تـــبـــرّی ( دشــمـن شـــناسـی ) آمریكا دشمن شماره 1 مردم محروم و مستضعف جهان است . حضرت امام خمینی (ره) درباره وبلاگ مطالب اخیر
آرشیو وبلاگ نویسندگان اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۰۵ مرعشی: اگر ولایت فقیه نبود ایران، امنیت و استقلال نداشت سخنگوی حزب کارگزاران تصریح کرد اگر ولایتفقیه نبود، امنیت کشور در منطقه پرآشوب حفظ نمیشد.حسین مرعشی در گفتوگو با روزنامه همشهری، با بیان این که نظراتش تفاوتهایی با اصلاحطلبان دارد، افزود: در جمهوری اسلامی در کلان نظام و در رهبری نظام سیستمی به نام ولایتفقیه مستقر است. پیش از هر چیزی دوستان اصلاح طلب امروزی ما در دوران امام این سیستم را مستقر کردند و دوستان اصولگرایمان نیز در این 30 سال اخیر بعد از رهبری حضرت آیتاللهخامنهای این سیستم را تقویت کردند. وی افزود: یکی از مهمترین دستاوردهای استقرار ولایتفقیه در کشور امنیت ایران است، یعنی واقعا اگر قدرتی به نام ولایتفقیه و هدایتهای ولایت فقیه نبود ما نمیتوانسیم در منطقهای که بسیار متشنج است، به حفظ تمامیت ارزی و امنیت ایران امیدوار و مطمئن باشیم. یک دستاورد دیگر، در حوزه سیاستهای منطقهای و بینالمللی ایران حفظ استقلال ایران است؛ یعنی از نقطهای که روزگاری سران پیروز جنگ جهانی دوم میآمدند در کنفرانس ایران مینشستند، پادشاه ایران را تبعید میکردند و باید سیاستمداری مثل فروغی پیدا میشد تا رایزنی کند و محمدرضا را به جای پدر بنشاند - آن هم با خفت بیسابقهای که کف ماشین پنهانش میکردند تا به دور از چشم مأموران انگلیسی برای سوگند به مجلس برود- به نقطهای رسیدهایم که رئیسجمهور آمریکا میگوید ایران میخواهد در انتخابات آمریکا دخالت کند! این استقلال ایران مرهون یک قدرت مرکزی به نام ولایتفقیه است. مرعشی همچنین گفت: مهمترین مسئلهای که ما باید بهدنبالش باشیم این است که آیا میتوانیم مسائلمان را با بالاترین سطح رهبری نظام هماهنگ کنیم؟ اگر هماهنگ کنیم میتوانیم موفق باشیم. آمار و مستندات چند برابر شدن بدهی دولت به بانک مرکزی بررسی آمار و ارقام نشان میدهد سخنان آقای روحانی درباره عدم استقراض دولت از بانک مرکزی نادرست است.به گزارش مشرق، رئیسجمهور اخیرا برای چندمین بار اعلام کرد که دولت وی برخلاف دولت قبل از بانک مرکزی استقراض نکرده است. روحانی گفت: ما هم قدرت داریم که ۵۰ هزار میلیارد مثل دولت قبل از بانک مرکزی استقراض و پول پرفشار وارد بازار کنیم اما این را به مصلحت کشور نمیدانیم. ما تا امروز و با همه مشکلات یکبار دستمان را به سوی بانک مرکزی دراز نکردیم. در ادبیات اقتصادی، منظور از استقراض دولت از بانک مرکزی، برداشت دولت از منابع بانک مرکزی است که سبب افزایش پایه پولی میشود. پایه پولی از سه طریق افزایش پیدا میکند: افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی، افزایش بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی و افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی. در این میان، آنچه که به معنای استقراض دولت از بانک مرکزی معروف است، افزایش بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی است. بدهی بخش دولتی شامل بدهی دولت + بدهی شرکتها و موسسات دولتی میشود. اگر فقط بدهی دولت به بانک مرکزی مدنظر آقای روحانی از مفهوم استقراض از بانک مرکزی باشد، آمارها نشان میدهد دولت فعلی به مراتب استقراض بیشتری از بانک مرکزی انجام داده است. بر اساس آخرین آمارها، در خردادماه امسال رقم بدهی دولت به بانک مرکزی به 969/7 هزار میلیارد ریال رسیده است که نسبت به رقم پایان دولت دهم، بیش از ۵ برابر رشد (۴۱۲درصد افزایش) نشان میدهد. شاید منظور آقای روحانی از استقراض دولت از بانک مرکزی، شاخص خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی بهعنوان یکی از منابع پایه پولی باشد. آمار بانک مرکزی نشان میدهد در ابتدای دولت نهم خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ۱۳۱۵ میلیارد تومان بود که در پایان دولت دهم به ۳۰۲۹ میلیارد تومان رسید یعنی دولتهای نهم و دهم حدوداً ۱۷۰۰ میلیارد تومان بر خالص بدهی به بانک مرکزی اضافه کردند؛ بنابراین ادعای آقای روحانی درباره اینکه دولت قبل ۵۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرد درست نیست. ضمن آنکه عملکرد دولت روحانی در این زمینه، ضعیفتر بوده است. خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی در ابتدای دولت یازدهم ۳۰۲۹ میلیارد تومان بود که در خردادماه امسال به ۳۹۴۳۰ میلیارد تومان افزایش یافته است؛ یعنی دولتهای یازدهم و دوازدهم تاکنون بیش از ۳۶۴۰۰ میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کردهاند که ۲۳ برابر بیشتر از رقم استقراض مستقیم دولتهای نهم و دهم از بانک مرکزی بوده است. با رد سخنان آقای روحانی در دو سناریوی بالا، به نظر میرسد منظور آقای روحانی از استقراض ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت قبل از بانک مرکزی، مربوط به تأمین مالی مسکن مهر است. در دولتهای نهم و دهم برای ساخت مسکن مهر حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان از منابع بانک مرکزی جهت اعطای تسهیلات قرضالحسنه به مردم برای خانهدار شدن و ساخت مسکن مهر اعطا شد. از آنجا که این ۵۰ هزار میلیارد تومان از بانک مرکزی به بانک مسکن پرداخت شد و مستقیم به سازندگان مسکن مهر اعطا شد، اساساً نمیتوان آن را استقراض دولت از بانک مرکزی نامید. با این حال، اگر منظور آقای روحانی این است که دولت قبل با تأمین مالی مسکن مهر به طور غیرمستقیم از بانک مرکزی استقراض کرده و پایه پولی را افزایش داده است و ما هم این ادعا را بپذیریم، پاسخ قاطعانهتری در این زمینه میتوان به آقای روحانی داد. بر اساس آمار بانک مرکزی در ابتدای دولت نهم بدهی بانکها به بانک مرکزی حدود ۲۰۰۰ میلیارد تومان بود که در پایان دولت دهم به ۵۳۰۰۰ میلیارد تومان رسید. تأمین مالی مسکن مهر در این آمار خود را نشان میدهد یعنی حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان رشد بدهی بانکها به بانک مرکزی در دولتهای نهم و دهم مربوط به تأمین مالی مسکن مهر بود که خروجی آن ساخت بیش از ۲ میلیون واحد مسکن برای همین تعداد خانوار فاقد مسکن بوده است. در پایان دولت دهم بدهی بانکها به بانک مرکزی ۵۳۰۰۰ میلیارد تومان بود که ۵۰ هزار میلیارد تومان آن بابت ساخت مسکن مهر صرف شد؛ اما طبق آخرین آمار در خردادماه امسال بدهی بانکها به بانک مرکزی به بیش از ۱۱۳ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ یعنی دولت فعلی تاکنون بیشتر از دولت قبل، بهطور غیرمستقیم از بانک مرکزی استقراض کرده است؛ اما نکته مهمتر آن است که استقراض غیرمستقیم ۵۰ هزار میلیارد تومانی دولت قبل صرف ساخت ۲ میلیون مسکن مهر شد اما استقراض غیرمستقیم ۶۰ هزار میلیارد تومانی دولت فعلی سودی به حال مردم نداشته است و عمدتاً صرف پرداخت سود سپرده به سپردهگذاران میلیاردی در بانکها شده است. سایت حامی دولت: روحانی حوصله شنیدن نقد ندارد عصر
ایران با اشاره به نشست اخیر رئیسجمهور با مدیران برخی رسانهها نوشت:
تصویر نشست روحانی و مدیران رسانهها، حاوی یک پیام مهم است و آن هم اینکه
رئیسجمهور یا مشاورانش در این سال آخری زیاد حوصله شنیدن نقد و حرفهای
صریح را ندارند.این سایت میافزاید: شاید تیم رسانهای دولت با خود گفته است که چه کاری است، با چند مدیر روزنامه و خبرگزاری دور هم مینشینیم، چای و کیک میخوریم، آنها چند کلمه میگویند، رئیسجمهور چند کلمه میگوید و بعد به همه میگوییم که روحانی با مردم و اهالی رسانه به صورت مستقیم حرف زده است. وقتی با آدمهایی که گرفتار هستند مثلا بدهکاراند، حرف میزنید آنها به ظاهر به شما گوش میدهند ولی در باطن حواسشان به حساب و کتابشان است و رئیسجمهور این روزها به شدت شبیه این افراد است. این سایت در پایان مینویسد: خیلی از کسانی که امروز روحانی به چشم منتقد به آنها نگاه میکند و حاضر نیست دور یک میز با ایشان بنشیند، روزی تلاش کردند که روحانی بر کرسی تکیه بزند. نه برای روحانی بلکه برای ایران تلاش کردند. مقصر شرایط امروز دولت نه ترامپ است، نه دلواپسان و نه حتی کرونا. همه آنچه امروز میبینیم یک مقصر دارد و آن هم شخص حسن روحانی است. رئیسجمهوری که زودتر از آنچه تصور میکردیم دستهایش را بالا برد و منتظر پایان دولتش نشست. کارنامه دولت قبل در بخش مسکن را هم جزو کارنامه خود حساب میکنید؟! یک روزنامه منتقد، ادعای ساخت 4/5 میلیون واحد مسکونی را «موفقیت دولت در مسکنسازی توئیتری» نامید.روزنامه فرهیختگان نوشت: در مردادماه سال 1392 که دولت فعلی بر سر کار آمد، میانگین قیمت هر مترمربع مسکن یا زیربنای مسکونی در شهر تهران حدود سه میلیون و 834 هزار تومان بود. این میزان طی هفت سال اخیر با رشد چشمگیری، حالا در تیرماه امسال به حدود 21 میلیون تومان رسیده که حکایت از رشد 448 درصدی دارد. سیاستهای دولت در بخش مسکن ضربات سهمگینی بر این بازار وارد کرده، اما درنهایت شگفتی، اخیرا رئیسجمهور در صفحه شخصی خود (صفحه توئیتر) نوشت: «در حالی که در دولت قبل تنها 775 هزار واحد مسکن مهر به بهرهبرداری رسیده، در این دولت بیش از یکمیلیون و 300 هزار واحد مسکن مهر تکمیل شده و در اختیار مردم قرار گرفته است. در هفت سال اخیر مجموعا 4/5 میلیون مسکن توسط دولت در کل کشور ساخته شده است.» درخصوص مسکن مهر بررسیها از آمارهای سامانه مدیریت مسکن مهر نشان میدهد از کل واحدهای مسکن مهر، 63 درصد از آنها تا پایان دولت احمدینژاد حتی نازککاریشان به اتمام رسیده بود. درخصوص ساختوسازهای جدید نیز بررسیها نشان میدهد تعداد واحدهای مسکونی ذکرشده در پروانههای ساختمانی صادرشده مناطق شهری کل کشور طی دوره هفتساله دولت فعلی کاهش 50 درصدی داشته است. همچنین طی سالهای 1392 تا 1398 حجم سرمایهگذاری بخش خصوصی (ارزش حقیقی) کاهش 26 درصدی داشته است. در بخش نوسازی و بهسازی مسکن روستایی نیز بررسیها حکایت از آن دارد که طی سالهای 1384 تا 1398 درمجموع دو میلیون و 14 هزار و 193 واحد مسکونی در روستاهای کشور ساخته شده که 68 درصد آن در دولتهای نهم و دهم و 32درصد آن نیز در دولت فعلی است. بر اساس «گزارش عملکرد پیشرفت مسکن مهر سامانه مدیریت مسکن مهر»، در نیمه اول سال 92 که محمود احمدینژاد رئیس دولت نهم و دهم پاستور را تحویل حسن روحانی داده، از دو میلیون و 368 هزار و 868 واحد مسکن مهر برنامهریزی شده در این طرح، 97 درصد آنها در دولت احمدینژاد دارای پروانه ساختمانی بوده (معادل دو میلیون و 298 هزار و 647 واحد) و تنها سه درصد (70 هزار و 221 واحد) این واحدها در دولت روحانی مجوز ساخت گرفتهاند. از مجموع کل واحدهای مسکن مهر، 94 درصد از آنها (معادل دو میلیون و 368 هزار و 868 واحد) در دولت احمدینژاد پیسازیشان به اتمام رسیده و تنها 6 درصد از پیسازی این واحدها (146 هزار و 801 واحد) در دولت روحانی انجام شده است. همچنین از کل واحدهای مسکن مهر، اسکلت و سقف 86 درصد از واحدها (معادل دو میلیون و 27 هزار و 768 واحد) در دولت احمدینژاد به اتمام رسیده و حدود 14درصد آنها (341 هزار و 100 واحد) نیز در دولت روحانی انجام شده است. همچنین از مجموع کل مسکن مهر، سفتکاری 80 درصد واحدها (یک میلیون و 895 هزار و 924 واحد) در دولت احمدینژاد به اتمام رسیده و 20 درصد مابقی (معادل 472 هزار و 944 واحد) در دولت فعلی به اتمام رسیده است. اما مهمترین نکته اینکه، زمانی که محمود احمدینژاد دولت را در مرداد سال 92 تحویل دولت فعلی داده، از کل واحدهای پیشبینیشده مسکن مهر، نازککاری 63 درصد از آنها (معادل یک میلیون و 504 هزار و 10 واحد) به اتمام رسیده بوده و دولت فعلی 37 درصد مابقی (864 هزار و 858 واحد) را به اتمام رسانده است. آمارها میگویند 63 درصد مسکن مهر را دولت احمدینژاد بهپایان رسانده و تنها 37 درصد این واحدها در دولت روحانی به سرانجام رسیدهاند. آرمان: دولت با سوءمشورت و سوءمدیریت دست به گریبان است یک کارشناس اقتصادی معتقد است: رئیسجمهور در چرخه معیوب برخی مشاوران و نزدیکان قرار گرفته است.روزنامه آرمان به نقل از دکتر بهمن آرمان نوشت: واقعیت این است که آقای روحانی در یک سیکل معیوب مشاوران اقتصادی قرار گرفته است. این افراد در اطراف رئیسجمهور حضور دارند اما اطلاعات علمی دقیق به رئیسجمهور ارائه نمیکنند. البته آقای رئیسجمهور نیز عنوان کردند عدهای تنها نق میزنند. کارشناسان اقتصادی که به دنبال تعدیل کسری بودجه دولت بودند بهصراحت عنوان کردند دولت با افزایش سهام بورس خطرناکترین راه را برای تعدیل کسری بودجه خود انتخاب کرده است. دولت از طریق پیشفروش کردن نفت میخواست کسری بودجه خود را جبران کند. این درحالی است که در کشورهای دیگر جهان دولتها از راههای دیگر و البته کمخطرتری کسری بودجه خود را جبران کردهاند و بحران را پشتسر گذاشتهاند؛ به عنوان مثال در کشورهای آمریکای لاتین و حتی ترکیه که همسایه ایران است مدتها با تورم زیادی همراه بودند و چالشهای زیادی در زمینه تامین کسری بودجه خود داشتند. با این وجود از راههایی استفاده کردند که در نهایت مشکل آنها را حل کرد. مشاورانی که در اطراف آقای روحانی قرار دارند در مرحله نخست باید شرایط اقتصادی را به صورت واقعی برای رئیسجمهور تشریح میکردند. در شرایط کنونی سوءمدیریت در بدنه اجرایی کشور وجود دارد. دولت نباید کاری انجام میداد که با تحت فشار قرار دادن مردم مشکل خود را حل کرد. دولت آقای روحانی بهرغم برخی موفقیتها که داشته، در برخی زمینهها ضعفهای جدی داشته که شاید در کمتر دولتی در پس از انقلاب مشاهده شده است. آرمان میافزاید: آقای روحانی در چینش وزرای خود عملکـرد قـابلتوجهی نداشــت و در برخـی زمینهها ضـعیف عـمل کرد. بهعنوان مثال در چینش مدیران اقتصادی مانند رئیس کل بانــک مرکزی، سازمان برنامه و بودجه و وزرای اقتصادی قوی عمل نکرد. اگر به عملکرد مدیران اقتصادی دولت در طول هفت سال گذشته توجه کنیم متوجه میشویم که عملکرد مدیران ضعیف بوده است. دولت در زمینه مسکن که یکی از مهمترین مطالبات مردم و نیازهای کشور است و امروز ممکن است چالشی به وجود بیاورد اقدامی موثر و راهگشا انجام نداده است. امروز قیمت مسکن به حدی رسیده که خرید یا اجاره آن در حد توان مردم عادی نیست. مسئله سقوط سهام در بورس نشاندهنده عدم تدبیر لازم در وزارت اقتصاد و سوءمدیریت بورس بوده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : وزیر
دفاع دولت نجات ملی یمن با هشدار به ائتلاف متجاوز سعودی درباره استمرار
تجاوزات علیه یمن تأکید کرده عواقب وخیمی در انتظار کشورهای عضو این ائتلاف
متجاوز است. سرتیپ
«محمد ناصر العاطفی» وزیر دفاع دولت نجات ملی یمن در حین بازدید از منطقه
«خب» و «الشعف» در نزدیکی مرز عربستان در جمع فرماندهان میدانی این منطقه
گفت «نیروهای متجاوز بدانند که تا ما زنده هستیم هرگز در خاک یمن باقی
نخواهند ماند. در صورت استمرار جنایت کشورهای متجاوز علیه ملت یمن، عواقب
وخیمی در انتظار این کشورهاست و ما آنچه شرط بلاغت بود گفتیم، خواه پند
گیرند یا نه». طبق گزارش خبرگزاری یمنی «سبأ»، العاطفی این را هم اضافه کرد
که این سخنان نمایشی یا برای مصرف رسانهای و تهدید نیست بلکه حرفی را که
میزنند، عملی خواهند کرد. او در ادامه تصریح کرد «نیروهای مسلح یمن امروز
وارد مرحله جدیدی شده و با قدرت به سمت تحقق پیروزی بزرگ پیش میروند، ما
جانمان را برای ملت اصیل یمن فدا خواهیم کرد». وزیر دفاع دولت نجات ملی یمن همچنین گفته که هیچ کشور عربی و اسلامی از توطئههای ائتلاف متجاوز سعودی در امان نبوده اما توطئه آنها علیه قطر شکست خورد همچنانکه در یمن، عراق و سوریه نیز شکست خوردند و اکنون نیز علیه لیبی، لبنان، سودان، مصر و ایران توطئه میکنند اما همه توطئهها و دسیسههای آنها شکست خواهد خورد. او بار دیگر از فریبخوردگان که به نیروهای ائتلاف متجاوز سعودی پیوستهاند، خواست تا به صفوف ملت و وطن خود بازگردند. غارت نفت یمن خبر دیگر از یمن اینکه، دستگاههای ردیابی دریانوردی دیروز از لنگر انداختن نفتکش مسلح در بندر نفتی «النشیمه» در استان الشبوه یمن برای سومین روز پیدرپی خبر دادند. شبکه تلویزیونی المسیره با انتشار این خبر، افزود: «چنین اتفاقی تقریبا هر ماه روی میدهد و ثروتهای کشور تحت محاصره یمن غارت میشود.» یاسر المهلل گزارشگر این شبکه گزارش داد:« همزمان با اقدامات نظامی ائتلاف متجاوز سعودی، عملیات مستمر غارت ثروتهای یمن هم به تیتر خبرها تبدیل شد؛ ثروتهایی که همواره چشم طمع برخی کشورهای منطقه به دنبال آن بوده است.» این عملیات با حرکت نفتکش یونانی از بندر روتردام هلند به سمت کانال سوئز آغاز شد. این کشتی مسیر معمول خود یعنی ساحل کشورهای اروپایی در دریای مدیترانه را تغییر داد و به سمت دریای سرخ و عربستان حرکت کرد. طبق این گزارش، این مسیر جدید هم چیزی جز محلی برای گمراه کردن نبود. این کشتی با توقف کوتاه در ساحل عربستان، برای انتقال نیروهای امنیتی مسلح برای نظارت در این نفتکش و عبور از منطقه، دور از چشم دستگاههای ردیابی، در ساحل یمن قرار گرفت و در بندر نفتی النشیمه لنگر گرفت. المسیره افزود، از یک هفته پیش یعنی زمان ورود این نفتکش به بندر النشیمه، بر اساس جزئیات حرکت این نفتکش در این لنگرگاه، عملیات پر کردن تانکرهای آن از نفت خام ادامه دارد. این نفتکش در چند مایلی بندر بلحاف قرار گرفته بود. این موضوع نشان میدهد پر کردن تانکرهای نفت با روشهای پیچیده برای خارج کردن مقادیر نفت بدون هیچگونه حسابهای رسمی یا حقوقی درباره حجم صادرات نفت یمن در مناطق تحت کنترل کشورهای متجاوز و مزدوران آنها انجام میشود. المسیره تاکید کرد، بدون تردید، این عملیات یکی از سلسله عملیاتهای گسترده برای غارت ثروتهای ملی یمن است که ائتلاف متجاوز سعودی و مزدورانشان به طور مستمر این عملیات را اجرا میکنند. میدلایستآی خبر داد بن سلمان از ترس واکنش جهان اسلام دیدار با نتانیاهو را لغو کرد میدلایستآی
در گزارشی از برنامه دیدار قریبالوقوع محمد بن سلمان با نتانیاهو در
آمریکا و علت لغو آن خبر داده و نوشته، بن سلمان به دلیل هراس از واکنشهای
جهان اسلام حاضر به این دیدار نشد. «محمد
بن سلمان»، ولیعهد سعودی از جمله کسانی است که روابط زیادی به صورت پنهانی
با رژیم صهیونیستی داشته است. از زمانی که امارات با رژیم اشغالگر قدس
توافق عادی سازی را علنی کرده از عربستان به عنوان یکی از کشورهای دیگری
نام میبرند که احتمال عادی سازی روابط این کشور با رژیم صهیونیستی وجود
دارد. اما به نظر میرسد بن سلمان از واکنشهای مردمی هراس دارد و فعلا قصد
این اقدام را ندارد. در این راستا پایگاه «میدل ایست آی» افشا کرده که ولیعهد سعودی از دیدار با نخستوزیر رژیم صهیونیستی که قرار بود هفته آینده در واشنگتن صورت بگیرد خودداری کرده است؛ علت این امر، طبق گزارش این پایگاه خبری انگلیسی زبان، آن است که خبر آن به رسانهها درز کرده و بن سلمان نگران است که جزئیات این دیدار فاش شده و سفر او به واشنگتن تبدیل به یک کابوس شود. طبق اطلاعات میدل ایستآی٬ هنوز توافق نشده که دیدار میان بن سلمان و نتانیاهو ضبط و بعد منتشر شود یا اینکه به شکل زنده مقابل دوربینها صورت بگیرد. در این گزارش همچنین آمده که، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا و «جارد کوشنر» داماد و مشاور ارشد ترامپ اصرار زیادی برای انجام این دیدار دارند. میدل ایستآی این را هم نوشته که « اگر دیدار میان نتانیاهو و بن سلمان انجام شود دال بر این است که عربستان نیز در مسیر سازش با رژیم صهیونیستی قرار دارد. همچنین بن سلمان نمیخواست که در سفارت عربستان در آمریکا یا منزل سفیر آن اقامت کند؛ چرا که این دو منطقه معروف هستند و ممکن بود تظاهر کنندگان ضد وی به آنجا هجوم بیاورند. بنابراین چهار خانه در یک منطقه محرمانه برای وی خریداری شده است! محمد بن سلمان شرط گذاشته بود که باید سفرش کاملا محرمانه باشد.»پیش از این نیز اعلام شده بود، بن سلمان شرط علنی کردن روابطش با رژیم صهیونیستی را، هموار شدن مسیر پادشاهی اش از سوی آمریکا قرارداده است. مردم
سودان همزمان با سفر وزیر خارجه آمریکا به این کشور با برپایی تظاهراتی در
برابر سفارت امارات در خارطوم عادی سازی روابط بین امارات و رژیم
اشغالگر قدس را محکوم کردند. دولت سودان نیز با یک «نه» بزرگ به عادی
سازی روابط با صهیونیستها، سیلی محکمی به وزیر خارجه آمریکا زد. رژیم
صهیونیستی با عادی سازی روابط با امارات به دنبال آن است تا این مدل را
به بقیه کشورهای عربی و آفریقایی نیز تسری دهد. سودان از جمله کشورهایی است
که در روزهای گذشته رسانهها به عنوان گزینه محتمل برای عادی سازی روابط
با رژیم صهیونیستی معرفی کردند. در همین راستا روز سه شنبه «مایک پمپئو»
وزیر خارجه آمریکا با استفاده از نخستین پرواز مستقیم بین تلآویو و خارطوم
به سودان سفر کرد. این مسئله با واکنش قاطع مردم سودان مواجه شد. در همین ارتباط، خبرگزاری تسنیم دیروز نوشت، سودانیها دیروز در اعتراض به توافق عادی سازی روابط بین امارات متحده عربی با رژیم صهیونیستی، در برابر سفارت امارات در خارطوم پایتخت سودان تظاهرات کردند. معترضان تصاویری را در دست داشتند که در آن توافق عادی سازی را خنجری بر پشت امت اسلام دانسته و آن را به شدت محکوم کردند. در این تصاویر «نه به صلح با اسرائیل، نه به گفتوگو و نه به عادی سازی» نوشته شده بود. این تظاهرات همزمان با سفر مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا به این کشور و چند روز پس از توافق عادی سازی روابط بین امارات و رژیم صهیونیستی برگزار شده است. دولت سودان نیز در بیانیهای رسمی اعلام کرد: «عبدالله حمدوک نخستوزیر سودان با مایک پمپئو پس از ورود به خارطوم که نخستین سفر یک وزیر خارجه آمریکا در ۲۴ سال گذشته به حساب میآید، دیدار و دو طرف درخصوص اوضاع سودان و روند عملیات انتقالی و نیز روابط دوجانبه میان دو کشور و تلاشها برای برداشته شدن نام سودان از فهرست کشورهای حامی تروریسم بحث و گفت وگو کردند». حمدوک درخصوص درخواست واشنگتن برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نیز، خطاب به وزیر خارجه آمریکا گفت: «مرحله انتقالی را در سودان، ائتلافی بزرگ با دستورکاری مشخص به منظور تکمیل روند انتقال و تحقق صلح و ثبات در کشور در دست دارد تا به انتخاباتی آزاد ختم شود. دولت انتقالی اختیاری برای عبور از این وظایف برای عادی سازی روابط با اسرائیل ندارد». این یعنی، «نه» به عادی سازی روابط با رژیم جعلی «اسرائیل»! «ریاض المالکی»، وزیر خارجه تشکیلات خودگردان فلسطین دیروز از موضع جمهوری سودان در نپذیرفتن عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر استقبال کرد. او موضعگیری عبدالله حمدوک، نخستوزیر سودان در دیدار با وزیر خارجه آمریکا را ستود: «این موضع نسبت به مواضع برادرانه، تاریخی و صادقانه سودان در پایبندی به مسائل جهان اسلام و در رأس آن مسئله فلسطین که اولین مسئله عربها و مسلمانان است، موضعگیری ناآشنایی نیست». این مقام فلسطینی همچنین از مردم سودان برای مخالفت با هر گونه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و حمایت مطلق از حق مردم فلسطین تشکر کرد. سیلی سودان به آمریکا در همین ارتباط، روزنامه «رای الیوم» در سرمقاله خود نوشت: «اگر گزارشهایی که فاش میکند عبدالله حمدوک، نخستوزیر سودان، با درخواست یا درستتر بگوییم با فشارهای مایک پمپئو، در سفر به خارطوم برای عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر اسرائیل مخالفت کرده است، صحت داشته باشد که به نظر هم میرسد این گزارشها به یقین نزدیکتر است در آن صورت دولت سودان با این گام خود سیلی محکمی به دولت آمریکا زد و ضربه سختی به سفر کنونی پمپئو که هدف آن پیوستن شمار جدیدی از کشورهای عربی به امارات و امضای توافقنامه صلح با تلآویو است، وارد کرده است». مخالفتها علیه توافق ننگین تونس نیز از جمله کشورهایی است که بارها علیه توافق عادی سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و امارات موضع گرفته است. در ادامه این واکنشها، «المصنف المرزوقی» رئیسجمهور اسبق تونس، در یکی از جلسات حزب عدالت و توسعه مغرب از سیاست کشورهای عربی در عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به شدت انتقاد کرد. به گزارش روزنامه فرامنطقهای «القدس العربی»، او گفت: «از موج عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی تعجب نمیکنم زیرا لایههای کوه یخ در حال نمایان شدن است. تمام رژیمهایی که با اسرائیل روابط خود را عادیسازی میکنند بخشی از این سیستم فساد هستند». المصنف المرزوقی در ادامه گفت: «اماراتی که روابطش را با اسرائیل عادیسازی کرده است، نمایندهای است که به نابودسازی امت و رویاهای آن مأمور شده است...ما موافق صلح هستیم نه تسلیم شدن. آرمان فلسطین بخشی از آزادی عربهاست. انتفاضههای مبارک فلسطینینان و پایداری مردم غزه بود که انقلابهای عربی را بنا نهاد». المرزوقی همچنین تأکید کرد تحرکهای صورت گرفته علیه انقلابهای عربی از میان خواهد رفت همانگونه که استعمار در این کشورها رخت بربست. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : رؤیاهای امارات چگونه به سراب تبدیل میشوند؟ ۱۳۹۹/۰۶/۰۴ محمدرضا کلهر امارات بهعنوان کشوری در حاشیه خلیج فارس شناخته میشود که بیشتر عناصر تشکیلدهنده قدرت را در اختیار ندارد. موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی، پیشرفت صنعتی و اقتصادی، آمادگی نظامی و جمعیت از عوامل مادی قدرت و خصلتهای ملی، روحیه ملی، کیفیت کارایی دولت، حیثیت و اعتبار بینالمللی، شیوه رهبری و دیپلماسی از عوامل معنوی قدرت به شمار میرود. در این میان امارات تنها توانسته در بُعد اقتصادی پیشرفتهایی حاصل کند اما بهدلیل عدم عمق استراتژیک و نداشتن جمعیت زیاد و همچنین نبود روحیه ملی و کیفیت کارایی دولت، کشوری قدرتمند در عرصه بینالملل به شمار نمیرود. اما دلارهای نفتی باعث شده تا این شیخنشین بهدنبال رویای قدرتمند شدن در عرصه بینالملل باشد. در این مسیر امارات در گام نخست سعی داشت با دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر مانند حمله به یمن و یا مداخله نظامی در لیبی و سودان به اهداف خود دست یابد. اما در ادامه، امارات به همراه عربستان در یمن شکست سختی متحمل شده و بلندپروازیهای این شیخنشین دفن شد. محمد بنزاید ولیعهد ابوظبی در گام دوم سعی کرده دست به قمار خطرناکی بزند. در این راستا امارات با اسرائیل توافق عادیسازی روابط را امضا کرده است. این اقدام امارات با محکومیت گستردهای مواجه شده و حتی گروههای مقاومت تهدید کردهاند که امارات با این توافق خود را به هدفی مشروع برای مقاومت تبدیل کرده است. بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی در امارات نیز این توافق را مغایر با قانون اساسی دانسته و آن را محکوم کردهاند. امارات سعی دارد تا با استفاده از این توافق به جنگندهها و تسلیحات مدرن اسرائیل و آمریکا دست پیدا کند. «انور قرقاش» وزیر مشاور در امور خارجه دولت امارات عربی متحده در گفتوگو با اندیشکده شورای آتلانتیک در ارتباط با فروش جنگندههای اف-۳۵ گفته که توافق عادیسازی روابط با تلآویو باید «هرگونه مانع» پیشروی آمریکا برای فروش جنگندههای اف-۳۵ را از میان بردارد. روزنامه «یدیعوت آحارونوت» نیز در اینباره نوشته: «توافق عادیسازی روابط بین اسرائیل و امارات عربی متحده شامل یک بند محرمانه است که راه را برای فروش جنگندههای استراتژیک اف-۳۵ و فناوری پیشرفته پهپاد آمریکا به این کشور حاشیه خلیج فارس هموار میکند». این مسائل نشان میدهد اماراتیها با وعدههای متعددی اقدام به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی کردهاند، اما ضمانت اجرایی این وعدهها با توجه موضعگیری صهیونیستها با شک و تردید مواجه است. «تساحی هانقبی» وزیر امور شهرکها در کابینه تلآویو در یک مصاحبه رادیویی گفته: «اسرائیل با فروش حتی یک پیچ از اف-۳۵ به امارات مخالف است. ما این موضوع را برای کنگره آمریکا نیز شفافسازی خواهیم کرد». نتانیاهو نیز مخالفت خود را با این مسئله اعلام کرده است. بهنظر میرسد حکام امارات یک بازی از پیش باخته شده را آغاز کردهاند، آنها با خیانت به مسئله فلسطین و مسجدالاقصی بهعنوان قلب جهان اسلام، حمایت مردم خود را از دست داده و در جهان اسلام مورد نفرت ملل اسلامی قرار گرفتهاند. براین اساس بهنظر میرسد اماراتیها توافقی با آمریکا و رژیم صهیونیستی انجام دادهاند که در آن طرفهای مقابلش هیچ اهتمامی به اجرای وعدههای خود نشان نمیدهند. سوابق دهههای اخیر در منطقه بیانگر این واقعیت است که آمریکاییها به حکام منطقه بهعنوان یک ابزار در راستای تحقق اهداف خود مینگرند و هر حاکمی در صورت پشت کردن به ملتش یک تاریخ مصرف مشخص خواهد داشت. در واقع شیوخ ابوظبی در توافق با رژیم صهیونیستی چند هدف را دنبال میکردند که در صورت عدم تحقق آنها هیچ دستاوردی نخواهند داشت و به طور مشخص نیز دلیلی برای ادامه توافق در آینده نمیبینند. دو مبحث اصلی مدنظر اماراتیها در این توافق که بر روی آن تأکید داشتند: ۱) موضوع توقف طرح الحاق کرانه باختری و ۲) تحویل جنگندههای اف-۳۵ به امارات. توقف طرح الحاق کرانه باختری که به صراحت از سوی رژیم صهیونیستی رد شد و فروش جنگنده به امارات نیز با مخالفت قاطع صهیونیستها مواجه شده است. شیوخ اماراتی بهدنبال دستیابی به جنگنده راهبردی اف-۳۵ بودند تا در درجه اول قدرت نظامی خود را به سطحی مقبول در برابر دیگر قدرتهای منطقهای برسانند و در درجه دوم نیز مقامات امارات در صدد ارائه دستاوردی به مردم خود بودند تا این تلقی را ایجاد کنند که در برابر توافق با اسرائیل، امنیت امارات را ارتقا بخشیدهاند. این در حالی است که مقامات اسرائیلی از جمله نتانیاهو با ارائه این جنگندههای راهبردی نیز به امارات مخالفت کرده و تأکید کردهاند که تنها اسرائیل باید دارای این تسلیحات راهبردی در سطح منطقه باشند. به
تدریج مشخص خواهد شد که امارات در توافق با اسرائیل یک بازنده خواهد بود و
این کشور نه تنها دستاوردی را کسب نخواهد کرد بلکه دشمنی ملت خود و مردم
حامی مسئله فلسطین در منطقه را نیز در مقابل خود خواهد دید. ابوظبی نتیجه خوش خدمتی به «اسرائیل» را گرفت! رژیم صهیونیستی: با دادن حتی یک پیچ اف- 35 به امارات مخالفیم وزیر
صهیونیست با تکرار چند باره مخالفت تلآویو با فروش جنگندههای پیشرفته
آمریکایی به امارات، گفته حتی یک پیچ از این جنگندهها نیز نباید به این
کشور فروخته شود. این درحالی است امارات پس از خیانت بزرگی که به فلسطین و
مسلمانان با عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی کرد، انتظار چنین واکنشی
را نداشت. امارات
از زمانی که به آرمان فلسطین خیانت و توافق عادی سازی روابط با رژیم
صیهونیستی را اعلام کرد، انتظار داشت امتیازات زیادی هم از سوی رژیم
صهیونیستی و هم آمریکا دریافت کند. در این مسیر این ریز کشور آسیب پذیر،
امیدوار بود آمریکا جنگندههای نسل پنجم «اف-۳۵» را به ابوظبی بفروشد.
«انور قرقاش» وزیر مشاور در امور خارجه دولت امارات عربی متحده در گفتوگو
بااندیشکده شورای آتلانتیک در ارتباط با فروش جنگندههای اف-۳۵ گفته بود
توافق عادیسازی روابط با تلآویو باید «هرگونه مانع» پیشروی آمریکا برای
فروش جنگندههای اف-۳۵ را از میان بردارد. اما خیلی زود مشخص شد که رویای
امارات صرفا یک سراب بوده و رژیم صهیونیستی به شدت با این مسئله مخالفت
کرده است، آن هم تنها چند روز پس از آن خیانت بزرگ به آرمان فلسطین.در ادامه اظهار نظرهای متناقض درباره وجود بندی در توافق عادیسازی روابط ابوظبی با تلآویو مبنی بر فروش جنگندههای نسل پنجم «اف-۳۵» به امارات، دیروز یک وزیر صهیونیست از تداوم مخالفت تلآویو با این موضوع گفت. به نوشته رسانههای صهیونیستی، «تساحیهانقبی» وزیر امور شهرکها در کابینه تلاویو در یک مصاحبه رادیویی گفت: «اسرائیل با فروش حتی یک پیچ از اف-۳۵ به امارات مخالفت است. ما این موضوع را برای کنگره آمریکا نیز شفافسازی خواهیم کرد». با این حال، روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در این باره نوشته: «توافق عادی سازی روابط بین اسرائیل و امارات عربی متحده شامل یک بند محرمانه است که راه را برای فروش جنگندههای استراتژیک اف-۳۵ و فناوری پیشرفته پهپاد آمریکا به این کشور حاشیه خلیجفارس هموار میکند». پیش از این بنی گانتس وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز ضمن اظهار بیاطلاعی از توافقی برای فروش جنگندههای نسل جدید آمریکایی به امارات، تاکید کرده بود، برتری هوایی تلآویو باید در منطقه حفظ شود! این یعنی، مخالفت با فروش چنین جنگندههایی به امارات یا هر کشور دیگر در منطقه. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز بر مخالفت خود با فروش این جنگندهها به امارات تاکید کرده است. اختلافات بالا گرفت از سوی دیگر روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشته که موساد با اطلاع شخص نتانیاهو، طی دو سال اخیر، به سرویسهای امنیتی فشار آورده تا به فروش تسلیحات پیشرفته به ابوظبی چراغ سبز نشان دهند؛ اما این اقدامات به علت مخالفت وزارت امنیت نتیجهای در پی نداشته است. در همین ارتباط، روز دوشنبه هفته گذشته منابع خبری رژیم صهیونیستی از سفر «یوسی کوهن» رئیسموساد به ابوظبی خبر داده بودند. در گزارش یدیعوت آحارونوت همچنین آمده، دفتر نخستوزیری، موساد و همچنین وزارت امنیت که نتانیاهو آن را مدیریت میکند، بر سر امضای معامله فروش تسلیحات به امارات با یکدیگر اختلافات جدی دارند. تداوم مخالفتها با توافق ننگین اما فشارهای سیاسی به امارات بر سر این خیانت همچنان ادامه دارد و این توافق ننگین همچنان با واکنشهای انتقادی مواجه است. مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق که به تازگی از واشنگتن بازگشته، در حالی دیروز سهشنبه سفر منطقهای خود را از اردن آغاز کرد که احتمال لغو سفر او به امارات در پی عادیسازی روابط این کشور با رژیم صهیونیستی وجود دارد. پایگاه «العربیالجدید» نیز به نقل از یک مسئول عراقی گزارش داده احتمال لغو سفر الکاظمی به امارات که قرار بود پس از سفر او به اردن انجام شود، وجود دارد چرا که او نمیخواهد با توجه به نارضایتی مردمی و سیاسی عراق از اقدام امارات در برقراری روابط دیپلماتیک با رژیم صهیونیستی، با سفر به این کشور ایجاد سوء تفاهم کند. «عمار بلحمیر»، وزیر رسانه و سخنگوی دولت الجزایر نیز در سخنانی درباره مسئله فلسطین و عادی سازی روابط میان صهیونیستها و امارات اعلام کرده، حمایت از مسئله فلسطین یکی از اصول تغییرناپذیر در سیاست خارجه کشورش است: «الجزایر از اصولی حمایت میکند که خواستار اجرای عدالت درباره مسئله فلسطین و حق و حقوق قانونی آن هستند». گفتنی است این فشارها آنقدر زیاد شده که برخی به این نتیجه رسیدهاند، ممکن است امارات از این توافق خارج شود. راهاندازی پرواز مستقیم میان تلآویو – خارطوم اما در ادامه تلاشهای آمریکا و رژیم صهیونیستی برای تکرار توافق عادی سازی روابط با امارات در میان دیگر کشورهای عربی به نظر میرسد سودان گزینه بعدی در جهان عرب باشد. روزنامه فیگارو اعلام کرد مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا دیروز اراضی اشغالی را با اولین پرواز مستقیم از تلآویو به خارطوم ترک کرد. طبق این گزارش، پمپئو پس از ترک اراضی اشغالی به مقصد سودان گفت که از حضور در اولین پرواز مستقیم میان تلآویو با خارطوم خوشحال است. جوانان فلسطینی در غزه با استفاده از بالنهای آتش زا، 36 نقطه دیگر در شهرکهای صهیونیستی را به آتش کشیدند. فلسطینیها
در نوار غزه در چند هفته اخیر بار دیگر استفاده از بالنهای آتش زا را
علیه رژیم صهیونیستی از سرگرفتهاند. رژیم صهیونیستی که خسارات سنگینی دیده
است اعلام کرده فقط در روز دوشنبه دست کم 36 آتش سوزی در شهرکهای
صهیونیستی اطراف نوار غزه گزارش شده است. بر اساس این گزارشها، این آتش
سوزیها به دلیل بالنهای آتش زایی هستند که از نوار غزه به سوی شهرکهای
صهیونیستی ارسال میشوند. همچنین وقوع آتش سوزی بزرگی در ساحل شهرک عسقلان
گزارش شده است.روز یکشنبه نیز رسانههای فلسطینی گزارش دادند، ارسال بالنهای آتشزا از غزه بیش از 28 آتشسوزی را در منطقه موسوم به «غلاف غزه» رقم زد. حماس اعلام کرده تا زمانی که رژیم صهیونیستی به توافقهای خود عمل نکند ارسال بالنهای آتشزا و دیگر اقدامات مقاومتی در مرز غزه ادامه خواهد داشت. رژیم صهیونیستی به توافقهایی که پیشتر با میانجیگری مصر و برخی طرفهای دیگر حاصل شده، پایبند نیست و همین موضوع اعتراض مقاومت فلسطین را در پی داشته است. از سوی دیگر، نظامیان صهیونیست دیروز منطقه الشجاعیه شرق شهر غزه را گلولهباران کردند. گردانهای القدس، شاخه نظامی جنبش جهاد اسلامی فلسطین، در این باره اعلام کرده، چهار تن از مجاهدان این جنبش در منطقه الشجاعیه به شهادت رسیدند. خبرنگار المیادین نیز تاکید کرده که، رژیم اشغالگر صهیونیست از هدف قراردادن محله الشجاعیه که در شرق شهر غزه واقع است خبر داده بود. پیش از این هم «داوود شهاب»، عضو ارشد جنبش جهاد اسلامی فلسطین اعلام کرده بود، «تهدیدات صهیونیستها برای ما چیز جدیدی نیست. این تهدیدات برای ما سناریوهایی تکراری هستند که سعی در ایجاد رعب و وحشت در میان مردم فلسطین دارند». رژیم اشغاگر صهیونیستی حملات خود را به نوار غزه در روزهای اخیر افزایش داده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : سازمان ملل میگوید بیش از ۱۰ هزار داعشی همچنان در عراق و سوریه فعال و آزادانه در حال تردد هستند. «ولادیمیر
فورونکوف»، مسئول مبارزه با تروریسم سازمان ملل گفته، آمارها نشان میدهد
بیش از ۱۰ هزار داعشی همچنان در عراق و سوریه و بعد از گذشت دو سال از شکست
فعال هستند و حملاتشان امسال تا حد زیادی افزایش یافته است. او خطاب به
شورای امنیت اعلام کرده: «تروریستهای داعش آزادانه در باندهای کوچکی میان
دو کشور در رفت و آمد هستند».این مسئول مبارزه با تروریسم سازمان ملل این
را هم گفته که، داعش فعالیت خود را نه فقط در مناطق درگیر میان عراق و
سوریه بلکه در مناطق دیگری نیز افزایش داده است: «از آغاز امسال تهدیدات در
مناطق درگیر افزایش یافته است، در افزایش فعالیتهای داعش کاملاً این
مسئله دیده میشود اما در مناطقی که شاهد نزاع نیستند این تهدید به دلیل
محدودیتهای اعمال شده برای مقابله با کرونا کاهش یافته است». رئیس
فراکسیون بدر در پارلمان عراق ضمن انتقاد شدید از عملکرد100 روزه «مصطفی
الکاظمی» نخستوزیر این کشور تأکید کرد که اقدامات نخستوزیر، بیشتر جنبه
تبلیغاتی دارد. شبکه الغدیر
به نقل از« حسن الکعبی » نوشت: هم اکنون بیش از ۱۰۰ روز از زمان تشکیل
کابینه مصطفی الکاظمی گذشته، ولی وی هیچ دستاورد ملموسی به دست نیاورده
است. هرجومرج در دوران وی از قبل، بیشتر شده است و بدون ثبات امنیتی و
سیاسی، نمیتوان زمان انتخابات را تعیین کرد». وی تصریح کرد:« دولت الکاظمی
و تغییراتی که وی به آن دست میزند، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و تا کنون
موفق نشده است اقتدار حکومت را بازگرداند». این نماینده عراقی گفت که عراق
از سفر الکاظمی به واشنگتن، بهرهای نبرد.الکعبی در پایان خاطر نشان کرد:
«ترامپ از سفر الکاظمی برای انتخاب خود در انتخابات آتی بهره برد اما
تفاهمنامههای اقتصادی که الکاظمی با ترامپ امضا کرد، با توافقهای پیشین،
تفاوتی نداشت». صدور حکم اعدام برای ولیعهد سعودی و امارات در دادگاه یمن دادگاه
کیفری استان «الحدیده» یمن با اعلام حکم پرونده ترور رئیسپیشین شورای
عالی سیاسی در این کشور، ولیعهد سعودی و ولیعهد امارات را به اعدام محکوم
کرد. «صالح
الصماد»، رئیسپیشین شورای عالی سیاسی یمن در سال 97 بر اثر تجاوز
جنگندههای ائتلاف متجاوز سعودی در الحدیده ترور شد که بعد از وی «مهدی
المشاط» تاکنون مسئولیت ریاست شورایعالی سیاسی یمن را بهعهده گرفته است.
حال پس از 2 سال دادگاه عاملان ترور وی برگزار شده است. خبرگزاری رسمی یمن «سبأ»، دیروز گزارش داده، دادگاه تخصصی کیفری در استان الحدیده (غرب یمن) حکم پرونده ترور شهید «صالح الصماد» رئیسسابق شورای عالی سیاسی یمن را اعلام کرده است. طبق این گزارش، پس از قرائت حکم، 16 تن به مشارکت در ترور شهید صالح الصماد و دوستان او متهم شدند که 11 تن از این افراد به اعدام از نوع حدی، قصاصی و تعزیری محکوم شدند و در عین حال، پنج تن دیگر به اعدام حدی و تعزیری محکوم شدند. از جمله افراد محکوم به اعدام در ترور شهید الصماد میتوان به «محمد بن سلمان آلسعود» ولیعهد سعودی، «محمد بن زاید آل نهیان» ولیعهد امارات و «عبدربه منصورهادی» رئیسدولت مستعفی یمن اشاره کرد. شورای عالی سیاسی یمن در حال حاضر عالیترین نهاد این کشور مستقر در صنعا است که در هفتم مرداد سال ۹۵ تشکیل شد. این شورا ۱۱ عضو دارد و ریاست آن را تا ۳۰ فروردین سال ۹۷ شهید «صالح الصماد» بر عهده داشت و از آن زمان تا کنون «مهدی المشاط» مسئولیت آن را برعهدهدارد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۰۴ عصبانیت بعثیها و جعجعهای ایرانی از ناکامی در سرنگونی دولت یک
روزنامه زنجیرهای میگوید نوشته قبلیاش درباره انتخابات و حذف ریاست
جمهوری استفاده از طنز برای استدلال و جا انداختن مطلب بوده است.اخیراً روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم عباس عبدی خطاب به طیف نیروهای انقلابی نوشت: ریاست جمهوری را حذف کنید و به جای آن نخستوزیری را برگردانید. پس از او هم سعید حجاریان نوشته دیگری منتشر کرد و با رد نظر عبدی به کنایه به شورای نگهبان نوشت: فقط یک نفر را نامزد ریاست جمهوری کند و همان رئیسجمهور شود تا دغدغههای طیف انقلابی برطرف شود. روزنامه اعتماد دیروز متن دیگری از عباس عبدی (متهم پرونده نظرسنجی سازی به نفع آمریکا در دولت اصلاحات) منتشر کرده و از قول وی نوشت: بنده گمان میكردم كه انتخابات سال 1398 با گشایش بیشتری نسبت به ۹۴ مواجه خواهد شد، ولی ماجرا 180 درجه معكوس شد. خب تا اینجای كار مشكلی نبود، آنچه كه ایراد داشت در ادامه بود. هنگامی كه نوشتم، حالا این كار را كردید، بقیهاش را هم تكمیل كنید. این بیمعنی است كه ساختار اجرایی كشور در وضعیتی رودررو با نهادهای دیگر قرار داشته باشد. و این رودررویی ناشی از دو نوع مبنای قدرت است كه لزوما با یكدیگر هماهنگ نمیشوند. این كار را انجام ندادند. و كار به جایی میرسد كه نهاد برآمده از انتخابات 1398، حتی نمیتواند اقدام به یکدستسازی ساختار اجرایی و تقنینی كند، در حالی كه اختیارات آن را دارد. و در نهایت كار به جایی میرسد كه جز طنز شیوه دیگری برای بیان واقعیت كارآیی ندارد. چرا كه نمایندگان به جای استیضاح وزیر كه حق و مسئولیت خودشان است به سران قوا از جمله رئیس خودشان و رئیسجمهور كه او را قبول ندارند نامه مینویسند كه آقا تو را به خدا این آقای وزیر نفت رابردارید!! این پدیده را جز با طنز با چه زبان دیگری میتوان بیان كرد؟ وی میافزاید: آن یادداشت میخواست بگوید كه ادامه روند منطقی انتخابات 1398 تبدیل ساختار ریاستجمهوری به نخست وزیری حتی پیش از ۱۴۰۰ است. ولی اگر ریاستجمهوری بخواهید باشد، به ناچار باید پیشنهاد آقای حجاریان را اجرا كرد. همچنین اگر 40 تا 45 میلیون رأی برای پشتوانه مردمی نظام لازم است، پس چرا آن انتخابات برگزار شد؟ آمدن آقای روحانی بهطور واضحی مطلوب ساختار نبود، ولی چون پشتوانه آرای مردمی برای تنفس این ساختار لازم و حیاتی است، دستیابی به چنین میزان رأیی به مشكلات حضور روحانی ترجیح داشت. ولی اگر وجود رأی بالای مردمی از محاسبات قدرت خارج شده، نیازی به تكرار آن برنامهها نیز نیست. درباره این یادداشت مغالطهآمیز گفتنی است: اولاً عناصر تندرو و آلودهای مانند عبدی و حجاریان، سرخود حرف نمیزنند بلکه غالباً طبق مأموریتهای دیکته شده رفتار میکنند. آنها در سال 92 و 96 عملاً تبدیل به تبلیغاتچی ستاد آقای روحانی شدند- با همان تلقی که روحاله زم در خارج کشور گفته بود: افزایش ناکارآمدی و رساندن کشور به نقطه جوش!- اما پس از حوادث دی سال 96 و به ویژه در بحبوحه التهابات آبان ماه سال گذشته ناگهان خواستار استعفای روحانی شدند. آنها دلسوز مردم نبودند بلکه دقیقاً در چارچوب نقشه ایجاد بیثباتی در کشور رفتار میکردند. این سناریو توسط آمریکاییها همزمان در عراق و لبنان هم کلید خورده بود و نیروهای غربگرایی مانند بعثیهای عراق و سمیر جعجع و ولید جنبلاط در لبنان، بر دولت مستقر فشار آورده بودند تا به واسطه برکناری آن، این دو کشور عضو محور مقاومت را دچار بیثباتی و به هم ریختگی کنند. عناصری مانند عبدی و حجاریان فقط این بار از مأموریت آمریکایی تمکین نکردند بلکه در دوره موسوم به اصلاحات نیز از یک سو از، خاتمی و مجلس ششم حمایت کردند و از طرف دیگر سر بزنگاه، خواستار استعفا و خروج از حاکمیت شدند. با آن تجربه، آنها اگر صداقت داشتند نباید در سال 92 و 96 دوباره در انتخابات نقشآفرین میشدند. در مقابل این نقشه آمریکایی و صهیونیستی روشن بود که نیروهای طرفدار انقلاب و امنیت و ثبات کشور، مصلحتسنجی کنند و همین نکته، موجب آزار و عصبانیت شدید مهرههای مأموریتدار غرب شده است. امثال عبدی و حجاریان که دسترسی به نظرسنجیها دارند بهتر از هر کسی میدانند محبوبیت دولت و نامزد اجارهای آنها- تعبیری که خود افراطیون مدعیان اصلاحطلبی بارها به کار بردند- در برخی مقاطع زیر 10 درصد رسید. و نیز بهتر از هر کس میدانند که حتی مجلس دهم با وجود این که اکثریتش حامی دولت بود، در یکی دو سال گذشته- پس از طرح 5 سؤال از رئیسجمهور و قانع نشدن از 4 پاسخ- تا مرز استیضاح روحانی پیش رفت و صرفاً به اعتبار مصالح کلان کشور این موضوع، متوقف شد. بنابراین به رخ کشیدن رأی 24 میلیونی عاری از واقعیتهای روز کشور است به ویژه از سوی کسانی که علت اصلی ناکامی دولت در عملی کردن وعدهها و رفع مشکلات بودهاند. و بالاخره این که مدعیان اصلاحات چند برابر نامزدهای مورد نیاز برای انتخابات مجلس، نامزد تأیید شده داشتند به نحوی که به جای یک فهرست، چند فهرست ارائه کردند اما چون کارنامه سیاهی در مدیریت اجرایی و مجلس و شورای شهر برجای گذاشته بودند، با عدم اقبال مردم مواجه شدند و نامزدهای آنها نتوانستند رأیهایی بیش از 67 هزار - یا 19 هزار- رأی کسب کنند. بنابراین، مشکل از بیکفایتی و خیانت و فساد بیرون زده از ائتلاف مدعی اصلاحات و اعتدال است و نه نظارت شورای نگهبان. غیر از افتتاح زحمات دیگران چه هنری به خرج دادهاید وزیر
نفت دوست دارد درباره کارنامه ضعیف خود متکلم وحده باشد و با منتقدان و
کارشناسان روبرو نشود. روزنامه جوان در این زمینه نوشت: یکی از واهمههای
زنگنه و تیمش مواجه با کارشناسان فنی و منتقدان است. وزارت نفت دلداده
«منتقدان سیاسی» خود است، چراکه میتواند با مطرح کردن مواردی که شاید در
ظاهر درست باشد آنها را به گوشه رینگ ببرد.متأسفانه بخش مهمی از انتقادات مطرح شده در قبال عملکرد وزارت نفت، معطوف به چهرههای سیاسی و ناآشنا با تحولات داخلی نفت بوده و کلیگوییها، فرصت مناسبی را برای فرار به جلو زنگنه ایجاد کرده است. او در تریبونهای یکطرفه میگوید تولید نفت از پارس جنوبی دو برابر شده، ایران صادرکننده بنزین و تولید از غرب کارون پنج برابر شده است. بیش از ۱۵ قرارداد توسعهای با شرکتهای داخلی امضا شده، گازرسانی به روستاها جهش بزرگی داشته است، خط لوله گروه - جاسک در مراحل پایانی است و حماسههایی از این دست. افتخاراتی که زنگنه برای خود میتراشد از جانب طرفداران او هم محکوم است، محکوم به اینکه کاری نکرده و تنها و تنها کارهای درستی را که دولت گذشته کلید زده و به افتتاح نزدیک کرده، به دولت یازدهم تحویل داده تا افتخارش برای زنگنه باشد. کسی نمیپرسد که چرا او در طول ۱۶ سال وزارت خود یک پالایشگاه هم نساخته و هیچ پروژه بزرگ جدیدی را طی هفت سال اخیر استارت نزده است. کسی از ژنرال سؤال نمیکند که در آزادگان جنوبی چه گذشته و چه تراژدی رخ داده است. جالب است بدانید وزیر نفت طی هفت سال گذشته با بسیاری از رسانههای همسو و اصلاحطلب مصاحبه کرده، ولی هیچگاه با رسانههای منتقد خود رودررو نشده و از مصاحبههای چالشی فرار کرده است. دلیلش هم آن است که نمیتواند حریف منتقدانی شود که با اسناد دقیق از پشت پرده تکتک تصمیمات وزارت نفت طی سالهای اخیر آگاه هستند. وزیر نفت دوست دارد متکلموحده باشد و از مواجه شدن با کارشناسان منتقد هراس دارد. «گشایش اقتصادی» به سرنوشت «چنان رونقی بدهیم» دچار نشود وعده
اخیر رئیسجمهور محترم مبنی بر گشایش اقتصادی، مردم را یاد سایر وعدههایی
که در تمام 7 سال گذشته داده، میاندازد: «اُنچنان رونق اقتصادیای ایجاد
خواهیم کرد که هیچ کس به یارانه نیاز نخواهد داشت»، «هم چرخ هستهای را
خواهیم چرخاند و هم چرخ اقتصاد و معیشت را». روزنامه وطن امروز در یادداشتی مینویسد؛ وعده گشایش اقتصادی هم جدا از وعدههای قبلی رئیسجمهور نیست و البته احتمالا جزو آخرین وعدههای آقای روحانی باشد. به نظر میرسد وعده گشایش اقتصادی همان بحث فروش نفت از طریق بورس و اوراق سلف یا سلف نفتی است. بهرغم همه وعدهها؛ اینکه برجام کلید حل مشکلات خواهد بود و تمام نفت کشور با برجام صادر خواهد شد، دیدیم برعکس شد، صادرات و فروش نفت کشور حتی از دوران دولت قبلی که متهم بود تعامل با دنیا ندارد و به خاطر سیاستهای بینالمللی غلط، امکان فروش نفت برایش فراهم نیست بسیار کمتر شد و ادعاها هیچ کدام جامه عمل نپوشید. این روزنامه میافزاید؛ فروش نفت یعنی منبع درآمد برای دولت. طبق قانون تمام منابع درآمدی که بعداً به هزینهکرد تبدیل میشود، باید در قالب قانون بودجه تصویب شود؛ به عبارت دیگر باید دخلوخرج به تصویب مجلس رسیده باشد. سابقه نداشته یک دولت یا وزارت نفت خارج از چارچوب بودجه به میل خودش نفت ملی که متعلق به بیتالمال است را استخراج و به هر کسی که دوست دارد بفروشد و در نهایت مشخص نباشد پول حاصل از این فروش به کجا واریز و خرج چه چیزی میشود. این اقدام در چارچوب بودجه نیست و خلاف قانون محسوب میشود. این روزنامه با انتقاد از رویکردهای صرفاً تعهدزای دولت برای دولت بعدی مینویسد: به نظر میرسد دولت قصد دارد زمین سوخته به دولت بعدی تحویل دهد. دولت دو سال بعد محکوم به پرداخت بدهیهای دولت فعلی است. این یعنی تحویل زمین سوخته و خزانه خالی به دولت سیزدهم. دولت به بهانه کسری بودجه به دنبال فروش نفت است اما بودجه سال 99 را چه کسی بسته؟ دولت و آقای نوبخت بودجه را بستند، سوال و بازخواستی که باید از آقای نوبخت صورت گیرد این است: شما که میدانستی در این مدت چه اتفاقاتی خواهد افتاد و فضای فروش نفت و اقتصاد کشور را پیشبینی کرده بودی، چرا چنین بودجهای بستی که همین ابتدای سال با کسری عظیم مواجه شده است؟ آقای نوبخت باید در این باره مورد بازخواست قرار گیرد. با فرض پذیرش کسری بودجه، جبران این کسری همیشه راه و روش داشته است، دولت به مجلس مراجعه کرده و راهکارهای جایگزین را از مجلس درخواست میکند تا بعد از تصویب مجوز تعریف منابع درآمدی جدید داده شود، از جمله قانون اخذ مالیات از خانههای خالی که اتفاقا دولت موافق آن نبود و مجلس آن را تصویب کرد، خود یک منبع درآمدی جدید است که تا به امروز وجود نداشت. مشابه این راهکارهای قانونی برای جبران کسری بودجه فراوان است و لازمه آن مراجعه دولت به مجلس است. دولت میتوانست لایحهای به مجلس ارائه کرده تا نهایتا بعد از عبور از مسیر مجلس مورد حمایت نمایندگان قرار میگرفت. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : در دریای چین جنوبی آغاز شد دور تازه رزمایش نیروی دریایی چین مقابل ماجراجوییهای آمریکا ۱۳۹۹/۰۶/۰۳ در پی حضور ناوهای آمریکایی در منطقه، چین دور دیگری از رزمایش نظامی در دریای چین جنوبی را آغاز کرده است. چین
سالیانی است که بر سر مالکیت بخشهایی از آبهای دریای چین جنوبی با
همسایههای خود اختلاف دارد که این اختلاف ها این روزها قرین شده با
تنشهای بیسابقه پکن-واشنگتن. آمریکا و برخی همپیمانانش نیز به بهانه همین
مناقشات سیاسی-حقوقی بر سر آبهای دریای چین جنوبی ناوهای خود را روانه
این منطقه کردهاند. آمریکا حتی رزمایش در این دریا برگزار کرد. چین در
قبال این اقدامات ساکت ننشست و یک رزمایش نظامی در این آبها به پا کرد. حالا چین در حال برگزاری دور دیگری از رزمایش نظامی در دریای چین جنوبی است. همه میدانیم که چین و همسایگانش در ادعاهای ارضی خود هم نظر نیستند و بر سر مالکیت این آبها اختلاف دارند؛ اما اهمیت این آبها برای چیست؟ دریای چین جنوبی افزون بر اینکه یک مسیر کشتیرانی مهم برای تجارت جهانی است، حوزهای غنی از ذخایر شیلات، نفت و گاز نیز به حساب میآید؛ همین کافی است تا اهمیت آن فهم شود. اما مسئله دیگر مسئله تثبیت قدرت است. آمریکا خوش ندارد که ادعای چین درمورد این آبها بیمعارض بماند و تثبیت شود، چرا که این یعنی اعتراف به اینکه آمریکا و خطکشیهایش دیگر اثر ندارد. ایسنا در این باره به نقل از خبرگزاری «آسوشیتدپرس» نوشته، اداره امنیت دریایی چین اعلام کرد، این رزمایش از روز دوشنبه این هفته (دیروز) تا یکشنبه آینده ادامه خواهد داشت. دولت چین همچنین با هشدار از کشتیهای پیرامونی خواسته این کشتیها فاصله پنج مایل دریایی (۹.۲۶ کیلومتری) را از حوزه رزمایش حفظ کنند اما جزئیات بیشتری مطرح نکرد. گفتنی است، آمریکا همواره تقریباً همه ادعاهای چین در دریای چین جنوبی را بیهیچ شائبهای رد میکند و عملاً در این مناقشه جانب فیلیپین، ویتنام، مالزی،اندونزی و برونئی را میگیرد، در واقع این مسئله را نیز ضمیمه میکند به «جنگِ اقتصادی، دیپلماتیک، سیاسی و امنیتی» خود با چین و اینگونه مناقشاتِ پکن-واشنگتن را تعمیق میبخشد. البته فقط این کشورهای همسایه نیستند، استرالیا نیز که این آبراهه استراتژیک برایش بسیار مهم است، وارد مناقشه شده است. نماینده آمریکا در مراسم ضد چینیِ تایوان «ویلیام برنت کریستنسن» مدیر دفتر آمریکا در ادامه این تنشها، در تایوان و در اوج تنشهای واشنگتن و پکن بر سر مسائل مختلف، در یک مراسم در تایوان به مناسبت شصت و دومین سالگرد حمله چین به جزیره «کینمن» شرکت کرد. به گزارش فارس، این مراسم روز یکشنبه به منظور محکوم کردن حمله سال ۱۹۵۸ چین به جزیره «کینمن» برگزار شده بود. این تنشها در حالی است که «دونالد
ترامپ»، در مصاحبه با شبکه «فاکس نیوز» ادعا کرده، چینیها شدیداً خواهان
پیروزی جو بایدن در انتخابات هستند، چرا که میدانند با این کار آنها صاحب
بایدن و آمریکا خواهند شد! مقامات سوریه میگویند در پی انفجار خط لوله گاز در حومه دمشق که ناشی از یک عملیات تروریستی بود، برق کل این کشور قطع شده است. «علی
غانم»، وزیر نفت و منابع معدنی سوریه، دلیل انفجار خط لوله گاز در حومه
دمشق را که به قطعی برق در سرتاسر سوریه منجر شده، این طور اعلام کرد: «بعد
از ارزیابیها مشخص شد انفجاری که خط لوله گاز بین مناطق «عدرا» و
«الضمیر» در حومه دمشق را هدف قرار دارد ناشی از اقدام تروریستی بوده است».
