در پگاه آفرینش انسان و آن گاه که خداوند خواست تا آدم را خلیفه و جانشین خویش در زمین قرار دهد، میباید سزامندی او برای این کار فراهم میآمد، چه در غیر آن، همان سان که فرشتگان اعلام داشتند، شایستگی خلافت الهی در آدم وجود نداشت. تدبیر الهی برای این فرآیند، آن گونه که از آیات قرآن بر میآید، تعلیم و آموختن علم «اسماء» به آدم به عنوان نخستین مرحله و گام آغازین آماده سازی آدم برای خلافت الهی بود؛ (وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها ...)(بقره/۳۱).
بر اثر این دانش آموختگی، آدم برای عهدهداری خلافت الهی مهیا و سزامند چنان مقام بلندی گردید و از سایر پدیدارها برتری و شایستگی افزونتر یافت، و نیز در پی همان بود که فرشتگان از اعتراض و پرسش لب فرو بستند و بیمحابا در برابر آدم سجده کردند.
یادکرد این مطلب از سوی قرآن کریم از جمله بیانگر این موضوع است که در نمایه بلند اسباب و عوامل تربیتی، تعلیم، گام نخستین در پیمودن طریق کمال است و پس از معرفت و آموختن است که نوبت به عمل و اجرایی کردن یافتههای علمی و سازندگی نفس خود میرسد و با تکرار و ممارست آن یافتهها، ملکه اخلاقی در نفس انسان شکل میگیرد و از همین رو است که برخی از فیلسوفان، چون سقراط و ارسطو، اخلاق را دقیقاً بر علم مبتنی دانستهاند.
منبع:فتحی ملکاوی، حسن؛ گامی به سوی نظریه پردازی
در تعلیم و تربیت اسلامی، ترجمه: غلامرضا متقیفر و اسدالله طوسی، قم،
مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ۱۳۸۰ش.
ادامه مطلب