مرتبط با :
كوروش بزرگ
پس از تسخیر سارد به دست پارسیان و سقوط كرزوس، شهرهای یونانی نشین ایونی و ائولی با دستپاچگی نمایندگانی به سارد و نزد كوروش فرستادند و پیشنهاد كردند كه حاضرند با همان شرایطی كه قیمومیت كرزوس را پذیرفته بودند، قیمومیت پارسیان را نیز بپذیرند. كوروش پس از اینكه به پیشنهادهای سفیران گوش فرا داد، قصه ای برای ایشان نقل كرد كه هرودوت آن را به این قرار ثبت كرده است: كوروش در پاسخ گفت:( نی زنی در كنار دریا محو تماشای ماهیانی بود كه در آب شنا می كردند. به امید اینكه آنها را به بیرون آمدن از آب و به رقص و طرب وادارد به نی زدن می پردازد. چون امیدش نقش برآب می شود توری در آب می اندازد كه تعداد زیادی ماهی در آن می افتند. وقتی تور را از آب بیرون می كشد، ماهیان در درون تور به جست و خیز در می آیند. نی زن خطاب به آنان می گوید: بس كنید! آن وقت كه من نی می زدم نرقصیدید و حتی از آب هم بیرون نیامدید، حال دیگر رقص شما بی فایده است.)
معمولا فاتحان عادت ندارند كه خشم و خروش خود را به دشمنان با بیان جملات زیبا و شاعرانه بفهمانند. و مسلما كوروش می توانست از بیان مقصود خود در جامه چنین بیانات شیرین و نمكین چشم بپوشد. او با ذكر این قصه در واقع مردم ایونی و ائولی را ملامت می كرد از اینكه چرا وقتی به ایشان پیشنهاد كرده بود به ازای گرفتن چند پاداش خوب سیاسی خویشتن را از قید قیمومیت لیدیه آزاد كنند و با پارسیان متحد بشوند ایشان حاضر نشده بودند به حرفش گوش بدهند و اكنون دیگر این خوش رقصی ها فایده ای ندارد.
برگرفته از كتاب كوروش بزرگ اثر آلبرشاندور
برچسب ها :
سخنان كوروش-برچسب ها :
سارد-برچسب ها :
لیدیه-برچسب ها :
نمایندگان-برچسب ها :
یونانی-
|