تـــو لَـــــی ( دوست شــنـاســی )
پیامر اكرم (ص) : خدایا دوست بدار كسى‏ را ، كه على را دوست دارد.
صفحه نخست       پست الکترونیک          تماس با ما              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
درباره وبلاگ



مدیر وبلاگ :طاهر مهدوی
مطالب اخیر
نویسندگان


 شعار 101 ساله
  ۱۳۹۹/۰۹/۱۵
ادل الدلیل

محمدهادی صحرایی
اگر آمریكا و اسرائیل «لا اله الا الله» بگویند، ما قبول نداریم؛ چرا كه آنها مى‏خواهند سرِ ما كلاه بگذارند. آنها كه صحبت از صلح مى‏كنند، مى‏خواهند منطقه را به جنگ بكشند. شما متوقعید ما در مقابل آمریكا و اسرائیل و دیگر ابرقدرت‌ها، كه مى‏خواهند منطقه را ببلعند، بى‏تفاوت باشیم؟ ما با هیچ كدام از ابرقدرت‌ها و قدرت‌ها سر سازش نداریم‏.
این سخنان امام خمینی است در آبان سال 1360. در سال‌های ابتدایی انقلاب و اوایل جنگ و کوران ترورها؛ در بحبوحه تحریم و تهدید و جنگ سخت و از پیله درآمدن نفوذی ها. زمانی که مردم طعم نیش نفوذی‌ها را در به هم ریختگی بازار و فتنه فرقان و تیغ منافقین را در ترورهای خیابانی می‌چشیدند. ناامنی شهرهای مرزی و داستان کومله و دموکرات و خلق عرب و خلق مسلمان و... هم بود. این فتنه‌ها اگرچه دمل‌های کهن بودند ولی با ناخن زدن دشمنان دهن باز کردند. آمریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه، سعودی و رژیم صهیونی دشمنان شاخدار و شناخته شده‌ای بودند که هرکدام به شیوه خود و گاهی جمعی علیه انقلاب اسلامی نقشه می‌کشیدند. شاید بتوان جانورترین این دشمنان را رژیم صهیونی دانست که با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، هم سفره رنگین خود را برچیده می‌دید و هم طومار عمرش را.
نباید از این نکته غافل شد که دشمنی این دشمنان، به انقلاب 57 و نهضت 42 و کودتای 32 برنمی‌گردد. دست خبیث انگلیس 101 سال پیش به خون ایرانیان آغشته شد. وقتی‌که در اواخر قاجار، بدون جنگ و خونریزی و با قحطی ساختگی و بیماری وارداتی نصف جمعیت 18 میلیونی ایران را قتل عام کرد. فعال کردن شبکه نفوذی یهودی - انگلیسی در ایران برای پیش خرید محصولات، تحریم مبادلات خارجی با ایران، سوزاندن مازاد غلات و تحریم واکسن وبا و... اینها قسمتی از طرح صهیونیزم جهانی برای تحدید نسل شیعیان و ابتدای طرح انگلیس، اول برای انتقام تحریم تنباکو؛ دوم برای شروع تغییر ساختار و منحرف کردن مرجعیت افکار عمومی از مراجع دینی و نهادهای قانونگذار به کاخ شاهِ در سیطره قدرت‌ها؛ سوم تغییر سبک زندگی مردم ایران و چهارم نظام سازی و تثبیت دیوانسالاری مورد نظر غربیان بود که تا امروز نیز‌گریبانمان را گرفته است.
کودتای اسفند 1299 زمانی اتفاق افتاد که قحطی بزرگ انگلیسی، رمق علماء، روشنفکران و مردم ایران را گرفته بود که کسی از پشت و پدر و پیشه و پیشینه رضاخان و از تبار ژنرال آیرونساید نپرسید. دستگاه مفلوک قاجار هم که در آن قحطی، آغل و انبار انباشته بود، سرگرم خوردن و خفتن بود و فرصتی برای رسیدگی به امور نداشت. نه جایگاهی در میان مردم داشت و نه اعتباری و نه اصلاً توانی برایش مانده بود که بتواند اظهار حیات بکند. گویی عاقبت شاه سلطان حسین صفوی‌گریبان احمدشاه قاجار را هم گرفته بود. با روی کار آمدن رضاخان و پادشاهی او و شروع ناسازگاری‌اش باشرع و مخالفتش با مظاهر بومی - مذهبیِ ایران، کم‌کم درخت بریتانیا ثمر داد. اگر زمانی مردم برای تنباکو، اعتراض خود را تا اندرونی کاخ ناصری بردند، در زمان رضاشاه، چادر از سر زنان گرفتند و نایی برای اعتراض مردم نمانده بود. اگر علماء و روشنفکران علیه استبداد قجری، مشروطه برپا کردند، رضاشاه به مردم حتی اجازه انتخاب کلاه هم نمی‌داد و مدرس تنها مرد مجلس شورا بود.
کودتای 28 مرداد 32، دومین کودتای شناخته شده‌ای است که انگلیس با کمک آمریکا در ایران انجام داد و به اسقاط دولت مصدق و بازگرداندن شاهِ همیشه پا به فرار، انجامید. انگلیس، رضاشاه را آورد و برد و محمدرضا را هم آورد ولی بعد از فرارش، اینبار با آمریکا او را برگرداند. مردم خسته از شاهِ قهرو، و خشمگین از انگلیسِ کودتاچی، وقتی دیدند محمدرضا پهلوی، بعد از گذشت چهارماه از کودتای 28مرداد، روابط با انگلیس را ازسرگرفت و نیکسون، معاون رئیس‌جمهور آمریکا را به ایران آورد و این دو اتفاق نامیمون را با دادگاه مصدق هم زمان کرد، تاب نیاوردند و دانشگاه را سنگر مبارزه با استعمار کردند. با جنبش دانشجویان در 16 آذر، طنین مرگ بر انگلیس و آمریکا و مرگ بر وادادگی پهلوی، از دانشگاه تهران در فضای افسرده کشور پیچید. تقدیم سه دانشجوی شهید، مصطفی بزرگ‌نیا، احمد قندچی و آذر شریعت‌رضوی که با اصابت مستقیم تیر جنگی به شهادت رسیدند، اثبات طهارت جنبش دانشجویی و ضد استکبار و استقلال‌طلب بودن آنست.
از 16 آذر 32 که انقلابی‌ترین اقدام ضدآمریکا و انگلیسی را دانشجویان انجام دادند تا خرداد 42 که به نهضت خمینی کبیر پیوستند و تا بهمن 57 که شهد پیروزی را همه ملت ایران چشیدند و تا 7 آذر99 که فخری‌زاده، سرو قدکشیده دانشگاه را صهیونیزم بین‌المللی به خاک انداخت، دانشگاه یکی از اصلی‌ترین پایگاه‌های ضد استعماری و ضداستبدادی بوده و هست و تلاش‌های بداندیشان و تحریفگران تاریخ، نتوانسته آنرا از اصالت انقلابی‌اش بیندازد. اوج اقدامات کاسبان تحریف در غائله کوی دانشگاه بود. زمانیکه دشمنان در کمین افتخارات دانشگاه، قصد عوض کردن جای دانشجوی انقلابی با دانشجوی انحرافی داشتند و به طمع ربودن روح مطالبه‌گری دانشجو افتادند. می‌خواستند دانشگاهِ فعال و خلاق و بانشاطی که امروزه انقلابیِ پیشکسوت است را به حیاط خلوت احزاب تبدیل کنند و شأنی بیش از صندوق رأی برایش قائل نشدند. خیانت آنها نیز فرار از کارکردن با شیوه غائله‌آفرینی و تحریف تاریخ جنبش دانشجویی بود. در حالیکه دشمن اصلی جنبش دانشجویی، اصلاحات و اعتدالی است که ریشه در افکار انگلیس و آمریکا و تئوریهای صهیون دارد.
در فتنه 88 هم پرده از چهره کسانی افتاد که روزی جنبش دانشجویی را وارونه می‌گفتند. انقلابیون پشیمانی که جنبش دانشجویی را به گونه‌ای تعریف، و در اصل تحریف می‌کردند که بتوانند خستگی و آلودگی خود به چرب و شیرین دنیا را توجیه کنند. دروغگویانی بر گُرده دانشجویان شعار می‌دادند و بعداً تصاویرشان که دست در دست رئیس‌جمهور آمریکا و سایر دشمنان خاردار و تئوریسین‌های جنایکار عربی و غربی داشتند دیده شد. آنها دیروز برای استقلال ایران یقه چاک می‌کردند و امروز، پای ثابت بنگاه سخن پراکنی انگلیس و صدای آمریکا و اینترنشنال‌اند. فرصت‌طلبان سفله‌ای که غیر از ننگ وطن فروشی، به خفت دریوزگی هم مبتلا شده‌اند و نسخه پیچی ضداستبدادی آنها در دامن استکبار، تناقضی است که گویاتر از هر تحلیل و مدرک است.
در این 42 ساله انقلاب اسلامی، جنبش دانشجویی چنان سرافراز شده که دیگر دست ناپاکان به آن نمی‌رسد. تا وقتی خون شهریاری و احمدی روشن و رضایی‌نژاد و علیمحمدی و فخری زاده‌ها تازه به تازه می‌شود، آفت تحریف از این درخت تناور دور می‌شود. حقیقت است که راه حق خون می‌خواهد چراکه خون مایه حیات موجود زنده است. نکته مهم و قابل توجه دیگر اینست که دانشمندان شهید هسته‌ای و موشکی که موتور پیشران و پیشرفت کشور بوده و هستند، جملگی تحصیل‌کرد‌گان مراکز علمی ایران اسلامی بودند. اینکه دشمن تاب تحمل دانش بومی ایرانیان را ندارد به این معنی است که چون توان تطمیع یا مقابله علمی با نخبگان را ندارند، آنها را به شهادت می‌رسانند وگرنه پخمگانِ مدعی را می‌توانند با مدرک و مذاکره و شعار به تمکین و وطن فروشی وادارند و در ازای تقریباً هیچ، کیک زردشان را بدزدند.
16 آذر امسال اگرچه بی‌حضور دانشجویان است ولی مطالبه دانشجویان و خون شهیدان نخبه دانشگاه‌های سرافراز ایران، از سه آذر اهورایی32 و مصطفی چمران و سعید یداللهی و شهدای هسته‌ای و موشکی و پزشکی، امتداد شعار 101 ساله مرگ بر آمریکا و مرگ برانگلیس و مرگ بر وادادگی و قطع امید از خارج و قطع طمع دشمنان از داخل کشور است که عزت و اقتدار را به همراه می‌آورد و تولید قدرت می‌کند. متأسفانه امروز، شرط‌گذاری برای مذاکره و بازگشت به برجام با حضور تروریست‌های کراواتی و گاوسعودی و...، در کنار حمایت بی‌شرمانه مقامات اروپایی و آمریکایی از ترور اخیر دانشمند هسته‌ای و پزشکی، و در اوضاع اقتصادی نابسامانی که محصول خودکم بینی و غربزدگی و وادادگی است، در حقیقت به چالش کشیدن شرافت و غیرت مسئولین دولتی است. که امید است از این امتحان سربلند بیرون بیایند و کاری بکنند. إن‌شاءالله.




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
یکشنبه 16 آذر 1399
نظرات پس از تایید نشان داده خواهند شد.





آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
امکانات جانبی
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات