بیت الاحزان شهدای گردان حمزه سیدالشهداء(ع)

وبلاگ-کد لوگو و بنر
بیت الاحزان شهدای گردان حمزه سیدالشهداء(ع)
 
بیت الاحزان شهدای گردان حمزه سیدالشهداء(ع)
امام خمینی (ره): همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.
درباره وبلاگ
این وبلاگ با نام شهدای گردان حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام که اسماعیل وار برای اجرای فرمان الهی ابراهیم زمان خمینی کبیر به قربانگاه رفتند تا دین و غیرت اسلامی قربانی نگردد، طراحی گردیده تا دین خود را هرچند ناچیز به این انوار آسمانی ادا نمایم



مدیر وبلاگ : محمد مهدی
نویسندگان


سلام دوستان عزیز:
در صبحدم روز عید قربان و پس از نماز صبح  به خاطرم رسید تا با طراحی وبلاگی با نام شهدای گردان حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام که اسماعیل وار برای اجرای فرمان الهی ابراهیم زمان خمینی کبیر به قربانگاه رفتند تا دین و غیرت اسلامی  قربانی نگردد، دین خود را هرچند ناچیز به این انوار آسمانی ادا نمایم.
  

شهدای گردان حمزه سیدالشهدا  
                  
لذا از تمامی دوستان و خانواده های عزیز شهدای این گردان آسمانی که همیشه و از همه نظر نگین تیپ سرافراز و همیشه پیروز نبی اکرم  صل الله علیه و آله و سلم بود استدعا دارم تا با ارسال وصیت نامه، عکس، خاطرات و... خود در مورد شهدای این گردان حقیر را یاری نمائید.



نوع مطلب : شهید و شهادت، 
برچسب ها : گردان حمزه سیدالشهداء، اسماعیل وار، تیپ سرافراز نبی اکرم،
لینک های مرتبط :
نظرات ()
مهدی خرسندپور و عباس روندی دو هم عهد
مهدی خرسندپور و عباس روندی دوهم عهد

ای کشتگان عشق، برایم دعاکنید
آیانمیشود که مراهم صداکنید؟
ای مردمان ردشده ازهفت شهرعشق
رحمی به ساکنین خم کوچه هاکنید
ای شهدا!
این دستهای خسته خالی دخیلتان
دردمرابه حکم اجابت دواکنید



نوع مطلب :
برچسب ها : مفقودالاثر، شهیدگمنام، مشهورملک، مهدی خرسندپور، عباس روندی، جاویدالاثر،
لینک های مرتبط :
نظرات ()
جمعه 12 بهمن 1397

بوی گل سوسن و یاسمن آید

عطر بهاران کنون از وطن آید

جان ز تن رفتگان سوی تن آمد

رهبر محبوب خلق از سفر آمد

دیو چو بیرون رود فرشته در آید

دیو چو بیرون رود فرشته در آید

بگذرد این روزگاره تلخ تر از تلخ

بار دگر روزگار چون شکر آید

بگذرد این روزگار تلخ تر از تلخ

بار دگر روزگار چون شکر آید

هر چه مجاهد ز بند و حبس در آید

مهر فساد و ستم دگر به سر آید

چشم یزید زمان ز حلقه در آید

رهبر محبوب خلق از سفر آید

دیو چو بیرون رود فرشته در آید

دیو چو بیرون رود فرشته در آید

بگذرد این روزگاره تلخ تر از تلخ

بار دگر روزگار چون شکر آید

بگذرد این روزگار تلخ تر از تلخ

بار دگر روزگار چون شکر آید



نوع مطلب :
برچسب ها : 12بهمن، پیروزی، شهدا، انقلاب اسلامی، امام آمد، طاغوت، شاه خائن،
لینک های مرتبط :
نظرات ()
امیرسپبدشهید علی صیاد شیرازی

بسم الله الرّحمن الرّحیم ‏من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا
امیر سرافراز ارتش اسلام و سرباز صادق و فداکار دین و قرآن، نظامیِ مؤمن و پارسا و پرهیزکار، سپهبد علی صیاد شیرازی امروز به دست منافقین مجرم و خونخوار و روسیاه به شهادت رسید. این نه اولین و نه آخرین باری است که دلی نورانی و سرشار از عشق و ایمان و وفاداری به آرمان‏های بلند الهی، هدف تیر خشم و عناد و عصبیت از سوی زمره‏ ی جنایت‏کار و فاسدی که ادامه‏ ی حیات خود را در خدمتگزاری به دشمنان اسلام دانسته است، قرار می‏گیرد و دست خائنِ خودفروخته‏ ای، نهال ثمربخش انسان والایی را قطع می‏کند.
او مانند دیگر مردان حق از روزی که قدم در راه انقلاب نهادند همواره سر و جان خود را برای نثار در راه خدا بر روی دست داشتند. سرزمینهای داغ خوزستان و گردنه ‏های برافراشته‏ ی کردستان، سالها شاهد آمادگی و فداکاری این انسان پاک ‏نهاد و مصمم و شجاع بوده و جبهه‏ های دفاع مقدس صدها خاطره از رشادت و از خودگذشتگی او حفظ کرده است. خطر مرگ کوچک‏تر از آن است که بندگان صالح خدا را از راه او بازگرداند، و عشق به منال دنیوی حقیرتر از آن است که در دل نورانی شایستگان جایی بیابد. کوردلان منافق بدانند که با این جنایتها روز به روز نفرت ملت ایران از آنان بیشتر خواهد شد و خون مردان پاک‏دامن و پارسا همچون صیاد شیرازی و شهید لاجوردی بدنامی و سیاه‏ رویی آنان را در تاریخ و در دل این ملت همیشگی خواهد کرد. و سردمداران استکبار که با وجود لاف‏زنی های ضد تروریستی خود،
به امید آن نشسته‏ اند که تروریست‏ های مزدورشان در ایران اسلامی با شهید کردن مردان استوار و مقاوم انقلاب، راه تسلط بر ایران اسلامی را هموار کنند، بدانند که خون شهیدان راه حق، ملت مؤمن ما را سخت‏ تر و آشتی‏ ناپذیرتر و مقاومت‏ تر می‏سازد. رحمت و فضل بیکران الهی بر روح شهید عزیزمان علی صیاد شیرازی و لعنت و نفرین خدا و فرشتگان و بندگان صالحش بر ایادی منفور و مطرود استکبار.
این‏جانب شهادت این بنده‏ ی برگزیده ‏ی خدا را به ملت ایران بخصوص به یاران دفاع مقدس و ایثارگران جبهه‏ های نور و حقیقت و به خانواده ‏ی گرامی و فداکار و بازماندگان محترمش تبریک و تسلیت می‏گویم و صمیمی ‏ترین درود خود را بر روح پاک او و خون به‏ ناحق ریخته‏ ی او نثار می‏کنم.
و السّلام علی عباد الله الصّالحین‏
سیّد علیّ خامنه ‏ای‏۱۳۷۸/۰۱/۲۱



نوع مطلب : شهید و شهادت، 
برچسب ها : امیر قلبها، صیاد دلها، شهید صیاد شیرازی، منافقین مزدور، تروریست های ضدخلق، سردمداران استکبار، امیرسرافراز،
لینک های مرتبط :
نظرات ()
نظرات ()
شهیدمحمود میرزایی

...در مدرسه و دبیرستان همکلاس و هم نیمکتی و دوست صمیمی شهید والامقام مهدی خرسندپور بود. مهدی که به جبهه آمد ، خیلی دوست داشت که ایشون هم با وی همراه گردد اما پدر و مادرش موافقت نمی کردند و این شهید والامقام نمی خواست نافرمانی پدر و مادرش را کرده باشد و در دبیرستان ماند و به درسش ادامه داد تا اینکه در عملیات والفجر 9 در تاریخ 1364/12/10 در منطقه شرق سلیمانیه و در ارتفاعات بلفت و در مرحله دوم عملیات مهدی مفقودالاثر گردید....
وقتی خبر مفقودالاثر شدن مهدی را به ایشان دادم بسیار متاثر گردید و شبانه روز در هجران دوست دیرینه اش یعثوب وار می گریست. هرچه به ایشان دلداری می دادم کارگر نیافتاد تا اینکه از او ناراحت شدم و چند خط نامه برایشون نوشتم و گفت راه مهدی با گریه کردن ادامه پیدا نمی کند باید تفنگش را برداشت و سنگر خالیش را پر کرد.....
این شهید بزرگوار پس از رسیدن نامه با اصرار زیاد راهی جبهه گردید و ابتدا در یگان دریایی فتح و سپس با تأسیس گردان حمزه سیدالشهداء علیه السلام در سنگر دوست  دیرینه اش بود تا در عملیات کربلای5 و در مصافی جانانه با متجاوزان بعثی در جزیره بوارین به فیض عظمای شهادت نائل و به یار دیرینه اش پیوست .....
او کسی نبود جز عارف و سالک الی الله شهید والامقام محمود(نجاد) میرزایی. روحش شاد و یادش گرامی و راه نورانیش پر رهرو باد.


نوع مطلب : شهید و شهادت، دفاع مقدس، 
برچسب ها : شهید، کربلای 5، محمود میرزایی، مهدی خرسندپور، گریه، هجران،
لینک های مرتبط :
نظرات ()
یکشنبه 10 اردیبهشت 1396
سردارشهید حاج ناصرسیفی

شهید ناصر سیفی فرزند عبدالصمد اهل شهر پاوه درسال 1359 با توجه به علاقه ای که به نظام مقدس جمهوری اسلامی ورهبر فرزانه انقلاب داشتند درآن زمان نظام نوپای ایران عزیز از طرف گروهک های ضد انقلاب وابسته به اجانب ودولت بعث عراق مورد تهدید وتجاوزقرار گرفته بود وارد سپاه و بسیج شد بطور شبانه روز به صورت فیزیکی ومسلحانه علیه متجاوزین ومزدوران بعثی فعالیت خود را آغاز نمود ضمن اینکه ایشان کارمند اداره جنگلبانی (منابع طبیعی) بود. اما احساس مسئولیت اودربرابر میهنش باعث شد به طور شبانه روز درسپاه و بسیج بماند. فعالیت وانجام ماموریت های محوله به او باعث شدبعد ازمدت کوتاهی اورا بعنوان مسئول واحد بسیج سپاه پاوه انتخاب کردند. که درآن زمان بسیج چند ماموریت ویژه داشت:

 1-جذب نیرو واعزام آنها به جبهه های منطقه که دراین زمینه تا آنجاییکه موفق بودند تمام نیازهای جبهه اورامانات را ازمرز مریوان تا مرزشهرستانهای جوانرود وثلاث تا حدود 95 درصد از نظر نیروی انسانی به وسیله نیروهای بومی تامین کنند که شهادت بیش از 600نفر وجانباز وآزاده حدود 1000 نفری گویای این حقیقت می باشد.

 2-ایجاد پایگاه نیروی مقاومت در تمام روستاهای اورامانات حتی دربعضی ازروستاهای شهرستان مریوان وجذب نیروهای مورد نیاز آن پایگاه ها با حضور شبانه روزی خود آنها را بسیار دلگرم نموده بود.
 3-اداره بعضی ازمحورهای عملیاتی به منظورکمک به سپاه جهت حضوربیشترآنها درمحورهای مرزی .شهید ناصر سیفی بابرخورد درست وخوش رویی وتعهد اسلامی وانسانی واخلاقی که داشتندتمام مردم منطقه وحتی شهرهای همجوار پاوه به او علاقه نشان می دادند واورا دوست ویاورخود می دانستند.
 4-اواحترام بسیارزیادی برای خواهران قائل بودند. بسیج خواهران برای اولین بار دراستان کرمانشاه درشهر پاوه به منظورامداد پشت جبهه ها وکارهای فرهنگی آموزشی نظامی وبرای ایجاد پلی بین خانوادها وسپاه که کمترخانواده ای بود  عزیزانی درجبهه ها نداشته باشد تاسیس نمودند. 



نوع مطلب : شهید و شهادت، 
برچسب ها : شهید ناصرسیفی، فرمانده دلاور، پاوه، شهید، حاج همت، حاج ناصرکاظمی،
لینک های مرتبط :
نظرات ()

شهید خیرالله احمدی فرد از رزمندگان دلیر و شجاع گردان حمزه سیدالشهداء و مدافع حرم آل الله براثر برخورد با تله انفجاری بشهادت رسید
این شهید بزرگوار که از فرماندهان لایق در گروهان نصر گردان حمزه سیدالشهداء علیه السلام بود. روح بلندش آرام و قرار نداشت تا بعنوان فرماندهی لایق به جمع مدافعین حرم در عراق پیوست و در نبرد موصل در تاریخ 16 بهمن ماه بر اثر برخورد با تله انفجاری داعش به فیض عظمای شهادت نائل آمد.
پیکر مطهر شهید پس از تشییع باشکوه در عراق و زیارت در حرم حضرت سیدالشهداء وارد استان ایلام گردید و پس از تشییع در استان ایلام در روز دوشنبه با استقبال کم نظیر مردم شهیدپرور استان کرمانشاه وارد شهرستان اسلام آبادغرب گردید .

پس از مراسم وداع با شهید، در روز سه شنبه 19 بهمن ماه در مزار شهدای اسلام آباد غرب باحضور پرشور مردم ولایتمدار و شریف استان تشییع در جوار دوستان شهیدش آرام گرفت.

یادش برای همیشه گرامی و راه نورانیش پر رهرو باد



نوع مطلب : شهید و شهادت، مدافعین حرم، 
برچسب ها : مدافع حرم، آل الله، شهید خیرالله احمدی فر، گردان حمزه سیدالشهداء، موصل، تله انفجاری،
لینک های مرتبط :
نظرات ()
چهارشنبه 22 دی 1395

;vfghd 5 

ای بچه های شلمچه
ای ساکنان همیشگی سه راهی شهادت طلائیه
ای بچه های غریب آباد پاسگاه زید
ای نشستگان بر کناره های مصفای هورالعظیم
از امروز ما خبر دارید؟!!!
آیا می دانید ما خاکیان جامانده از قافله شما در پیچ و خم زندگی زمانه  گرفتار شده ایم.
هیچ می دانید که رنگ ارزشها عوض شده و خیلی ها اون ارزش هایی را که شما بدان عشق می ورزیدید و ما هم دلبسته آن سلایق و علایق ناب شما بودیم، درخیابانهای شهر رنگ باخته و جایش را به ...... داده است.
ای شهیدان شما را بخدا قسمتان میدهیم برای ما هم دعا کنید!!!
دعا کنید ما هم عاقبت بخیر شویم و به قافله سرخ شما ملحق شویم.
دوستان شهیدی که جلوی چشمان ما در بوارین و جزیره ماهی و در حین آماده شدن برای نماز مغرب پرپر شدید.آی نفس گرم غواصان  کربلای 4 که روی دستان ما از آب  برگرفته شده و به آغوش خانواده برگشتید. برایمان دعا کنید که در منجلاب زمانه و در پیچ و خم دنیای دون گم نشده و غرق ذخارف دنیا نگردیم.....



نوع مطلب : دفاع مقدس، شهید و شهادت، 
برچسب ها : شلمچه، کربلای5، کربلای4، پاسگاه زید، کوشک، طلائیه، هورالعظیم،
لینک های مرتبط :
نظرات ()

امروز در فضای مجازی و در تلگرام پس از گذشت 8 ماه باخبر شدم که دوست و همرزم دیزینه مان شهید علیرضا شمسی پور پس از بازنشستگی در ساعت 10 و 30 دقیه صبح 13 اردیبهشت ماه سال 1395 در جریان تفحص شهدا در ارتفاعات کانی‌مانگا (پنجوین عراق) بر اثر اصابت مین والمری به درجه رفیع شهادت نائل می شود.

شهید شمسی پور در خانواده ای مذهبی در سال 42 در همدان متولد می شود، دوران ابتدایی را در دبستان سعدی می گذراند و متوسطه را در دبیرستان شهیدچمران، بعد از دبیرستان در سال 60 برای گذراندن خدمت سربازی در لشکر 28 سنندج اعزام و بعد از پایان دوره سربازی دواطلبانه وارد نیروی بسیج می شود.

 عزیز رزمنده و فرمانده لایقی که روزی در جنگ بود، روزی در جبهه اقتصادی و زمانی را در دفاع از حرم اهل بیت(ع) در سوریه جانانه به صورت مستشاری با عنوان زیبای مدافع حرم حضور داشت.

داغ مردم بی پناه سوریه و زجر و رنج کودکان سوری دلشان را سوزانده بود، خواب و خوراک نداشت، نه روز جشن و عید می شناخت و نه شب و روزی، مدتی در جستجوی آرامش حقیقی به عناون مدافع حرم به سوریه می رود و در جبهه مقاومت و فرماندهی گردان فاطمیون را عهده دار می شود، اما گویا نوای شهادت را از جایی دیگر و در عراق به گوشش می رسد، باز می گردد و نامه شهادتش را هنگام تفحص شهدا در عراق به دست می گیرد هنگامی که برای جستجوی پیکر مطهر شهدای لشگر 27 حضرت رسول الله (ص) در عملیات والفجر 4 در منطقه کانی‌مانگا پنجوین عراق به آنجا رفت، جایی که نیم ساعت قبل از شهادت خود و قبل از آنکه پاهایش به روی  مین والمری رود، در پیامی در شبکه فضای مجازی می گوید:

"اینجا شهید باران است" وخندید و رفت، خندید و رفت.

 

او که سال ها بازنشسته شده بود، اما همچنان خود را جامانده از قافله شهدا می دانست، گاهی به تفحص و جستجوی پیکرهای مطهر شهدا در عراق می رفت تا استخوان هایی که سال های سال  چشمان منتظر مادران، پدران و فرزندان شهدا برای دیدنشان لحظه شماری می کردند، زیر لودرهای عراقی برای ساخت و سازهای عمرانی شکسته نشود.



نوع مطلب : شهید و شهادت، 
برچسب ها : شهید علیرضا شمسی پور، شهیدباران، تفحص، مدافع حرم، مین والمرا، شهادت،
لینک های مرتبط :
نظرات ()

کربلای4 و مظلومیت شهدا

چند ماهی بود که قرارگاه کربلا کار شناسایی را از طریق عکسبرداری هوایی، اعزام نیروی شناسایی، تخلیه اسراءو... انجام داده بود و در روزهای پایانی آذرماه، یعنی هفته ای مانده به عملیات همه فرماندهان و مسئولین را تا رده گروهان در مکان تاکتیکی اطلاعات قرارگاه کربلا واقع در آبادان جمع و اقدام به توجیه کامل منطقه عملیات و اهداف آن نمود.

روز واقعه یعنی چهارم دیماه فرا رسید و یگانهایی که قرار شده بود در مرحله اول به خط زده و اهدافی را که از پیش تعیین شده بود در جزیره ام الرصاص، ام الباجی، جزیره ماهی و دور زدن و تصرف جزیره بوارین را از راه اروند کبیر انجام دهند وارد عمل شدند.

قایقها روشن گردید و غواصان این فرشتگان آسمانی  یگانهای عمل کننده وارد عمل شده و از آنجایی که عملیات توسط عوامل نفوذی دشمن لو رفته بود تمامی آب راهها بوسیله تیربارهای استقراری 14.5 میلی متری و 23 میلی متری و دوشیکا قفل و منجر به شهادت عده ای از نیروها و عقب نشینی بنا به دستور سایر یگانهای عمل کننده گردید.

عقب نشینی ای که با ماندن پیکر مطهر شهدای غواص بر روی موانع خورشیدی داخل اروند همراه بود و دل همه را بیش از پیش می سوزاند. و هنوزآن صحنه دلخراش شهدای غواص را برسر خورشیدی ها می بینم و یاد سرهای بر نیزه شهدای کربلا می افتم . هنوز دیدن آن صحنه ها آزارم می دهد... من آن را فراموش کنم؟! هرگز.....

آی اروند! چه رازها در سینه داری و چقدر عزیزانمون را از ما گرفتی و هرگز هم برنگرداندی؟

چقدر سخت است حال عاشقی كه نمی داند معشوق نیز هوای او را دارد یا نه ، ای شهیدان از همان لحظه ای كه دست تقدیر ما را از شما جدا كرد تاكنون یاد شما  و دنیای پاك شما امید حیاتمان گشته ، ما به عشق شما زنده ایم و به امیدوصل به كوی شما ایستاده ایم .اما شما ، شما علی الظاهر دلیلی ندیدید كه اوقات  خوش و پر اجر خود راصرف یاد ما كنید. چه بگویم! راستی حرف دلمان را چگونه فریادكنیم كه بدانید برما چه می گذرد، مگر خودتان نمی گفتید ستون شب عملیات  ستون گردان نیست ، ستون عشق است ، ستون دلهای سوخته ایست كه با خمیرمایه اشك و سوز به هم گره خورده است . پس چرا ؟ ، چرا  با گذشت سی سال  از آن روزها هنوزسراغی از ما نگرفته اید؟       



نوع مطلب : شهید و شهادت، 
برچسب ها : کربلای 4، شهدای غواص، ام الرصاص، جزیره ماهی، جزیره بوارین، اروند،
لینک های مرتبط :
نظرات ()

سلام بهانه ام...!
حالت چگونه است؟
آقای دل های بی قرار،دلتنگ توام عجیب....
آقای مظلومیت من و تمام دوستانم که فراموشت کرده ایم را ببخش.
چندین روز است که هر چه به وبلاگ های دوستانم سر می زنم
همه مثل من فراموش کرده اند برایت بنویسند و با تو سخن بگویند
بهانه ی من...!
یعنی تو هم انقدر که دلگیر شدم دلت می گیرد؟
چه می گویم...!
مگر می شود کسی از اینکه یادش نکنند ناراحت نشود...
دلم برای غربت هرار ساله ات خون است.
بهانه...
دوباره رفتم وپیچک خریدم. میخواهم اینبار آنها را در اتاق دلم بکارم تا اگر یادت فراموشم شد حداقل با ندای آنها به یادت بیافتم.
مرا ببخش که برای حرف زدن با تو به دنبال بهانه ام...
تو خود بهانه ی همه چیزی...!
* * * * * *
سی و خورده ای روز مانده تا اول محرم جدت حسین(علیه السلام) محض نگاه نازنینت هم که شده می خواهم چله گناه نکردن بگیرم . دستم بگیر مبادا رها کنی....

نجوایی منتظرانه از لاله پرپر



نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
نظرات ()
شهید مدافع حرم قاسم غریب

با شهید مدافع حرم قاسم غریب در منطقه تدمر با هم بودیم، من حس عجیبی به این جوان عزیز داشتم و هر روز به او سر می زدم و احوالشون رو می پرسیدم. در موقع جدایی از او ضمن روبوسی، بهش میگفتم آقا قاسم مواظب خودت باش. انگاری بدلم برات شده بود که شهید میشه. تااینکه چند شب بعد داعش پاتک کرد تا مواضع از دست داده را بازپس بگیره اما شهید قاسم غریب خود جانانه به همراه عده ای از رزمندگان سوری و فاطمی جلوی آنان ایستادگی کرد و بشهادت رسید و داغ پس گرفتن مواضع را با تحمل کشته های زیادی به دل داعش گذاشت.
یادش گرامی و راه این شهید عزیز و مدافع حرم پررهرو باد
شهید مدافع حرم  قاسم  غریب


نوع مطلب : مدافعین حرم، 
برچسب ها : قاسم غریب، مدافع حرم، داعش، سوریه، شهید،
لینک های مرتبط :
نظرات ()

زندگی نامه کوتاه سردار رشید اسلام  شهید سر افرازٍّ حاج حامد یعقوب نژاد

                                   

در سال 1338 در مرکز بخش حمیل از توابع اسلام آباد غرب در خانواده ای  کشاورز و از دامن مادری فاضله و مومن و در سایه پدری تلاشگر به دنیا آمد. از همان اوان کودکی  نسبت به هم سالان خود از برجستگی های شخصیتی  و اخلاقی  خاصی برخوردار بود. تحصیلات ابتدایی را در  زادگاهش حمیل از توابع اسلام آبادغرب گذراند و برای ادامه تحصیل ناچار به ترک زادگاه و تحمل سختی و دوری از خانواده گردید.

وی درکنار تحصیل،با انجام فعالیت های مذهبی در مسجد و ورزش به پرورش روح و جسم خود پرداخت.  شهید یعقوب نژاد ابتدا به فوتبال و بعدا با توجه به سابقه دوستی با شهیدان داریوش ریزه وندی و محمود شهبازی، به ورزش کشتی روی آورد و با توجه به روحیه بالا و اخلاق خوب پهلوانی در مدت کوتاهی به عنوان یکی از قهرمانان ورزش کشتی اسلام آبادغرب در مسابقات مختلف قهرمانی شرکت و صاحب مدال گردید.

درسال 1356 به خدمت سربازی اعزام شد و با شروع مبارزات انقلابی مردم ایران و فرمان امام (ره)مبنی بر ترک پادگانها،  ضمن ترک پادگان، همپای سایر اقشار مردم در صف تظاهر کنندگان قرار گرفت.



نوع مطلب : شهید و شهادت، 
برچسب ها : حاج حامد یعقوب نژاد، یگان دریایی، فرمانده شجاع، انتفاضه عراق، منافقین کوردل،
لینک های مرتبط :
نظرات ()

شهید حشمت الله امینی و ایثار و از خودگذشتگی


حاج ناصح فرماندهی محترم وقت  تیپ نبی اکرم (ص ) به تعدادی از گردان های تیپ چند دستگاه موتور سیکلت  جهت واگذاری به فرماندهان لایق با صلاحدید فرماندهی گردان هدیه کردند.

در این میان شهید حاج عزت الله شعبانلو فرمانده دلاور گردان حمزه سیدالشهداء علیه السلام حواله موتورسیکلت را به «شهیدحشمت الله امینى» اهداء نمود تا آن را از پشتیبانى یگان تحویل بگیرند.  شهید امینی  پس از اینكه از چادر فرماندهى برگشت، گروهان را به خط نمود و از میان آنها كسانى كه  دارای گواهینامه رانندگى موتورسیكلت بودند، جدا كرده و اسامى آنها را  یادداشت نمود. بچه ها فكر می کردند  عملیاتى در پیش است و قرار است  از موتورسواران  بعنوان خدمه آرپى جى استفاده شود، ولى شهیدامینى از میان اسامى  یادداشت شده قرعه كشى کرده  و اسم یكى از آنها را  مى خواند. و پشت و روى  حواله موتورسیكلت را امضا کرده  و به او هدیه مى دهند.

این اقدام ایثارگرانه شهید   امینى با وجود اینكه براى دوستانش كاملا طبیعى بود اما شگفتى توأم  باتحسین  نیروهاى تازه  وارد به  گروهان نصر و گردان حمزه  را برانگیخت.




نوع مطلب : شهید و شهادت، 
برچسب ها : شهیدحشمت الله امینی، ایثار، ازخودگذشتگی،
لینک های مرتبط :
نظرات ()
شهید حاج عزت الله شعبانلو

بهار 1339 همه جا را به خرمی در بر گرفته بود كه روستای كمری از توابع ملایر میزبان قدوم تازه تولد یافته كودكی از تبار خورشید گردید. هنوز از طراوت میلاد شهید عزت ا... شعبانلو مدت زیادی نگذشته بود كه خزان درگذشت مادرش بر دل او و خانواده‌اش افتاد. غم و رنج بی مادری او را به هجرت واداشت و با سفر به تهران از همان كودكی كار و تلاش را پیشه خود كرد. شهید شعبانلو علیرغم مشكلات و موانع بسیار در مسیر زندگی هرگز از حركت در راه یگانه هستی غفلت نورزید و از امور دینی و مذهبی خود دور نماند. با شروع جریانات انقلاب، با اقتدا به امام خویش، مبارزه با طاغوت را برگزید و به نقش آفرینی در این زمینه پرداخت. تلاش و مجاهدت او بسیاری از آزادگان این دیار، نهضت خونبار انقلاب اسلامی به ثمر نشست و نظام مقدس جمهوری اسلامی بر پا شد. شهید شعبانلو در اولین ماههای انقلاب اسلامی به دوره سربازی اعزام و با الحاق به تیپ هوابرد شیراز خدمتی نو آغاز كرد. او در تمام مدت ضرورت در جبهه‌های كردستان حاضر بود و شجاعانه در مقابل ضد انقلابیون می‌رزمید. در خرداد سال 61 به صورت نیروی مخصوص عازم لبنان گردید و به‌مدت 7 ماه در این كشور با اشغالگران صهیونیسم به جهاد پرداخت. او پس از مراجعت تشكیل خانواده داده كه حاصل آن دو فرزند می‌باشد. شهید شعبانلو بر اساس لیاقت و كاردانی به فرماندهی یكی از گردان‌های تیپ 29 نبی اكرم منصوب و در عملیات‌های متعددی با همین سمت حضور داشت. او در سال 66 پس از عمری مجاهدت در سفر حج و در راهپیمایی برائت از مشركین بر اثر اصابت گلوله به فیض والای شهادت دست یافت.


نوع مطلب : شهید و شهادت، 
برچسب ها : شهید حاج عزت الله شعبانلو، گردان حمزه، فرمانده، شهدای مکه،
لینک های مرتبط :
نظرات ()


( کل صفحات : 3 )    1   2   3   


آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
امکانات جانبی
 
 
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات