روباه و زاغ شیرازی
زاغو رو درخت نارنجو نشسه بود.
روبو اومد گفت:ای ولو.
سی چه دمی.چه رنگی.
عجب چنگی....
آمو ناموسن یی دهن بوخون حال کنیم.....
زاغو پنیرو زد زیر چلش و گفت:آمو پوشو برو جمش کنا ما خودمون دم دروازه کازرون کوپن پنیر میدزیم.!!!
وقتی چترت خداست بگذار این سرنوشت هرچه میخواهدببارد
زاغو رو درخت نارنجو نشسه بود.
روبو اومد گفت:ای ولو.
سی چه دمی.چه رنگی.
عجب چنگی....
آمو ناموسن یی دهن بوخون حال کنیم.....
زاغو پنیرو زد زیر چلش و گفت:آمو پوشو برو جمش کنا ما خودمون دم دروازه کازرون کوپن پنیر میدزیم.!!!