بقیه در ادامه مطلب...

قبرستانی که الان وجود دارد قدمتش خیلی قدیمی است
به طوری که مردم روستا بر این باورند که در زمان هجوم موغولان به ایران
عده ای از آنها در این جا به دلایل مختلفی مردن و موغولان آنهارا با تمام اجناسی که از ایرانیان به قارت برده بودن در این مکان دفن کردن...


اینم باز عکسایی از حفاری غیر مجاز که چن ماه قبل در این مکان اتفاق افتاد
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
 مردمان روستا در این نوع روزها یعنی 40 روز از عید گذشته برای باران اسم های خواصی دارند
که روستاییان چون در گذشته تقویم آنچنانی وجود نداشته بود مردم روستا برای اینکه
روزهارو بدونن و وقت از دستشون نره روزهارو از اول فصل میشمردن
مثلا 31خرداد در نظر آنها همان 91 است یعنی 91 روز از عید میگذرد یعنی در کل ماهارو بر روی هم میشمارن
واما در بارهی باران از 45 روز تا 60روز از عید گذشته اگر بارانی بیاید به این نوع باران (لیسان)همون نیسان میگویند که
روستاییان این بارانهارا شفا بخش میدانند و شعر جالبی هم در رابته با این موضوع دارند :
(الح آتموش یاغوشو دوس دوشمن گرر جنت باغونو) یعنی:
باران 50 60بباره دوستو دشمن باغات خاوند را میبینن
منظور از این سخن این است که در این ایام باران چنان مفید و اثر بخش به گیاهان هست که
همه جا مثل بهشت میشه
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ضربامثل های روستاییان
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(اول قاچانو)
یعنی اول اونی که داره فرار می کنه
داستان این ضربالمثل بر می گرده به زمانهایی که برق و روشنایی به اون صورتی در روستا نبوده و
چون مردم خیلی ساده زیست و با هم بیشتر مهربانتر بودن وقتی که مهمان می امد خونه ی کسی
مثل حالا برای هم کلاس نمی زاشتن یا فقط پای تلویزیون نمی نشستن
و میوه های پذیرایی در گذشته یا کشمش بود یا سنحد بو و اگه هم اینا نبود بایه استکان چای سر میکردن
 و میشه گفت که صفاشم خیلی خیلی بیشتر الان بود. بگذریم
چون در قدیم سم ومواد شیمیایی نبود تا حشرات رو از بین ببرن در اکثر وقتا نوعی از سوسکها که ما میکیم(تیسینا)
<که نیش نداره.اندازش کوچیکتره نسبت به سوسک.
و مثل سوسک داز و کشیده نیس توپل و جمو حوره>
در لابلای کشمش ها نفوذ میکرد و وقتی که کشمش رو با ظرف بر می داشتن با کشمش قاطی میشد
ودر قدیم دیگه برای هرکسی یه پیش دستی نمی زاشتن و همه رئ یکجا روی کرسی میریختن
و چون برق نبود چیزی دیده نمی شد و وقتی مهمانها می خواستن از این کشمش ها بخورن چون سوسکها اینورو اون میرفتن
صاحب خانه به شوخی بر می کشتن می گفتن اول اون و بخورید که داره فرار میکنه..
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(گچینی قوتورو سر آب دان سو ایچر)
یعنی اون بزی که کچلی داره و بیماره همیشه بالاتر از بقیه آب می خوره
این داستا خیلی به حال آدمای امروزی می خوره
چون که اون بز از اینکه خودشو بر تر از دیگرون میدونه میره از همه بالاتر آب می خوره تا مثلا آب دهنی نشه در صورتی که
خودش از همه در رده ی پایین تره
و به این نهوع آدما یه ضربالمثل دیگه هم میگن مثل این
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(خالم گولر آلاما آلام گولر خالاما)
یعنی کل دنیا داره به خالم میخنده. خالمم داره به کل دنیا میخنده.
در کل منظور از این اینه که خالم ایفقدر بیچارس که دنیا داره مسخرش می کنه ولی در مقابل خالم داره از دیگرون ایراد می گیره و
مسخرش ون می کنه
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
(گوپک د قیش دن چیخر گد در سینن خبر آل)
یعنی سگ هم زمستو نو پشت سر میزاره ولی بور از پوستش وضع حالشو بپرس
این ضربالمثل اشاره ای به این داره که همه دارن روزاشونو شب می کنن ما هم داریم روزامونو شب می کنیم ولی با چه وضعیتی
یا با چه سختی

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
چگونگی کشاورزی و تاریخچه ی آن
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
با شروع بهار مردم کشاورز روستا به صحرا ها رفته وبا آب قنات زمین های کشت خودرا آبیاری میکنن
 که در روستا بر این قرار است که
بر حسب هر هفت هکتار زمین  واحد برای آن در نظر گرفتن که بر هر  هفت هکتارزمین
 (بیر سیقیر )یعنی یک گاو نر میگویند یعنی در کل یک گاو  نر برابر است با 7هکتار زمین
و بر حسب آن1.30دقیقه اب در اختیار کشاورز قرار میدهند و اما اگر کسی 14 هکتار زمین داشت (بیر جوت)یعنی یه جفت می گویندکه 14 هکتار میشود.
اما کشاورز هر هفت هکتار خود را نمی کارد مثلا قسمتی را برای سال بعد .
قسمتی را امسال و قسمتی را هم برای سیفی جاد نگه میدارد...
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در گذشته كه هنوز ساعت به اون صورت نبود مردم برای آن كه در آب یاری حق كسی خورده نشه
 به كمك ی كاسه و آب وقت آب هر كس را تعیین می كردن و این كار به این صورت بود
 كه تح ظرف سوراخ بود و آب از تح ظرف قطره قطره به داخل كاسه وارد می شد
و یك نفر هم از طرف خان روستا تعیین می شد تامراقب زمان آب باشند تا حق كسی زایع نشه
و نسبت زمین یا همون (سیقیر)چند كاسه تعیین می شد مثلا اگر كسی
7هكتار زمین داشت 2 كاسه آب سحم اون از آب بودو اگر زمیناش بیشتر بود سحمش هم بیشتر میشد
و اما بعد ها بعد پیشرفت زمان این كار از بورس افتاد و دلیل افت این كار كنار رفتن خان و
ایجاد اختلاف بود.و بعد مردم كار دیگری را در پیش گرفتن كه اون این بود همون قضیه ی طلوع غروب خورشید
یعنی وقت هركس را با طلوع خورشید و غروب خورشید اندازه گیری می كردن
مثلا چند نفر با هم جمع میشدن و به اونها (دنگ )میگن كه حدود 28 هكتار جمع زمیناشون میشد
ولی این كار خیلی خیلی مشكل بر انگیز بود
مثلا چون وقت مشخصی نداشت ممكن بود یكی زیاد و یكی كم از آب استفاده میكرد
و مشكل دوم این بود كه اگر هوا ابری بود رویت خورشید مشكل بود
واز همه بیشتر همزمان نبودن زمان طلوع و غروب بود
و به همین دلیل بیشتر از دو سه سال عمر این كار نبود و بلا فاصله ساعت جایگزین شد كه قبلا براتون گفتم كه
 بر حسب هر 7هكتار 1سا عت و 30 دقیقه زمان هر كس است  و تا الان هم این بهتریننوع تعیین است

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
موقعیت و راههای ارتباطی سایان
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
..سایان  روستایی است از روستاهای بخش قروه ی درجزین که یکی از توابع شهرستان رزن در
استان همدان است .
(من کاری ندارم که دهخدا یا تاریخ های دیگه چی میگن چون اونا حدود 50سال قبل سایانو میگن )
سایان در دشتی هموار حدود 5کیلومتری بخش و 16 کیلومتری شهرستان با آبو هوایی تقریبا سرد واقع شده است راه
دست یابی به روستا آسفالت واز چن طریق امکان پذیر است :
1.از راه مستقیم بخش که از راه غربی بخش که به اتوبان رزن -همدان (همدان-تهران)می رسدمیتوان دست یابی کرد
2.از راهای روستایی خاکی و شوسه که چند روستا به هم مرتبت کرده است یکی از راه بهکندان که
بهکندان مستقیما به راه همدان -ساوه مرتبت است .
وراه بعدی از راه هریان که یکی از توابع شهرستان فامنین است
که این روستا در جنوب  روستا که این روستا نیز مستقیما به راه همدان-رزن(همدان-تهران)
متصل است .
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سایان حدود270خانوار وحدود700نفرجمعیت دارد و شغل بسیاری از آنها کشاورزی و دامداری است
و مبتکران یا انسانهای بزرگی به  جامعه تقدیم کرده است که بعضی از آنها عبارت اند از
حاج میرزاحسن سایانی
حاج آقا وحیدی
و کسی که تا الان معرف و در قید حیات است از حاج آقا بیات(روحانی)امام جمعه ی کبوتر آهنگ هست
اما در عرصه های هنری هم نیز کسانی را به جامعه معرفی کرده است که از جمله ی آنها
آقای رحمان دوست شاعر کودکان است که ما در کودکی شعر های ایشان را می خوانیم
اما سایان باز کم نزاشته و در عرصه نظامی هم نیز شهید خلبان آفرین شهریار است
که چند سال پیش در حادثه ی هوایی جان خودرا از دست دادو به درجه ی شهادت رسید.
اما نام سایان سایان یه کلمه ی ترکی است که به معنی شمارش است

- مرحوم حاج میرزا حسن سایانی

- مرحوم حاج میرزا رضا صالحی

۳- مرحوم آیت الله حاج شیخ علی اکبر وحیدی سایانی

۴- حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالجواد صالحی

۵- حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ احمد جلیلی

۶- حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یوسف روحانی (بیات) امام جمعه فعلی کبودراهنگ

۷- حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمود محمدی

۸- شهید سرهنگ دوم خلبان علی اصغر آفرین شهریار

۹- دکتر مجتبی رحماندوست (شاعر، مشاور رییس جمهور در امور ایثارگران و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی)

۱۰- مصطفی رحماندوست (شاعر) 

 

اینم تقدیم به شما
و اگر کسی توضیحات بیشتری از روستا می خواهد می تواند از طریق ایمیل
mohhas199573@gmail.com
یا از طریق شماره تلفن
09368081407
با ما تماس بگیرد..

میگین چی؟ خوب برین ببینین...
..
..
.