«محمد زهیر خربوطلی» وزیر برق سوریه، نیز اعلام کرده انفجار در خط لوله
گاز «العربی» به قطع برق کل کشور منجر شده است. او تأکید کرده، زبانههای
آتش ناشی از انفجار به بیش از ۵۰ متر میرسید. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، وزیر نفت و منابع معدنی سوریه همچنین با اشاره به قطع برق در سوریه، گفته این انفجار باعث شد نیروگاههای «الناصریة»، «دیر علی» و «تشرین» هم از کار بیفتند. غانم در پایان تأکید کرده که تکنسینها در کشور در حال رفع این مشکل هستند تا بتوانند برق سراسری را وصل کنند. سومین نشست کمیته قانون اساسی سوریه این اقدام تروریستی در حالی صورت میگیرد که، کمیته قانون اساسی سوریه دیروز فعالیت خود را در ژنو با حضور هیئت دولت و مخالفان آغاز کرد. همچنین نمایندگانی از کشورهای «ایران، روسیه و آمریکا» برای حضور در این نشست به ژنو رفتند تا در نشستی با «گییر پدرسن» فرستاده سازمان ملل به سوریه، ملاقات کنند. رفتار «جیمز جفری» فرستاده ویژه آمریکا به سوریه، بیانگر توجه ویژه این کشور در این دوره از مذاکرات است. جفری سه روز پیش با «هیئت مخالفان»(بخوانید تروریستها) در ترکیه دیدار داشت و بعد راهی ژنو شد تا نشستهایی برگزار و به همراهی مخالفان در نشستها بپردازد. گفتنی است، سوریه از ۲۶ ژانویه ۲۰۱۱ (۶ بهمن ۱۳۸۹) درگیر یک جنگ تحمیلی فرسایشی و تمام عیار است. چنانکه برای همه روشن است یک طرف دولت سوریه و هواداران آن هستند و طرف دیگر گروههای تروریستی مختلف با گرایشات مختلف از ارتش آزاد سوریه و هیئت تحریر شام تا جبهه آزادیبخش ملی سوریه و داعش و صد البته مراکز اطلاعاتی غرب. این گروهها گرچه با خود نیز رقابتهایی دارند، اما همه در یک چیز با هم شریکاند و آن «داشتن حمایت خارجی» است. از آمریکا تا آلسعود همه در این غائله شریکاند و از گروههای تروریستی حمایت میکنند؛ از حمایت مالی و تسلیحاتی گرفته تا حمایت تبلیغاتی. اما روند پیشروی مخالفان دولت سوریه چندی است که کند شده و بسیاری از مناطق اشغالی را نیز در پی پیشرویهای دولت سوریه و حامیانش از کف دادهاند. به نظر میرسد آنها حالا با تخریب زیرساختها و به هم ریختن زندگی مردم عادی تلاش دارند تا شکستهای اخیر خود را به گونهای جبران کنند. دبیرکل
اتحادیه عرب در تماس تلفنی با رئیستشکیلات خودگردان فلسطین اعلام کرده با
برگزاری نشست فوری درخصوص موضوع سازش امارات با رژیم صهیونیستی مخالف است.
فلسطینیها «انفعال اتحادیه عرب» در برابر خیانت امارات را «شرم آور»
توصیف کردهاند. توافق
ننگین امارات با رژیم صهیونیستی باعث شده تا بسیاری از کشورهای اسلامی به
شدت با این توافق مخالفت کرده و آن را محکوم کنند. اما شیوخ مرتجع عرب نه
تنها اقدام به محکوم کردن این توافق نمیکنند بلکه برخی حتی خود، در صف
عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند. بحرین، عربستان و حتی
عمان نیز به عنوان کشورهای دیگری نام برده میشوند که به دنبال عادی سازی
روابط با رژیم صهیونیستی هستند. در این میان اتحادیه عرب هم که همواره بر
ضد آرمان فلسطین فعالیت کرده بار دیگر خیانت خود به مردم فلسطین را به
نمایش گذاشت. به دنبال درخواست رهبران فلسطینی از اتحادیه عرب برای برگزاری یک نشست اضطراری برای محکوم کردن اقدام امارات٬ «احمد ابوالغیط» دبیرکل اتحادیه عرب طی تماسی تلفنی با «محمود عباس» رئیستشکیلات خودگردان فلسطین این درخواست را رد و اعلام کرد نشست بعدی اتحادیه عرب در همان تاریخ عادی خود یعنی 9 سپتامبر(19 شهریور) با ریاست فلسطین برگزار میشود. برخی منابع در این زمینه گزارش دادند ابوالغیط در این تماس تاکید کرده جلسه مذکور جزء نشستهای عادی این اتحادیه بوده و بنا به درخواست فلسطینیها برگزار نمیشود. پیش از این «صائب عریقات»، دبیر کمیته اجرایی تشکیلات خودگردان فلسطین از «احمد ابوالغیط»، خواسته بود بیانیهای در محکومیت توافق امارات با صهیونیستها صادر کند یا از مقامش استعفا دهد. رهبران فلسطینی چند روز قبل نیز از اتحادیه عرب خواسته بودند تا نشستی اضطراری درخصوص توافق امارات با رژیم صهیونیستی و به منظور دفاع از حقوق فلسطینیان برگزار کند. این درحالی است که اتحادیه عرب پس از یک سکوت طولانی و انفعال بدون محکوم کردن خیانت امارات در بیانیهای اعلام کرد مسئله فلسطین مورد اجماع عربی بوده و هست و پایان دادن به اشغالگری سرزمینهای فلسطین از دست رژیم صهیونیستی هدف مورد تاکیدی است که همه کشورهای عربی بدون استثناء برای محقق شدن آن تلاش میکنند. در واکنش به این اقدام اتحادیه عرب، «ماجد الفتیانی» منشی شورای انقلابی جنبش فتح فلسطین در گفتوگویی، به انتقاد شدید از موضع اتحادیه عرب در قبال سازش دولت امارات با رژیم صهیونیستی پرداخت. او به پایگاه خبری عربی۲۱ گفت رهبران فلسطینی از همان لحظات ابتدایی، نسبت به بیتوجهی و مماشات اتحادیه عرب برای طرح خواسته فلسطینیان در این اتحادیه متأسف و متعجب بودند. الفتیانی درخصوص بیتوجهی اتحادیه عرب به درخواست سازمان آزادیبخش فلسطین برای برگزاری نشست فوقالعاده، گفت: «این یک مسئله شرمآور و ناراحتکننده است. ما مسائل را به صراحت به مردم فلسطین و ملتهای عرب خواهیم گفت، چرا که مسئله فلسطین، مسئله امت عربی است». تداوم اعتراضها از سوی دیگر، در حالی که توافق ننگین امارات و رژیم صهیونیستی 23 مرداد اعلام شده اما با این وجود اعتراضها نسبت به این خیانت همچنان ادامه دارد. این بار «سعد الدین عثمانی»، نخستوزیر مراکش مخالفت خود را نسبت به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی ابراز داشت: «ما با هر گونه عادی سازی روابط کشورهای عربی و اسلامی با رژیم صهیونیستی مخالف هستیم. این اقدامات میتواند تلآویو را برای نقض بیشتر حقوق فلسطینیها گستاختر کند... ما طرفدار دفاع از آرمان فلسطین هستیم و با هر گونه تلاشی برای تضییع حقوق فلسطینیها مخالفیم». از سوی دیگر، گروهی از فعالان و شهروندان عمانی طوماری را در محکومیت عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر صهیونیستی و حمایت از ملت فلسطین به امضا رساندند. به گزارش ایسنا، به نقل از مرکز اطلاعرسانی فلسطین، امضاکنندگان این طومار تحت عنوان «عمانیهای ضد عادیسازی روابط» تاکید کردند ما تنها یک فلسطین را میشناسیم که پایتخت آن قدس شریف است و مالکان آن تنها فلسطینیان اصیل ساکن این سرزمین یا آوارگانی هستند که به زور از آن کوچانده شدهاند. آنها همچنین بر حمایت قاطع خود از ملت فلسطین تا زمان دستیابی به حقوق مسلم خویش و مخالفت با شیوههای مختلف عادیسازی روابط با رژیم اشغالگر صهیونیستی تاکید و عنوان کردند که امضای هرگونه توافقی با دشمن صهیونیستی کاملا بیاعتبار خواهد بود، زیرا ملت فلسطین به عنوان صاحبان اصلی این سرزمین مشارکتی در این توافق نداشتهاند. کنفرانس پمپئو و نتانیاهو خبر دیگر اینکه، نخستوزیر رژیم صهیونیستی در کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه آمریکا در قدس اشغالی، از مواضع ضدایرانی دولت «دونالد ترامپ» بابت «مکانیسم ماشه» تمجید کرد. نخستوزیر رژیم صهیونیستی سپس از منافع و ارزشهای مشترک این رژیم و آمریکا سخن گفت و بلافاصله از مواضع پمپئو و دولت دونالد ترامپ تمجید کرد و اتحاد رژیم صهیونیستی و آمریکا را «تاریخی» خواند. نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس سپس به موضوع توافق اخیر رژیم صهیونیستی با امارات عربی متحده برای عادی سازی روابط نیز اشاره و از مواضع دولت ترامپ تمجید کرد: «امکان پیوستن دیگر کشورها به این توافق صلح (بین تلآویو و ابوظبی) وجود دارد و ما با هم در این باره حرف زدیم و امیدواریم که در آینده شاید در آینده نزدیک شاهد این موضوع باشیم». نتانیاهو در ادامه به موضوع احتمال فروش جنگندههای اف-۳۵ آمریکا به امارات عربی متحده و موافقت رژیم صهیونیستی با این مسئله اشاره و این گمانهزنیها را تکذیب کرد. بعد از سخنان نتانیاهو، مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا خطاب به نتانیاهو توافق اخیر رژیم صهیونیستی و امارات عربی متحده برای عادی سازی روابط را تبریک گفت. پمپئو درباره اظهارات نتانیاهو درخصوص فروش جنگندههای اف-35 به امارات صحبت کرد و گفت: «نخستوزیر درباره تعهدات امنیتی ما به (اسرائیل) صحبت کرد، آمریکا قانونا متعهد است که برتری کیفی نظامی اسرائیل را حفظ کند و ما به التزام به این تعهد ادامه میدهیم». گفته میشود یکی از وعدههایی که صهیونیستها به امارات در قبال با این خیانت داده بودند، فروش این جنگندهها به این ریز کشور بوده است! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۰۳ تحریف نکنید! چند برابر شدن تحریمها سوغات شوم برجام است یک روزنامه حامی برجام از اینکه بسیاری از حامیان گذشته برجام پشیمان شدهاند، ابراز ناراحتی کرده و آنها را حزب باد نامید.مدیر روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقالهای نوشت: زمانی که شورای امنیت سازمان ملل تحریمهایش را علیه جمهوری اسلامی ایران وضع میکرد، کشورهایی که امروز در برابر دولت آمریکا قرار دارند، در کنار آمریکا و در برابر ایران ایستاده بودند و امروز درست برعکس آن زمان، همان کشورها در کنار ایران و در برابر آمریکا ایستادهاند. این، یکی از نتایج برجام است و نشان میدهد برخلاف افرادی که همصدا با آمریکا و رژیم صهیونیستی و سران ارتجاع عرب، میگویند برجام مرده است، این پیمان مهم بینالمللی نه تنها نمرده بلکه علیرغم تمام ضرباتی که رئیسجمهور آمریکا به آن زده، همچنان فعال است. این روزنامه میافزاید: بسیار عبرتآموز است که بعضی از دانهدرشتهای فعالان سیاسی کشورمان، هنگامی که در سال 1394 پیمان برجام امضا شد در انجام مصاحبه، نوشتن نامه به رهبری و تبریک گفتن به دولت، از همدیگر سبقت میگرفتند و با تعابیر مختلف از برجام تعریف و تمجید میکردند. بعد از آنکه دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا شد و آمریکا را در سال 1395 از برجام خارج کرد، همان حضرات باز هم شروع به اظهارنظر کردند و در مصاحبهها و سخنرانیهایشان از برجام بد گفتند و تا جایی پیش رفتند که آن را به یک جنازه تشبیه کردند که از اول هم مرده به دنیا آمده بود! حالا که برجام آمریکا را در شورای امنیت در ماجرای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران شکست داد و این روزها که حتی اروپا هم در تلاش آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران در برابر دولت آمریکا ایستاده، سکوت کردهاند و حاضر نیستند بگویند ما اشتباه کرده بودیم و درباره برجام قضاوت غلطی داشتیم. کشور ما به افراد مستقل نیاز دارد نه بلهقربانگو. نظارت جمهوری اسلامی با افرادی که پای اصول و آرمانهای خود بایستند به اهداف خود میرسد نه کسانی که عضو حزب باد باشند. این نوشته توأم با تحریف در حالی است که اروپاییها به عنوان طرف مهم برجام، در ماجرای لغو تحریمها (تعهد به جای خود) با آمریکاییها همراهی کرده و ضمن لغو قراردادهای اقتصادی، خرید نفت از ایران را هم متوقف کردند. با این وجود عجیب است که نویسنده یادداشت، چشم بر حقایق مسلم میبندد و ادعا میکند کشورهای همراه وضع تحریمها در سازمان ملل، حال مقابل آمریکا ایستادهاند! و عجیبتر این ادعاست که میگوید برجام زنده است؛ کدام برجام زنده است؟ تعهد لغو تحریمها یا اجرای یکطرفه تعهدات توسط دولت روحانی؟ بدتر از همه اینکه نویسنده این تحلیل سراسر تحریف، به جای عبرتآموزی و اظهار شرمندگی، افراد پشیمان از این توافق نامتوازن را حزب باد مینامد؛ بیآنکه حتی یکی از وعدههای عملیشده دولت در برجام را بازگو کند. این رفتار غیرحرفهای، چیزی جز لجبازی و تعصب باطل است؟ اگر ادعا شده در روز اجرای برجام همه تحریمهای مالی و بانکی و نفتی برداشته میشود اما تحریمها در سایه پشتهماندازی برجام، شدیدتر از گذشته برگشته، چرا همچنان باید چنان توافق بیسرانجامی را بزک کرد؟! آیا مایه شرمندگی حامیان دوآتشه برجام نیست که تحریمهای ویزایی و مالی و بانکی و تجاری در همان دولت اوباما به شیوههای مختلف احیا شد تا جایی که کار، به کاهش تدریجی و هرچند ماه یک بار میزان فروش نفت ایران - قبل از دولت ترامپ- رسید؟ تحریمهای کاتسا و آیسا در دولت ترامپ ریلگذاری شد یا اوباما بانی آن بود؟ آیا جز این است که وزیر خارجه در همان دولت اوباما گفت 20 ماه پس از انعقاد برجام نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در لندن افتتاح کنیم؟ و آیا آقای حمید ابوطالبی(معاون دفتر رئیسجمهور و نامزد روحانی برای نمایندگی ایران در سازمان ملل) از سوی دولت ترامپ دیپورت شد یا دولت اوباما به وی ویزا نداد؟ با این اوصاف - که گوشهای از فجایع برجام است - نویسنده یادداشت مذکور چگونه رویش میشود سنگ برجام را به سینه بزند و افراد پشیمان را مورد توهین و تهمت قرار دهد؟ دولت بدهیهایش به شهرداری را نمیپردازد رئیسشورای شهر تهران میگوید دولت بدهیاش را به شهرداری نمیدهد چه رسد به اینکه کمک کند.روزنامه آرمان نوشت: وعدههای دولت به شهرداری آن اندازه است که بتوان آنها را به کتاب تبدیل کرد؛ بهعنوان نمونه 24 فروردین سال جاری رئیسجمهور اظهار داشت: «اگر در تهران به 500 و در استانهای دیگر هم به 1500 اتوبوس نیاز باشد، حاضریم کمک کنیم اما به شرط آنکه بتوانند اتوبوسهای داخلی یا خارجی را تا پایان اردیبهشت خریداری و تحویل بگیرند. آن وقت حاضریم در این زمینه کمک کنیم، مخصوصا در مورد قسط اولی که باید پرداخت کنند تا اتوبوس آماده شود، بهعنوان دولت کمک میکنیم و بقیه اقساط را هم خود شهرداریها پرداخت میکنند» پیروز حناچی شهردار تهران 13 مرداد گفت: «برای تجهیز اتوبوسها و حملونقل عمومی توافقاتی را با دولت داریم ولی من ادبیات تند و طلبکارانه را نمیپسندم و از دولت نمیتوان انتظارات زیادی را داشت.» تنها بیعملی دولت به عدم تامین اتوبوس محدود نمیشود. چنانکه متروی تهران هم از همکاری دولت با شهرداری ناامید شده است. مدیرعامل مترو میگوید که دولت یک ریال هم برای مترو نداده است. عدم تحقق وعدههای دولت در حوزه حملونقل درونشهری زمانی قابل تاملتر میشود که بدهیهای پاستور به بهشت یادآوری میشود. رئیس شورای شهر در این زمینه میگوید: «کلانشهرها رقم 45هزار میلیارد تومان قانونا از دولتطلب دارند و لازم است دیوان محاسبات وارد شود و بگویند چرا سهم حملونقل در قانون هدفمندی پرداخت نشده است.» از حدود 500 میلیارد تومان سهم دولت برای یارانه بلیت مترو فقط 9میلیارد تومان یعنی کمتر از دو درصد پرداخت شده و درباره اتوبوس هم به همین شکل است.» دولت دوازدهم در سومین سال فعالیتش برای توسعه خطوط اولویتدار متروی تهران صرفا مبلغ 650میلیارد ریال اعتبار در نظر گرفتند که تاکنون ریالی از بودجه پرداخت نشده است. 16 مرداد رئیس شورای شهر با بیان اینکه تولید هر قطار مترو حدود یکمیلیون دلار هزینه دارد از رئیسجمهور خواست «بودجه 5هزار میلیارد تومانی را برای تولید قطارهای ملی مترو در نظر گیرد.» که این مهم هم محقق نشد. در نهایت، باید به بدهیهای دولت به مترو توجه داشت که بر میزان آن افزوده میشود و خبری از پرداخت نیست. 29 مرداد محسن هاشمی بااشاره به درخواست شورا از اختصاص ده درصدی قانون هدفمندی رایانهها به حملونقل عمومی کشور تصریح کرد: «این مقدار حدودا 4-5هزار میلیارد تومان میشود که با حساب 10-12 سالی که این قانون اجرائی شده است، حدودا 45 هزار میلیارد تومان ما از دولت برای توسعه حملونقل عمومی طلبکاریم.» خودروسازان با خودسهامداری قانون تجارت را دور میزنند «در
حال حاضر در صنعت خودروسازی مدیرعامل خودش طرح را تصویب میکند، خود آن را
اجرا میکند، خودش نظارت میکند و به طرح پول تخصیص میدهد. اگر پول کم
آمد، خودش مجددا پول به آن اختصاص میدهد و در انتهای پروژه عملکرد خود را
بررسی میکند و خودش به خودش پاداش میدهد. روزنامه شرق ضمن انتشار این مطلب نوشت: یک شرکت خودروسازی، تعدادی تجهیزات لجستیکی و قالبهای صنعتی که در دفاتر آن شرکت به احتمال قوی بهصورت تجدید ارزیابی شده به مبلغ حدود ۵۰ میلیارد تومان بوده است، به شرکت زیرمجموعه این شرکت به مبلغ هزارو ۸۸۵ میلیارد تومان فروخته. به تعبیر رئیسهیئت تحقیق و تفحص از صنعت خودرو این رفتار مصداق آرایش صورتهای مالی و ارائه تصویر غیرواقعی از عملکرد شرکتهاست؛ یعنی شرکت مادر اقلامی به ارزش حدود ۵۰ میلیارد تومان را به مبلغ هزار و ۸۸۵ میلیارد تومان به شرکت زیرمجموعه خود فروخته و عملا بیش از هزارو ۸۰۰ میلیارد سود شناسایی کرده که این یک سود موهوم است. اما چگونه خودسهامداری دو شرکت خودروسازی سبب میشود که این شرکتها هر طور که دلشان میخواهد، رفتار کنند. علی احمدلو، تحلیلگر بازار سرمایه درباره صدمات خودسهامداری عنوان میکند: اولین آسیب حاصل از خودسهامداری بههم خوردن ساختار مجمع شرکتهاست که به واسطه آن عملا قانون تجارت دور میخورد. او اضافه میکند: وقتی شرکت یک مجمعی داشته باشد، در مجمع هیئتمدیره انتخاب میشود و هیئتمدیره، مدیرعامل را انتخاب میکند. مدیرعامل برای انجام کارهای اجرائی انتخاب میشود اما در خودسهامداری، ساختار کارگزار مدیر که اکنون تبدیل به عرف شده است، بههم میخورد. احمدلو میگوید: در شرکتهای خودروسازی، مدیرعامل، مدیران شرکتهای فرعی را منصوب میکند که سهامدار خود این خودروسازی هستند. این مدیران در مجمع، مدیرعاملی که آنها را منصوب کرده، بهعنوان مدیرعامل این شرکتها انتخاب میکنند. اگر مدیرعامل طبق برنامه حرکت نکرده بود، مواخذه میشود. در صورت درخواست بودجه اضافهتر، باید دوباره طرح توجیهی ارائه شود. بعد از اینکه پروژه تمام شد، ارزیابی میکنند که مدیرعامل پروژه را سر وقت انجام داده است یا نه و هزینه چقدر بوده است، بازدهی داشته یا نه و به این ترتیب مدیرعامل ارزیابی میشود. اما در حال حاضر در صنعت خودروسازی مدیرعامل خودش طرح را تصویب میکند، خود آن را اجرا میکند، خودش نظارت میکند و به طرح پول تخصیص میدهد. اگر پول کم آمد، خودش مجددا پول به آن اختصاص میدهد و در انتهای پروژه عملکرد خود را بررسی میکند و خودش به خودش پاداش میدهد. مشکل از آلودگی غربگراهاست نه نظارت دولت صادق زیباکلام میگوید قرارداد ویلموتس و نحوه مدیریت بر ورزش نشان داد دولت در ورزش هم ناکام و ناتوان است.او در حالی که بیشترین دفاعیات را از عملکرد دولت روحانی داشته، حالا ضمن مغالطه مینویسد: حق با آدام اسمیت بود. حکایت میلیاردها تومان که به جناب ویلموتس پرداخت گردیده، شده حکایت «کی بود، کی بود،من نبودم». جالبه که مسئولین جملگی هم دارند یکدیگر را تهدید به رسیدگی، شکایت و اعلام جرم علیه یکدیگر مینمایند. وزیر ورزش، فدراسیون را مقصر میدانند؛ فدراسیون، مسئولین باشگاههای فوتبال را مقصر میدانند؛ باشگاهها، فیفا را مقصر میدانند؛ جناب تاج، رئیسفدراسیون فوتبال، فیفا و احکام ظالمانه آن را مقصر میدانند؛ بیست و سی، ضعف وزارت ورزش و مسئولین دولت روحانی را مقصر میداند؛ رسانههای اصولگرا، بیاخلاقی ویلموتس و اروپاییها را مقصر میدانند؛ مدعیالعموم ممکن است عنقریب همه را احضار کند؛ و این داستان همچنان ادامه دارد. (اما) هیچیک از متهمین ضرر و زیان میلیاردی مقصر نیستند. نه سلطانیفر، نه تاج، نه فدراسیون فوتبال، نه فیفا، نه ویلموتس، نه مسئولین حقوقی که قرارداد با ویلموتس را تنظیم کردهاند و نه هیچ فرد یا نهاد دیگری. مقصر اصلی را مرحوم آدام اسمیت دویست سال پیش نام برده بود. ایشان میگویند «دولت تاجر خوبی نیست». و مدیریت دولتی بر ورزش در ایران ظرف چهل سال گذشته نشان داد که نه تنها «دولت تاجر خوبی نیست» بلکه، در اداره امور غیر اقتصادی از جمله ورزش هم ناکام و ناتوان است. بماند موارد فساد که در نتیجه مدیریت دولتی ورزش ایران بالاخص فوتبال را آغشته کرده است. این مدل فرار به جلو در حالی است که امثال آقای زیباکلام به واسطه تمجید و ستایش چشم آبیهای غربی و تحقیر داشتههای ملی، جزو متهمان اعتماد بلاوجه به بیگانگان هستند؛ چه در ماجرای برجام، چه در قرارداد ویلموتس و چه در قرارداد توتال و استات اویل و کرسنت. از طرف دیگر معلوم نیست آقای زیباکلام با این همه فرزانگی درباره دولت، چرا با جان و دل از عملکرد غلط دولتهای خاتمی و روحانی دفاع کرده است؟ طبیعتا وقتی یک کشور میپذیرد تیم ملی خود را به مربی خارجی بسپارد پای دولت و وزارت ورزش به میان میآید؛ اما آنچه سؤال برانگیزتر است، این است که چرا غربگرایان هر وقت سر کار میآیند، مرتکب انعقاد قراردادهایی میشوند که انباشته از کلاهبرداری و خسارت است؟ مثلا آقای زیباکلام از متن پر خلل و فرج برجام خبر نداشت که آن را بزک میکرد؟ یا ماموریت داشت به سبک میرزا ملکمها، خسارتها را خدمت جلوه دهد؟! تناقض شاخصهای اقتصادی با شعار «به عقب برنمیگردیم» دولت اغلب شاخصهای اقتصادی نشان میدهد که دولت دوازدهم و یازدهم در مقایسه با دولت قبل از خود عقبگرد داشته است.روزنامه وطن امروز در آغاز هشتمین و آخرین سال ریاست روحانی در گزارشی، به ضعیف بودن کارنامه دولت وی تأکید کرده و مینویسد: در عرصه ساخت، در دولت روحانی با رکود شدید مواجه شدیم. دولت نهم در حالی کار خود را آغاز کرد که میانگین صدور پروانه ساخت در دولت قبل از آن به طور میانگین ۳۰۰ هزار واحد مسکونی بود. با این حال دولت نهم از سال ۸۶ اقدام به اجرای پروژه مسکن مهر و تامین مسکن میلیونها نفر از مردم کرد. طبق این طرح باید بیش از ۴ میلیون مسکن تامین میشد. حدود ۲/۲ میلیون واحد مسکونی از این مقدار مربوط به واحدهای دولتیساز بود. رونق ساختوساز در سالهای پس از اجرای طرح مسکن مهر به حدود ۷۰۰ هزار واحد مسکونی رسید. با این حال دولت یازدهم از ابتدای شروع به کار، رویکرد انتقادی خود نسبت به طرح مسکن مهر را علنی کرد.میزان ساختوساز در کشور طبق آمار وزارت راه و شهرسازی با رکودی شدید مواجه شد و تعداد پروانههای ساخت در دولت کنونی به حدود ۳۵۰ هزار واحد رسید. همچنین شاخص ضریب جینی نمایانگر میزان نابرابری در توزیع ثروت است که هر چه کمتر باشد نشاندهنده توزیع ثروت به شکل عادلانهتر است. این شاخص در دولتهای نهم و دهم روندی نزولی را در پیش گرفت اما در دولت تدبیر و امید این روند صعودی شد. این یعنی اختلاف طبقاتی در دولتهای یازدهم و دوازدهم بیشتر شده است. در زمینه نقدینگی هر چه نقدینگی به سمت تولید و ایجاد ارزش افزوده در کشور هدایت شود اثر تورمی آن کمتر میشود. تبلور این اصل را میتوان در این دید که با توجه به اینکه میانگین نرخ رشد نقدینگی در دولتهای نهم و دهم، کمتر از یک درصد از میانگین نرخ رشد نقدینگی در دولتهای یازدهم و دوازدهم بیشتر است اما میانگین نرخ تورم در دولتهای یازدهم و دوازدهم از دولتهای نهم و دهم بیشتر است و این نشان از عدم هدایت نقدینگی به سمت تولید دارد. نقدینگی در سال اخیر به نسبت 7 سال قبل 5 برابر شده است. 5/2 برابر شدن قیمت مسکن در 7 سال، از دیگر شاخصهای اقتصادی این دوره است. همچنین از آنجا که شاخص نرخ تورم در هر سال متفاوت است، میتوان با میانگین گرفتن از آن در یک بازه زمانی، تصویری کلی از آن دوره داشت. میانگین شاخص تورم در سالهای ۸۴ تا ۹۲، 17/66 درصد و در سالهای ۹۲ تا ۹۸، 20/35 درصد بوده است. قیمت دلار در بازار آزاد هم در سال آخر دولت رکورد ۲۴ هزار تومان را زد. با در نظر گرفتن اینکه بانک مرکزی چنین قیمتهایی را صوری و غیرواقعی میداند این رقم قابل استناد نیست اما سامانه سنای بانک مرکزی نرخ هر دلار آمریکا را ۱۹ هزار تومان در روزهای اخیر اعلام کرده بود. با در نظر گرفتن این نرخ میتوان گفت قیمت هر دلار آمریکا در دوره روحانی بیش از ۶ برابر شده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : انفجار تروریستی در نزدیکی موکب حسینی در یکی از مناطق استان کرکوک عراق منجر به زخمی شدن چهار عزادارحسینی شد. همزمان
با آغاز ماه محرم و شروع عزاداری شیعیان در شهرهای مختلف عراق تحرکات
گروههای سلفی تکفیری نیز برای برهم زدن عزاداریها در این کشور بیشتر شده
است. بر اساس گزارش «بغداد الیوم»، مرکز اطلاعرسانی موسوم به الاعلام
الحربی عراق دیروز در این زمینه اعلام کرده که انفجاری تروریستی در استان
کرکوک در مسیر حرکت موکب عزاداران امام حسین(ع) به وقوع پیوسته است. به
گفته این مرکز در این انفجار تروریستی، بمبی در منطقه القادسیه واقع در
تقاطع جاده ابیخطاب در استان کرکوک به هنگام توزیع نذری در بین عزاداران
حسینی منفجر شده است. هنوز گروه یا فردی مسئولیت این انفجار تروریستی را
برعهده نگرفته است. بر اساس گزارشها این انفجار چهار زخمی برجای گذاشته
است. شیعیان ساکن در شهر نیویورک در آمریکا توانستند دسته عزاداری در خیابانهای این شهر به راه بیندازند. عزاداران به مردم ماسک و نذری
میدادند. عشق
به امام حسین(ع) حد و مرز نمیشناسد. شیعیان در ماه محرم هر ساله در هر
نقطهای از جهان زندگی کنند برای امام شهید خود دستههای عزاداری برگزار
میکنند. در ماه محرم در آمریکا، یک روز به نام روز حسین(ع) نامگذاری شده
است و مسلمانان در این روز با راه انداختن دسته عزاداری در خیابانها به
عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) میپردازند. امسال هم مسلمانان توانستند برای یک روز با کسب مجوز، با برگزاری سینه زنی و عزاداری در فضای باز خیابان، پرچم اباعبدالله الحسین(ع) را به اهتزاز دربیاورند. در این مراسم ماسک رایگان و نذری اهدا میشد. مراسم روز حسین علیهالسلام در نیویورک برگزار شد. در مراسم امسال، سوگوارانی از کشورهای مختلف در دستههای عزاداری؛ نهتنها برای امام غریبشان سینهزنی کردند، بلکه این گردهمایی به فرصتی تبدیل شد تا آموزههای مکتب اباعبدالله(ع) را برای غربیها نیز روایت کنند. براساس آمارها در آمریکا دست کم ۲ میلیون شیعه زندگی میکنند. نزدیکترین یکشنبه به روز عاشورا در نیویورک روز امام حسین(ع) یا «حسین دِی» نامگذاری شده است. هر ساله شیعیان در این روز به خیابانهای نیویورک میآیند و به عزاداری برای امام شهید خود میپردازند. طبق
اخبار منتشر شده، «محمد بن نایف» ولیعهد برکنار شده عربستان در زندان
نامعلوم بدون حضور پزشک و بدون هیچ ارتباطی نگهداری میشود. بن سلمان با
کودتایی خاموش، خود را جانشین ولیعهد و آماده پادشاهی کرد. «محمد
بن نایف» ولیعهد سعودی که توسط «محمد بن سلمان» برکنار شده اکنون در
زندانی نامعلوم به سر میبرد. وی که به عنوان ولیعهد قانونی عربستان در
جامعه جهانی معروف بوده و با کودتای بن سلمان برکنار شد طبق اظهارات برخی
حقوق دانان اکنون احتمالا در وضعیت بسیاری وخیمی قرار دارد. به گزارش فارس،
وکلای «محمد بن نایف» که این روزها به خشم و انتقام «محمد بن سلمان»
گرفتار شده، از شرایط جسمانی و پزشکی وی ابراز نگرانی شدید کردهاند.به نوشته روزنامه «فایننشال تایمز»، به گفته این وکلا، پزشک «محمد بن نایف» اجازه دیدار و معاینه وی را ندارد و اصولا مکان بازداشت وی نیز ناشناخته است. این تیم حقوقی بدون افشای هویت خود، گفتهاند که خانواده «بن نایف» نیز از زمان بازداشت وی اجازه دیدار با او را نیافتهاند. به گفته وکلا، آنها هیچ اطلاعاتی از مکان نگهداری بن نایف ندارند و تمامی مکالماتشان با او محدود به حرفهای سطحی و کوتاه است و اینکه تاکنون کسی موفق به دیدار با او نشده و همچنین نه «محمد بن نایف» و نه «احمد بن عبدالعزیز» (دیگر رقیب بن سلمان که وی نیز دستگیر شده است)، هیچ کدام تفهیم اتهام نشدهاند. محمد بن سلمان از زمان به قدرت رسیدن به عنوان ولیعهد سعودی، دست به یک پاکسازی گسترده در داخل خاندان سعودی زده و هر فردی را که از جانب وی احساس خطر میکرد را بازداشت و روانه زندان کرده است. احمد بن عبدالعزیز برادر پادشاه سعودی و فرزند «عبدالعزیز» مؤسس پادشاهی سعودی فردی است که بیش از بن سلمان میتواند ادعای تکیه بر تخت پادشاهی را داشته باشد. او که در لندن اقامت داشت در سال ۲۰۱۸ پس از گرفتن تضمینهای امنیتی که جانش در داخل کشور در امان خواهد بود و حصر نخواهد شد، به عربستان بازگشت اما چند ماه پیش به همراه «محمد بن نایف» بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : دبیرکل حزبالله لبنان عنوان کرد: منطق آمریکا تجاوز به دیگران و مخالفت با دفاع کشورها از خود است ۱۳۹۹/۰۶/۰۲ سید
«حسن نصر الله» طی سخنرانی خود به مناسبت محرم گفت، آمریکاییها به مناطق
مختلف جهان وارد میشوند اما مخالف مداخله دیگر کشورها برای دفاع از خود
هستند. دبیرکل
حزبالله لبنان طی سخنانی به مناسبت سومین شب محرم اظهار داشت: «مرزها،
رنگ، نژاد، زبان، جغرافیا و گرایش دینی احساس مسئولیت در قبال دیگران را از
ما سلب نمیکند و زمانی که به کشور و ملت ما تجاوز میشود دفاع از آنها
وظیفه ماست و مرزهای جغرافیایی مسئولیت را از ما سلب نمیکنند.» او ادامه
داد: «آمریکا به همراه قدرت سلاح، ارتش و دستگاه اطلاعات به مناطق مختلف
جهان وارد میشود؛ مگر این آمریکا نیست که خواستار عدم مداخله در امور
داخلی دیگر کشورها است؟» رهبر مقاومت لبنان گفت: «ای آمریکاییها چرا شما حق مداخله در امور دیگر کشورها را دارید و جنگ به راه میاندازید اما ما و یا دیگران حق ارائه کمک به کشورهای تحت تجاوز را نداریم؟» او افزود، آمریکا میتواند جنگ به راه بیندازد و استخوان کودکان را در یمن و دیگر کشورها خرد کند. آنها از حزبالله میخواهند در منطقه مداخله نکند و این درحالی است که تمامی این کشورها با اموال و دستگاه اطلاعاتشان در لبنان مداخله میکنند. به گزارش ایسنا، نصرالله ادامه داد: «هنگامی که شما از ملت فلسطین حمایت میکنید یا به سوریه میروید تا با گروههای تروریستی مسلح بجنگید، آیا این در راستای منافع عالی ملی قرار دارد یا خیر؟ ما همچنان برای جانفشانی و فداکاری هرچقدر بزرگ آمادهایم.» هشدا ر دبیرکل سازمان ملل به هند درباره تداوم بدرفتاری و تبعیض علیه مسلمانان دبیرکل سازمان ملل به دولت هند هشدار داد، تبعیض و بد رفتاری علیه مسلمانان این کشور را خاتمه دهد. «آنتونیو
گوترش» اعلام کرد، سران حزب حاکم و شبکههای خبری حامی دولت هند، با عجله
سعی میکنند مسلمانان را در افزایش تعداد مبتلایان به کرونا در این کشور
مقصر جلوه دهند! به گزارش خبرگزاری فارس، گوترش افزود، مسلمانان در هند
هدف حمله قرار میگیرند و به دلیل واهی ترس از کرونا، مراقبتهای پزشکی را
در اختیار آنها قرار نمیهند. به گفته منابع مطلع، مسلمانان کشمیری شدیدا
تحت فشار هستند و مجبورند خود را در منازل حبس کنند. پلیس و نیروهای امنیتی
هند هرگونه رفت و آمد مسلمانان را زیر نظر گرفتند. دولت هند در چارچوب
ضدیت با مسلمانان، سال گذشته قانون جدید شهروندی را تصویب کرده است که به
موجب آن، مهاجران مسلمان از کسب تابعیت این کشور محروم شدند. شیعیان نیجریه گرفتاربین وهابیت و صهیونیسم سیدمحمد امینآبادی همهساله و همزمان با شروع ماه محرم فشارها بر شیعیان مظلوم نیجریه افزایش مییابد. طی دو روز گذشته نیز منابع مطلع از حمله نیروهای امنیتی نیجریه به عزاداران حسینی در ایالت «کادونا» در شمال این کشور و شهید و مجروح شدن شماری از آنها خبر دادند. در این حملات بر اساس گزارش رسانهها سه تن از عزاداران حسینی شهید و دهها تن نیز زخمی شدند. بنا بر اعلام صفحه جنبش اسلامی نیجریه در توئیتر، نیروهای نظامی نیجریه همچنین به سمت عزاداران گاز اشکآور شلیک کرده و خودروهای شخصی آنها را نیز تخریب کرده و به آتش کشیدند. حملات به شیعیان نیجریه از سال 2015 به این سو شدت گرفته است. در این سال نیروهای امنیتی و ارتش نیجریه با یورش به حسینیه شیعیان در شهر «زاریا» بیش از هزار نفر را شهید کردند. برخی منابع شمار شهدا را تا 2 هزار نفر نیز نوشتند. بعدها خبر رسید که دولت نیجریه اجساد قربانیان این جنایت را در گورهای دستهجمعی دفن کرده است. در آن حمله «شیخ زکزاکی» رهبر شیعیان نیجریه به شدت زخمی شد. از آن زمان تا کنون زکزاکی و همسرش همچنان در زندان به سر میبرند. سه پسر شیخ در این حمله به شهادت رسیدند، سه پسر دیگرش نیز در راهپیمایی روز قدس همان سال به شهادت رسیدند. در طول 5 سال زندان شیخ یک چشم خود را نیز از دست داده و چشم دیگرش نیز تنها 15 درصد بینایی دارد. در ریشهیابی علت و چرایی ترس دولت نیجریه از شیعیان این کشور و حملات گسترده به آنها باید گفت دولت این کشور به شدت تحت نفوذ رژیم وهابی آلسعود از یک سو و رژیم صهیونیستی از سوی دیگر است و وجه مشترک بسیار قوی این دو رژیم ضدیت با شیعه و انقلاب اسلامی ایران است. شیخ ابراهیم زکزاکی از نظر دولت و ارتش نیجریه دو گناه نابخشودنی دارد اول اینکه وی شیعه و پیرو و مبلغ مکتب اهل بیت است و در طول 20 سال فعالیت شیخ جمعیت شیعیان نیجریه به شدت افزایش پیدا کرده و بر اساس آمارها به 15 میلیون نفر رسیده است. گناه دوم شیخ این است که او به شدت عاشق امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران میباشد. میزان ارادت شیعیان نیجریه به امام خمینی به حدی است که آنها در آفریقا به خمینیون معروف هستند و این دو گناه نابخشودنی همزمان رژیم صهیونیستی و رژیم وهابی سعودی را به شدت عصبانی کرده است. نمود بیرونی این عصبانیت نیز ایجاد محدودیت برای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی شیعیان و حملات گسترده به آنها در شهرهای مختلف این کشور است. رژیم آلسعود از دو طریق در نیجریه در کشتار شیعیان این کشور مشارکت دارد اول، دولت بحرانزده نیجریه به شدت به منابع مالی نیازمند است و برای جلب این منابع و البته حمایت سیاسی سعودیها و برای خوشرقصی در مقابل شاه سعودی حملات به شیعیان و کشتار آنها را وسعت و سرعت بخشیده است. در واقع حمایت عربستان از دولت نیجریه منوط به کنترل و ایجاد محدودیت برای شیعیان و در نهایت کشتار آنهاست. طریق دیگری که آلسعود در نیجریه در کشتار شیعیان مشارکت دارد؛ ایجاد گروههای سلفی تکفیری در این کشور و حمایت مالی از آنهاست. سال 2016 یک گروه تکفیری در شمال نیجریه به نام «ازاله» تاسیس شد. نام کامل این گروه «جماعه الازاله البدعه و الاقامه السنه» (جماعت نابودی بدعت و برپایی سنت)بود. بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، یکی از اصلیترین ابزارهای عربستان و وهابیت در نیجریه، این گروه است. اعضای این گروه سلفی در عاشورای 2016 به اجتماع شیعیان در شهر کادونا حمله کردند و همه ساختمانهای جنبش اسلامی نیجریه را غارت کردند. برخی شاهدان محلی میگویند مهاجمان در حالیکه فریاد میزدند «دیگر شیعه نمیخواهیم»، خانههای شیعیان را به آتش میکشیدند. «عبدالهی بلا»، رهبر جنبش تکفیری «ازاله» در مجامع رسمی گفته است که قانون اساسی نیجریه، شیعیان را به رسمیت نمیشناسد. روابط نزدیک وی نیز با عربستان سعودی و دولت نیجریه و همچنین تبلیغات ضدشیعی شبکه تلویزیون تحت حمایت وی با نام «مناره» در نیجریه، زبانزد است. امامان جماعت سلفی نیز در شمال نیجریه با پولهایی که از دولت سعودی دریافت میکنند نقش گستردهای در تحریک سلفیها برای کشتار شیعیان در این کشور ایفا میکنند. گروه سلفی تکفیری بوکوحرام نیز که با داعش بیعت کرده و در شمال نیجریه در کشتار شیعیان فعال است مناسبات ویژهای با دولت سعودی دارد. بر اساس گزارشها، «محمد یوسف» سرکرده این گروه سلفی تکفیری بارها به عربستان رفت و آمد داشته است. سخنگوی «بوکوحرام» نیز در مصاحبه با روزنامه گاردین انگلیس در سال 2011 صراحتاً گفته بود: «رهبر ما به عربستان سفر و در آنجا با القاعده ملاقات کرد. ما از حمایت مالی و فنی آنها برخوردار میشویم. هر چیزی بخواهیم، از آنها میخواهیم که به ما بدهند.» صهیونیستها نیز منافع مشترکی با سعودیها در کشتار شیعیان نیجریه دارند. آنها از گسترش مذهب تشیع در این کشور عصبانی هستند و به شدت نگران این موضوع هستند که جنبش اسلامی نیجریه با رهبری شیخ زکزاکی به حزبالله دیگری در این کشور مهم آفریقایی بدل شود. نیجریه از گذشته مناسبات گرمی با رژیم صهیونیستی داشته است. سال 1993 بنا به درخواست رژیم صهیونیستی روابط دوجانبه آغاز شد و سفارتخانه این رژیم در نیجریه و سفارتخانه نیجریه در تلآویو بازگشایی شدند. آغاز همکاریهای جدی دو طرف نیز به زمان روی کار آمدن« اوباسانجو» در نیجریه بازمیگردد، در سال ۲۰۰۰ و بعد از پیروزی «اوباسانجو» در انتخابات ریاستجمهوری نیجریه از آنجایی که این کشور در بسیاری از زمینهها با مشکلات عدیدهای دست بهگریبان بود، برای رهایی از این وضع دست به دامان کشورهای غربی، آمریکا و رژیم صهیونیستی شد. در سال ۲۰۰۶ اولین گردهمایی تجار و بازرگانان صهیونیست و نیجریه در ابوجا پایتخت نیجریه برگزار شد، در همین سال وزرای امور خارجه دو طرف یادداشت تفاهمی را امضا کردند که بر اساس آن موظف به حمایت از طرف مقابل در مجامع بینالمللی بودند. در سال ۲۰۱۳ نیز «گودلاک جاناتان» بهعنوان اولین رئیسجمهور نیجریه وارد تلآویو شد و با مقامات بلندپایه رژیم صهیونیستی از جمله بنیامین نتانیاهو و شیمون پرز گفتوگو کرد. در این سفر چندین توافقنامه سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی به امضای مقامات دو طرف رسید. «موشه رام» که در سال ۲۰۰۷ بهعنوان سفیر رژیم صهیونیستی در نیجریه انتخاب شد نقش مهمی در ارتقای سطح روابط دوجانبه بین رژیم صهیونیستی و این کشور ایفا کرده است. اقدامات «موشه رام» نقش مهمی در گسترش نفوذ اسرائیل در نیجریه داشته است. بر اساس گزارشها، طی سالهای گذشته نیجریه تبدیل به بزرگترین شریک تجاری آفریقایی رژیم صهیونیستی شده است. شیعیان نیجریه مانع اصلی گسترش وهابیت در نیجریه از یک سو و محکم شدن جای پای صهیونیستها در آفریقا هستند و به همین دلیل دولت نیجریه با حمایتی که از سعودیها و صهیونیستها دریافت میکند سرکوب آنها را تشدید کرده است. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : اخبار ویژه روزنامه ها ۱۳۹۹/۰۶/۰۲ حمایت سؤالبرانگیز از روزنامه همراه با شبکه معاند رسانهای 17 نماینده مجلس نامهای را امضا کردهاند که خواستار رفع توقیف روزنامه همراه با شبکههای معاند در سیاهنمایی علیه ایران شده است!
پیش از این روزنامه جهان صنعت در نامهای به نمایندگان مجلس از آنها خواسته بودند تا برای رفع توقیف این روزنامه تلاش کنند.در نامه روزنامه جهان صنعت آمده بود: وظیفه روزنامه و خبرنگار، آگاهیبخشی و شفافسازی است و از این بابت دریافت و انتشار اخبار و اطلاعات مهمترین وظیفه و عملکرد رسانهها است. در مقابل این عملکرد، وظیفه جامعه متمدن رعایت آزادی بیان و البته تضارب آراء است. بر این مبنا رسانهها و نشریات، بزرگراههای اندیشه، بیان و فهم هستند؛ مصداقی روشن برای فعالیت کسانی که خداوند در آیه مبارکه ۱۸ سوره کریمه زمر، آنان را هدایت شده میداند اما گاهی تنگ نظری و بیسلیقگی مقامات و تصمیمگیران مسدود شدن این بزرگراههای اندیشه را رقم میزند. همان اتفاقی که طی روزهای گذشته برای روزنامه «جهان صنعت» رخ داد و هیئت نظارت بر مطبوعات به خاطر یک مصاحبه آن هم با کارشناسی که بارها با رسانههای فراگیر گفتوگو کرده بود، تصمیم به توقیف این روزنامه گرفت. گفتنی است روزنامه جهان صنعت به دلیل گفتوگو با شخصی که عضو ستاد کرونا معرفی شده بود و ادعای مهندسیشدن آمار کرونا توقیف شد. اما محمدرضا محبوبفر که سخنانش باعث توقیف روزنامه جهان صنعت شده است، میگوید عضو ستاد مذکور نیست. همچنین یک منبع نزدیک به هیئت نظارت بر مطبوعات گفته است: جعل در هویت رسمی منبع خبر و معرفی دروغین او به عنوان عضو ستاد ملی مقابله با کرونا، اعلام آمار نجومی سیصد و بیست هزار کشته کرونا در ایران و سبقت گرفتن از رسانههای معاند در سلب اعتماد افکار عمومی از وزارت بهداشت به عنوان خط مقدم مقابله با کرونا ، زیر سؤال بردن اقدامات کادر بهداشت در تشخیص و پیشگیری و مقابله با کرونا و ارائه اطلاعات کاملا جعلی و خلاف واقع بدون مدرک و سند مهمترین دلیل تصمیم به توقف روزنامه جهان صنعت است. در موضوعات متعدد و مسائل مختلف گذشته نیز در چندین نوبت تذکر شفاهی کتبی و مذاکره حضوری با مدیرمسئول این روزنامه در ممانعت از اخبار خلاف واقع و جعلی انجام شده بود. در واقع اقدام روزنامه مذکور، تقلید و تکرار سناریوی شبکههای معاندی مانند بیبیسی و ایران اینترنشنال سعودی بوده است. با این وجود معلوم نیست که چه کسی، 17 تن از نمایندگان مذکور را به حمایت از یک روزنامه همکار با جریان معاند شانتاژ رسانهای ترغیب کرده است؟! حیف که نمیآید وگرنه پنجم میشدیم! یک
روزنامه اصلاحطلب در ادامه فهرست کردن افراد ناموفق بین طیف تحت عنوان
گزینههای محتمل ریاست جمهوری، نامزد ناکام حزب مشارکت در انتخابات سال 84
را هم یکی از گزینههای محتمل معرفی کرد.روزنامه شرق پیش از این عباس آخوندی وزیر پرحاشیه و بدکارنامه راه و شهرسازی را که در مظان محاکمه به خاطر ترک فعل و سوء مدیریت و ایراد خسارت به مردم است، به عنوان نامزد محتمل انتخابات ریاست جمهوری معرفی کرد. این روزنامه همچنین رضا حاتمی دبیر کل حزب منحله مشارکت و نایب رئیس مجلس ششم را که سال 96 گفته بود ما اصلاحطلبان تضمین روحانی هستیم، به عنوان نامزد محتمل معرفی کرد. شرق در آخرین نمونه از این بازیهای رسانهای، تصویر مصطفی معین را در صفحه اول خود نشانده و تیتر زده «از وزارت علوم تا ریاست جمهوری؟». این روزنامه در عین حال در صفحه داخلی خود زیر تیتر از قول معین نوشته «برنامهای برای انتخابات 1400 ندارم و کاندیدا نخواهم شد»! این روزنامه با این وجود مینویسد: معین هر چند در گفتوگو با سایت خبری- تحلیلی «انصاف نیوز» گفته است «برای انتخابات1400 برنامهای ندارم و کاندیدا نخواهم شد»، اما در محافل سیاسی این گمانهزنی مطرح است که شاید او لحظه آخر تصمیمش را تغییر دهد و باز هم شاید تأیید صلاحیت شود تا با دست به دست هم دادن همه این شرایط، با حمایت اصلاحطلبان از او و ایجاد یک موج انتخاباتی، بتواند رأی مردم را از آن خود کند که البته این فرضیه قدری دور از ذهن است؛ زیرا تا این لحظه نشانه خاصی وجود ندارد که چهرههای سرشناس اصلاحطلب در انتخابات سال آینده تأیید صلاحیت شوند؛ به خصوص چهرهای مانند معین که حواشی سیاسی در دوران مسئولیتش برای او به وجود آمده است. شیوه رفتار شرق مبنی بر این که در صفحه اول احتمال نامزدی معین را برجسته کند اما در صفحه داخلی از قول وی بنویسد نامزد نخواهد شد، نشان میدهد کفگیر طیف نشریات زنجیرهای به ته دیگ رسیده است. جالب این که معین در سال 84 هر چند با حکم حکومتی تأیید صلاحیت شد اما نتوانست در میان 8 نامزد، رتبهای بهتر از پنجم کسب کند. در آن انتخابات، حزب مشارکت از جایگاه حزب پدرخوانده اصلاحطلبان فشار شدیدی را به کروبی وارد میکرد تا از نامزدی به نفع معین کنار رود. اما کروبی ضمن اعتراض گفت: اعضای حزب مشارکت سر کوچهشان نظرسنجی میکنند و میگویند نامزد ما اول است؛ من انصراف نمیدهم. آیتی: ما اصلاحطلبان در انتخابات 1400 هم میبازیم یک
فعال اصلاحطلب میگوید: اصلاحطلبان امکان پیروزی در انتخابات
ریاستجمهوری را ندارند، اما باید گزینهای را معرفی کنند که حیثیت آنها
برای آینده حفظ شود.مهدی آیتی عضو فراکسیون امید در مجلس ششم به خبرگزاری ایلنا گفته است: اصلاحطلبان شانس زیادی برای آینده نزدیک و انتخابات ۱۴۰۰ ندارند اما اگر تصمیم بگیرند که در صحنه حاضر شوند و به عبارتی در انتخابات خودی نشان دهند به نوعی که این حضور در انتخابات به معنای تداوم حیات و فعالیت این جریان سیاسی باشد، با توجه به اینکه امکان پیروزی آنها در انتخابات بسیار کم است و نمیتوانند روی گزینه برنده شرطبندی کنند، باید گزینهشان کسی باشد که قطعا دوم شود تا حیثیت اصلاحطلبان برای آینده به مخاطره نیفتد. وی ادامه داد: مثلاً از همین الان به شما میگویم اگر اصلاحطلبان این اشتباه تاریخی را مرتکب شوند و از آقای عارف حمایت کنند، ایشان رأی بسیار کمی کسب خواهد کرد و این نه تنها به شخصیت آقای عارف لطمه و آسیب میرساند بلکه به حیثیت و اعتبار چندین ساله اصلاحطلبان هم خدشه وارد خواهد کرد، در نتیجه اصلاحطلبان باید این هوشمندی و هوشیاری را داشته باشند که روی گزینهای سرمایهگذاری و برنامهریزی کنند که شانس بیشتری داشته باشد تا اگر در انتخابات شانس اول نباشد، حتما نفر دوم باشد و بتوانند یک رقیب قدرتمند برای اصولگرایان باشد. این تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب در ادامه اظهار داشت: آنهایی که امتحان خود را پس دادهاند مانند آقایان عارف و معین و یا دیگران حضورشان اصلاً فایده ندارد، همچنین حضور کسانی که به زندان رفتهاند، سم است و نباید بیایند، گزینه اصلاحطلبان در انتخابات باید یک چهره اصلاحطلب معتدل باشد و سران نظام هم او را قبول داشته باشند، در چنین شرایطی اصلاحطلبان تا حدودی احیا میشوند و میتوانند اینگونه حتی اگر پیروز نشدند یک رقیب قدرتمند باشند که با رای قابل قبولی جایگاه دوم را کسب میکنند و اینگونه میتوانند به فعالیت سیاسی خود ادامه دهند و از رکود کنونی خارج شوند. وی ادامه داد: اما اعتقاد شخصی من این است که مجموع اینها هیچ فایدهای ندارد و قطعا یک اصولگرا بر سر کار خواهد آمد، این احتمال وجود دارد که رئیسی و قالیباف وارد عرصه شوند یا افراد یک سطح پایینتر، اما در مجموع هرکسی بیاید من تقریبا اطمینان دارم که در ۱۴۰۰ اصولگرایان برنده خواهند شد. آیتی در ادامه اظهار داشت: از همین جهت است که من با حضور اصلاحطلبان در انتخابات ۱۴۰۰ مخالفم و آن را اشتباه میدانم، همانطور که در انتخابات مجلس یازدهم هم اشتباه کردند و آمدند، آنها باید یک دوره استراحت و تنفس برای خود بگذارند، بر اعمال اصولگرایان نظارت کنند و آنها را به چالش بکشند، همچنین دولت و مجلس در سایه تشکیل دهند و در جایگاه نقد قرار گیرند، طی این مدت هم باید به بازسازی و نوسازی خود بپردازند و هم وجهه عمومیشان نزد مردم و هم ساختار تشکیلات خود را بهبود ببخشند، اکنون جایگاه و پایگاهی بین مردم وجود ندارند. نفت در برابر غذا آخرین دستاورد برجام! سخنان
اخیر رئیسسازمان برنامه و بودجه در حالی است که طیف متبوع وی بارها ادعا
کرده بودند اگر برجام نبود، به وضعیت نفت در برابر غذا میرسیدیم!«نفت در برابر غذا» طرحی بود که حامیان دولت روحانی میگفتند اگر روحانی در سال 1392 پیروز نمیشد و ایران به سمت مذاکرات نابرابر هستهای نمیرفت، اجرایی شده و سرنوشت ایران همچون عراق رقم میزد. اما حالا دولتیها میگویند علیرغم مذاکره، عقبنشینیهای تاریخی و پذیرش بازرسیهای استثنائی و فراقانونی حتی نفت در برابر دارو هم برای آنها آرزو شده است! به گزارش رجانیوز ، محمدباقر نوبخت با حضور در یک برنامه تلویزیونی گفت: تفاوت تحریمهای گذشته با تحریمهای چند سال اخیر، موضوع نفت در برابر غذا بود. در تحریمهای جدید حتی اجازه فروش نفت برای تهیه غذا هم برای ما امکانپذیر نبود. این سخنان در حالی است که قبلا دستاورد برجام توسط خود نوبخت، دور شدن کشور از پروژه نفت در برابر غذا عنوان شده بود. او که در سال 1395 سخنگوی دولت بود این ادعا را مطرح کرده بود: واقعیت این است که اگر برجام نبود، امروز باید نفت در برابر غذا را تحمل میکردیم. مرحوم رفسنجانی نیز چند ماه قبل از فوت، در تحلیل پیروزی روحانی در سال 92 و همچنین امضای برجام گفته بود: برای ما روشن بود و کم و بیش مستند بود که سیاست غربیها این بود که ما را به نفت در برابر غذا برسانند. چون به نفت ما احتیاج بود، می خواستند این را حفظ کنند و داشته باشند و ما هم احتیاج به غذا داشتیم و در مقابل آن، به ما غذا بدهند. کاری که در عراق کردند. آن هم نه اینکه مستقیم به خودمان بدهند، به سازمان ملل میدهند تا برای افراد کوپن صادر کند و چیزهایی را که میبایست بدهند، میفرستادند. تحقیر آن مهم است که مردم ایران به سازمان ملل بروند. هاشمی از دنیا رفت و پایان استراتژی ناکام سیاسی خود را ندید اما بعدا با اعمال و تمدید تحریمهای مختلف در دوره اوباما همچون تحریم آیسا، کاتسا و ویزا و در نهایت با تکمیل بدعهدی آمریکا و خروج این کشور از برجام در دولت ترامپ در بین اعضای دولت روحانی بحث مکانیزم نفت در برابر غذا مطرح شد. این سازوکار در حالی با وعدههای اروپاییها پیگیری میشد که ایران حتی در بدترین شرایط جنگ تحمیلی نیز به دنبال چنین راهحلهایی برای اوضاع کشور نرفته است. در مهرماه سال 1397 خبرگزاری دولتی ایسنا در مطلبی که به نقل از دویچه وله منتشر کرده بود خبر طرح «نفت در برابر غذا» را پوشش داد. یادآور میشود اروپاییها با بدعهدی درباره وعدههای پوچی مانند اس پی وی و اینستکس، حتی به وعده نفت در برابر غذا هم عمل نکردند؛ که جزو افتخارات و دستاوردهای فراموش نشدنی برجام است!! خسارتهای برجام هزاران برابر خسارت قرارداد ویلموتس یک روزنامه بزککننده برجام میگوید این توافق توسط یک تیم کارشناسی مجرب و متخصص تنظیم شده است.آرمان به قلم نعمت احمدی نوشت: مدیران در بحث انعقاد قراردادها ضعیف عمل کرده و بدون آنکه از کارشناسان حقوقی و متخصص استفاده کنند قراردادهای مختلف را امضا میکنند. این رویکرد و تفکر، سبب شده تا در طول تاریخ هزینههای سنگینی در بحث توافقهای مختلف به کشور تحمیل شود. به طور مثال بعد از تسخیر لانه جاسوسی و وقایع بعد از آن بهزاد نبوی به عنوان وزیر مشاور از طرف ایران حاضر و بیانیه و توافق الجزایر را امضا کرد. وی بعد از این ماجرا در سخنان خود گفت که ساعتها فقط اوراق را امضا میکرده است. آن متن مورد کارشناسی حقوقی دقیق قرار نگرفت و بعد از آن شاهد بودیم، که طرف مقابل با طرح آن در دادگاه بینالمللی ده کارشناس را بر این پرونده متمرکز کرد و توانست میلیاردها دلار به کشور آسیب وارد کند. در مقابل آن 5 سال قبل یک توافق دیگر از سوی مسئولان به نام برجام امضا شد. در این توافق ما شاهد بودیم که یک گروه متخصص و مجرب همراه دکتر ظریف بودند و متنی را به سرانجام رساندند، که آمریکا با تمام قدرت و توانایی که دارد به دنبال این است که این متن را از اعتبار ساقط کند. شاهد بودیم که ترامپ از برجام به عنوان قرارداد ننگین قرن یاد کرد. علت این نامگذاری از سوی ترامپ به این علت است که متخصصان حقوقی که به همراه هیئت ایرانی در آنجا حضور داشتند، ساعتها تیم مذاکرهکننده را یاری کردند تا از لحاظ حقوقی متنی به سرانجام رسید که در حال حاضر تمام جامعه حقوقی ایالات متحده آمریکا، نشسته و به دنبال یک راه میانبر میگردد تا از آن علیه ایران استفاده کند. اما به دلیل اینکه کارشناسان مجرب و متخصص به خوبی توانستهاند که قرارداد را به نوعی تنظیم کنند که آمریکاییها نتوانند علیه کشورمان اقدامی انجام دهند این راه بر آمریکاییها بسته شده است. با این حال متاسفانه بعد از گذشت 4 دهه هنوز به دنبال این مهم نیستیم که در زمینه بستن قرارداد مختلف در زمینه گوناگون از متخصصان حقوقی استفاده کنیم. پرسش این است چه گروهی در زمان بستن قرارداد با ویلموتس، به مسئولان مشاوره حقوقی میدادند؟ بر اثر کاستیهایی که از سوی آنها رخ داده این قرارداد امضا شده است. به عبارت دیگر آنها به دلیل منافع شخصی خود از هول حلیم در دیگ افتاده که به واقع مقصر اصلی هستند. علت اینگونه آسیبها این است که مدیران ما حاضر نیستند در حوزههای مختلف در بحث قراردادها از متخصصان حقوقی مجرب استفاده کنند. حالا که آقای نعمت احمدی لابهلای اشاره به فساد قرارداد با ویلموتس، توافق برجام را تبرئه و تطهیر کرده، جای طرح چند سوال از وی باقی است: 1- قرار بود در ازای واگذاری انبوه امتیازات هستهای، فشارهای آمریکا کم شود یا فزونی یابد؟ قرار بود تحریمهای هستهای لغو شود یا این که پُز عدم موفقیت آمریکا در تحرکات جدید را بدهند؟ 2- برجام با کدام عقبه تخصصی و کارشناسی تدوین شد که نه تعهدات طرفین متوازن (هموزن) بود، نه زمان اجرای آن؟ چرا تعهدات طرف ایرانی ظرف دو ماه انجام شد اما تعهدات طرف مقابل حتی در دولت اوباما نیز توأم با وعده پشت هماندازی و بازگرداندن تحریمها با بهانههای دیگر بود؟ 3- چرا مکانیسم حل اختلاف در توافق به نحوی نگاشته شد که طرف ایرانی، به اعتبار تعبیه شدن مکانیسم ماشه. حتی جرأت ندارد شکایت نقض عهد طرف ما آمریکایی و اروپایی را به شورای امنیت سازمان ملل ببرد. به زعم آقای احمدی، در کدام قرارداد معمولی قابل دفاع، برای اجرای تعهدات یک طرف، ضمانت اجرا و امکان جریمه و اخذ خسارت پیشبینی نمیشد؟ در کدام قرارداد معتبر و دقیق، ادعا میشود که طرف امضای طرف مقابل تضمین است و نیازی به گرفتن تضمین از او نیستند؟ 4- در کدام توافق معتبر و قابل دفاع، حقوق طرف متعهد به توافق کاملا توسط طرف مقابل زیر پا گذاشته میشود اما نویسندگان توافق، پُز مسائل حاشیهای و بیربط به علت اصلی قرارداد را میدهند؟ 5- به راستی خسارت 220 میلیارد تومانی قرارداد ویلموتس بیشتر است یا نابودی 90 درصد برنامه هستهای، تضعیف بنیه اقتصاد و تولید ملی در اثر 7 سال تعلیق و امید به توافق، و کاهش فروش نفت به یک پنجم میزان آن قبل از توافق؟! نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : وزیر
دفاع یمن طی سخنانی با تاکید بر دستاوردها و موفقیتهای قابل توجه ارتش و
کمیتههای مردمی یمن تاکید کرد که مرحله آینده جنگ برای ائتلاف متجاوز
عربستان دردناک خواهد بود. «محمد
ناصر العاطفی» در خلال بازدید از مواضع نظامی در محور عملیاتی «خب» و
«الشعف» در استان الجوف و بررسی شرایط مبارزان در اردوگاه الخنجر٬
پیروزیها و حماسههای قهرمانانه ارتش و کمیتههای مردمی در جبهههای عزت
وکرامت برای دفاع از حاکمیت و وحدت و استقلال یمن را ستود. وی گفت:« ما
اکنون در مرحله چهارم توازن بازدارندگی استراتژیک هستیم و در برابر تجاوزات
و زورگویی و خوی استکباری دشمن که مرتکب جنایتهای زیادی علیه زنان و
کودکان شده٬ گزینههای زیادی داریم و از آمادگی بالایی در زمینه
بازدارندگی برخوردار هستیم.» وزیر دفاع یمن به دستاوردها و موفقیتهایی که وزارت دفاع این کشور و ستاد کل نیروهای مسلح طی سالهای جنگ چه در زمینه آمادهسازی مجدد سلاحها و تجهیزات نظامی و چه در زمینه صنایع جنگی داشته اشاره کرد. محمد ناصر العاطفی افزود که در مرحله پیشرفتهای از مراحل
آمادهسازی در زمینه فناوریهای جدید هستیم که میتوانیم با تکنولوژی دشمن
مقابله و تاثیرات آن را از بین ببریم. وزیر دفاع یمن تصریح کرد که رهبر
انقلاب یمن به دشمن توصیه کرد که جنگ را متوقف کند و به محاصره پایان دهد و
رئیسشورای عالی سیاسی یمن نیز با ارائه ابتکارهای زیادی به دشمن در صورت
ادامه حماقتش و ورود به یک مرحله دردناکتر هشدار داد. وی تاکید کرد که
وزارت دفاع و ستاد کل نیروهای مسلح با اقتدار و شایستگی آماده انتقال به
مرحله دردناکتر است. العاطفی اظهار داشت، این کشورهای عضو ائتلاف متجاوز
بودند که جنگ ضد کشور ما را آغاز کردند؛ اما اگر ادامه دهند٬ این ما هستیم
که تکلیف پایان جنگ را مشخص میکنیم. نیروهای ارتش نیجریه با حمله به عزاداران حسینی(ع) در ایالت «کادونا»، سه تن از آنان را به شهادت رساندند. نظامیان
نیجریه به دستور مقامات این کشور، عزاداران ایام عاشورا را به گلوله
بستند. بر اثر این حمله، دست کم سه نفر شهید و دهها عزاداردیگر نیز زخمی
شدند. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی شبکه خبر، این حمله در ایالت کادونا روی
داد. نظامیان نیجریه به سمت عزاداران گاز اشک آور پرتاب و خودروهای شخصی
آنها را تخریب کردند. به گزارش شبکه خبر، نیروهای نظامی نیجریه سال ۲۰۱۵
نیز با حمله به حسینیه بقیةالله و منزل شیخ «ابراهیم زکزاکی» رهبر شیعیان
این کشور، وی و همسرش را مجروح و دستگیر کردند و صدها عزادار حسینی را به
شهادت رساندند. شیخ زکزاکی اکنون بدون امکان دسترسی به پزشک، همراه با
همسر بیمارش، همچنان در حبس است. در سال 2018 نیز نیروهای امنیتی نیجریه با
حمله به عزاداران اربعین حسینی(ع)، باعث شهادت حداقل 27 نفر شدهاند.گفتنی است که مقامات نیجریه از آمریکا و عربستان حرف شنوی دارند و به دستور آنها و وهابیهای سعودی، شیعیان را میکشند. رزمندگان جنبش مقاومت حزبالله یک فروند پهپاد جاسوسی رژیم صهیونیستی را در جنوب لبنان سرنگون کردند. شبکه
المنار گزارش داد، رزمندگان جنبش حزبالله عصر روز شنبه گذشته یک فروند
پهپاد جاسوسی رژیم صهیونیستی را، که حریم هوایی لبنان را نقض کرده بود،
سرنگون کردند. به گزارش فارس، این هواپیمای بدون سرنشین در نزدیکی شهرک
«عیتا الشعب» ساقط شد و اکنون در دست رزمندگان مقاومت اسلامی است.ارتش رژیم صهیونیستی نیز بامداد دیروز ضمن اعتراف به سرنگون شدن پهپاد مذکور در جنوب لبنان، ادعا کرد که از بابت لو رفتن اطلاعات محرمانه در این پهپاد، نگرانی ندارد. نوع مطلب : برچسب ها : لینک های مرتبط : |