[ جمعه 6 مرداد 1391 ] [ 04:44 ب.ظ ] [ F.M ]
......زندگی سیاه و سفید.......
|
روزی که فکر کردی یکی رو از ته دل دوست داری ولش نکن...
ممکنه دوباره تکرار نشه... آدم وقتی تو سن و سال توئه فکر میکنه همیشه براش پیش مییاد... باید ده پونزده سال بگذره که بفهمی همون یه بار بوده... که حالِت با چیز دیگهای خوب نمیشه... عشــــق یعنی حالِت خــــوب باشه... [ چهارشنبه 4 تیر 1393 ] [ 04:19 ب.ظ ] [ F.M ] "بیا باور کنیم دنیا، هنوز هم مثل شب زیباست زمینش هست هوایش هم چقدر از غم سرودیم و چقدر با غصه سر کردیم رهایش کن کمی بگذار بیا باور کنیم دنیا، برای زندگی زیباست... " یلداتون پر از خاطره های دوست داشتنی [ جمعه 29 آذر 1392 ] [ 12:23 ب.ظ ] [ F.M ] ای کاش.. فردا که از خواب بیدار می شویم، زندگی یک رنگِ دیگر باشد! همرنگ آرزوهایمان... [ چهارشنبه 20 آذر 1392 ] [ 09:51 ب.ظ ] [ F.M ] این روز ها بیشتر از قبل حال همه را می پرسم... سنگ صبور غم هایشان میشوم... واشک های خشک شده را از روی گونه هایشان پاک میکنم... امّا... یک نفر پیدا نمیشود، که دست زیر چانه هایم بگذارد و سرم را بالا بیاورد و بگوید :"حالا تو برایمان بگو.........! "
[ یکشنبه 31 شهریور 1392 ] [ 04:16 ب.ظ ] [ F.M ] خدایا تنها نگذار دلی را که هیچکس دردش را نمیفهمد....
[ یکشنبه 31 شهریور 1392 ] [ 04:11 ب.ظ ] [ F.M ] " No picture can explain it " هنوزهم دلم تنگ می شود برای حرف زدنت وبرای تکیه کلامهایت که نمی دانستی فقط کلام تونبود من هم به آنها تکیه داده بودم..... [ شنبه 30 شهریور 1392 ] [ 07:22 ب.ظ ] [ F.M ] چند وقتیست همه دلگیرند از من.... دلیل می خواهند برای برای برای نگران نباشید من نه عمگین شده ام نه تلخ نه ناامید فقط به دنبالشان میگردم مدتیست گم کرده ام صبرم تحمل امید هایم انگیزه ام نمیدانم کجای [ دوشنبه 25 شهریور 1392 ] [ 09:58 ق.ظ ] [ F.M ] عاقبت یه جایی یه وقتی...... به قول شازده کوچولو: دلت اهلی یک نفر می شود..... تو میمانی و دلتنگی تو میمای و قلبی که در لحظه دیدار تندتر می تپد..... سراسیمه می شوی بی دست و پا می شوی و میفهمی... نمی شود انسان بود و عاشق نبود.....[ یکشنبه 17 شهریور 1392 ] [ 11:53 ب.ظ ] [ F.M ] تنهـــایـــی همیـــــن اســــت تکــــرار نا منظــــم من بــــی تـــو… بــی آنـــکه بــدانـی برای تو نفـــس میکشـــــم…...... [ یکشنبه 17 شهریور 1392 ] [ 11:48 ب.ظ ] [ F.M ] سخت ترین دو راهی، دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است گاهی کامل فراموش میکنی و بعد میبینی که باید منتظر می ماندی و گاهی آنقدر منتظر میمانی تا وقتی که میفهمی زودتر از این ها باید فراموش میکردی... [ جمعه 15 شهریور 1392 ] [ 09:26 ب.ظ ] [ F.M ] " تصویر : بدون شرح "
آی آدم ها به من دل نبندید...... من دیگر توان این که مخاطب خاص کسی باشم را ندارم! نگذارید با رفتار سرد و یخ زده ام شما را از خودم برنجام .... قلب من به روی هر احساسی بسته است و رو ی ان حک کرده ام: "عشق ممنوع!" دیگر حتی اگر خودم هم بخواهم نمی توانم کسی را دوست داشته باشم..... من نمی توانم اجازه دهم کسی مرا مخاطب خاص خود صدا کند..... من نمی خواهم در هیچ کجای این دنیا قلبی برایم بتپد و چشمی انتظارم را بکشد, چرا که رفتنرفتن را خوب یاد گرفته ام, من مسافر هیچکس نخواهم بود!!! من ازرده ام نمی توانم کسی را "عزیزدلم" خطاب کنم... احساسات من پژمرده است..... درست است که سنی ندارم اما دلم پیر شده است.... در قلب من قفل است و کلیدش سالهاست که گم شده است...... می دانم که در ذهنتبه دنبال کشف کلیدی برای بازگشایی ان میگردی اما این را بدان قلب من " هَـــــــــــــــرز " نیست که با هر کلیدی باز شود پس برو سرغ زندگیت چرا که صبر کردن برای مند مثل صبر کردن بالای سر جنازه ایست که دکتر جواز دفن را صادر کرده است اما بستگانش هنوز امید به برگشتنش دارند....... [ یکشنبه 10 شهریور 1392 ] [ 12:51 ب.ظ ] [ F.M ] لعنت به من چه ساده دل سپردم /لعنت به من اگر واسش میمردم دست منو گرفت و بعد ولم کرد/ لعنت به اون کسی که عاشقم کرد لعنت به من چه ساده دل سپردم/ لعنت به من اگر واسش میمردم دست منو گرفت و بعد ولم کرد/ لعنت به اون کسی که عاشقم کرد یکی بگه...یکی بگه که ماه من کی بوده/ مسبب گناه من کی بوده سهم من از نگاه تو همین بود /عشق تو بدترین قسمت بهترین بود تو دل بارون منو عاشقم کرد/ بین زمین و آسمون ولم کرد یکی بگه چه جوری شد که این شد/ سهم تو آسمون و من زمین شد لعنت به من چه ساده دل سپردم/ لعنت به من اگر واسش میمردم دست منو گرفت و بعد ولم کرد/ لعنت به اون کسی که عاشقم کرد لعنت به اون کسی که عاشقم کرد [ چهارشنبه 6 شهریور 1392 ] [ 07:10 ب.ظ ] [ F.M ] از مردگان شده ام بر مزار من پای بگذار داد کن...بیداد کن....فریاد کن..... با هر صدای تو من از گور برمی خیزم..... . . . . از مردگان شده ام [ سه شنبه 5 شهریور 1392 ] [ 06:13 ب.ظ ] [ F.M ] خاطرات نه سر دارند و نه ته بی هوا می آیند تا خفه ات کنند می رسند... گاهی وسط یک فکر گاهی وسط یک خیابان سردت می کنند، داغت می کنند رگ خوابت را بلدند، زمینت می زنند خاطرات تمام نمی شوند... تمامت می کنند... [ چهارشنبه 30 مرداد 1392 ] [ 08:07 ب.ظ ] [ F.M ] سکوت جاریست "تنهایی" حاکم سرزمین بی کسی ست می گویند خدا تنهاست ما که خدا نیستیم پس چرا تنهاییم! (دکتر شریعتی) [ چهارشنبه 30 مرداد 1392 ] [ 08:02 ب.ظ ] [ F.M ]
.: تعداد کل صفحات 7 :. [ 1 ] [ 2 ] [ 3 ] [ 4 ] [ 5 ] [ 6 ] [ 7 ] |
|
[ طراح قالب: آوازک | Theme By Avazak.ir | rss ] |