باید این جور جاها بصیرت داشته باشیم!!!!

انتخاب اصلح از دیدگاه امام علی (علیه السلام)

امام علی


در جامعه ی مردم سالار دینی، انسان مختار و در انتخاب روش زندگی آزاد است و سرنوشت او طبیعتاً باید به دست خودش تعیین گردد. با توجه به اینکه همه ی انسان ها باید بتوانند در امور مملکت خود که به سرنوشت آنها مربوط است دخالت داشته باشند و چون ممکن نیست که همه ی مردم مستقیماً در امور دخالت نمایند، لذاست که تشکیل حکومت برای زندگی اجتماعی ضرورت پیدا می کند.

بنابراین مردم عزیز ما باید با دوری از هر گونه تبلیغات سوء و غوغا سالاری که مراکز تبلیغاتی غربی و عوامل داخلی آنها به راه می اندازند، در پای صندوق های رای حاضر شده و با انتخاب اصلح (که ما در این گفتار به بررسی خصوصیات آن می پردازیم) سرنوشت فردی و اجتماعی خود را برای رسیدن به سعادت ابدی رقم بزنند.

انتخابات تعیین کننده سرنوشت فردی و اجتماعی است.

انسان با توجه به اختیاری که خداوند متعال به او عنایت کرده است می تواند سرنوشت فردی و اجتماعی خود را انتخاب کند و یا با نوع انتخاب خود سرنوشت خود را تغییر دهد.

«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»؛ به درستی که خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا اینکه آنها خود حالشان را دگرگون سازند.

بنابراین انسان ها می توانند با توجه به عملکرد مثبت یا منفی خود سعادت یا شقاوت را در زندگی برای خود رقم زده و از آن بهره برده و یا در آن گرفتار آیند.

با توجه به این مطالب بیان شده گزینش اصلح می تواند به عنوان یک مصداق بارز و عینی تعیین کننده سرنوشت انسان به دست خودش باشد.

 

معیار كلى «صلاحیت و شایستگى»

براى گزینش، یك معیار اساسى و كلى وجود دارد كه از آن با عنوان «شایستگى» یا «صلاحیت» یاد مى‏شود و همه معیارهاى جزئى از آن منشعب مى‏گردد. از آنجا كه صلاحیت و شایستگى ابعاد مختلف دارد، معیارهاى منشعب شده از آن نیز قابلیت تقسیم به دسته‏هاى متمایز را دارد. در اینجا به یك نوع دسته‏بندى اشاره مى‏شود:

1. صلاحیت از نظر ابعاد علمى، فنى و تجربى؛ هر مقام باید به كسى واگذار گردد كه از دانش، مهارت، تخصص و تجربه بیشتر در آن زمینه بهره‏مند باشد و به عبارت دیگر، در ابعاد یاد شده «توانمند» باشد.

مردم عزیز ما باید با دوری از هر گونه تبلیغات سوء و غوغا سالاری که مراکز تبلیغاتی غربی و عوامل داخلی آنها به راه می اندازند، در پای صندوق های رای حاضر شده و با انتخاب اصلح سرنوشت فردی و اجتماعی خود را برای رسیدن به سعادت ابدی رقم بزنند

2. صلاحیت از نظر ابعاد ارزشى، اعتقادى و اخلاقى؛ برحسب نظام ارزشى حاكم، احراز هر مقام، شرایط اعتقادى، اخلاقى و ارزشى خاصى را براى شاغل آن الزام مى‏كند.

روشن است كه شرط تحقق صلاحیت به مفهوم جامع و كامل آن، وجود هر دو دسته ابعاد یاد شده مى‏باشد نه صرفا یك دسته از آنها. علت اساسى سوء استفاده از تعبیر «انتخاب اصلح» نیز از یك سو، خلط این دو دسته معیار و از سوى دیگر، بر هم زدن تعادل در لحاظ كردن هر دو دسته معیار و نادیده گرفتن یكى از آن دو به نفع دیگرى است.

البته خلط و بر هم زدن تعادل یاد شده نیز به نوبه خود ریشه‏اى اساسى‏تر دارد و آن اینكه چون «صلاحیت» و به تبع آن، «انتخاب اصلح» فى نفسه تعبیرى سربسته است و به این صورت كلى قابل پیاده كردن نیست، بلكه به تعداد نگرش ها و دیدگاه ها و نظام هاى فكرى و ارزشى، مفهومِ متفاوت مى‏یابد، افراد، احزاب و گروه ها و بلكه جوامع مختلف برحسب نوع نگرش و دیدگاه ارزشى، اغراض و اهداف مكتبى، سیاسى و اجتماعى خود، مفهوم «صلاحیت و شایستگى» و در نتیجه «اصلحیت» را در راستاى تأمین آن اهداف، به گونه‏اى خاص تفسیر مى‏كنند.

 

معیارهاى گزینش در نامه 53 نهج البلاغه

بر اساس آنچه ذكر شد، بررسى ابعاد مختلف و مۆلفه‏هاى تشكیل دهنده «صلاحیت و شایستگى» به عنوان معیار اصلى و محورى گزینش نیروى انسانى براى مقام هاى مختلف اجتماعى را، با تكیه بر نگرش و دیدگاه توحیدى یكى از الگوهاى خطاناپذیر رهبرى و مدیریت الهى؛ یعنى حضرت على(علیه السلام)، در محدوده نامه 53 نهج‏البلاغه پیگیرى مى‏كنیم.

الف) معیارهاى مثبت

1. قدرت تفكر و نفوذ اجتماعى؛

در حالیكه تو بهترین جانشین را از میان مردم به جاى آنها (طاغوتیان) خواهى یافت؛ از كسانى كه از نظر فكر و نفوذ اجتماعى كمتر از آنها نیستند و بار گناهان آنها را بر دوش ندارند. ( فراز15)

2. صراحت بیشتر در اظهار حق؛

سپس (از میان آنان) افرادى را كه در گفتن حق از همه صریحترند مقدم دار.

3. كمتر كمك كردن به زمامدار در آنچه خدا دوست ندارد؛

و افرادى كه در مساعدت و همراهى نسبت به آنچه خداوند براى اولیایش دوست نمى‏دارد، به تو كمتر كمك مى‏كنند. (فراز 18)

انتخابات

 

4ـ ورع و صدق و راستى؛

به اهل ورع و صدق و راستى بپیوند. (فراز 19)

5. نیكوكارى؛

پس كارهایت را به نیكوكارترین آنها بسپار. (فراز 52)

6. جامعیت در صفات پسندیده اخلاقى؛

و نامه‏هاى سرى و نقشه‏ها و طرحهاى مخفى خود را در اختیار كسى بگذار كه در همه خوهاى پسندیده از دیگران جامعتر باشد. (فراز 52)

7. خوش سابقه‏تر بودن نزد مردم؛

پس بر كسانى اعتماد كن كه در میان مردم خوش سابقه‏ترند. (فراز 53)

8. شهرت به امانتدارى؛

و به امانتدارى در میان مردم معروفترند. (فراز 53)

 

ب) معیارهاى منفى

1. سابقه مسئولیت در دستگاه طاغوت (یارى گناهكاران و دوستى با ستمگران)؛

«بدترین وزیر و معاون براى تو كسى است كه وزیر و معاون زمامدارانِ بد و اشرار پیش از تو بوده‏اند... آنان همكار گناهكاران و برادر ستمكارانند». (فراز 17)

2. گناه و معصیت؛

«كسانى كه در انجام كارهاى حرام با گناهكاران و اشرار شریك و یار بوده‏اند نباید محرم اسرار تو باشند». (فراز 17)

3. سركشى و عدم ظرفیت روحى؛

«(برگزین) از میان كسانى كه موقعیت و مقام، آنان را مست و مغرور نسازد تا در حضور بزرگان و سران، نسبت به تو مخالفت و گستاخى كنند». (فراز 52)

براى گزینش، یك معیار اساسى و كلى وجود دارد كه از آن با عنوان «شایستگى» یا «صلاحیت» یاد مى‏شود و همه معیارهاى جزئى از آن منشعب مى‏گردد

4. كوتاهى در امور ذیل به سبب غفلت و فراموشى؛

و در اثر غفلت، كوتاهى ننماید در:

الف) رساندن نامه‏هاى كارگزاران زمامدار به او (فراز 52)

ب) دادن پاسخ شایسته از طرف زمامدار به نامه‏هاى كارگزاران وى (فراز 52)

5. سست بستن قراردادها؛

باید قراردادهایى كه براى تو تنظیم مى‏كند سست و آسیب‏پذیر نباشد. (فراز 52)

6. ناتوانى در حل و فصل قراردادهاى مسأله‏دار؛

و از یافتن راه حل براى قراردادى كه به زیان تواست، عاجز نباشد. (فراز 52)

7. جهل نسبت به جایگاه و مرتبه خویش و دیگران؛

و نسبت به ارزش و منزلت خویش در كارها ناآگاه و بى‏اطلاع نباشد.

كه شخص ناآگاه از منزلت خویش، از ارزش و جایگاه دیگران ناآگاهتر خواهد بود. (فراز 52)

8. ظاهرسازى و تظاهر به خوش خدمتى؛

سپس در انتخاب آنان هرگز به فراست و خوش‏بینى و خوش گمانى خود تكیه مكن، چرا كه مردان زرنگ طریقه جلب‏نظر و خوش‏بینى زمامداران را با ظاهرسازى و تظاهر به خوش خدمتى خوب مى‏دانند، در حالى كه در پشت این ظاهر جالب هیچ‏گونه امانتدارى و خیرخواهى وجود ندارد. (فراز 53)

9. مغلوب بزرگى كارها شدن؛

باید براى هر بخشى از كارهایت رئیسى انتخاب كنى كه كارهاى مهم وى را مغلوب و درمانده نسازد. (فراز 54)

10. پریشان شدن از فراوانى كار؛

و كثرت كارها او را پریشان و خسته نكند. (فراز 54)





طبقه بندی: ولایت ورهبری، اهل بیت علیه السلام، سیاسی، دین ومذهب، جوانان،
انتخاب اصلح

انتخاب اصلح از دیدگاه امام علی (علیه السلام)

امام علی


در جامعه ی مردم سالار دینی، انسان مختار و در انتخاب روش زندگی آزاد است و سرنوشت او طبیعتاً باید به دست خودش تعیین گردد. با توجه به اینکه همه ی انسان ها باید بتوانند در امور مملکت خود که به سرنوشت آنها مربوط است دخالت داشته باشند و چون ممکن نیست که همه ی مردم مستقیماً در امور دخالت نمایند، لذاست که تشکیل حکومت برای زندگی اجتماعی ضرورت پیدا می کند.

بنابراین مردم عزیز ما باید با دوری از هر گونه تبلیغات سوء و غوغا سالاری که مراکز تبلیغاتی غربی و عوامل داخلی آنها به راه می اندازند، در پای صندوق های رای حاضر شده و با انتخاب اصلح (که ما در این گفتار به بررسی خصوصیات آن می پردازیم) سرنوشت فردی و اجتماعی خود را برای رسیدن به سعادت ابدی رقم بزنند.

انتخابات تعیین کننده سرنوشت فردی و اجتماعی است.

انسان با توجه به اختیاری که خداوند متعال به او عنایت کرده است می تواند سرنوشت فردی و اجتماعی خود را انتخاب کند و یا با نوع انتخاب خود سرنوشت خود را تغییر دهد.

«ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم»؛ به درستی که خداوند حال قومی را تغییر نمی دهد تا اینکه آنها خود حالشان را دگرگون سازند.

بنابراین انسان ها می توانند با توجه به عملکرد مثبت یا منفی خود سعادت یا شقاوت را در زندگی برای خود رقم زده و از آن بهره برده و یا در آن گرفتار آیند.

با توجه به این مطالب بیان شده گزینش اصلح می تواند به عنوان یک مصداق بارز و عینی تعیین کننده سرنوشت انسان به دست خودش باشد.

 

معیار كلى «صلاحیت و شایستگى»

براى گزینش، یك معیار اساسى و كلى وجود دارد كه از آن با عنوان «شایستگى» یا «صلاحیت» یاد مى‏شود و همه معیارهاى جزئى از آن منشعب مى‏گردد. از آنجا كه صلاحیت و شایستگى ابعاد مختلف دارد، معیارهاى منشعب شده از آن نیز قابلیت تقسیم به دسته‏هاى متمایز را دارد. در اینجا به یك نوع دسته‏بندى اشاره مى‏شود:

1. صلاحیت از نظر ابعاد علمى، فنى و تجربى؛ هر مقام باید به كسى واگذار گردد كه از دانش، مهارت، تخصص و تجربه بیشتر در آن زمینه بهره‏مند باشد و به عبارت دیگر، در ابعاد یاد شده «توانمند» باشد.

مردم عزیز ما باید با دوری از هر گونه تبلیغات سوء و غوغا سالاری که مراکز تبلیغاتی غربی و عوامل داخلی آنها به راه می اندازند، در پای صندوق های رای حاضر شده و با انتخاب اصلح سرنوشت فردی و اجتماعی خود را برای رسیدن به سعادت ابدی رقم بزنند

2. صلاحیت از نظر ابعاد ارزشى، اعتقادى و اخلاقى؛ برحسب نظام ارزشى حاكم، احراز هر مقام، شرایط اعتقادى، اخلاقى و ارزشى خاصى را براى شاغل آن الزام مى‏كند.

روشن است كه شرط تحقق صلاحیت به مفهوم جامع و كامل آن، وجود هر دو دسته ابعاد یاد شده مى‏باشد نه صرفا یك دسته از آنها. علت اساسى سوء استفاده از تعبیر «انتخاب اصلح» نیز از یك سو، خلط این دو دسته معیار و از سوى دیگر، بر هم زدن تعادل در لحاظ كردن هر دو دسته معیار و نادیده گرفتن یكى از آن دو به نفع دیگرى است.

البته خلط و بر هم زدن تعادل یاد شده نیز به نوبه خود ریشه‏اى اساسى‏تر دارد و آن اینكه چون «صلاحیت» و به تبع آن، «انتخاب اصلح» فى نفسه تعبیرى سربسته است و به این صورت كلى قابل پیاده كردن نیست، بلكه به تعداد نگرش ها و دیدگاه ها و نظام هاى فكرى و ارزشى، مفهومِ متفاوت مى‏یابد، افراد، احزاب و گروه ها و بلكه جوامع مختلف برحسب نوع نگرش و دیدگاه ارزشى، اغراض و اهداف مكتبى، سیاسى و اجتماعى خود، مفهوم «صلاحیت و شایستگى» و در نتیجه «اصلحیت» را در راستاى تأمین آن اهداف، به گونه‏اى خاص تفسیر مى‏كنند.

 

معیارهاى گزینش در نامه 53 نهج البلاغه

بر اساس آنچه ذكر شد، بررسى ابعاد مختلف و مۆلفه‏هاى تشكیل دهنده «صلاحیت و شایستگى» به عنوان معیار اصلى و محورى گزینش نیروى انسانى براى مقام هاى مختلف اجتماعى را، با تكیه بر نگرش و دیدگاه توحیدى یكى از الگوهاى خطاناپذیر رهبرى و مدیریت الهى؛ یعنى حضرت على(علیه السلام)، در محدوده نامه 53 نهج‏البلاغه پیگیرى مى‏كنیم.

الف) معیارهاى مثبت

1. قدرت تفكر و نفوذ اجتماعى؛

در حالیكه تو بهترین جانشین را از میان مردم به جاى آنها (طاغوتیان) خواهى یافت؛ از كسانى كه از نظر فكر و نفوذ اجتماعى كمتر از آنها نیستند و بار گناهان آنها را بر دوش ندارند. ( فراز15)

2. صراحت بیشتر در اظهار حق؛

سپس (از میان آنان) افرادى را كه در گفتن حق از همه صریحترند مقدم دار.

3. كمتر كمك كردن به زمامدار در آنچه خدا دوست ندارد؛

و افرادى كه در مساعدت و همراهى نسبت به آنچه خداوند براى اولیایش دوست نمى‏دارد، به تو كمتر كمك مى‏كنند. (فراز 18)

انتخابات

 

4ـ ورع و صدق و راستى؛

به اهل ورع و صدق و راستى بپیوند. (فراز 19)

5. نیكوكارى؛

پس كارهایت را به نیكوكارترین آنها بسپار. (فراز 52)

6. جامعیت در صفات پسندیده اخلاقى؛

و نامه‏هاى سرى و نقشه‏ها و طرحهاى مخفى خود را در اختیار كسى بگذار كه در همه خوهاى پسندیده از دیگران جامعتر باشد. (فراز 52)

7. خوش سابقه‏تر بودن نزد مردم؛

پس بر كسانى اعتماد كن كه در میان مردم خوش سابقه‏ترند. (فراز 53)

8. شهرت به امانتدارى؛

و به امانتدارى در میان مردم معروفترند. (فراز 53)

 

ب) معیارهاى منفى

1. سابقه مسئولیت در دستگاه طاغوت (یارى گناهكاران و دوستى با ستمگران)؛

«بدترین وزیر و معاون براى تو كسى است كه وزیر و معاون زمامدارانِ بد و اشرار پیش از تو بوده‏اند... آنان همكار گناهكاران و برادر ستمكارانند». (فراز 17)

2. گناه و معصیت؛

«كسانى كه در انجام كارهاى حرام با گناهكاران و اشرار شریك و یار بوده‏اند نباید محرم اسرار تو باشند». (فراز 17)

3. سركشى و عدم ظرفیت روحى؛

«(برگزین) از میان كسانى كه موقعیت و مقام، آنان را مست و مغرور نسازد تا در حضور بزرگان و سران، نسبت به تو مخالفت و گستاخى كنند». (فراز 52)

براى گزینش، یك معیار اساسى و كلى وجود دارد كه از آن با عنوان «شایستگى» یا «صلاحیت» یاد مى‏شود و همه معیارهاى جزئى از آن منشعب مى‏گردد

4. كوتاهى در امور ذیل به سبب غفلت و فراموشى؛

و در اثر غفلت، كوتاهى ننماید در:

الف) رساندن نامه‏هاى كارگزاران زمامدار به او (فراز 52)

ب) دادن پاسخ شایسته از طرف زمامدار به نامه‏هاى كارگزاران وى (فراز 52)

5. سست بستن قراردادها؛

باید قراردادهایى كه براى تو تنظیم مى‏كند سست و آسیب‏پذیر نباشد. (فراز 52)

6. ناتوانى در حل و فصل قراردادهاى مسأله‏دار؛

و از یافتن راه حل براى قراردادى كه به زیان تواست، عاجز نباشد. (فراز 52)

7. جهل نسبت به جایگاه و مرتبه خویش و دیگران؛

و نسبت به ارزش و منزلت خویش در كارها ناآگاه و بى‏اطلاع نباشد.

كه شخص ناآگاه از منزلت خویش، از ارزش و جایگاه دیگران ناآگاهتر خواهد بود. (فراز 52)

8. ظاهرسازى و تظاهر به خوش خدمتى؛

سپس در انتخاب آنان هرگز به فراست و خوش‏بینى و خوش گمانى خود تكیه مكن، چرا كه مردان زرنگ طریقه جلب‏نظر و خوش‏بینى زمامداران را با ظاهرسازى و تظاهر به خوش خدمتى خوب مى‏دانند، در حالى كه در پشت این ظاهر جالب هیچ‏گونه امانتدارى و خیرخواهى وجود ندارد. (فراز 53)

9. مغلوب بزرگى كارها شدن؛

باید براى هر بخشى از كارهایت رئیسى انتخاب كنى كه كارهاى مهم وى را مغلوب و درمانده نسازد. (فراز 54)

10. پریشان شدن از فراوانى كار؛

و كثرت كارها او را پریشان و خسته نكند. (فراز 54)




طبقه بندی: اهل بیت علیه السلام، بسیج، دین ومذهب، سیاسی،
شهادت هنر مردان خداست


شهادتت مبارک



شعاری که باگوشت و خونمان آمیخته شده



بیاید این شبا برای هم دعا کنیم تا زودتر حاجت بگیریم
غواصان نگران شدند و آمدند

  175 غواص با دستان بسته ، زنده زیر خاک رفتند اما زیر بار حرف زور نرفتند.

آمده اند تا به ما بگویند: آهای مردمی که وقتی شنیدید حدود سی سال پیش 175 غواص با دستان بسته توسط بعثی ها زنده در خاک شده اند دلتان آتش گرفت و بر مظلومیت آنها اشک ریختید، مراقب باشید بلایی که بعثی ها با اطلاعات جاسوسی آمریکا بر سر غواصان آوردند دوباره تکرار نشود!
آمده اند تا به ما بگویند: اگر دیروز آمریکا با هواپیماهای جاسوسی اش عملیات کربلای 4 را لو داد و غواصان را دست بسته در چنگال بعثی ها انداخت ، امروز نگذارید بازرسی ها و نظارت های جاسوسان آمریکا، جان فرزندان برجسته این سرزمین را به خطر اندازد و آنان را در تیررس حملات تروریستی اسرائیل قرار دهد.
آمده اند تا به ما بگویند: گمان نکنید با بازرسی های مشروط و مدیریت شده می توانید جلوی جاسوسی دشمن را بگیرید. هوشیار باشید
175 غواصی که مظلومانه با دستان بسته زنده در خاک شدند؛ امروز آمده اند تا جلوی بسته شدن دستان نخبگان هسته ای و دفاعی کشور را بگیرند. آنان مستقیم پای حرف های شهدای هسته ای نشسته اند و از خون دل خوردن هایشان خبر دارند.
آمده اند تا به ما بگویند:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فرجهم


منبع:http://a-cyberiun.mihanblog.com/



طبقه بندی: زندگینامه شهدا، صدای شهدا، لبیک یا بقیةالله، ولایت ورهبری، دین ومذهب، سیاسی، جوانان، بسیج، شهدا،
اونا از خودشون گذشتند تا ما!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بسم الشهدا و الصدیقین

ﻋﮑﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﯽ ﻭ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﯾﺎﻓﺖ!
« ﺷﺐ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺭﻣﻀﺎﻥ؛ ﭘﺸﺖ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ، ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﻫﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﯿﺮ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. ﺍﺯ 150 ﻧﻔﺮ ﺩﺍﻭﻃﻠﺐ، 20 ﻧﻔﺮ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ تا ﺑﺎ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﺍﺯ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻣﯿﻦ، ﺭﺍﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺒﻮﺭ ﺑﻘﯿﻪ ﺑﺎﺯ ﺷﻮﺩ. ﺑﯿﺴﺖ ﻧﻔﺮ، ﻧﻮﺑﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻏﻠﺖ ﻣﯽ ﺯﻧﻦ ﺗﺎ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯ ﺷﻮﺩ.
"ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ؛ ﺻﺒﺢ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺍﺳﺖ"
ﺍﯾﻨﻬﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﮑﺲ، ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﻭ ﻣﻌﺼﻮﻣﺎﻧﻪ، ﺳﺮ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ؛
ﻧﻪ ﻧﺎﻥ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻧﺎﻡ؛
ﻧﻪ ﭼﻮﺏ ﺗﮑﻔﯿﺮ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻣﻨﺘﯽ ﺑﺮ ﮐﺴﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ؛
ﺟﺰ ﺁﻧﮑﻪ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﺑﺮگردنمان ﻧﻘﺶ ﺗﺴﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ.
ﯾﺎﺩﺷﺎﻥ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ ...





طبقه بندی: فرهنگ جبهه، زندگینامه شهدا،
در آرزوی شهادت
اگر شیطنتی‌ از طرف دشمنان صورت گیرد، واکنش ایران بسیار سخت خواهد بود
انرژی هسته ای
[]


خاطراتی کوتاه از بانوان شهیده

بسم الله الرحمن الرحیم

کوچک ولی بزرگ

بهش میگفتن:«اخه تو که پسر نیستی،په جوری میخوای بجنگی!؟»

می گفت:دفاع از وطن که زن ومرو و پیرو جوون نداره.هر کس بایدهر کاری از دستش بر میاد،بکنه.

با اینکه سنش خیلی کم بود اصلا از جبهه وجنگ نمی ترسید. به کسانی هم که میترسیدند میگفت:«وقتی دشمن اومده تو شهرتون،چرا نشستید و هیچ کار نمیکنید!؟همه باید مبارزه کنن».

شهیده سهام خیام            تولد:1347         شهادت:1359

علت شهادت:اشغال هویزه و اصابت تیر مستقیم رژیم بعث

امام علی علیه السلام فرمودند:

***در حقیقت خداوند جهاد را واجب گردانید وآن را بزرگ داشت و مایه پیروزی و یاور خود قرار داد.

به خدا سوگند کار دنیا و دین جز با جهاد درست نمی شود.  الکافی،جلد5،صفحه8***

جهیزیه

قالی می بافت به چه قشنگی،ولی در آمدش رو برای خودش خرج نمی کرد.هرچی از این راه در می آورد،یا برای دخترای فقیر جهیزیه می خرید ویا برای بچه ها قلم و دفتر. حتی جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت،البته با اجازه من.یادمه برای عیدش یه لباس سبز و قرمز خیلی قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون و وقتی برگشت درش آورد و گذاشت کنار. ازش پرسیدم:«چرا شب عیدی لباس نوت رو دراوردی؟» گفت:«وقتی چیش بچه ها بودم با این لباس احساس خیلی بدی داشتم. همش فکر میکردم نکنه یکی از این بچه ها نتونه برای عیدش لباس نو بخره...دیگه نمی پوشمش!».

شهیده طیبه واعظی دهنوی       تولد:1336             شهادت:1356فروردین ماه

علت شهادت:به دست ساواک

امام صادق علیه السلام فرمودند:

محبوبترین مومنان نزد خدا کسی است که مومن تهیدست را در امور مادی زندگی اش یاری رساند.

بحارالانوار،جلد75،صفحه261

پاتوق آخر هفته

بعضی از بیماران آسایشگاه طوری بودند که هیچ کس حتی طاقت دیدنشون رو نداشت، چه برسه به اینکه ازشون نگهداری کنه، ولی صدیقه میرفت اونارو می شست و کاراشون رو انجام می داد واصلا هم از این کار ناراحت نمی شد. کلا آدم پر دل و جراتی بود، واسه همین هیچ وقت دنبال کارای کوچیک و راحت نمی رفت. همیشه آخر هفته ها یا تو آسایشگاه کهریزک پیداش می کردیم یا تو بیمارستان معلولین ذهنی نارمک.

شهیده صدیقه رود باری             تولد:1340                شهادت:1359

علت شهادت:بمباران شهری

امام صادق علیه السلام فرمودند:

هر که یک بیمار مسلمان را عیادت کند خدا همیشه با او هفتاد هزار فرشته گمارد تا در بند او در آیند و تا قیامت تسبیح و تقدیس و تهلیل و تکبیر گویند و نیمی از نمازشان برای عیادت کننده بیمار باشد.

الکافی،جلد3،صفحه120

منبع:فلش کارت چادرهای سرخ





طبقه بندی: زندگینامه شهدا، شهدا، جوانان، دین ومذهب،
مادران شهدا روزتون مبارک

آسمان را گفتم
می توانی آیا
بهر یک لحظهء خیلی کوتاه
روح مادر گردی
صاحب رفعت دیگر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
کهکشان کم دارم
نوریان کم دارم
مه وخورشید به پهنای زمان کم دارم
***
خاک را پرسیدم
می توانی آیا
دل مادر گردی
آسمانی شوی وخرمن اخترگردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
بوستان کم دارم
در دلم گنج نهان کم دارم
***
این جهان را گفتم
هستی کون ومکان را گفتم
می توانی آیا
لفظ مادر گردی
همهء رفعت را
همهء عزت را
همهء شوکت را
بهر یک ثانیه بستر گردی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
آسمان کم دارم
اختران کم دارم
رفعت وشوکت وشان کم دارم
عزت ونام ونشان کم دارم
***
آنجهان راگفتم
می توانی آیا
لحظه یی دامن مادر باشی
مهد رحمت شوی وسخت معطر باشی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
باغ رنگین جنان کم دارم
آنچه در سینهء مادر بود آن کم دارم
***
روی کردم با بحر
گفتم اورا آیا
می شود اینکه به یک لحظهء خیلی کوتاه
پای تا سر همه مادر گردی
عشق را موج شوی
مهر را مهر درخشان شده در اوج شوی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
بیکران بودن را
بیکران کم دارم
ناقص ومحدودم
بهر این کار بزرگ
قطره یی بیش نیم
طاقت وتاب وتوان کم دارم
***
صبحدم را گفتم
می توانی آیا
لب مادر گردی
عسل وقند بریزد از تو
لحظهء حرف زدن
جان شوی عشق شوی مهر شوی زرگردی
گفت نی نی هرگز
گل لبخند که روید زلبان مادر
به بهار دگری نتوان یافت
دربهشت دگری نتوان جست
من ازان آب حیات
من ازان لذت جان
که بود خندهء اوچشمهء آن
من ازان محرومم
خندهء من خالیست
زان سپیده که دمد از افق خندهء او
خندهء او روح است
خندهء او جان است
جان روزم من اگر,لذت جان کم دارم
روح نورم من اگر, روح وروان کم دارم
***
کردم از علم سوال
می توانی آیا
معنی مادر را
بهر من شرح دهی
گفت نی نی هرگز
من برای این کار
منطق وفلسفه وعقل وزبان کم دارم
قدرت شرح وبیان کم دارم
***
درپی عشق شدم
تا درآئینهء او چهرهء مادر بینم
دیدم او مادر بود
دیدم او در دل عطر
دیدم او در تن گل
دیدم اودر دم جانپرور مشکین نسیم
دیدم او درپرش نبض سحر
دیدم او درتپش قلب چمن
دیدم او لحظهء روئیدن باغ
از دل سبزترین فصل بهار
لحظهء پر زدن پروانه
در چمنزار دل انگیزترین زیبایی
بلکه او درهمهء زیبایی
بلکه او درهمهء عالم خوبی, همهء رعنایی
همه جا پیدا بود
همه جا پیدا بود



طبقه بندی: دین ومذهب، فرهنگ جبهه،
آجرک الله یا ابا صالح المهدی

 

فرارسیدن سالروز شهادت بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها را به فرزند عزیزشان

حضرت مهدی عجل الله تعالی و نایب برحقش امام خامنه ای روحی فداه و

شیفتگان آن حضرت  تسلیت میگوییم امید است که بتوانیم حضرت رو نقطه

پرگار زندگیمون قرار بدیم  واز ایشان بخوایم برامون دعا کنند که همچون خودشون پیرو ولایت باشیم و یه لحظه هم از ولایت دست بر نداریم و پا به پای ولایت حرکت کنیم نه یک قدم جلو و نه یک قدم عقب. تا جایی که خودمون رو سپر بلاشون قرار بدیم و جونمون رو هم براشون فدا کنیم.به امید روزی که مهدی فاطمه عجل الله ظهورکنند و انتقام همه مظلومین رو از ظالمان بگیرند.آمین

التماس دعای فرج




طبقه بندی: اهل بیت علیه السلام،
تلنگری برای من و امثال من

توبه نامه شهید 13 ساله

تا شهدا - فرازهایی از توبه نامه شهید 13 ساله –شهید نوجوان علیرضا محمودی - قافله شهداء
بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :
از این که حسد کردم…
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم…
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم….
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم….
از این که مرگ را فراموش کردم….
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم….
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم…..
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم….
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند….
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم….
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم….
از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم….
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع تر نبودم….
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم….
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند….
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود….
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری…..
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم….
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند….
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم….
از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم….
از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم….
از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم….
از این که ” خدا می بیند ” را در همه کارهایم دخالت ندادم….
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم….
از ……
و…..

و بدا به حال من که تا به حال یه همچین توبه نامه ای نداشتم



طبقه بندی: زندگینامه شهدا، صدای شهدا، وصیتنامه شهدا،
برچسب ها: چراغ هدایت، صراط مستقیم، شهدا مستجاب الدعوتند،
لاله های سرخ شهرستان نطنز

http://www.khaledabad.net/wp-content/uploads/2015/02/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AE%D8%A7%D9%86%DB%8C.jpg

جانباز شهید عباسعلی باباخانی

تاریخ تولد: 1342

تاریخ شهادت:64/11/24

محل تولد: نطنز

محل شهادت: فاو

مزار شهید:گلزار شهدای نطنز

زندگینامه شهید:

اواسط دوران تحصیل او مصادف با سالهای پیروزی انقلاب و مبارزه با رژیم پهلوی بود.

او نیز به فرمان امام (ره) به صف مخالفین خود پیوست.

بعد از اخذ دیپلم به عضویت بسیج درآمد.

ایشان الگوی والایی از اخلاق و رفتار بودند و دیگران را امر به معروف و نهی از منکر می کرد.

اهل شب زنده داری و به قرائت قرآن و مطالعه کتب دینی و ادعیه اهمیت خاصی می داد.

در اجرای مراسم مذهبی در ایام محرم و صفر و سایر ایام نقش فعالی داشت.

ایشان برای اولین بار در عملیات محرم به عنوان تخریبچی شرکت نمود و سپس به عضویت سپاه درآمد.

در عملیات والفجر هشت در جزیره مجنون بر اثر انفجار موشک آر پی جی دست چپش قطع شد ولی از اعتقادات خود دست بر نداشت و به عنوان دیدبان در عملیات آزادسازی فاو شرکت نمود و بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت رسید.

 

شهید محمود علومی

شهید محمود علومی

تاریخ تولد:1347

تاریخ شهادت:65/10/21

محل تولد:تهران

محل شهادت:شلمچه

مزار شهید:گلزار شهدای روستای طامه

زندگینامه شهید:.

در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود.

دوران ابتدایی را در تهران به پایان رسانید و سپس به شهرستان نطنز آمد و در همان جا دوران راهنمایی را به پایان رسانید.

عشق به اسلام ائمه باعث شد تا به حوزه علمیه برود،وی از سن 14 سالگی به مدت سه سال مشغول تحصیل در حوزه علمیه نطنز گردید و سپس عازم قم شد و در آنجا نیز دوسال ادامه تحصیل داد و همزمان با دروس حوزه به دروس کلاسیک نیز ادامه می داد.

وی فردی خوش اخلاق و مهربان بود و برای والدین خود احترام خاصی قائل بود.

ازطبع شاعری نیز برخوردار بود و سروده های داشت .

او عاشق انقلاب و نظام بود بطوری که با وجود اینکه پدر و برادر بزرگترش در جبهه حضور داشتند داوطلبانه عازم جبهه های حق علیه باطل شد و عاقبت در عملیات کربلای پنج به فیض رفیع شهادت نایل آمد

 شهید جعفر صنوبری

شهید جعفر صنوبری

تاریخ تولد:1341
تاریخ شهادت:66/08/07
محل تولد:نطنز
محل شهادت:خاک عراق
مزار شهید:گلزار شهدای نطنز
زندگینامه شهید:
تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در نطنز سپری نمود و اوقات فراغت را به کارهای کشاورزی می پرداخت.

در انجام فرایض دینی مقید بود و یکی از پیروان حضرت امام(ره) و شیفتگان انقلاب بود و در اکثر تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت داشتند.
برای اشتغال کار به تهران عزیمت کردند و در کارخانه ارج تهران مشغول به کار شد و از طرف بیسج کارخانه دو بار به جبهه کردستان و یک بار به جبهه جنوب اعزام شد.
سرانجام در حین عملیات شناسایی در خاک عراق در حال درگیری جاوید الاثر و پیکر پاکش در سال 1379 شناسایی شد و به میهن اسلامی باز گردانده شد.

ادامه دارد

ارواح طیبه شهدا صلوات

راهشان ویادشان همیشه سبز

ر




طبقه بندی: زندگینامه شهدا،
تعداد کل صفحات : 28 :: 1 2 3 4 5 6 7 ...


شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات