غم شیرین
لحظاتی باعشقی داشته باشید
سه شنبه 4 فروردین 1394 :: نویسنده : محمد جواد   

نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد

یا به دیوار از آن سو بخورد یا نخورد،

 این در سوخته حتما به زمین می افتد

لگدی بین هیاهو بخورد یا نخورد





نوع مطلب :
برچسب ها : تسلیت، فاطمیه، شهادت حضرت زهرا، دهه فاطمیه، زندگانی حضرت زهرا،


جمعه 29 آذر 1392 :: نویسنده : محمد جواد   
http://cena.comule.com/up/2c61965b5e23.jpg



نوع مطلب :
برچسب ها :


یکشنبه 2 تیر 1392 :: نویسنده : محمد جواد   

میگویند زن چراغ خانه است.لابد شنیده اید که درهمین راستا،بعضی ها طرف دار"چهل چراغ"شده اند

اما بعضی هاخواهان"صرفه جویی درمصرف برق"!

بااین حساب می توان این تعاریف راارائه کرد:

*دوست دختر

چراغ گردسوز!(دربلاد کفر ان را GFمی گویند.)

تحقیقات نشان داده این لغت مخفف Gerdsooz Fitile (فیتیله گردشوز)میباشد

که درشرایط اضطراری،روشنایی اندکی می افروزدوخاموش شدنش به سه سوت ویک وفوت است.

*معشوق

لامپ مهتابی(درراستای رمانتیک بودنش)

*همسرموقت

لامپ کم مصرف!

*همسر دائم

همان چراغ خانه است

*همسر مطلقه

چراغ سوخته!

*همسر ایده آل

چراغ جادو!(هردوافسانه اند)


شعرمرتبط:

باغول چراغ ارزویی بکنید

ازاو طلب فرشته ای بکنید

یک دانه بس است زن مگر نشنیده اید

"درمصرف برق صرفه جویی کنید"






نوع مطلب : داستان خنده دار، 
برچسب ها : بابابرقی، درمصرف برق صرفه جویی کنید، شرکت برق، داستان طنز، مطلب خنده دار، غم، دوست دختر،


یکشنبه 2 تیر 1392 :: نویسنده : محمد جواد   
گاهی درتنهای هایت درکنارخانه نشسته ای 
فکرمیکنی که ازهمه ی انسان ها شاد هستن 
حتی احساس می کنی که حیوانات هم ازتو شاد ترهستند.
با خود میگویی:من تنها ترینم؟
واقعا اینگونه است که اکنون کسی نیست به دردهای من گوش دهد؟
آیا من تنها ترین ادمی هستم که روی این کره خاکی زندگی می کنم؟
به سوال هایت پاسخ میدهی:((آری))
اری من تنها ترینم 

ناگهان تلفن همراهت به صدا درمی اید.انرا برمیداری.
پیامکی است که دران نوشته شده است
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.




نوع مطلب : داستان خنده دار، 
برچسب ها : هیچکس تنها نیست، غم شیرین، تلفن همراه، همراه اول، موبایل، داستان های خنده دار، غم،



برای دیدن برو به
ادامه مطلب

نظریادت نره


ادامه مطلب


نوع مطلب : عکسهای جالب، 
برچسب ها : ترول، ترول های باحال، 16-، خنده دار، عکس های بامزه، ترول های درجه یک،


دوشنبه 13 آذر 1391 :: نویسنده : محمد جواد   
طرح های کاملاضربتی وبا بازده ای بالا برای مبارزه بابد حجابی
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.



نظریادت نره





نوع مطلب : عکسهای جالب، 
برچسب ها : حجاب، طرحی جدید، بدحجابی، مبارزه، عکسهای خنده دار، بمب خنده، بسیجی،


چهارشنبه 3 آبان 1391 :: نویسنده : محمد جواد   

علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟

دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن.

علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم، می نشونمش توی بغلم و یه دل سیر ماچش می کنم و حسابی اون چشمای قشنگشو می بوسم.

وای که چه موهای لختی داره پارمیدا.

آدم دوست داره دستشو بکنه لای موهاش. با اینکه فقط

عکسشو دیدما، ولی عاشقش شدم. وای که این پارمیدا

چقدر ناز و خوردنیه! باور کن ببینمش اصن نمی ذارم

از توی بغلم تکون ...

دانیال: ببین ادامه نده. پارمیدا اسم زنمه! اسم دخترم معصومه ست!





نوع مطلب : داستان خنده دار، 
برچسب ها : ضایع شدن، داستانهای خنده دار، داستان، ضایع کردن، جالب، باحال،


هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه. 
وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟ 
هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.

فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:”آیا این تبر توست؟” 

هیزم شکن جواب داد: “نه” 
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟ 
دوباره، هیزم شکن جواب داد: “نه”. 
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟ 
جواب داد: آره. 
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.

روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکنداشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.

فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن فریاد زد: آره! 

فرشته عصبانی شد. ” تو تقلب کردی، این نامردیه ” 

هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز “نه” می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز “نه” میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره.

اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.

نکته اخلاقی:
هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده
!!!!!!!!!!!

نظریادت نره





نوع مطلب : داستان خنده دار، 
برچسب ها : داستانهای خنده دار، فرشته ومرد، جنیفرلوپز، انجلاجولی، تبر، خنده دار، باحال،


پنجشنبه 6 مهر 1391 :: نویسنده : محمد جواد   
*بخش‌نامه به راه آهن* 

ورود و خروج قطار به تونل ممنوع است 

تبصره: در صورت لزوم، قطار فقط تا انتهای واگن اول به تونل وارد شود .آنهم فقط یکبار در صورت 

تکرار لکوموتیو ران به 60 ضربه شلاق محکوم می شود 



ادامه مطلب


نوع مطلب :
برچسب ها : بخشنامه، شغل، بخشنامه به شغل های مختلف، تبصره، میوه فروشی، فرودگاه ها، لکومتیک،




( کل صفحات : 13 )    1   2   3   4   5   6   7   ...   
درباره وبلاگ

سلام
ممنون که به وبلاگ ماسرزدید
امیدواریم لحظات باعشقی را دراین جاسپری کنید

فقط
.
.
.
نظریادت نره

مدیر وبلاگ : محمد جواد
پیداکن

آمار وبلاگ
کل بازدید :
بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید این ماه :
بازدید ماه قبل :
تعداد نویسندگان :
تعداد کل پست ها :
آخرین بازدید :
آخرین بروز رسانی :
 
 

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات