القــدس لنــــــا......
قدس، خون یحیی در دل تشت است
قصه یوسف درون چاه
سنگ ها بگذار چون باد فرود آیند
سنگ ها آبستن ابرند
باران كم نخواهد شد
هر شهید ابری است
جمعه ها در سجده خون
از شهیدان كم نخواهد شد
بار دیگر نیز می گویم
سیدی زخمی ست اینك قدس
و خبرها همچنان خون
دردها سنگین
سنگ ها برّاتر از تیغ صلاح الدین