کلبه ی عشق
سلام آدرس وب دوممه خوشحال میشم بیایینو خواستین تبادل لینک کنیم هرروزم آپ میکنم ghamhaye-leyla.blogfa.com بیاااا دوری کنیم از درس
بیاااامشروط
بشیم کم کم
بیاااا
با درس تو بدتر شوووووو
بیاااا
این ترم تو رد شوووو
رد
شوووو
ببین
گاهی یه وقتایی دلت میگیره از استاد
نه
میخوابم نه بیدارم
از
این نمرات من پیداست شهامت میخواهد
...
شــــایــــــــــــد ...
هیچ
زمـــــــــــــــــــــــــان
...
صدا میکنم ” تو ” را این ” جانی ” که میگویی جانم را میگیرد! نزن این حرف ها را دل من جنبه ندارد . . . سلامتی اون سربازی که ۵۵ دقیقه واستاد تو صف تلفن
که ۳ دقیقــه با عشقش حرف بزنه،
ولی هرچقد زنگ زد بازم پشتخطی بود ... چوپان
قصه ما دروغگو نبود، اوتنها بود وازفرط تنهایی فریاد گرگ سر می داد...
افسوس كه كسی تنهایی اش را درك نكرد وهمه درپی گرگ بودند
ودر این میان فقط گرگ فهمید كه
چوپان تنهاست!!! آنگــاه کـﮧ غـُرور کـَسـے را لـﮧ مـے کـُنـے آنگـاه کـﮧکـاخ آرزوهـاے کسـے را خراب مـے کـُنـے آنگـاه کـﮧشمـع اُمیـב کسـے را خـاموش مے کـُنـے آنگـاه کـﮧبنـבه اے را بیهوבه مـے انگــارے میخواهمـ بـבانمـ בستـانت را بـﮧ سـَمـت کـُבامیـטּ آسمـاטּ میگیرے تـا براے خوشبختـے خوבت בعـا کـُنـے ...! دیشب با خدا دعوایم شد ......
با هم قهر کردیم .....فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد......
.... چند قطره اشک ریختم ..... و خوابم برد
مادرم گفت...
چه " بارونی " می آمد بـﮧ گوش خـدآ بـرسآنـیـد
آدَمـﮧ ایـטּ حـوآ سـآل هـآست ڪﮧ رَفـتـﮧ است
ایـטּ حـوآے تنهــآ رآ برگـردآטּ پیـش خـودَتـ
بهشتـش رآ نمے خوآهـمـ
بـﮧ جهنمـش هـمـ رآضـے امـ
هـرجـآیـے بـآشَـد جـز ایـטּ دُنیـآ
ایـטּ دُنیـآ زیـآدے بـوے آدَمـ گرفتــﮧ است .............................. خدایـــــا ؛
دخلـم با خرجـم نمی خواند !
کــــم آورده ام !
صبری که داده بودی تمام شد . . .
ولی دردم هم چنان باقیست !!
بدهکار قلبم شده ام !
می دانم شرمنده ام نمی
کنی ؛
باز هم صبــر می خواهم ............................ .پـــروردگــار من همــان است که من مــیخـواهم.....!
کاش من هــم همــانی باشم که او میخــواهد ................................. خدایا همش گفتیم "راضی ایم به رضای تو " این یه بار تو رضایت بده به رضای ما .........................................................
قصـــــــه گـــوی شـهـر مــا هرچـه گفت دروغ بـــــــود : "لیلـــــــــی و مجنـــــــــــون " "شیــــــــرین و فــــــــــــرهاد " آدمــها به قـدری کثیفنـد که لیــلایشان با فــرهاد میخوابد و مجــنونشان با شیــرین هیزم نبودم... نبودنــــــــــــتـــ تو صادقانه دروغ بگو دلی که ازبی کسی تنها است،
هرکس رامیتواندتحمل کند.! روزی با خودم فکر میکردم
که اگر او را با غریبه ی ببینم شهر را به آتش میکشم اما ...
الان حتی حاضر نیستم کبریتی روشن کنم تا ببینم او کجاست روزگار با ما خوب تا نکرد...... کرد..... همین که تو میدانــی ” دوستت دارم “ ... کافیست … بگذار خفه کند خودش را ... خدایا میگم، شما که که با یه سکه پنجاه تومنی، دفع هفتاد بَلا می کنی ! ... چقدر بدیم کلا بی خیال شی ؟ همه می گن که شیشه احساس نداره اما اما وقتی روی شیشه بخار گرفته نوشتم دوست دارم خیلی ارام اشک ریخت و گریه کرد خدایا
انتخاب واحد دنیا را كه خودت برایمان انجام دادی!
كاش لااقل سیستم حذف و اضافه ای نازل میكردی.
خیلی از واحد ها را باید حذفــــــــــــ كنم. چقدر عجیب است دریا...!
همین که غرقش می شوی تو را پس می زند...
مثل آدمها چه خوب است آدم ها،
یـــــــــــــــــک نفر را هر روز دوست داشته باشند،
نــــــــــــــه هر روز یـــــــــــــــک نفر را....! چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی کسـی زیــر ایـن گنــبد کبــود چــه شیرین اســـــت چند ساعتی با هم بودیم!
من به تو نگاه میکردم...
و.. تو به ساعتت
تو قرار داشتی و... من بی قراری از طعنه زدن های ادم ها غمگین نشو...
سالهاست که به هوای ابری میگویند...
خراب!!!! گفتم مرا بتـــــرسان دستانــــم را رها کـــرد نفـــــسم بند آمد... به دنبال واژه هامباش... سرش برودفاتحه کلمات را باید خواند شهامت می خواهد سرد باشی گرم لبخند بزنی …! روی قـلــبـــــــ♥ـــــــــــے نـوشـــتــه بـود
شــکـســــتـــــنــــے اســــت
مـواظـــــــب بـاشــــــــیـن ولـــــ ♥ــــــے قــلــــــ♥ــــــبــم نـوشــــتـم
شــکـســـــــــتـه اســــت ,
راحــــــــــــــت بـــاشــــیـن زخمی بر پهلویم هست روزگار نمک می پاشد و من پیچ و تاب میخورم و همه گمان میکنند که من میرقصم توی ایـن چـنـد سالِ عمـرم یه چـیز ُ خـ ـوب فهمیـدم ؛ פֿבایــــا !
פֿـطُ و نشاטּ בوزَפֿـــــَتــ را برایـــَمـ نکشـ
جهَنَمـ تـــــَر اَز نَبــــوבنــش جایـــے سُراغـ نـَـבارمــ….. به آینده بـــگویید نیاید ،
حــال من آینده ای که در گذشته انتــظار داشتم نیست …
یـــک جای کار می لنگـــــد آدم بی گناه تا پای چوبه دار میره
اما آدم گناهکار تا اونجا هم نمیره بـہ سـاבگـے یکــ لبخـنــב رهـایمـ کــرב..." او" رفـتـــ... حـراجــ گـذاشـتـــہ امــ بی گناه پــــــای چوبه دارمیخندید،
انگارنمیدانست دوره ضرب المثــــــل هاتمام شـــده ......
زبانم لال فکر کردم نفهمیدی!
اما چند روز پیش مشکل
سختی برایم پیش آمد
همه ی درها به رویم بسته شدند!
از تو کمک خواستم،
امروز
همه چیز درست شد!
مرا ببخش این بار بخشندگیت شرمنده ام کرد.
طبقه بندی: خدا،
ﻭﻗﺘﻲ ﺑﺎ " ﺍﻭ " ﺩﻳــــﺪﻣﺖ،
ﭘﺮﺳــــﻴﺪﻡ:ﭼﻪ ﭼﻴــــﺰﺵ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻮﺩ؟
ﮔﻔﺘﮯ "--- : ﺍﻭ " ﺩﺳـــــﺖ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﮯ
ﮐﻨﺪ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻏــــﻮﺵ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ
.ﺍﻳﻦ
ﻳﻌــــﻨﮯ
»ﺣِﺲِ ﺍﻣﻨﻴّﺖ
ﮐﺎﺭﮮ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﻴـــــﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﮑﺮﺩﮮ ...
---ﻳﮏ ﻃـــــﺮﻓﻪ ﺑﻪ ﻗـــﺎﺿﮯ ﺭﻓﺘـــﮯ ....
ﻭ ﻧﻔﻬــــــــﻤﻴﺪﮮ ﺩﺳــﺖ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺭﻭﮮ
ﺳــــــﺮﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑــــﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﺁﻭﺍﺭ
ﻣﺸـــــــﮑﻼﺕ ﻭﺟـــﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻟـِﻪ ﻧﮑـــــــﻨﺪ !
ﺍﻳﻦ ﻳﻌــــﻨﮯ » ﻣُﺤـَﺒِﺖّ ﺑﮯ ﭼﺸﻢ ﺩﺍﺷﺖ «
تو خوابمونم نباشه خواهشا . . .
طبقه بندی: مطالب طنز،
گوشم از جیغ و داد و نعره کر شد
به یاد تعطیلات رفته از دست /
غم و غصه کنارم همسفر شد
از آجیل شب عید مونده تخمه /
تموم پسته ها زیر و زبر شد
رو پیچ و تاب سبز سبزه ی عید /
گره از بخت ما هم کور تر شد
عروس تنگ من ، زندانی عید /
از آن قصر بلوریش به در شد
دروغ سیزده هر ساله ی ما /
عجب عیدی به نیکویی بسر شد !
دوست داشتن کسی که ...
هیچـــــــــــــــــــوقـت ...
ســــهــم تو
نخـــواهـــد شــــد ...!!!
طبقه بندی: زندگی،
طبقه بندی: عاشقانه،
طبقه بندی: به سلامتی،
طبقه بندی: دروغ،
طبقه بندی: بی وفایی،
رفتم گوشه ای نشستم
صبح که بیدار شدم ....
نمیدانی از دیشب تا صبح
ادامه مطلب
طبقه بندی: بی وفایی،
ادامه مطلب
ولی
سوختـــــــم در زمستان
من عاشقانه کاری میکنم
که ماه همیشه پشت ابر بماند
ما را خوب " تا "
دنیا ...
انتظــارت را میـکشـــــد
طعــم پیامکی کــه میگـــوید :
" کجایـی نگران شدم "
سکسکه ام گرفته بود
کلمات فریبمان میدهند!!
وقتی اولین حرف الفباکلاه
و
مـــن روـــے
گـُذر ِ زَمـان هیچ چیز ُ حـَل نمیکنه . . .
ماست مالـ ـی میکُـنه !
و مــنـــ عـاشـقـانــہ هـاے
بـے مخـاطبـمـ را بـہ
طبقه بندی: تنهایی،
قالب ساز آنلاین |