مرتبط با :
از فرهیختگان یونانی گرفته تا
مورخین معاصر، از جمله ویل دورانت و آرنولد توینبی، هرودوت
را پدر تاریخ دانستهاند. به بیان هنری اس. لوكاس، استاد تاریخ دانشگاه
میشیگان، هرودوت شایستهی این لقب است، زیرا همهی اطلاعات بشر قرن بیستم
از ملتهای مشرق باستان به ویژه، مادها، پارسها، بابلیها، یونانیها،
ایتالیاییها، فینیقیها و مصریان مرهون كوششهای اوست. اگر هرودوت نبود،
شامپلیون فرانسوی نمی توانست خط هیروگلیف را بخواند زیرا هرودوت
اطلاعات پراكندهای از ملتهای كهن در كتابش به یادگار گذاشته است كه همین
اطلاعات باعث برانگیخته شدن حس كنجكاوی تاریخشناسان و باستانشناسان
سدههای جدید و در نتیجه كشف بسیاری از حقیقتهای تاریخی سدههای باستانی
آدمی شد. راولینسن، باستانشناس انگلیسی، شیوهی
بیان تاریخ هرودوت را در مقایسه با پیشینیان و همدورهایهای او بیمانند
میداند و مینویسد:"مقایسهی سبك نگارش هرودوت با شیوهی نگارشی كه در
زمان او معمول بوده است، تفاوت بین او و دیگران را بهخوبی آشكار میكند و
این تفاوت به اندازهای هویدا بوده كه شیوهی تالیف او چونان شیوهای تازه
جلوه نموده و خاوه ناخواه نام پدر تاریخ را برای او به ارمغان آورده
است." با این همه، هرودوت به همان مقدار هم در میان تاریخنگاران پیشین
وتاریخشناسان كنونی منتقدان جدی دارد. بسیاری از نویسندگان یونان باستان،
مانند كتزیاس و پلوتارك، بهشدت از او انتقاد كردهاند و حتی او را به
دروغگویی و تحریف رویدادهای تاریخی متهم كردهاند. رسالهای با عنوان"خبث
طینت هرودوت" از نویسندگان یونان باستان برجای مانده است كه بیشتر
پژوهشگران او را به پلوتارك نسبت میدهند. از تاریخشناسان دورهی جدید نیز منتقدانی مانند
سایس انگلیسی درستی نوشتههای هرودوت را به پرسش میگیرند و هرودوت را
متهم می كنند كه از نوشتههای پیشینیان و نویسندگان دیگر به نام خود
بهرهبرداری كرده است.
اغراق و عدمتناسب شواهد و
مستندات مورد استفاده در ارائه تاریخ ملل قدیم و جنگهای میان ایران و
یونان كه در زمان پادشاهی داریوش اول و خشایارشا اتفاق افتاده بهحدی
آشكار و غیرقابل پذیرش است كه بارها این مسئله توسط تاریخنویسان و محققان
ایرانی چون میرزاحسنخان پیرنیا، احمد كسروی و... مورد اعتراض و انتقاد
قرار گرفته است. این اعتراض ها و انتقادها از سوی مورخین داخلی و خارجی ادامه داشت تا اینكه كتاب «نقد تواریخ هرودوت» به قلم اسپنسر دیاسكالا
محقق و تاریخدان صاحبنام آمریكایی منتشر شد و توانست ابهاماتی را كه در
تاریخنگاری هرودوت «پدر تاریخ جهان» وجود دارد مرتفع كند و موج تازهای را
در این زمینه بهوجود آورد.
اسپنسر، محقق و استاد كرسی تاریخ
دانشگاه هاروارد در اثرش «نقد تواریخ هرودوت» دیدگاههای منتقدان و
صاحبنظران ایرانی را با ذكر شواهد و مستنداتی مورد تائید قرار میدهد و
میگوید: گفتههای هرودوت درباره خشایارشا و داریوش اول و پارهای مباحث
مربوط به جنگهای میان ایران و یونان دروغ محض بوده و كاملا جانبدارانه
نگارش شده است.«نقد تواریخ هرودوت» كه به همت دكتر محمد بقایی (ماكان) و به همت نشر یادآوران به فارسی
برگردانده و منتشر شده، شامل 9 فصل است كه مولف آن در هر فصل با وسواسی خاص
به شرح آنچه در تاریخ و جغرافیای ملل قدیم به واقع اتفاق افتاده است،
میپردازد.
اسپنسر در «نقد تواریخ هرودوت»
پس از ذكر خلاصهای از فصلهای مورد اشاره در اثر هرودوت، آن بخش را مورد
نقد و بررسی قرار میدهد. دكتر بقایی نیز در مواردی آنجا كه با موضوعی
مغایر با حقیقت روبهرو شده است براساس مدارك و مستندات موثق در پانویسها
به شرح و توضیح مورد پرداخته است.«نقد تواریخ
هرودوت» در طول پنجاه سالی كه از ترجمه كتاب «تواریخ هرودوت» میگذرد به
یقین اولین كتابی است كه بهطور مستقل در شرح، نقد و بررسی این اثر بدون
جانبداری و كاملا مستقل به رشته تحریر در آمده و نسبت به دیگر
تاریخنگاریهای مورخان ایرانی و خارجی این مزیت را دارد كه نویسنده آن یكی
از اساتید برجسته تاریخ یونان و ایران در دانشگاه هاروارد است كه هیچ
وابستگی به دو كشور ایران و یونان ندارد و كاملا بیطرفانه ارزیابیهایی را
در مورد جنگهای ایران و یونان در معرض دید مخاطب قرار داده كه همگی آنها
پس از خوانش كتاب، مورد تایید خواننده قرار خواهد گرفت.
«نقد تواریخ هرودوت» را نشر
یادآوران، سال 1387، با قیمت 3200 تومان به بازار كتاب ارائه كرده است.
نكته: عبارت انگلیسی Herodotus Father را در گوگل جستجو كنید و ببینید كه به موازات لقب Father of History، لقب Father of Lies را نیز برای شما نمایان می كند كه این دیدگاه غربیان را نسبت به هرودوت آشكار می سازد.
برچسب ها :
هرودوت-برچسب ها :
پدر تاریخ-برچسب ها :
پدر دروغ. یونان-برچسب ها :
ویل دورانت-برچسب ها :
پلوتارك-برچسب ها :
اسپنسر-برچسب ها :
نقد تواریخ-
|