سلام دوستان
من پس از اندی سال بازگشتم
متاسفانه نت نداشتم و طاها هم که ماشالله من نباشم کاری نمیکنه
این پستو قرار بود خیلی وقت پیش بزارم
ولی الان میذارمش
بخونین
و اینکه نمیدونم طاها چشه دقیقا
اون موقع نه ها
الان
ینی امروز
پوووف
******
سلام
باید
واسه یچیزی ازتون گله کنم
از درک
نکردنتون
از
قضاوتاتون
از
اینکه مثلا به عنوان یه آدم دلسوز نظر میدین
ولی
باید ببینین چیزی که میگین ممکنه چه تاثیری داشته باشه
مواظب
باشین چی میگین
درک
کنین حال طرفتون چجوری میشه
من
بهتون گفتم قضاوت نکنین درست؟
چن بار
گفتم
خودتون
بگین
البته
باشه. ما که به گردن شما که حقی نداریم
اما
یسری چیزا به انسانیت مربوط میشه
شاید
حرف طرف چیز خاصی نباشه ولی نتیجش میتونه افتضاح باشه
از
اوناییم که نمیخوننو الکی میگن عالی بود ممنون
حداقلش
اینه که باعث فاجعه نمیشن
سن:
12سال...
بله 12
سال... مشکلی هست؟
یه فرد
دیگه هم سنمون رو زیر سوال برد
من به
طاها گفتم بیا سنمون رو بزرگتر بزاریم ولی اون گفت بیا همچی راست باشه و این جواب
شماس؟
اینکه
میتونین با حرفاتون که به ظاهر خیلیم پر محبت و دلسوزیه آدمو له کنین، چه حسی
بهتون دست میده؟
سن من
واسه فضای مجازی زوده؟ باشه زوده ولی اگه به آمار یه نگاهی بندازین میفهمین الان
با وقتی که شما همسن ما بودین خیلی فرق داره. تکنولوژی آدمارو از خانوادشون دور
میکنه و فک نمیکنین این باعث بشه که ما به این دنیا پناه ببریم؟
حس
نمیکنین که مشکل از فضاییه که توی خونه ایجاد میشه؟
لابد
الان میگین دارم گناهمو میندازم گردن یکی دیگه
باشه
بابا من بدم
و
دیگری:
ممنون
ازینکه دنبالمون میکنی و قصدت ناراحتی من نیس ولی مطمئنی ناراحت نمیشم؟
من
نمیتونم با داداش واقعیم صمیمی بشم. شما بجای من زندگی کردی؟ سعی کردی وقتی داری
اینو تایپ میکنی به احساسات منم فکر کنی که زیر پات له میشه؟
و اینم
بدونین که من طاهارو با داداش خودم اصلا قابل مقایسه نمیدونم و حاضر نیستم با هیچی
عوضش کنم حتی الان که از دستش ناراحتم.
بله به
طاها گفتم چون میدونم اون منو درک میکرد و داداشم بلد نیس اینکارو بکنه.
متوجه
شدی یا بیشتر توضیح بدم؟
میخواین
نتیجه این حرفاتونو نشون بدم؟
برین ادامه
سلااااامممم
ایندفه دیگه نوبت منه
منم پارت سومو میزارم
ممنون از شما که دنبالمون میکنین
ادامش تو ادامه مطلبه
فقط یه خواهشی که داشتم
ممنون میشم قضاوتاتونو بزارین واسه بعد
وقتی که همچیو براتون تعریف کردیم میتونین درموردمون تصمیم بگیرین. هنوز وقتش نیس چون میدونم این متن، نظر خیلیارو میتونه درموردمون عوض کنه
ممنون از لطف سرشارتون
****
یلـــ♠ـــدا
مثل همیشه صبح زود از خواب بلند شدم که برم سر وقت گوشیم. اینقد بهش وابسته بودم که خودم به طور خیلی مرموز بلند از خواب دل می کندم. خب تابستون بود و وقت بیکاری. منم که حدودا یه ماه پیش برام گوشی گرفته بودن و هنوز جو خاصی داشتم. جایزه قبولی تو آزمون تیزهوشان بود که به زور راضیشون کردم برام بخرن. مامانم با گوشی موافق نبود.
اول نتشو روشن کردمو بعدم رفتم توی بیتاک. مثل همیشه سر صبح بود و همه خواب. ای بابا... بازم هیچکی نیس... ساعت هشت صبحه ها.. هنوز خوابن.... همینطوری این ور اون ور میگشتم که دیدم یه نفر توی گروهم سلام کرد. منم رفتمو جواب سلامشو دادم. بعد شرو کرد به متن گذاشتن. متنای قشنگی بود خداییش. از جوک بگیر تا فاز سنگین...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
حالا فک نمیکنم بد باشه یچیزی در مورد داداشامون بگم
داداش که داشته باشی میدونی یه کسی هست که وقتی اشتباه کنی و پشیمون باشی کنارت وای میسته و تنهات نمیزاره...
داداش که داشته باشی میدونی یه نفر هست که با خیال راحت میتونی اذیتش کنی
داداش که داشته باشی میدونی یه کسی هست که وقتی حوصلت سر میره با یچیزی بزنه تو سرتو بگه پاشو بریم بیرون
داداش که داشته باشی میدونی اگه یه سوال ریاضیو بلد نباشی میشینه با دقت یادت میده
داداش که داشته باشی....
میدونی دنیــــــــــارو داری...
البته وقتی اعصابش راحت باشه