تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان پاسخ محکم رئیس اتحادیه علمای مسلمین به اظهارات اسلامستیزانه ماکرون ۱۳۹۹/۰۷/۱۲ «علی
محیی الدین القره داغی» رئیساتحادیه جهانی علمای مسلمین، روز جمعه، در
حساب توئیتری خود به اظهارات اسلامستیزانه «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور
فرانسه واکنش نشان داد. رئیسجمهور فرانسه روز جمعه در توجیه لایحهای ضد
اسلامی ادعا کرده بود: «اسلام دینی است که امروزه در تمام جهان در بحران به
سر میبرد»! رئیساتحادیه جهانی علمای مسلمین خطاب به رئیسجمهور هتاک
فرانسه نوشت: «آقای رئیسجمهور! نگران دین ما نباش زیرا این دین هیچ گاه
به قدرتی تکیه نکرده و شمشیری علیه کسی که با آن مخالفت کرده برنکشیده تا
اینگونه پرچم خود را [در جایی] تحمیل کند...دین ما در هیچ بحرانی به سر
نمیبرد و نخواهد برد! زیرا اسلام ساخت دست بشر نیست که بیم ضعف و کساد آن
را داشته باشیم. اسلام علیرغم حیلهگری افراد و اسلامهراسیها نفس
میکشد. نگرانی درخصوص دین ما وجود ندارد.». علیرغم گذشت هشت روز از آغاز جنگ قره باغ، طرفهای درگیر همچنان مواضع یکدیگر را با گلولههای سنگین و بمب هدف قرار میدهند. جنگ
در قرهباغ ادامه دارد و طرفین مواضع نظامی و حتی شهرهای یکدیگر را هدف
قرار میدهند. در ارتباط با تلفات این درگیریها، گزارش دقیقی مخابره نشده
است. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، «واقف درگاهلی» رئیسواحد مطبوعاتی
وزارت دفاع جمهوری آذربایجان، اعلام کرد که ارمنستان بار دیگر مدعی شد که
جنگنده و پهپادهای ارتش جمهوری آذربایجان را منهدم کرده است که تکذیب
میکنیم. ارمنستان پیش از این اعلام کرده بود که ارتش این کشور سه فروند
جنگنده جمهوری آذربایجان را سرنگون کرده است. «شوشان استپانیان» سخنگوی وزارت دفاع ارمنستان، هم اعلام کرد، درگیری شدید و مداوم در شمال و جنوب خط تماس ادامه دارد. وی همچنین ادعا کرد، یگانهای ارتش ارمنستان پیشروی دشمن را سرکوب و به آنها خسارات سنگینی وارد کردهاند. دیروز همچنین، خبرنگار شبکه «الجزیره» اعلام کرد که حمله موشکی شدیدی علیه شهر« استپاناکرت»، مرکز جمهوری خودخوانده «آرتساخ» (قرهباغ کوهستانی)، در جریان است. خبرگزاری روسی «اسپوتنیک» نیز از گلولهباران استپاناکرت توسط جمهوری آذربایجان خبرداد، ولی درباره تلفات احتمالی این حمله چیزی گزارش نکرد. ارمنستان و جمهوری خودخوانده « آرتساخ»، که بیشتر بخشهای قرهباغ کوهستانی را تحت کنترل دارد، حملات به استپاناکرت را تایید کرده و هر دو حکومت نظامی اعلام و نیروها را بسیج کردهاند. «آرائیکهارطونیان»، رئیسمنطقه قرهباغ کوهستانی، دیروز اعلام کرد با نیروهای ویژه به خط مقدم خواهد رفت. در مقابل نیز «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه گفت، کشورش حامی جمهوری آذربایجان در نبرد با ارمنستان در قره باغ است. وی افزود: ترکیه همواره در کنار سرکوبشدگان و مظلومان قفقاز ایستاده است. اردوغان گفت: ما به دنبال احقاق حق خود در نظم نوین جهانی هستیم و در کنار همه مظلومان از سوریه و لیبی گرفته تا قفقاز و شرق مدیترانه ایستادهایم. کارشناسان، این اظهارات اردوغان را نشان دهنده سیاست توسعهطلبی دولت وی تحت عناوینی مثل «حمایت از مظلومان» میدانند. وخامت روابط میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان به پایان دوران شوروی سابق باز میگردد؛ زمانی که کشتار در شهرک ساحلی«سومقاییت» به وقوع پیوست. ارمنستان در سال 1994، منطقه قره باغ را اشغال کرده است. حمایت قاطع روسیه از تحریمهای ضد اروپایی بلاروس سخنگوی وزارت خارجه مسکو گفته تحریمهایی که بلاروس علیه اتحادیه اروپا اعمال کرده توسط روسیه اعمال خواهند شد. «ماریا
زاخارووا» سخنگوی وزارت خارجه روسیه شامگاه جمعه طی بیانیهای اقدام اروپا
در اعمال تحریم علیه بلاروس را زیر سؤال برد: «ما اعلام میکنیم که بر
اساس تعهدات اتحادمان، فهرست [تحریمهای] بلاروس [علیه اروپا] در پاسخ به
تحریمهای اعمال شده علیه این کشور به صورت اتوماتیک در جمهوری فدرال روسیه
نیز اعمال میشود».سخنگوی وزارت خارجه روسیه که بیانیهای در این باره
منتشر کرده در ادامه نوشته: «ما فکر میکنیم که این اقدام نمونه آشکار و
غیرقابل قبول فشار بر مقامات بلاروس است که تلاش دارند تا اوضاع داخلی را
تثبیت کنند. بار دیگر اروپا کلمهای در حمایت از اصلاح قانون اساسی در
بلاروس که با هدف سیستم سیاسی آزاد از طریق گفتوگوی ملی است، به میان
نیاورده است».
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۱۲ دود اختلاف دولت و شورای شهر در چشم مردم میرود برآیند
مدیریت اصلاحطلبان در مدیریت شهری تهران چه بوده است؟ اگر از شهروندان
تهرانی این سوال را بپرسید با توجه به اینکه به طور ملموس روزانه با مشکلات
شهری دست و پنجه نرم میکنند، چندان رضایت خاطری از خود نشان نمیدهند.«محسن هاشمی»، رئیس شورای شهر تهران درباره یک فقره اقداماتی که شهرداری باید انجام میداد، بعد از گذشت سه سال و اندی در توئیتر خود مینویسد: «سیستم حمل و نقل عمومی تهران در آستانه فروپاشی است، و بیش از 80 درصد اتوبوسها فرسوده و با کمبود 50 درصدی مواجه است.» به گزارش جهاننیوز، مسئله دیگر مدیران شهری نیز هست. «فرنوش نوبخت»، مدیرعامل شرکت بهرهبرداری متروی تهران، نیز طی روزهای اخیر اعلام کرد که میانگین تعداد مسافران متروی پایتخت در 18 ساعت کار روزانه حدود 940 هزار نفر است و افزود که در ساعات پیک که یکی صبح و دیگری بعداز ظهر است، واگنهای مترو بسیار شلوغ است. هاشمی میگوید: ما دو سال از شهردار خواهش میکردیم که با قاطعیت و پیگیری بیشتری با مسئولان دولتی عمل کند و مسائل شهر را حل کند اما ایشان میگفت که نمیخواهم رابطه شهرداری با دولت دچار خدشه شود، بعد سر یک موضوع حاشیه [تخریب ساختمان در حال ساخت و منسوب به روحانی در جماران]، این همه تنش ایجاد شد و شهردار به هیئت دولت، دعوت نشد. این سخنان در حالی است که دولت و شورای شهر تهران در این دوره همسو بودند و انتظار میرفت که این دو برای پیشرفت پایتخت به طور هماهنگتری عمل کنند. پیشتر رئیس شورای شهر تهران در گفتوگو با روزنامه اصلاحطلب شرق گفته بود: «دستگاههای حفار مدرنی که برای کندن تونلهای مترو و ساخت سازه تونل در دوره گذشته از سوی خودم تامین و به کشور وارد شده بود، الان سه سال است که بیکار افتاده و در این سه سال حتی یک کیلومتر مترو در تهران ساخته نشده است.» به نظر میرسد سیاسیکاری اصلاحطلبان کار دست آنها داده است و حالا شهروندان تهران مثل همیشه بایستی هزینه مدیریت پرحاشیه اصلاحات را بدهند. این در حالی است که در مدتی که «پیروز حناچی» شهردار تهران شده است بیشتر به مدیریت نمایشی روی آورده است و سعی کرده با توسعه موضوع دوچرخهسواری مسئله حمل و نقل عمومی را به سمت حمل و نقل پاک سوق دهد. این در حالی است که دوچرخهسواری یک هزارم مشکل این حوزه را نه تنها حل نمیکند بلکه با نادیده گرفتن مشکلات آن حوزه نشان میدهد که مدیران شهری به مشکلات به طور واقعی و کاربردی توجه نمیکنند. خصوصا اینکه بسیاری از افراد از حومههای شهر به تهران برای کار و شغل روزانه سفر میکنند و دوچرخهسواری به هیچ وجه نمیتواند بار ترافیکی این حوزه را بکاهد. این همه کار! چرا خاتمی را شرمنده میکنید؟ زیباکلام
از خاتمی پرسیده؛ اگر کسانی که به روحانی رأی دادهاند از او بپرسند در
اثر این رأی و دعوت شما چه اتفاقی افتاده، چه پاسخی باید داد؟ وی در روزنامه شرق خطاب به خاتمی نوشت: «بدون تردید دیر یا زود مجبور به موضعگیری در قبال انتخابات پیشرو خواهید شد. همانطور که خودتان هم سال گذشته بهدرستی فرمودید، «تکرار میکنم» شما هم دیگر اثری ندارد. قبل از موضعگیری پیرامون شرکت یا عدم شرکت در انتخابات، میبایستی به این پرسش پرداخت که هدف از شرکت در انتخابات کدام میباشد؟ ممکن است کسری از اصلاحطلبان، هدفشان از شرکت در انتخابات حضور در مناصب رسمی باشد؛ اما نگارنده قویا چنین باوری درمورد حضرتعالی ندارم. میماند اینکه اگر تصمیم به شرکت در انتخابات گرفته شود، به واسطه تحقق اهداف و آرمانهای سیاسی و اجتماعی است.یقین دارم بزرگترین آرمان سیاسی جنابعالی بهعنوان بزرگ جریان اصلاحات، تحقق دموکراسی در ایران است؛ اما بهتر از من میدانید که عدالت، قانون، توسعه اقتصادی و رفاه بدون دموکراسی تحقق نمییابند. اگر هدف از شرکت در انتخابات را دموکراسی تعریف کنیم، آیا امروز دموکراسی نمود بیشتری از ۲۰ سال پیش دارد؟ بماند این پرسش که اگر آن ۲۴ میلیون رأیدهنده در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ به حسن روحانی از جنابعالی بپرسند در نتیجه دعوت شما و رأی ملت چه اتفاقی افتاد، چه پاسخی میتوان داد؟ البته زیباکلام طوری نوشته که انگار در این 7 سال هیچ اتفاقی نیفتاده! در حالی که او و خاتمی بهتر از هر کسی میدانند که مردم آنها را بهخاطر انداختنشان در مشکلات معیشتی، با چه ادبیات تشکرآمیزی(!) مورد عنایت قرار میدهند. بالاخره این همه کار در زمینه انباشت تورم، تحمیل رکود اقتصادی، خواباندن تولید و کسبوکارها و تولید بیکاری انجام دادهاید! اما تجربه گزاف اعتماد به امثال خاتمی و زیباکلام، ضمناً عبرتی دموکراتیک است که دیگر به عناصر عوامفریب و بیصداقتی از این دست اعتماد نکنند و کسانی را که برای رونق اقتصاد، آدرس کاخ سفید را میدهند، دشمن بدارند. فهرست کوتاهیهای اقتصادی دولت که آمریکا را به طمع انداخت نوع سیاستگذاری دولت موجب شده که آمریکای خبیث از این نقطه ضعف برای ضربه زدن استفاده کند.روزنامه جامجم با نقد سخنان اخیر رئیسجمهور و با طرح این سوال که «ریشه مشکلات کجاست؟» نوشت: نکتهای که آقای رئیسجمهور در مورد شدت دشمنی و توحش آمریکا علیه ایران بیان کردند نکته بسیار درستی است، اما مسئله این است که این ویژگی جزو مولفههای ثابت سیاست خارجی آمریکا علیه ایران بوده است و فقط صورتها و درجات اعمال آن در طول سالهای مختلف فرق میکرده است. نکته مهم اینکه هرگاه آمریکا احساس کرده احتمال اثرگذاری سیاستهایش بر اقتصاد ایران، افزایش یافته است از ابزارهای خود با شدت و عمق بیشتری استفاده میکند. بنابراین اگر آنها امروز امیدوارتر از گذشتهاند تا حد زیادی به آسیبپذیر بودن ما در سالهای اخیر بازمی گردد. همچنان که شواهد و آمار هم نشان میدهد حتی در زمانی که تحریم چندجانبه و فراگیر سازمان ملل متحد علیه کشورمان در سال ۲۰۱۰ آغاز شد هیچگاه عمق آسیبپذیری و کاهش ارزش پول ما به این حدی که در تحریم یکجانبه آمریکا از سال ۲۰۱۸ به بعد شاهد هستیم نرسیده بود. میزان کاهش نرخ رشد اقتصادی و جهش تورمی سالهای ۹۷ تا ۹۹ هم به مراتب بیش از آن زمانی است که تمام کشورهای دنیا به تبعیت سازمان ملل تحریمها را علیه ایران دنبال میکردند. بنابراین باید گفت گرچه توحش آمریکا نکته درستی در فرمایش آقای رئیسجمهور است، اما این ویروس خبیث تنها در زمانی که زخم علاجنشده و مزمنی را ببیند میتواند روی آن بنشیند و بر سفره مردم و بر بخش تولید و شاخصهای فقر و نابرابری کشور اثر بگذارد. ما باید بیش از آنکه از خباثت آن ویروس بیرونی شکایت بکنیم بخش زیادی از مطالبه و شکایت از کسانی بکنیم که عامل بازماندن این زخم بودند و زمینه اثرگذاری تحریمها را بیش از پیش فراهم کردند. نوع واکنش نظام سیاستگذاری و مدیریت اجرایی ما در طول این سالها عامل مهمی بوده که باعث شده این زخم همچنان باقی بماند و بنابراین نیروهای موذی و خبیثی مثل تحریمکنندگان آمریکایی از این نقطهضعف بیشترین استفاده را بکنند. میتوانستند ابزارهایی برای مدیریت نقدینگی کشور بهسمت بازارهای مولد پیدا کنند. همچنین میتوانستند نظامات مالیاتی ما را به گونهای ساماندهی کنند که از سوداگران بازار داراییها، مالیات جدی گرفته شود و نابرابریها کاهش پیدا کند. راهکار دیگر این بود که درجه وابستگی کشور را به نهادههای دامی در طول هشت سال گذشته کاهش بدهند تا قیمت روغن، گوشت و مرغ این همه وابسته به واردات نهادهها نباشد. مهمتر آنکه میتوانستند ساختار بودجه دولت را به جهت درآمدهای مالیات پایه و به دور از فروش نفت و استقراض و همچنین هزینههای منضبط و شفاف اصلاح کنند و در اصلاح ساختار بودجه هم تاخیر کردند. پیشنهاد استعفا را باور کنیم یا تدارک برای انتخابات 1400 را؟! در
حالی که برخی نشریات مدعی اصلاحطلبی سرگرم بازی «پیشنهاد استعفا به
روحانی» هستند، یک عضو شورای سیاستگذاری این طیف تصریح کرد اصلاحطلبان دیر
یا زود به صحنه انتخابات میآیند.محمود میرلوحی در گفتوگو با ایلنا اظهار داشت: حدود 7 ماه است که به دلیل انتخابات 98 (مجلس) و کرونا جلسات و نشستها تشکیل نشده و رئیس و نایب رئیس شورای عالی هم استعفا دادهاند و متأسفانه کاری که باید انجام میشد، صورت نگرفت. این عوامل باعث شده است که آن گونه که باید، فضا برای جریان اصلاحات روشن نباشد. عضو حزب منحله مشارکت افزود: از قرائن این طور مشخص است که جریان اصلاحطلب چند بخش فعال در صحنه داشته است که یکی از آنها آقای خاتمی است که همچنان با همه محدودیتها در صحنه هستند و براساس اخبار در حال بررسی و ارزیابی وضعیت و مسائل مرتبط با جریان اصلاحات است. بخش دوم جبهه اصلاحطلبان است که این بخش اصلی و بخش حقوقی شورای عالی را تشکیل میدادند به تعبیر دیگر جبهه اصلاحات که پیشنهاد اولیه شورای عالی را هم مطرح کردند و کمیته راهبردی با احزاب ادغام شد و ترکیب اولیه شورای عالی را تشکیل داد؛ تا جایی که ما خبر داریم در حال بحث و گفتوگو هستند و از شخصیتهای صاحبنظر اصلاحات دعوت میکنند. میرلوحی گفت: به نظر من جریان اصلاحات ظرف دو ماه آینده به یک تصمیم مناسب خواهد رسید؛ در حال حاضر هم به نظر میرسد زمان در حال از دست رفتن است و نباید فرصت را بیش از این از دست داد و اگر بخواهیم در استانها و شهرستانها نظر اصلاحطلبان را جویا شویم، نیازمند زمان هستیم. عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان اظهار کرد: مردم به نظامیان رأی نمیدهند مگر اینکه ما اکثریت را از صندوقها مأیوس و خانهنشین کنیم و اقلیت مطمئن را ترجیح دهیم. بنابراین قصد دارند چنین مسیری را هموار کنند و جریان اصلاحات را نیز وادار به سکوت کنند. وی با بیان اینکه جریان اصلاحات دیر یا زود به صحنه خواهد آمد و تکلیف را روشن خواهد کرد، گفت: قبول داریم که شرایط امروز کشور شرایط خوبی نیست و دولت دوم آقای روحانی متأسفانه قدردانی مناسبی از رأی مردم نکرد اما قطعاً راه حل این نیست که به سمت نظامیان برویم و مدل گفتوگو و کار و فعالیت و دیپلماسی را به ادبیات تند تبدیل کنیم. این اظهارات در حالی است که طی یک سال اخیر، کسانی مانند عباس عبدی و سعید حجاریان و روزنامه اعتماد و نشریه صدا (ارگان حزب اتحاد ملت) خواستار استعفای روحانی به بهانه نداشتن اختیارات شدهاند. اما به نظر میرسد این کار در اصل، یک رفتار تبلیغاتی برای مظلومنمایی و درآمدن از موقعیت بدهکاری و پاسخگویی است. در واقع به ضرس قاطع میتوان گفت که طیف مذکور به سیاق سالهای 92 و 96 حتماً چند نامزد در انتخابات خواهد داشت اما چون مسئولیت سوء تدبیر دولت و مجلس دهم و شورای شهر تهران را متوجه خود میبیند و یقین دارد که در چشم مردم منفور است، سعی میکند زیر میز بازی بزند. از سوی دیگر همین ادبیات منفیبافانه است که مردم را نسبت به مشارکت دلسرد میکند و جالب است که افراطیون مدعی اصلاحات، سالها در قول و فعل به تزریق ناامیدی به افکار عمومی اهتمام دارند اما ناگهان به شکل فصلی یاد امید مردم میافتند و مدعی میشوند که دیگران میخواهند مردم را دلسرد کنند. کدام رفتار، بدتر از سوء مدیریت اقتصادی و خلف وعدههایی است که ائتلاف اشرافی مدعی اعتدال و اصلاحات در طول این سالها مرتکب آن شدهاند. وعده ساخت 100 هزار خانه در چند ماه باقیمانده دولت؟! یک روزنامه حامی دولت از وعدههای عجیب و غریب رئیس سازمان برنامه و بودجه در جریان برخی سفرها ابراز شگفتی کرد.جهان صنعت نوشت: در سفرهای آقای نوبخت به استانها بیش از هرچیز وعدههایی که میدهد به چشم میآید شاید این مقام ارشد اقتصادی و از رفقای حلقه اول آقای روحانی به نیابت از رئیسجمهور به این سفرهای استانی میرود و شاید هم از سر وظیفه و نیز نیم نگاهی به انتخابات بهار 1400. معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان برنامه و بودجه در سفر به استان ایلام گفته است: در طرح احداث 100 هزار واحد برای محرومان هیچگونه پیشپرداختی صورت نمیگیرد و تسهیلات به شکل قرضالحسنه به افراد واجد شرایط واگذار میشود. آقای نوبخت انگار نه انگار که ساخت 100 هزار واحد مسکونی تا پایان کار دولت چه امکانات مالی و فنی میخواهد و انگار نه انگار که باید حساب و کتاب شود که در شرایط دشوار تامین مالی برای کسری بودجه تامین هزینههای ساخت 100 هزار واحد مسکونی چگونه باید باشد اما وعدهاش را میدهد. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد اگر میانگین خانههایی که قرار است ساخته شوند 75 متر مربع باشد و برای ساخت هر متر مربع با هزینههای جانبی باید چهار میلیون تومان هزینه شود رقمی بالغ بر 30 هزار میلیارد تومان منابع لازم است که باید تا پایان کار دولت تامین شود. این پول از کجا قرار است تامین شود و بهصورت قرضالحسنه- یعنی تقریبا رایگان- در اختیار این وعده قرار گیرد؟ آیا قرار است یک بار دیگر به منابع بانکها فشار بیاید و یا اینکه دولت در جایی پول دارد که کسی نمیداند و یا اینکه کمیته امداد و بنیاد مسکن این میزان پول دارند؟ از سوی دیگر این 100 هزار محروم که قرار است خوشبخت شوند چگونه و با کدام سازوکار انتخاب خواهند شد؟ به نظر میرسد آقای نوبخت باید یک بار دیگر متر بردارد و طول و عرض و ارتفاع وعدهای که داده است را اندازهگیری کند و یادش بیاید که همین چند هفته پیش از نزدیک به صفر بودن درآمد حاصل از صادرات نفت گفت. لابد ایشان اطلاعاتی دارند که خودشان میدانند و با استناد و پشتوانه آن دانستهها چنین وعدههایی میدهند. روحانی کاری کرد که مردم آرزوی روزهای قبل از او را دارند سایت حامی دولت میگوید روحانی در اثر بیتدبیری خود دچار مخمصه شده اما همه چیز را پای آمریکا مینویسد.عصر ایران با اشاره به این سخنان روحانی که «مردم برای کمبود و مشکلات، اگر میخواهند لعن و نفرین کنند، این لعن و نفرین آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است، کسی به مردم آدرس اشتباه ندهد.» نوشت: ادبیات رئیسجمهوری نشان میدهد که «شیخ دیپلمات» حسابی خسته شده است. اینکه او از مردم میخواهد لعن و نفرین خود را نثار آمریکا کنند نه دولت او، یعنی اینکه حسن روحانی به مرحله درماندگی رسیده و خود میداند که مردم از او و دولتاش ناامید شدهاند. دولتی که با نام امید به سرکار آمد حالا تبدیل به نماد ناامیدی شده است. حرفهای روحانی را میشود اینگونه برداشت کرد که او دستهایش را بالا برده و منتظر پایان دوران تلخ دور دوم ریاست جمهوریاش است. شاید اگر امروز خبرنگاری از رئیسجمهور بپرسد اگر به 4 سال گذشته برگردید چه کاری را انجام نمیدهید، پاسخ بشنود که در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ثبتنام نمیکردم. برکسی پوشیده نیست که تحریمهای آمریکا مشکلات بزرگی را بر سر راه اقتصاد بوجود آورده است. تحریم هست اما باید قبول کرد که دولت روحانی به ویژه تیم اقتصادی و سیاست خارجی او، هیچ نقشه راهی برای ادامه مسیر نداشتند. گویی نقشه آنها تنها تا توافق هستهای بود. آنها به یاد این مسئله نبودند که ممکن است سنگ مو بوری راه توافق را ببندد و دولت مجبور باشد برای ادامه دادن به مسیر دیگری متوسل شود. اگر دولت، بعد از خروج آمریکا به خود میآمد، شاید امروز شاهد این حجم از مشکلات نبودیم. روحانی باید تصور میکرد دولت را از رئیسجمهور قبلی با این شرایط تحویل گرفته است و به مردم وعده تغییر شرایط را داده است. باید هر کاری که میشد، میکرد اما رئیسجمهور ایستاد تا شاید دست غیبی دوباره راه برجام را باز کند. نویسنده میافزاید: انفعال رئیسجمهور و تیم او، کاری کرده است که بخشی از مردم آرزوی روزهایی را دارند که احمدینژاد رئیسجمهور بوده است. دیگر زمانی هم برای جبران روزهای رفته نمانده است و باید منتظر انتخابات 1400 باشیم و ببینیم طرح نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برای وضعیت کشور چیست. در پایان به روحانی یادآور میشوم، بهتر است به دنبال نقش خود در مشکلات کشور باشد، نه سران کاخ سفید. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : آلسعود
