گرمی عشق

زندگی یعنی چکیدن,همچو شمع از گرمی عشق

اخریش!

خیییییییلی نامردید!!!!

از روزی كه پست قبلی رو گذاشتم 115 تا بازدید داشتم ولی فقط دوتا كامنت گذاشته شده!!!!

دیگه نمینویسم.....!

شاید یه روزی هرسه تامون یا شایدم فقط دوتامون جمع بشیمو دوباره بخوایم سروسامون بدیم به این وب ولی دیگه دوس ندارم تنهایی بنویسم و كسی هم تحویلش نگیره.......!

خداحافظ شاید برای یه مدت زیادی شایدم برای همیشه



[ سه شنبه 25 مهر 1391 ] [ 08:46 ب.ظ ] [ ثمین ] [ خداجافظی() ]
در حال رشد!

"سراموند هیلاری"نخستین كسی بود كه در 29 مه سال 1953 از كوه اورست بعنوان مرتفع ترین كوه دنیا بالا رفت.

با این حال مادامی كه انسان اقدام به خواندن كتاب او تحت عنوان"مخاطره بزرگ"نكرده متوجه نمیشود كه هیلاری برای تفسیر قله اورست ناگزیر از رشد كافی برای اجرای این امر خطیر برخوردار بوده است!

 جریان از این قرار است كه هیلاری در سال 1952 كوشید تا از كوه بالا برود ولی نتوانست....

یك هفته پس از این شكست گروهی از كوهنوردان انگلیسی از او خواستند كه برای اعضای گروه انها سخنرانی كند......

هیلاری با هلهله و كف زدن های پر سرو صدای حضار در پشت میكروفون قرار گرفت .

سپس مشت گره كرده خود را به طرف نقشه كوه گرفت و باصدای بلندی گفت:"ای اورست تو بار اول مرا شكست دادی ولی این بار منم كه تورا شكست خواهم داد چون تو رشد كامل خودت را كرده ای...اما من هنوز درحال رشد كردن هستم!"

 

 

نكته:انچه زنده را از مرده متمایز میكند خواه درمیان گیاهان یا در میان انسانها رشد و بالندگی است!



[ چهارشنبه 19 مهر 1391 ] [ 05:29 ب.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
سلامی دوباره.!

سلام دوستان عزیزم.......

معذرت میخوام جهت تاخیری كه تو اپ كردنم به وجود اومده.....

به زودی پست جدید میذارم و ان شاالله دیگه تاخیر به وجود نمیاد....

این گلهای زیبا هم تقدیم شما:

والپیپرهای متنوع و زیبا برای دسکتاپ

بازم شرمنده.....فعلا

 



[ پنجشنبه 13 مهر 1391 ] [ 06:48 ب.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
شب عزا....

چشم هایش داشت بسته می شد.گاه گاه از گوشه و کنار خانه صدای گریه بلند می شد. منتظر نشسته بودند کنار بسترش.خودش گفته بود جمع شان کنند. هیچ کس نمی دانست این لحظات آخر چه  می خواهد بگوید. نگاه کرد به صورت تک تک شان، گفت:" ما کسی که نماز را سبک یشمارد، شفاعت نمی کنیم"

عکس, تصویر, آثار هنری زیبا با موضوع شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام

اى ششمین ستاره تابناک امامت و ولایت، صادق آل محمد (صلى الله علیه و آله و سلّم)!

نامت را با افتخار به دل‏هاى غریبمان مى‏سپاریم تا یادت آرام بخش سینه‏هاى بى‏تابمان باشد.

شهادت امام جعفر صادق(ع)تسلیت باد



[ سه شنبه 21 شهریور 1391 ] [ 07:36 ب.ظ ] [ ثمین ] [ تسلیت() ]
بچه كه بودیم.....

یادت هست ...

بچه که بودیم ازمون میپرسیدند ...

بزرگ شدی می خوای چکاره بشی ؟

همه سرها بالا ... دکتر ... مهندس ...

میگفتند میتونی ؟؟؟

محکم و قوی میگفتیم :

آرهههههه...

ولی الان ؟ حالا که بزرگ شدیم ...

از دوستم پرسیدم به آرزوت رسیدی ؟چکاره شدی ؟

گفت :

عاشق شدم !!!

واقعا بچه ها نمیدونند عشق چیه ؟

یا میدونند ولی نمیخواند بزرگ که شدند عاشق بشند ؟؟؟

شایدم واقعا نمیدونند !؟

چرا هیچکدومشون نمیگند میخوایم عاشق بشیم ؟

 

چرا ؟؟؟



[ چهارشنبه 15 شهریور 1391 ] [ 08:54 ب.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
برای پدر

روزی پدری دست خود را روی شانه پسر خود گذاشت و گفت من قویترم یا تو ؟

پسر گفت : من

پدر جا خورده و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟

 پسر گفت : من

پدر بغض کرد ودوباره پرسید من قویترم یا تو؟

 پسر گفت : من

پدر ازجابلند شد چند قدم باناراحتی و اشک از پسرش دور شد و دوباره پرسید من قویترم یا تو؟

 پسر گفت : تو ...

 پدر گفت چون من ناراحت شدم گفتی من قویترم ؟

پسر گفت نه آن سه باری که گفتم من از تو قویترم چون دستت روی شانه ام بود پشتم به کوهی مثل تو گرم بود اما وقتی دستت را برداشتی دیدم بی تو چیزی نیستم .

 



[ چهارشنبه 8 شهریور 1391 ] [ 03:25 ب.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
مهدی بیا

روزگار هر چه که هست میگذرد٬زندگی میکنم

هفته هاست٬سال هاست...

فقط تو را آرزو میکنم

خدا خدا میکنم

ببخش که گاهی فراموشت میکنم

در سکوت دل خود ٬ تو را صدا میکنم

همه خدا خدا میکنم

تو را در همه جا جست و جو میکنم

خنده کنم گریه کنم ... باز صدا میکنم

عشق تویی٬ قبله تویی

برای لحظه ای دیدن تو توبه ها میکنم

با گفتن نام تو چه کنم؟ آه ... گریه ها میکنم

باز خدا خدا میکنم

این بنده ی گنه کارت ای خدا

برای ظهورش فقط دعا میکنم

 

مـهـدے بـیـا



[ چهارشنبه 1 شهریور 1391 ] [ 03:58 ب.ظ ] [ ثمین ] [ دعا() ]
عید سعید

عید است و دلم خانه ویرانه ، بیا


این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا


یک ماه تمام مهیمانت بودیم


یک روز به مهمانی این خانه بیا

Eied-Fetr-www.yasgroup.ir-7

پیشاپیش عید سعید فطر برهمه مسلمانان روزه دار

تبریك و تهنیت باد....

نماز و روزه های همگی مورد قبول درگاه حق باشه

موقع پرداخت زكات فطریه یادمون نره كه یه جایی تو همین كشور یه عده هستن كه خیلی خیلی به این مبالغ نیاز دارن.....

اونا همه چیزشونو ازدست دادن :((((



[ شنبه 28 مرداد 1391 ] [ 01:34 ب.ظ ] [ ثمین ] [ عیدی() ]
فاجعه
فاجعه ای كه جان بسیاری از هموطنانمونو گرفت و بسیاری دیگه از هموطنانمونو عزادار كرد......!
 
الان باز مانده های این فاجعه به یاری ما نیاز دارن.....!
 
فقط كافیه یه لحضه خودمونو جای اونا بذاریم تا به عمق فاجعه پی ببریم......!
 
ازتون میخوام.هركسی در هر اندازه ای كه در توانش هست كمك و یاری شو دریغ نكنه ازاین عزیزان.....!
 
بیاین تو این ماه عزیز كنار هموطنان داغ دیده مون باشیم وتا جایی كه میتونیم نذاریم این درد بزرگ دل مهربونشونو به درد بیاره......!
 
بیاین دستشونو بگیریم.
 
 
هموطنم....
 
داغ عزیزانت تسلیت باد....


[ دوشنبه 23 مرداد 1391 ] [ 10:59 ق.ظ ] [ ثمین ] [ همدلی() ]
شب تقدیر

امشب ...

 

از آسمان باران انا انزلنا برفرق زمین می بارد ...


امشب چشمانم را با آب توبه می شویم


و کلام قرآن دردهانم می ریزم


تا خواب چشمانم را نیازارد ...

 

Shab-Ghadr01

 

دوستان عزیز....

 

دراین شب بزرگ برای همه اونایی كه مشكل دارن دعا كنیم.....

 

برای همه دعا كنیم و برای خودمون تا به امید خدا از این شب عزیز سربلند و پاك بیرون

 بیایم....

 

تا امشب تقدیر یك سال دیگه مون خوب و روشن رقم بخوره....

 

اگه دلمون شكست و توفیق گریه پیدا كردیم.....

 

مریضا و اونایی كه مشكل و گره تو زندگیشون پیدا شده رو فراموش نكنیم.....


خدایا.....

 

به عزت و كرم خودت و به بزرگی و نورانیت این شب عزیز.....

 

همه مونو ببخش و به راه راست هدایت كن.....

 

خدایا....

 

توفیق توبه رو نصیبمون كن و تقدیر یك سال اینده مونو اونطوری كه به

 

صلاحمون هست رقم بزن....

 

خدایا به امید خودت.



[ پنجشنبه 19 مرداد 1391 ] [ 01:30 ب.ظ ] [ ثمین ] [ التماس دعا() ]
دخترك گل فروش

دخترک گل فروش شیشه تمام ماشینارو زده بود هیچی گیرش نیومده بود الا نگاه های تحقیر آمیز!

 نگاش به اون ور خیابون افتاد.....

چشمای پر تمنای راننده هارو به یه خانوم که کنار خیابون واستاده بود رو دید.

 راننده ها هی میگفتن خانوم چن؟! دخترک تو دلش گف "آخه اون خانوم که گلم نمیفروشه؟!"

از اون روز همش منتظره اینه که بزرگ بشه.......!
 


[ سه شنبه 17 مرداد 1391 ] [ 03:33 ب.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
گاهی

برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

 

 گاهی دلم به اندازهء تمام غروبها می گیرد

 

چشمهایم را فراموش می کنم

 

... اما دریغ

 

من از تراکم سیاه ابرها

 

می ترسم و هیچ کس

 

  مهربانتر از گنجشکهای کوچک کوچه های کودکی ام نیست

 

و کسی دلهره های بزرگ قلب کوچکم را نمی شناسد

 

و یا کابوسهای شبانه ام را نمی داند

 

با این همه،نازنین.....این تمام واقعه نیست

 

از دل هر کوه ،کوره راهی می گذرد

 

و هر اقیانوس به ساحلی می رسد

 

و شبی نیست که طلوع سپیده ای در پایانش نباشد



[ شنبه 14 مرداد 1391 ] [ 04:33 ب.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
دانشمندان در وصف زن


 

    زن شاهکار خلقت است
    برنارد شاو

 

   زیباترین خوی زن ، نجابت اوست
    ارد بزرگ

 

    در دنیا تنها دو چیز زیباست ، زن و گل
    مالرب
 

    اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟
    ناپلئون

 

    مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان
    رومن رولان

 

    مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند
    کونته ورسیه

 

    با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد
    بردون

 

    خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند
    رابیندرانات تاگور

 

    هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر میتواند گولش بزند
    لرد بایرن

 

    زن تاج سر آفرینش است ، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است
    گوته

 

    زنانیکه می خواهند مرد باشند ، زنانی هستند که نمی دانند زن هستند
    الکساندر دوما

 

    منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود
    لامارتین

 

    چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش
    ویلیام شکسپیر

 

    زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی*توانند خود را زیبا جلوه دهند
    برنارد شاو

 

    هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است
    شیلر

 

    زن عاقل به تربیت همسرش همت می گمارد و مرد عاقل می گذارد که زنش او را تربیت کند
    مارک تواین

 

    هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون همیشه آنرا مربوط به خود میداند
    جونسون

 

    اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد
    کمتر دچار گسست می شوند
    ارد بزرگ

 

    زن کانون پرفروغ خانواده ، مرکز مهر ، مظهر عشق ، نمایشگر پاکی ،نمونه عطوفت و چشمه عنایت است
    اقبال لاهوری

 

    آیندۀ اجتماع در دست مادران است. اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود ،تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد
    ابوفور

 

    به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است ،به همان اندازۀ قدرت فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است
    میشله



[ پنجشنبه 12 مرداد 1391 ] [ 12:04 ب.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
جغد پیر

 عکس   داستان زیبای قلب جغد پیر شکست

جغدی روی کنگره های قدیمی دنیا نشسته بود.زندگی را تماشا میکرد.رفتن و ردپای آن را.و آدمهایی را می دید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می بندند.

جغد اما می دانست که سنگ ها ترک می خورند، ستون ها فرو می ریزند، درها می شکنند و دیوارها خراب می شوند.

او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابلای خاکروبه های کاخ دنیا دیده بود.

او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداری اش می خواند و فکر می کرد شاید پرده های ضخیم دل آدمها، با این آواز کمی بلرزد.

روزی کبوتری از آن حوالی رد می شد، آواز جغد را که شنید، گفت: بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی.
آدمها آوازت را دوست ندارند.
غمگین شان می کنی.
دوستت ندارند.
می گویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.

قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند.
سکوت او آسمان را افسرده کرد.
آن وقت خدا به جغد گفت: آوازخوان کنگره های خاکی من! پس چرا دیگر آواز نمی خوانی؟ دل آسمانم گرفته است.

جغد گفت: خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.

خدا گفت: آوازهای تو بوی دل کندن می دهد و آدمها عاشق دل بستن اند.
دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ.
تو مرغ تماشا و اندیشه ای! و آن که می بیند و می اندیشد، به هیچ چیز دل نمی بندد.
دل نبستن سخت ترین و قشنگ ترین کار دنیاست.
اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.

جغد به خاطر خدا باز هم بر کنگره های دنیا می خواند و آنکس که می فهمد، می داند آواز او پیغام است.



[ شنبه 7 مرداد 1391 ] [ 12:41 ب.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
دل مهربان

روزی روبرت دوونسنزو گلف باز بزرگ آرژانتینی،پس از بردن مسابقه و دریافت چک قهرمانی لبخند بر لب مقابل دوربین خبرنگاران وارد رختکن می شود تا آماده رفتن شود.

پس از ساعتی، او داخل پارکینگ تک و تنها به طرف ماشینش می رفت که زنی به وی نزدیک می شود. زن پیروزیش را تبریک می گوید و سپس عاجزانه می افزاید که پسرش به خاطر ابتلا به بیماری سخت مشرف به مرگ است و او قادر به پرداخت حق ویزیت دکتر و هزینه بالای بیمارستان نیست.

دو ونسنزو تحت تاثیر حرفهای زن قرار گرفت و چک مسابقه را امضا نمود و در حالی که آن را در دست زن می فشرد گفت: برای فرزندتان سلامتی و روزهای خوشی را آرزو می کنم.

یک هفته پس از این واقعه دوونسنزو در یک باشگاه روستایی مشغول صرف ناهار بود که یکی از مدیران عالی رتبه انجمن گلف بازان به میز او نزدیک می شود و می گوید: هفته گذشته چند نفر از بچه های مسئول پارکینگ به من اطلاع دادند که شما در آنجا پس از بردن مسابقه با زنی صحبت کرده اید.

 می خواستم به اطلاعتان برسانم که آن زن یک کلاهبردار است. او نه تنها بچه مریض و مشرف به مرگ ندارد، بلکه ازدواج هم نکرده. او شما را فریب داده، دوست عزیر!
دو ونسزو می پرسد: منظورتان این است که مریضی یا مرگ هیچ بچه ای در میان نبوده است؟
بله کاملا همینطور است.
دو ونسزو می گوید: در این هفته، این بهترین خبری است که شنیدم.....!

 

والپیپرهای متنوع و زیبا برای دسکتاپ



[ یکشنبه 1 مرداد 1391 ] [ 09:52 ق.ظ ] [ ثمین ] [ نظرات() ]
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات