درباره وبلاگ


مسکن شده کوچه ی ملامت ما را
ره نیست به وادی سلامت ما را
درویشانیم ترک عالم کرده
اینست طریق تا قیامت ما را
...

مدیر وبلاگ : مصلوب
نویسندگان
صفحات جانبی
جستجو

آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
شکوه ی ناتمام
من چیستم ؟ من کیستم




بامدادیست و منم و این برگه ی سپید،
می خواهم خودمانی بگویم:
چه عمری ز کف رفت و می رود
جانا کمی آرام تر
بگذار کاروان کوچک خوشی ها بر ما و ره ما رهگذر شوند...
آه خدایم...




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


دوشنبه 25 فروردین 1399 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()
...
درود .
البته درودی که خواننده و پاسخ دهنده ای نخواهد داشت...

چه خلوتی بر این وبلاگ نویسی فرمانرواست!!
روزگاری داشت برای خودش...
یادش بخیر...




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


شنبه 23 آذر 1398 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()
درود بر ایرانشهریان.
نوروز 2718 مادی رو خجسته باد میگم.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


پنجشنبه 2 فروردین 1397 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()

معشوق عشقی ای وطن ، ای عشق پاک من 
ای آن که ذکر عشق تو شام و سحر کنم

عشقت نه سرسری ست که از سر به در شود 
مهرت نه عارضی ست که جای دگر کنم

عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم 
با شیر اندرون شد و با جان به در کنم


میرزاده عشقی
(شهید راه میهن)





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


جمعه 6 بهمن 1396 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()

...

هیچ صدایی از جنگل بر نمی خاست.کهنه ترین شکارچی جمع ما سر به سوی زمین خم کرد. روی شنها دراز کشید,اندکی بعد خبر داد که جای پای دو گرگ و دو بچه گرگ است.با شنیدن این سخنهمه چاقوها را از غلاف بیرون کشیدیم تفنگ شکاری خود را که لوله هایشان برق میزد پنهان کردیم شاخه ها را کنار زدیم . چهار هیکل زیر نور ماه میان علف ها مشغول رقص بودن(بچه گرگ ها و مادرشون از اینکه گرگ پدر اومده بود خوشحال شده بودن)اندکی بعد گرگ نر پیش امد.به زمین نشست و چنگال تیز خود را در شن فرو برد. زیرا در یافته بود که راه فرار او بسته شده است .گرگ نر وقتی تن به مرگ داد از جای برخاست با خشم تمام سگ های شکاری ما را در دهان آتشین خود گرفت .گلوله های پی در پی گوشت و پوستش را درهم شکافت ,گرگ به ما نگریست و کاردها در پهلوهایش جای داشت تفنگ هایمان, گرداگرد او را به شکل هلالی شوم فرا گرفته بود. بار دگر در ما نگریست بی آنکه به خود زحمت دهد که چرا و چگونه به چنگ مرگ افتاده است چشمان درشت خود را بست و بی کمترین فریادی جان سپرد.

 

پیشانی خود را به تفنگ بی باروتم تکیه دادم و به فکر فرو رفتم یقین دارم ماده گرگ زیبا و افسرده به خاطر نگهداری از دو بچه گرگ ، جفتش را تنها گذاشت زیرا وظیفه او نگهداری از بچه گرگ بود تا آنها را بزرگ کند و به آنها بیاموزد چگونه باید رنج گرسنگی رو تحمل کنند و هرگز پیرامون شهر ها که در آن نوع انسان با سگان شکاری خود همکاری بسته اند ,نگردد.

 

با خود گفتم : دریغا من با داشتن نام پر طمطراق (پر شکوه ) انسان چه قدر از خود و هم نوعان خود که همه همچون من ضعیف و فرومایه اند شرم دارم. گفتم ای جانور دلیر, فقط شما میدانید که چگونه باید با رنجهای زندگی مردانه وداع گفت .اگر لحظه ای بیاندیشیم که ما در روی زمین چه کردیم ، و از خود چه بجا می گذاریم ، خوب در میابیم که تنها آرامش و خاموشی با عظمت و بزرگ است و هر چیز غیر از آن از ضعف و ناتوانی ، خبر می دهد .

آه ، ای رهگذر وحشی من اندیشه و احساس تو را خوب دریافتم ، زیرا آخرین نگاه تو تا اعماق دلم رخنه کرد. نگاه تو می گفت "اگر می توانی توهم کاری کن که روحت بر اثر کوشش و تفکر به درجه ای از غرور و شهامت که من از بدو تولد آن را در جنگل بدان خو گرفته ام دست یابد. نالیدن ,گریستن,التماس کردن همه کار بیچارگان سست عنصر است. اگر مردی بار وظیفه سنگین خود را به دوش گیر در راهی که سرنوشت برای تو تعین کرده پیش برو و آن را به مقصد برسان سپس مانند من رنج ببر و بمیر ,بی آنکه زبان به شکایت گشایی".

 

نالیدن , زاریدن و گریستن اعمالی زبونانه اند

 

دل قوی دار و درجاده ی سرنوشت گام بگذار

 

و باری را که قرعه فال بر دوشت نهاده برگیر

 

و انگاه چون من , رنج بکش و درخلوت بمیر .

 

آلفرد دو وینی





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


یکشنبه 29 مرداد 1396 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()
...
با درود به دوستان،
به کسانی که هنوز در این سرای متروکه ی وبلاگ نویسی می نویسن...
به وبلاگ های دوستان سر زدم ، وبلاگ ها چه خلوت شدن(از جمله خودم)
چیزی برای گفتن به دوستان پیدا و ناپیدا ندارم جز یه درود گرم و .

پاینده ایران...




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


یکشنبه 29 مرداد 1396 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()
.   .    .

حاجت به اشارات و زبان نیست ، مترسک

پیداست که در جسم تو جان نیست ، مترسک

 

با باد به رقص آمده پیراهنت اما

در عمق وجودت هیجان نیست، مترسک

 

شب پای زمینی و زمین سفره ی خالی ست

این بی هنری، نام و نشان نیست، مترسک

 

تا صبح در این مزرعه تاراج ملخ بود

چشمان تو حتی نگران نیست، مترسک

 

پیش از تو و بعد از تو زمان سطر بلندی ست

پایان تو پایان جهان نیست، مترسک

 

این مزرعه آلوده ی کفتار وکلاغ است

بیدارشو از خواب زمان نیست، مترسک

.   .   .

عبدالجبار کاکایی





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


جمعه 10 دی 1395 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()








...
درود بر دوستان....

پاییز صحنه را بدرود گفت
تا درود سرد و سکوت افکن زمستان بر شاخه های خشکیده بنشیند.....
...
...
...
...
به راستی که زمستان زیبترین فصل هاست...
...





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


شنبه 5 دی 1394 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()


..............................................

آری...
پاییزی دگر آمد...
روزهایی که برگ ها به طلایی بودن خویش می نازند،
اما با نسیمی به خاک می افتند...
.
    .
         .




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


پنجشنبه 26 شهریور 1394 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()

درود بر هم میهنان گرامی...

در این نوبت میخوام یکی دیگه از استان های میهن را به خودم و شما بشناسانم...

...ایلام...

.................

مکان های دیدنی استان ایلام..

آبدانان: مقبره سید صلاح الدین محمد، پشت قلعه آبدانان

 

ایلام: قلعه والی، قلعه قیران، موزه تاریخ طبیعی، سنگ نوشته ی تخت خان، جاذبه های طبیعی کوه قلا قیران،  پشت قلعه چوار، کاخ فلاحتی، پارک جنگلی چقا سبر

 

ایوان: غار طلسم خان ایوان، آتشکده سیاهگل

 

دره شهر: پل تاریخی گاومیشان، شهر باستانی دره شهر، تنگ بهرام چوبین، قلعه شیخ مکان

 

دهلران: غار خفاش، چشمه آب گرم، قلعه شیاق، آبشار آبتاف، آتشکده میمه

 

شیروان و چرداول: قلعه سام، شهر باستانی سیروان(شیروان)

 

مهران: قلعه کنجانچم، امامزاده علی صالح، سنگ نوشته ی آشوری(گل گل ملکشاهی)،

 

درود بر تمام هم میهنان و خصوصا ایلامی های کرد زبان و خوش گویش

.....





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


دوشنبه 9 شهریور 1394 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()
...

درود بر دوستان...

هم میهنان عزیزم طبیعتا کمابیش بهش فکر کردین...

داره گسترده میشه این معضل،هر روز وخیم تر میشه.یواش یواش داره پدیدار میشه ولی چون هنوز به طور شدید باهاش دست و پنجه نرم نکردیم خیالمون به ظاهر راحته والبته چون همگی یاد گرفتیم تا سرمون به سنگ نخوره و اونم ضربه ای که راه بازگشتی نداره و بعدش چیزی جز افسوس نداریم.همینه...

...بحران آب رو میگم...

آره منابع آبی...

زاینده رود...

      کارون...

             دریاچه ارومیه...

                        تالاب ها...

                                     قره سو...

و همگی...

دوستان مصرف بی رویه ما که جای خود داره..

1...یه مسواک میخوایم بزنیم یه لیوان آب نهایتش دو لیوان بیشتر لازم نداریم ولی شیر آب باید تا آخرش باز باشه...

2...یه حمام که نهایتش پانزده دقیق طول بکشه تا یه ساعت میرسانیم...

3..تو حیاط و کوچه و گاهی خیابون رو هم هر روز آب پاشی می کنیم و یه دستی هم به سر و رو ماشین میاریم ..

و...

و...

و...

این عادت های وحشتناک یک طرف ماجرا...

و

وحشتناک تر از اون بی توجهی بی توجهی بی توجهی بی توجهی نهاد های مربوط به حفظ این منابع،اطلاع رسانی درباره آینده وخیم کویری به اسم ایران...

خودمون که هیچی اون نسل آینده ای که میخواد تو این سرزمین زندگی که چه گناهی کرده..

 

بی تفاوتی عواقب بدی داره خیلی بد اونم در این برهه زمانی و موضوع حیاتی...


مشکل مشخصه..

راه حل ها ؟؟؟

خارج از شعار

محدوده عمل

...





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


دوشنبه 8 تیر 1394 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()

...

تیتر خبر های دیروز،امروز و !!؟

.جا های خالی را پر کنیم.

طالبان---نفر را با بمب گذاری انتحاری به آن دنیا فرستاد.

داعش---نفر را در کردستان و کوبانی گردن زد.

داعش به--- دختر تجاوز کرد و سپس به آن دنیا فرستاد.

... به...برای...از...با...؟؟؟

؟؟؟

آه ای...

وجودم مثل یه دود کش شده که چون همیشه زمستانه بدون وقفه دود ازش بلند میشه دوستان..

زندگی رو چقدر بی ارزش کرده.!؟

دیگه فاجعه رو توی این قرن و توی خاور میانه لازم معنی کردن نیست.

با پرچم مذهب،با لشگر تعصب،با پشتوانه سیاست و انگیزه قدرت چه آسان زندگی ها رو گرفتند و می گیرند.!

...





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()


یادش بخیر...

یه زمانی فقط حفظش می کردیم...

معنیش رو نمی دانستیم...

...





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()
درود.
درود بر دوستان.هموطنان.و کل بشریت...
...
نوروز رو فرخنده باد میگم...
نه به خاطر خیلی چیزا که امروزا و کلا چند روزگاریه بر باد رفته و در اصل بر باد دادیم.
ما ایرانی ها در گذشته های ؟؟؟ تو ماه حداقل یک جشن داشتیم،الان چی؟؟؟
مهرگان،تیرگان و...
اما الانا رنگ و رو از نوروز عزیز باستانیمون هم رفته و فقط به یک تغییر اسم و عدد تبدیل شده...
این نوروز یک جشن فرخنده و خجسته کاملا ملی بوده و باید باشه.به خاطر چی باید هر عنوانی رو باید بهش بچسبانیم.به خاطر اینکه نزد مردم ما عزیز و دوست داشتنیه و میشه ازش سو استفاده کرد؟؟
ای داد
هی داد...
...
ببخشید به جای ابراز شادی که وجودش به گیجگاه خاطرات سوق داده شده ای داد میکشم.
...
 نوروز





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


سه شنبه 4 فروردین 1394 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()
...درود،
دنیای ورزش دوست داشتنیه و خصوصا فوتبال.این مطلب رو به یاد اون موقع هایی که تا پاسی از بامداد مینشستیم پای فوتبال سری آ و لیگ قهرمانان و به عشق آث میلان،الانم همیطوره ولی خوب به علت مشغله های روزانه دیگه کمتره،در هر صورت عشقه.
مطالب در مورد تیم هم بر گرفته از مجله ی آفتاب ورزشی می باشد که قدیما ماهیانه یه بار منتشر میشد و محال بود از دستم بره.
...

تیم آسوسیشن کالچیو میلان نام اختصاری اش آث میلان یک باشگاه حرفه ای فوتبال است که در میلان واقع در لمبارای ایتالیا قرار گرفته است.این باشگاه در 1899 افتتاح شد و در عمر خود درصد بسیاری از اوقات خود را در صدر تیم های فوتبال ایتالیا قرار داشته است.این تیم به همراه بوکاجونیورز 18 عنوان قابل تقدیر و رسمی بین المللی را برنده شده است که رکوردی محسوب می شود.آنها برنده 7 دوره قهرمانی لیگ اروپا هستند و تنها رءال مادرید بیشتر از آنها برنده این جایزه شده است.آن ها پس از یوونتوس با 17 موفقیت در لیگ باشگاهی دومین تیم موفق لیگ هستند.آن ها چهار بار برنده جام باشگاههای جهان شده اند که عنوانی بیش از عنوان سایر باشگاههای جهان است.از دیگر افتخارات مهم تیم که ریاست آن بر عهده سیلویو برلوسکونی  است بردن 5 بار قهرمانی سوپر جام اروپا و دو بار جام وینر کاپ است.

 

چگونگی تاسیس: این کلوب در سال 1899 به عنوان یک باشگاه کریکت توسط آلفرد ادوارد و هربرت کیلپن دو مهاجر انگلیسی که از ناتینگهام آمده بودند بر پا شد و به خاطر احترام به اصلیت خود به جای آن که به گویش ایتالیایی،میلانو خوانده شود با لهجه انگلیسی میلان نامیده شد و باید بدانید که به لهجه اصیل ایتالیایی این شهر میلان نیست و تلفظ صحیح آن می لان است.آث میلان اولین عنوان قهرمانی ایتالیایی را در سال 1901 به دست آورد و آن را در 1906 و 1907 تکرار کردند.در 1908 در اثر دو دستگی ها عده ای از آن جدا شدند چون دلشان می خواست بازیکنان خارجی با این تیم وارد عقد قرارداد شوند و در پی این جدایی تیم مستقل اینترنشنال میلان را تاسیس کردند که به عنوان اینتر میلان معروف شد.در ادامه این دو دستگی آث میلان در اثر ضربه ای که خورده بود تا مدت ها نتوانست به عنوان بالایی در در مسابقات دست پیدا کند تا این که بازی ها به دور سال 1950 رسید،در آن فصل خود را جمع و جور کردند و در 1963 که دیگر یک تیم فوق العاده قوی بودند با شکست بنفیکا در مسابقات فینال،جام قهرمانی اروپا را به خانه بردند.این موفقیت در سال 1969 هم تکرار شد که در همان سال به یک جام بین المللی هم منجر شد.

 

استادیوم:استادیوم جوزپه مه آتزا که عموما آن را سان سیرو می خوانند استادیوم تیم میلان است که در میلان ایتالیا واقع شده و البته به جز آث میلان یک تیم درجه یک دیگر لیگ ایتالیا یعنی اینتر میلان هم در آن به بازی و تمرین می پردازند و از جمله معروف ترین استادیوم های جهان است.این ورزشگاه به احترام بازیکن مطرح دهه 30 و 40 میلان،جوزپه متزا نام داشت که یک نام تشریفاتی است.بام بزرگ و مرتفع این استادیوم باعث شده تا آن را به عنوان بهترین استادیوم دارای جو مناسب و اتمسفر قابل قبول در نظر بگیرند.ساخت ساختمان استادیوم در 1925 آغاز شد و کل بر پایی آن در میلانیس واقع در حومه سن سیرو در نظر گرفته شد که نامش را از آن برگرفته است.ایده ساخت این ورزشگاه همانند ورزشگاه اسب دوانی آن حومه متعلق به مردی است که بعد ها رییس آث میلان شد یعنی پیرو پیرلی.البته معمارها آن را فقط به عنوان یک استادیوم فوتبال طراحی کردند و هیچ رشته دیگری در آن زمین هنوز ندارند.این استادیوم 35 هزار نفری در سال 90 برای میزبانی جام جهانی 90 با مبلغ 60 میلیون دلار بازسازی شد و آن را به استاندارد 5 ستاره نزدیک کردند و سه ردیف صندلی نیز به کل ردیف ها اضافه شد.

 

لباس:در تمام تاریخ حیات این باشگاه،اعضای تیم رنگ های سیاه و قرمز را در لباس های خود مشاهده کرده اند که سیاست انتخاب آن هم  به این صورت است که سیاه نشانه ایجاد رعب و وحشت  در بازیکنان تیم حریف و قرمز به نشانه به جوش آوردن خون غیرت بازیکنان خودی در نظر گرفته شده است و به خاطر همین آن ها را در گویش ایتالیایی روسونری می نامند. 

...





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :


پنجشنبه 25 دی 1393 :: نویسنده : مصلوب
نظرات ()


( کل صفحات : 4 )    1   2   3   4   
 
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات