جناب آقای دکتر ظریف

سلام علیکم

یادم می آید از آن روزی که مذاکره با آمریکا و کشورهای هم پیمان آن شروع شد یک عده از سر دلسوزی و مهربانی به طرق مختلف به شما و تیم مذاکره کننده تذکراتی میدادند اما دوستان شما آنها را بی سواد ، ،بی شناسنامه ، تند رو و افراطی لقب میدادند.
از همان روزها این حرفهای کینه توزانه و احساسی سبب شد تا فضای سیاسی کشور به سمت دو قطبی شدن پیش برود و درگیریهایی بین جناح ها جوانه بزند و از قِبل آن یک عده از این آب گل آلود ماهی بگیرند.
تیم مذاکره کننده همین که دید فضا در حال غبار آلود شدن است همه این مذاکرات را تحت نظر و فرمان مقام معظم رهبری جلوه داد و اینگونه وانمود کرد که رهبری در جلسات خصوصی همه این موارد را تایید میکنند ، در همه جا این شعار را سر داد که هیچ حرفی بدون اجازه رهبری از دهان خارج نمیشود و هیچ عملی بدون نظر قطعی ایشان تایید نمیشود.
اما این حرفها از نظر مقام معظم رهبری مورد تایید نبود ، نیست و نخواهد بود..
ایشان به صورت علنی اعلام کردند : ما هیچ حرف خصوصی ای نداریم و همه حرفها را در همین جلسات و سخنرانی های عمومی میگوییم ....

ایشان بارها فرمودند بنده خوشبین نیستم به مذاکرات با آمریکا ....
اما آقای روحانی میگفت: من آقای اوباما را فردی مودب میبینم و ...
آن روزها صدای قهقهه مستانه شما گوش عالم را کر میکرد و من این سخن از مولای متقیان حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه را به خاطر می آوردم :
"بدانید که نافرمانی از دستورنصیحت ‌کننده مهربان دانا و باتجربه، مایه حسرت و سرگردانی و سرانجامش پشیمانی است. من رای و فرمان خود را نسبت به حکمیت به شما گفتم، و نظر خالص خود را در اختیار شما گذاردم، ولی شما همانند مخالفانی ستمکار، و پیمان‌شکنانی نافرمان، از پذیرش آن سرباز زدید...
داستان من و شما چنان است که برادر هوازنی(شاعر عرب) سروده است : در سرزمین منعرج، دستور لازم را دادم، اما نپذیرفتند، که فردا سزای سرکشی خود را چشیدند"

شما خندیدید و یک عده انسان های فریب خورده به شما لقب امیرکبیر ایران ، سردار دلیپلماسی و ناجی مشکلات دادند و شما هم باور کردید که ناجی مشکلات ایران هستید !
آیا آن روز رهبری به شما اجازه دادند تا با آقای جان کری عکس یادگاری بگیرید؟
آیا رهبری به شما اجازه دادند که با آقای اوبا ملاقات کنید ؟
آیا رهبری به شما اجازه دادند با خنده چوب حراج به منافع ملت ایران بزنید ؟
آیا رهبری به شما ودوستانتان اجازه دادند بسیجیان دلسوز جامعه را افراطی ، بی سواد و بی شناسنامه تلقی کنید و در آخر به سمت جهنم راهنماییشان کنید ؟
آیا رهبری به شما اجازه دادند آن ساعاتی که در حلب فرزندان این کشور پرپر میشدند شما با قاتلان آنان بگویید و بخندید و عکس یادگاری بگیرید؟!
آقای ظریف حالا بیایید و آن مدال سردار دیپلماسی بودن را پس بدهید. بیایید و با همه شجاعت بگویید لقب امیر کبیر ایران لقبی جعلی بود که به من دادید ومن شایسته آن نیستم . من سردار دیپلماسی ایران نیستم .
بیایید و بگویید استدلال و برداشتان از سیاست های آمریکا اشتباه بود و آنانی که از روز اول فریاد میزدند ما به آمریکا خوشبین نیستیم ،بی سواد و افراطی نبودند.

جناب اقای دکتر ظریف:
فرمایشات حضرت امام (ره) را در مورد آمریکا بخوانید و از آنها برای خود سرمشق بگیرید.
آیا شما این جمله حضرت امام (ره) را خوانده اید که می فرمایند : من چقدر باید تاسف بخورم که شما با دشمن اسلام سر یک میز می‌نشینید و مذاکره می‌کنید ؟
خوب یادم هست دوستان شما برای اینکه بتوانند عملکرد تیم مذاکره کننده را توجیه کنند فلسفه قیام عاشورا ، را زیر سوال بردند و از دانشگاه کرببلا درس مذاکره گرفتند !!

جناب آقای  دکتر ظریف خودتان هم خوب میدانید که در تمام مدت مذاکره رهبری هم به شما فرصت دادند و هم به شما لطف کردند ، لذا بعنوان یک برادر کوچک از شما میخواهم ، از ما که نه ، اما لااقل از ایشان عذر خواهی کنید .
پوزش بخواهید از اینکه گاهی به خاطر توجیه حرفهایتان از زبان ایشان سخن گفتید و حرفهایشان را وارونه بازگو کردید .

و اما حرف آخرم :
شنیدم که در جایی گفته اید من اشتباه کردم که به سخنان جان کری اعتماد کردم ....
نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی ... !
فکر کنم کمی برای ابزار پشیمانی دیر شده باشد . اما از قدیم گفته اند جلوی ضرر را هروقت بگیرید منفعت است .
بیایید با یک حرکت بسیجی وانقلابی به آمریکا و دشمنان ایران ثابت کنید که دولتمردان ایران هنوز هم گوش به فرمان ولی زمان شان هستند . از شما میخواهم اگر واقعا پشیمان هستید با مشورت گرفتن از مقام عظمای ولایت پاسخی کوبنده و مناسب به آمریکای جنایتکار بدهید .
ما همچنان منتظر حرکتی جهادی از سوی شما هستیم چرا که تنها ابراز پشیمانی کردن، نتنها سودی ندارد بلکه باعث ناامیدی و یاس در میان مردم خصوصا طرفداران شما خواهد شد.

در پایان برای شما و تمامی مردم سرزمینم آرزوی پیروزی و سربلندی دارم .

                                                                      حسن عباسی - فرزند شهید جعفر عباسی سورکی 
                                                                                             سرباز کوچک سید علی