاوت‌های فردی بچه‌ها را شناخت و در جهت آموزش بهتر برای فر کودک از آن استفاده کرد.

 

درباره نظریه هوش‌های چندگانه هم لطفا توضیح بدهید

برخلاف دیدگاهی که برای هوش یک ماهیت واحد و تک عاملی قائل است، «آی کیو» را شاخص کمی آن قلمداد می‌کند و می‌گوید تمام توانمندی‌های انسان در «آی کیو» خلاصه می‌شود، گاردنر این دیدگاه را نقد می‌کند. او می‌گوید «آی کیو» تنها شاخص برای ارزیابی توانمندی انسان‌ها نیست.

گاردنر ابتدا هفت هوش را شناسایی کرد. بعد از آن مورد هشتم را مطرح کرد. هر یک از این هوش‌ها یک ابزار برای شناخت و یادگیری بچه‌ها هستند. پس والدین باید نوع این هوش‌ها و ویژگی‌های آن را بشناسند تا با شناسایی آنها در فرزندان خود بتوانند امر آموزش را بهتر انجام بدهند. البته این شناخت برای مربیان و معلمین بسیار لازم است اما از آنجایی که حتی در شرایط عادی هم بخشی از فرآیند آموزش در خانه به کمک والدین انجام می‌شود، والدین هم اگر از ویژگی‌های انواع هوش آگاهی داشته باشند، موفقیت  بیشتری در آموزش فرزندانشان کسب می‌کنند.

به این ترتیب اگر والدی فرزندش در مدرسه استعدادهای درخشان یا مدارس تیزهوشان نیست، نباید تلقی کنند که فرزندش هوش کمتری نسبت به همسن‌وسالان خود دارد. بلکه او در یکی از هوش‌ها ضعیفتر و در دیگری قوی‌تر است که والدین باید آن را کشف و شکوفا کنند.

 

پس در واقع هرکس یکی از انواع هوش را بیشتر از بقیه دارد؟

باید توجه کرد که این نظریه قائل به این است که همه آدم‌ها همه انواع این هوش‌ها را دارند. فقط تفاوت در ترکیب و قوت و ضعف این هوش‌ها است. پس نمی‌توانیم بگوییم کسی هوش ریاضی و منطقی ندارد. بلکه می‌توانیم بگوییم او هوش ریاضی و منطقی ضعیفی دارد و به جای آن در یکی از انواع هوش بهتر و سرآمدتر است. البته همان هوش ضعیف در هر فرد هم قابل ارتقا و تقویت است. سهمی از هوش ارتباط به وراثت دارد و سهمی دیگر اکتسابی و از طریق محیط و آموزش کسب می‌شود.

وقتی معلم یا ولی دانش‌آموز می‌گویند این بچه استعداد ریاضی ندارد، خیلی راحت در حال ایجاد آسیب تربیتی و آموزشی در او هستند. درست این است که بگوییم مثلا این کودک هوش کلامی- زبانی بیشتری از هوش ریاضی- منطقی دارد.

 

درباره ویژگی‌ هوش ‌های چندگانه و شناسایی آن در کودک توضیح می‌دهید؟

گاردنر می‌گوید به نظر من اساس مطرح کردن نظریه هوش‌های چندگانه محترم شمردن تفاوت‌های فردی و تنوع فراوان روش‌های یادگیری است. ما در قرآن هم این آموزه را داریم که خداوند در سوره نوح و در آیه چهاردهم می‌گوید شما گوناگون آفریده شده‌اید.

اما هوش اولی که گاردنر مطرح می‌کند هوش کلامی-زبانی است. این هوش یعنی توانایی به کارگیری درست لغات به صورت شفاهی با به صورت نوشتاری. کسانی مثل نویسندگان، شاعران، گزارشگران از هوش کلامی-زبانی بالایی برخوردار هستند.

اگر سوال کنید به عنوان مثال چه‌طور باید هوش کلامی-زبانی را در فردی شناسایی کرد؟ باید بگوییم که گاردنر معتقد است یکی از بهترین این روش‌ها «مشاهده» است. مثلا حافظه کلامی بالا، استعداد بالا در سخنوری و نویسندگی، حساسیت به ریتم و وزن لغات، اهل شعر بودن، استعداد در یادگیری زبان خارجی و مسائلی از این دست رفتارهایی است که اگر تعدادی از آن‌ها را در فردی مشاهده کردیم به معنی بالا بودن هوش کلامی-زبانی در اوست.

هوش دوم، هوش منطقی-ریاضی است. این هوش اشاره به توانایی استفاده درست از اعداد و ارقام و بیان استدلال صحیح منطقی دارد. ویژگی‌های این دسته توانایی محاسبه عددی در ذهن، حافظه بالا در نگهداری از زنجیره استدلال، علاقه به امور انتزاعی، علاقه به موضوعات در رشته شیمی و فیزیک، علاقه به آزمایشات علمی، بازی ریاضی، بازی با اعداد و معماهای منطقی دارند.

سومین هوش، هوش بصری یا فضایی است. توانایی درک جهان به صورت مکانی-بصری و ایجاد تغییر در این ادراک مثل کسانی که قدرت تجسم بالایی دارند تعریف این هوش است. حتما کسانی را دیده‌اید که وقتی درباره یک مسیر خیابانی صحبت می‌کنند انگار که مانند یک پرنده در حال پرواز در بالای سر آن مسیر هستند، تمام خیابان‌ها، جزئیات مکان و نحوه رسیدن از نقطه الف به نقطه ب را به خوبی به زبان می‌آورند یا طی می‌کنند. وقتی گرافیست یا یک معمار برای مکان یک نمایشگاه ونحوه قرارگیری اجزای آن بر روی کاغذ اتود می‌زند یعنی این فرد از هوش بصری-فضایی بالایی برخوردار است. برای این افراد کار با نقشه و نمودار و چارت از کلام راحت‌تر است.

 

هوش چهارم، هوش بدنی-جنبشی است. بعضی بچه‌ها هستند که در اصطلاح «آرام و قرار» ندارند و اصلا نمی‌توانند یک جا بنشینند. ما سریعا به این بچه‌ها برچسب «بیش‌فعالی» می‌زنیم درحالی که گاهی هوش بدنی-جنبشی آنها بالاست. یا حتی بزرگسالانی که در حال صحبت مرتب از دستهای خود یا حرکات صورت برای بیان مطلب استفاده می‌کنند جزء این دسته هستند. از جمله مشاغلی که برای انجام آن به هوش بدنی_جنبشی بالایی نیاز است مجسمه‌سازی است چون دستهای فرد توانایی تغییر اشیاء در اشکال مختلف را دارد.ورزشکاران، هنرپیشه‌ها، سخنرانان انگیرشی، کسانی که از لحن و زبان بدن دیگران تقلید یا پانتومیم بازی می‌کنند و... هم دیگر افراد دارای هوش بالای بدنی_جنبشی هستند.

هوش پنجم، هوش موسیقیایی است. این مفهوم چون در آمریکا مطرح شد طبیعی است که به انواع خاصی از موسیقی مثل توانایی نواختن اشکال موسیقی با آلات موسیقی اشاره دارد. اما در کشورهای مختلف معانی آن تعمیم پیدا کرد. جدای از خوانندگان و آهنگ‌سازان، خود گاردنر می‌گوید که قاریان قرآن هم هوش موسیقیایی بالایی دارند.

هوش ششم، هوش میان‌فردی است. کسانی که می‌توانند به راحتی حالات روحی، مقاصد و احساسات دیگران را درک کنند، می‌توانند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند و به طور کلی توانایی مدیریت دارد، دارای هوش میان‌فردی بالایی هستند.

هوش هفتم، هوش درون فردی است. متاسفانه من دیده‌ام که برخی وقتی می‌خواهند این هوش را تعریف کنند، از یک فرد گوشه‌گیر و خجول یاد می‌کنند. درحالی که اینها صفات منفی است و هوش یک توانمندی است.

توانمندی درک فرد از خودش و احساساتش، آگاهی از نقاط ضعف و قوت خود و در نتیجه نشان دادن عملکرد مناسب در موقعیت‌های مختلف نشان‌دهنده هوش درون‌فردی بالاست. این افراد به شدت واقع‌بین هستند. فعالیت‌های فردی را به گروهی ترجیح می‌دهند و در عین حال عزت‌نفس بالایی  دارند.

نظریه‌پردازی دیگر به «گلدمن» معتقد است که «ای کیو» یا «هوش هیجانی» در واقع اشاره به دو هوش «میان فردی و درون فردی» دارد.

و اما هوش آخر و هشتم، هوش طبیعت‌گرا است که گاردنر بعدها به این لیست اضافه کرد. افرادی که در شناخت و طبقه‌بندی گیاهان، حیوانات و محیط زیست توانایی دارد، هوش طبیعت‌گرایی بالایی دارند. در کل هرآنچه به شناسایی طبیعت و ارتباط با آن مرتبط است هوش طبیعت‌گرا لازم دازد. یک کشاورز، دامپزشک یا زیست‌شناس از این هوش بهره زیادی دارند.

 

دانستن درباره هوش‌های چندگانه به طور کلی چقدر نقش تسهیل‌گری والدین در امر آموزش را بالا می‌برد؟

نظریه هوش‌های چندگانه مثل هزاران مورد دیگر یکی از راه‌های رسیدن به پاسخ این سوال است. همانطور که قبلا گفتم راه زیاد است و من یکی از راه‌های موثر و مفید را معرفی کردم.

اینکه بچه‌ها با هم «فرق» دارند و ما حق مقایسه آن‌ها با یکدیگر را نداریم یک اصل کلی است که والدین و مربی باید آن را بپذیرند و اجرا کنند. اما در کنار این راهکارهای دیگری به طور طبیعی قابل انجام است. به عنوان مثال برای یک کودک  آماده‌سازی «زمینه انگیزشی» بسیار مهم است. یا فراهم کردن شرایط جسمی و روحی شاید برای کودک دیگری مهمتر باشد. کودکی هست که تا انرژی او تخلیه نشود قادر به درس خواندن نیست. ما باید به این کودک اجازه بدهیم اول انرژی خود را با بازی کردن یا فعالیت موردعلاقه‌اش تخلیه کند و با ذهن آماده از او بخواهیم پای درس و مشق بنشیند. اگر جبر محیط را به او حاکم کنیم و بگوییم حتما باید اول این تکلیف را انجام بدهی و بعد سراغ بازی بروی نتیجه خوبی نمی‌گیریم. چون این کودک احتمالا هوش جنبشی-حرکتی بالایی دارد و ما باید این را در امر آموزش در نظر بگیریم.

 

اما دانستن درباره هوش‌های چندگانه و آنالیز ویژگی‌های آن در کودک باعث می‌شود ما تعامل آموزشی و تربیتی بهتری با او داشته باشیم. مثلا حتی اگر برای تقویت انگیزه می‌خواهیم به او جایزه‌ای بدهیم، دادن جایزه‌ای که به هوش برتر او نزدیکتر است برای کودک جذابتر است. به گفته گاردنر حتی مشاهده سوءرفتار فرد هم می‌تواند به شناسایی هوش برتر او کمک کند. مثلا کودکی که ما در اصطلاح می‌گوییم خیلی «پرچانه» است و مرتب در حال صحبت کردن است، در واقع دارد به صورت ضمنی به ما می‌گوید که من دارای هوش کلامی-زبانی بالایی هستم که باید در مسیر درست قرار بگیرد.

 البته در همه شرایط نباید از هوش ضعیفتر غافل شد. همه انواع هوش در فرد قابل ارتقاست و خوب است که والدین ضمن بها دادن به هوش برتر برای تقویت باقی هوش‌ها هم تلاش کنند.





نوع مطلب : هوش‌های چندگانه، 
برچسب ها : هوشهای چندگانه، خبرگزاری فارس، معلم خوب، خانه، ایام کرونا،
لینک های مرتبط : مطلب حاضر در سایت خبرگزاری فارس،




[http://www.aparat.com/v/5fJtN]




نوع مطلب : هوش‌های چندگانه، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




امروز چهارشنبه ۳ مهرماه اولین جلسه از سی‌امین سال معلمی‌ خود را با دانش‌آموزان پایه یازدهم دبیرستان صلحا و با درس حسابان تجربه کردم. در این جلسه به طور طبیعی نخست نام و اظهار خوشحالی خود را بیان کردم پس از آن از دانش‌آموزان خواستم دو به دو ظرف چند دقیقه با یکدیگر صحبت کنند تا پس از آن هر یک یک نفر بغل دستی خود را معرفی کرده و یک یا چند صفت مثبت از او بیان کند.



واکنش بچه ها نسبت به اظهارات یکدیگر دیدنی بود و لحظات شادی با آنها سپری شد. من میخواستم تصویر مثبتی از دانش آموزان را در ذهن ثبت کنم و بخصوص آنها چنین تصویری را از خود در ذهن من ثبت کنند تا با عزت نفسی که به دست می آورند جایگاه و حرمت خویش را محفوظ نگه دارند. در این حال برای افراد آسان و شایسته نیست که خود را به نیکی یاد کنند و
خوشتر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران


قصد دیگر این کار این بود که افراد جدید الورود سریع با کنار دستی خود ارتباط صمیمانه پیدا می‌کردند.
بعد از اینکه این معارفه صورت گرفت به آن‌ها گفتم که بزنند قد بغل دستیشان
خلاصه فضای شادی ایجاد شد بر خلاف کلاس‌هایی که خط و نشان کشیده می شود و به تعبیری گربه دم حجله کشته می‌شود.


پس از آن از ایشان خواستم بپرسند که مایل هستند در اولین جلسه از کلاس درس چه مطالبی را از معلم بشنوند به بیان دیگر چه سوالاتی از او دارند؟
به طور طبیعی برخی از ایشان درباره شیوه تدریس و شکل تکلیف و مقررات کلاس و نحوه ارزشیابی توضیحاتی را خواستند. من هم طبق برگه ای که از پیش تهیه کرده بودند و برای آنها تکثیر کردم و در اختیار آنها قرار داده بودم تمامی انتظارات خود را با ایشان در میان گذاشتم.


پس از آن به جایگاه و اهمیت این درس بر اساس نقش آفرینی و سهم و حجم آن در کنکور سراسری پرداختم. سپس برای اینکه نقطه صفر بچه ها را یکی کنم و پیش‌نیازهای اساسی این درس را در ذهن آنها تثبیت کنم به دو بحث مهم و معادله و نامعادله با جزوه ای که در آن توضیحات مختصر و تمرین های حل شده وجود داشت پرداختیم.
ابتدا یک معادله درجه اول دادم و فرصت دادم تا آن‌ها جوابش را پیدا کنند. نکته عجیب آن بود که تقریباً به اندازه تعداد نفرات پاسخ های مختلف دریافت کردیم حال آنکه یک معادله درجه اول تنها یک جواب دارد و این دلالت بر خطاهای محاسبه دانش آموزان دارد که متاسفانه آفت استفاده از ماشین حساب و انجام کم تمرین های محاسباتی و ذهنی است.
در پایان خواستم جزوه را تا جلسه آینده پیش مطالعه کنند و همچنین هدف خود از درس خواندن را مکتوب کرده و دلایل انتخاب هدف خود را بیان کنند. بالاخره جایگاه درس حسابان را در آنجا روشن کنند پس از یادداشت موارد مزبور در برگه کاغذ در جلسه آینده آن را همراه خود بیاورند.
کلیپ زیر شیوه جدیدی در یادسپاری اسامی دانش آموزان و همچنین گزارش مختصری از اولین جلسه کلاس درس آقا معلم است.

[http://www.aparat.com/v/r13tc]





نوع مطلب : تجربه زیسته، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط : فیلم جلسه اول،




دوستان عزیز و همراهان یادداشت‌های آقامعلم سلام.
مدتی از این فضا جدا شده بودم.
وجود شبکه های مجازی نوشتن‌ها را بیشتر به سمت خود گسیل داده است. آقامعلم هم با وجود داشتن سایت یادگیری آسان باز هم ترجیح می‌دهد که این سنت تجربه نگاری در وبلاگ یادداشت‌های آقامعلم را استمرار ببخشد.
به هر حال در سال تحصیلی جاری باز هم سعی می‌کنم برخی تجارب مفید را بنویسم و تقدیم معلمان عزیز بکنم.
اولین مطلب اینکه در نخستین روز سال تحصیلی جاری به دعوت برخی از همکاران قرار بود دقایقی در مراسم اولین صبحگاه مدرسه مطالبی را درباره هفته دفاع مقدس عرض کنم که در ذیل فایل صوتی و تصویری آن صحبت ۹ دقیقه آمده است.

[http://www.aparat.com/v/ma375]




نوع مطلب : تجربه زیسته، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط : لینک فیلم در آپارات،




این همایش در روز سه شنبه ۱۰ اردیبهشت ماه از ساعت ۱۵ تا ۱۹ در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات در سالن علامه جعفری دانشکده مدیریت و اقتصاد برگزار خواهد شد.

[http://www.aparat.com/v/RjIiB]






نوع مطلب : اطلاعیه‌ها، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :






















نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :














نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :





[http://www.aparat.com/v/yJukU]


















نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




  اكثر تعاریف برنامة درسی پنهان، بر یادگیری‌های قصد نشده و غیرآكادمیكی كه جزئی از اهداف و برنامه های درسی آشكارِ نظام آموزشی نیستند، تأكید دارند.
ت یادگیری‌های پنهان، غالباً در حیطة ارزش‌ها، نگرش‌ها، هنجارها، تمایلات، عواطف و مهارت‌های اجتماعی هستند.
اگرچه محیط شناختی، مانند دروس و موضوعات مختلف درسی و محیط فیزیكی مدرسه دارای پیامدهای قصدنشده هستند؛ لیكن این یادگیری‌‌ها عمدتاً متأثر از محیط اجتماعی حاكم بر مدرسه، خصوصاً روابط و مناسبات میان دانش‌آموزان، و بین دانش‌آموزان و معلّمان در مدرسه و كلاس درس می‌باشند.
عمقِ پنهان بودنِ یادگیری‌های قصد نشده به زمانی مربوط می‌شود كه دانش‌آموز،‌ معلّم، برنامه‌ریز و سایر دست‌اندركاران نظام آموزشی، از آن ناآگاه باشند. بدیهی است برای كسانی كه این برنامه را كشف نموده و نسبت به آن شناخت دقیق پیدا می‌كنند، آن بخش از برنامه، آشكار شده و دیگر برنامة درسی پنهان تلقی نمی‌شود. به عبارت دیگر پنهان بودن یادگیری‌های قصد نشده جنبه نسبی دارد نه مطلق.
آثار برنامة درسی پنهان بر روی افراد مختلف متفاوت است. این آثار هم جنبة مثبت و هم جنبه منفی دارد؛‌ لیكن آثار منفی آن بیشتر و تأثیرأت نامطلوب آن پایدارتر است.
بر اساس دیدگاه نظریّه‌پردازان معاصر، دانش‌آموزان در مقابل برنامة درسی پنهان نقش ‌فعّال دارند و می‌توانند از خود مقاومت نشان دهند. به عبارت دیگر آنها می‌توانند ضمن تعبیر و تفسیر امور و پدیده‌های مختلف، مفاهیم مناسب را بیاموزند و حتی در بعضی از پدیده‌ها و وقایع، تغییراتی را به وجود آورده و فرهنگ خاصّ خود را شكل دهند.
به زعم اكثر صاحب‌نظران،‌ این برنامه در بسیاری از جنبه‌ها از برنامة درسی آشكار مؤثرتر، ‌آموخته‌های آن پایدارتر و از گسترگی فراگیرتری برخوردار است.
یادگیری‌های ناشی از برنامة درسی پنهان با یادگیری‌های ناشی از روش‌های آموزشی غیرمستقیم و غیر رسمی، كه با اهداف آگاهانه و از قبل تعیین شده صورت می‌گیرند، متفاوتند.
پیامدها و نتایجی را كه از ناحیة قرار گرفتن دانش‌آموزان در متن نظام آموزشی و برنامة درسی رسمی مدرسه حاصل می‌شود، برنامة درسی پنهان می‌نامند؛ لذا هر یادگیری اتّفاقی و بدون برنامه خارج از مدرسه را نمی‌توان برنامة درسی پنهان نامید؛ جز اینكه با یادگیری‌های غیرعمدی همراه باشد.










نوع مطلب : پراكنده، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




گزارشگر: سرکار خانم خاوش

این نکته حائز اهمیت است که کلاس در هر جلسه با پرسش­های استاد شروع می­شود و معمولا به دو صورت این کار را انجام می­دهند نخست پرسش­هایی در مورد مطالب جلسه قبل، سپس پرسش­هایی در مورد موضوع درسی جدید، که در تمامی جلسات این پرسش­ها در ارتباط و تناسب با هم مطرح می­شوند چرا که مطالب درسی در هر جلسه، کامل کننده­ی جلسه­ی پیش است.

 استاد هر هفته پیش از شروع کلاس جدید، مطالب را در قالب فیلم و پی دی اف در کانال بارگذاری می­کنند تا ذهن فراگیران، نسبت به موضوع درسی مورد نظر آماده باشد.

پس از پرسش­های استاد جناب اعلا یک ارائه­ی کوتاه در قالب پاورپوینت با موضوع 5S  (نظام آراستگی محیط کار) را انجام دادند، سپس استاد از فراگیران خواستند که در قالب گروه­هایی به ارائه­ی خلاصه­ی مقاله­ی خود که از قبل آماده شده (برنامه درسی پنهان) بپردازند، گروه بندی در این جلسه به عهده­ی خود فراگیران گذاشته شد (برای هر نفر سه دقیقه) بعد از پایان زمان استاد مطالبی رادر مورد برنامه درسی پنهان بیان کرده و بر خی فراگیران نیز وارد بحث شدند.

بر اساس برنامه جلسه­ی پیشین که مقرر شده بود فراگیران فلش برای دریافت برنامه­ی کمتازیا (ساخت فیلم آموزشی- کلاس معکوس) همراه داشته باشند. برنامه­ی مذکور به فراگیران تحویل شد. استاد توضیحاتی در مورد این برنامه ارائه دادند و همزمان از طریق سیستم خود در حالی که مشغول تدریس بودند، تصویر خویش را بر مطالب زمینه علاوه کردند. بخش­هایی از فیلم آموزشی که توسط استاد ساخته شده بود به نمایش گذاشته شد، سپس مطالبی پیرامون اهمیت و ضرورت فیلم آموزشی در یادگیری مطرح کردند.

پیرو مباحث مرتبط با فیلم آموزشی، کتاب هنر بیان اثر برایان تریسی توسط استاد معرفی شد. این کتاب برای یادگیری شیوه­ی ارائه مطلب در فیلم آموزشی موثر است. در پایان استاد فرمودند که فیلم و پی دی اف مربوط به کلاس معکوس را در گروه بارگذاری می­کنند تا پیش مطالعه­ای برای جلسه­ی آینده باشد.






نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :















نوع مطلب : پراكنده، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




گزارشگر: جناب آقای مهندس طبیب‌زاده

یکی از مهم‌ترین و اولین تغییراتی که برای ارتقای آموزش و پرورش کشور باید مورد توجه قرار گیرد، اصلاح و ارتقای الگوی تدریس معلم‌هاست؛ زیرا اصلی‌ترین بخش حضور دانش‌آموزان در مدرسه، در کلاس‌های درس رقم می‌خورد و اصلی‌ترین فعالیت در کلاس‌ها، تدریس توسط معلم‌هاست. گذار از روش‌های تدریس معلم محور که به شیوه‌ی سخنرانی انجام می‌شوند به روش‌های دانش‌آموز محور که به روش‌های فعّال یا روش‌های نوین تدریس نیز شناخته می‌شوند بسیار ضروری است.

یادگیری تعاملی، یکی از روش‌های نوین تدریس است که مبنای نظری آن نظریه اجتماعی - فرهنگی است که بر اساس دیدگاه‌های روان‌شناس روسی به نام ویگوتسکی[1] شکل گرفته است. نظریه اجتماعی- فرهنگی به ما می‌گوید رشد شناختی کودک، عموما به کسانی که در دنیای کودک زندگی می‌کنند وابسته است و هرگونه دانش، نگرش و ارزش‌های فرد در تعامل با دیگران تحوّل می‌یابد. در واقع، رشد شناختی فرد، بدون در نظر گرفتن محیط اجتماعی - فرهنگی او، قابل درک نخواهد بود. بر مبنای این نظریه، یادگیری در تعامل اجتماعی افراد با یکدیگر شکل می‌گیرد؛ یعنی کارکردهای ذهنی افراد منشأ اجتماعی دارند. اینجاست که یادگیری تعاملی (همیارانه)، مورد توجه ویژه قرار می‌گیرد (مجله رشد معلم، دوره‌ی 36، یادداشت شماره 1، دکتر محمد نیرو).

پس از آنکه جمع محدودی از برترین معلم‌های مقاطع ابتدایی منطقه آزاد ماکو شناسایی شدند و با برگزار موفقیت‌آمیز دوره‌ی مجازی تربیت مربی میزان برای حدود 100 نفر از معلم‌های منطقه، اولین کارگاه حضوری در منطقه آزاد ماکو با هدف ارتقا و اصلاح الگوی تدریس معلم‌ها، با عنوان "یادگیری تعاملی" با حضور حدود 40 نفر از فعال‌ترین و خلاق‌ترین معلم‌های سه شهرستان منطقه آزاد ماکو برگزار شد. این کارگاه 10 ساعته، روزهای پنجشنبه و جمعه (1 و 2 آذر) توسط جناب آقای دکتر نیرو (برجسته‌ترین مدرس یادگیری تعاملی در کشور، مدرس دانشگاه و معاون پژوهشی دبیرستان صلحاء) در پژوهش‌سرای دانش‌آموزی ماکو اجرا شد.

در این کارگاه که شاخص‌ترین خصوصیات آن موارد زیر است، شرکت‌کنندگان با مبانی یادگیری تعاملی، اصول و تکنیک‌های کارِ گروهی آشنا شدند و فعالیت‌های کارگاه را بصورت تعاملی انجام دادند:

·        مدرس کارگاه، معلم است و نزدیک به 30 سال سابقه تدریس دارد و صحبت‌های ایشان ضمن آنکه مبنای علمی دقیق دارند، کاملا کاربردی و عملیاتی هستند و تماما در کلاس درس اجرا شده اند و نتایج شگفت‌انگیز آن آزموده شده است.

·        طراحی و اجرای کارگاه نیز بر مبنای همین روش است و سخنرانی، جزء اندکی و البته گریز نا‌پذیر کارگاه بوده است به‌گونه‌ای که حاضران، ضمن آشنایی با مبانی نظری، یادگیری تعاملی و اثربخشی آن در کارگاه را، خودشان تجربه می‌کنند.

این کارگاه آموزشی، با ارتقای دانش، مهارت و اشتیاق معلم‌های خوب منطقه برای ایجاد تحولات مثبت، گامی برای ارتقای الگوی تدریس آنها بوده است.

کارگاه‌های دیگری در ادامه برای این معلم‌ها تدارک دیده شده است که گزارش‌های آنها در آینده ارائه می‌شود.



[1] Lev Semenovich Vygotsky







نوع مطلب : تجربه زیسته، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




گزارشگر: سرکار خانم اسماعیلی
گزارش جلسه پنجم کلاس روشها و فنون تدریس: 
در ابتدا استاد مروری بر مطالب جلسات گذشته با طرح سوال و پاسخ گرفتن از بچه ها داشتند بعد راجع به نحوه خلاصه کردن توضیحاتی را ارائه کردند و قرار شد فایلی که مربوط به خلاصه کردن به روش درختی است را در گروه بارگذاری کنند تا همه با آن آشنا شده و مطالب برنامه درسی پنهان را با روش درختی خلاصه کرده و بیاورند.


 در مرحله بعد استاد گروه های ۴ نفره تشکیل دادند و اینکه گروه ها مشغول به بحث و صحبت راجع به برنامه درسی پنهان شدند و بعد از پایان بحث به هر گروهی پنج دقیقه فرصت دادند تا در رابطه با برنامه درسی پنهانی که در کلاس روشها و فنون تدریس و در دانشگاه علوم و تحقیقات وجود دارد صحبت شود و در انتها هر گروهی یک نمونه از این موارد را ذکر کرد و قرار شد هر کسی تا پایان ترم جاری یک مجلد از این بحث تهیه کرده و به استاد تحویل دهد.
 در ادامه راجع به یادگیری معکوس صحبت کردند که منظور از کلاس معکوس این است که جای کلاس درس با تکلیف در منزل عوض می شود یعنی به جای اینکه دانش آموز در کلاس بیاموزد و تکالیف را در منزل پاسخ دهد معلم با ساختن فیلم های آموزشی و ارائه آن به بچه ها این فرصت را برای دانش آموز به وجود آورد که درس را در منزل بیاموزد و در کلاس فقط به رفع اشکال آن پرداخته شود و اینکه استاد نرم افزاری راجع به ساختن فیلم های آموزشی معرفی کردند و قرار شد تا هفته آینده هم فایل آن را در گروه بارگذاری کنند هم فلش برده و فایل آن را برای بچه ها بریزند تا با نحوه ساخت فیلم آشنا شوند. از طرفی دو کتاب راجع به یادگیری معکوس معرفی کردند از جمله کتاب یادگیری معکوس اثربرگمن انتشارات مرات و کتاب یادگیری معکوس در دوره ابتدایی ترجمه محمود امانی انتشارات تیک و قرار شد به روش یادگیری معکوس مطالب گذاشته شده در گروه با موضوع کلاس معکوس را در منزل مطالعه کرده وهفته آینده در کلاس راجع به آن بحث شود.


 در ادامه گروه های هفت نفره با استفاده از برنامه کلاس دوجو تشکیل دادند و به هر نفر از گروه یک قسمت از کتاب مدرسه نامرئی محول شد و مدت ۱۷ دقیقه زمان داده شد تا هر کسی روی قسمت خودش مسلط شود بعد در گروه های تخصصی که شامل ۳ نفر از افراد مشترک در قسمت مربوطه بودن بحث و تبادل نظر شد تا آن قسمت به خوبی درک شود و به هر نفر در گروه ۳ دقیقه فرصت داده شد تا مطلب مربوط به قسمت خودش را برای هم گروهی هایش توضیح دهد و آنها را در جریان آن قسمت قرار دهد ( روش جیک ساگو در گروه بندی ) و در نتیجه با این روش یک کتاب در مدت زمان ۳۰ دقیقه در کلاس توسط افراد مطالعه شد و همه افراد کلاس در جریان موضوع کتاب قرار گرفتند و قرار شد تا هفته آینده گروه‌های تخصصی سوالات مربوط به قسمت خودشان را که استاد در گروه قرار می دهند جواب داده و آن را در گروه برای اطلاع بقیه افراد بگذارند.


بعد استاد دو سایت راجع به پیدا کردن مقالات معرفی کردند از جمله  SID.ir و بانک magiran و قرار شد تا هفته آینده هر کسی یک مقاله راجع به برنامه درسی پنهان پیدا کرده و آن را پرینت گرفته و مطالعه کند و هفته آینده به مدت ۵ دقیقه آن را در کلاس ارائه دهد و اینکه فایل pdf آن را برای جلوگیری از تکراری بودن در گروه بارگذاری کنند تا همه در جریان موضوع مقاله انتخاب شده قرار بگیرند. از طرفی توضیحاتی راجع به گرفتن مقاله به روش رایگان از بانک magiran ارائه کردند و با توجه به اینکه این بانک مقالات را به صورت پولی در اختیار دانشجویان قرار می‌دهند با مراجعه به سایت تخصصی آن مقاله می توان از آن مقاله به صورت رایگان استفاده کرد .
در انتها قرار شد برای هفته آینده فیلم مشق شب توسط همه افراد دیده شده و نفرات گروه 2 تحلیل آن را نوشته و در گروه بارگذاری کنند.




نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :











نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




نویسنده: خانم بابامرادی

جلسه هفتم 12/ ۸ /97

برنامه درسی پنهان :
برنامه ای می باشد که از قبل هیچ گونه برنامه ریزی یا فکری راجع به آن موضوع نکرده باشیم و در لحظه اتفاق می افتد.
در کل تمام تجربه های قصد شده از گذشته تا به حال می باشد ولی اگر در مرحله اجرا باشد دیگر معنی پنهان نمی‌دهد.


در کلاس های سنتی معلم گوینده و  دانش‌آموزان شنونده میباشند ، بعد میروند خانه و محتوای تدریس شده را میخوانند و به حل تمرین میپردازند .


در کلاس های معکوس مدرس خودش وجود ندارد ولی در فیلم آموزشی حضور دارد ، دانش آموز فیلم آموزشی را قبل از شروع کلاس میبیند.
در اینجا دانش آموز با اطلاعات وارد کلاس میشود و در کلاس میتوان روی مطالب بیشتری کار کرد ‌
نیازی نیست معلم در جلوی کلاس حضور داشته باشد میتواند در کنار دانش آموز بصورت کمک در آنجا باشد.


هر چیزی به ضدش شناخته میشود.


در یادگیری مستقیم گل کار در کلاس انجام میشود ولی در تدریس معکوس گل کار در کلاس انجام میشود.


در تدریسی که خود دانش آموزان مشارکت داشته باشند بیشترین یادگیری حاصل میشود.
در تدریسی که خود دانش آموزان مشارکت داشته باشند بیشترین یادگیری حاصل میشود.

نقش معلم در روش سنتی همش در فکر یاددهی و پیدا کردن مطلب برای گفتن است  . (معلم به مصداق معلم است همش درحال فکر کردن است مطلب پیدا کند برای گفتن).

در یادگیری معکوس معلم در فکر یادگیری دانش آموز میباشد که چگونه چگونه بهتر یاد میگیرد . (معلم نقش تحصیل گری دارد)
کارش طراحی کردن فعالیت میباشد .



در تدریس سنتی مکان تدریس کلاس درس میباشد ولی در معکوس میتواند همه جا باشد .


در تدریس سنتی ارائه مطالب یکسان میباشد و تعامل وجود ندارد .
 ولی در یادگیری معکوس لازم نیست مطالب یکسانی ارائه شود. میتوان بنا به نیازهای فردی مطالب گفته شود وتعامل وجود دارد .


در روش سنتی تمام محتوا تدریس میشود و توجهی به یادگیری دانش آموز نمیشود .
ولی در یادگیری معکوس بیشتر به یادگیری توجه میشود و این خود باعث یادگیری بیشتر دانش آموزان میشود .


دلیل بهتر بودن یاگیری معکوس چیست؟
۱- عدم آمادگی ذهنی، جسمی و روانی برخی از دانش آموزان .
۲- خجالت و ترس از تقاضای تکرار تدریس از سوی برخی از دانش آموزان .
۳- ایجاد کاهش در تعامل گروهی دانش آموزان با صرف زمان تدریس معلم
۴- عقب ماندگی غائبینو بخثه تبع آن اختلال در روند پیشرفت عمومی تدریس
۵- حجم زیاد مطالب کتاب هاو زمان محدود در اختیار


راه حل برای کاهش این مشکلات اجرای کلاس معکوس با استفاده از فیلم های آموزشی که معلم خودش میسازد میباشد .


فواید کلاس معکوس :
۱- صرفه جویی در زمان تدریس
۲- امکان بازبینی برای دانش آموزان و بهره مندی غائبین
۳- حرکت در بهره جویی از رسانه های پرشمار
۴- سهولت در ایجاد بازنمایی های مختلف مفاهیم 
۵- رفع عوارض عدم تمرکز و آمادگی
۶-گشایش زمان کلاس برای ایجاد تعامل
۷- ایجاد تسلط محتوایی معلم
۸- مقبولیت و محبوبیت معلم نزد دانش آموزان
۹- پویایی و رشد معلم
۱۰ - مطالبه و قضاوت دانش آموزان بعداز دریافت تجربه قبلی 
پایان




نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




نویسنده: خانم بابامرادی

جلسه ششم ۵/ ۸ /۹۷
یادگیری معکوس 
به کمک نرم افزار بحث مورد نظر را که برای تدریس لازم داریم آماده کرده و به دست دانش آموزان می رسانیم. دانش آموزان این فیلم را در منزل نگاه کرده تا جایی که به قدر کافی به موضوع درس تسلط پیدا کنند و آماده وارد کلاس شوند. در کلاس ایرادهای خود را از معلم خود پرسیده و رفع اشکال میکنند و تایم کلاس را بیشتر به حل مسائل می پردازند.
مراد از برنامه درسی در اینجا ناظر بر نقشه و عمل استاد همه تتجربه هایی ست که دانشجو در ارتباط با دانشگاه کسب می کند.

انواع برنامه ریزی درسی
 آشکار :‌همین برنامه درسی می‌شود که معلمان سر کلاس از آنها استفاده می کند. پنهان :برنامه ای می باشد در هنگام تدریس پیش می آید .
خنثی :چه باشد و چه نباشد در تدریس تاثیری ندارد ولی باعث بالا بردن اطلاعات می شود.
برنامه ریزی درسی را می توان از چند حیث مورد بررسی قرارداد :
۱ _ از حیث سطوح 
۲ _ از حیث سطوح 
۳ _ ازحیث جهت‌گیری 
۴ _ از حیث عناصر 
۵ _از حیث ساختار 
۶ - از حیث تولید
تعاریف مختلف برنامه ریزی درسی از حیث ماهیت:
۱_ برنامه درسی به عنوان درس یا دروس، محتوای دروس،فعالیت های یادگیری برنامه ریزی شده،بازتولید فرهنگی،مجموعه ای از صلاحیت ها،عامل بازسازی اجتماعی
۲_ از حیث سطوح:برنامه درسی در سطح،آرمانی یا توصیه شده،مکتوب،حمایت شده،انتخاب شده، آزمون شده
۳- از حیث جهت گیری: موضوع محور بودن برنامه درسی،فراگیر محور بودن برنامه درسی،جامعه محور بودن برنامه درسی
۴_ از حیث عناصر:فراوانی هر یک از عناصر در بیست و یک تعریف،اهداف،محتوا سازماندهی روش ها، ارزشیابی مواد و وسایل،اثبات استدلال و مدلل ساختن هدف ها
۵_  از حیث ساختار :متمرکز،نیمه متمرکز و نامتمرکز
۶_ از حیث تولید:سهم مشارکت اعضای هیئت علمی و دانشجویان و دیگر ذینفعان،مراحل تولید برنامه درسی

اون چیزی که ما می خواهیم روش متمرکز شویم و کار کنیم سه سطر برنامه ریزی درسی می باشد.
۱ -برنامه درسی قصد شده 
۲ -برنامه درسی اجرا شده
۳- برنامه درسی  کسب شده

این سطوح چند ناحیه دار ؟ ۷ ناحیه 
ناحیه۱ بهترین ناحیه می باشد چون هم قصد میشه هم اجرا میشه و هم کسب می شود.

ناحیه ۲ :
ممکن است هدف های آموزشی برنامه درسی قصد شده توسط استاد اجرا می شود، تحت تاثیر عوامل گوناگونی به نحو مطلوب در فراگیران محقق نشود . دو مدرس با ۲ رفتار متفاوت با یک نوع برنامه درسی ممکن است نتایج یادگیری متفاوتی را ایجاد کند ، سابقه تدریس و کاری استاد ، رتبه دانشگاهی او ، تسلط علمی مدرس بر مطلب مورد تدریس ، تحصیلات رسمی ، درک دانشجو و تعامل صحیح و توجه استاد به تفاوت های فردی دانشجویان ، ارتباط اخلاقی و عاطفی او با دانشجویان تاثیر گذار است.

ناحیه ۳ :
اهداف وزارت علوم تحقیقات و فناوری
 ۱ - توسعه علوم تحقیقات و فناوری و تقویت روحیه تحقیق و ترویج فکر خلاق و ارتقاء سطح فرهنگ و علوم در جامعه
 ۲ - اعتلای موقعیت آموزشی علمی و فنی کشور 
۳ - تعمیر و گسترش علوم معارف ارزش های انسانی و اسلامی و اعتلای جلوه های هنر و زیبایی شناسی و میراث علمی تمدن ایرانی و اسلامی
 ۴- تامین نیروی انسانی متخصص و توسعه منابع انسانی کشور
 ۵ - ارتقای سطح دانش و مهارت های فنی و توسعه و ترویج فرهنگ تفکر علمی در جامعه 
۶ - حفظ و تحکیم آزادی علمی و استقلال دانشگاه ها مراکز علمی و تحقیقاتی

ناحیه ۴:
 اگر یک درس دو واحدی باشد حدود دو جلسه را استاد نمی‌آید و حدود دو جلسه را دانشجویان تعطیل می کنند و یک جلسه هم استاد می‌آید کنفرانس را مشخص میکند و بقیه هم یک دانشجو می آید کنفرانس میدهد که بقیه بچه ها هم گوش نمی کنند ؛ استاد هم هیچی نمیگه نه بحثی و نه نقدی؛ تا اینکه دانشجو صحبتش تمام بشه و بیاید پایین و بعد دستی

ناحیه ۵:
نقل یکی از دانشجویان رشته برق:
 من اول که می آیم احساس می کنم که در دانشگاه بر خلاف مدرسه باید درس بخوانم. حتی دانشجو روز اول که وارد میشود برای یک درس می خواهد که کتاب های اضافی بخرد؛ اما استاد جزوه ای دارد که اصلاً دارد پاره میشود و معلوم می شود که مال بیست سال قبل است.

ناحیه ۶:
وجود برخی ساختارها ، قوانین ، مقررات ، فضا و فرهنگ حاکم در دانشگاه موجب ایجاد برخی از اهداف آموزش عالی از جمله کمک به تحقق هدف های اجتماعی ،  پرورش مهارتهای لازم در دنیای کار و برقراری ارتباط اجتماعی در افراد ، پرورش شهروندان متعهد و مسئول ، کمک به حفظ ارزش های انسانی ،  آزادی و استقلال ، تقویت نگرش نقادانه 
تقویت حس علم دوستی با حضور در فضاهای کتابخانه ، آزمایشگاه ، جلسات دفاع و معماری خاص دانشگاه ، همچنین مفهوم طبقات اجتماعی ، نظم و ترتیب در کار ، مشروعیت سلسله مراتب، عنصر قدرت تقویت می‌شود.
جدا از تحویل راهنمای تحصیلی دانشجو مشتمل بر اطلاعات و مقررات آموزشی ، دانشجویی و انضباطی و بعضاً ریز واحدها ؛ در اختیار ندادن غایات و انتظارات به طور تخصصی و متناسب با هر رشته به گونه ای مدون موجب کاهش هویت علمی دانشجویان می شود.

ناحیه ۷:
تاثیر روابط بین فردی دانشجویان و فشار گروه ایشان برهم رنگ شدن دانشجویان بی تاثیر نیست.
مورد توجه قرار دادن نظر دانشجویان ترمهای بالاتر در انتخاب شیوه مطالعه و برخورد با جنبه های علمی نیز از جمله مواردی است که دانشجویان را از حیث هویت علمی و از همان بدو ورود محیط دانشگاه تحت تاثیر قرار می دهد .
پایان




نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




نویسنده: خانم بابامرادی


جلسه ی پنجم ۹۷/۸/۵
ما معلم ها به کلاس درس میرویم و با هدف یادگیری دانش آموزان تدریس میکنیم. اما همیشه با ۲مساله مواجه میشویم.
مساله ی اول اینه که گاهی برخی از دانش آموزان درس را بخوبی یاد نمیگیرند و این بار ناکامی یادگیری را با خودشان به منزل میبرند؛ احتمالا به خودشان وعده میدهند که دو مرتبه جزوه را بخوانند یا کتاب را مطالعه کنند تا شاید جبران این کاستی صورت بگیرد.
البته بعضی وقت ها عوارضی متوجه آنها میشد گاهی وقت ها ممکن بود خودباوریشون ، احساس توانمندیشون به مخاطره بیوفته.
مساله ی دیگه ای که باهاش مواجه بودم این هست که خیلی از دانش آموزان و میدیدم که از مهارت های اجتماعی به شایستگی برخوردار نیستند. در یک ارتباط کلامی خوب عمل نمیکنند یا اینکه مثلا بتوانند یک گفتگوی منطقی را داشته باشند.این امر یکی از مهمترین امکاناتی میباشد که بچه ها بیشتر از درس بهش نیاز دارند که متاسفانه از این موضوع کم بهره هستن.


تقریبا" حدود سه سال گذشته با یکی از نظریه های یادگیری آشنا شدم نظریه اجتماعی فرهنگی،در این نظریه دریافتم که یادگیری اساسا" در گرو تعامل هستش و حتی دانش-بینش و رفتارهای افراد را در تعاملات اجتماعی بین آنها تحول پیدا  میکند.در این اساس بود که یک رویکردی را در کلاس درسم تنظیم کردم و نام آنرا یادگیری تعاملی گذاشتم.
البته ظهور آن عمدتا" در قالب کارهای گروهی که اکثرا" باهاش آشنا هستید صورت گرفت .


وقتی این کار را انجام دادم پیامدهای شگرفی را مشاهده کردم.مثلا" دانش آموزان در آزمون های برون مدرسه ای که در یک جامعه ی آماری بزرگی بود و صدها مدرسه در آن شرکت میکردند تقریبا" توی درس ریاضی رتبه یک بودن و نسبت به سایر درس ها و حتی بین مدارس مختلف هم رتبه های برتر بودند.
نکته ی جالبش این بود که حتی دانش آموزانی که رشته ی تجربی بودند و درس اصلیشون ریاضی نبود معمولا" تراز بالاتری نسبت به درس های دیگری داشتند.


البته نتایج دیگری برام مشهود بود. بچه ها در اظهار نظراشون در پایان سال بیان میداشتند که ما اولین کلاسی بود که تجربه میکردیم که مطلب را داخل کلاس یاد میگرفتیم و وقتی میرفتیم خونه با مشکل مواجه نمیشدیم. 
یکی دیگر می گفت من از ریاضی خوشم نمیومد ولی الان به ریاضی علاقمند شدم؛نگرش های آنها تغییر کرد،حتی بعضی از آنها به واسطه ی احساس ناتوانی نسبت به درس ریاضی میخواستن تغییر رشته بدن در پایان سال گفتند که ما نظرمون برگشت و میخواهیم همین رشته ی ریاضی را ادامه بدهیم.
تو این کلاس استرس و ترس را تجربه نکردند و همچنین مهارت های کلامی،قدرت فن بیان آنها تقویت پیدا کرد.


اما از این پیامدها مهمتر که برای اکثر معلم ها آشناست،مهمتر فرآیند این قصه هست چرا؟
معمولا" توی کتاب ها و منابع به اصول کلی اشاره میشه اما اون جزئیاتی که معلم در کف کلاس باهاش مواجه میشه کمتر حرفی بی میون آمده.
بعضی از همکاران فکر میکنند کار گروهی یک امر آسان و روشنی است. خیلی نکات ویژه و برنامه ریزی خاصی نمیخواد.
بعضی ها تصور میکنند همین که چندتا دانش آموز را گرد هم جمع کنند و یک فعالیت مشترکی را برای آنها تعریف کنند لزوما" کار گروهی شکل میگیرد و اون فواید خاص خودش را دربر خواهد داشت.


تعامل من با دانش آموزان بصورت پرسش و پاسخ و گفت و گو شکل میگرفت.این موضوع فرصت هایی را ایجاد میکرد همینکه معلم از تک گویی خارج میشه و گفت و گو صورت میگرفت همین باعث میشد برای دانش آموزان خستگی کمتر صورت گیرد.
نکته ی دیگر این بود که دانش آموزان مورد پرسش قرار میگرفتند و میخواستند اظهار نظر کنند و به تفکر واداشته میشدند،ذهنشون به کار گرفتار میشد.در این میان ما متوجه شدیم بعضی از بچه ها مطالب را در چه سطحی یادگرفته اند یا چه مفاهیمی را عمیقا" یادگرفته اند.
خیلی وقت ها نیز مهارتهای کلامی آنها در این بین آشکار میشد،یعنی کسانی که اندیشه و احساسشان را در قالب کلام منتقل کنند.البته در اینجا مشاهده کردیم که باید ملاحظاتی را در نظر بگیریم. 
معمولا" این نوع تعاملات در آغاز یک درس شکل میگرفت.
به نکته ی قابل توجه ای برخورد کردم که بچه های دبیرستان نوبت دوم مایل بودند که تدریس بصورت معلم محور شکل بگیرد.چراکه فکر میکردند تثبیت مهارتها و یادگیریهایشان بصورت انجام تمرینهای متفاوت شکل میگیرد،انتظار داشتند از طریق معلم به این مفاهیم زودتر دسترسی پیدا کنند.


در تعاملات به این نکته رسیدیم که معلم به اطلاعات بیشتر از اطلاعات کتاب نیازمند است.
دوم اینکه باید از یک شکیبایی ویژه ای برخوردار باشد.کلاسی که به این سمت و سو میخواهد برود یک صبوری بیشتری را می طلبه سوم اینکه بایست یک ارتباط ایمن و اثر بخش برای بچه ها محیا کند که دانش آموزان بدون حراس به پاسخ اشتباه بتونه اظهار نظر کند و در سوی دیگر معلم باید یک احاطه داشته باشد که این جریان از دستش خارج نشه.
اما در این میان آفت هایی هم مشاهده میکردیم.


اما در این میان آفت هایی هم مشاهده میکردیم.یکی اینکه منکه دست راست هستم وقتی برمیگردم حواسم فقط به قسمت چپ کلاس است در موقع پرسش و پاسخ فقط بچه های اون سمت رو مورد پرسش و پاسخ قرار میدادم و دوم اینکه یک سری از بچه ها هستند که توی گفت و گو مشارکت نمیکنند و خاموش هستند ترجیح میدن مشارکت نداشته باشند برخی ها هم هستن دلشان میخواهد مطرح شن و دیده شوند.


گروه بندی:
بعضی از همکارهای ما گروه های همگن تشکیل میدهند و گروه های هم سطح را باهم قرار میدهند.
ما گفتیم در اکثر تدریس ها گروه های ناهمگن را تشکیل بدهیم که دانش آموزان ضعیف،متوسط و قوی در هر گروه قرار داشته باشند،احساس کردیم اینجوری ارزش افزوده به گروه ها بیشتر میشه و بچه ها معمولا در یک ارزشیابی های واحد قرار میگیرند.اینها هم کرایششون نسبت به هم بیشتر و نزدیکتر میشه ضمن اینکه با همدیگه رشد میکنن.
گروه بندی را بصورت انتخابی برمیگزینیم،دانش آموزان قوی را جدا و سرگروه خودش هم گروهیاشو انتخاب میکنه.زمانی کار گروهی اثر بخش بود که وابستگی به توانمندی سرگروها داشت برای همین ترجیح دادیم برای سال دوم با سرگروه ها یک جلسه ی توجیهی گذاشتیم و بابت گروه بندی اطلاعاتی برایشان بازگو کردیم.

توجیه و همراهی سرگروه ها:
۱- ارج نهادن و هویت بخشی
۲- اعتماد زایی و رفع بدفهمی 
۳- خیرخواهی بجای خودخواهی
۴- مهارت های تعاملی 
و دیگر نکته ای که به آن دست یافتیم این بود که هرچه سن دانش آموزان کمتر بود تعداد اعضای گروه هم کمتر باشه تا کنترلشان راحتر باشد.


اجرای کار گروهی:
۱- تغییر  ساختار مکان آموزش
۲- مکان یادگیری:میتواند در فضای دیگری کلاس تشکیل شود .
۳- محتوای آموزشی
۴- تکالیف
۵- ارزشیابی
۶- حمایت از معلم


حمایت از معلم:
۱- سرو صداها طبیعی
۲- توجیه و پشتیبانی قاطع
۳- اختیار در گروه بندی
فواید این روش:
۱- گشایش زمان
۲- رفع هدر رفت زمان
۳- توجه به تفاوت های فردی 
پایان




نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




نویسنده: خانم بابامرادی

۹۷/۷/۲۵ جلسه ی سوم 
نقش معلم در روش نوین :
در این جلسه روش نوین و سنتی را از جهات  مختلف بررسی و مقایسه کردیم . در یک نمونه مثلا" اگر در یک کلاس ، درس به شکلی داده شود که فقط معلم محور باشد و دانش آموزان هیچ مشارکتی در بحث تدریس نداشته باشند در اینجا نه تنها درصد یادگیری دانش آموزان پایین می آید بلکه باعث خواب آلودگی و خستگی دانش آموزان می شود و برعکس اگر عمل تدریس در کلاس دیگر به صورت گروهی باشد و شاگردان هم نقش موثر در امر تدریس داشته باشند و معلم فقط به عنوان راهنما در کنار دانش آموزان باشد و سوال دانش آموزان را با سوال جواب دهد نه تنها درصد یادگیری بالا میرود بلکه دانش آموزان سرکلاس درس احساس خستگی نمیکنند.


در روش سنتی همیشه معلم خود وسیله ای است برای رساندن مطلب بطور مستقیم به دانش آموزان ، ولی در روش نوین معلم حکم پلکان ، مسیر درست و یا کمک برای دست پیدا کردن به هدف و یادگیری صحیح و بهتر برای دانش آموزان است .

مقایسه روشهای سنتی و نوین 
۱_ روش سنتی (غیرفعال):
فراگیران مفاهیم ، تجربه ها و قوانین را می خوانند و حفظ می کنند و می کوشند که بخاطر بسپارند .
_ روش نوین (فعال):
فراگیران ضمن انجام فعالیت ها و با کسب تجربه ، در تولید مفاهیم شرکت دارند و بطور مستقیم نتایج هر تجربه را بدست می آورند .

۲_ روش سنتی (غیرفعال): 
فراگیران هرچه بطور امانت ، به ذهن خود سپرده اند ، پس میدهند و هنگام آزمون ، امانت های دریافتی را مسترد می دارند . 
_ روشهای نوین (فعال) : 
فراگیران با تمام افراد گروه به بحث و گفت و گو می پردازند ، باهم کار میکنند، نظرات خودرا با یکدیگر مقایسه و به تصحیح اشتباهات خود میپردازند و به فراگیری دانش یاری میرسانتد .

۳_ روش سنتی (غیرفعال):
معلم اغلب با روش سخنرانی تدریس میکند و نقش حل مسائل را ایفا میکند(تمرین میدهد به حل تمرینها کمک میکند ، با مثال مسائل را توجیه میکند .)
_ روشهای نوین (فعال): معلم راهنمای یادگیری است و به جای پاسخ مستقیم به پرسشها ، میکوشد تا با پرسشهای متعدد از فراگیران ، آنها را به پاسخهای صحیح هدایت و آنها را به اندیشیدن ترغیب کند .

۴_ روش سنتی (غیرفعال):
معلم در صحنه ی آموزش کاملا" فعال است و فراگیران ساکت هستند .
_ روشهای نوین (فعال): 
فراگیران در صحنه ی آموزش فعالیت میکنند و معلم ، راهنمای فعالیت های آنها است .

۵_روش سنتی (غیرفعال): 
هدف یاد دادن است و تکیه بر محفوظات و کسب دانستنی های ضروری و غیر ضروری.
_ روش های نوین (فعال): 
هدف یادگیری است . فراگیران به یادگیرندههای مادام العمر تبدیل میشوند .


یادگیری مشارکتی بر ۵ستون استوار است :
۱_ وابستگی مثبت
۲_ مسئولیت پذیری فردی
۳_ تعاملات هم افزاینده
۴_ مهارت های بین فردی 
۵_ فرآیندهای گروهی

تایلر : 
فراگیران آن چیزی را خوب یاد میگیرند که تجربه کرده اند .



سطوح شناختی : 
۱_ دانستن
۲_ فهمیدن 
۳_ کاربرد 
۴_ تجزیه و تحلیل 
۵_ ارزشگذاری
۶_ خلق کردن


جلسه ی چهارم ۹۷/۸/۲ ادامه ی جلسه سوم
هدف از تدریس یادگیری می باشد. شاید یکی از راه های شناخت یادگیری باشد ، زیرا امام علی ع  می فرمایند : هر حرکتی که شما می کنید نیازمند شناخت می باشد. یکی از مصادیق یادگیری این است که ما بفهمیم فراگیران چطوری یاد میگیرند .
_ بچه ها چطور یاد میگیرند؟ این سوالی است که یک خط بیشتر نیست ولی پاسخش یک دریاست .


در مورد یادگیری نظریه های مختلفی گفته شده است که میخواهیم یک مورد را مورد بررسی قرار دهیم .
- نظریه اجتماعی - فرهنگی ویگوتسکی


کلیدواژه ترین این نظریه تعامل است. 
 رشد شناختی دانش آموزان به تعامل وابسته می باشد .
رشد شناختی دانش آموزان به آدمای دنیای پیرامون ، جایی که زندگی می کنند وابستگی متقابل دارد حتی دانش ، نگرش وکارکردهای اجتماعی هر کسی بستگی به محیط پیرامونش دارد .


این نظریه میگوید یادگیری که ما دنبالش هستیم اساسا" گرو تعامل میباشد .
بچه ها با تعامل یاد میگیرند و یادگیری همیارانه اینجا مورد تاکید است .
۱- وابستگی مثبت 
۲- مسئولیت پذیری فردی
۳- تعاملات هم افزاینده
۴- مهارت های بین فردی 
۵- فرآیندهای گروهی
- اسم دیگر یادکیری همیارانه ، یادگیری مشارکتی میباشد .

پرسش های هدایت گر اینجا خیلی مورد تاکید است . 
تعامل بین دانش آموز و معلم و یا هم گروهیش این همیاری میتواند خیلی سهم بیشتری در یادگیری داشته باشد . 
خاصیت کلاس های مشارکتی این است که همه از هم یاد میگیرند .


یک مفهوم بسیار مهمی است که خاص این نظریه میباشد بنام دامنه ی تقریبی رشد .
ویگوتسکی روی این دامنه خیلی تاکید دارد . 
میگوید یادگیری در این منطقه حاصل میشود .
-دایره مرکزی که شعاع کمتری دارد میگوید اون چیزایی که میتوانم انجام بدهم و چیزایی که بلد هستم در حیطه ی فعالیت باالفعل من  است .
یک ناحیه ی دیگری هم هست که نشان دهنده ی این میباشد نه بلد هستم و نه می توانم انجام دهم ، مال شرایط کنونی من نیست .
بطور طبیعی چیزهایی که نمیدانیم از چیزهایی که میدانیم در این ناحیه بیشتر میباشد . 
- ویگوتسکی میگوید یادگیری بین این ۲ناحیه صورت میگیرد در ( دامنه ی تقریبی رشد )
در جعبه ابزار یادگیری زبان یکی از ابزارهای بسیار مهم میباشد.
رو دیالوگ خیلی تاکید هست ولی روی مونولوگ تاکید نیست .
- کلا مهم حامل پیام است هم عامل تفکر و اندیشه میباشد ، کلام عامل تفکر ، اندیشه و اندیشیدن است بخاطر همین است برخی از صاحب نظران تفکر کردن را هیچ چیز جز سخن گفتن بی صدا و کلام درونی نمیدانند.


و در آخر پرداختیم به خودارزیابی 
- تحقیق : گفت و گو با گفتمان چه فرقی دارد؟




نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




نویسنده: خانم بابامرادی
سلام دوستان ۱۱ مهر اولین جلسه برنامه ریزی درسی در آموزش عالی با استاد آقای دکتر نیرو بود.
در این جلسه استاد یک سری کلیپ آموزنده به همراه عکس و توضیحات کامل کننده ارائه دادن یه چند جمله زیبا نیز در آن ها نهفته بود  که در جزوه به دوستان ارائه خواهم داد. یکی از آموزشهای استاد این بود که چطور بتوانیم با استفاده از گوشیمون نگارش کنیم که برای من و دوستان خیلی جالب بود یکی دیگر از آموزش ها قرار همه دوستان یک برنامه را از بازار دانلود کرده تا  به کمک استاد کارایی این برنامه را یاد گرفته و استفاده کنیم من دوست داشتم مراحل نصب این برنامه را براتون بگذارم ولی متاسفانه در تبلت من اجرا نمی شود انشاالله در کلاس برای دوستانی که نبودند نصب خواهیم کرد و دیگر اینکه قرار است هر یک از دوستان در یک روز از هفته خاطره ی خود را از تدریس به صورت نگارش در گروه قرار دهند که استاد نیز در این در این خاطره نویسی همراهیمان می کنند.
روز خوبی برایتان آرزو می کنم به امید دیدار

این هم کتابی هستش که استاد معرفی کردن برای این درس ، من برای تمام دوستان تهیه میکنم و همراه خودم میارم سرکلاس نگران کتاب نباشین.

برنامه خاطره نویسی از یکشنبه
 یکشنبه خانوم گودرزی 
 دوشنبه خانوم صفی پور 
سه شنبه خانوم فولادی
 چهارشنبه خانم یعقوبیان 
پنج شنبه آقای دکتر نیرو 
دوستان عزیز من هم قراره هر هفته گزارش کلاس را ارائه دهم .


۱۸ مهر ۱۳۹۷ دومین جلسه کلاس ها بود.
 آقای دکتر نیرو پیشنهاد دادند که ساعتی از  کلاس را به دیدن دفاع یکی از بچه های سال گذشته برویم و تجربه کسب کنیم تمام دوستان این پیشنهاد را قبول کردند و به همراهی آقای دکتر صفری به دیدن دفاع دوست عزیزمان رفتیم.
اولین باری بود که در دفاع دانشجویی شرکت میکردم. در سالونی که دوست عزیزمون قرار بود از پایان نامه خود دفاع کند چند نفر از دوستان و استادان حضور داشتند دوستی که قرار بود از پایان نامه خود دفاع کند جلوی استادان پشت تریبون ایستاده بود و توضیحاتی راجع به
 پایان نامه اش می داد، بعد از پایان توضیحاتی راجع به پایان نامه اش داورها سوالاتی راجع به پایان نامه از ایشان پرسیدند بعد از سوال و جواب ها استادان داور از دانشجویان خواستند از سالن خارج شوند تا راجع به نمره دانشجو با یکدیگر مشورت کنند. 
بعد از اتمام جلسه کوتاهی که داشتند دوباره دانشجویان را به داخل سالن دعوت کردند و نمره دانشجو را اعلام و سپس جلسه دفاع به پایان رسید. من و دیگر دوستان به همراه آقای دکتر نیرو به کلاس درس خود بازگشتیم و با تشکیل دو گروه سه نفری کار گروهی انجام دادیم و نتیجه کار خود را به یکدیگر توضیح دادیم با جمع بندی و نتیجه گیری جلسه دوم کلاس نیز به پایان رسید.




نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :







[http://www.aparat.com/v/D40pJ]



















نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




[http://www.aparat.com/v/VPFK9]












نوع مطلب : پراكنده، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




این وبینار در طی پنج روز برگزار شد و فیلم های مربوطه در ذیل تقدیم علاقمندان می شود.



[http://www.aparat.com/v/hfVt8]

[http://www.aparat.com/v/uGe5R]

[http://www.aparat.com/v/twKCu]

[http://www.aparat.com/v/EFhJ8]

[http://www.aparat.com/v/uFqe7]






نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، گروه تلگرامی آموزش پژوهی صلحا، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




دوشنبه 30 مهر 1397 :: نویسنده : محمد نیرو
امسال توفیق یافتم که در دانشگاه علوم و تحقیقات در خدمت دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های مدیریت آموزشی و مدیریت و آموزش بهسازی منابع درس روشها و فنون تدریس را تدریس کنم. با توجه به اینکه به اغلب مخاطبانم معلم هستند سعی ام بر این است که اغلب فرایند کلاس را مبتنی بر نیازهای ایشان قرار دهم. به عنوان مثال یادگیری مشارکتی را که خود بدان باور دارم در کلاسهایم اجرا می کنم. تصویر ذیل صحنه ای از این جریان است که نشان می دهد با وجود نزدیک به 30 نفر دانشجو در کلاسی که صندلی های به هم چسبیده دارد و تغییر ساختارش دشوار است ولی مراد ما حاصل شده است.




در زیر یادداشت هایی از دانشجویان درباره این کلاس آمده است. این یادداشت ها بخشی از فعالیت دانشجویان است. آنها باید در طی جدول مشخصی روزانه یک تجربه در گروه تلگرامی که دارند درج کنند. این کار به منظور تجربه تجربه نگاری انجام می شود و اینکه ایشان عادت به این کار کنند و ترسشان از این امر بریزد. برخی از ایشان کلاس های تدریس خود را مبنا قرار دادند و برخی نیز کلاس حاضر را گزارش کردند.





موضوع : خاطرات جلسه اول کلاس روشها و فنون تدریس 
 با سلام خدمت استاد گرامی و همکلاسی های عزیزم ، طبق دستوری که استاد فرمودند قرار شد من خاطرات جلسه اول کلاس را بنویسم که هم گروهی های عزیزی هم که در جلسه اول حضور نداشتن در جریان برنامه کلاس قرار بگیرند .  فقط قبل از بیان از استاد عزیز و تمام کسانی که این نوشته را مطالعه می کنند عذرخواهی می کنم بابت فراموش شدن بعضی از مطالب .
 شروع کلاس با معرفی بود که اول استاد خودشان را معرفی کردند و طبق روش جالبی که داشتند از بچه ها خواستند که هر کسی با نفر کناری خودش حدود ۵ دقیقه صحبت کند ، آشنا شود و بعد او را معرفی کند بعد راجع به نحوه ارزیابی  کلاس صحبت کردند و گفتند که از ۲۰ نمره پایانی ۱۴ نمره مربوط به آزمون پایان ترم می شود به این شکل که ۱۰ نمره از محتوای کتاب روشها و فنون تدریس ( نوشته : دکتر وکیلیان ) سوال می آید و ۴ نمره از مطالبی که در کلاس مطرح می شود ، شش نمره بقیه مربوط به فعالیت در طول ترم ، مشارکت فعال در کلاس ، ارائه ، دیدن و نقد کردن  فیلم های گذاشته شده در گروه می شود . 
بعد یک سری کتاب معرفی کردند از جمله کتاب آقای معلم ( انتشارات پیکان نوشته فرانک مک کورت ) ، کتاب مدیر مدرسه (نوشته جلال آل احمد) و کتاب استادان و نااستادانم ( نوشته دکتر غلامحسین آذرنگ ) .
در ادامه راجع به مطالب ذیل در کلاس صحبت شد از جمله :
این که معلم می تواند چراغ راه انسان باشد و در رابطه با این موضوع یک فیلم دیدیم از افرادی که معلم هایی داشتند که باعث تغییر مسیر زندگیشان و رشدشان در طی زندگی شده بودند و بعد از گذشت سالها با معلم هایشان رو به رو می شدند و بازخورد شان که خیلی جالب بود و نتیجه آن این بود که معلمی هم علم می خواهد هم هنر می‌طلبد هم عشق جستجو می کند و هم به دنبال خلاقیت است .
بعد راجع به آمار جالبی صحبت شد که از کل افراد یک جامعه فقط ۲۰% دنبال یادگیری هستند و از این ۲۰ درصد هم فقط ۲۰ درصد به مطالبی که یاد گرفته‌اند عمل می‌کنند یعنی فقط ۴ درصد افراد یاد می گیرند و عمل می کنند که این موضوع جالب ولی تاسف آور است در حالی که افراد یک جامعه موفق باید در تمام عمر دنبال کسب دانش و مهارت باشند و به آن عمل کنند.
 در ادامه راجع به این موضوع صحبت شد که هدف از تدریس یادگیری است و یادگیری وقتی روی میدهد که تغییر روی دهد . تغییر در سه حوزه دانش ، نگرش و کنش . و این موضوع که تغییر دانش راحت تر از تغییر نگرش و تغییر نگرش راحت تر از تغییر کنش است .
بعد راجع به هرم یادگیری صحبت شد و نتیجه ای که از این هرم می توان گرفت که اگر آموزش فقط به صورت سخنرانی باشد ۵ درصد مطالب ، اگر به صورت خواندن باشد ۱۰ درصد مطالب ، اگر به صورت رسانه‌های تصویری باشد ۲۰ درصد مطالب، اگر به صورت نمایش باشد ۳۰ درصد مطالب ، اگر به صورت بحث گروهی باشد ۵۰ درصد مطالب ، اگر به صورت تمرین و انجام عملی باشد ۷۵ درصد مطالب  و در صورتی که به شکل یاد دهی به دیگران باشد ۹۰ درصد مطالب در ذهن باقی می ماند که استاد زحمت کشیدند عکس هرم را در همین گروه گذاشتند .
 در پایان کلاس استاد خواستند که هر کسی قولی دهد و تا پایان ترم به آن عمل کند و اینکه هماهنگ شد همه افراد طبق تاریخی که مشخص شده تجربه کاری یا دانش آموزی خود را راجع به برنامه های آموزشی در گروه ارائه دهند .
 در ضمن از استاد بابت مطالبی که تا اینجا به ما آموزش داده اند واقعاً متشکرم مخصوصاً استفاده از امکانی که گوشی های اندروید دارند در صحبت کردن و تبدیل شدن آن به نوشته چون دقیقا این نوشته را من با این روش آماده کردم .



خانم موسوی


با عرض سلام و وقت بخیر خدمت استاد ارجمند و همه دوستان عزیز
امیدوارم آخر هفته خوبی رو سپری کرده باشید بنده تصمیم گرفتم بجای بازگویی خاطره و تجربه ای از کلاسی که خود معلم آن هستم از کلاسی بگویم که در آن نقش شاگرد را دارم ، خاطره ای داغ داغ؛
کلاسی بود جذاب و پویا و عملی، میشد، میشد استادی داشته باشم مانند خیلی از معلمان دیگر که به همان روش های قدیم درس های عملیاتی و کاربردی را کاملا تئوری بیان کنند و در آخر ترم امتحانی بگیرند و من خوشحال باشم از پاس کردن این درس ، اما در آخر این سوال برایم باقی بماند که خب!؟ حالا چطور این همه دانسته را در عمل بکار ببندم !؟ این درس هم مانند بقیه دروسی که خواندم کجا بکارم میاید!؟ اما خداروشکر استاد این درس گویی درد دانشجو را فهمیده و پی درمانش رفته است.
کلاسی داشتم که وقتی از در آن بیرون آمدم میتوانستم حداقل ده نکته از مطالبی را که یادگرفتم درجا بیان کنم و بگویم کجا استفاده میشود و حتی به دیگران هم انتقال بدهم ، خوب که فکر میکنم میبینم کلاس با همان مطالبی که در آن یاد گرفتم، مطابقت داشت . مثلا شروع خوب کلاس، همان ابتدا استاد اپلیکیشنی را معرفی کردند بسیار جالب و برای بنده جدید. (حالا اینکه چطور از آن میتوان استفاده کرد را اگر تمایل داشتید حضوری خدمتتان عرض میکنم)
بعد از آشنایی با اپلیکیشن و آموزش استفاده از آن رفتیم سراغ یه کار گروهی متفاوت، از نحوه ی گروه بندی و چینش کلاس گرفته تا نوع مطالعه و مباحثه و ارائه مطالب . کار بعدی هم به نوبه خود جالب بود اینکه شما با استفاده از یک سری سوالات به مفاهیم برسی و بتوانی آنهارا تعریف و تحلیل کنی شیوه کاملا اثرگذاریست. خلاصه که هرچه داشتم آموزش میدیدم را همزمان عمل میکردم و این فوق العاده بودو برای منی که رشته ام فیزیک بود شیرینی کلاسهای عملی و آزمایشگاه را تداعی میکرد و از شروع تا خاتمه اش ذره ای خسته نشدم و حتی گذر زمان هم متوجه نشده بودم. 
بله دوستان کلاس روز دوشنبه 1397/7/23 درس روش ها و فنون تدریس برای دیگران را نمیدانم ولی برای من اینطور گذشت ، پرنشاط و جذاب و فعال . ومن همچنان منتظر تجربه های خوب دیگر از این کلاس هستم.
 به امید روزی که تمامی معلمان سرزمینم بذر دانش و پیشرفت را با عشق و شیوه های تدریس موثر در قلب فرزندان ایران بکارند و ایرانی سرآمد در همه ی عرصه ها داشته باشیم.




نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




پنجشنبه 12 مهر 1397 :: نویسنده : محمد نیرو

امسال توفیق دارم که در خدمت دانشجویان دانشگاه آزاد باشم. این توفیق وقتی که همراه با تدریس درس روشها و فنون تدریس شده است حلاوتی مضاعف را ایجاد نموده.علت آن این است که در طی ده ها کارگاه برای معلمان شیوه های موثر و فعال تدریس را ارائه کرده ام و فقر و نیاز آن را در دانشگاه و آموزش عالی بیش از هر زمان احساس می کنم.دانشگاه علوم و تحقیقات که برای من نقطه عطف حوزه علمی و پژوهشی بوده است و احساس تعلق خاطر به آن می کنم چراکه استادان و همکلاسی های بسیار ارزشمندی را در آن تجربه کرده‌ام.

خاطرات زیر را خانم فراهانی یکی از دانشجویان کلاس درس نوشته اند.

تجربه کلاس روشها و فنون تدریس 
استاد نیرو 
جلسه اول که من سرکلاس حضور داشتم تمام مدت سوال و جواب های کاربردی بود هیچ خبری از استادی که فقط صحبت کند و ما تند تند بنویسیم برای امتحان پایان ترم نبود 
یکسری سوال  که باید امتیاز میدادیم بعد همان ها را داخل یک نمودار رسم می کردیم اولین بار بود  چنین چیزی تجربه می کردم هر چند کمی گیج بودم ولی جالب بود وسط کلاس بلند شدیم کف دست ها را زدیم به هم با بغل دستی هامون  تجربه بامزه ای بوداونم سر کلاس
جلسه دوم مبحث سه ضلع داشتیم سه گروه شدیم هر گروه یه ضلع  بعد تمام یکها باهم دوها باهم سه ها همباهم مطالب را خواندیم باه بحث کردیم بعد. رفتیم برای ضلع های دیگه توضیح دادیم ظاهر کلاس پر از. اشفتگی شد ولی در. حقیقت اشفته نبود 
جلسه سوم در. مورد. کتاب همین روش اجرا شد  راستش هنوز نمیتونم بگم چجور تجربه ای بود ولی اولین لمس از همچین کلاسی بامزه بود ولی سردرگمی داشت اوایل 
یه کلاس پراز تکنولوژی و در. عین حال فعالیت بدنی 
تازه از کلاس دوجو هیچی نگفتم که هنوز هممون یه کم فقط یکم گیجیم راجبش



به نام نامی دوست 
که هرچه هست ازاوست
    

کلاس درس روش ها و فنون تدریس

وقتی برای اولین بار قدم به کلاس درس گذاشتیم با چهره ی خندان و گشاده ی استادی روبه رو شدیم که صبورانه منتظر ورود دانشجویانش بود. دانشجویانی که دیرتر از استاد خود به کلاس رسیده بودند. نوآورانه فرصتی داد تا همکلاسی ها با هم آشنا شوند و یکدیگر را به استاد معرفی کنند. از همان جلسه ی اول، محتوای درس به طرزی ماهرانه و به شیوه ی عملی به دانشجویان آموزش داده شد. در کلاس روش ها و فنون تدریس ، دانشجویان در موضوعات و مباحث مطرح شده مشارکت دارند و می آموزند که با اشتراک گذاشتن دانسته ها به یادگیری عمیق  دست یابند. باداشتن تجربه ی کلاس های مقاطع تحصیلی گذشته و شرکت در دوره های آموزشی           مختلف، انتظار می رفت که این کلاس هم خسته کننده و ملال آور باشد ولی با روش های بی نظیر استاد در نحوه ی تدریس اصلاً متوجه گذر زمان نمی شوی استاد هنرمندی که هرلحظه  با شعبده ای از فن آوری های نوین دانشجویانش را متعجب و آنها را به ادامه ی یادگیری علاقه مند می کند. به تمامی آنچه که در قالب درس به دانشجویان آموزش می دهد عشق، اعتقاد واعتماد دارد لاجرم بردل نشیند آنچه که از دل برآید و اما این دل نوشته ضمن ادای احترام به استاد گرامی سرکار خانم دکتر زمانی مقدم که مارا از فرصت مغتنم حضور در کلاس درس استاد بزرگوار جناب آقای دکتر محمد نیرو بهره مند نمودند؛ تقدیم می شود به دوستان و همکلاسی های خوبم و همچنین به تمامی دانشجویانی که در آینده توفیق برخورداری از این تجربه ی گرانقدر را خواهند داشت.


                                                       میترا عرفانی فر
                                               دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش و بهسازی منابع انسانی
                                                     پاییز 1397 




نوع مطلب : تجارب دانشگاهی، 
برچسب ها :
لینک های مرتبط :





یاد گرفتن نام دانش آموزان:
• می توان طی گذر زمان تک تک نام دانش اموزان را یاد گرفت.
• برای تعداد زیاد دانش آموزان بهتر است نام آن ها مرور شود.
• در صورت اکان آموزگاران پایه های اول و دوم قبل از شروع سال تحصیلی با خانواده ها تماس بگیرند و با دانش آموزانشان گفت و گو کنند. این کار باعث خوشحالی فرزندان و اولیا خواهد شد.
• یاد گرفتن نام دانش آموزان به مدیریت کلاس کمک می کند.
• گرفتن عکس از دانش آموزان و نوشتن نام آن ها روش دیگری برای بیاد سپاری نام آن ها می باشد.

بهداشت صدا:
• اگر تدریس جذاب باشد دانش آموزان پر شور می شوند و آن ها تولید صدا می کنند و نیازی نیست آموزگار دایما برای ساکت کردن بچه ها صدایش را به بالا ببرد. به جای بالا رفتن صدای معلم اجازه دهیم آن ها سرو صدا کنند.
• گرم کردن صدا
• نوشیدنی های خیلی سرد و خیلی گرم قبل از سخنرانی و صحبت کردن ممنع. بهتر است ماست و شیر و پنیر سرخ کردنی ها تخمه و مواد غذایی تند که به تارهای صوتی آسیب می زند کمتر مصرف شود. به جای آن از چای دارچین و عسل که خواص دارویی دارد به صورت ولرم استفاده شود.

تسط معلم به تکنولوژی
• علاقه به کار, برای آموزگار ایده ایجاد می کند و برای هدفش زحمت می کشد
• سعی در ساختن وسیله جدید آموزشی ,استفاده از وسایل کمک آموزشی به طوری که وسایل اختراع شده مجدد ساخته نشود , می توان با ذکر منبع از آن ها استفاده کرد.

گروه بندی
به چندین روش می توان گروه بندی کرد.
تصادفی – بر حسب سن – بر اساس عملکرد( افراد به اصطلاح ضعیف و قوی) - علایق – گروه های دوستی
با توجه به موضوع و مفهوم درس می توان دانش اموزان را به روش های ذکر شده گروه بندی کرد.
سرگروه در گروه ها نقش خیلی مهمی دارند که معلم به عنوان مدیر باید به آ ن ها کمک کند.
به دانش آموزان تند و توانمند تر که کارشان را از دیگر دوستانشان زودتر انجام می دهند کار جدید بدهیم, از آن ها بخواهیم به بقیه کمک کنند.
بهتر است نام ضعیف و قوی روی دانش آموزان نگذاریم چون ما فقط یک قسمت از زندگی بچه ها را مشاهده می کنیم. اگر تدریس با بازی انجام شود افراد ضعیف موفقیت هایی کسب می کنند که به اصطلاح دانش آموزان زرنگ عقب بمانند در این صورت او حس می کند در برخی زمینه ها فوق العاده است و در برخی از دروس کمی عملکرد ضعیف تری دارد.
نکته قابل توجه اینکه درس را به شخصیت و زندگی افراد ربط ندهیم بلکه به او کمک کنیم تا باور کند در این زمینه توانایی کمی و در زمینه دیگر توانایی های بسیاری دارد.قرار نیست افراد به اصطلاح ضعیف برای همیشه ضعیف شناته شوند
اگر دیدگاه معلم به دانش اموزانش این باشد که همه آن ها توان مندی های خاص خودشان را دارند , آن ها نمایندگان و بندگان خدا بر روی زمین هستند کاملا دیدگاهش به مخاطبینش تغییر خواهد کرد.
نخبگانی در جلو هستند که لکوموتیوهای جامعه را روی ریل مشخصی می کشند و همه والدین تمایل دارند فرزندانشان آن لکومو تیو شود درحالی که این طور نیست و مسیر مشخصی وجود ندارد.
در دنیای آینده تک تک افراد شبیه ماشین هایی هستند که چرخ های پر قدرتی دارند و هر کدام در هر مسیری که تشخیص دهند می توانند حرکت کنند. موفقیت نقطه مشخصی نیست که با مدرک خاصی گرفته شود به طوری که تمام طول این مسیر می تواند پر از عشق و موفقیت باشد.این دیدگاه را که به بچه ها اجبار می شود درس بخوان تا موفق شوی را باید از دانش آموزان گرفت.
گاهی ما آموزگاران به محض دیدن عدم اعتماد به نفس دانش آموز در ریاضی , به اشتباه عزت نفس او را هم از بین می بریم. عزت نفس حس دوست داشتن خود فرد است , اما اعتماد به نفس یک مهارت است. گاهی دانش آموز برای انجام کاری اعتماد به نفس ندارد اما چون عزت نفس دارد می تواند آن را به دست آورد.
باید توانمندی های فوق العاده او را جستجو کنیم , کاری که در آن مهارت بسیار دارد و البته این موارد در بحث آموزش خانواده نیز باید مطرح گردد تا به طور جدی به آن پرداخته شود.

روش تدریس پازلی
اعضای گروه: از این روش برای مرور محتوا یا تدریس مطالب خواندنی در دوره متوسطه 1 و 2 استفاده می شود.
مراحل این روش بدین شرح می باشد.
1- محتوا را به قسمت های مساوی تقسیم کنید. سمت 1..قسمت 2..قسمت3..
2- گروه ها را مشخص کنید به طوری که تعداد افراد گروه باید با تعداد قسمت های محتوا یکی باشد.
3- قسمت 1 به نفر اول گروه...قسمت 2 به نفر دوم گروه و....
4- نفر اول قسمت 1 را مطالعه کند, تحلیل کند , سوال طرح کند و تسلط کامل روی آن داشته باشد.
5- قسمت اولی ها کنار هک بنشیند و با هم همان قسمت را مرور و بررسی کنند تا رفع اشکال شود. به همین ترتیب قسمت های دوم ...سوم...و...
6- همه افراد به گروه های خود برگردند و ر فردی قسمت مربوط به خود را برای دیگر افراد گروه توضیح دهد.
7- بک آزمون تستی گرفته شود که بچه ها برگه ها را خودشان تصحیح کنند و نمره دهی در هر قسمت کاملا مشخص باشد.
8- در مرحله بعد معلم جواب سوالات را می دهد یا می تواند کلاد سوالات را در اختیار آن ها قرار دهد. جدول کشیده شود و نمره گزاری شود.
نمره های هر قسمت نشان دهنده میزان یادگیری افراد از قسمت مربوطه می باشد.

5 تکنیک
1- احساسات به تدریس اضافه شود.
• افراد , با احساس می خرند و با منطق توجیه می کنند.
• هدف فقط انتقال مطالب نباشد.احساسات را به کلاس درس بیاوریم.
2- مطالب ساده شود. با تصویر مطالب ساده و شیرین شود.
3- خلاصه کردن مطالب.( حذف مطالب غیر ضروری).
4- بازی و تحرک را به کلاس درس بیاوریم. پچ پچ و همهمه کلاس . بازی نقطه عطف کلاس خواهد بود. برای یادگیری باید مخچه را فعال نگه داشت. یک فرد عادی فقط می تواند 19 دقیقه بدون تحرک یک جا بنشیند.
5- سازنده گرایی: تصاویر برای توزیع موارد پیچیده می تواند کمک بزرگی به ما کنند.
آموزش سنتی یعنی دانش آموز و دنیایی از اطلاعات که باید در ذهن او گنجاند. اما سازنده گرایی می گوید دانش آموز وجود دارد اما نقطه مهم فکر اوست که دارای اهمیت است. به عبارت دیگر تصور این شخص از این دنیا برای ما مهم و ارزشمند است. افراد به پدیده های مختلف نگاه متفاوت دارند. به طوری که یک موقعیت ثابت برداشت های متفاوتی خواهد داشت.
در قرآن آمده حضرت موسی خطاب به خداوند می فرماید : ارنی یعنی خودت را به من نشان بده.
خداوند می فرمایند: لن ترانی ... هرگز مرا نخواهی دید.



1- درگیری اولیه: قصه برای درگیر کردن بچه ها معجزه می کند. مثل قصه شخصی.
پرسش – ورود یک متخصص به کلاس – آوردن لوازم مختلف به کلاس – پخش فیلم – تماس تلفنی با شخصی خارج از کلاس که تخصص او مرتبط با موضوع درس است. – نوشتن کلمات مبهم به صورت درشت – بالا و پایین بردن صدا
برهم زدن تعادل به یادگیری کمک می کند.

2- اکتشاف: در این مرحله باید وسایل در اختیارشان قرار گیرد. کتاب مطالعه کنند. باید توجه کرد بدون کمک ما دانش آموز چه چیزی از کناب می فهمد.
در این قسمت جمع آوری اطلاعات بسیار مهم است, نه خود اطلاعات.
نکته...جستجو در اینترنت باید به بچه ها آموزش داده شود.

3- توضیح: استفاده از بارش فکری و مسخره نکردن ایده ها و نظرات بچه ها. بازی با تنئ صدا. آموزش این موارد مهم تر از آموزش مطلبی ست که باید فراگرفته شود چون باعث اعتماد به نفس دانش آموزان می شود.

4- گسترش: شنیدن نظرات و ایده های دیگران. توضیح مستقیم به دانش آموز ممنوع است اما می توان مثال زد. افکار و استدلال های نادرست در این مرحله باید گفته شود.

5- ارزشیابی: هدف از ارزشیابی این است که خودش بفهمد در چه مرحله ای قرار دارد.
این خود ارزیابی در گروه و اینکه چه چیزهایی کشف کردند مهم است.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




به نام خدا
خلاصه مطالب همایش راه کارهای شروع سال تحصیلی برای معلمان و دبیران
آقای محمد حافظی نژاد

نویسنده: سرکار خانم رازقی


موضوعات مطرح شده در این همایش به شرح زیر می باشد.
1- مدیریت در روزهای اول (آیا باید گربه را دم حجله کشت).
2- کدام روش تدریس ها برای شروع سال مناسب هستند؟
3- چگونه گروهبندی کنیم؟
AGILE یعنی چابک بودن.
دو حالت وجود دارد .
یک محصول آرمانی داریم یا اینکه آموزش ما حالت agile دارد یعنی چابک است.
محصول آرمانی بدین صورت است که ما پس از ده سال فکر کردن یک محصول فوق العاده شیک و بدون عیب و نقص می سازیم و آن را تقدیم مشتری می کنیم. یا یک معلم طرح درس عالی می نویسد و همان سال همان را تقدیم مخاطبینش می کند. مدت زمانی که بگذرد دیگر agile بودن در دنیای امروز جواب نمی دهد. چون شما در سال 1397 با زحمت محصولی را ارایه دادید اما پس از گذشتن چندین سال با ارایه آن دیگر بازخورد خوبی نخواهید داشت.بنابراین تدریس هم باید همین گونه باشد.
برای تدریس ما مقدماتی ایجاد می کنند که به فراخور مخاطب و فراخور شرایط بازخورد می گیریم و تغییر می دهیم که به آن agile می گویند که به معنی چابک می باشد.
مثلا وضع کردن قانون برای اعلام وضعیت مخاطب, شادی و نشاط آن ها و مثال زدن های شنونده


در کلاس درس مثال زدن آموزگار خلاقیت مخاطب را کم می کند؛ چون از ذهن کمتر کار می کشند در حالی که مهم ترین قسمت کلاس صحبت مخاطب است.
سوال مطرح می شود , در کلاس درس دانش آموزان در نگاه اول به چه چیزی دقت می کنند؟



میمیک صورت – زبان بدن – میزان انرژی آموزگار – ظاهر – لباس – شکل و شمایل – حس مهربانی یا خشم – لبخند
به طور کلی در نگاه اول موارد زیر قابل ذکر است.


1- راه رفتن: مدل راه رفتن می تواند نشانگر شخصیت افراد باشد. بهتر است سر بالا و قفسه سینه جلو باشد اما موقع رفتار مهربانانه می توان کمی به جلو خم شد البته زیاد خم شدن نشانه اعتماد به نفس پایین اوست. توصیه می شود هنگام قدم برداشتن حرکات اضافه و تیک حذف شود.
2- پوشش: دو حالت است . کاملا رسمی یا کاملا اسپرت و به روز. این گونه به نظر می رسد که در حالت دوم احساس صمیمیت بیشتر و به هم ریختگی در کلاس بیشتر خواهد شد لذا آموزگارانی که در مدیریت کلاس کمی مشکل دارند بهتر است از پوشش رسمی استفاده کنند.
3- دست دادن:قبل از کلاس باید با خود تصمیم بگیریم که با مخاطبین خود دست می دهم یا خیر.
• آنقدر به بچه ها نزدیک شویم که خودمان جنبه آن را داشته باشیم.
• باید شخصیت خودمان را نیزدر نظر بگیریم.
• معلم باید تشخیص دهد دانش آموزان چقدر می توانند جنبه داشته باشند.
• بهتر است ابتدای سال از صمیمیت همیشگی که قرار است با ان ها پیش روی داشته باشیم کاسته شود. و به مرور صمیمیت نشان داده شود.
• آنقدر نزدیک شویم که بتوانیم بعدش را کنترل کنیم.
نکته قابل توجه این که به دانش آموزان آموزش داده شود که سلام کردن با کوچکتر ها و دست دادن با بزگتر ها آغاز می شود.
4- مدل خندیدن
5- کفش ها: اولین نقطه ای که خانم ها به آن توجه می کنند کفش هاست ,البته توصیه می شود آموزگاران کفش راحت و بدون ایجاد صدا استفاده کنند.
6- دندان ها: خرج کردن برای داشتن دندان هایی سالم سرمایه گذاریست. ساعت – انگشتر – کیف و گوشی هم بی تاثیر در دقت دانش آموزان نیست.
بهتر است پوشش آموزگار از دانش آموزان بهتر باشد البته تعویض هر روز لباس نباید باعث حسرت دانش آموزان گردد و هم چنین از لباس فرم استفاده نشود.
جملات ممنوعه:
• من امروز با شما درس دارم؟
• حرف منفی و انتقاد( گفتن مسایل منفی جامعه و اتفاقات ناگوار آن روز )
• به جای گفتن حس منفی بهتر است از دانش آموزان تعریف شود. مثلا بگوییم از معلم سال قبلتان شنیدم بچه های بسیاری در کلاس هستند که در ریاضی یا در ورزش فوتبال موفق هستند.
• شخص دیگری قبل از شروع کلاس از ما تعریف کند.
خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران
• و یا اینکه به مرور متوجه مقام , تجربیات , و مدارک آموزگار خود شوند.


سوالات خوب و یخ شکنی:
• از آن ها پرسیده شود...من معلمی را دوست دارم که ...؟ دوست دارید در پایان سال چه چیزی در کلاس دریافت کنید...؟
• قوانین کلاس گفته شود , یادداشت و در جایی در کلاس مشخص شود.
• از پیشنهادات خوب دانش آموزان استفاده شود.
• سه مدل روش در کلاس معرفی شود و یکی از آن روش ها در کلاس به انتخاب دانش آموزان اجرا شود . حتی در مورد آزمون ها و ارزشیابی.


مدیریت کلاس:
• شناسایی محور های شرارت.
• در جلسات اول توبیخ و تنبیه نکنیم, لذت توجه و خنده بچه ها بیشتر از تنبیه و تحقیر معلم است.
• گاهی تنبیه باعث قهرمان سازی می گردد.
• پچ پچ دانش آموزان در به اشتراک گذاشتن تجارب خود مربوط به موضوع درس باعث یادگیری ست.
• اگر حال کلاس خوب باشد نیازی به فکر کردن به مدیریت کلاس نیست.
• ارتباط زیاد با یک دانش آموز باعث نفرت مابقی دانش آموزان نشود.


نوع برخورد ما در مدرسه جدید باید چگونه باشد؟
• ادب اینگونه حکم می کند تا از ما سوالی نپرسیدند حرفی نگوییم. بهتر است از قبل مطلب جالبی آماده کنیم تا بعد از پزسش از آن سخن بگوییم.
• بحثی به نام مدرسه پنهان وجود دارد که 70 درصد آموزش ها در آن اتفاق می افتد. 30درصد آموزش در کلاس و 70 درصد مربوط به رفتارها , رفاقت هاست. در مدرسه پنهان دانش اموزان برای شما جایگاه انتخاب خواهن کرد.


عقده ای نباشیم:
خاطرات, تجربیات و عقده های کودکی خود را سر دانش آموزان خالی نکنیم.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




نویسنده: آقای علی پیروزروان

روز یکشنبه چهاردهم مرداد ماه ۱۳۹۷ جلسه ای به سرپرستی جناب آقای دکتر نیرو و با اجرای معاونان آموزشی دوره اول و دوم دبیرستان صلحا جناب آقایان صدرنیا و محمدی، تحت عنوان " " در سالن کوثر مجتمع فرهنگی صلحا برگزار شد.
هر سال معلمان همه دروس در دبیرستان صلحا طرح درس و ملاک های ارزشیابی درس خود را با جزییات در اختیار واحد آموزش قرار میدهند. واحد آموزش پس از دریافت و آماده سازی، طرح درس معلمان را در اتاق واحد آموزش نصب میکند تا معلمان گرامی بتوانند برنامه خود را در طول سال تحصیلی همگام با زمانبندی ارائه شده توسط خودشان پیش ببرند. همچنین ملاک های دریافتی را نیز در دفترچه ای با عنوان "ملاک های ارزشیابی" در اختیار خانواده ها قرار میدهد تا آنها و دانش آموزان به طور دقیق از نحوه کسب نمره توسط دانش آموز مطلع شوند.
با توجه به تجربه سالهای گذشته، تصمیم مدرسه بر آن شد تا فرآیند تدوین جمع آوری ملاک های ارزشیابی از معلمان تمام وقت، ضمن برگزاری جلسه مشترک با حضور جناب آقای دکتر نیرو، معاونان آموزشی دو مقطع و معلمان تمام وقت انجام گیرد.
جلسه ساعت ۸:۳۰ صبح با قرائت قرآن کریم شروع شد. پس از آن مدیر دبیرستان بر لزوم تحویل به موقع ملاک ها توسط معلمان تاکید کردند. سپس ۱ ساعت زمان در اختیار معلمان قرار گرفت تا به بررسی و اصلاح طرح درس و ملاک های ارزشیابی که سالهای گذشته تدوین کرده اند، بپردازند. بعد از آن هر یک از معلمان چگونگی طراحی ملاک های ارزشیابی درس خود را توضیح دادند. در حین این گفتگوها نکته هایی از طرف جناب آقای دکتر نیرو، معاونان آموزشی و همچینن سایر همکاران برای کاربردی و دقیق بودن ملاک ها مطرح شد. بعضی از این نکته ها عبارتند از: توجه به سهم بارم هر یک از موارد آزمون، تکلیف و ...، لحاظ کردن نمره آزمون های هماهنگ در ملاکهای ارزشیابی مستمر، یکسان سازی سقف نمره قابل کسب توسط دانش آموز در درس های مختلف، لزوم مشارکت جمعی دانش آموزان در کلاس و روشهای ارزشیابی مفید در این جهت، تاثیر یا عدم تاثیر غیبت دانش آموزان در نمره مستمر درسی آنها، استفاده از کلمات با ادبیات مناسب و تاثیرگذار و ... .
این جلسه با ارائه ۸ نفر از معلمان در ساعت ۱۳ به اتمام رسید.



نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :




نویسنده:

دبیر و مسئول پایه‌ی سوم ابتدایی دبستان پیام رستگاران

سید مهدی هوش‌السادات



روز دوشنبه 15 مرداد ماه ساعت 8 صبح با چهره‌ای جدید آشنا شدیم البته اسم‌آشنا ؛ چهره‌ای جوان تر از میزان خبرگی‌اش ، مسلط‌تر از ظاهر آراسته‌ی ساده‌اش و خلّاق تر از قاطبه‌ی اساتیدی چنین در نوع ارائه‌ی بحث. بله "دکتر محمد نیرو" ، استادی بود که بعد از قرائت آیاتی چند از کلام ا... مجید لب به سخن گشود و با شکل تازه و خاصی کلاس و مبحث "برنامه‌ی درسی پنهان" - که در دوره‌ی ضمن خدمت تابستان 97 برای معلمان و همکاران دبستان پیام رستگاران با حضور مدیریت محترم مدرسه جناب حاج‌آقای گیوه‌چی و مدیریت محترم دفتر تامین نیروی انسانی جناب حاج آقای کرباسچیان برگزار شده بود - را آغاز کرد.

یکی از مواردی که در ابتدای کلاس بعد از سلام و مقدمه توسط دکتر نیرو مطرح شد این بود که اگر بخواهید صادقانه برای میزان اشتیاق به یادگیری خودتان نمره‌ای از صفر تا ده بدهید ، چه عددی را می‌نویسید؟ و بعد از آن خواستند که هر کس نمره‌ی خودش را بنویسد و سپس به ترتیب از نمره‌ی ده هر یک از نمرات را در صفحه‌ی نمایشی که قبلا در برنامه پاور پوینت طراحی کرده بود را نشان داد و خواست که هر کس که آن نمره را به خود داده کف بزند . با نمایش نمره‌ی ده تعدادی کف زدند . با نُه و هشت هم همینطور ، ولی نمره‌های شش تا یک هواداری نداشت امّا به صفر که رسید یکی از همکاران کف زد ؛ اینجا بود که استادِ برنامه‌ی درسی پنهان ، نکته‌ی لطیف‌گونه‌ی پنهانی را آشکار کرد ؛ که در هر کلاسی همیشه افرادی هستند که دوست دارند حال استاد را بگیرند ، پس نباید در برابر آنان جبهه‌ی خاصی داشت و بهتر است راحت از کنار آنان گذشت. در پایان این شیوه‌ی شروع جالب به قول استاد نیرو دیگر یخ کلاس شکسته شده‌ بود و گرمای محبت و تعامل دوستانه به جریان افتاده بود.

دیگر این که در همان ابتدا چند قانون برای کلاس خود به صورت مختصر بیان کرد . از جمله هر وقت سوالی داشتید می‌توانید در میان بحث با بالا گرفتن دست ضمن گرفتن رخصت ، در فضای کلاس سوال مورد نظر را مطرح کنید و دیگر اینکه هر زمانی که ایشان از وضعیت ما در کلاس سوال کرد ، آمادگی و حال مثبت خودمان را برای ادامه‌ی بحث با نشان دادن علامت پیروزی اعلام کنیم.

در ابتدای بحث لازم بود که عنوان کلاس تعریف شود : برنامه‌ی درسی پنهان ؛

این که مراد از برنامه‌ی درسی چیست و مقصود از کلمه پنهان چه چیزی است.

بعد از تعریف برنامه‌ی درسی از دیدگاه استاد علی شریعتمداری ، برنامه‌ی درسی به دو مقوله‌ی رسمی و پنهان تقسیم شد و این مطلب تبیین شد که در برنامه‌ی درسی رسمی همه‌ی اهداف و محتوا و روش تدریس و ارزشیابی از پیش طراحی شده و مشخص است ولیکن برنامه‌ی درسی پنهان ، برنامه‌ای است نانوشته و غیر مدون و نامرئی که معمولاً آموخته‌هایش پایدارتر و ماندگارتر از برنامه‌ی درسی رسمی است .

نمودار "عُموم و خُصوص مِن وَجه" ‌ای که با سه دایره - با عنوان های اهداف قصد شده ، برنامه‌‌های اجرا شده و مطالب کسب شده - رسم شده بود ، نشان می‌داد که مطالب کسب شده‌ای که جزء اهداف قصد شده یا برنامه‌ی اجرا شده نبوده‌ بسیار بیشتر از میزان مطالب کسب شده‌ی ایده آل مقصود است.

آموزه‌های پنهانی که گاه از قوانین و مقررات مدرسه دریافت می‌شود ، گاه از روابط میان افراد و گاه از ارتباط متقابل دانش‌آموزان و معلّم ، و گاهی هم از نحوه‌ی تدریس معلّم ؛ فارغ از مثبت و منفی بودن‌شان.

برنامه‌ی درسی پنهان متفاوت از برنامه‌ی درسی صریح یا ضمنی معلّم است و حتّی یک سلام و احوال پرسی ساده یا یک لبخند به موقع و یا مساوات و احترام در برخورد با دانش‌آموزان همگی‌شان می‌توانند حامل برنامه‌ی درسی پنهان برای دانش‌آموزان باشند. چیزی که معلّم نه قصد کرده بوده و نه اصلاً به آن فکر کرده ولی دانش‌آموز از دیدن آن دریافت مهمی دارد.

کتاب مدرسه‌ی نامرئی نوشته‌ی استاد علی اصغر احمدی از جمله منابعی بود که در این رابطه به آن اشاره شد و یا فیلم سینمایی انجمن شاعران مرده یکی دیگر از رفرنس‌های جدید و خلاقانه‌ی استاد نیرو برای عمیق شدن ذهن معلمین در مبحث برنامه‌ی ‌درسی پنهان بود . همچنین معرفی کلیپ‌هایی از استاد محمود امانی و پخش کلیپ‌های جذابی که با افکت های مناسب در فایل پاورپوینت دکتر نیرو گنجانده شده بود ، هم به تعمیق و جا افتادن بحث در ذهن مخاطبان کمک میکرد و هم مانع خوبی در جلوگیری از یکنواخت شدن کلاس و خشکی آن بود ، چیزی که خودش یک برنامه‌ی درسی پنهان برای شرکت کنندگان در این کلاس بود ، انتخاب کلیپ‌های مناسب و مرتبط ، استفاده از افکت‌ها و ابزارهای جدید و جذاب برای نمایش و خلاقیت در طرح بحث یا بهره‌گرفتن از امکانات فضای مجازی مثل تایمر سایت همکلاسی که به نظر بنده دکتر نیرو در طرح این بحث ابتدائاً به ارائه‌ی آن‌ها اراده‌ی مستقیم یا ضمنی نداشته و صرفاً بر اساس عادت خود برای تدریس از آن امکانات بهره برده که حالا یک برنامه‌ی درسی پنهان برای ما شده بود.

از دیگر مطالب ارائه شده توسط استاد نیرو این بود که ما باید به عوامل شکل دهنده‌ی برنامه‌ی درسی پنهان بیش از پیش توجه داشته باشیم که عبارتند از :

1- روابط معلم و دانش آموز ، که عدم سلطه گری معلم و انتخاب بهترین و مناسب ترین تیپولوژی‌ها توسط معلم بازخوردهای قابل توجهی دارد.

2- روابط معلمان و کارکنان با یکدیگر

3- روابط کادر اداری با دانش‌آموز

4- روابط دانش‌آموزان با یکدیگر

5- محیط فیزیکی مدرسه و کلاس درس

6- قوانین و مقررات مدرسه و نحوه‌ی اعمال اقتدار و اختیار .

و فراموش نکنیم که 55٪ پیام ما در قالب زبان بدن منتقل می‌شود و 38٪ آن در قالب آوا و 7٪ آن در قالب کلمات است که در همین جا برای ما ضرورت ادامه‌ی بحث در دوره‌ی جدیدی با عنوان زبان بدن بیشتر از قبل خودنمایی می‌کند چیزی که شاید غالب برنامه‌ی درسی پنهانِ سرزده از یک معلم از آن نشات بگیرد و سپس از عوامل دیگری نظیر آوای متین و منطقی و همراه با آرامش معلمان و مربیان ، دریافت شود.

روند تدریس استاد نیرو در چهار ساعت ابتدایی تبیین و توضیح تئوریک برنامه‌ی درسی پنهان بود. ولیکن در ساعات پایانی کتاب مدرسه‌ی نامرئی با روش جذاب مطالعاتی "پازلی" توسط همکارانی که در سه گروه هفت نفره تقسیم شده بودند ادامه یافت. ابتدا قسمت مشخص شده توسط هر شخص مورد مطالعه و سپس مورد مباحثه با هم بحث های خود قرار گرفت و در آخر به اعضای هم گروه خود ارائه گردید. که انصافا کارگاه زیبا و مرتبطی با بحث برنامه‌ی درسی‌ پنهان بود. کارگاهی که همه را به مطالعه و تفکر و فعالیت وا داشت و همه تجربه‌ی شیرینی از خود و همکارانشان کسب کردند.

در پایان این قسمت استاد نیرو از شرکت کنندگان خواست که هر کدام نظر خود را نسبت به مباحث مطرح شده بیان کنند که در اینجا تعدادی از شرکت کنندگان نظرات خود را بیان کردند از جمله:

- روش فعال به کار گرفته شده در طرح مباحث ، برای شرکت کنندگان شوق و رغبت و انگیزه بیشتری ایجاد کرد.

- در طرح مطالعاتی اراده‌ی استاد در آشنایی شرکت کنندگان با مدرسه‌ی نامرئی بود ولی در کنار آن همگی با یک روش پازلی آشنا شدیم که خود یک روش تدریس گروهی می تواند باشد.

- بیشتر شدن جذابیت مطالب ارائه شده به جهت بکارگیری از مولتی‌مدیاها و نمودارها و پاورپوینت مناسب.

- مطالعه عمیق و با دقت همه‌ی اعضای گروه نسبت به زمان کوتاه تعیین شده به جهت شکل ارائه‌ی طرح مطالعاتی پازلی .

- آشنایی با سایت همکلاسی و امکانات و ابزارهای مدیریت کلاس آن.

- ایجاد فرصت ارائه برای هر شخص و نمایش توانمندی دوستان در ارائه‌ی مطلب برای هم‌گروه‌های خود.

- فاصله گرفتن استاد از صندلی متکلم وحده بودن و در آوردن کت و بالا زدن آستین‌ها و فعال بودن در محیط بحث.

- آشنایی با فعالیت‌های مثبتی که در دیگر آموزشگا‌ها صورت گرفته.

- این که دانش‌آموزی از مدارس دولتی مثل استاد نیرو می‌تواند در حد خلاقیت و تسلط علمی توانمند و موفق باشد.

- نحوه‌ی اعلام وضعیت توسط شرکت کنندگان در خلال تدریس.

- شاد و با نشاط بودن کلاس .

- توجه به فیلم‌های سینمایی در حوزه‌ی تکنیک‌های جدید و درست آموزشی .

- بالابردن سطح مطالعاتی معلمین به وسیله‌ی روش پازلی.

- دو عنوان جدید برای دوره‌ی ضمن خدمت معلمان در آینده نزدیک از جمله یادگیری تعاملی و دیگر هوش‌های چندگانه.

- چگونه می‌توان در وقت و فرصتی کوتاه مطالب زیادی را در قالب کار گروهی آموخت یا جمع بندی و دوره کرد.

در مجموع آنچه به نظر می‌رسید این بود که همکاران شرکت کننده ، در این ساعات از تدریس جناب دکتر محمد نیرو بهره و لذت برده بودند چرا که اولا بیشتر از گذشته راغب به پیگیری مباحث مرتبط با این موضوع شده بودند و ثانیا در مورد عوامل تاثیر گذار در برنامه‌ی درسی پنهان بیش از قبل نگرش حساس تری داشتند و دقت و ژرف نگری بیشتری برای‌شان ایجاد شده بود و به این نکته رسیده بودند که از کنار هر پدیده‌ای در مدرسه نمی‌توان به سادگی عبور کرد و سطحی به آن نگاه انداخت چراکه همان پدیده می‌تواند حاوی برنامه‌ی درسی پنهان مهمی برای دانش‌آموزان باشد.

در آخر جا دارد که مجدداً از استاد گرامی جناب دکتر محمد نیرو بابت قبول زحمت و تشرف فرمایی‌شان به مجموعه پیام رستگاران تشکر و قدردانی داشته باشم و خداوند متعال را بیش از پیش بابت همه نعمت‌هایش خصوصا بابت نعمت بهره‌مندی از اساتید مؤمن و متعهد و متخصصی چون ایشان ، شاکر باشم.

الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله و سلم





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :






( کل صفحات : 26 )    1   2   3   4   5   6   7   ...   
 
   
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات