...мєһ

جمعه 22 تیر 1397 03:50 ب.ظ

Queen: Ԁємoň

”توهمی از مغز های سمی”

”گوشه ای از افکار”

”ذهن های فاکی”

:)



CaMmEnT : What babe ?
Edit: یکشنبه 6 مرداد 1398 03:20 ب.ظ

where are my wings

پنجشنبه 14 فروردین 1399 05:54 ب.ظ

Queen: Ԁємoň

❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
خالی:
هیچی و پوچی اولین چیزی بود ک وجود داشت و بعضا تماما عبارت میشم از این.
خالی از هر نوع احساس و روح
خسته و با ی بدن ک حوصله هیچ کاریو نداره
من سال هاست دنبال چیزیم ک منو ب زندگی برگردونه
ی جسم یا وسیله.یا‌هرچیز دیگه ای
تنها چیزی ک میشه‌ عمیقا حس کرد حس تهوعه
حالم از زمینو‌زمان از هر آدمیو‌ مکانی ب هم میخوره
مثل اینه ک فقط ی پوسته داشته باشی و داخلش با‌ کلی دود پر باشه
این‌دود آتیش هاییه ک‌چند سال سوخت و‌منو‌سوزوند حالا خاموش شده‌
ی حسادت خفیف‌ نسبت ب همه آدمایی ک میتونن زندگیو‌حس کنن و بغلش کنن دارم
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌





CaMmEnT : nothing
Edit: پنجشنبه 14 فروردین 1399 06:01 ب.ظ

Hate

پنجشنبه 14 فروردین 1399 05:20 ب.ظ

Queen: Ԁємoň
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
نفرت نفرت نفرت
نفرت تمام وجودمو گرفته
نفرت همه چیو در بر گرفته
همه جا پر از نفرته

نفرت:
از وقتی ک یادم‌میاد از خودم‌متنفر بودم
من‌هیچ‌وقت نتونستم‌خودمو‌از هیچ‌لحاظی راضی کنم
هر چیزی ک از من بود ازش متنفر بودم،الانم همینطور
ولی الان فقط کنار اومدم بخاطرش 
من فقط یاد گرفتم ک ی پوسته ضخیم برا خودم درست کنم تا کسی نبینه اون چیزی ک داخلم هست رو
آینه هارو یکی یکی شکوندم،خیلی خستم از خودم 
منی ک تلاش نکردم‌ اگه تلاش کردمم نتیجه نگرفتم
منیکه از همون بچگی اذیت شدم بابت اینکه خودم بودم
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌





CaMmEnT : ...
Edit: پنجشنبه 14 فروردین 1399 05:42 ب.ظ

پنجشنبه 14 فروردین 1399 05:09 ب.ظ

Queen: Ԁємoň
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌

اینقدر ادعات میشد از عادمای کثیف متنفری

چرا خودتم جزعی از اونا بودی

❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌



CaMmEnT : ...
Edit: پنجشنبه 14 فروردین 1399 05:14 ب.ظ

ɞяoҡєň

جمعه 12 مهر 1398 12:14 ق.ظ

Queen: Ԁємoň
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
رو‌تکه های شکسته قلبم نفت میریزن و کبریتو میندازن روش:)
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌




CaMmEnT : ...
Edit: پنجشنبه 14 فروردین 1399 04:58 ب.ظ

ňo ʟoνє

پنجشنبه 24 مرداد 1398 02:48 ب.ظ

Queen: Ԁємoň
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
تو این بدبختی و فشار فقط تو کم بودی عوضی
لطفا باعث شو ازت متنفر شم 
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌



CaMmEnT : ғєєʟs
Edit: پنجشنبه 24 مرداد 1398 03:02 ب.ظ

hug me

دوشنبه 7 مرداد 1398 08:55 ب.ظ

Queen: Ԁємoň
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
انگشتانش را ب تک تک دنده های او کشید
چ کسی اهمیت میداد؟ولی حتی او هم ترس از آن چشم های تمسخر آمیز و دهن های پر از شایعه داشت
نور عافتاب ب صورتش تابید چشمانش مثل سیاهی شب میدرخیشد و اورا مجذوب میکرد
”   کی اهمیت میده...”دوباره تکرار کرد و اینبار صورت عاسیب دیده اش را نوازش کرد
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌

     -fade



CaMmEnT : ţouċһ mÊ
Edit: پنجشنبه 24 مرداد 1398 02:59 ب.ظ



]
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات