ما همه مون مشکلاتی رو داریم،

همه مون چیزهایی رو داریم که باهاشون سر و کله بزنیم، 

بعضی روزا از دیگران بهتریم، 

بعضی روزا متوسطیم 

و بعضی روزا هم فقط جا رو واسه دیگران تنگ کردیم.

روی نبودت هم 

حسابی تازه وا کردم

یاد تو 

می ارزد 

به بودنهای خیلیها ...

باران که می بارد

ترجیح میدهم

برای خودم در فنجانم

چای بریزم پشت پنجره ی باران زده

بنشینم و به جای مرور تلخی های زندگی ام

به خدایی بیاندیشم که

آرامشم را از حضورش در قلبم و در هر لحظه ی زندگیم

دارم

♥به خدایی که هوای هر نفسم را دارد♥

آسمانی ترین آواز  گریه  !!!!

گاهی  قلمم  را  می خنداند

و کاغذم  را  قلقلک  می دهد

در  زیر  بارانی  از  جنس نامردی !

واژه هایم  نم دار  و  شعرهایم عریان تر  از خاک

پایان  روز  نزدیک

و شب  پشت  در  کشیک می دهد

برای  خوابهای  تکراری ...

یک مشت  برگ خشک  پائیزی  را 

به همراه سروده های تنهاییم  را

قابی کهنه گرفتم در پشت خاکستر اندیشه ام

که شاید،

نه حتما !!!

اندیشه  ای نو سبز شود....

بعضی آدمها دنیارو زیبا میکنند

آدمایی که هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم...

ســـلام

نمــاز و روزهــاتـــون قبــول

 عیــدتــون هم مبــارکــــــــــ 

شب زیبایی ست  امشب

شعری می خوانم

گاهی،

صدای جیرجیرکی را

ترانه شعرم خواهم کرد.

پنهان خواهم کرد

حضور خودم را !

شعرم را !!

از نگاهت !!!

معنای سکوت را  از  نهایت نگاه خاکستری احساسم  بخوان ،،

هر نفس!!!!

زیرآسمان لحظات!!

گاهی هم  پشت هوای سنگین مه آلود انتظار..