سردرد وحشتناکی دارم. گلویم درد میکند و چشمانم میسوزد.
معلم زبان در حال تکرار کلماتیست که من آن هارا هزاران هزار بار شنیده ام. همیشه همین است...
کلاس زبان مدرسه،تکرار مکررات است.
صدای تیز و بلند سی دی در حال پخش سرم را بیشتر به درد می اورد.همچنین با اینکه معلم زبان زن خوبی است و تدریسش خوب است ،صدای او هم اعصابم را خط خطی میکند.
سرما خوردگی همین است دیگر...
بی اعصاب،ضعیف،سرد و گرم و عاجز می شوی .نفس که میکشی،هوا که از گلویت میگذرد ،گلویت میسوزد.
دلم میخواهد سریع تر به خانه بروم و خودم را روی تختم پرت کنم و یک دل سیر بخوابم اما با به یاد اوردن اینکه ساعت ۴:۳۰ باید به کلاس زبان بروم و مدتی رابا معلم بیش فعالش بگذرانم به کلاس زبان لعنت میفرستم.
دلم میخواهد سرم را محکم به میز بکوبانم و تمام !!