پس از ناکامی در جنگ یمن و شکست در برابر انقلابیون، بار دیگر مجبور به
استخدام مزدورانی از سودان شده است. چند روز قبل خبر رسید، انقلابیون یمن
در آستانه آزاد سازی «مارب» از اشغال نیروهای تحت امر سعودیها در هستند. ائتلاف
سعودی در جنگ یمن متحمل هزینهها و شکستهای سختی شده. در عرصه هوایی این
ائتلاف در برابر پهپادها و موشکهای انصارالله یمن مغلوب شده است. اکنون
نیز انصارالله بزرگترین عملیات زمینی در استان راهبردی مارب را شروع کرده و
شهر مارب در آستانه آزادسازی قرار گرفته است. شکستهای میدانی باعث شده
عربستان برای مقابله با انقلابیون بار دیگر ازمزدوران سودانی استفاده کند
یا غیر نظامیان را قتل عام نماید! حالا هم منابع سعودی گزارش دادهاند که صدها نظامی سودانی هفته گذشته از طریق عربستان وارد یمن شدند که همین امر نشان میدهد خارطومِ فقیر به دنبال افزایش مشارکت در جنگ علیه یمن است. پایگاه «میدل ایست آی» به نقل از منابع سعودی گزارش داده که ۱۰۱۸ افسر
و نظامی ارتش سودان با قایقهایی وارد عربستان شده و از مراکز بازرسی
گذرنامهها در شهر جیزان واقع در جنوب شرقی این کشور در نزدیکی مرز یمن
عبور کردهاند. به نوشته روزنامه «القدسالعربی»، یک منبع آگاه در این باره
گفته که دو هواپیمای سودانی نیز نظامیان را از خارطوم به فرودگاه نجران در
جنوب عربستان منتقل کردند... هواپیمای نخست حامل ۱۲۳ نظامی و هواپیمای دوم
نیز حامل ۱۲۸ نظامی بود....هواپیماهای مذکور حامل شماری از افسران و
نظامیان سودانی برای مشارکت در جنگ یمن یمن بودند. سودان پیشتر اعلام کرده
بود که قصد دارد شمار نظامیان خود در یمن را از حدود پنج هزار نظامی به
حدود ۶۵۰ نظامی کاهش دهد. سودان پیش از این ۱۵ هزار نظامی در یمن داشت که
در قالب ائتلاف اماراتی-سعودی و با دریافت پول علیه یمن وارد این کشور شده
بودند. با این حال به نظر میرسد عربستان همچنان با دلارهای نفتی خود به
دنبال اجیر کردن شمار بیشتری از سودانیها است. سودانیها این را هم
گفتهاند که، در قبال دریافت پول و برداشته شدن نام کشورشان از لیست
گروههای تروریستی حاضرند رژیم صهیونیستی را هم به رسمیت بشناسند! حمله انتحاری در شرق افغانستان با 18 کشته و 40 زخمی انفجار
انتحاری در شرق افغانستان، جان 18 نفر را گرفت و حدود 40 مجروح بر جای
گذاشت. شماری از قربانیان و مجروحان این حادثه تروریستی، غیر نظامی هستند. یک
مهاجم انتحاری دیروز در شهرستان «غنی خیل» استان« ننگرهار » خودروی مملو
از مواد منفجره را منفجر کرد. این انفجار که مقارن ظهر دیروز به وقت محلی
رخ داد، جان 18 نفر را گرفت و بیش از 40 مجروح بر جای گذاشت. شماری از
قربانیان و زخمیهای این حادثه تروریستی، غیر نظامی هستند.به گفته «عطاالله خوگیانی» سخنگوی استاندار ننگرهار، چند مهاجم نیز پس از انفجار این خودرو، از سوی نیروهای امنیتی کشته شدند. خوگیانی افزود، هیچ فرد یا گروهی مسئولیت این حمله را به عهده نگرفته است. به گزارش خبرگزاری فارس، وزارت کشور افغانستان اعلام کرد که عناصر وابسته به گروه طالبان طی دو هفته گذشته، دست به ۶۵۰ حمله زدهاند. وی افزود که در این حملات، ۲۱۰ غیرنظامی کشته و یا زخمی شدهاند. سخنگوی وزارت کشور افغانستان تصریح کرد، نیروهای امنیتی در پاسخ به حملات طالبان، تلفات سنگینی را به این گروه وارد کردهاند. وی شمار دقیق تلفات گروه طالبان و نیروهای دولتی را اعلام نکرد. «حمدالله محب»، مشاور امنیت ملی افغانستان، نیز گفت که در صورت شکست گفتوگوهای صلح، دولت افغانستان آمادگی هر سناریویی را دارد و برای آن برنامهریزی کردهاست. گفتوگوهای صلح میان کابل و طالبان، که اخیرا در دوحه آغاز شده بود، به خاطر بروز اختلاف میان طرفین بر سر دستور کار جلسات مذاکره، متوقف شد. انتشار زوایای پنهان قتل خاشقجی در تلویزیون ترکیه یک
شبکه ترکیهای برای اولین بار صحنههایی را به نمایش گذاشته که نشان
میدهد بازرسان ترکیهای «شواهدی جنایی» در ارتباط با ترور وحشیانه
روزنامهنگار منتقد حکومت سعودی در اختیار دارند. سلاخی
«جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در اسلامبول
(مهرماه 97) همچنان موضوعی جنجالی است. آلسعود با مختومه کردن این پرونده و
فراری دادن متهمان اصلی از جمله محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به دنبال بستن
این پرونده بود اما گویا ترکیه همچنان سعی در زنده نگه داشتن ماجرا دارد. فارس در این باره نوشته، شبکه تلویزیونی ترکیهای «تی.آر.تی وُرلد» روز جمعه در گزارشی اختصاصی و برای اولین بار صحنههایی را به نمایش گذاشت که نشان دهد ترور «جمال خاشقجی» در کنسولگری عربستان در اسلامبول به وقوع پیوسته است. به گزارش روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی»، این تحول که برای اولین بار در پرونده جمال خاشقجی صورت گرفته، نشان میدهد که علیرغم اعتراف عربستان به وقوع جنایت، ریاض برای جلوگیری از روند قضایی تلاش کرده تمام شواهد را پنهان کند. طبق این گزارش، در فیلمهای یادشده که بعد از گذشت دو سال از وقوع جنایت منتشر میشود، بازرسان ترکیهای وارد کنسولگری و منزل کنسول سعودی میشوند تا آثار جرم را پس از گذشت دو هفته از زمان وقوع جنایت کشف کنند. مطابق با این گزارش، عملیات کشف شواهد و بازرسی در تمام نقاط کنسولگری به اضافه خانه کنسول سعودی به ویژه در کوره بزرگ و چاه آبی که در خانه هست، صورت میگیرد؛ خانهای که گمان میرود جسد در آنجا معدوم سازی شده است. طبق این گزارش، این فیلم برای اولین بار اثبات میکند که بازرسان ترکیهای طی فرایند تحقیق، اثراتی از خون را در برخی نقاط حساس اتاق کشف کردهاند؛ نقاطی که قتل و تکهتکه کردن خاشقجی در آنجا صورت گرفته است. تی.آر.تی ورلد در این خصوص گزارش میدهد که پس از انجام آزمایش «DNA» خونِ کشف شده، مشخص شده، این خون، خون خاشقجی است که به این ترتیب، این اولین «نشانه جنایی قطعی» است که قتل خاشقجی را در کنسولگری عربستان اثبات میکند. با وجود اعتراف ریاض به وقوع جنایت و تأیید قتل و تکهتکه کردن جسد خاشقجی در کنسولگری سعودی از سوی ترکیه، ریاض با تمام امکانات خود تلاش کرده است «شواهد جنایی» را پنهان کند و از طرفی اثبات این شواهد را رد میکند؛ تلاشهایی که برخی بازرسان و کارشناسان قضایی معتقدند برای جلوگیری از روند قضایی پرونده صورت گرفته است. این شواهد همچنین حاکی از آن است که برای از بین بردن آثار خون از مواد شیمیایی پیشرفتهای استفاده شده است؛ با این حال، بازرسان ترکیهای با استفاده از فناوریهای پیشرفته موفق شدهاند، آثار خون را در برخی نقاط اتاق کشف کنند. مقامات سعودی پس از گذشت دو هفته از وقوع جنایت به بازرسان ترکیهای اجازه دادهاند که وارد ساختمان کنسولگری و خانه کنسول این کشور در اسلامبول بشوند. فیلمهای منتشر شده نشان میدهند که تیم ترکیهای با استفاده از موادی شیمیایی از قبیل «لومینول» که از خود نور آبی تولید میکند، موفق شده است، آثار خون کشف کند. این فیلمها همچنین برای اولین بار تمام جزئیات خانه کنسول سعودی و به ویژه کوره بزرگی را به نمایش میگذارند که تحقیقات الجزیره نشان داده است، جسد در حرارت بسیار بالا و به مدت چند ساعت در آن معدوم سازی شده است؛ حرارتی که برای ذوب کردن آهن کفایت میکند. از سوی دیگر، در این فیلمها چاه آبی به چشم میخورد که گفته میشود تیم ترور از آن برای خلاص شدن بقایای جسد استفاده کرده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رئیسجمهور
آمریکا که پیش از این به ندرت از ماسک استفاده میکرد و طرفدارانش نیز به
هیچ وجه اصول فاصله گذاری اجتماعی را رعایت نمیکردند در پی ابتلا به کرونا
مجبور شد راهی قرنطینه شود. به دنبال ابتلای ترامپ به کرونا بورسهای
آمریکا نیز دچار ریزش شد. 31
روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خبر رسیده که دونالد ترامپ هم
به ویروس کرونا آلوده شده است. ترامپ که پیش از این بارها خطر کرونا را کم
جلوه داده بود، خود و طرفدارانش از ماسک استفاده نمیکردند. او حتی به
مبتلایان نیز توصیه میکرد که مواد ضد عفونیکننده به خود تزریق کنند
بامداد دیروز در پیامی توئیتری نوشت پس از ابتلای خانم «هوپ هیکس»، دستار
ارشدش به کرونا آزمایش کرونای او و همسرش ملانیا ترامپ، هم مثبت اعلامشده و
هماکنون در قرنطینه به سر میبرند. به نوشته روزنامه «گاردین» پزشکان اعتقاد دارند سن بالای ترامپ و اضافه وزن وی که از عوامل خطرزا برای مبتلایان به کرونا محسوب میشوند، احتمالا درمان بیماری وی را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد. با این وجودپزشک کاخ سفید اعلام کرده حال ترامپ و همسرش خوب است و بنابر اعلام کاخ سفید، ترامپ در محل کارش قرنطینه میشود و به فعالیتهایش ادامه خواهد داد. همچنین احتمالا مناظره دوم ترامپ با بایدن که قرار بود 15 اکتبر (24 مهر) برگزار شود لغو خواهد شد. ترامپ در گروه پر خطرها رئیسجمهور آمریکا با ۷۴ سال سن و ۱۱۰ کیلو وزن هماکنون در گروه پرخطر ابتلا به کرونا قرار دارد و احتمال اینکه اوضاع جسمانی او وخیم شود بسیار بالاست. در صورتی که ترامپ از اجرای وظایف ریاستجمهوری ناتوان باشد، بر اساس متمم ۲۵ قانون اساسی به صورت خودکار و حتی بدون ارسال اعلامیه کتبی ترامپ به رؤسای مجالس قانونگذاری آمریکا، «مایک پِنس» معاون اولش، در جایگاه ریاستجمهوری آمریکا قرار خواهد گرفت. اگر فرض کنیم که کروناییشدن ترامپ، طرحی ساختگی از طرف ستاد انتخاباتی او نباشد، اعلام گرفتار شدن رئیسجمهور خودشیفته آمریکا در چنگالهای ویروس کرونا، گذشته از پیامدهای سیاسی، حاوی عبرتهایِ کرونایی برای همه کسانی است که هنوز ویرانگریِ کرونا را جدی نگرفتهاند. ترامپ همین هفته گذشته در مناظره با رقیب دموکرات خود و در میانه تبادل فحاشی و بینزاکتی با «جو بایدن»، با دفاع از نحوه مدیریت بحران کرونا در آمریکا و یادآوری برگزاری «تجمعات بزرگ» انتخاباتیاش، بیاعتناییِ خود و هوادارانش به دستورالعملهای بهداشتی را بیاهمیت دانسته و حتی «همیشه ماسکزدنِ» رقیب دموکراتش را نیز به سخره گرفته بود. احتمال کرونایی شدن بایدن در حالی که ترامپ دیروز در کاخ سفید به دلیل ابتلا به کرونا قرنطینه شد سی ان ان گزارش داده احتمالا تعدادی از مقامات آمریکایی از جمله جو بایدن که با دونالد ترامپ در تماس بودهاند، نیز به کرونا مبتلا شدهاند. سی ان ان اعلام کرده با توجه به ابتلای سه نفر در کاخ سفید به بیماری کووید-۱۹ اکنون این پرسش مطرح است که چند نفر دیگر از کارکنان به این ویروس آلوده شدهاند. «سانجای گوپتا»، خبرنگار ارشد پزشکی شبکه سی ان ان دراین باره معتقد است: «برای نتیجه گیری درباره اینکه چند نفر احتمالا به کرونا مبتلا شدهاند، باید به مسائل مختلفی توجه کرد از جمله اینکه تماس آنها تا چه حد نزدیک بوده و اینکه مدت زمان این تماس چقدر بوده است. اما او با بیان آنکه میداند ترامپ و بایدن احتمالا زمان زیادی را در کنار هم نگذراندهاند، تاکید کرده بهتر است بایدن نیز آزمایش دهد تا مشخص شود به بیماری کووید-۱۹ مبتلا شده است یا نه. به اعتقاد او حتی اگر آنها تماس نزدیک با یکدیگر نداشتند و از هم دور ایستاده بودند، نیز باید بررسیهای لازم انجام شود، زیرا صحبت درباره سران کشور است». ریزش بورس آمریکا ابتلای رئیسجمهور آمریکا به کرونا بلافاصله تاثیر خود را بر روی بورسهای آمریکا و اروپا نیز گذاشت. «ان بیسی نیوز» دراین باره نوشته: شاخص سهام بورس وال استریت آمریکا روز جمعه پس از مثبت اعلام شدن تست ویروس کرونای دونالد ترامپ و همسرش با ریزش همراه شده است. بر اساس این گزارش شاخص صنعتی داوجونز نیز بیش از 500 واحد کاهش یافته و شاخصهای اساند پی 500 و نزدک نیز منفی شده است. سود اوراق قرضه دولتی 10 ساله خزانهداری آمریکا نیز به کمتر از 0.6578 درصد کاهش یافته است. روسیا الیوم نیز نوشته: در پی اعلام ابتلای «دونالد ترامپ» و همسرش به ویروس کرونا بازارهای بورس آسیا جمعه سقوط کرد. این در حالی است که مجلس نمایندگان آمریکا بسته محرک مالی 2.2 تریلیون دلاری برای مقابله با ویروس کرونا را تصویب کردهاند و سرمایهگذاران منتظر تحولات بعدی هستند. دولت ترامپ و دموکراتها هنوز بر سر بخشهای اصلی این بسته محرک مالی اختلافات عمیقی دارند. پیشبینی میشود این بسته محرک مالی در مجلس سنا تصویب نخواهد شد. «میچ مک کانل» رهبر اکثریت سنای آمریکا با مفاد اصلی این طرح مخالفت کرده است. آشفتگی در ستاد ترامپ از سوی دیگر مقامهای ستاد انتخاباتی رئیسجمهور آمریکا میگویند او در مناظره تلویزیونی، یکی از فرصتهایش برای جذب رأیدهندگان را از دست داد و اکنون ستاد او در نگرانی و حیرت به سر میبرند. به نوشته پایگاه اینترنتی شبکه «اِنبیسی نیوز»، افراد مطلع از اوضاع ستاد انتخاباتی ترامپ میگویند، فضای کاخ سفید و کمپین ترامپ بعد از اولین مناظره که بامداد چهارشنبه برگزار شد، مملو از «نگرانی»، «سکوت» و «بهت و حیرت» بود. به گفته این افراد، ترامپ مکرراً شانس خود را برای امتیاز گرفتن از «جو بایدن» رقیب دموکراتش از دست داد و این در حالی است که او میتوانست به اظهارات نژادپرستانه پیشین بایدنگریزی بزند یا درباره برنامههای آینده در دور دوم ریاستجمهوری خود صحبت کند.یکی از مقامات سابق کاخ سفید در این باره گفت: «ترامپ یکی از فرصتهای باقیمانده برای تغییر شکل انتخابات و عدم حضور در این رقابت به عنوان فرد بازنده را از دست داد» دو مقام کارزار ترامپ نیز گفتند، ترامپ در اعلام برنامههایش شکست خورد و هنگامی آنها را بیان کرد که خارج از موضوع مناظره بود.«میت رامنی» سناتور جمهوریخواه و هم حزبی ترامپ نیز این مناظره را «مایه شرمساری» توصیف کرد. همزمان به گزارش سی
بیاس رئیسجمهور آمریکا به تغییراتی که «کمیسیون مناظرههای انتخاباتی»
برای مناظرات آتی وی با رقیب دموکراتش در نظر گرفته واکنش نشان داد. یک
منبع آگاه به شبکه خبری سیبیاس گفته که یکی از این تغییرات میتواند
کنترل و تنظیم میکروفن این دو نامزد انتخاباتی باشد. ترامپ با انتشار
پیامی در توئیتر نوشت: «چرا من به کمیسیون مناظرهها اجازه دهم که قوانین
مناظرات دوم و سوم را تغییر دهد در حالی که من به راحتی در دفعه پیش پیروز
[مناظره] شدم؟». بسیاری از رسانههای آمریکایی مناظره اول بایدن و ترامپ را
مایه شرمساری و بیآبرویی بیشتر آمریکا عنوان کردند. صدور حکم اعدام برای بن سلمان و ترامپ در پرونده حمله به اتوبوس دانشآموزان یمنی دادگاهی
در استان «صعده» یمن، ۱۰ نفر از جمله شاه و ولیعهد سعودی را در پرونده
حمله به اتوبوس دانشآموزان یمنی، مجرم شناخت و آنها را به اعدام محکوم
کرد. 18
مردادماه 1397 به دنبال حمله جنگندههای ائتلاف سعودی به اتوبوس حامل
دانشآموزان یمنی در شهر «ضحیان» استان صعده(شمال یمن)، ۵۱ نفر کشته و ۷۹
تن دیگر زخمی شدهاند. 40 نفر از کشتهها کودکان زیر ۱۵ سال بودند. اتوبوس
این دانشآموزان بعد از پایان آخرین دوره آموزش قرآن در فصل تابستان، در
میانه راه در نزدیکی بازار این شهر برای خرید توقف کرده بود که ناگهان
جنگندههای ائتلاف سعودی آن را هدف موشکهای خود قراردادند. همان روز
ائتلاف سعودی از زبان سخنگوی خود سرهنگ «ترکی المالکی»، در واکنش به این
کشتار دانشآموزان یمنی گفت که این حمله، «اقدامی نظامی و مشروع» بوده است.
حال پس از دو سال، دادگاه این جنایت در یمن برگزار شد. به گزارش فارس، دادگاه کیفری بدوی در استان «صعده» حکم اعدام 10 نفر در ارتباط با جنایت حمله هوایی به اتوبوس حامل دانشآموزان را صادر کرد. بر اساس گزارش خبرگزاری «سبأ»، در این دادگاه که به ریاست قاضی «ریاض الرزامی» برگزار شد، حکم اعدام افراد زیر صادر شد: «سلمان بن عبدالعزیز» شاه سعودی، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی، «ترکی بن بندر بن عبدالعزیز» شاهزاده سعودی، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، «جیمز ماتیس» وزیر دفاع پیشین آمریکا، «عبد ربه منصورهادی» رئیسجمهور مستعفی یمن، «علی محسن الاحمر» معاونهادی، «احمد عبید بن دغر» نخستوزیر پیشین دولت مستعفی، و «محمد علی احمد المقدشی» وزیر دفاع دولت مستعفی یمن. در ادامه این حکم، افراد مذکور به پرداخت ۱۰ میلیارد دلار غرامت به اولیای دم محکوم شدهاند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : نیروهای
ارتش و کمیتههای مردمی یمن یک گام دیگر به شهر «مأرب» نزدیک شدند و با
آزادی چند منطقه در شمال، منتظر دستورات فرماندهان برای ورود به این شهر
هستند. استان
مارب در مرکز یمن طی چند ماه گذشته توسط انقلابیون یمن محاصره شده است و
اکنون در آستانه آزادسازی قرار دارد. درگیریها در اطراف شهر مأرب به
عنوان اصلیترین مرکز وابسته به عناصر اخوانی «الاصلاح» (مهمترین
پیادهنظام دولت منصورهادی) به لحظات سرنوشتسازی رسیده و به گفته منابع
یمنی، چیزی تا ورود ارتش و کمیتههای مردمی به این شهر نمانده است. به
نوشته پایگاه خبری «الصحافة الیمنیة» نیروهای دولت صنعا منتظر صدور دستور
برای عبور از آخرین استحکامات دفاعی عناصر منتسب به دولتهادی در مأرب
هستند و شهر در آستانه آزاد سازی قرار دارد. این تحول در شرایطی است که
دولت سعودی پول زیادی برای همراه کردن قبایل منطقه هزینه کرده و با این
وجود برخی قبایل از جمله قبیله «مراد» طرف دولت صنعا را گرفتهاند. علیرغم فاصله زیاد جبهه شمال و شرق با جنوب و غرب شهر مأرب، نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی در اطراف شهر مأرب پیشروی کرده و در روزهای گذشته توانستهاند در بخش شمالی چند منطقه، به خصوص منطقه «نخلا» و بلندیهای «دش الخشب»، را آزاد کنند. این بلندیها بر مأرب و پایگاه ائتلاف سعودی در منطقه «صحن الجن» اشراف دارد. پایگاه آمریکایی «اینساید عربیا» مدتی پیش درخصوص درگیریهای مأرب نوشت که این شهر دارای اهمیت استراتژیک و اقتصادی در جنگ یمن است و کنترل نیروهای صنعا بر شهر مأرب، پایان دولت منصورهادی در یمن و آغاز یک فصل جدید در تاریخ این کشور محسوب میشود و یک درگیری مرگ و زندگی برای هر دو طرف به شمار میرود. استان مأرب که سرشار از منابع نفتی و گازی است، مهمترین مرکز حضور حزب اخوانی «الاصلاح» که بخش اصلی پیادهنظامی دولت منصورهادی را تشکیل میدهد نیز محسوب میشود. با تسلط نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی بر این شهر، دولت مستعفی صرفا مناطقی در استان تعز و بخشی از استان المَهَره و حضرموت را در کنترل خواهد داشت و باقی استانها نیز در کنترل نسبی شبهنظامیان شورای انتقالی جنوب (همسو با امارات) قرار دارد. تروریسم دولتی عربستان در یمن از سوی دیگر، توکل کرمان عضو حزب «الاصلاح» یمن برنده جایزه صلح نوبل در سال 2011، بار دیگر به سیاستهای مخرب عربستان علیه ملت یمن حمله کرد. خبرگزاری آناتولی به نقل از کرمان گزارش داد که «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی، همان گونه که علیه «جمال خاشقجی»، دست به ترور زد، علیه ملت یمن نیز از تروریسم استفاده میکند. کرمان در ادامه تأکید کرد: «همان شیوهای که بن سلمان با
خاشقجی برخورد کرد، با همان شیوه با کشورم یمن، برخورد میکند». وی خاطر
نشان کرد: « ما در برابر تروریسم دولتی و یک حاکم خیرهسر (بن سلمان) قرار
داریم که اسیر فریب قدرت شده است». این فعال یمنی در پایان گفت، بن
سلمان فکر میکند که «تا وقتی از پول، قدرت و همدستی آمریکا برخوردار است،
خواهد توانست هر کاری که بخواهد، انجام دهد». رئیسجمهور
فرانسه که اهانت به خداوند متعال را هم در قالب «آزادی» توجیه میکرد، در
اقدامی رسوا لایحهای به پارلمان این کشور ارائه کرده تا آزادی فعالیت
مسلمانان را محدود کند. این
لایحه به طور کلی درخصوص تقویت سکولاریسم و جدا کردن نهادهای مذهبی از
جمله کلیساها از دولت است اما مقابله با سرمایهگذاری خارجی برای ساخت
مساجد و مدارس مذهبی خصوصی وتقابل با ائمه جماعت دارای تابعیت خارجی در
فرانسه را نیز در بر میگیرد. «امانوئل ماکرون» روز جمعه در توجیه این لایحه و بدون اشاره به حمایتهای کشورش از موجودات پلیدی مثل داعش مدعی شد، اسلام دینی است که امروزه در تمام جهان در بحران به سر میبرد! متولی مسجد «لیون» اما در پاسخ به این ادعا که هدف این لایحه مقابله با تفرقهگرایی در جامعه فرانسه است، گفت: «چه چیزی موجب تفرقه میشود؟ عامل آن مسلمانان نیستند، آنها فقط خواستار وحدت هستند». یک گروه ناشناس با حمله موشکی به پایگاه نظامیان تروریست آمریکایی در اقلیم کردستان عراق، این پایگاه را به آتش کشیدند. بر
اساس بیانیهای که ارتش عراق منتشر کرده، یک گروه ناشناس چهار شنبه شب با
حمله موشکی به پایگاه آمریکایی «الحریر» در نزدیکی فرودگاه بینالمللی
اربیل، باعث آتش سوزی در این پایگاه شده است. وقوع چنین حملاتی آن هم در اربیل کم سابقه گزارش شده است. خبرگزاری فارس در این باره نوشته، در این بیانیه آمده افراد ناشناس با نصب راکتانداز بر روی یک خودرو از نوع «کیا»، دست به این حمله موشکی زدهاند... راکتهای مذکور از دره «ترجله» واقع در شهرستان «الحمدانیه» (استان نینوا) شلیک شده و خودروی مذکور نیز آتش گرفته و سوخته است.پس از وقوع این حمله، همه توجهات به سمت نیروهای وابسته به حشدالشعبی عراق رفت اما «تیپ ۳۰ » سازمان حشدالشعبی عراق روز پنجشنبه طی بیانیهای اعلام کرد، حشدالشعبی هیچ ارتباطی با شلیک راکت به سوی استان اربیل ندارد. در این میان ناگهان، یک گروه گمنام و ناشناس که خود را «آزادگان کردستان» نامیده، مسئولیت حمله موشکی مذکور را به عهده گرفت. وزارت کشور منطقه کردستان عراق نیز طی بیانیهای، اعلام کرده، در ساعت ۲۰ و 30 دقیقه چهارشنبه ۶ فروند راکت به سمت فرودگاه بینالمللی اربیل شلیک شده است. در این بیانیه ادعا شده که موشکهای مذکور به اهداف خود اصابت نکردهاند و این حمله هیچ خسارتی نداشته است. این در حالی است که شعلههای آتش درون پایگاه از فاصله زیاد قابل مشاهده بود. آزادسازی قدس، از کربلا آغاز میشود «جعفر الحسینی» سخنگوی «گردانهای حزبالله عراق» اما اظهار داشته که: «موضع بغداد در مقابل فلسطین، تغییر نکرده است... فلسطین متعلق به ماست و نمیتوان از آن و مقدسات اسلامی دست برداشت». به گزارش خبرگزاری فارس، وی با بیان اینکه گروه گردانهای حزبالله به گزینه آزادسازی کامل اراضی فلسطین پایبند است، تأکید کرد: «رژیم غاصب(اسرائیل) هیچ جایی در آن (فلسطین) ندارد؛ زیرا آنجا، سرزمین عربی است و مقدسات اسلامی در آنجای گرفته است». سخنگوی کتائب ادامه داد، در عراق بر سر عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل، و همچنین، آزادسازی کامل اراضی فلسطین، اجماع نظر وجود دارد. وی گفت:« از نظر مردم عراق، آزادسازی قدس از کربلا آغاز میشود. آمریکاییها به خوبی از این مسئله اطلاع دارند». دیدار کاظمی با 25 سفیر و کاردار «مصطفی کا ظمی» نخستوزیر عراق، با 25 نفر از سفرا و دیپلماتهای غربی و عربی دیدار و گفت وگو کرد. این دیدار با هدف مظلومنمایی آمریکا صورت گرفت، و متاسفانه کاظمی هم به آن تن داد. کاظمی در این دیدار بدون اشاره به نقض حاکمیت عراق توسط آمریکا، به سفرای غربی وعده داد که دولت تلاش میکند سلاح را در انحصار خود داشته باشد. وی افزود که عاملان حملات به مقرهای دیپلماتیک، تلاش دارند که ثبات عراق را بر هم بزنند و روابط منطقهای و بینالمللی این کشور را خراب کنند. کاظمی همچنین، به سفیران خارجی گفت که در حملات مذکور، فقط سفارتخانهها هدف قرار نگرفتهاند، بلکه زن و کودک نیز مردهاند. این اظهارات در حالی صورت میگیرد که طی هفتههای گذشته تنها سفارت آمریکا هدف حملات موشکی قرار گرفته و حمله به یک منزل مسکونی نیز کاملا مشکوک بوده است، به طوری که گفته میشود عوامل سیا دست به این حمله موشکی زدهاند تا حشدالشعبی را بدنام بکنند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۱۱ بیصداقتی اصلاحطلبان از ادعای استعفا تا خیز برای 1400 اصلاحطلبانی که مدعی شدهاند روحانی باید استعفا بدهد، اگر صداقت دارند، چرا برای انتخابات 1400 اشتیاق نشان میدهند؟
روزنامه جوان با طرح پرسش فوق نوشت: اصلاحطلبان که اخیراً استعفاطلب شدهاند، از رئیسجمهور میخواهند که «نه برای اعتراض بلکه برای گشایش کار» استعفا دهد. شاید به گمان ایشان در این فرصت سه صد روز و نیم باقیمانده از دوره دوازدهم، نمیشود کار کرد. دلایلشان معمولاً از این جنس است: ۱- رئیسجمهور قدرت کافی ندارد. ۲- قدرت دارد، اما نمیگذارند کار کند. ۳- برنامه و خلاقیت و ابتکار و تدبیر و قدرت هست، اما تحریمها نمیگذارد و تحریمها هم چاره مذاکره دارد، اما اجازه مذاکره نمیدهند و مواردی از این قبیل. اگر آنها که قبلاً میگفتند «ما تضمین روحانی هستیم» (محمدرضا خاتمی) و الان حرف عوض کردهاند و میگویند «رئیسجمهور استعفا دهد» (عباس عبدی) واقعاً صادق هستند، باید صداقت خود را با برخی رفتارها تضمین کنند، از جمله: برای ۱۴۰۰ نامزدی معرفی نکنند. چون ساختار که بهزعم ایشان همان است و آن رئیسجمهور ۱۴۰۰ نیز نه قدرت دارد و نه آزادی عمل و نه کاخ سفید چیز دیگری شده است. اما به نظر میرسد با همین اوضاع سیاسی، بزرگترین دغدغه اصلاحطلبان نشستن روی صندلی ریاستجمهوری است. همین حالا اسامی عارف، جهانگیری، ستاری، هاشمی، معین و برخی دیگر را مطرح میکنند. برای چه پستی؟ پستی که نه قدرت دارد، نه میگذارند کار کند! این یک راهکار ساده برای درک صداقت شما در پیشنهاد استعفا به رئیسجمهور است. نیازی به پیچیدهکردن ندارد. اگر از رئیسجمهوری که تضمینش با شما بود، میخواهید استعفا بدهد، برای دور بعد کس دیگری را تضمین نکنید. از این منطقیتر و سادهتر نمیتوان گفت. ثانیاً تکلیف خود را با آمریکا روشن کنند.رئیسجمهوری که شما تضمین او بودید، بعداً تضمین خود را از جای دیگری گرفت (امضای کری تضمین است). البته برخی معتقدند «میان اصلاحطلبان و غرب، چیزی به نام ما و آنها وجود ندارد، بلکه دو روح هستند در یک کالبد!» حالا اگر بگوییم به این شوری هم نیست، باید دید چگونه دولتی که آقای خاتمی درباره آنها گفت ما تضمینش میکنیم، ناگهان تضمینشان شد کری؟! دو چیز که چیز سومی را تضمین کنند، باید قرابتهای فراوان داشته باشند. این قرابتها چیست؟ همان آرزوهای ترامپ برای ایران که گاهی میگوید «خواهان ایرانی ثروتمند و آزاد است»؟! اگر چنین نیست، صریحاً تکلیف خود را برای ۱۴۰۰ با آمریکا روشن کنید. از طرفی آقای روحانی را که زمانی تضمین میکردید، اکنون میگوید: «آمریکا وحشیترین کشور است» و ظریف وزیر امور خارجه را که بیشتر از روحانی پسند میکنید، در تازهترین اظهارنظر خود خطاب به آمریکا گفت: «شما جنایتکاران علیه بشریت هستید و امروز ادعای حقوق بشر میکنید؟ شما ترسو و وحشی هستید.» شاید بگویید اینها از سر عصبانیت وضع برجام است و همین آقایان الان قهر و آشتیشان در پشت صحنه بر سر مذاکره است. این را از شما میتوان پذیرفت و قبول کرد که شما همچنان بر سر پیمان قبلی خود با آمریکا هستید، مثل پشت صحنه آقایان! و دیگر انتظار نداشته باشیم که شما هم آمریکا و اروپا را وحشی و جنایتکار بنامید. جوان همچنین از اصلاحطلبان پرسیده آیا برنامه اقتصادی مستقلی برای انتخابات دارند یا باز هم قرار نسخه مذاکره و التماس بپیچند؟! اگر میخواستید روحانی استعفا دهد چرا سال 96 مجدداً حمایت کردید! یک نماینده مجلس ششم میگوید: روحانی اگر استعفا بدهد، به حق و بهجاست.روزنامه اجارهای اعتماد (متعلق به الیاس حضرتی) که اخیرا «پیشنهاد کنارهگیری به روحانی» را از قول عباس عبدی تیتر کرد، همین موضوع را به حسین انصاریراد عضو فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس ششم در میان گذاشته است. انصاریراد در این گفتوگو میگوید: آقای روحانی وعدههای بسیاری داده و آن وعدهها را در عرصه عمومی به صورت پرشوری مطرح و مردم را امیدوار كرده بود. شخصا به عنوان یك اصلاحطلب شعارهای حسن روحانی را اصلاحطلبانه میدانستم و در دوره اول و دوم هم از او حمایت كردم. گمان میكردم روحانی در مسیر همان شعارهای اصلاحطلبانه حركت خواهد كرد. حقیقتا برگشت روحانی از شعارهای اصلاحطلبانه مردم را بسیار مأیوس و رفتار او اساس انتخابات را مخدوش كرد؛ به این معنا كه مردم را از اینكه بتوان از طریق صندوق رای و انتخابات، كاری انجام داد، اصلاحی صورت داد و گشایشی ایجاد كرد، مأیوس كرد. وی میافزاید: روحانی اگر نمیتوانست شعارهایش را پیاده كند و شرایط انجام آنها فراهم نبود و موانعی وجود داشت كه روحانی قادر به عبور از آنها نبود، حق این بود كه همان ابتدا استعفا میكرد. در این شرایط هم امید و اراده مردم حفظ میشد و هم اعتبار حسن روحانی اما اینكه الان روحانی استعفا بدهد هم قابل تامل است. در واقع هر جا كه جلوی ضرر را بگیریم، منفعت است. اگر روحانی استعفا بدهد، در اعتراض به اینكه موانعی وجود داشته كه نتوانسته به شعارها عمل و مردم را امیدوار و خواست آنها را محقق كند، به حق و بجاست. انصاری راد همچنین گفته است: حاکمیت باید به رئیسجمهوری اختیار کامل بدهد که بر اساس آنچه کارشناسان به او یادآوری میکنند، سیاست خارجی و داخلی را پیش ببرد هم داخل کشور پاسخگوی عملکردش باشد و هم در مواجهه با جامعهجهانی و در سطح بینالمللی بتواند بدون مانع ارتباط گرفته و مسائل کشور را حلوفصل کند. این سخنان انصاریراد غیرصادقانه ارزیابی میشود؛ و اینکه طیف متبوع وی در دوره موسوم به اصلاحات نیز به مدت 8 سال دولت را در اختیار داشتند و از اختیارات رئیسجمهور و دولت با خبر بودند. آنها همچنین در دولت اول روحانی هم در مسند کار بودند و مجددا اختیارات را مشاهده کردند. بنابراین اگر واقعا اعتقاد داشتند رئیسجمهور اختیارات ندارد، نباید در انتخابات شرکت کرده و ادعا میکردند که تضمین وعدههای روحانی هستند. ثانیا اغلب مردم نه به خاطر شعارهای سیاسی اصلاحطلبان بلکه به خاطر وعدههای اقتصادی و معیشتی روحانی به او رای دادند و برعکس شدن همین وعدهها موجب شد مردم از دولت و اصلاحطلبان ناراضی شوند. که اگر غیر از این بود، مردم باید در انتخابات مجلس به فهرستهای چندگانه اصلاحطلبان رای بدهند نه اینکه سرلیست همه آنها همه آنها در تهران (آقای مجید انصاری) کلا 67 هزار رای کسب کند. بنابراین نارضایتی مردم از خود اصلاحطلبان هم بود و نه فقط دولت. نکته سوم این است که دولت علاوه بر اختیارات قانونی، برخی اختیارات مضاعف را هم از رهبری درخواست کرد که بسیاری از موارد اجابت هم شد؛ تا جایی که سعید لیلاز عضو شورای مرکزی کارگزاران تصریح کرد با این اختیاراتی که به دولت داده شده، اگر به چوب خشک هم داده میشد، تا به حال مشکلات اقتصادی حل شده بود. اجمالا اینکه اصلاحطلبان هرگز با مردم صادق نبودهاند؛ چه آن موقع که وعده اصلاحات به مردم دادند اما برعکس عمل کردند و چه زمانی که مدعی خروج از حاکمیت و عبور از خاتمی شدند؛ چه در سال 92 و 96 که از روحانی بهعنوان نامزد اجارهای حمایت کردند و چه حالا که میگویند روحانی استعفا دهد. در واقع آنها میخواهند از این طریق، در حالی که کمتر از 9 ماه به انتخابات مانده، مظلومنمایی و از خود رفع تکلیف کنند. صادرات نفت قبل از برجام به صفر نزدیک شد یا بعد از برجام؟! سخنان آقای روحانی رئیسجمهور درباره تحریمها و جنگ اقتصادی و شرایط قبل از برجام متناقض است.روزنامه وطن امروز در حالی که از قول رئیسجمهور تیتر زده بود «قبل از من اوضاع بهتر بود»، نوشت: سخنان اخیر روحانی به گونهای بود که اوضاع قبل از وی بهتر بوده است چنان که گفت در سال 92 حداقل یک میلیون بشکه در روز نفت میفروختیم. وی در حالی شرایط فروش نفت در دولت پیش از خود را مناسب و صرفا متاثر از تحریم و نه جنگ اقتصادی تصویر میکند که پس از برجام اظهارات آنها رنگوبویی دیگر داشت و معتقد بودند اگر برجام نبود، فروش نفت ایران به صفر میرسید. حالا مشخص نیست چرا با وجود برجام شرایط به مراتب بدتر شده است؟ حسن روحانی 16 فروردین 95 گفته بود: «اگر دولت راه گذشته را ادامه میداد، امروز صادرات نفت ایران به صفر میرسید و نفت ایران در صحنه انرژی از بین میرفت». اگر برجام نبود امروز حتی یک بشکه نفت نمیتوانستیم صادر کنیم. روحانی آن زمان وضعیت کشور در دوران تشدید تحریمها را به «مریض در حال مرگی» تشبیه کرد که از عمل جراحی سالم بیرون آمده اما عدهای میخواهند به جای بخیه ایراد بگیرند. این گزاره که اگر برجام نبود، فروش نفت نزدیک به صفر میرسید چندی بعد توسط وزیر امور خارجه دولت روحانی هم مطرح شد. اساسا گزاره و ادبیات غالب دولت روحانی برای تصاحب قدرت هم همین موضوع افزایش فروش نفت و باز کردن مسیرهای صادرات نفت بود. محمدجواد ظریف 23 خرداد 95 اظهار داشت: طبق شرایط گذشته اگر تحریمهای نفتی ایران افزایش پیدا میکرد، امروز جمهوری اسلامی فروش نفتش به کمتر از 200 هزار بشکه رسیده بود و در آینده نزدیک به صفر میرسید. با این تفاسیر پیش از هر اتفاقی حسن روحانی باید درباره این تضاد پاسخگو باشد؛ دولت قبل شرایط خوبی در فروش نفت داشت یا اینکه شرایط به گونهای بود که فروش نفت در حال رسیدن به صفر بود؟ واقعیت اینجاست که تحریمهای ابتدای دهه 90 بسیار سنگینتر از شرایط کنونی بود به طوری که در کنار تحریمهای آمریکا، تحریمهای سازمان ملل و اتحادیه اروپایی هم بر ما اعمال شده بود اما در آن شرایط هم دولت قبل عملکرد بهتری نسبت به دولت فعلی داشت. این نکته را هم نباید فراموش کرد که هیچگاه سایه تحریم نفتی از روی ایران برداشته نشده است. حتی در زمان برجام هم آمریکاییها دست از تحریم ایران برنداشتند، بلکه به دولت اجازه دادند زمان طلایی تغییرات و اصلاحات اساسی در اقتصاد را از دست بدهد و در سایه خامفروشی به خواب فرو رود که مرحله دوم تحریمهای آنها با تاثیرگذاری بیشتری اجرایی شود. روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود، صرفا تحریمهای کنونی را مصداق جنگ اقتصادی عنوان کرد. این در حالی است که با خروج یکجانبه آمریکا از برجام، صرفا تحریمهای قبلی علیه کشور بازگشت. به عبارت دیگر تحریمهای فعلی، همان تحریمهایی است که در دوره قبلی به کشور تحمیل شده و اکنون صرفا برای دومین بار اجرا شده است. در واقع حسن روحانی سعی دارد با القای این گزاره که «تحریمهای فعلی به مراتب سنگینتر از تحریمهای دور گذشته است»، ناکارآمدی دولت خود را متوجه عامل بیرونی کرده و وضعیت را توجیه کند. وطن امروز در عین حال از دولت خواسته بررسی کند که راههای دور زدن تحریمهای نفتی چگونه به واسطه همکاری با FATF و... لو رفته است. کرباسچی: مردم منتظر کار دولتند نه دعوای اختیارات دبیرکل کارگزاران میگوید: نباید ادعای کمبود اختیارات بهانه دست مدیران برای کار نکردن بدهد.غلامحسین کرباسچی در گفتوگو با انصاف نیوز درباره ادعای اختیار نداشتن دولت و رئیسجمهور که بعضاً از سوی محافل اصلاحطلب مطرح میشود اظهار داشت: حرفهای یک نفر در مصاحبهای کوتاه یا نوشته ژورنالیستی زیاد مفید نیست؛ گاهی هم باعث دامن زدن به جنجالهای بیحاصل و دعواهای حاشیهساز میشود. کشور نیاز به کار و تلاش دارد تا زندگی مردم را راه بیندازند. این کار که هر روز سر اختیارات ریاستجمهور و سایر قوا و نهادها جدال بیحاصل شود، دردی را دوا نمیکند و با این کار مشکلی حل نمیشود. وی میافزاید: به نظر من در گذشته با همین شرایط و اختیارات در کشور موفقیتهایی بوده و خیلی کارها انجام گرفته است. دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی با همین شرایط با همه نهادها و کانونهای تصمیمگیری و با رهبری کار کردهاند. وقتی هم مشکلاتی پیش میآمد بالاخره به شکلی آن را حل و فصل و اداره میکردند. بحثهای حاشیهساز در این شرایط و با این گرفتاریهایی که مردم دارند کارساز نیست. اینها عموماً حاشیهسازی است و ذهنها را منحرف میکند؛ تمام دعوا سر این است که این پست را بگیریم، آن پست را نگیریم، اینجا را بدهیم دست این گروه و آنجا را بدهیم دست آن گروه! اینها مسائلی را از کشور حل نمیکند. اگر قرار باشد در اختیارات رئیسجمهوری و قانون تغییراتی داده شود، نیاز به مطالعه و بررسی دارد؛ نه در مصاحبهای سیاسی درست میشود و نه با نطق. وی در پاسخ به این سؤال که میزان اختیارات رئیسجمهوری در چه حوزههایی به کشور آسیب زده و باعث ناکارآمد دانستن این نهاد شده است؟ به عنوان مثال اختیاراتی که رئیس جمهوری در مدیریت صدا و سیما دارد تأثیری روی عملکرد او گذاشته است؟ گفت: رئیسجمهور میخواهد در صدا و سیما چه کار بکند؟! رئیسجمهور آنجا دو نماینده دارد. این نمایندهها آنجا بایستند اگر حرفی دارند بزنند. رئیسجمهور بودجهها و امکاناتی را در اختیار صدا و سیما قرار میدهد؛ رئیس صدا و سیما در ]جلسات هیئت[ دولت حضور دارد. اگر فکر میکند صدا و سیما درست کار نمیکند یا نمایندههایش آنجا کارشان را انجام ندادهاند، خب نیاز به وقت گذاشتن و ایجاد هماهنگی و کار است. این طور نیست که رئیسجمهور اختیارات نداشته باشد؛ باید دید به چه دلیلی از اختیاراتشان استفاده نمیکنند. وانگهی اگر معتقدیم که باید تنوع بیشتری باشد و بخشهای خصوصی یا غیرحکومتی کانالها و شبکههای بیشتری داشته باشند که مشکل بیشتر میشود. مگر الان دولت با مطبوعات و فضای مجازی کم مشکل دارد؟ اگر اظهارنظر و اطلاعرسانی، باز و بدون محدودیت باشد کار سختتر میشود. کرباسچی افزود: از این گذشته الان نگاه کنید خیلی از گرفتاریها و مشکلات از صحبتها و اظهارنظرهای رئیسجمهور و وزرا در همین صدا و سیما آغاز میشود. گرفتاری از برخوردهای نسنجیده و حرفهای بیپشتوانه و زاید هم کم نیست. نیروهای کارآمد باید بتوانند کشور را اداره کنند. وی تصریح کرد: جوسازی در جامعه و مدام فکر و ذهن مردم را به اینور و آنور کشاندن، دردی را دوا نمیکند. این کار فقط بهانهای دست مدیرانی میدهد که نمیخواهند یا نمیتوانند کار کنند که بگویند قانون کم بوده است و اختیارات نداشتیم. وی همچنین در پاسخ این سؤال خبرنگار انصافنیوز که «آیا اختیارات رئیسجمهوری میتواند تأثیری روی استقبال مردم از انتخابات 1400 بگذارد؟» گفت: میزان استقبال از انتخابات به شرایط کلی کشور مربوط است. مردم با یک امیدی آمدند رأی دادند و توقع داشتند یک سری کارهایی انجام بشود ولی انجام نشده است؛ طبیعی است که دلسرد شوند. اگر بنا باشد انتخاباتی باشد، باید دید که چگونه میتوان مردم را دلگرم کرد. به نظر من مردم خیلی به این توجه نمیکنند که رئیسجمهور چقدر اختیار دارد یا ندارد که برویم در انتخابات شرکت کنیم یا نه؛ مردم گرفتارند و دنبال حل مشکلات زندگی روزمرهشان هستند. باید امیدوار باشند که در صورت شرکت در انتخابات شرایط به نفعشان میشود و وضعیت بهتری برای زندگیشان تأمین میشود. هرچقدر مردم کار و تلاش مفید از مسئولان ببینند و صداقت و کارآمدی بیشتری احساس کنند خب امیدوار میشوند؛ ولی میبینید که اینها کیمیا شده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اعتراف بزرگ وزیر جنگ رژیم صهیونیستی: قدرت عملیاتی که حزبالله دارد بسیاری از کشورهای عضو ناتو ندارند ۱۳۹۹/۰۷/۱۱ «بنی گانتس» با اعتراف به قدرت مقاومت لبنان گفته، قابلیتهای عملیاتی که حزبالله لبنان دارد بسیاری از کشورهای عضو ناتو ندارند. چند
روز پس از مفتضح شدن رژیم صهیونیستی بر سر دروغ نتانیاهو درباره انبار
موشکهای حزبالله در بیروت و ضاحیه، که با ابتکار عمل سید حسن نصرلله صورت
گرفت، بنی گانتس، وزیر جنگ این رژیم در لابلای طرح اتهاماتی علیه این جنبش
محبوب، اعتراف بزرگی کرد. «بنی گانتس»، اعتراف کرد، «حزبالله سازمانی است
که قابلیتهای عملیاتی آن در بسیاری از کشورهای عضو ناتو نیز یافت
نمیشود». آنطور که خبرنگاران جوان نوشته، دولت آمریکا و مقامات رژیم صهیونیستی به منظور اعمال محدودیتهای بیشتر بر «محور مقاومت»، فشارها بر کشورهای اروپایی را افزایش دادهاند تا مبارزان حزبالله و دیگر گروههای مقاومت را به فهرست ادعاییِ «گروههای تروریستی»، اضافه کنند. البته اینکه رژیمی که جرم خودش «نسلکُشیِ تدریجی یک قوم» است و یک «رژیم آپارتاید» محسوب میشود و شرکای این رژیم، صلاحیتِ تروریستی خواندن گروهی که جرمش «دفاع کردن» است، را دارند یا نه، چیز دیگری است. ضمن اینکه چه بسا آمادهباش بیش از 2 ماهه رژیم صهیونیستی خود تأیید ضمنی سخنان گانتس است. «طال لِو-رام» خبرنگار روزنامه صهیونیستی «معاریو» گفته، آمادهباش نظامیان این رژیم در مرزهای شمالی قبل از عید یهودی موسوم به «عرش» و از بیم عملیات حزبالله بیش از ۷۰ روز است که ادامه دارد. به گزارش فارس، لو-رام در ادامه گفته، برآوردها در ارتش رژیم صهیونیستی نشان میدهد «حزبالله قصد انجام یک علمیات دارد». گفتنی است، «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله
نیز در سخنرانی خود به این آمادهباش اشاره کرد و گفت: «در مرزهای فلسطین
اشغالی دشمن همچنان در حالت آمادهباش است و این امر خوبی است. شاید این
طولانیترین زمانی است که ارتش آن در طول مرزها مستقر است و هیچ کدام از
نظامیانش جرأت حرکت ندارند. احیانا تانکهایی دیده میشود و مشخص نیست
سربازی در داخل آن هست یا نیست. ما مرز را رصد و صبر میکنیم و اولویت اول و
آخر ما، محقق کردن هدف [کشتن اسرائیلیها] است. مجمع فقه اسلامی سودان: عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی حرام است مجمع
فقه اسلامی سودان با صدور فتوایی، عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در
تمامی زمینهها را حرام اعلام کرد. گفته میشود فشارهایی بهدولت سودان
برای عادی سازی روابط با صهیونیستها وارد شده و این کشور نیز در قبال
دریافت برخی کمکهای اقتصادی و سیاسی ممکن است به این درخواست تن دهد! در
حالی که تلاشهای آمریکا برای وادار کردن کشورهای ضعیف و بعضا وابسته به
عادی سازی روابط با صهیونیستها ادامه دارد تا شاید ترامپ بتواند از آن در
انتخابات ریاست جمهوری بهر ببرد، خبر رسیده، سودان در قبال دریافت برخی
حمایتهای اقتصادی و سیاسی، ممکن است این رژیم را به رسمیت بشناسد.همزمان مردم سودان نیز مخالفت خود را با عادی سازی روابط کشورشان با رژیم جعلی صهیونیستی اعلام کردهاند. در چنین فضایی، رسانههای سودانی گزارش کردند مجمع فقه اسلامی سودان به اتفاق آراء فتوای حرام بودن عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را صادر کرد. به نوشته روزنامه «القدسالعربی»، صدور این فتوا در حالی است که «عمر قمرالدین» وزیر خارجه سودان ماه گذشته گفته بود دولت آمریکا وعده داده در ازای عادیسازی روابط سودان با رژیم صهیونیستی، امکان حذف نام این کشور از فهرست کشورهای حامی تروریسم را بررسی میکند! طبق گزارشهای منتشر شده، مقامهای آمریکا هفته گذشته گفتوگوهایی را با مقامهای سودان درباره عادیسازی روابط این کشور آفریقایی با رژیم صهیونیستی برگزار کردهاند. روزنامه واشنگتنپست اما میگوید این گفتوگوها متوقف شدهاند. منابع مطلع میگویند مذاکرهکنندگان سودان در این گفتوگوها ابراز نگرانی کردهاند عجله در به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی بدون منافع اقتصادی گسترده میتواند به قطع حمایت مردمی از دولت انتقالی این کشور منجر شود. در گفتوگوهایی که هفته گذشته در ابوظبی میان مذاکرهکنندگان آمریکا و سودان برگزار شد طرف آمریکایی یکی از شرایط خروج از فهرست سیاه مذکور را عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی اعلام کرد. اعتراف رسانه صهیونیستی رژیم آل خلیفه نیز جزو رژیمهایی است که، به رغم مخالفتهای مردمش، عادی سازی روابط با صهیونیستها را علنی کرده است. روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» در یادداشتی با اشاره به توافقات اخیر بحرین با رژیم صهیونیستی گزارش کرده «حاکمان بحرین برای برقراری روابط نزدیک با اسرائیل اشتیاق دارند و مردم بحرین چنین احساسی ندارند». از سوی دیگر «نواف الاحمد» امیر جدید کویت نیز در گفتوگوی تلفنی با رئیسدفتر سیاسی حماس بر ادامه راه امیر فقید در حمایت از مسئله فلسطین تأکید کرده است. این در حالی است که روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال به نقل از یکی از اعضای خانواده حاکم در کویت پیشبینی کرد که این کشور پس از درگذشت امیر پیشین، برای سازش با رژیم صهیونیستی تحت فشار قرار میگیرد. فارین پالیسی: ضرباتی که ترامپ به آمریکا زد به این زودیها قابل جبران نیست یک
نشریه آمریکایی طی گزارشی، با حمله شدید به عملکرد رئیسجمهور این کشور در
سیاست خارجی، نوشت: ضربات مهلک زمامدار فعلی کاخ سفید به بدنه سیاست خارجی
دیرینه آمریکا، حتی با خاتمه ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، به این زودیها
قابل ترمیم نخواهد بود. مواضع
و عملکرد ترامپ در حوزه سیاست داخلی و خارجی، انتقادات بسیاری را از سوی
مراکز علمی و پژوهشی این کشور به دنبال داشته است. «فارین پالیسی» نیز طی
گزارشی به قلم «مایکل هیرش» نوشت، ضربات ترامپ به پیکر سیاست خارجی آمریکا،
به این زودیها، قابل جبران نخواهد بودد. در بخشی از این گزارش آمده است: ترامپ رئیسجمهوری است که سیاست خارجی را همانند ابزاری در جهت تحقق اهداف شخصی خود به کار گرفته است. او همچنین در آستانه انتخابات سوم نوامبر(13 آبان)، از هنجارشکنیهای انتخاباتی خود، دست نکشیده و یک حزب جمهوری خواه وحشت زده را راهی میدان نبرد با دموکراتها کرده است. پیروزی دوباره او در انتخابات، به معنای نابودی نهادهای قانونی در آمریکا و تاییدی بر گفته خودش است، جایی که میگوید، به عنوان رئیسجمهور، هر کاری که بخواهد میکند. این گزارش میافزاید: هراس از هنجارشکنیهای ترامپ، البته محدود به رقبای دموکرات او نمیشود. جمهوری خواهان نیز از رفتارهای غیر قابل پیشبینی او بیمناکند. بسیاری از هم حزبیهای ترامپ، دوره دوم ریاست جمهوری او را تهدیدی جدی برای دموکراسی آمریکا میدانند. حتی امیدی به بهبود اوضاع در صورت رفتن «جو بایدن» به کاخ سفید هم وجود ندارد. حجم ویرانیهایی که ترامپ به بار آورده، آنقدر زیاد است که حالا حالاها برای بهبود اوضاع باید به انتظار نشست.هیرش در ادامه مینویسد: انتخابات پیش رو، بیشک مهمترین انتخاب مردم آمریکا در تاریخ مدرن این کشور است. اگر ترامپ همچنان در کاخ سفید بماند، نمیتوان گفت که خطایی رخ داده است. این همان سرنوشتی است که مردم آمریکا با دستان خود رقم زدهاند. یادداشت نویس فارین پالیسی برای اثبات ادعای خود، به گفتههای «چارلزکویچان» استاد دانشگاه «جورج تاون»، متوسل میشود؛ کویچان میگوید، کشور مسیر اصلی خود را گم کرده است. ما در آستانه ورود به یک دوره غیرقابل بخشش از تاریخ هستیم. دورهای که با دگرگونی در توازن قدرت شناخته میشود. غرب دیگر همانند قبل، از برتری مادی نسبت به چین و آسیا برخوردار نیست. اکنون دوره اغماض گرایی پس از دوران جنگ سرد به پایان رسیده است. یک لغزش سیاسی کافی است تا یک تاوان تاریخی را به بار آورد. هیرش در ادامه، با یادآوری وضعیت فاجعه بار آمریکا پس از ورود ویروس کرونا و با استناد به گزارش ماه اوت(مرداد) نشریه فارین پالیسی مینویسد: ما در رتبهبندی واکنش کشورها به ویروس کرونا، از بین ۳۶ کشور جایگاهی بهتر از سی و یکم کسب نکردیم. آمریکا در این رتبهبندی حتی پایینتر از برزیل، اتیوپی، هند و روسیه قرار گرفت.این وضعیت اسفبار به حدی بود که نشریه تایم با تیتر «آمریکا برای اولین بار ترحم دیگر کشورها را برانگیخت»، به رتبه افتضاح کشورش واکنش نشان داد. ویروس کرونا اگرچه خود همچنان ناشناخته باقی مانده، اما عمق مشکلات نظاممند در آمریکا را برملا ساخته است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رهبر حزبالله لبنان در سخنرانی خود گفت که آمریکا دنبال احیای داعش است تا ادامه حضورش در منطقه (غرب آسیا) را توجیه کند. سید
«حسن نصرالله» سخنرانی سهشنبه شب خود را با تسلیتِ درگذشت «صباح الاحمد
الجابر الصباح»، امیر کویت، آغاز و از مواضع وی در قبال لبنان قدردانی کرد.
نصرالله گفت، لبنانیها مواضع متمایز کویت در جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ [جنگ 33
روزه] و کمک این کشور در بازسازی لبنان پس از تجاوز صهیونیستی را فراموش
نخواهند کرد. دبیرکل حزبالله لبنان در واکنش به ادعای «بنیامین نتانیاهو»،
نخستوزیر رژیم صهیونیستی، که مدعی شده بود حزبالله در منطقهای از بیروت
و ضاحیه کارخانه موشکی دارد، گفت که بخش رسانهای حزبالله یک دیدار برای
رسانههای صوتی و تصویری و نوشتاری در منطقه «الجناح-الاوزاعی» ترتیب داده
تا از حقیقت آگاه شوند و ادعای کذب نتانیاهو آشکار شود. زمان این دیدار
رسانهای ساعت ۱۰ تا ۱۱ شب خواهد بود. این اقدام برای خاطر لبنانیهاست تا
در نبرد آگاهی، روشن و بیدار باشند، ما موشکهایمان را در میان خانهها
قرار نمیدهیم. باید افزود که این وعده محقق شد و دیشب حزب الله از
رسانهها دعوت کرد به محل مورد ادعای نتانیاهو بیایند. این بازدید ساعت ۱۰
شب به وقت محلی برگزار شد. «محمد عنیف» مسئول بخش رسانهای حزبالله ضمن
اعلام اینکه این جنبش هیچ اطلاعاتی در اختیار دشمن صهیونیستی قرار نخواهد
داد، گفت: «ما این بازدید رسانهای را ترتیب دادیم تا به نتانیاهو پاسخ
دهیم و دروغ وی را افشا کنیم.» آمریکا به دنبال احیای داعش رهبر مقاومت لبنان در اوایل سخنرانی خود، به شهادت برخی نظامیان ارتش لبنان طی درگیریها در شمال این کشور اشاره کرد و به خانوادههای آنها تسلیت گفت. او تأکید کرد: حدود یک ماه قبل گفتم که تلاشهایی برای احیای دوباره داعش در سوریه، عراق، لبنان صورت میگیرد، اما برخی به سخنان من، واکنش منفی نشان دادهاند. نصرالله گفت که در پی ترور شهیدان «حاج قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس»، مردم عراق خواستار خروج نظامیان آمریکایی از این کشور شدند. آمریکا نیز به همین دلیل، در تلاش برای احیای گروهک تروریستی داعش است. او تأکید کرد: «آمریکا در پی احیای داعش است تا ادامه حضورش در منطقه را توجیه کند.» گفتنی است که سرلشکر «عماد عثمان» مدیرکل نیروهای امنیت داخلی لبنان نیز گفته است: «برخیها تصور میکنند داعش به پایان رسیده است، اما این گونه نیست و عناصر داعش همچنان برای اجرای عملیات تروریستی در لبنان، با دستوراتی که از خارج میگیرند، تلاش میکنند، آنها ارتباطی با یک کشور مشخص ندارند، بلکه گروههای تروریستی هستند.» ارتش صهیونیستی همچنان در وحشت حدود 2 ماه پیش بود که رژیم صهیونیستی یکی از نیروهای حزبالله لبنان را در سوریه به شهادت رسانده و حزبالله بلافاصله وقوع این ترور را تأیید کرده بود. همین تأیید کافی بود تا ارتش رژیم صهیونیستی دچار وحشت شود، چرا که این تأیید به مثابه هشدارِ انتقام تفسیر شد. کمی بعد خود نصرالله نیز واکنش حزبالله را قطعی خواند و از آنجایی که نصرالله را با تحقق وعدههایش میشناسند، ارتش رژیم اشغالگر قدس به خاطر هراس از انتقام، از همان زمان در حال آمادهباش در مرزهاست، حالتی که نصرااله قبلا آن را «یک لنگه پا بودن» توصیف کرده بود. دبیرکل حزبالله گفت، در مرزهای فلسطین اشغالی دشمن همچنان در حالت آمادهباش بوده و این امر خوبی است. شاید این طولانیترین زمانی است که ارتش رژیم اسرائیل در طول مرزها مستقر است و هیچ کدام از نظامیانش جرأت حرکت ندارند. احیاناتانکهایی دیده میشوند و مشخص نیست سربازی در داخل آن هست یا نیست. ما مرز را رصد و صبر میکنیم و اولویت اول و آخر ما، محقق کردن هدف [کشتن اسرائیلیها] است. آقای ماکرون اینطور صحبت نکن! سید مقاومت گفت، [امانوئل] ماکرون [رئیسجمهور فرانسه] در اتهاماتی، مدعی شد که ما در حال ایجاد هراس و ترس هستیم، که درست نبود. ما همواره گفتهایم که دلیل حضور ما در دولت، حمایت از مقاومت است. ما باید در دولت باشیم تا از مقاومت حمایت کنیم، تا دولت پنجم می۲۰۰۸ تکرار نشود. او خطاب به ماکرون گفت: «با چنین ادبیاتی با ما صحبت نکن، ما نمیپذیریم که کسی با این ادبیات با ما سخن بگوید.» رهبر حزبالله در اشاره به تلاشها برای تشکیل دولت هم گفت، نشستهایی در کاخ «صنوبر» و با حضور هشت حزب لبنانی تشکیل و طرحی به میان کشیده شد. همه گفتند ما حمایت میکنیم. طرح فرانسه گام اول در روند تشکیل دولت بود. ما مشکلی با نخستوزیری «سعد حریری» یا هر شخص دیگری به نمایندگی از وی نداریم. نصرالله تصریح کرد: نمیپذیریم که ماکرون ما را متهم به خیانت کند و این رفتار را محکوم میکنیم. نمیپذیریم که درباره ما ایجاد شک کنند یا اینکه ما را متهم به فشار کنند. اگر فرانسه پرونده فسادی درباره وزرای وابسته به حزبالله دارد، به دستگاه قضایی ارائه دهد. از طرح فرانسه استقبال کردیم، اما نمیپذیریم که این کشور قیم لبنان باشد. او خطاب به ماکرون افزود: «اگر دنبال این هستی که چه کسی خارج از لبنان، طرح تو را به شکست کشاند، به دنبال آمریکاییها و ملک سلمان [شاه سعودی] و سخنرانی اخیر وی باش.» عادیسازی شکست میخورد دبیرکل حزبالله در پایان صحبتهایش به عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی، مانند بحرین، با رژیم صهیونیستی پرداخت و افزود: ملتها با تصمیم دولتها برای عادیسازی، همراه نخواهند شد. امارات[ در توجیه سازش با اسرائیل گفت:] ما دیگر از جنگ و فداکاری[کردن] خسته شدهایم... برادر من! تو نه جنگیدی نه فداکاری کردی!... حکومت بحرین اختیار تصمیمگیری ندارد و طوری عمل میکند که گویا استانی از عربستان سعودی است. او گفت که در مقابله با عادیسازی بر
روی ملتها حساب باز کرده و کسانی که به عادیسازی روی آوردهاند به زودی
خواهند فهمید که محاسبات شان اشتباه بوده است و آینده این موضوع را ثابت
خواهد کرد. نواف الاحمد 83 ساله به عنوان شانزدهمین امیر کویت در پارلمان این کشور سوگند خورد. روز
سه شنبه «صباح الاحمد الجابر الصباح» امیر ۹۱ ساله کویت که چند ماهی بود
در آمریکا بستری بود درگذشت. پس از مرگ وی ولیعهد کویت «نواف الاحمد الجابر
الصباح» به عنوان امیر جدید کویت در پارلمان «الامه» این کشور سوگند یاد
کرد. به گزارش پایگاه خبری شبکه «الجزیره»، امیر جدید کویت با تأکید بر
پندها و توجیهات امیر فقید این کشور بر تلاش در راستای برقراری امنیت، ثبات
و شکوفایی کویت متعهد شده است. پایگاه خبری شبکه «المیادین» نیز با پوشش
بخشهایی از سخنان امیر کویت گزارش داد: «کویت، امروز، با شرایطی حساس و
چالشهای خطرناکی رو به روست». نواف الاحمد الصباح ۸۳ ساله که برادر ناتنی امیر فقید کویت است از سال ۲۰۰۶ ولیعهد شده بود. او شانزدهمین امیر کویت است. نواف الاحمد در سال ۱۹۳۷ در منطقهای در مرکز کویت متولد شد و ششمین پسر امیر وقت کویت «احمد الجابر الصباح» است. بر اساس گزارش روزنامه «العربی الجدید»، شیخ نواف کار سیاسی خود را در سال ۱۹۶۲ به عنوان استاندار « حَوَلِّی » آغاز کرد، امیر وقت کویت «عبدالله سالم الصباح» معتقد بود که باید طبقه جوان خاندان حاکم را به کار گرفت. نواف الاحمد در راستای توسعه تجاری استان حولی تلاش کرد و آن را از جایی که کویتیها صرفا تعطیلات خود را در آن میگذرانند به مهمترین منطقه تجاری و گردشگری حال حاضر این کشور تبدیل کرد. وی در طول ۱۶ سال خدمتش در حولی از صحنه سیاسی اصلی در کویت دور ماند اما درگذشت امیر کویت صباح السالم الصباح در اواخر ۱۹۷۷ و امیر شدن شیخ جابر الاحمد ورود وی به صحنه سیاسی را تسهیل کرد و وی در سال ۱۹۷۸ پست وزارت کشور را بر عهده گرفت و جانشین «سعد عبدالله الصباح» شد. در سال ۲۰۰۶ مجلس الامه کویت شیخ سعد العبدالله را به دلیل وضعیت نامناسب جسمی و عدم توانایی برای ادای سوگند در برابر پارلمان کنار گذاشت و صباح الاحمد الصباح امیر کویت شد. وی بلافاصله برادر خود نواف الاحمد الصباح را به عنوان ولیعهد کویت معرفی کرد. شیخ نواف در دوره ولیعهدی هیچ مأموریت سیاسی یا اداری بزرگی انجام نداد. روزنامه
عرب زبان «القدس العربی» که در لندن چاپ میشود به نقل از یک حساب توئیتری
که گفته میشود یک افسر اطلاعاتی اماراتی آن را اداره میکند از دیدار
ولیعهد و رئیسسرویس اطلاعات عربستان با یک هیئت صهیونیستی در دریای سرخ
خبر داده است. عربستان
از جمله کشورهایی به شمار میرود که در جریان سازش امارات و بحرین با رژیم
صهیونیستی سعی کرده خود را به نوعی بیطرف نشان دهد. اما علت این مسئله به
حمایت عربستان از فلسطین برنمیگردد بلکه به دلیل هراس از واکنش افکار
عمومی به خیانت عربستان است. چرا که محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در چند سال
گذشته بارها از رژیم صهیونیستی دفاع کرده دیدارهای محرمانه زیادی بین
مقامات سعودی و صهیونیستی انجام شده است. اما به نظر میرسد بن سلمان نیز
به صورت مخفیانه در حال فراهم کردن مقدمات عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۰۹ آخوندی، قانون اساسی و قوانین مربوط به مسکن را زیرپا گذاشت عباس آخوندی وزیر سابق راه و شهرسازی با معطل گذاشتن 13 تکلیف قانونی در حوزه مسکن، متهم بزرگ نابسامانی در بازار مسکن است.روزنامه صبح نو در یادداشتی به قلم دکتر سیدمحمد مهدی غمامی نوشت: نزدیک به هفت سال پیش که عباس آخوندی به عنوان وزیر راه و شهرسازی دولت تدبیر و امید که از نظریهپردازان بزرگ لیبرالیسم علیه ملت، به ویژه بعد از قضایای شوم 88 به مجلس معرفی شد، هیچکس فکر نمیکرد در حوزه مسکن رکودی وسیع ایجاد شود. وقتی او وزارت را برعهده گرفت تعداد پروانههای ساختمانی رقمی در حدود 222 هزار و 850 واحد بود که در همان سال اول به میزان 135 هزار و 24 واحد سقوط کرد! این کاهش همچنان تداوم داشت تا اینکه در پایان سال 1396 به رقم 131 هزار و 910 واحد رسید. به عبارت دیگر، پروانههای ساختمانی در دوره او تقریباً 60 درصد کاهش یافت و در کنار توقف طرح مسکن مهر، عرضه مسکن به شکل چشمگیر کاهش یافت. او این مدل کاهشی را طوری تنظیم کرد که سیاستخانه نساختن که هم محرک اقتصادی کل اقتصاد بود و هم مانع بیخانمانی ملت، به طور عمیقی در ساختار اقتصاد صنعتی کشور نهادینه شود. بررسی آمارنشان میدهد اگر سالانه یک تا یک و نیم میلیون واحد مسکونی در کشور ساخته میشد، تقاضای سالانه مسکن در کشور پاسخ میگرفت. با بحرانی که آرام آرام جلوه کرد دولت اقدام به طرح شعارهایی همانند مسکن ملی، مسکن اجتماعی و اقدام ملی نمود که هیچ گاه نتوانست محقق شود. در واقع آخوندی ناقض بنیادین منافع ملی از جمله اصل 28 و 43 قانون اساسی است. طبق اصل 28 قانون اساسی «داشتن مسکن متناسب با نیاز، حق هر فرد و خانواده ایرانی است. دولت موظف است با رعایت اولویت برای آنها که نیازمندترند به خصوص روستانشینان و کارگران زمینه اجرای این اصل را فراهم کند.» و طبق اصل 43 مسکن از زمره حقوق اساسی ملت است. با چنین توضیحاتی طبق ماده 570 قانون مجازات اسلامی،او باید مجازات گردد چرا که طبق این ماده «هر یک از مقامات و ماموران وابسته به نهادها و دستگاههای حکومتی که برخلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران محروم نماید علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت یک تا پنج سال از مشاغل حکومتی به حبس از دو ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. از طرف دیگر آخوندی با اطلاع از قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن (1387)، مانع از اجرای احکام این قانون هم شده است. مطابق این قانون، وزارت مسکن و شهرسازی بیش از 13 تکلیف در خصوص تأمین مسکن و نهادهای مربوط و پرداخت تسهیلات و به طور خاص تأمین مسکن برای فاقدان مسکن (جهت هر خانوار یک بار) دارد که همه این تکالیف از سال 1392 توسط آخوندی متوقف شده است. عباس آخوندی که صرفاً یک وزیر در قوه مجریه برای اجرا و نه سیاستگذار محسوب میشود در روز تودیع خود اعلام کرد: «افتخار میکنم که حتی یک واحد مسکونی هم نساختم.» علاوه بر این سوابق خانهسازیهای او و پسرش (پروژه پردیسان) و مسئولیتها در نظام مهندسی ساختمان، مسئله تزاحم منافع را در این بیتوجهیها پررنگتر هم میکند. طبق اصل 156 قانون اساسی، قوه قضائیه باید حقوق مردم را احیا کند و دادستان هم طبق مواد 22 و 290 قانون آییندادرسی کل کشور، مدعیالعموم و حافظ حقوق عامه است. در این موارد دادستان کل کشور مکلف است (و نه مخیر یا مقام مصلحت سنج) برای منافع و مصالح ملی و خسارت وارده به حقوق عمومی،از طریق مراجع صالح اقدام به طرح دعوا کند. فقط روحانی کرونا میگیرد رئیسی و قالیباف کرونا نمیگیرند؟! چگونه است که رؤسای دو قوه دیگر میان مردم و محافل کاری حضور پیدا میکنند اما آقای روحانی به بهانه کرونا از این کار سر باز میزند؟این پرسش اکنون تبدیل به یک پرسش عمومی شده است. جهاننیوز ضمن طرح این سوال نوشت: رئیس دولت تدبیر و امید باز هم حاضر نشد در جلسه رای اعتماد مجلس به وزیر صمت حاضر شود. معاون پارلمانی رئیسجمهور، علت عدم حضور روحانی در این جلسه را همچون جلسه گذشته، مخالفت ستاد مبارزه با کرونا اعلام کرده است. چند روز پیش واعظی، رئیسدفتر رئیسجمهور هم مدعی شده بود که اگر رئیسجمهور کرونا بگیرد، کشور لطمه میخورد! این رفتار انتقادبرانگیز روحانی بهعنوان رئیس قوه مجریه در حالی است که آقایان رئیسی و قالیباف بهعنوان دو رئیس قوه دیگر تحرکات قابل توجهی دارند؛ حتی سفرهای استانی داشته و در جریان سفرها دیدارهای چهره به چهره هم با مردم داشتهاند. جهاننیوز سپس از مخاطبان خود خواست تا نظر خود را پیرامون این رفتار بهعنوان کامنت، ذیل خبر درج کنند که برخی از این دیدگاهها و نظرات مردم را میخوانید: - متاسفانه یکجانشینی ایشان نه از بعد وجود کرونا که از ابتدای ریاست ایشان وجود داشت و باعث شده مملکت در همه مسائل دچار بحرانهای جدی شود. - ستاد کرونا بهانه خوبی شده تا 1400 پایش را به مجلس برای پاسخگویی نگذارد!! - جناب ایشان تمایل ندارند در جلساتی حضور یابند که رئیس آن جلسات نباشند و این موضوع را دون شخصیت خود میدانند و با همین ادله در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام هم شرکت نمیکنند، ایشان تمایل دارند سکان تمام ارکان حکومت بلاقید در اختیار ایشان باشند!!! - عدم حضور ایشون در مجلس علیرغم همه ایراداتی که به آن هست، ایرادی نداره. زنگ مجازی ایشون در روز بازگشایی مدارس در حالی که خود او و دولتش برای سالم ماندن بچههای مردم در مدارس به مردم اطمینان واهی میدادند، قابل قبول نیست. - کار دنیا برعکس شده. رئیس قوه مجریه از جاش تکون نمیخوره. - مشکل روحانی و اطرافیان او کرونا نیست بلکه روحیه غرور و اشرافیگری است نمونههای آن را بارها دیدهایم مانند بازدید او از کارخانجات که حتی از ماشین پیاده نمیشد یا مگر جهانگیری نبود که در مناطق زلزلهزده با کفش روی فرش مردم رفت و... - ایشان صرفا بهدلیل ریاست قالیباف به مجلس نمیرن شان خود را اجل از آن میدانند که به جلسهای بروند که رئیسش قالیباف باشد! - درود به این رئیسجمهور که در عمل برای مردم ثابت کرد در انتخاب خودشان به عمل افراد توجه کنند نه به گفتارشان. - خودش برای خودش پروتکل نوشته و دارد به نحو احسن اجرا میکند. - علت حاضر نشدن در مجلس به خاطر ناتوانی و ناکامی خودش است. - خوب رئیسدفتر که گفته اگر روحانی کرونا بگیرد کشور لطمه میبیند. یعنی اگر رئیس دو قوه دیگر کرونا بگیرند مشکلی پیش نخواهد آمد. - بر خدا تکیه کنید جناب روحانی و مانند بقیه افراد که برای روزی خود بیرون میایند یک روز از خانه دربیایید!!! - رئیسجمهور محترم نزدیک هشت سال است که نشسته و تکان نمیخوره و خوراکش سخنرانی و گناه کمکاریاش را به گردن دیگران انداختن است و در ابتدای دوران ریاستجمهوریش شعار بستن با کدخدا را مطرح و در پایان گناه و نظر مردم را بر نفرین و لعنت بر آمریکا میداند! - میگویند بر اساس نظر ستاد ملی کرونا مقامات عالیرتبه نظام نباید در مجامع عمومی بروند مصداق این نظر فقط آقای روحانی است؟ رؤسای دو قوه دیگر جزو مقامات عالیرتبه نظام هستند یا نه؟ - به نظر من رفتار ایشون از سال 92 تا 1400 هیچ تغییری نکرده. همونیه که بود و خواهد بود. - آقای رشیدپور کجایی؟ غوغای روحانی ببین. - کارنامه روحانی قابل دفاع نیست. روحانی مردم ایران را گرفتار کرده است. - این توهین به ملت و رایدهندگان و نمایندگان مجلس و قانون اساسی است! - کسی به فکر مملکت باشه وسط میدان میاد...!! - با سلام. ایشون در جمع نمایندگان که فاصله اجتماعی پروتکلها رو رعایت میکنند حاضر نمیشود. میترسد کرونا بگیرد اما ما معلمان با دانشآموزانی که هیچگونه رعایتی را انجام نمیدهند و مراعات نمیکنند بیمار نمیشویم و دانشآموزان هم بیمار نمیشوند و آن را به خانوادههای خود انتقال نمیدهند و خون دانشآموزان و فرهنگیان کمرنگتر یا شاید هم خونی وجود نداشته باشد که رنگی داشته باشد در مقابل این آقایون. خانم بازیگر! گرانی سرسامآور را شماها سر سفره مردم گذاشتید خانم بازیگر که در تبلیغات انتخاباتی در سالن آزادی از خود بیخود شده بودی؛ آیا از قیمت دلار و تخممرغ خبر داری؟!این سوال اعتراضآمیز را امیرمحمد زند بازیگر سینما و تلویزیون خطاب به باران کوثری نوشته که نقش تبلیغاتچی را در میتینگ انتخاباتی اصلاحطلبان و روحانی، به عهده گرفته بود. زند با اشاره به ویدئوی مصاحبه کوثری با فریدون جیرانی مینویسد: خیلی ممنون که صادقانه و مشخصا دلیل آن همه فریاد با دستبندهای رنگین و آن همه تلاش و سینهچاکی را گفتید اما بهتر نبود برای اکران فیلمتون راه دیگری میرفتید؟ و از چیزی (سیاست) که سررشته ندارید و مردمی که بعضا چشم بر دهان هنرمندها دوختهاند، پلی بیپایه برای آرزوهاتون نمیساختید؟ آیا بهتر نبود اساسا به فیلم من عصبانی نیستم رای میدادید؟ و من و امثال من را گمراه در داشتن دغدغه معیشت مردم نمیکردید!؟ شما حتی جسارت و معرفت یه عذرخواهی ساده از مردم را ندارید؟ شما میدانستید در قبال آن رایهایی که جمع کردهاید، تا همیشه مسئولید!؟ تخممرغ دانهای 1500 تومان و دلار تا این لحظه سی هزار تومانی و شرمندگی مردان بسیاری پیش زن و بچههایشان بهترین اکران عصبانیت امثال شما نبود... ببخشید، من هم به عنوان یه آدم فرهنگی که نه به عنوان یک ایرانی حق خودم میدانم که دیگر سکوت نکنم و نظرم را بگویم. از قدیم گفتن بازی اشکنک داره، باران کوثری روزی که در سالن آزادی از خود بیخود شده بود و داد آنچنانی میزد باید فکر باخت در قمار سیاست رو میکرد، البته اگه واقعا باخته باشه، شایدم برده کسی چه میدونه. اعتراض این هنرمند به عوامفریبی یک بازیگر سینما در حالی است که اغلب سلبریتیها و بازیگران به بازی گرفته شده در ستاد انتخاباتی «اشرافیت مدعی اعتدال و اصلاحات» در هفتههای اخیر، به طور کامل سکوت اختیار کردهاند. گفته میشود برخی از آنها امتیازات هنگفتی در ازای حضور در نمایشهای انتخاباتی کذایی دریافت کردهاند. بیثباتی عجیب در صمت جابهجایی 3 وزیر ظرف 3 سال! یک خبرگزاری دولتی میگوید: رزمحسینی، سومین نفری است که بهعنوان وزیر صمت در دولت دوم آقای روحانی به این سمت گمارده میشود.خبرآنلاین در گزارشی نوشت: «جلسه رای اعتماد برای وزیر پیشنهادی صنعت، معدن و تجارت بالاخره پس از پنج ماه، پایان خوشی را برای این وزارتخانه رقم زد و تکلیف صندلی وزارت در وازرتخانه صنعت، معدن و تجارت روشن شد. پس از برکناری رضا رحمانی از سمت خود، حسین مدرس خیابانی ابتدا بهعنوان سرپرست معرفی و در نهایت بهعنوان گزینه پیشنهادی دولت به مجلس شورای اسلامی معرفی شد اما نتوانست رای اعتماد نمایندگان را از آن خود کند. حالا اما در ماههای پایانی فعالیت دولت وزیر پیشنهادی صمت، بالاخره ردای وزارت را بر تن کرد. در دولت دوم روحانی، پس از استعفای شریعتمداری، رضا رحمانی تصدی این وزارتخانه را برعهده گرفت و پس از وی نیز دو سرپرست، اولی حسین مدرس خیابانی و دیگری جعفر سرقینی سکان هدایت این وزارتخانه استراتژیک را عهدهدار شدند». یادآور میشود محمد شریعتمداری در آستانه استیضاح و برکناری در مجلس دهم قرار داشت که توسط روحانی بهعنوان وزیر رفاه و کار معرفی شد و رای اعتماد گرفت. او رئیس ستاد انتخاباتی آقای روحانی در انتخابات 96 بود. پیش از او نیز نعمتزاده وزیر صمت دولت اول روحانی بود که اتفاقا او نیز ریاست ستاد انتخاباتی روحانی در سال 92 را برعهده داشت. بدون وزیر ماندن وزارت صمت در پنج ماه گذشته موجب به هم ریختگی شدید در بازار شد. رحمانی اردیبهشت امسال در اثر عصبانیت روحانی برکنار شده بود. ابطحی: برجام که بر باد رفت دولت هم تدبیر دیگری نداشت معاون
حقوقی پارلمانی دولت اصلاحات میگوید: دولت روحانی سرمایهگذاری زیادی روی
برجام کرد که بر باد رفت و ضمنا فاقد انسجام درونی بود.محمدعلی ابطحی در همشهری نوشت: دولت آقای روحانی در ابتدا سرمایهگذاری بسیار زیادی روی برجام انجام داد، اما این سرمایهگذاری در دولت دوازدهم بر باد رفت. مهمتر از آن فشار حداکثری آمریکا برای از بین بردن زیرساختهای اقتصادی کشور و تحریمهای ناجوانمردانه بود که این هم خارج از اراده دولت ایران رخ داد، اما فشار بسیار سختی را ایجاد کرد که در حقیقت دولت را به دولت زمان جنگ، تبدیل کرد؛ منظور جنگ اقتصادی و سیاسی است. وی میافزاید: یک دلیل دیگر عدم موفقیت دولت به داخل خود دولت بازمیگردد. نبود تدبیر و مدیریت کافی و نداشتن یک پشتوانه اجتماعی تاثیر مستقیمی بر ضعف دولت داشت. جریان اصلاحات پشتوانه بسیار قدرتمندی در جامعه به شمار میآید و با استفاده از این پشتوانه به کمک دولت رفت، اما متاسفانه بلافاصله پس از پیروزی در انتخابات، این پشتوانه دیگر به رسمیت شناخته نشد. همه مشاورهها و وعدههای انتخاباتی به فراموشی سپرده یا از اولویت خارج شدند. افرادی که برای کابینه انتخاب شدند هم میتوانستند افراد بیطرفتری باشند؛ افرادی که بتوانند شعارهای آقای روحانی را اجرا کنند، اما این چنین نبود. همه این عوامل باعث شد مشکلاتی در داخل کابینه ایجاد شود. نشنیده گرفتن بسیاری از نیازهای دولت و همراهی نکردن رئیسجمهوری و اعضای دولت با یکدیگر فضا را متشنجتر ساخت. همه این مسائل در کنار یکدیگر، اجماعی ایجاد کرد تا کابینه قابل دفاع نباشد. بخش اول اظهارات ابطحی در حالی است که کارشناسان منتقد از همان ابتدا نسبت به اعتماد دولت به آمریکا و نگرفتن تضمین کافی هشدار میدادند اما تقدم اجرای همه تعهدات ایران بر وعدههای نسیه و قابل بازگشت آمریکا و ضمنا وابستگی بیش از حد دولت به برجام، موجب تحریک آمریکا به نقض برجام از همان روز اول و سپس خروج از توافق شد. بنابراین دولت با ادعای دور کردن سایه جنگ، آن را بر سر کشور آورد. اما درباره بند دوم سخنان ابطحی به اجمال باید گفت بخش بزرگی از مصائبی که سر دولت و به تبع آن به سر زندگی مردم آمد، زیر سر آدرسهای دروغ و فریبنده اصلاحطلبان است. روحانی در واقع در چاه ویلی پا گذاشت که تدارککنندهاش اصلاحطلبان بودند. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : 33
سفیر کشورهای حامی تروریسم منطقهای با اجتماع در سفارت انگلیس در بغداد،
فتنه جدیدی را تحت رهبری روباه پیر علیه «حشدالشعبی» عراق کلید زدهاند. از بغداد خبر رسید که سفیران 33 کشور حامی تروریسم در سوریه و عراق، دیروز در سفارت انگلیس اجتماع کردند. به گزارش خبرگزاری فارس، پایگاه خبری شبکه «دجله» عراق مقارن ظهر دیروز اعلام کرد: اکنون سفارت انگلیس در بغداد میزبان ۳۳ سفیر از کشورهای مختلف، از جمله «متیو تولر» سفیر آمریکا، و سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا و کشورهای عربی است. بنا بر این گزارش، سفیران همسو با آمریکا در این نشست از دولت عراق خواستند گروههای مسلحی که منطقه سبز بغداد را هدف قرار میدهند، تحت تعقیب قرار دهد. این نشست همزمان با فشارهای جدید واشنگتن بر بغداد برای مقابله با گروههای مقاومت و حشدالشعبی و تهدید واشنگتن به بستن سفارت آمریکا در بغداد و هدف قراردادن نیروهای مقاومت برگزار شده است. «اکرم الکعبی» دبیرکل جنبش نجباء عراق، اتهامهای آمریکا علیه گروههای مقاومت عراق مبنی بر حمله به سفارتخانهها را حربه واشنگتن برای شورانیدن افکار عمومی علیه مقاومت دانست و گفت که آمر این حملات، آمریکاییها هستند. وی با بیان اینکه نجباء و گروههای مقاومت معتقدند، حمایت از مراکز دیپلماتیک که به دنبال تقویت روابط عراق با دنیا هستند، حائز اهمیت است، تصریح کرد، کسانی که در عراق بر عدم حمله به مراکز دیپلماتیک تأکید و تصریح دارند، منظورشان سفارت شرور آمریکا نبوده، بلکه منظور آنها مراکز دیپلماتیک واقعی است. آمریکا برای حفظ و تقویت منافع نامشروع خود، از هر ابزار قانونی و غیر قانونی استفاده میکند. استفاده از سفارت برای مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر و اجرای کودتا، در پرونده سیاه آمریکا وجود دارد. تعطیلی فلهای سفارت و اقدام هماهنگ کشورها علیه یک کشور، چیزی است که اروپاییها طی دهههای پس از انقلاب علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دادهاند و البته، هر بار نیز شکست خوردهاند. بدنام سازی حشد نیروهای حشدالشعبی که میان مردم عراق، خوشنام هستند و در مقابله با داعش، سابقه درخشانی دارند، طی روزهای گذشته به شدت هدف انواع و اقسام اتهامات قرار گرفتهاند. به گزارش «ابوالاء الولائی» دبیرکل گروه مقاومت اسلامی «کتائب سید الشهداء» عراق، دیروز گفت که هدف از مرتبط کردن حمله به یک منزل مسکونی در منطقه «الرضوانیه» بغداد به مقاومت، در تنگنا قراردادن آن در میان افکار عمومی است. وی طی توئیتی نوشت: جنایات بمباران بیهدف منازل شهروندان و غیرنظامیان، اقدامی زشت و شرعا حرام است و از آن زشتتر تلاشهای مستمر برای مرتبط کردن این جنایات به مقاومت با هدف شرمسار کردن و در تنگنا قراردادن آن در مقابل افکار عمومی است. با وجود آنکه [مقاومت]بارها به دلیل وجود شهروندان و غیرنظامیان، از انجام عملیات بزرگ علیه اشغالگران خودداری کرده است. دبیرکل کتائب سیدالشهداء در ادامه نوشت که تحقیق فوری و شناسایی جنایتکاران و تحویل آنها به عدالت یک خواسته ملی است. عصر دوشنبه گذشته یک حمله راکتی از سوی طرفهای ناشناس به منطقه «الرضوانیه» در بغداد صورت گرفت. در این حمله، یک خانه در محله «البوشعبان» هدف اصابت دو فروند راکت کاتیوشا قرار گرفت که به تخریب کامل آن و کشته شدن هفت نفر از اعضای خانواده انجامید. در پی وقوع حمله راکتی مشکوک در بغداد، پایگاههای خبری، شبکههای اجتماعی و حسابهای توئیتری وابسته به آمریکا و عربستان سعودی، طی یک عملیات هماهنگ، تلاش کردند این حمله مشکوک را به گروههای مقاومت مردمی منتسب کنند. شبکههای تلویزیونی ضد محور مقاومت نیز با برجستهسازی این خبر و نمایش مکرر تصاویر کودکان جان باخته و حیاط خونآلود خانه، تلاش کردند این حمله را جنایتی از جانب گروههای حشدالشعبی و مقاومت عراقی جا بزنند. در این میان، گروههای مقاومت ضمن محکوم کردن این جنایت و اعلام برائت جستن از این اتهام، از دولت خواستند تا تحقیقات قاطع و جدی برای شناسایی عاملان این حمله تروریستی انجام دهد. یک فرمانده مقاومت مردمی عراق، به خبرنگار فارس گفت: «طبق ارتباطاتی که با تمامی گروههای زیرمجموعه حشدالشعبی و مقاومت مردمی عراق داشتهایم، هیچ یک از این گروهها هیچگونه عملیاتی در آن منطقه نداشتهاند و موضوع این حمله، از نظر ما بسیار مشکوک است.» وی که خواست نامش فاش نشود، افزود: «بررسیهای اولیه نیروهای ما نشان میدهد این جنایت، کار تروریستهای تکفیری مورد حمایت سفارت آمریکا در بغداد صورت گرفته است، تا بدینوسیله، گروههای مقاومت را در اذهان عمومی مردم عراق، بدنام کنند.» احیای داعش منابع عراقی خبر دادند که یک فرمانده ارشد آمریکایی وارد پایگاه «عین الاسد» در غرب عراق شده است و هدف از این ماموریت او، احیاء مجدد داعش در مثلث صحرایی استانهای الانبار، صلاح الدین و نینوا است. به گزارش خبرگزاری فارس، «علی الوائلی» کارشناس امنیتی عراق اعلام کرد که آمریکا در حال فعال کردن داعش در صحرای« الغربیه» و منطقه « الجزیره » در حد فاصل میان سه استان صلاحالدین و الانبار و نینوا است. همزمان با انتشار این خبر، عناصر داعش در صلاح الدین حمله سنگینی داشتهاند که توسط نیروهای حشدالشعبی دفع شده است. به گزارش خبرگزاری «الاخباریه»، نیروهای تیپ ۴۱ حشدالشعبی موفق شدند یک حمله سنگین عناصر تکفیریهای داعش را در منطقه «تل الذهب» دفع کنند. اظهارات
اخیر رئیسجمهور فرانسه که در آن ضمن سخنان تند علیه سیاستمداران لبنانی
گفته بود «4 تا 6 هفته برای تشکیل دولت به بیروت وقت میدهم»، واکنشهای
تندی را در لبنان علیه فرانسه برانگیخته است. «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه در سخنرانی هفته جاری خود که پس از استعفای «مصطفی ادیب» نخستوزیرِ مأمور به تشکیل کابینه در لبنان صورت گرفت، برای دومین بار پس از انفجار مهیب بیروت، از سران لبنان به شدت و با استفاده از تعابیر تند انتقاد کرد و در اقدامی مداخلهجویانه و با گستاخی تمام، گو اینکه قیم این کشور باشد گفت، 4 تا 6 هفته دیگر به آنها برای تشکیل دولت جدید در چارچوب طرح پیشنهادی فرانسه مهلت میدهد! گرچه نیروهای مختلف لبنانی پیش از این اظهارات به طرح فرانسه برای خروج از بحران روی خوش نشان داده بودند، اما این سخنان را بسیاری برنتافتند. به گزارش فارس، احزاب لبنانی در ارتباط با اظهارات ماکرون گفتند که او موضع فرانسه را از حامی و میانجی به قیم تغییر داده که این مسئله نقش نماینده ویژه فرانسه را که در سالهای دور در لبنان حضور داشت، به ذهن متبادر میکند. گروه معروف به «نشست احزاب و گروهها و شخصیتهای ملی لبنان»، روز سهشنبه، پس از نشست دورهای خود در دفتر جنبش «امل» در استان «البقاع» (در جنوب شرق لبنان) این موضع را گرفت. ماکرون که در سخنان مداخلهجویانهاش به حزبالله لبنان نیز حمله کرده و گفته بود: «حزبالله نمیتواند ارتشی باشد که با اسرائیل میجنگند و گروهی مسلح باشد که در سوریه جنگ میکند و حزبی سیاسی نیز در لبنان باشد» همچنین با واکنش رسانه نزدیک به حزبالله روبهرو شد. روزنامه «الاخبار» لبنان در همین رابطه با اشاره به موضع شبکه خبری «المنار» (نزدیک به حزبالله) نوشت که گزارش المنار موضع (رسانه) حزبالله است به ماکرون تا «حد و حدود» خودش را بشناسد. گفتنی است، وقتی این سخنان ماکرون حساسیت برانگیزتر میشود که بدانیم لبنان دورهای تحت استعمار فرانسه بوده و سخنان ماکرون خاطره آن دوران را برای لبنانیها زنده میکند. گویی ماکرون قصد دارد معضلات داخلیاش را با سیطرهجوییهای خارجیاش جبران کند! دفاع از حزبالله خبر دیگر از لبنان آنکه، نماینده هیئت دیپلماتیک لبنان در شورای حقوق بشر سازمان ملل به گزافهگویی نماینده رژیم صهیونیستی علیه حزبالله پاسخ محکمی داد. «احمد سویدان» که به نمایندگی از هیئت دیپلماتیک لبنان در این جلسه سخنرانی میکرد، گفـت: «لبنان با همه نهادهای قانونی خود که بیانگر اراده ملت لبنان هستند، بر حق خود در مقاومت برای آزادسازی خاک خود و دفاع از حاکمیت خود تاکید میکند و حزبالله لبنان یکی از جنبشهای مقاومت، بخش لاینفک از اراده ملت لبنان است.» نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : همزمان
با پخش شایعه تعطیلی سفارت آمریکا در عراق، یک شبکه آمریکایی نزدیک به کاخ
سفید اعلام کرد، سفیر این کشور بغداد را به مقصد کنسولگری آمریکا در اربیل
عراق ترک کرده است. «اسکای
نیوز» از خروج «متیو تولر» سفیر آمریکا از سفارت این کشور در منطقه سبز
بغداد و رفتن وی به کنسولگری واشنگتن در «اربیل» عراق خبر داد. این در حالی
است که شبکه «العربیه » وابسته به رژیم سعودی، اعلام کرد، سفیر آمریکا
بغداد را ترک نکرده است. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، بر اساس گزارش
العربیه، تصمیم گیری نهایی درباره بستن سفارت آمریکا در بغداد، هنوز اتخاذ
نشده است. شبکه تلویزیونی «دجله»، که وابسته به آمریکا است، نیز از احتمال تعطیلی ۱۵ سفارت کشورهای دیگر در بغداد، به دنبال بسته شدن سفارت آمریکا و پیروی از اقدام واشنگتن، خبر داد. شبکه خبری «المیادین» هم دیروز گزارش داد، منابع دیپلماتیک به این شبکه خبر دادند، واشنگتن به هم پیمانانش اعلام کرده، بستن سفارتخانه آمریکا در بغداد، قطعی است. قبلا« برهم صالح»، رئیسجمهور عراق، گفته بود که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا، به صورت جدی، بستن سفارت این کشوردر بغداد را بررسی میکند و برای انجام این کار، آماده است. روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» طی مطلبی، نوشت که آمریکا به دولت عراق و شرکای دیپلماتیک خود گفته است سفارت خود در بغداد را به طور کامل تخلیه و ترک خواهد کرد، مگر آنکه عراق حملات به منطقه سبز را کنترل کند. در پی بیاعتنایی آمریکا به مصوبه دی ماه گذشته پارلمان عراق، مبنی بر خروج نیروهای خارجی، حملات علیه اهداف آمریکا در عراق شدت گرفته است. در پی اعلام تصمیم آمریکا برای بستن سفارت خود در بغداد، « عبدالباری عطوان» سردبیر روزنامه اینترنتی «رای الیوم»، از سفیر آمریکا خواست عراق را ترک کند. او در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: آمریکا ۶ تریلیون دلار در عراق ضرر کرده است. زیرا علیرغم احداث بزرگترین و گرانترین سفارت در عراق، حال میخواهد آن را ببندد، زیرا توان حفاظتش را ندارد. این روزنامهنگار شهیر عرب در ادامه، خطاب به سفیر آمریکا در عراق نوشت: جمع کن برو، اصلا جای تاسف هم ندارد. آیا ۱۲ سال تحریم و دو میلیون شهید را فراموش میکنیم؟ پادگان نه سفارت دیروز« اکرم الکعبی»، دبیرکل جنبش النجباء عراق، اعلام کرد: ما منتظر موضع رسمی همه گروهها درباره پادگان نظامیای هستیم که حاکمیت کشورمان را نقض میکند. الکعبی افزود: این پادگان را آمریکا در مرکز بغداد به نام سفارت ایجاد کرده تا به فساد و خرابکاری اقدام کند. او هشدار داد: حتی اگر همه گروهها سکوت کنند، مقاومت موضع خود را دارد، به ویژه اینکه سلاحهای دقیقی در اختیار دارد. جنبش عصائب اهل الحق در عراق هم نقش تخریبی سفارت آمریکا در این کشور علیه فرهنگ و ارزشهای مردم عراق را خطرناک دانست. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، این جنبش اعلام کرد: چیزی به نام هدف قراردادن نمایندگیهای سیاسی و فرهنگی در عراق نداریم، مرکزی که هدف قرار میگیرد، سفارت است و این کار نیز دلایل مشخصی دارد. حضور گسترده نیروها به همراه تسلیحات سنگین و نیمه سنگین در این مرکز، موجب شده است تا سفارتخانه تبدیل به پادگان نظامی بشود. جنبش عصائب اهل الحق عراق نقش تخریبی سفارت علیه فرهنگ و ارزشهای مردم عراق را خطرناکتر از نقش نظامی، امنیتی و جاسوسی آن دانست. زمزمههای شروع یک جنگ نفتی بین روسیه و عربستان خبرگزاری
بلومبرگ با اشاره به بروز بیثباتی در بازار جهانی نفت از احتمال وقوع جنگ
نفتی میان روسیه و عربستان به دلیل اختلافات درباره قیمت نفت خبر داده
است. خبرگزاری
آمریکایی «بلومبرگ» در گزارش خود ابتدا به اختلافات موجود داخل «اوپک
پلاس» پرداخته و نوشته «اختلاف دیدگاهها در داخل اوپک پلاس به طور طبیعی
آشکار میشود. از یک سو عربستان در وهله اول میخواهد مانع کاهش قیمت نفت
شود و از سوی دیگر روسیه ترجیح میدهد از بازگشت شرایط معاملهای که احتمال
افزایش تولید کل به میزان یک میلیون بشکه را از ژانویه(دی99) آینده تحمیل
میکند، جلوگیری کند». شاهزاده «عبدالعزیز بن سلمان» وزیر نفت عربستان و
عضو هیئت نمایندگی عربستان دراوپک پیشبینی کرده بود توافق جدیدی شکل گیرد
که بر اساس آن، تولید نفت برای اوپک پلاس تا پایان سال 2021 یا تا آغاز سال
2022 تمدید شود. سازمان ملل: اسرائیل طی 9 ماه اخیر 506 خانه فلسطینیها را تخریب کرده است سازمان
ملل اعلام کرد که رژیم صهیونیستی از ابتدای سال جاری میلادی(11 دی)
تاکنون، بیش از 500 ساختمان متعلق به فلسطینیها را تخریب کرده است. سازمان
ملل اعلام کرد که از ابتدای سال جاری میلادی تا کنون، اسرائیل بیش از 506
ساختمان متعلق به فلسطینیها را به بهانه ساخت و ساز بدون مجوز، تخریب کرده
است.به گزارش خبرگزاری فارس، دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل ضمن اعلام خبر فوق افزود، ۱۳۴ واحد از این ساختمانها در قدس شرقی و بقیه در کرانه باختری قرار داشتند. طبق این گزارش، اسرائیل فقط طی دو هفته گذشته، ۲۲ ساختمان را تخریب و 50 فلسطینی را آواره کرده است. برخی ساختمانها به دلیل اینکه در منطقه موسوم به «ج» قرار داشتهاند، تخریب شدهاند. این منطقه 60 درصد از کرانه باختری را شامل میشود و تحت سیطره کامل رژیم صهیونیستی قرار دارد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : شبکه
الجزیره از توافق دولت نجات ملی یمن با دولت مستعفی این کشور در مذاکرات
سوئیس بر سر مبادله 1000 اسیر طی مرحله نخست این توافق خبر داده است. در
صورت تحقق این توافق، بزرگترین مبادله اسرا در یمن صورت میگیرد. هیئت
دولت مستعفی یمن و دولت نجات ملی وابسته به انقلابیون از اواخر شهریور ماه
در ژنو در حال مذاکره برای رسیدن به توافقی در مورد مبادله اسرا بودند.
سرانجام دیروز خبر رسید که این توافق حاصل شده است. شبکه تلویزیونی الجزیره
به نقل از منابع خود گزارش داده هیئتی از دولت مستعفی منصورهادی در یمن
با جنبش انصارالله در سوئیس درباره جزئیات مرحله نخست مبادله اسرا بین
یکدیگر به توافق رسیدهاند. بر اساس این گزارش، مرحله نخست، شامل آزادی بیش
از 1000 اسیر یمنی است و آزادی اسرای سعودی و سودانی را هم شامل میشود.
در صورتی که بر اساس این توافق، مبادله اسرا انجام شود، بزرگترین مبادله
اسرا از زمان تجاوز ائتلاف سعودی به یمن در سال ۲۰۱۵ تاکنون خواهد بود.
چهارمین دور از مذاکرات میان دولت مستعفی و دولت نجات ملی یمن از 9 روز پیش
با حضور نمایندگان دو طرف و نیز نمایندگان سازمان ملل و صلیب سرخ در سوئیس
آغاز شد. دولت مستعفی یمن و انصارالله پیش از این در سال ۲۰۱۸ به توافقی
با یکدیگر بر سر مسائلی نظیر طرح بازاستقرار در استان الحدیده، تبادل اسرا و
رفع محاصره تعز دست یافتند که به دلیل کارشکنی ائتلاف سعودی و خود دولت
مستعفی این توافق دست و پا شکسته عملی شد. در
حالی که صحنه سخنرانیهای مجازی مجمع سالانه سازمان ملل در روزهای گذشته
محل مشاجره شدید چین و آمریکا بود، یکی از کوچکترین کشورهای جهان
(میکرونزی) با انتقاد از این دو، آنها را به خویشتنداری دعوت کرد. چین
و آمریکا از سال 2018 یک «جنگ تمام عیار تجاری» را آغاز کردهاند که
تاکنون تبدیل به یک «رویارویی اقتصادی، سیاسی، دیپلماتیک، امنیتیِ» جدی
تبدیل شده است. نتیجه این دو سال تنش در مجمع سالانه سازمان ملل ظهور پیدا
کرد. هم دو طرف به یکدیگر تاختند و هم رؤسای جمهور دیگر کشورها به این
مسئله پرداختند. در این میان موضع «دیوید پانوئلو» رئیسجمهور کشورِ
ناشناخته «ایالات فدراسیون میکرونزی» جلب توجه میکند. به گزارش ایسنا، او
در سخنرانی ویدیویی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «میکرونزی از دوستان
آمریکایی و چینی میخواهد همکاری و دوستی خود با یکدیگر را تقویت کنند...
تا به آنچه برای جامعه جهانی بهترین است، دست پیدا کنیم». اما چرا
میکرونزی باید موضع بگیرد؟ پکن در حال نفوذ گسترده به منطقهای است که
واشنگتن آن را از زمان جنگ جهانی دوم، حوزه نفوذ خود میداند، یعنی
اقیانوسیه، میکرونزی و جزایر مجاورش که در این منطقه از اقیانوس آرام حضور
دارند، مدتهاست درگیر کشمکش دیپلماتیک بین این دو قرار گرفته است. میکرونزی کجاست؟ ایالات فدرال میکرونزی کشوری مستقل و کم و بیش وابسته به آمریکا در غرب اقیانوس آرام است که 4 ایالت (جزیره) دارد. این کشور ناشناخته حدود 102 هزار نفر (تقریباً بهاندازه استادیوم آزادی تهران) جمعیت دارد. بیشتر مردم این کشور مسیحی هستند و گرچه ریشهای حدوداً 3 هزار ساله دارند، اما بیشتر انگلیسی زباناند. نبرد
گسترده میان نظامیان دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان، دست کم 16 کشته
و بیش از 100 مجروح بر جای گذاشت. در همین حال، جمهوری اسلامی ایران و
روسیه خواستار آتش بس فوری میان طرفین شدند. جنگ
میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه «قره باغ»، بار دیگر
شعلهور شد و در این نبرد جدید، طرفین تلفات و خساراتی را به یکدیگر وارد
کردند؛ دولت ارمنستان مدعی است که چهار بالگرد و دو پهپاد جمهوری آذربایجان
را سرنگون کرده است. وزارت دفاع حکومت منطقه مورد مناقشه قرهباغ، که تحت
حمایت ارمنستان قرار دارد، نیز ادعا کرد که طی درگیریهای دیروز چهار
بالگرد، ۱۵ پهپاد و ۱۰تانک جمهوری آذربایجان نابود شدهاند. حکومت منطقه
قره باغ همچنین اعلام کرد که 16 نفر از نظامیان این منطقه بر اثر آتش ارتش
جمهوری آذربایجان، کشته و 100 نفر هم مجروح شدهاند. دولت باکو نیز مدعی
است، شش روستای ارمنی را تحت کنترل خود در آورده است. جمهوری آذربایجان
همچنین، سرنگونی یک بالگرد خود را پذیرفت، اما اعلام کرد که این اتفاق،
تلفاتی نداشته است. به گزارش فارس، پارلمان جمهوری آذربایجان دیروز در برخی
شهرها و مناطق، «حالت جنگی» اعلام کرد.درگیریهای جدید بین دو کشور
همسایه، از بامداد دیروز آغاز شده است و هر دو طرف، یکدیگر را به شروع این
جنگ متهم میکنند.«نیکول پاشینیان» نخستوزیر ارمنستان، نیز دیروز از حمله
نیروهای جمهوری آذربایجان به شهرکهای مسکونی ارمنستان در منطقه قرهباغ
کوهستانی خبر داد. قبل از این هم وزارت دفاع آذربایجان اعلام کرده بود،
مواضع و شهرکهای مرزی این کشور از سوی نیروهای مسلح ارمنستان هدف حملات
خمپارهای قرار گرفته و این حمله، در میان نظامیان و غیر نظامیان، تلفاتی
را بر جای گذاشته است. دیروز جمهوری اسلامی ایران و روسیه از باکو و ایروان خواستند که فورا به درگیری پایان دهند. جمهوری آذربایجان و ارمنستان دو جمهوری استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی، از سال ۱۹۹۲ و به دنبال تصرف منطقه قرهباغ کوهستانی توسط ارمنستان و اعلام خودمختاری این منطقه، وارد درگیری نظامی شدهاند و تلاشها برای حل مناقشه قرهباغ در قالب گروه میانجی «مینسک» (سازمان امنیت و همکاری اروپا) تاکنون بینتیجه بوده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اندیشکده شورای آتلانتیک هشدار داد وضعیت کنونی ادامه یابد در آمریکا دو رئیسجمهور خواهیم داشت! ۱۳۹۹/۰۷/۰۶ یکاندیشکده
آمریکایی طی تحلیلی، با اشاره به حفرههای قانونی و پیامدهای عدم پذیرش
شکست در انتخابات از سوی رئیسجمهور آمریکا، پیشبینی کرد که احتمالاً 20
ژانویه(30 دی) آینده، آمریکا دو رئیسجمهور خواهد داشت. «دونالدترامپ»
طی روزهای اخیر، چندین بار صراحتاً اعلام کرده است که در انتخابات 3
نوامبر(13 آبان ماه) «حتماً پیروز خواهم شد، مگر اینکه دموکراتها تقلب
کنند». این اظهارات بسیاری را در آمریکا به وحشتانداخته است. در واقع،
شخصیت خودشیفته و روان پریش ترامپ نیز این احتمال را تقویت میکند که او در
صورت شکست، آن را نمیپذیرد. بنابراین، جامعه آمریکا باید برای روزهای سخت
بعد از انتخابات آماده شود.اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک» طی گزارش
مفصلی در این باره تحت عنوان « انتخاباتی که میتواند آمریکا را در هم
بشکند»، به این موضوع پرداخت و نوشت: «خطر، صرفاً ایجاد تفرقه و شکاف پس از
انتخابات نیست، آنهایی که نگران چیزی بدتر از این هستند، چنین تلاطم و
جنجالی را حتمی میدانند. همهگیری جهانی ویروس کرونا، رئیسدولت
سهلانگار، سیل برگههای رأی پستی، نظام پستی تخریب شده، تلاش مضاعف برای
سرکوب آراء و قطاری از پروندههای قضایی بر سر ماشین مستهلک انتخاباتی
آمریکا خراب شدهاند». در ادامه این گزارش آمده است: « در این سال انتخاباتی مملو از بیماری و رکود اقتصادی و سیاستهای فاجعهزده، مکانیسمهای تصمیمگیری در خطر از هم پاشیدن قرار دارند. افرادی که در زمینه حقوق و رویههای انتخاباتی مطالعه میکنند، این هشدار را میدهند که شرایط برای نوعی از بحران قانون اساسی که ممکن است هیچ نتیجه ملموسی برای ملت نداشته باشد، مهیا است. ما هیچ پناهگاهی در برابر این فاجعه نداریم». آتلانتیک میافزاید: درصورتی که نتایج انتخابات نزدیک به هم باشد، منازعات کش و قوس دار پس از انتخابات را در دادگاهها و خیابانها شاهد خواهیم بود. تیم قانونی ایالتی و ملی ترامپ در حال حاضر در حال کار بر روی مانورهای بعد از انتخابات است، تا بتواند نتایج شمارش آراء در ایالتهای کلیدی را دور بزند. ابهامات موجود در قانون اساسی و لایحه آرای الکترال این امکان را به وجود میآورد که اختلافات را به روز تحلیف کشانده و ملت را به لبه پرتگاه بکشاند. طبق بند دوازدهم قانون اساسی، دوره ریاست جمهوری ۲۰ ژانویه (30 دی) به اتمام میرسد و ممکن است سر و کله دو نفر برای ادای سوگند ریاست جمهوری پیدا شود، که یکی از آنها با تمام ابزارها و در دست داشتن قدرت ریاست جمهوری ظاهر خواهد شد». در ادامه این گزارش آمده است: «بگذارید بر سر یک چیز مخالفت نداشته باشیم؛ اینکه ترامپ ممکن است پیروز شود یا ببازد، اما هرگز تحت هیچ شرایطی، چه در خلال دوره انتقال قدرت و چه بعد از آن، قدرت را واگذار نمیکند. حتی اگر در نهایت با خالی کردن دفتر ریاست جمهوری کنار بیاید، از بیرون و تا نفس دارد خواهد گفت، تقلب رخ داده و بر آن اصرار خواهد کرد. پایبندی بیچون و چرای ترامپ بر این موضع، مهمترین واقعیت درخصوص دوره گذار بین دو دولت خواهد بود و اقداماتی که در برهه انجام میگیرد از ابتدا تا انتها، تغییر شکل خواهند داد. تا کنون هرگز چیزی شبیه به این را تجربه نکردهایم». خشم بایدن از عجله ترامپ تعیین سریع جانشین «راث بیدر گینسبرگ» (قاضی فوت شده دیوان عالی آمریکا) از سوی ترامپ، خشم «جو بایدن» و دموکراتها را برانگیخت. بلافاصله بعد از اقدام ترامپ در معرفی «اِیمی کانی بارِت» به عنوان نامزد جانشینی قاضی فوت شده، مخالفتهای شدید دموکراتها با این اقدام آغاز شد.دیوان عالی آمریکا بالاترین مرجع حل اختلاف در آمریکا و تصمیمگیر نهایی در موارد بروز اختلاف بین دولت و کنگره است. عضویت در هیئت قضات دیوان عالی، مادامالعمر بوده و تغییر در ترکیب این هیئت، میتواند سالها بر وضعیت موازنه قوا در آمریکا اثر بگذارد. بایدن نامزد دموکراتها، طی توئیتی دراین باره نوشت:«تصمیمات دیوان عالی به طور روزمره بر زندگیهای مان تاثیر دارد و قانون اساسی طوری طراحی شده که به رای دهندگان درباره اینکه چه کسی باید چنین تصمیماتی بگیرد، حق اظهارنظر داده است. سنا نباید اقدام کند مگر بعد از آنکه مردم آمریکا رئیسجمهور بعدیشان و کنگره بعدیشان را انتخاب کنند. آمریکاییها سزاوار این هستند که صدایشان شنیده شود».اظهارنظر بایدن درباره تعیین گزینه دیوان عالی آمریکا در حالی مطرح شده که ترامپ و جمهوریخواهان بر عزم خودشان برای تکمیل روند تایید صلاحیت بارت به عنوان قاضی دیوان عالی تا قبل از انتخابات 13 آبان، تاکید کردهاند. تعین قاضی دیوان عالی قبل از انتخابات، به این دلیل حائز اهمیت است که ترامپ گفته است کار انتخابات ریاست جمهوری در این کشور به دیوان عالی کشیده میشود. آتش زدن پرچم آمریکا همزمان، از ادامه اعتراضات ضد نژادپرستی در آمریکا نیز گزارش میرسد. معترضان ضد نژادپرستی در «پورتلند» پرچم آمریکا را به آتش کشیدند و پلیس با توسل به زور، جمعیت را پراکنده و تجمعات را غیرقانونی اعلام کرد. پلیس پورتلند بعد از غیرقانونی اعلام کردن تجمعات، با توسل به زور، سعی کرد معترضان ضد نژادپرستی و خبرنگارانی که در حال پوشش خبری این وقایع بودند، را متفرق کند. در طول
روز گروه راستگرای موسوم به «پسران مفتخر» و گروههای مختلف ضد فاشیست
چپگرا، تجمعات مختلفی را در پورتلند برگزار کردند که بسیاری از آنها تا
ساعت چهار بعدازظهر به وقت محلی به دست پلیس متفرق شدند. در جریان این
اعتراضات خبرگزاریهای مختلف از حمله پلیس به خبرنگاران خود خبر دادند.
اعتراضات شهر پورتلند در ایالت «اورگن» آمریکا بعد از یک وقفه کوتاه، بار
دیگر از سر گرفته شده است. یکی از شبکههای خبری محلی در پورتلند،
آتشسوزیهای گسترده در ایالت اورگن آمریکا و وضعیت بد آب و هوایی بعد از
آن، را دلیل این وقفه اعلام کرده است. حمله موشکی به مقر سازمان سیا در بغداد /آمریکا سفارت خود را تعطیل میکند نیروهای
مقاومت عراق یک مرکز سازمان جاسوسی آمریکا(سیا) در بغداد و کاروان نظامیان
آمریکایی را در استان «ذی قار» عراق هدف حمله موشکی و انفجار بمب
قراردادند. همزمان با افزایش حملات، منابع دیپلماتیک اعلام کردند که
آمریکا سفارت خود را در عراق میبندد. دیروز
منابع دیپلماتیک به شبکه تلویزیونی «المیادین» گفتند، آمریکا به همپیمانان
خود اعلام کرده که تصمیم این کشور برای بستن سفارت خود در بغداد، قطعی
است. این منابع گفتند، واشنگتن پیش از اعلام بسته شدن سفارت، یکبار دیگر
شرایط را ارزیابی خواهد کرد.حمله به اهداف آمریکایی در ادامه حملات علیه اهداف آمریکایی در عراق، دیروز یک مرکز سازمان جاسوسی سیا در بغداد و یک کاروان نیروهای اشغالگر آمریکایی دراستان«ذیقار»هدف گروه موسوم به « گروه مقاومت اسلامی ذوالفقار» مسئولیت حمله به مقر سازمان جاسوسی سیا را به عهده گرفت. دیروز همچنین، کاروان نظامی اشغالگران آمریکایی در استان «ذیقار» واقع در جنوب عراق، هدف انفجار بمب کنار جادهای قرار گرفت. خبرگزاری فارس به نقل از یک منبع عراقی گزارش داد، گروه موسوم به «یگان قاصم الجبارین» مسئولیت این حمله به کاروان تروریستهای آمریکایی را به عهده گرفت. این یگان طی بیانیهای، اعلام کرد که انفجار در نزدیکی کاروان حامل کمکهای لجستیکی به نیروهای آمریکایی در منطقه «البطحاء» رخ داد. در اطلاعیه این یگان آمده است که اقدام فوق در راستای تحت فشار قراردادن و محاصره نظامی و اقتصادی اشغالگران آمریکایی صورت گرفته است. از میزان تلفات نیروهای ائتلاف آمریکایی در این حمله، خبری منتشر نشد. واکنش به تهدید اخیر آمریکا «ابوآلاء الولائی» دبیرکل گروه موسوم به «کتائب سیدالشهداء» عراق، دیروز طی توئیتی، به تهدید اخیر واشنگتن علیه مقاومت واکنش نشان داد و تصریح کرد که عراق تنها با قطع پاهای اشغالگران پاک خواهد شد. الولائی نوشت: فریاد آمریکاییها خوشحال مان میکند. هرچه قدر این فریادها بلندتر باشد، قطعا درد آنها بیشتر است.. الولائی در ادامه نوشت: اگر نیروهای مقاومت به خروج آمریکا و اجرای مصوبه پارلمان عراق اعتماد داشتند، منتظر میماندند، اما از قاتل شهدا انتظار وفای به عهد وجود ندارد. «برهم صالح» رئیسجمهور عراق، در نشست سران سه قوه این کشور، که روز دوشنبه هفته پیش با حضور رهبران احزاب و گروههای سیاسی عراق برگزار شده بود، از تهدید دولت «دونالد ترامپ» به بستن سفارت آمریکا در بغداد و حمله به گروههای مقاومت عراق خبر داد و گفت که «مایک پمپئو» وزیرخارجه آمریکا، یکشنبه درباره تداوم حمله به سفارت آمریکا، مراکز دیپلماتیک و کاروانهای نظامی آمریکا و ائتلاف موسوم به ضد داعش، به او هشدار داده است. وزیر خارجه آمریکا در ادامه ادعاهای خود، گفته بود که شاید ترامپ تصمیمی اتخاذ و «عملیات نابودی تمامی کسانی را آغاز کند که در حمله به نیروهای ما دست دارند». صالح به نقل از پمپئو، همچنین گفت که عملیات احتمالی آمریکا علیه «کتائب حزبالله» و«عصائب أهل الحق» خواهد بود. البته، بر ملا شدن این تهدیدهای توخالی دولت ترامپ، با پاسخهای کوبنده بسیاری از گروههای مقاومت عراقی همراه شد. در خواست اجرای مصوبه اخراج آمریکاییها «فاضل الفتلاوی» نماینده پارلمان عراق و عضو ائتلاف «فتح»، اعلام کرد که گروههای سیاسی در این کشور به مصوبه پارلمان مبنی بر لزوم بیرون راندن نظامیان آمریکایی از عراق، پایبند هستند. به گزارش مهر، وی در ادامه افزود: مصوبه پارلمان عراق درخصوص بیرون راندن نظامیان خارجی، کاملاً آشکار و واضح است و دولت نیز باید آن را اجرایی کند. الفتلاوی بیان کرد: اکثر طرفهای سیاسی در عراق خواستار اجرایی شدن این مصوبه از سوی قوه مجریه هستند. واکنش به حملات علیه حشدالشعبی «شبل الزیدی» دبیرکل گروه مقاومت «کتائب امام علی(ع)»، وابسته به حشدالشعبی، دیروز به اظهارات برخی طرفها که تلاش میکنند نیروهای مقاومت و سازمان حشدالشعبی را به هدف قراردادن هیئتهای دیپلماتیک متهم کنند، واکنش نشان داد. وی طی توئیتی نوشت: زبانهایی که برای تخریب وجهه مقاومت دراز هستند، در مقابل اشغالگران لال هستند. الزیدی نوشت: مقاومت [مایه] شرف و عزت و افتخار است و تلاش برای تخریب و بیاعتبار کردن وجهه آن، خط قرمزی است که نمیتوانیم آن را تحمل کنیم.[ضمن اینکه] از یک سو [باید گفت] حمله به هیئتهای دیپلماتیک و نهادهای رسمی دولت و شرکتهای فعال در کشور اقداماتی هستند که مقاومت هرگز با آن ارتباطی ندارد. حشدالشعبی عراق را سر افراز کرد «نوری مالکی» نخستوزیر اسبق عراق، تأکید کرد که سلاح حشدالشعبی، سلاح خارج از کنترل نیست، بلکه سلاح جهاد و مبارزه است. به گزارش خبرگزاری فارس، نخستوزیر اسبق عراق و رئیسائتلاف «دولت قانون»، ضمن دفاع از حشدالشعبی و عشایر عراق، تاکید کرد که حشدالشعبی «عراق را سر افراز کرد.» وی تأکید کرد: حشدالشعبی برای ما، نماد پیروزی و قدرت بوده و تضمینی برای مقابله با هر گونه تغییر(شرایط) است. این سیاستمدار عراقی ادامه داد، حشدالشعبی میتواند هر گونه اختلال در امنیت عراق را مرتفع کند. وی گفت: حشدالشعبی در هیچ یک از جبهههای نبرد شکست نخورده، سستی نکرده و تسلیم نشده است. مالکی نیروهای حشد را «صاحبان اصول و ارزش» دانست، که بدون در نظر گرفتن شیعه و سُنی و عرب و کُرد، فعالیت میکند. در همین ارتباط، «محمد الحلبوسی» رئیسپارلمان عراق، اخیرا ادعاهایی را درباره سلاح گروههای مقاومت این کشور بر زبان آورد و گفت که سلاح در دست این گروهها، خارج از کنترل است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۷/۰۶ آرمان: در جبهه اصلاحطلبان خوئینیها را جدی نمیگیرند یک
روزنامه زنجیرهای اصلاحطلب میگوید: موسویخوئینیها در میان این طیف
جایگاهی ندارد و او به خاطر اینکه در میان مردم فاقد محبوبیت است، بهعنوان
گزینه مهم اصلاحطلبان جا زده میشود(!)آرمان با اشاره به بیانیهپراکنی گاه به گاه دبیر مجمع روحانیون نوشت: موسوی خوئینیها در حالی اخیرا جلد برخی از رسانههای اصلاحطلب و البته اصولگرا را به خود اختصاص داده است که اصلاحطلبان در آستانه انتخابات 1400 یکی از بیسابقهترین و عجیبترین دوران خود را پشت سر میگذارند، شکست فاحش در انتخابات مجلس یازدهم و سردرگمیشان در اوضاع نابسامان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از سویی دیگر، عملا جریان اصلاحطلبان را در نوعی آچمز سیاسی قرار داده است. وضعیت به نحوی است که تنها سازوکار انتخاباتی اصلاحطلبان موسوم به شورای عالی دیگر محلی از اعراب ندارد، چرا که هم رئیس آن محمدرضا عارف و هم نایبرئیسش یعنی موسوی لاری مدتهاست که از آن استعفا دادهاند. از طرفی رئیس دولت اصلاحات و «تکرار کردنهایش» نیز به کار نمیآید چرا که رئیس دولت اصلاحات هم چون گذشته نیست. در چنین شرایطی است که برخی چهرهها سعی در سناریوسازی جدید دارند و آن هم مطرح کردن موسویخوئینیها در این آشفتگی است. البته به نظر میآید که در اقدامی بیسابقه جریان اصولگرا تمایل بیشتری به این کار هم دارد، نشان به آن نشان که فرهیختگان در گزارشی در اینباره مینویسد: «رئیس دولت اصلاحات بعد از حمایت تام و تمامش از حسن روحانی طی سالهای 92 و 96 و همچنین لیست امید در انتخابات مجلس دهم، نهایتاً مجبور به عذرخواهی از مردم شد یا به عبارتی چارهای جز این کار نداشت، چراکه ریزش بدنه تحت تاثیر ناکارآمدی این دو آنقدر مشهود بود و هست که برای بقا حتی او را هم مجبور به فاصلهگذاری با دولت و عذرخواهی از مردم میکند. در چنین شرایطی و زمانی که انتقادها به لیدری رئیس دولت اصلاحات بالا میگیرد، بیسری در جریان اصلاحطلب بهعنوان یک امر مشهود به چشم میآید و شاید بیراه نباشد بگوییم سیدمحمد موسویخوئینیها درصدد به دست گرفتن لیدری همه یا بخشی از جریان اصلاحات برآمده است». این اظهارات در حالی مطرح می شود که موسویخوئینیها در جدیدترین نامه سرگشادهاش به مخالفت با ایده عدم شرکت در انتخابات پرداخته و از سیاسیون و مردم خواسته تا با هدف کاهش مشکلات کشور در انتخابات حضور پیدا کنند. این اظهارات در حالی است که اصلاحطلبان تاکنون درباره نحوه ورود به انتخابات هیچ تصمیمی نگرفتهاند. اما در صحنهسازی اصولگرایان و البته بازی برخی از چهرههای اصلاحطلب در این زمینه و نام بردن از دبیرکل مجمع روحانیون به عنوان چهرهای که بناست لیدری جریان اصلاحطلب را برعهده بگیرد چند هدف دنبال میشود؛ ایجاد اختلاف درباره شورای عالی سیاستگذاری و سازوکار انتخاباتی این جریان و معرفی شخصی که به خاطر نقشش در دهه شصت، نمیتواند میان مردم پایگاه اجتماعی ویژهای داشته باشد. اصولگرایان و برخی جریانات خاص اصلاحطلب در حالی نام موسویخوئینیها را در این برهه مطرح یا او را بهعنوان رئیس شورای عالی سیاستگذاری معرفی میکنند که اولاً دیگر سازوکاری به نام شورای عالی وجود ندارد و اکثریت نیز براین موضوع اعتقاد دارند که اساسا باید سازوکار انتخاباتی اصلاحطلبان تغییر کند و این تغییر به این معناست که دیگر شورای عالیای نخواهد بود که موسویخوئینیها بخواهد رئیس آن شود. از طرفی کاهش محبوبیت رئیس دولت اصلاحات نیز نمیتواند دلیلی بر جایگزین شدن موسویخوئینیها به جای او باشد، چرا که وی به مراتب از محبوبیت کمتری برخوردار است و به عقیده بسیاری باید پاسخگوی عملکردش در دهه اول انقلاب باشد. موسویخوئینیها به این واسطه نه چهره قابل توجیهی در میان مردم دارد و نه در درون جریان اصلاحطلب. به همین دلیل به نظر میآید معرفی وی بیشتر یک آدرس غلط دادن از سوی اصولگرایان به اصلاحطلبان بوده؛ آدرس غلطی که برخی از چهرههای جریان اصلاحات نیز آن را باور کرده و آن مسیر را پیش گرفتند. روحانی آمریکا را لعنت کرد یا دوباره آدرس غلط داد؟! «وقتی
ریشه مشکلات اقتصادی مردم از نظر روحانی در آمریکاست احتمالا کلید حل
مشکلات هم آنجا باشد و باید از ریشه این مشکل را حل کرد! این ایده البته
جدید نبوده و روحانی در هفت سال گذشته راهبرد دولت خود را بر این اساس
پیاده کرده است».رجانیوز ضمن انتشار این تحلیل مینویسد: رسانهها و تحلیلگران دنیا آمریکا را ناکام در پروژه فشار حداکثری تحلیل میکنند، حتی دولت ترامپ این روزها در برابر ناکارآمد بودن فشارهای خود که نتوانسته به تغییر رفتار ایران منجر شود به شدت زیر سوال قرار داد. اما آه و ناله کردنهای عالیترین مقام اجرایی کشور و اعتباربخشی به تحلیل سران دولت آمریکا که خبر موفقیتآمیز بودن فشارها و تحریمها را از تهران به واشنگتن مخابره میکند میتواند ساکنان اتاق بیضیشکل کاخسفید را در ادامه فشارهای خود مصممتر کند! گرا دادن خواسته یا ناخواسته به دشمن اتفاقی است که بارها در دولت روحانی رخ داده است. یکبار ایران توسط وزیر خارجه به پولشویی متهم میشود، بار دیگر ظریف پس از اعلام بازگشت قطعنامههای شورای امنیت آمریکا را توانمند در توقیف کشتیهای نفتی ایران معرفی میکند و اینبار روحانی ریشه بسیاری از مشکلات امروز را آمریکا میداند. رخدادی که نسبت به صحبتهای قبلی وی در سال 1392 که مشکلات را ناشی از بیتدبیری دولت وقت میدانست چرخش 180 درجهای داشته است. روحانی در حالی خود را در مشکلات کنونی تبرئه میکند و همه مشکلات را به آمریکا نسبت میدهد که مردم به خوبی تاثیر سیاستگذاریهای وی در سالهای اخیر را لمس کردهاند. توقف پروژه مسکن مهر که تاثیر ویژهای در افزایش قیمت خانه برای مردم داشته، عدم اهتمام به دریافت مالیات از جریانهای قدرت و ثروت، سیاستهای مذبذبانه در از بین بردن سهمیهبندی کارت سوخت و احیای مجدد آن، بیتوجهی به ساخت پالایشگاه و پتروپالایشگاهها که میتوانست وابستگی ایران به نفت را به شکل محسوسی کم کند، عدم ارتباط با کشورهای همسایه و شرق و... تنها بخشی از سوءتدبیرهای غربگرایان در هفت سال گذشته است. از منظر تحلیلگران یکی دیگر از ابعاد صحبتهای روحانی، احتمالاً دادن آدرس مذاکره مجدد با آمریکاست. به بیان دیگر وقتی ریشه مشکلات اقتصادی از نظر روحانی در آمریکاست احتمالاً کلید حل مشکلات هم آنجا باشد و باید از ریشه این مشکل را حل کرد! این ایده البته جدید نبوده و روحانی در هفت سال گذشته راهبرد دولت را براین اساس پیاده کرده است. راهبردی که نتیجه آن عقبنشینی تاریخی از حقوق هستهای کشورمان و در نهایت بازگشت تحریمهای آمریکا بوده است. زیباکلام: لیدری خوئینیها تیر خلاص به شقیقه اصلاحطلبان است یک فعال اصلاحطلب میگوید لیدری موسوی خوئینیها، زدن تیر خلاص به شقیقه این طیف و اصلاحات است.صادق زیباکلام، با اشاره به نامه اخیر خوئینیها به «نامه نیوز» گفت: «آقای موسوی خوئینیها به هیچوجه نمیتواند در جایگاه رهبری اصلاحات قرار بگیرد و اگر صد بار دیگر نامه بنویسید در این اصل تغییری ایجاد نمیشود و آقای خوئینیها اگر قرار است با اطلاع آقای خاتمی یا بدون اطلاع او، سخنگو یا لیدر جنبش اصلاحات باشد، یک فاجعه برای اصلاحات رقم خورده و عقبگردی بزرگ برای این جریان است و به نوعی لیدری موسوی خوئینیها تیر خلاص به شقیقه جنبش اصلاحات است.» او ادامه داد: «بزرگترین خاستگاه اصلاحات دموکراسیخواهی و آزادیخواهی است و این در حالی است که اساسا خوئینیها در طول عمرش هیچگاه هیچ اعتقادی به چنین مفاهیمی نداشته است؛ نه پیش از انقلاب که علیه رژیم سابق مبارزه میکرد و چه بعد از انقلاب و در دهه شصت که مسئولیتهای تصمیمگیری مهمی برعهده داشت و چه در دوران اصلاحات و چه امروز که مدام نامه و یادداشت مینویسید هیچگاه، ذرهای و لحظهای به آزادی و دموکراسی باور نداشته و ندارد.» وی میافزاید: «من از آقای خوئینیها یک پرسش مهم میپرسم؛ آیا انتخابات در یک دهه اخیر و حتی دو دهه اخیر تاثیری بر روند تقویت دموکراسی داشته است یا خیر؟ آقای خوئینیها اساسا هیچ پاسخی نمیتواند به این پرسش بدهد زیرا او اصلا به چنین موضوعاتی هیچوقت فکر هم نکرده است.» زیباکلام گفت: «آقای خوئینیها بیتردید به دنبال باز کردن فضای سیاسی و توسعه دموکراسی نیست زیرا او به طور کلی مقولهای به نام آزادی و دموکراسی را درک نمیکند.» وی همچنین در روزنامه آرمان نوشت: آقای خوئینیها به واقعیتهای جامعه ایران توجهی ندارند. گویا ایشان متوجه نیستند که اعتبار اصلاحطلبان بسیار تنزل پیدا کرده است. شاید آقای موسوی خوئینیها متوجه نشدند که گذشت آن زمانی که رئیس دولت اصلاحات جامعه را دعوت به انتخابات میکردند و 24 میلیون نفر به پای صندوقهای رای میرفتند. گذشت آن زمان که با تکرار میکنم رئیس دولت اصلاحات یک و نیم میلیون نفر در تهران به آقای عارف رای میدادند. واقعیت امر بر آن است که مشکل بزرگی که اصلاحطلبان با آن روبهرو شدهاند این نیست که آیا باید در انتخابات شرکت کنیم یا شرکت نکنیم؟ در شرایط جنگ اقتصادی چرا 18 میلیارد دلار را حراج کردید؟ آقای رئیسجمهور در حالی که در جنگ اقتصادی ادعایی بودید، چرا چوب حراج به 18 میلیارد دلار ذخایر ارزی زدید؟روزنامه وطن امروز ضمن طرح این سوال نوشت: رئیسجمهور در جلسه هیئت دولت گفت: ایران از سال 97 در جنگ اقتصادی قرار دارد. وی از مردم خواست این جنگ را باور کنند. منظور روحانی از شرایط جنگی شرایط صرفا تحریمی نیست بلکه او مدعی است در 2 سال و نیم گذشته شرایطی در نتیجه سیاستهای آمریکا برای ایران به وجود آمده که با زمان قبل از آن متفاوت است: «ملت دقت کنند ما از سال 59 تحریم اقتصادی داشتهایم اما جنگ اقتصادی از 97 شروع شد؛ آمریکا با تمام امکانات وارد جنگ با ایران شده است». روحانی با بهکارگیری چنین جملاتی بهدنبال آن است که به مردم بگوید شرایط امروز بازار از مسکن و خودرو و طلا گرفته تا کره و تخممرغ، در نتیجه شرایط جنگی که آمریکا علیه ایران راه انداخته به وجود آمده است. مگر غیر از آن است که روحانی با ادعای بهبود اوضاع معیشتی و برداشته شدن تمام تحریمها قدم در مسیر انتخابات ریاستجمهوری سال 92 گذاشت؟ روحانی مدعی بود حضور وی بهعنوان رئیسجمهور سبب میشود با بستن با کدخدا، چرخهای اقتصاد کشور را با چرخهای سانتریفیوژها همزمان میچرخاند. نادیده گرفتن تمام خطوط قرمز مذاکراتی که حتی به قدمزدنهای کنار رودخانه ظریف و کری نیز کشیده شد، همه برای رقم زدن توافقی بود که از قبل آن اوضاع اقتصادی کشور بهبود یابد. اما در عمل چه اتفاقی افتاد؟ کدامیک از مشکلات اقتصادی کشور برطرف شد؟ قیمت کدامیک از کالاهای اساسی حتی قبل از سال 97 با همان سال جنگ اقتصادی نسبت به سالهای پیش از ریاست روحانی کاهش یافت؟ قیمت ارز و دلار در پاییز 96 جهش خود را آغاز کرد و منجر به آغاز تلاطمات بازار شد. روحانی که معتقد است سالهای پس از برجام سالهای خوب و موفقی بوده است، باید پاسخ دهد حدفاصل سال 94 یعنی امضای برجام تا سال 97 یعنی خروج آمریکا از برجام و به قول حسن روحانی آغاز جنگ اقتصادی، وضعیت اقتصاد در چه حوزهای مناسب بوده است؟ از سال 96 و پس از استقرار حسن روحانی در کرسی ریاستجمهوری برای 4 سال دیگر، کشور شرایط نابسامان جدید و عجیبی را شاهد بود. از پاییز همان سال یعنی چند ماه پس از رای اعتماد کابینه، قیمت ارز با جهش مواجه شد. بازار در نتیجه تلاطمات ارزی به هم ریخت، لوازم خانگی با کمبود شدید مواجه شد، طلا در اوج قرار گرفت و خودرو دوران جدید خود در ایران را از همان سال شروع کرد. حسن روحانی معتقد است مردم میدانند که ایران در شرایط جنگ قرار دارد اما سوال این است: مردم در شرایط فعلی حس جنگ اقتصادی دارند یا احساس بیدولتی؟ جنگ اقتصادی موضوع جدیدی نیست؛ تحریم نفت و بانک مرکزی نیز بهعنوان تحریمهای اساسی علیه ایران از سال 90 و در قانون تحریمی سیسادا وضع شده است. نکته اما این است: در شرایط جنگ اقتصادی، مهم پای کار بودن رئیسجمهور و اعضای کابینه برای مدیریت بهتر جامعه و بازار است. مردم از شرایط تحریمی آگاهی دارند اما بیش از آنکه نگاه به تحریمها داشته باشند نگاه به وضعیت اداره جامعه توسط قوه مجریه دارند. نمونه واضح برای توضیح این گزاره ماجرای اختصاص ارز 4200 تومانی و فروش سکه در سال 97 است. یعنی همان سالی که حسن روحانی معتقد است جنگ اقتصادی آغاز شده است. در نتیجه سیاستهای اشتباه بانک مرکزی قیمت دلار افزایش پیدا کرد و در یک تصمیم یکشبه، جهانگیری خبر داد دولت برای سامان دادن به بازار ارز، ارز 4200 تومانی را عرضه میکند؛ اختصاص ارز بدون چارچوب نظارتی مناسب و بدون دستورالعملهای مشخص کار را به جایی میرساند که دادگاههای ویژه مفاسد اقتصادی با هدف اصلی برخورد با مفاسد شکلگرفته بهدلیل رانتهای ارزی، ماهها پس از این دستور شکل گرفت یا چند تن از ذخیره طلای کشور در نتیجه سیاستهای اشتباه به بازار طلا وارد شد. آقای رئیسجمهور! حرف شما قبول و درست؛ الان شرایط جنگ اقتصادی است اما دولت به اندازه شرایط جنگی یا حتی به اندازه زمانی که شرایط معمول و عادی در کشور وجود دارد، توان خود را به کار گرفته است؟ آسیا تایمز: عهدشکنی و بیعملی به زیان اروپا تمام خواهد شد بیعملی و عهدشکنی اروپا نسبت به ایران، به زیان اروپا و غرب تمام خواهد شد.روزنامه آسیا تایمز در گزارشی نوشت اگر ایران و ترکیه از مدار همکاری اروپا خارج شوند، این اشتباهی پر هزینه برای اروپاست. اعلام غیرمترقبه مبنی بر این که ایران در حال مذاکره درباره یک توافقنامه جامع 25 ساله با چین است به مدت دو ماه در پایتختهای خاورمیانه و غرب بازتاب داشته است. ایران این توافقنامه را برای راهبرد آینده خود ضروری میداند و هیچ مسئله سیاسی نمیتواند آن را مخدوش سازد. شرایط مشابهی در ترکیه در حال روی دادن است، جایی که جنگ لفظی آنکارا با شریکان آن کشور در «ناتو» در حال تشدید به سمت اقدامات عملی است نکتهای که اهمیت هر دو این تحولات را بیشتر نشان میدهد. بینظمی و آشفتگی کلی که در اروپا دیده میشود برخی سیاستمداران در ایران و ترکیه امیدوار بودند که شریکان خود را در اروپا پیدا کنند اما اروپا همراهی نکرد. ایران و ترکیه در حالی که هیچ مسیر روشنی به سمت اروپا نمیبینند، شروع به ورود به مسیر جدایی از اروپا کردهاند. برای سالها، میانهروهای ایران تحت مدیریت حسن روحانی و جواد ظریف از کشورهای اروپایی میخواستند در برابر آمریکا ایستادگی کنند و به اجرای برجام ادامه دهند. اما کشورهای اروپایی نخواستند طرف ایران را بگیرند و مقابل کاخ سفید بایستند. این مسئله هم موجب بیانیههای کمفروغ و همچنین بیعملی اروپا شده است. اگر ایران و ترکیه از مدار همکاری با اروپا خارج شوند، این برای غرب پرهزینه خواهد بود. ائتلاف ایران با پکن موجب تحکیم موضع تقابلی کنونی ایران خواهد شد و به چین اجازه میدهد که بر تحولات از مدیترانه تا دریای عربی تأثیرگذار باشد. اما اروپا ناتوانتر از آن است که کاری انجام دهد. حتی سیاستمداران ایرانی که تمایل به اعتماد به آمریکا داشتند هم با این سؤال روبهرو هستند که آیا یک توافق جدید ارزش امضا کردن دارد؟ آمریکا یک بار زیر توافق امضا کرده خودش زده و بایدن هم اعلام کرده فشار و سختگیری بر ایران را هوشمندانهتر ادامه میدهد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رئیسسابق
ضد اطلاعات سازمان سیا میگوید، دولت چین شهر نیویورک را به طور
بیسابقهای مورد حمله اطلاعاتی قرارداده و به طور محافظهکارانه میشود
تخمین زد که بیش از ۱۰۰ جاسوس فعال در این شهر دارد. «جیمز
ام. اولسن»، رئیسسابق ضداطلاعاتی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، به
یک نشریه آمریکایی گفته: «برنامه جاسوسی آنها (چینیها) گسترده است. آنها
به شکلی تهاجمی شبکههای اجتماعی را میکاوند و به دنبال آمریکاییهای
چینیتباری که نسبت به سرزمین مادری چین حسی دارند، میگردند». به نظر
میرسد که این مورد درباره «بیماداجی آنگوانگ»، افسر پلیس شهر نیویورک نیز
صادق است که او اصالتی تبتی دارد اما شهروند آمریکاست. او روز دوشنبه
گذشته دستگیر و متهم به جاسوسی برای چین شد. وی که ۳۳ سال دارد، قبلا
تفنگدار دریایی، نیروی ذخیره در نیروی زمینی ارتش آمریکا بوده و سال ۲۰۱۸
یک بار به عنوان پلیس برگزیده ماه انتخاب شد. چرا توافق ژنو برگ برندهای برای انصارالله است؟ محمدرضا کلهر ائتلاف سعودی از فروردینماه 94 به یمن حمله کرده و باعث خلق یک تراژدی بزرگ شده است. تاکنون چندین دور مذاکره با هدف رسیدن به توافقهایی در جهت کم کردن دامنه جنگ صورت گرفته اما در عمل اتفاقی نیفتاده و توافقات اجرایی نشدهاند. اخیرا نیز در سوئیس نشستی دیگر با هدف مبادله اسرا برگزار شد. این دور از مذاکرات، در مورد اجرایی کردن توافق استکهلم بوده که در سال ۲۰۱۸ میان ۲ طرف به امضا رسید. ۲ طرف در مذاکرات سال ۲۰۱۸ بر سر تبادل ۱۵ هزار اسیر توافق کردند اما یک روند بسیار محدود در این خصوص صورت گرفت. این گفتوگوها تحت نظارت دفتر نماینده سازمان ملل و کمیته صلیب سرخ بینالمللی انجام شد. در نهایت ششم مهرماه دو طرف درباره جزئیات مرحله نخست مبادله اسرا بین یکدیگر به توافق رسیدند. بر این اساس مرحله نخست، شامل آزادی بیش از یکهزار اسیر یمنی است و آزادی اسرای سعودی و سودانی را هم شامل میشود. در صورتی که بر اساس مذاکرات جاری مبادله اسرا انجام شود، بزرگترین مبادله اسرا از زمان تجاوز ائتلاف سعودی به یمن در مارس ۲۰۱۵ تاکنون خواهد بود. در ژنو گروههای یمنی تحت نظارت سازمان ملل برای نهایی کردن توافق مبادله 1420 اسیر گفتوگو کردند. اما این توافق در چه شرایطی به دست آمده است؟ مذاکرات ژنو در شرایطی شروع شد که انقلابیون یمن در عرصه میدانی دست برتر را داشتند. ارتش و انقلابیون یمن در 2000 روزی که از جنگ گذشته نشان دادهاند که گزینههای استراتژیکی در اختیار دارند که میتواند در هر برهه معادلات نبرد را تغییر دهد. انقلابیون در قالب سه عملیات توازن بازدارندگی توانستهاند قدرت پدافندی و آفندی خود را اثبات کنند. انصارالله یمن 26 مرداد98 بزرگترین عملیات هجومیخود را از زمان آغاز تجاوز ائتلاف سعودی - اماراتی ضدیمن با عنوان «توازن بازدارندگی اول» انجام داد. یحیی سریع سخنگوی نیروهای نظامی یمن در تشریح این عملیات گفت که 10 فروند پهپاد بهطور همزمان، میدان نفتی و پالایشگاه الشیبه وابسته به شرکت آرامکو را در شرق عربستان در عملیات موازنه بازدارندگی یک هدف قرار دادند. میدان نفتی شیبه در عربستان که مورد حمله پهپادهای یمنی قرار گرفت، یکی از 10 میدان نفتی بزرگ جهان بوده و دارای امتیازات و ویژگیهای منحصر به فردی است. اهمیت عملیات توازن بازدارندگی اول در این بود که برای اولینبار انصارالله یک هدف را در فاصله 1200 کیلومتری انتخاب کرد و هیچکدام از سامانههای دفاعی عربستان موفق به رهگیری پهپادهای یمنی نشدند. یگان پهپادی ارتش و کمیتههای مردمی یمن 23 شهریورماه 98 نیز در عملیاتی، تاسیسات نفتی عربستان را با ۱۰ فروند پهپاد هدف قرار داد. این عملیات که در نوع خود بزرگترین حمله پهپادی علیه زیربناهای حیاتی نفتی عربستان به شمار رفت سبب خسارتهای سنگین به بخش نفت و گاز سعودی و همچنین هیمنه و حیثیت سیاسی و نظامی ریاض شد. در این عملیات دو پایگاه مهم نفتی عربستان یعنی البقیق و الخریص هدف قرار گرفتند. این حمله باعث شد تا تولید نفت عربستان به میزان 50 درصد یعنی 5 میلیون و 700 هزار بشکه در روز کاهش یابد و بیش از 30 میلیارد دلار خسارت به عربستان وارد شود. حمله به دو پایگاه البقیق و الخریص، «عملیات توازن بازدارندگی دوم» نام گرفت. سهشنبه دوم اسفندماه 98 هم «عملیات توازن بازدارندگی سوم» انجام شد. این عملیات با دو موشک بالستیک «قدس»، ۱۲ پهپاد صماد-3 و موشک بالستیک و دوربرد ذوالفقار انجام شد. در این عملیات شرکت آرامکو و اهدف حساس دیگر در «ینبع» (در غرب عربستان) با دقت هدف گرفته شد. نیروهای موشکی و پهپادی ارتش یمن در عملیات خود به ینبع، هشت مکان را در عمق شهر صنعتی عربستان در ینبع هدف قرار دادند. تیرماه 99 نیز سخنگوی نیروهای مسلح یمن اعلام کرد، به یاری و توفیق الهی، عملیات تهاجمی بزرگ «موازنه بازدارندگی چهارم» را علیه پایتخت دشمن سعودی انجام دادیم. وی تأکید کرد که این عملیات با تعداد زیادی از موشکهای بالستیک و موشکهای بالدار قدس و ذوالفقار و هواپیماهای بدون سرنشین در عمق خاک عربستان انجام شده است. علاوه بر این چهار عملیات، ارتش یمن موفق شده که استان راهبردی الجوف را از اشغال ائتلاف سعودی خارج کند و در شرایط کنونی آزادسازی مارب در دستور کار انقلابیون یمن قرار گرفته است. مارب بهدلیل وجود منابع و صنایع نفت و گاز و نیز سد مارب و شبکه آبیاری آن به قطب اقتصادی شمال یمن تبدیل شده است و در سالهای جنگ نیز بهعنوان مرکز نیروهای ائتلاف عربی در شمال یمن شناخته میشود. بر این اساس انصارالله دست برتر را در عرصه میدانی در اختیار دارد و همین مسئله ائتلاف سعودی را به پای میز مذاکره کشانده است. در مقابل ائتلاف سعودی نیز از هم گسیخته و دچار واگرایی شده است. شورای انتقالی جنوب که مورد حمایت امارات است به شدت با دولت مستعفی یمن که مورد حمایت عربستان است دچار اختلاف شده و این مسئله بارها به درگیریهای نظامی نیز کشیده شده است. در این شرایط منصور هادی ناگزیر از مذاکره با انصارالله بود. البته باید به این نکته توجه داشت که نباید انتظار اجرای توافقات از سوی متجاوزان را داشت اما کشاندن ائتلاف سعودی به میز مذاکره یک برگ برنده برای انصارالله است. وزیر خارجه سوریه: کشورهای تحریم شده علیه آمریکا جبهه متحد تشکیل دهند وزیر خارجه سوریه خواستار تشکیل جبههای واحد برای مقابله با تحریمهای آمریکا، توسط کشورهایی شد که خود تحت تحریم این کشور هستند. «ولید
المعلم» در سخنرانی سالانه خود در مجمع عمومی سازمان ملل، از کشورهای
تحریمشده خواست که علیه آمریکا یک جبهه واحد تشکیل دهند و از این طریق،
تحریمها ی واشنگتن را خنثی بکنند. به گزارش خبرگزاری فارس، وزیر خارجه
سوریه همچنین اعلام کرد:[متاسفانه] دستورکارهای سیاسی همچنان بر
دستورکارهای انسانی مقدم است؛ با شیوع کرونا انتظار میرفت برخی تحریمهای
یکجانبه علیه ملت سوریه و دیگر ملتها برداشته شود، اما این تحریمها به
بهانههای واهی، تشدید هم شده است. وی در ادامه، به تحریم موسوم به «سزار»،
که آمریکا آن را علیه ملت سوریه اعمال کرده، اشاره کرد و گفت، هدف از این
تحریم، اعمال فشار بر ملت سوریه و در تنگنا قراردادن آن است، درست همان
کاری که رژیم اسرائیل علیه فلسطینیها به شیوهای دیگر انجام میدهد.
نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : پیوند روزانه پیوندها آمار وبلاگ
امکانات جانبی |