بــــــاران دلـــــــــتنگــــی

گاهی دلـــــــتنگی ها زیر نقاب سکــــــــــوت پنهان میشود

تــــــــولد باران دلتنگی ام

زمزمه ایچون نسیم در خوابم میکنی




و با پیامی دلنشین بیدارم




و می دانم




به ساحت جنون می رسم




اگر روزی پیامی نرسد از تو 




بگذار روزم را با پیام تو آغاز كنم
 



تا شاید 



پریشانی دیشبم از یاد برده شود




آری می دانم



سبزتر از درخت و آبی تر از آسمانی




به گیسوانت چنگ خواهم زد تا



هزاران دورتر صیادان بشنوند



و آرام شوند




بگذار همه ی دریاها بدانند



آرام ترین اقیانوس جهانم تویی




و من در ساحلت آرام خواهم گرفت




تا از خلیج قلب تو




باران دلتنگی را به آغوش گیرم




بیا كه تمام خانه ی دل را آذین بسته ام




ای دختر بارانی





دومین سالگرد باران دلتنگی ام مبارک


[ سه شنبه 17 تیر 1393 ] [ 11:15 ب.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

نم نم باران

بـــــــــاران که می آید 



یعنی تو هستی



دیشب تا صبح باران می بارید



و من مدام به بـــــــــاران دلتنگی



فکر میکردم



[ جمعه 30 خرداد 1393 ] [ 02:41 ب.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

زنــدگـــــــــی


زندگی را می توان تعبیر کرد



زندگی را می توان تفسیر کرد



زندگی را می توان در هر نفس احساس کرد



لحظه ها را پر زعطر یاس کرد



زندگی را می توان چون شعر گفت



یا به روی کاغذی کوچک نوشت



زندگی افسانه است



یا شاید یک رویای خوب



زندگی مانند یک رود روان



می رود از پیچ کوه



می گذرد آرام از کنار سبزه ها 



از کنار آن صنوبر یا که آن سرو جوان



زندگی مانند یک گل زیبا و خوشبوست



زندگی زلال و شفاف همچون قطره های باران



زندگی در همه جا هست



در لانه مورچه ها در پرواز پرنده



در غرش رعد و برق در تلاش انسان



در جزرومد دریا 



زندگی چهار فصل است 



زندگی دیروز امروز فرداست



[ چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 ] [ 02:00 ب.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

تولد دخترک فصل بهــــــار



طبیعت دوباره زنده شد



زندگی جدید دوباره آغاز شد



چه موسیقی قشنگی



صدای باد صدای گلها



گلهایی كه عاشقانه صدایم می زنند



من می روم اما نمی رسم



چه سریع رفت چه زود گذشت



با آمدن تو می خواهم همه چیز را فراموش كنم



می خواهم با تو به شهر آرزوهاسفر كنم



همان جایی كه دوباره متولدشدم



آری امروز روزی است 



كه من باری دیگر متولد می شوم



بهـــــــــار ای سرسبزیه طبیعت



مرا همراهی كن



تا قاصدك رویاهایم را در روز تولدم



به دست سرنوشت دهم




و این چنین میگویم تـــــــــــــــولدم مباركـــــــــ




[ سه شنبه 26 فروردین 1393 ] [ 11:30 ب.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

عشق چه زیبا بود اگر...





عشق چه زیبا بود اگر با تو بود




اگر فقط یك بار در چشمانت نشانی از آن می دیدم




اگر تنها قلبت برای من می تپید




اگر دستانت گرمی می داد به دستانم




اگر طنین صدای زیبایت در گوشم یك بار دیگر می پیچید




اگر واژه ی دوستت دارم را به زبان می آوردی




اگر فقط من بودم و تو بودی و دیگر خدا




اگر رخصت ورود به قلبت را می دادی




اگر تمام دنیایم توبودی




حال میبینم عشق چیزی است در رویای خیالم




رویایی كه شاید روزی به واقعیت برسد




[ شنبه 16 فروردین 1393 ] [ 02:25 ب.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

شهر بارونی




تو هر شهر دنیا که بارون بیاد



خیابونی گم میشه تو بغض و درد



تو بارون مگه میشه عاشق نشد



تو بارون مگه میشه گریه نکرد



مگه میشه بارون بباره ولی



دل هیچکی واسه کسی تنگ نشه



ســــــــــــال نو بر همگــــــــــی مبارکــــــــــــــ


همراه با بهترین آرزو ها




[ سه شنبه 27 اسفند 1392 ] [ 03:50 ب.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

روز عشـــــــــــق



عشق آن نیست كه هر لحظه كنارش باشی



عشق آن است كه همیشه بیادش باشی



*ولنتاین مباركـــــــــــــــــــــــ*



لحظه های دلتان عاشقانه ترین باد



[ جمعه 25 بهمن 1392 ] [ 12:12 ق.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

تا شقایق هست زندگی باید كرد


پنچره  را باز كن كمی از این هوای مطبوع 



استشمام كن و بنگــر



بنگر به شقایق خشكیده روی طاقچه



شقایقی كه تنها امیدش 



قطره بارانیست كه قرار است امشب ببارد



اما تا امید هست زندگی باید كرد



چشم را بر شقایق بسته ای



پنجره را بر باران نبند



مدت هاست كه شقایق تشنه ی نوازش است



پس بگذار لحظه ای مشاطه گر زمین و آسمان



شقایق را نوازش كند



آری زندگی ات



را همراه با شقایق عاشق كن



كه این چنین 



تا شقایق هست زندگی باید كرد



كاشكی دل ها نیز چون هوای كوچه




  پس از این باریدن بوی پاكی می داد



[ پنجشنبه 3 بهمن 1392 ] [ 12:58 ب.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

تــــــولد بهــــــــترینم


از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد



شتاپ تپیدن قلبم رو به فزونی یافت 



امروز ثانیه ها نام تو را فریاد میزنند  



و من در اوج عشق خود را



در پستوی زمان تنها حس نمیکنم




*تــــــــولدت مبارکــــــــ فاطیما جـــــــونم*





[ جمعه 6 دی 1392 ] [ 12:15 ق.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

یلدایی با ارمغان آرزوهای عاشقانه


پاییز می رود آرام و آهسته



زمستان می رسد از راه



و از این رفتن و آن آمدن 



در یک شب ناب سروری می شود هر ساله بر پا



آری باز هم یـلدا



و سکوت برگ ریزان پاییز



به دامان شب یلدا آویخته شد



ای یلدای اهورایی در این شب رویایی



بخوان بر جان خسته ام



ترانه ای از جنس نور و سرور



که دیر زمانیست بهار زندگی ام 



در دستان خزان ناباوری جا مانده 



و کوله بار زمستانم لبریز از برف تنهاییست



آه ای یلدای اهورایی 



به سراغم اگر می آیی برایم



قاصدک هایی از آرزوهای عاشقانه به ارمغان آور



و یک سبد محبت که اجاق زمستانم باشد



و روشنی بخش محفل اندوه هایم



آری در این شب رویایی 



به سراغت می آیم ای دیوان حافظ



تا فال آرزوهایم را به دست سرنوشت دهی




یلدای همگـــــــــــی مبارکـــــــــــــــــ



[ پنجشنبه 28 آذر 1392 ] [ 01:43 ب.ظ ] [ "سمـــیه" ] [ دل بارانی ام() ]

.: تعداد کل صفحات 7 :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ]