♥♥♥ســـلـــطـــان قـــلـــب ها♥♥♥ درباره وبلاگ مطالب اخیر آرشیو وبلاگ نویسندگان
کسی چه میداند گاهی تَلخ که می شوند اوقاتَم٬ کَر می کُنند خس خسِ پَلاسیده ی ثانیه ها گوش های سنگینِ اِحساسَم٬ و یک چیزِ گُنگ هَــ و ا ر می شَود مُدام درست عمود بر محور دردهایم... نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط :
مرگ من روزی فرا خواهد رسید نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط :
اگر گاهی ندانسته به احساس تو خندیدم ...
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : صدای نفس هایم کند گشته ولی هنوز رمقی باقیست زندگی می گذرد با تمام خوبی ها و بدی پس مگذار که او تو را به حرکت درآورد نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط :
1000 مرتبه، 900 جمله عاشقانه را در 800 جای مختلف به 700 زبان، پیش 600 نفر تکرار کردم. 500 نفر، 400 بار آنرا به 300 زبان در 200 برگ ترجمه کردند. آنرا 100 بار برای تو در 90 روز، روزی 80 دقیقه خواندم. 70 جمله را نو 60 بار در 50 روز، روزی 40 بار برای خودت تکرار کردی. 30 بار آنرا آموختی و پس از 20 ساعت، 10 بار از تو 9 سوال کردم. 8 مرتبه به 7 سوال آن 6 بار در فاصله 5 دقیقه جواب دادی. 4 مرتبه تو را در 3 جای مختلف دعوت کردم. 2 ساعت از تو خواهش کردم تا 1 مرتبه گفتی: دوستت دارم نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
به کودکی گفتند : عشق چیست؟ گفت : بازی. به نوجوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : رفیق بازی. به جوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : پول و ثروت. به پیرمردی گفتند : عشق چیست؟ گفت :عمر. به عاشقی گفتند : عشق چیست؟ چیزی نگفت.آهی کشید و سخت گریست
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : آغوشتو به غیر من به روی هیشکی وا نکن من و از این دل خوشی وآرامشم جدا نکن من برای با تو بودن پر از عشق و خواهشم من و تو آغوشت بگیر آغوشه تو مقدسه بوسیدنت برای من تولد یک نفسه چشمای مهربون تو من و به آتیش میکشه نوازش دستای تو عادت ترکم نمیشه فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جا بذار به پای عشق من بمون هیچکس وجای من نیار مهر لباتو رو تن و روی لبه کسی نزن فقط به من بوسه بزن، به روح و جسم و تن من نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رفتی سفر باز منو یادت رفت
شرطای عاشق بودنو یادت رفت رفتی سفر چیزای تازه دیدی دیدی و خط رو اسم من کشیدی رفتی سفر ترانه ها یادت رفت تک تک عاشقانه ها یادت رفت سپردی عشقم و به آب ودریا قلب مو جا گذاشتی لای ابرا نگاه مو دادی به باد و بارون عین یه عابر گوشه خیابون رفتی سفر بدون یه خاطره میخواستی عشقم ازتو فکرت بره رفتی سفر منو فراموش کنی به حرف آدم عاقلا گوش کنی رفتی سفر ببینی این دیونه تا کی میخواد منتظرت بمونه رفتی سفر اشکم و در بیاری گفته بودی طاقت شو نداری رفتی سفرنه خبری نه چیزی انگارنه انگارکه برام عزیزی رفتی سفرخیلی چیزا یادت رفت انگار تمام قصه ها یادت رفت قولاتو انگار دادی دست نسیم دورغه که بگم به هم می رسیم عشقموبخشیدی به کوه ودره حتی منودوست نداری یه ذره رفتی سفر جای منو گرفتن تمام دنیای منو گرفتن خبر نداشتم میری تنها میشم تنهاترین عاشق دنیا میشم گفتی که با سفر عوض نمیشه عشقی که میمونه واسه همیشه رفتی وحرفات مثل برفا آب شد آسمون انگار رو سرم خراب شد تمام این حرفای خوب یادت رفت قصه دریا وغروب یادت رفت پاییز وبرگای طلا یادت رفت انگار تمام ماجرا یادت رفت سپردی قلبتو به قلب دیگه شاید بهت حرفای بهتر میگه رفتی وپا رو رویاهام گذاشتی تا ته دنیا چشم به رام گذاشتی سفر بده کاش نمیرفتی سفر خیلیه که از تو ندارم خبر منم میخوام برم یه جای خلوت بگم به هرچی قهر و دوری لعنت همین روزا تو داری برمیگردی ببین با عشق و زندگیم چه کردی بیا بگو هنوز منو یادت هست هنوز میشه یه عهد نقره ای بست یا نمیریم یا دیگه با هم میریم چون همو یادمون نره کم میریم
کاش بهم میگفتی که نیاز به استراحت داری نه اینکه بخوای اینجوری عوض بشی .سفر بده خیلی بده دوست دارم نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : من که بیمار توام جانم کجاست مردم از درد تو درمانم کجاست با تو من یک عمر پیمان بسته ام بی وفا آن عهد و پیمانم کجاست پشت پا بر قلب مجروحم زدی اشنا یک لحظه آرامم کجاست من که هر لحظه دلم دنبال توست من نمیدانم کنون جانم کجاست روزوشب چشمان من تاراست وبس اختران آن ماه تابانم کجاست چهره بگشا ماه رو بر بخت من تیره بختم جان و جانانم کجاست بر نصیبی خون دل درمان نشد دیده خون شد زلف افشانم کجاست نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : کجا بودی وقتی برات شکستم یخ زده بود شاخه گل تو دستم کجا بودی وقتی غریبی و درد داشت من تنها را دیونه میکرد کجا بودی وقتی تو را میخواستم که دستات آروم بشینه تو دستام کجا بودی وقتی که گریه کردم از تو به آسمون گلایه کردم کجا بودی وقتی کنار عکسات شبا نشستم به هوای چشمات کجا بودی تو لحظه نیازم وقتی میخواستم دنیامو بسازم کجا بودی ببینی من می سوزم عین چشات سیاهه رنگ وروزم کجا بودی تشنه چشمات بودم نبودی من عاشق دنیات بودم کجا بودی وقتی دیونت بودم وقتی که بی قرار شونت بودم کجا بودی وقتی چشام به در بود ترانه هام شکایت سفر بود نبودی پیش من بی ستاره ترک میخورد دلم به یک اشاره کجا بودی وقتی که پرپر شدم سوختم و از غمت خاکستر شدم کجا بودی ببینی خستگیمو آب شدن شمعای زندگیمو می خندیدم اما تنم می لرزید کجا بودی وقتی چشام می ترسید کجا بودی وقتی که اشکام میریخت خون جای گریه ازتو چشمام میریخت کجا بودی وقتی باید می موندی غصه موازلحن صدام می خوندی کجا بودی وقتی صدات می کردم به آسمون رسید صدای دردم کجا بودی من از خودم گذشتم هر جا بگی را دنبال تو گشتم کجا بودی ببینی آبروم مرد اما به خاطر چشات قسم خورد خنده واسه همیشه از لبام رفت رسیدن از مرمر رویاهام رفت کوچه انتظار رسید به بن بست دلم میگفت اون سر وعده هاش هست کجا بودی که از نفس افتادم روزی یه بار زنده شدم جون دادم وقتی که این بازی ها را میکردی من می دونستم داری برمیگردی پاهای خسته تو بذار رو چشمام بگو که دیگه نمی ذاری تنهام بگو هنوز دوستم داری با منی بگو محاله قلبمو بشکنی کجا بودی ببینی بی ستاره ام ببینی جز تو کسی را ندارم غم نبودنت مثل آتیشه تو این خط ترانه جا نمیشه
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ
Up Page دریافت کد بنر گوشه ای فلش |
||