از افق های دور کسی می آید
از افق های دور کسی می آید
با تبر ابراهیم
زمزمه ی عیسی
صلابت موسی
بارسالت رسول بر دوش
و ذوالفقار علی در دست
چشمانم را ببین چشم انتظار است
دلم را نظاره کن بی قرار است
دستانم را بنگر چقدر مهیاست
آن جا که کره هم از پا می افتد ، من ایستاده ام
از افق های دور کسی می آید
با دستانی پر
باز آ که با آمدنت بهار ماندنی است .
پ.ن1: معجزه ی سالم موندن جنازه حجر بن عدی بعد از هزار سال رو دیدین؟
پ.ن2:{اللهم عجل لولیک الفرج}
با تبر ابراهیم
زمزمه ی عیسی
صلابت موسی
بارسالت رسول بر دوش
و ذوالفقار علی در دست
و خون حسین در رگ
چشمانم را ببین چشم انتظار است
دلم را نظاره کن بی قرار است
دستانم را بنگر چقدر مهیاست
آن جا که کره هم از پا می افتد ، من ایستاده ام
از افق های دور کسی می آید
با دستانی پر
باز آ که با آمدنت بهار ماندنی است .
پ.ن1: معجزه ی سالم موندن جنازه حجر بن عدی بعد از هزار سال رو دیدین؟
پ.ن2:{اللهم عجل لولیک الفرج}