خیلی حس خوبی است
خیلی حس خوبی است
وقتی: از غریبه ای توی خیابون
چیزی می پرسی و او با لبخند و
حوصله جوابت را می دهد.
وقتی مهمونات دستور غذایی رو ازت می پرسن.
وقتی هدیه ات را باز می کند و چشم هایش از خوشحالی برق می زند.
از خیابان که رد می شوی راننده ای که حق تقدم با اوست برایت می ایستد و با خوشرویی اشاره می کند که رد شوی.
وقتی دیر رسیده ای و می گوید خودش هم الان رسیده.
وقتی کسی را می خندانی.
وقت حرف زدن کلمه ای را گم می کنی و او زود حدسش می زند.
عجله داری که از چهار راه رد شوی و چراغ سبز می ماند.
مسیرت با مسیر بعدی تاکسی یکی است…
وقتی مهمونات دستور غذایی رو ازت می پرسن.
وقتی هدیه ات را باز می کند و چشم هایش از خوشحالی برق می زند.
از خیابان که رد می شوی راننده ای که حق تقدم با اوست برایت می ایستد و با خوشرویی اشاره می کند که رد شوی.
وقتی دیر رسیده ای و می گوید خودش هم الان رسیده.
وقتی کسی را می خندانی.
وقت حرف زدن کلمه ای را گم می کنی و او زود حدسش می زند.
عجله داری که از چهار راه رد شوی و چراغ سبز می ماند.
مسیرت با مسیر بعدی تاکسی یکی است…