دوباره...چشمکــــ**ستاره...

★¸.•¨`*•.¸★شادمانی همه جا پشت دراست/درگشودن هنـــر است...!!★¸.•¨`*•.¸★

به به ....جمعه!

 ی دست  واسه همه ی ایرانیایی که رای دادن:
جمعه رو دیدین عجـــب  حماسه ای بود؟ (البته به اینش کاری ندارم که کی رئیس جمهور شده!)
داشتم تصاویر انتخاباتو نگاه می کردم که یاد این بیت اقبال لاهوری افتادم:

خدا آن ملتی را سروری داد / که تقدیرش بدست خویش بنوشت...

واقعنا...واقعا....

یاد ی شعر دیگه هم افتادم این یکی از عارفه...عارف قزوینی...

"از خون جوانان وطن لاله دمیده"

شعرو تو ادامه مطلب می نویسم

همین طوری داشت شعرای مختلف یادم میومد که یادم اومد تو ی قسمتی از در چشم باد این شعرو همه دسته جمعی می خوندن این شد که رفتم تو آپارات پی اون ...
پیداش کردم ایناهاش خواستین نیگاش کنین قشنگ می خونن * :



                                                                  


*: البته چیزای دیگه هم جز خوندن قاطیش هست حالا شما دیگه ببخشین!





بند یك

هنگام  می و فصل  گل و گشت  چمن  شد

در بار بهاری  تهی از زاغ   و  زغن  شد

از ابر كرم ،  خطه ی  ری رشك ختن شد

دلتنگ  چو من مرغ   قفس  بهر وطن  شد

چه كجرفتاری ای چرخ

چه بد كرداری ای چرخ

سر كین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری  ای چرخ

بند دو

گل لاله

از خون  جوانان  وطن لاله  دمیده

از ماتم  سرو  قدشان، سرو خمیده

در سایه  گل بلبل از این غصه  خزیده

گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

چه كجرفتاری ای چرخ ،

بند سه

خوابند  وكیلان  و خرابند    وزیران

بردند به سرقت همه سیم و زر ایران

ما را نگذارند  به  یك  خانه  ویران

یارب  بستان  داد فقیران  ز امیران

چه كجرفتاری ای چرخ ،

چه بد كرداری ای چرخ

سر كین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری  ای چرخ

بند چهار

از اشك همه  روی  زمین  زیر  و  زبر كن

مشتی  گرت از خاك  وطن  هست  بسر كن

غیرت كن  و اندیشه  ایام بتر كن

اندر جلو تیر عدو، سینه سپر كن

چه كجرفتاری ای چرخ ،

چه بد كرداری ای چرخ

سر كین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری  ای چرخ

بند پنج

از تبار لاله ها

از دست  عدو  ناله ی  من  از سر درد  است

اندیشه هر آنكس  كند از مرگ،  نه مرد است

جان  بازی عشاق، نه چون  بازی نرد  است

مردی  اگرت هست،  كنون  وقت  نبرد است

چه كجرفتاری ای چرخ،

چه بد كرداری ای چرخ

سر كین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری  ای چرخ

بند شش

عارف   ز ازل ،  تكیه  بر ایام  نداده  است

جز جام، به كس دست، چو خیام  نداده است

دل جز بسر زلف دلارام نداده است

صد زندگی ننگ بیك نام نداده است

چه كجرفتاری ای چرخ،

چه بد كرداری ای چرخ

سر كین داری ای چرخ

نه دین داری  ،

نه آیین داری  ای چرخ



+ نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1392 ساعت 07:03 ب.ظ توسط مه *|  چشمک ها()