برای او که * آسمانی * شد
کــاش تصــویــرت نفــس مــی کشیــد...
سلامتیِ دریا ! که ماهی گندیدههاشو دور نمیریزه.
به سلامتیِ اون که همیشه راستشو میگه. به سلامتیِ سنگ بزرگ دریا! که سنگای دیگه رو میگیره دورش.
به سلامتیِ دریا ! که قربونیاشو پس میآره.
به سلامتیِ تابلوی ورود ممنوع ! که یه تنه یه اتوبان رو حریفه.
به سلامتیِ عقرب ! که به خاری تن نمیده
( عقرب وقتی تو آتیش میره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش میکُشه که کسی نالههاشو نشنوه )
طبقه بندی: ·▪••● عمومی ·▪••●،
عشق تو تعطیلی نداره ،به فكر خودت نیستی فكری به حال خستگی ما بكن
ما هر روز تا دیر وقت خرابتیم …
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
You have reached the very depths of my soul
bringing out emotions I never knew I had
and unveiling an ability to love
I never thought possible
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
هیچوقت نگذار مشکلی که باید حل گردد از فردی که باید دوست داشته شود٬مهمتر گردد
Always, deep within my soul
I know we have a love like no other
همیشه از اعماق وجودم
می دانم كه عشق ما بی مانند است
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
Love the heart that hurts you, but never hurt the heart that loves you
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
دلم خوش بود که یارم با وفا بود / کمی از زندگیش از آن ما بود
ولی افسوس که فکر ما غلط بود / که زنگ تفریحش احساس ما بود
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
تمامی مزرعه کافر صدایش میزدند
گل آفتابگردان کوچکی را که عاشق باران شده بود . . .
یک مترسک خریده ام
عطر همیشگی ات را به تنش زده ام
در گوشه اتاقم ایستاده
درست مثل توست ، فقط اینکه روزی هزار بار از رفتنش مرا نمی ترساند . . .
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
خسته شدم از بس به آدمایی که میخوان جای تو رو توی قلبم بگیرن گفتم :
ببخشید اینجا جای دوستمه ، الان برمیگرده !
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
هیچکس ساده ترازمن به تولبخند نزد من ازاین مردم نقاش بدم می آید
حسادت نکن…!
این که بعد از تو بغل گرفته ام…
زانوی غم است!
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
آرزو مى کنم فرو افتادن هر قطره باران، آمینى براى آرزوهاى قشنگت باشد!
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
حال و احوال چطوره ؟
خدایی میبینی چه انرژیی گذاشتم این چند روزه که تو این هفت سال نذاشتم
همش عشقه ها .. حالشو ببر
اول از هم بگم دلم برای الی عزیزم ترنم گلم مهسای مهربونم و دوستای دیگه خیلی خیلی تنگ شده شده
آخه پس کجایین ؟
هاااااااااااا تا یادم نرفته بگم 17 اسفند تولد ابجی جینگول خودمه .. نفیسه جونم که تمام دنیامه ... از الان بهش تبریک میگم تا روز تولدش
آبجی دارا میدونن چی میگم
خواهر گلم تولدت مبارک پیش پیش
طبقه بندی: ·▪••● حرف من ·▪••●،
بعد از نامزدی
دختر به پسر:
دیگه حق نداری به بقیه دخترا نگاه کنیا…الان دیگه تعهد داری
پسر: جان؟! منظورت چیه ؟
وقتی آدم تو رژیمه دلیل نمیشه به منو ( Menu ) نگاه نکنه !
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
خدا شانس بده چیست !؟
عبارتی که معمولا خانومها برای بیان حسادت خود
نسبت به خانوم دیگری که به موقعیت خوبی
دست یافته (معمولا شوهر) استفاده میکنند !
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
نیمه گمشده را بیخیال شو لطفا ، اگر سهم تو بود که گم نمی شد
” نیمه پیدا شده ” را دریاب !
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
دیگر فرصتی برای پیامک دادن نیست
دست واژه ها را می گیرم
و به دیدنت می آیـــم
دلتنگیت در هیچ پیامی نمی گنجد
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
بی هیچ دلیلی “دوستت دارم”
تا نقض کنم قانونی را که هنوز دلیل می طلبد . . .
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،
همانند پلی بودم برای عبورت ، به فکر تخریب من نباش
رسیدی دست تکان بده ، من خود فرو میریزم . . .
طبقه بندی: ·▪••● عمومی ·▪••●،
به تو سوگند ، به راز گل سرخ و به پروانه که در عشق فنا می گردد
زندگی زیبا نیست ، آنچه زیباست تویی تو که آغاز منو لحظه ی پایان منی .
طبقه بندی: ·▪••● عمومی ·▪••●،
دو خلبان نابینا که هردو عینک های تیره به چشم داشتند،
در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند،در حالی که یکی از آنها عصایی سفید در دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت می کرد. زمانی که دو خلبان وارد هواپیما شدند، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد. اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز، اعلام مسیر و ساعت فرود هواپیما، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند.
در همین حال، زمزمه های توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و
همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام کند این ماجرا فقط یک شوخی یا
چیزی شبیه دوربین مخفی بوده است.
اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت.
هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می شد چرا که می دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، می رود.
هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می داد و چرخ های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند.
اما در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد.
در همین هنگام در کابین خلبان، یکی از خلبانان به دیگری می گوید :
باب، یکی از همین روزا بالاخره مسافرها چند ثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن می کنن
و اون وقت کار همه مون تمومه
طبقه بندی: ·▪••● عمومی ·▪••●،
روباهى داشت با موبایلى شماره میگرفت زاغه از بالاى درخت گفت:
پایین آنتن نمیده بده برات شماره بگیرم!!
روباه تا موبایل رو داد به زاغ
زاغ گفت: این عوض اون قالب پنیری که کلاس سوم ابتدایى ازم زدی ! عوضی
طبقه بندی: ·▪••● اس م اس ·▪••●،